در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 678

متن درس





اسما و صفات الهی: تبیین خیر و شر در جهان‌بینی قرآنی

اسما و صفات الهی: تبیین خیر و شر در جهان‌بینی قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۷۸)

دیباچه

در گستره معارف الهی و تأملات عرفانی، مفاهیم خیر و شر چونان دو گوهر درخشان در تار و پود هستی می‌درخشند و راهنمایی برای فهم نظام آفرینش و جایگاه انسان در آن ارائه می‌دهند. درس‌گفتار شماره ۶۷۸ از سلسله درس‌گفتارهای اسما و صفات الهی، ارائه‌شده توسط آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به کاوش در این دو مفهوم بنیادین پرداخته و با نگاهی توحیدمحور، خیر و شر را در پرتو آیات قرآن کریم و نقد باورهای فلسفی و اجتماعی تبیین کرده است.

این اثر، با تأکید بر خیرمحور بودن عالم و وجودی بودن خیر و شر، از رویکردهای سنتی که شر را عدمی می‌پندارند فاصله گرفته و با بهره‌گیری از تحلیل‌های قرآنی، فلسفی و روان‌شناختی، به تبیین این مفاهیم می‌پردازد.

بخش نخست: خیر و شر، مقسم وجود

خیر به‌عنوان اصل و مقسم هستی

خیر و شر، چونان دو بال بنیادین، مقسم تمام موجودات در نظام هستی‌اند. خیر، اصل و اساس وجود است و اقسام متعددی دارد، درحالی‌که شر، قسمی فرعی و وابسته به خیر محسوب می‌شود. این دیدگاه، عالم را خیرمحور معرفی می‌کند و شر را چونان سایه‌ای می‌داند که در پرتو نور خیر معنا می‌یابد، همان‌گونه که ظلمت در برابر نور تعریف می‌شود. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید دارند که خیر، مقسم اصلی وجود است و شر، به‌عنوان زیرمجموعه‌ای از آن، فاقد استقلال ذاتی است.

الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ

ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): «آن که هر چیزی را که آفرید نیکو آفرید.» (سوره سجده، آیه ۷)

این آیه، خیرمحور بودن آفرینش را تأیید می‌کند و نشان می‌دهد که هر آنچه خداوند خلق کرده، در ذات خود نیکو و خیر است. شر، در این منظر، نه به‌عنوان واقعیتی مستقل، بلکه به‌عنوان قسمی نسبی و متعین در برابر خیر معنا می‌یابد. این دیدگاه، با تشبیهی ادبی، خیر را به چشمه‌ای زلال و شر را به سایه‌ای گذرا تشبیه می‌کند که در پرتو نور الهی پدیدار می‌شود.

درنگ: خیر، مقسم اصلی وجود و اصل آفرینش است و شر، قسمی فرعی و وابسته به خیر محسوب می‌شود. عالم، خیرمحور است و شر، چونان سایه‌ای در برابر نور خیر تعریف می‌شود.

وجودی بودن خیر و شر

برخلاف دیدگاه‌های فلسفی سنتی که شر را عدمی و فاقد وجود خارجی می‌پندارند، درس‌گفتار تأکید دارد که خیر و شر هر دو وجودی‌اند. این دیدگاه، شر را واقعیتی عینی می‌داند، مانند نیش عقرب که وجود خارجی دارد و اثری ملموس بر جای می‌گذارد. نسبت دادن شر به موجوداتی مانند اهرمن، نه‌تنها شرک‌آمیز است، بلکه ریشه در خرافات دارد و با جهان‌بینی توحیدی قرآن کریم ناسازگار است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره این باور را نقد کرده و تمام هستی را ظهور فعل الهی می‌دانند که خیر و شر هر دو از او سرچشمه می‌گیرند.

كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ

ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): «همه از جانب خداست.» (سوره نساء، آیه ۷۸)

این آیه، با صراحت، هر آنچه در عالم است را از جانب خداوند می‌داند و هرگونه دوگانه‌انگاری خیر و شر را رد می‌کند. شر، در این منظر، نه امری عدمی، بلکه واقعیتی وجودی است که در چارچوب حکمت الهی معنا می‌یابد. این دیدگاه، با تمثیلی ظریف، خیر و شر را به دو روی یک سکه تشبیه می‌کند که هر دو از جنس وجودند، اما خیر، اصل و شر، فرع است.

درنگ: خیر و شر هر دو وجودی‌اند و از فعل الهی سرچشمه می‌گیرند. دیدگاه سنتی که شر را عدمی می‌پندارد، غیرعلمی و ناسازگار با جهان‌بینی توحیدی قرآن کریم است.

بخش دوم: خیر محض و خیر نسبی

خیر محض، صفت ذاتی خداوند

خیر محض و مطلق، منحصراً به ذات اقدس الهی تعلق دارد و سایر خیرات، حتی در وجود اولیا و ائمه علیهم‌السلام، نسبی و متعین‌اند. شرور نیز، به دلیل وابستگی به خیر، فاقد ماهیت مستقل‌اند و در سایه خیر معنا می‌یابند. این دیدگاه، خیر را چونان خورشیدی بی‌کران می‌داند که پرتوهایش در مخلوقات به‌صورت نسبی متجلی می‌شود، درحالی‌که شر، سایه‌ای است که در حاشیه این نور پدیدار می‌گردد.

مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ

ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): «هر خیر که به تو رسد از خداست.» (سوره نساء، آیه ۷۹)

این آیه، خیر را به خداوند نسبت می‌دهد و نشان می‌دهد که خیر محض، ذاتی اوست و خیرات مخلوقات، نسبی و وابسته به این خیر مطلق‌اند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید دارند که شرور، به دلیل فقدان استقلال، تنها در نسبت با خیر معنا می‌یابند و نمی‌توانند به‌صورت مستقل وجود داشته باشند.

خیر وصف الهی در قرآن کریم

خیر در قرآن کریم، در شش آیه به‌صورت وصفی (نه اسمی) به کار رفته و به معنای برتری (أخیر) است. این آیات، خیر را به‌عنوان صفتی برای خداوند معرفی می‌کنند که برتری او را در برابر مخلوقات نشان می‌دهد. این کاربرد وصفی، وحدت و کمال الهی را برجسته می‌سازد و خیر را به‌عنوان صفتی متعالی در ساحت قدسی حق تعالی تبیین می‌کند.

أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ

ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): «آیا ارباب‌های پراکنده بهترند یا خدای یگانه قهار؟» (سوره یوسف، آیه ۳۹)

این آیه، خیر را به‌عنوان وصف برتری خداوند در برابر ارباب‌های متفرق (مخلوقات) معرفی می‌کند. در آیه‌ای دیگر از سوره یوسف، خیر به‌عنوان صفت حفاظت الهی آمده است:

فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ

ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): «خداوند بهترین حافظ است و او مهربان‌ترین مهربانان است.» (سوره یوسف، آیه ۶۴)

همچنین، در سوره کهف (آیه ۴۴)، خیر به‌عنوان وصف ثواب و عاقبت الهی آمده و در سوره طه (آیه ۷۳) و سوره نمل (آیه ۵۹)، به ترتیب به برتری و پایداری خداوند اشاره دارد. این کاربرد وصفی، خیر را نه به‌عنوان اسم ذات، بلکه به‌عنوان صفتی برای کمال و برتری الهی معرفی می‌کند.

درنگ: خیر محض، ذاتی خداوند است و خیرات مخلوقات، نسبی و متعین‌اند. خیر در قرآن کریم، در شش آیه به‌صورت وصفی آمده و برتری الهی را نشان می‌دهد.

بخش سوم: خیر و شر واقعی و توهمی

تمایز خیر و شر واقعی و توهمی

خیر و شر در قرآن کریم به دو نوع واقعی و توهمی تقسیم می‌شوند. خیر و شر واقعی، دارای وجود خارجی‌اند، مانند نیش عقرب که شر واقعی است یا انفاق که خیر واقعی محسوب می‌شود. در مقابل، خیر و شر توهمی، نتیجه سوء برداشت انسان از واقعیت‌هاست. به‌عنوان مثال، بخل، که گاه به اشتباه خیر پنداشته می‌شود، شر توهمی است که انسان را از بهره‌گیری از نعمت‌های الهی بازمی‌دارد.

وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ

ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): «گمان نبرند کسانی که به آنچه خدا از فضلش به آنها داده بخل می‌ورزند که آن برایشان خیر است، بلکه شر است.» (سوره آل‌عمران، آیه ۱۸۰)

این آیه، بخل را شر توهمی معرفی می‌کند که انسان به اشتباه آن را خیر می‌پندارد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید دارند که بخل، چونان بیماری نفسانی است که انسان را از استفاده از فرصت‌های خیر محروم می‌سازد و او را در چنبره حرص و آز گرفتار می‌کند.

نقد بخل و انباشت ثروت

بخل، به‌عنوان شر توهمی، فرصت‌های خیر مانند انفاق و بهره‌گیری از نعمت‌های الهی را نابود می‌کند. انباشت ثروت، که گاه نشانه بیماری نفسانی یا سادیسم است، انسان را از مسیر کمال دور می‌سازد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره با تمثیلی ظریف، بخل را به زندانی تشبیه می‌کنند که روح انسان را در بند می‌کشد و او را از پرواز به سوی کمال بازمی‌دارد. این دیدگاه، با سیره علمایی چون شیخ انصاری هم‌خوانی دارد که با ساده‌زیستی و انفاق، خیر را در زندگی خود متجلی ساختند.

وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ

ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): «هر چه انفاق کنید، خدا جبرانش می‌کند.» (سوره سبأ، آیه ۳۹)

این آیه، انفاق را خیر واقعی معرفی می‌کند که نه‌تنها به هدر نمی‌رود، بلکه خداوند جبران آن را تضمین می‌کند. در مقابل، بخل و انباشت ثروت، شر توهمی است که انسان را از این خیر محروم می‌سازد.

درنگ: خیر و شر به دو نوع واقعی (مانند نیش عقرب و انفاق) و توهمی (مانند بخل) تقسیم می‌شوند. بخل، شر توهمی است که فرصت‌های خیر را نابود می‌کند.

بخش چهارم: ضرورت بهره‌گیری از فرصت‌ها

اهمیت استفاده از نعمت‌ها و فرصت‌ها

انسان موظف است از فرصت‌های عمر و نعمت‌های الهی بهره گیرد، وگرنه بخل و اهمال، خود نوعی شر است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید دارند که هدر دادن فرصت‌ها، مانند انباشت ثروت یا تعطیلی بی‌جهت، مانع رشد معنوی و علمی انسان می‌شود. این دیدگاه، انسان را به چشمه‌ای تشبیه می‌کند که اگر آبش جاری نشود، راکد و فاسد می‌گردد.

حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ

ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): «تا وقتی مرگ یکی را فراگیرد، گوید: پروردگارا، مرا بازگردان.» (سوره مؤمنون، آیه ۹۹)

این آیه، حسرت انسان را در لحظه مرگ به تصویر می‌کشد که از هدر رفتن فرصت‌های عمر پشیمان است. درس‌گفتار، با تأکید بر این اصل، انسان را به بهره‌گیری از نعمت‌ها و فرصت‌ها در مسیر خیر دعوت می‌کند.

نقد تعطیلی طولانی حوزه‌های علمیه

یکی از نکات برجسته درس‌گفتار، نقد تعطیلی‌های طولانی‌مدت حوزه‌های علمیه است که در گذشته به دلیل گرما و کمبود امکانات موجه بود، اما امروز با وجود امکانات مدرن مانند کولر و اینترنت، غیرقابل توجیه است. این تعطیلی‌ها، که گاه تا چهار ماه به طول می‌انجامد، فرصت‌های علمی و دینی را هدر می‌دهد و به شر منجر می‌شود. آیت‌الله نکونام قدس‌سره این وضعیت را به باغی تشبیه می‌کنند که اگر آبیاری نشود، خشک و بی‌ثمر می‌ماند.

این نقد، دعوتی است به سوی اصلاح نظام آموزشی حوزه‌ها و فعال‌سازی آن‌ها با بهره‌گیری از امکانات مدرن. تعطیلی‌های طولانی، نه‌تنها به رشد علمی طلاب آسیب می‌رساند، بلکه با هدر دادن منابع مالی (مانند خمس و سهم امام)، به جامعه دینی لطمه می‌زند.

درنگ: هدر دادن فرصت‌های عمر و نعمت‌ها، شر است. تعطیلی‌های طولانی حوزه‌های علمیه، با وجود امکانات مدرن، غیرموجه و مانع رشد علمی و دینی است.

بخش پنجم: سیره علما و طلبگی سنتی

سیره علما در محافظت از شر

علمای سنتی، با قرائت قرآن کریم، خواندن چهار قل و حفظ طهارت، زندگی خود را از شر محافظت می‌کردند. این سیره، که ریشه در ساده‌زیستی، انفاق و اهتمام به عبادات داشت، خیر را در زندگی‌شان تقویت می‌کرد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره با تمثیلی زیبا، این سیره را به سپری تشبیه می‌کنند که عالم را در برابر شرور نفسانی و بیرونی مصون می‌داشت.

فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ

ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): «آنچه از قرآن میسر است بخوانید.» (سوره مزمل، آیه ۲۰)

این آیه، اهمیت قرائت قرآن کریم را برجسته می‌سازد که در سیره علما، چونان چراغی راهنما بود. چهار قل (سوره‌های ناس، فلق، کافرون و اخلاص)، به ترتیب خاصی خوانده می‌شد تا انسان را از شرور نفسانی و بیرونی محافظت کند. این سیره، با تأکید بر طهارت و عبادات، طلاب را به سوی کمال هدایت می‌کرد.

چهار قل و آثار معنوی آن

درس‌گفتار به اهمیت چهار قل (سوره‌های ناس، فلق، کافرون و اخلاص) در محافظت از شرور اشاره دارد. این سوره‌ها، به ترتیب خاصی خوانده می‌شدند: ابتدا «قل أعوذ برب الناس» برای پناه بردن از شر نفس، سپس «قل أعوذ برب الفلق» برای محافظت از شر مخلوقات، بعد «قل یا أیها الکافرون» برای دوری از شرک زمینی، و در نهایت «قل هو الله أحد» برای تقرب به وحدت الهی. این ترتیب، چونان نردبانی معنوی است که انسان را از شرور نفسانی به سوی کمال توحیدی هدایت می‌کند.

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ

ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): «بگو: پناه می‌برم به پروردگار مردم.» (سوره ناس، آیه ۱)

این آیه، پناه بردن به خداوند از شر نفس را برجسته می‌سازد و نشان می‌دهد که بدترین دشمن انسان، نفس اوست. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید دارند که این سوره‌ها، اگر با اخلاص خوانده شوند، چونان کلیدی الهی، درهای رحمت و محافظت را می‌گشایند.

درنگ: سیره علمای سنتی، مبتنی بر قرائت قرآن کریم، چهار قل و طهارت، انسان را از شرور محافظت می‌کند. این سیره، راهنمایی برای ساده‌زیستی و تقرب به حق تعالی است.

بخش ششم: خیر فراوان و شر محدود در قرآن کریم

فراوانی خیر در برابر محدودیت شر

قرآن کریم، با ذکر خیر در ۱۹۰ مورد و شر در ۳۱ مورد، عالم را خیرمحور و شر را محدود معرفی می‌کند. این نسبت (حدود ۶ به ۱)، از لطف بی‌کران الهی حکایت دارد و نشان می‌دهد که خیر، چونان دریایی بی‌کران، عالم را فرا گرفته و شر، چونان قطره‌ای در برابر آن، محدود است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره این فراوانی را نشانه‌ای از رحمت الهی می‌دانند که انسان را به بهره‌گیری از خیرات و دوری از شرور دعوت می‌کند.

إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ

ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): «رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.» (سوره اعراف، آیه ۵۶)

این آیه، نزدیکی رحمت الهی به نیکوکاران را تأیید می‌کند و نشان می‌دهد که خیر، با تلاش و برنامه‌ریزی، در دسترس انسان است. درس‌گفتار، انسان را به حرکت در مسیر خیر و دوری از شر دعوت می‌کند، چرا که کمال، با کوشش و مهندسی معنوی حاصل می‌شود.

نقد شرور نفسانی و اجتماعی

درس‌گفتار، شرور نفسانی (مانند بخل و ظلم) و شرور اجتماعی (مانند تعطیلی‌های غیرموجه حوزه‌ها) را نقد می‌کند. ظلم، به‌عنوان یکی از بدترین شرور، در قرآن کریم به‌عنوان بدترین جایگاه معرفی شده است:

أَوَلَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ عَنْ سَبِيلٍ

ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): «آنان بدترین جایگاه را دارند و گمراه‌تر از راه‌اند.» (سوره مریم، آیه ۷۵)

این آیه، شر را به‌عنوان نتیجه اعمال نفسانی و انحراف از مسیر الهی معرفی می‌کند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید دارند که شرور، با وجود محدودیت، از طریق وسوسه‌های نفسانی و اجتماعی، انسان را از کمال بازمی‌دارند.

درنگ: خیر در قرآن کریم ۱۹۰ بار و شر ۳۱ بار ذکر شده، که نشان‌دهنده خیرمحور بودن عالم و محدودیت شر است. انسان باید با تلاش و برنامه‌ریزی، از خیرات بهره برد.

بخش هفتم: تحلیل فلسفی و عرفانی خیر و شر

تمایز خیر و شر در فلسفه اسلامی

از منظر فلسفه اسلامی، خیر و شر هر دو وجودی‌اند، اما خیر، اصل و شر، فرع است. دیدگاه سنتی که شر را عدمی می‌پندارد، از نظر آیت‌الله نکونام قدس‌سره غیرعلمی و فاقد مبنای قرآنی است. خیر، به‌عنوان مقسم وجود، ذات آفرینش را تشکیل می‌دهد و شر، در سایه آن معنا می‌یابد. این دیدگاه، با تشبیهی عرفانی، خیر را به نور بی‌کران و شر را به سایه‌ای محدود تشبیه می‌کند که بدون نور، وجودی ندارد.

پیوند خیر و شر با عرفان عملی

در عرفان عملی، خیر به‌عنوان مسیر تقرب به حق تعالی و شر به‌عنوان مانعی در این مسیر شناخته می‌شود. بخل، ظلم و هدر دادن فرصت‌ها، شرور نفسانی‌اند که انسان را از سلوک معنوی بازمی‌دارند. در مقابل، انفاق، ساده‌زیستی و قرائت قرآن کریم، خیراتی‌اند که انسان را به سوی کمال هدایت می‌کنند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره این مسیر را به سفری معنوی تشبیه می‌کنند که در آن، انسان با عبور از موانع شر، به مقصد خیر می‌رسد.

بخش هشتم: جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

درس‌گفتار شماره ۶۷۸ از سلسله درس‌گفتارهای اسما و صفات الهی، ارائه‌شده توسط آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، دیدگاهی توحیدمحور و عمیق به مفاهیم خیر و شر ارائه می‌دهد. خیر، مقسم اصلی وجود و اصل آفرینش است، درحالی‌که شر، قسمی فرعی و وابسته به خیر محسوب می‌شود. خیر و شر هر دو وجودی‌اند و دیدگاه سنتی که شر را عدمی می‌پندارد، با جهان‌بینی قرآنی ناسازگار است. خیر محض، مختص ذات الهی است و در شش آیه قرآن کریم به‌صورت وصفی آمده، درحالی‌که خیرات مخلوقات، نسبی و متعین‌اند.

خیر و شر به دو نوع واقعی و توهمی تقسیم می‌شوند. بخل، به‌عنوان شر توهمی، انسان را از بهره‌گیری از نعمت‌ها محروم می‌سازد، درحالی‌که انفاق، خیر واقعی است که به کمال منجر می‌شود. تعطیلی‌های طولانی حوزه‌های علمیه، به دلیل هدر دادن فرصت‌ها، شر است و نیازمند اصلاح نظام آموزشی با بهره‌گیری از امکانات مدرن است. سیره علمای سنتی، با تأکید بر قرائت قرآن کریم، چهار قل و طهارت، راهنمایی برای محافظت از شرور و تقویت خیرات است. قرآن کریم، با نسبت ۱۹۰ به ۳۱ خیر به شر، عالم را خیرمحور معرفی می‌کند و انسان را به بهره‌گیری از فرصت‌ها و دوری از بخل و ظلم دعوت می‌نماید.

این نوشتار، با بازنویسی فاخر و علمی درس‌گفتار، نه‌تنها برای پژوهشگران الهیات و عرفان، بلکه برای روان‌شناسان و جامعه‌شناسان نیز منبعی الهام‌بخش است که راهنمایی برای اصلاح فردی و اجتماعی ارائه می‌دهد. انسان، با حرکت در مسیر خیر و دوری از شر، می‌تواند به کمال معنوی و اجتماعی دست یابد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، چند مورد از آیات قرآن کریم به خير به صورت غیر مضاف اشاره دارند؟

2. طبق متن، چند مورد از آیات قرآن به شر اشاره دارند؟

3. در کدام سوره، طبق متن درسگفتار، دو مورد از آیات مربوط به خير به صورت وصفی آمده است؟

4. بر اساس متن، خير وصفي در آیه 43 و 44 سوره کهف به چه چیزی اشاره دارد؟

5. طبق درسگفتار، چه چیزی باعث می‌شود بخل انسان به شر تعبیر شود؟

6. بر اساس متن، شر در قرآن کریم به عنوان مقسم اصلی در برابر خير قرار گرفته است.

7. طبق درسگفتار، خير مطلق فقط به پروردگار نسبت داده می‌شود.

8. متن بیان می‌کند که تمام شرور در قرآن به صورت توهمی هستند و وجود خارجی ندارند.

9. بر اساس متن، بخل در علم نیز می‌تواند به عنوان شر محسوب شود.

10. طبق درسگفتار، خير و شر توهمی به معنای خیال انسان درباره خیر یا شر بودن چیزی است.

11. تفاوت اصلی بین خير مطلق و خير نسبی در متن درسگفتار چیست؟

12. چرا طبق متن، بخل به عنوان شر محسوب می‌شود؟

13. بر اساس درسگفتار، چرا شر در قرآن به عنوان مقسم اصلی در نظر گرفته نشده است؟

14. طبق متن، چرا برخی انسان‌ها گمان می‌کنند بخل برایشان خیر است؟

15. بر اساس متن، چرا استفاده نکردن از فرصت‌ها به شر منجر می‌شود؟

پاسخنامه

1. 6 مورد

2. 31 مورد

3. سوره یوسف

4. ثواب و عقبا

5. عدم استفاده از فرصت‌ها

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. درست

11. خير مطلق فقط به پروردگار نسبت داده می‌شود، در حالی که خير نسبی به مخلوقات و به صورت متعین و محدود است.

12. بخل به دلیل عدم استفاده از فرصت‌ها و امکانات الهی، مانند مال یا علم، به شر تعبیر می‌شود.

13. شر از اقسام خير است و خود خير به عنوان مقسم اصلی برای تمام موجودات در نظر گرفته شده است.

14. انسان‌ها به دلیل توهم و نادانی گمان می‌کنند بخل خیر است، در حالی که در واقع شر است.

15. استفاده نکردن از فرصت‌ها، مانند مال یا علم، مانع رسیدن به کمال و خیر الهی می‌شود و شر محسوب می‌گردد.