متن درس
اسما و صفات الهی: تحلیل خیر و شر در جهانبینی قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۸۰)
مقدمه: خیر و شر، آیینه جهانبینی قرآنی
در گستره معارف الهی و عرفان عملی، خیر و شر بهسان دو رویه یک حقیقت، نقش بنیادین در تبیین جهانبینی قرآنی و فرهنگ اسلامی ایفا میکنند. این دو مفهوم، که در درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۶۸۰ (مورخ ۲۸/۶/۱۳۹۲) با نگاهی ژرف و تحلیلی موشکافانه بررسی شدهاند، نهتنها منشأ حکمت اسلامی را آشکار میسازند، بلکه فاصله یا قرابت جوامع اسلامی با این فرهنگ را نیز نمایان میکنند. خیر، بهسان نوری فروزان، عالم را روشن کرده و شر، بهمانند سایهای طفیف، در حاشیه آن قرار دارد.
بخش یکم: خیر و شر در جهانبینی قرآنی
خیرمحور بودن عالم: نگاهی آماری به قرآن کریم
قرآن کریم، بهسان آیینهای روشن، عالم را خیرمحور معرفی میکند. این حقیقت، در آمار واژگانی قرآن کریم بهروشنی تجلی یافته است: خیر و مشتقات آن، مانند اختیار، حدود ۱۹۶ بار و شر و مشتقاتش، مانند شرر، تنها ۳۱ بار ذکر شدهاند. این نسبت تقریبی ۷ به ۱، بهسان نغمهای الهی، از فراوانی خیر و طفیف بودن شر در هستی حکایت دارد. تأکید بیش از حد بر شر، بهمانند غبار توهم، ذهن را تیره کرده و از حقیقت عالم، که در قرآن کریم بهعنوان «کتاب مبین» معرفی شده، دور میسازد. آیه شریفه ﴿لَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ﴾ (انعام: ۵۹) این حقیقت را تأیید میکند:
لَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): هیچ تر و خشکی نیست مگر آنکه در کتابی روشن است.
این آیه، قرآن کریم را شناسنامه هستی میداند که هر آنچه در عالم است، در آن به قاعده آمده است. بنابراین، نسبت ۷ به ۱ خیر به شر، واقعیتی قرآنی است که هرگونه گمانهزنی درباره کثرت شر را باطل میسازد. به تعبیر آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، اگر کسی بیش از این از شر سخن بگوید یا شر را دنبال کند، گرفتار توهم و انحطاطی است که در وجود خویشتن ریشه دارد، نه در عالم خارج.
نسبیت خیر و شر: تفاوتهای فردی و تاریخی
خیر و شر، بهسان دو کفه ترازوی وجود، نسبیاند و در افراد و زمانهای مختلف، مراتب متفاوتی دارند. در برخی، مانند انبیا و اولیای الهی، خیر غالب و شر ناچیز است، و در برخی دیگر، مانند دیکتاتورهای تاریخ چون صدام، هیتلر و آتاتورک، شر بر خیر چیره میشود. با این حال، هیچ موجودی شر محض نیست، زیرا وجودش، بهسان شعلهای از نور الهی، خود خیر حداقلی است. این نسبیت، بهمانند رودی جاری، در تاریخ و افراد متفاوت متجلی میشود. برای مثال، حرمله، شمر و سنان، با اعمال ناجوانمردانه خود در کربلا، شر فراوانی مرتکب شدند، اما در مقایسه با دیکتاتورهایی که میلیونها انسان را به نابودی کشاندند، شرشان محدودتر به نظر میآید. این تفاوت، به تعبیر آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، نشاندهنده نسبیت خیر و شر در ظرف زمان و مکان است. آیه شریفه ﴿فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ﴾ (بقره: ۲۵۳) این حقیقت را تأیید میکند:
فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): برخی را بر برخی برتری دادیم.
این آیه، تفاوت مراتب انسانها را در خیر و شر نشان میدهد. بنابراین، نسبت ۷ به ۱ خیر به شر، متوسط عالم است و در افراد، ممکن است به ۱ به ۵، ۱ به ۳ یا حتی ۲ به ۲ تغییر یابد.
وجودی بودن خیر و شر: نقد دیدگاه عدمی شر
خیر و شر، هر دو وجودیاند و دیدگاه فلسفی ارسطویی که شر را عدمی میداند، بهسان کاخی سستبنیان، غیرعلمی و نادرست است. خیر، مانند نوازش یتیم، و شر، مانند ضربه زدن به او، هر دو از انرژی، اراده و فعل نشأت میگیرند. به تعبیر آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، دستی که افقی نوازش میکند و عمودی ضربه میزند، همان دست است؛ تفاوت در نیت و فعل است، نه در وجود یا عدم. این دیدگاه، با آیه شریفه ﴿كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ﴾ (نساء: ۷۸) همسو است:
كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): همه از جانب خداست.
این آیه، هر فعل وجودی را به خداوند نسبت میدهد، اما به اقتضای انسان، خیر یا شر متجلی میشود. دیدگاه عدمی شر، که در فلسفه سنتی از ارسطو تا ملاصدرا و ابنسینا رواج داشت، به دلیل فقدان استدلال آزمایشگاهی و علمی، مردود است. آیتالله نکونام قدسسره با تمثیلی گویا، این دیدگاه را نقد میکنند: اگر شر عدمی است، جهنم نیز باید عدمی باشد، حال آنکه جهنم، بهسان آتش وجودی، واقعی است. بنابراین، خیر و شر هر دو وجودیاند و تفاوتشان در اقتضای فعل انسانی است.
جمعبندی بخش یکم
بخش یکم، خیر و شر را در جهانبینی قرآنی بهسان دو بال پرواز معرفت معرفی کرد. قرآن کریم، با نسبت ۷ به ۱ خیر به شر، عالم را خیرمحور میداند. این خیرمحوری، با نسبیت خیر و شر در افراد و زمانها تکمیل میشود. خیر و شر، هر دو وجودیاند و دیدگاه عدمی شر، به دلیل فقدان پایه علمی، مردود است. این تبیین، انسان را به تأمل در جایگاه خود در عالم و اصلاح رفتار دعوت میکند.
بخش دوم: خیر الهی در قرآن کریم
خیر محض بودن خداوند: ریشه دیانت
خداوند، بهسان خورشیدی بیغروب، خیر محض و مطلق است. این خیر نفسی، اضافی و خلقی، عالم را خیرمحور کرده و ریشه دیانت را تشکیل میدهد. ائمه معصومین (ع)، بهمانند آیینههایی پاک، خیر تنزیلیاند، اما خیر محض، مختص ذات الهی است. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که نسبت دادن خیر محض به ائمه، بهسان نافهمی، توهین به مقام ایشان است، زیرا خیر محض، تنها شایسته خداوند است. آیه شریفه ﴿مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ﴾ (نساء: ۷۹) این حقیقت را تأیید میکند:
مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): هر خیر که به تو رسد از خداست.
این آیه، خیر را به خداوند نسبت داده و شر را به نفس انسانی، که به اقتضای خود شر را فعلیت میبخشد. خیر محض الهی، بهسان چشمهای زلال، عالم را سیراب کرده و انسان را به توحید و تسلیم دعوت میکند.
خیر اضافی خداوند: تجلی صفات رحمانی
خیر اضافی خداوند، بهسان شاخههای درختی تناور، در ۱۰ عنوان و ۱۸ آیه قرآن کریم تجلی یافته است: خیر الحاکمین، خیر الرازقین، خیر الغافرین، خیر الوارثین، خیر الفاصلین، خیر الفاتحین، خیر الماکرین، خیر الراحمین، خیر الفاصلین و خیر الغافرین. این عناوین، صفات و افعال رحمانی خدا را در رزق، قضاوت، بخشش و حکمت نشان میدهند. به عنوان نمونه، آیه شریفه ﴿وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ﴾ (حج: ۵۸) این حقیقت را بیان میکند:
وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): و او بهترین روزیدهندگان است.
این آیه، خیر اضافی خداوند را در رزقدادن به خلق نشان میدهد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که این خیر اضافی، بهسان نوری پراکنده، در همه شئون الهی جاری است و انسان را به اعتماد و توکل بر خدا دعوت میکند.
خیر مطلق در آیات قرآنی: وحدت و قدرت الهی
خیر مطلق خداوند، بهسان گوهری درخشان، در ۶ آیه قرآن کریم (یوسف: ۳۹ و ۶۴، کهف: ۴۴، طه: ۷۳، نمل: ۵۹) تجلی یافته است. این آیات، خدا را خیر برتر و واحد معرفی میکنند که در مقابل کثرت و شر محدود مشرکان قرار دارد. به عنوان نمونه، آیه شریفه ﴿أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ﴾ (یوسف: ۳۹) این حقیقت را بیان میکند:
أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): آیا اربابهای پراکنده بهترند یا خدای یگانه قهار؟
این آیه، وحدت و قدرت الهی را خیر برتر معرفی کرده و کثرت اربابهای متفرق را شر میداند. آیتالله نکونام قدسسره با تمثیلی زیبا، کثرت را به اربابهایی تشبیه میکنند که هر یک دستور متفاوتی میدهند و جامعه را به هرجومرج میکشانند، در حالی که وحدت الهی، بهسان مدیریتی واحد، خیر و نظم را به ارمغان میآورد.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، خیر الهی را بهسان چشمهای زلال در قرآن کریم معرفی کرد. خداوند خیر محض است و ائمه خیر تنزیلی دارند. خیر اضافی او در ۱۰ عنوان و ۱۸ آیه، و خیر مطلقش در ۶ آیه تجلی یافته است. این خیر، ریشه دیانت و دعوت به توحید است و انسان را به تأمل در عظمت الهی و اصلاح رفتار فرا میخواند.
بخش سوم: ریشههای شر و خشونت در جوامع اسلامی
خشونت: پدیدهای وارداتی، نه دینی
خشونت در جوامع اسلامی، بهسان علفی هرز، از دین، قرآن کریم یا ائمه معصومین (ع) ریشه نگرفته، بلکه وارداتی است و از فرهنگهای جاهلی، بنیامیه، بنیعباس و شاهان نشأت گرفته است. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره با نقدی صریح، تحریفات تاریخی مانند نسبت دادن قتل هزاران نفر به امیرالمؤمنین (ع) را دروغهایی میدانند که توسط اهل سنت و با سوءاستفاده از قدرت سیاسی رواج یافت. این تحریفات، بهمانند خنجری در قلب حقیقت، چهره رحمانی دین را مخدوش کردهاند. آیه شریفه ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا﴾ (انعام: ۲۱) این حقیقت را تأیید میکند:
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): کیست ستمکارتر از آن که بر خدا دروغ بندد؟
این آیه، دروغبستن به خدا و اولیای او را ظلم عظیم میداند. خشونت، به تعبیر آیتالله نکونام قدسسره، از محیط، جامعه، تربیت نادرست و فرهنگهای تحریفشده سرچشمه میگیرد و ربطی به ذات دین ندارد.
نقد فلسفه اسلامی سنتی: ضرورت نوسازی حوزهها
فلسفه اسلامی سنتی، بهسان بنایی فرسوده، فاقد پایه علمی و آزمایشگاهی است. مفاهیمی مانند شر عدمی، ماهیت، کلیات خمس، جوهر و عرض، بهمانند نقلهایی کهنه، غیرمستند و غیرمدرناند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره با نقدی تند، آثار فلسفی چون اسفار ملاصدرا و ابنسینا را غیرعلمی میدانند، زیرا فاقد روش آزمایشگاهی و استدلال مدرناند. این فلاسفه، بهسان متکلمانی که آزمایشگاه نداشتند، به نقلهای ارسطویی وابسته بودند. حوزههای علمیه، به تعبیر ایشان، باید مدرن و علمی شوند تا از عقبماندگی رهایی یابند. این نقد، بهسان تلنگری بیدارکننده، پژوهشگران را به بازنگری در علوم حوزوی دعوت میکند.
ریشههای خشونت در رفتار انسانی
خشونت در رفتار انسانی، بهسان آتشی زیر خاکستر، از عوامل متعددی چون تربیت نادرست، محیط اجتماعی، فرهنگ تحریفشده و نظامهای سیاسی سرچشمه میگیرد. آیتالله نکونام قدسسره با تمثیلی روانشناختی، انسان را به فردی تشبیه میکنند که با یک «فوت» یا «هل دادن» واکنش خشن نشان میدهد، حال آنکه انسان مؤمن باید با خنده و مهربانی پاسخ دهد. این خشونت، به تعبیر ایشان، از نفس انسانی است، نه از خدا. آیه شریفه ﴿وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ﴾ (نساء: ۷۹) این حقیقت را تأیید میکند:
وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): و هر بدی که به تو رسد از خود توست.
این آیه، شر را به نفس انسانی نسبت داده و انسان را مسئول رفتار خویش میداند.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، خشونت را پدیدهای وارداتی و غیر دینی معرفی کرد که از فرهنگهای جاهلی، تحریفات تاریخی و تربیت نادرست ریشه گرفته است. فلسفه اسلامی سنتی، به دلیل فقدان پایه علمی، نیازمند نوسازی است. شر و خشونت، از نفس انسانی و عوامل محیطی نشأت میگیرند و انسان را به خوداصلاحی دعوت میکنند.
بخش چهارم: خودآزمایشگری و اصلاح رفتار
انسان، آزمایشگاه خیر و شر
انسان، بهسان آزمایشگاهی زنده، باید خود را در برابر محرکها تست کند تا خیر و شر خویش را بشناسد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره با تمثیلی روانشناختی، انسان را به فردی تشبیه میکنند که با یک «فوت» یا «هل دادن» واکنش نشان میدهد. اگر این واکنش خنده و مهربانی باشد، نشانه خیر است، و اگر خشم و خشونت باشد، نشانه شر. این خودآزمایشگری، بهمانند آینهای شفاف، انسان را به شناخت و اصلاح رفتار هدایت میکند. آیه شریفه ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾ (رعد: ۱۱) این حقیقت را تأیید میکند:
إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): خدا حال قومی را تغییر نمیدهد تا خود تغییر کنند.
این آیه، ضرورت خوداصلاحی را برای تغییر حال انسان تأکید میکند. انسان باید از کلیشههایی چون دروغ، تهمت و غیبت فراتر رود و همه رفتارهای خود را کاوش کند.
اصلاح رفتار اجتماعی: از جفت کردن کفش تا معانقه
رفتارهای ساده، بهسان بذرهایی کوچک، خیر را در جامعه میپرورانند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره با تمثیلی زیبا، جفت کردن کفشها، تمیز کردن آنها و معانقه با دیگران را نشانههایی از صفا و خیر میدانند. این اعمال، بهمانند نسیمی ملایم، غرور، تکبر و خشونت را از دل میزدایند و فرهنگ اسلامی را به سیره ائمه (ع) نزدیک میکنند. ایشان با اشاره به سیره امام صادق (ع)، که بر محبت و معانقه تأکید داشتند، انسان را به تربیت نفسانی دعوت میکنند. آیه شریفه ﴿وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ﴾ (فصلت: ۳۴) این حقیقت را تأیید میکند:
وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): نیکی و بدی یکسان نیست، با نیکی دفع کن.
این آیه، انسان را به دفع بدی با نیکی دعوت میکند. رفتارهایی چون جفت کردن کفشها، به تعبیر آیتالله نکونام قدسسره، صفا و خیر را در دل انسان و جامعه تقویت میکند.
ثواب و اجر: مراتب نیت انسانی
نیت انسان، بهسان چراغی هدایتگر، خیر را در رفتار او متجلی میسازد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره با تمایز بین ثواب و اجر، مراتب نیت را تبیین میکنند: اجر، پاداش دنیوی است که حتی کافر نیز میتواند دریافت کند، اما ثواب، پاداش اخروی است که با نیت الهی همراه است. بالاتر از این دو، مرتبهای است که انسان همه وجودش را برای خدا میخواهد، چنانکه حضرت ابراهیم (ع) فرمود: ﴿إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾ (انعام: ۱۶۲). این مرتبه، بهسان قلهای رفیع، انسان را به فنا در خدا میرساند.
إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): همانا نماز من و عبادتم و زندگی و مرگم برای خدای پروردگار جهانیان است.
این آیه، مرتبه عالی نیت را نشان میدهد که انسان همه وجودش را برای خدا میخواهد.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، انسان را آزمایشگاهی برای خیر و شر معرفی کرد. خودآزمایشگری، انسان را به شناخت و اصلاح رفتار هدایت میکند. رفتارهای ساده، خیر را در جامعه تقویت کرده و نیت الهی، انسان را به مراتب عالی سلوک میرساند. این تبیین، انسان را به خودشناسی و ترویج فرهنگ قرآنی دعوت میکند.
بخش پنجم: جمعبندی و نتیجهگیری
خیر و شر، بهسان دو بال معرفت، انسان را در مسیر شناخت عالم و خویشتن هدایت میکنند. قرآن کریم، با نسبت ۷ به ۱ خیر به شر، عالم را خیرمحور معرفی میکند. خیر و شر، هر دو وجودی و نسبیاند و دیدگاه عدمی شر، غیرعلمی است. خداوند خیر محض است و خیر اضافی او در صفاتی چون خیر الرازقین و خیر الحاکمین تجلی مییابد. خشونت در جوامع اسلامی، از دین نیست، بلکه از فرهنگهای وارداتی و تحریفات تاریخی ریشه گرفته است. فلسفه اسلامی سنتی، نیازمند نوسازی علمی است. انسان، بهسان آزمایشگاهی زنده، باید خود را تست کند و با رفتارهایی چون جفت کردن کفشها و معانقه، خیر را ترویج نماید. نیت الهی، انسان را از اجر و ثواب فراتر برده و به فنا در خدا میرساند. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تلاش کرد تا این مفاهیم را در قالبی علمی و دانشگاهی ارائه نماید تا منبعی جامع برای پژوهشگران الهیات، فلسفه و عرفان فراهم آورد. انسان، با تأمل در خیر و شر، به خودشناسی، اصلاح رفتار و ترویج فرهنگ توحیدی دعوت میشود.