متن درس
کتاب اسماء و صفات الهی: تحلیل خیر و شر در چارچوب فلسفه و عرفان اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۸۳)
مقدمه: درآمدی بر تحلیل خیر و شر در نظام هستیشناختی اسلامی
در گستره معارف اسلامی، موضوع خیر و شر از بنیادیترین مسائل فلسفی، کلامی و عرفانی است که پیوندی ژرف با شناخت اسماء و صفات الهی دارد. این نوشتار، با الهام از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۶۸۳، به بررسی این موضوع در چارچوبی علمی و آکادمیک میپردازد. هدف آن است که با نگاهی عمیق به قرآن کریم، فلسفه اسلامی، روانشناسی دینی و جامعهشناسی، تحلیلی جامع از ماهیت خیر و شر، غلبه خیر در عوالم هستی، ریشههای خشونت اجتماعی و راهکارهای کاهش آن ارائه شود.
بخش نخست: خیر محض الهی و غلبه خیر در نظام هستی
خداوند، سرچشمه خیر محض
در نگرش اسلامی، خداوند متعال خیر محض است و تمامی عوالم هستی، از جبروت و ملکوت تا ناسوت، تجلی خیر نازلاند. خیر در سه بُعد نفسی (ذاتی)، تمیزی (ممتاز از غیر) و اضافی (در نسبت با مخلوقات) در ذات الهی متجلی است. شر در این نظام، تنها در عالم ناسوت و بهصورت مغلوب ظاهر میشود. خیر، وصف غالب خلقت است و شر، وجودی اندک و غیرمستقل دارد. این دیدگاه، ریشه در حکمت متعالیه ملاصدرا دارد که در «اسفار اربعه» بر خیر ذاتی خداوند و خیر نازل در مخلوقات تأکید کرده است. قرآن کریم نیز در آیه ۵۶ سوره ذاریات این حقیقت را چنین بیان میفرماید:
﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ [مطلب حذف شد] : «جن و انس را جز برای عبادت نیافریدم»).
این آیه، خیرمحوری خلقت را تأیید میکند، زیرا عبادت، تجلی خیر و کمال در وجود انسان است. خیر اضافی الهی نیز در اسمایی چون خیر الرازقین، خیر الحاکمین و خیر الفاصلین متجلی است که هر یک، جلوهای از خیر الهی در نسبت با مخلوقات را نشان میدهند.
| درنگ: خداوند خیر محض است و عوالم هستی، تجلی خیر نازلاند. شر، تنها در ناسوت و بهصورت مغلوب ظاهر میشود، و خیر، وصف غالب خلقت است. |
نمود ظاهری شر و غلبه باطنی خیر
شر، به دلیل غیرمنتظره بودن و نمود دفعیاش، در ذهن انسان برجسته میشود. برای مثال، تصادف رانندگی یا گیر کردن غذا در گلو، به دلیل نادر بودن، توجه را جلب میکند، حال آنکه خیرات فراوان، مانند رانندگی ایمن یا تغذیه روزانه، به دلیل عادت و فراوانی، کمتر دیده میشوند. این امر، نه به دلیل غلبه واقعی شر، بلکه ناشی از محدودیت ادراک انسانی است. روانشناسی شناختی، این پدیده را با نظریه «توجه انتخابی» توضیح میدهد. قرآن کریم نیز در آیه ۴۱ سوره روم بر نمود ظاهری شر تأکید دارد:
﴿ظَهَرَ الْفَسَادُ [مطلب حذف شد] : «فساد در خشکی و دریا آشکار شد»).
این آیه، به ظهور ظاهری فساد اشاره دارد، اما باطن نظام خلقت، همچنان خیرمحور است. مانند خورشیدی که گاه پشت ابر پنهان میشود، خیر الهی در باطن خلقت همواره ساطع است، هرچند شر ظاهری، ذهن را به خود مشغول کند.
فقدان شر محض و شرستان در هستی
برخلاف خیر که ذاتی و فراگیر است، شر محض یا عالمی مستقل به نام «شرستان» در هستی وجود ندارد. در عوالم مجردات، مانند عالم ملائکه، عقول و جبروت، خیر مطلق حاکم است. حتی در ناسوت، شر نسبی و مغلوب است. سجینیها نیز تحت اقتضای خلقتاند و بسیاری از آنان از دوزخ خارج میشوند. این دیدگاه، با تفسیر علامه طباطبایی در «المیزان» درباره عدم استقلال شر همخوانی دارد. قرآن کریم در آیه ۴۹ سوره هود این حقیقت را بیان میکند:
﴿تِلْكَ [مطلب حذف شد] : «این از اخبار غیب است»).
این آیه، بر خیرمحوری نظام خلقت و فقدان شر مستقل تأکید دارد. شر، مانند سایهای است که در برابر نور خیر، وجودی موقت و غیرحقیقی دارد.
جمعبندی بخش نخست
خیر، وصف ذاتی خداوند و غالب بر نظام هستی است. شر، تنها در ناسوت و بهصورت مغلوب ظاهر میشود و هیچ عالمی به نام شرستان وجود ندارد. این حقیقت، هم در فلسفه اسلامی و هم در آیات قرآن کریم تأیید شده است. انسان، با درک این نظام خیرمحور، میتواند به سوی کمال و عبادت حرکت کند، مانند رودی که به سوی دریا جاری است و در مسیر، از سنگلاخها میگذرد، اما مقصدش را گم نمیکند.
بخش دوم: خیر اضافی الهی و تحلیل آماری در قرآن کریم
خیر اضافی الهی در قرآن کریم
خیر اضافی خداوند در قرآن کریم با ۱۸ عنوان ذکر شده است که نشاندهنده خیر الهی در نسبت با مخلوقات است. این اسما شامل ۵ مورد خیر الرازقین، ۳ مورد خیر الحاکمین، ۲ مورد خیر الراحمین، و ۸ مورد تکمرتبه مانند خیر الفاصلین، خیر الماكرين، خیر المنزلین، خیر الناصرین و خیر الوارثین است. برای مثال، آیه ۵۷ سوره انعام خیر الفاصلین را چنین بیان میکند:
این اسم، مکر جوانمردانه الهی را نشان میدهد که از نقاط قوت دشمن برای هدایت او بهره میگیرد، نه از ضعفش برای نابودی.
| درنگ: خیر اضافی الهی در قرآن کریم با ۱۸ عنوان، از جمله خیر الرازقین و خیر الماكرين، خیر الهی را در نسبت با مخلوقات نشان میدهد. |
تحلیل آماری خیر و شر در قرآن کریم
قرآن کریم، با ذکر ۱۹۰ مورد خیر (۳۱ مورد برای خداوند و ۱۵۹ مورد برای غیر خداوند) و ۳۱ مورد شر، نسبت تقریبی ۶ به ۱ را نشان میدهد. از ۳۱ خیر الهی، ۶ مورد خیر بسیط (مطلق) و ۲۵ مورد خیر مضاف (مانند خیر الرازقین، خیر الماکرین) است. این آمار، غلبه خیر را در نظام خلقت تأیید میکند. برای مثال، آیه ۸۰ سوره یوسف خیر مضاف الهی را چنین بیان میکند:
این اسم، خیر الهی را در فراهم کردن محیطهای مناسب، مانند خانه، جامعه و همسایگان خوب، نشان میدهد. خیر الناصرین نیز در آیه ۱۵۰ سوره آلعمران آمده است:
﴿وَأَنْتَ خَيْرُ [مطلب حذف شد] : «و تو بهترین وارثان هستی»).
این اسم، نشاندهنده آن است که هر نعمتی از خدا به بنده داده شود، در نهایت به خدا بازمیگردد، زیرا او وارث حقیقی است. مانند امانتی که به انسان سپرده شده و در پایان به صاحب اصلی بازمیگردد، نعمتهای الهی نیز به خیر الوارثین بازمیگردند.
جمعبندی بخش دوم
قرآن کریم، با دقتی ریاضیگونه، خیر اضافی الهی را در ۱۸ اسم و غلبه خیر بر شر را با نسبت ۶ به ۱ نشان میدهد. این اسما، مانند خیر الماكرين و خیر المنزلین، الگویی برای رفتار متین و جوانمردانه ارائه میدهند. این تحلیل، پیوند عمیق میان وحی و حکمت را آشکار میکند، مانند چراغی که راه حقیقت را در تاریکی روشن میسازد.
بخش سوم: ریشههای خشونت و شرور ناسوتی
انواع شرور در ناسوت
شرور ناسوتی به دو دسته تقسیم میشوند: شر اقتضایی، ناشی از طبیعت ناسوت (مانند اصطکاک، استهلاک و محدودیتهای مادی) و شر اختیاری، ناشی از سوءاستفاده از اختیار و نفس اماره. شر اقتضایی، ناگزیر و طبیعی است، اما شر اختیاری، نتیجه اعمال نادرست انسانهاست. این تقسیمبندی، با فلسفه لایبنیتس درباره شر طبیعی و شر اخلاقی همخوانی دارد. قرآن کریم در آیه ۸ سوره شمس بر نقش اختیار در شر تأکید میکند:
﴿وَلَا تَسْتَوِي [مطلب حذف شد] : «نیکی و بدی یکسان نیستند»).
این آیه، بر ضرورت پرهیز از شر و حرکت به سوی خیر الهی تأکید دارد.
| درنگ: خشونت در ادیان، نتیجه تحریفات تاریخی خلفای جور و سلاطین است که با ذات خیر الهی در تضاد است. |
تعریف جامع خشونت
خشونت، تنها به رفتارهای فیزیکی مانند داد زدن محدود نمیشود، بلکه شامل ناهنجاریهای اخلاقی مانند غیبت، تهمت، حسادت، بخل، بددلی و عقدهگشایی است. خوشاخلاقی نیز صرفاً خندیدن نیست، بلکه پرهیز از این ناهنجاریها و داشتن رفتار متین و هنجارمند است. این تعریف، با اخلاق اسلامی در آثار شیخ انصاری در «مکاسب» همخوانی دارد که گناهان زبانی و قلبی را مذموم میداند. قرآن کریم در آیه ۱۱ سوره حجرات بر پرهیز از خشونت اخلاقی تأکید میکند:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ [مطلب حذف شد] : «ای مؤمنان، قومی از قوم دیگر تمسخر نکند»).
خشونت، مانند زهری است که در روابط انسانی نفوذ میکند، اما خوشاخلاقی، مانند اکسیری است که قلبها را به هم پیوند میدهد.
آزادی عمل و شر انسانی
شرور مانند فقر، گرسنگی و کشتار، نتیجه کفران و سوءاستفاده انسانها از آزادی عمل در عالم ناسوت است، نه نقص در خیر الهی. خداوند، راه هدایت را هموار کرده، اما انسانها با انتخاب کفر، شر را ایجاد میکنند. قرآن کریم در آیه ۹۶ سوره اعراف این حقیقت را بیان میکند:
﴿إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا [مطلب حذف شد] : «ما راه را به او نشان دادیم، یا شاکر است یا کافر»).
این آیه، بر آزادی انسان و مسئولیت او در برابر خیر و شر تأکید دارد. انسان، مانند مسافری است که در دو راهی خیر و شر ایستاده و انتخاب او، مقصدش را رقم میزند.
جمعبندی بخش سوم
شرور ناسوتی، یا اقتضاییاند یا اختیاری. خشونت در ادیان، نتیجه تحریفات تاریخی خلفا و سلاطین است که با ذات خیر الهی در تضاد است. تعریف جامع خشونت، شامل ناهنجاریهای اخلاقی است و شر انسانی، نتیجه سوءاستفاده از آزادی عمل است. قرآن کریم و حکمت اسلامی، راهکارهایی برای رفع خشونت و حرکت به سوی خیر ارائه میدهند، مانند نوری که در تاریکی، مسیر را روشن میکند.
بخش چهارم: خودسازی و نقش مربی در رفع خشونت
ضرورت خودسازی برای رفع خشونت
رفع خشونت از رفتار و اخلاق، نیازمند تمرین تدریجی و خودسازی است. حدیث «إن لم تکن حلیماً فتحلم» (اگر بردبار نیستی، خود را بردبار کن) بر اهمیت تلاش برای کسب حلم و دوری از خشونت تأکید دارد. این فرآیند، بخشی از هدف درسخواندن و تهذیب نفس است. انسان باید، مانند کشاورزی که علفهای هرز را از مزرعه خود میزداید، ناهنجاریهای اخلاقی مانند حسادت، بخل و بددلی را از وجود خود ریشهکن کند. قرآن کریم در آیه ۱۲۵ سوره نحل بر متانت در رفتار تأکید میکند:
﴿ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ [مطلب حذف شد] : «با حکمت و موعظه نیکو به راه پروردگارت دعوت کن»).
این آیه، الگویی برای رفتار متین و حکیمانه ارائه میدهد.
| درنگ: رفع خشونت، نیازمند خودسازی تدریجی و تمرین حلم است که انسان را به سوی خوشاخلاقی و رفتار متین هدایت میکند. |
نقش مربی در تهذیب نفس
فقدان مربی (مرشد یا راهنما) در میان مؤمنان، به بداخلاقی و بینظمی منجر شده است. در جوامع پیشرفته، حتی ورزشکاران و متهمان بدون مربی و وکیل عمل نمیکنند، اما مؤمنان اغلب خودمحورند و این، به ناکامی در زندگی و علم میانجامد. مربی، مانند چراغی است که مسیر تاریک را روشن میکند و انسان را از گمراهی نجات میدهد. این دیدگاه، با تأکید بر نقش مرشد در عرفان اسلامی، مانند آثار شیخ بهایی، همخوانی دارد. قرآن کریم در آیه ۱۰۸ سوره یوسف بر اهمیت بصیرت و هدایت تأکید میکند:
﴿قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى [مطلب حذف شد] : «بگو این راه من است که با بصیرت به سوی خدا دعوت میکنم»).
این آیه، بر ضرورت هدایت و بصیرت در مسیر تهذیب نفس تأکید دارد.
منطق متین قرآن در برابر مخالفان
قرآن کریم در مواجهه با کفار، مشرکین و حتی ابلیس، با منطق، حوصله و تفصیل سخن میگوید و از تندی و نارواگویی پرهیز میکند. این متانت، الگویی برای مؤمنان است تا در برابر مخالفان، با عقلانیت و آرامش رفتار کنند. مانند نسیمی که با لطافت، برگهای درخت را نوازش میکند، قرآن کریم با منطق و متانت، قلبها را به سوی حقیقت هدایت میکند. آیه ۱۰۸ سوره یوسف این حقیقت را تأیید میکند:
﴿قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى [مطلب حذف شد] : «بگو این راه من است که با بصیرت به سوی خدا دعوت میکنم»).
این آیه، دعوت عقلانی و متین را به عنوان الگویی برای مؤمنان معرفی میکند.
جمعبندی بخش چهارم
خودسازی و حضور مربی، دو رکن اساسی در رفع خشونت و تهذیب نفساند. قرآن کریم با منطق متین خود، الگویی برای رفتار عقلانی و آرام ارائه میدهد. مؤمنان باید با تمرین حلم و بهرهگیری از هدایت مربی، ناهنجاریهای اخلاقی را از خود دور کنند، مانند مسافری که با نقشه و راهنما، به مقصد میرسد.
نتیجهگیری نهایی
این نوشتار، با الهام از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تحلیلی جامع از خیر و شر در چارچوب فلسفه و عرفان اسلامی ارائه کرد. خیر، وصف ذاتی خداوند و غالب بر نظام هستی است، و شر، محدود به ناسوت و مغلوب است. خشونت در ادیان، نتیجه تحریفات تاریخی خلفا و سلاطین است، و رفع آن نیازمند خودسازی، مربی و رفتار متین است. قرآن کریم، با دقتی ریاضیگونه و منطقی متین، این حقایق را تأیید میکند. پیشنهادات زیر برای کاهش خشونت و تقویت خیر در جامعه ارائه میشود:
- تأسیس پرونده جهانی برای بررسی جنایات تاریخی سلاطین و خلفا.
- ترویج خودسازی و تمرین حلم در میان مؤمنان.
- تقویت نقش مربی در آموزش دینی و تهذیب نفس.
- آموزش منطق متین قرآنی در مواجهه با مخالفان.
- برگزاری کارگاههای کاهش خشونت و تقویت اخلاق اسلامی.
این اثر، مانند چراغی در تاریکی، راه را برای پژوهشگران و جویندگان حقیقت روشن میکند تا در سایه معرفت الهی، به سوی جامعهای خیرمحور گام بردارند.
| با نظارت صادق خادمی |