متن درس
کتاب اسما و صفات الهی: تأملاتی در خیر و شر
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۷۱۰)
مقدمه
این نوشتار، تبیین علمی درسگفتار شماره ۷۱۰ از سلسله درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره است که با تمرکز بر مفهوم خیر و شر در چارچوب اسماء و صفات الهی ارائه شده است.
بخش نخست: خیر و شر بهعنوان مقسم امور
تقسیمبندی خیر و شر
خیر و شر، مقسم تمامی امور، اشیا و کارها هستند. خیر، چونان ظرفی است که وحدت، سلامت و ملایمت را در خود جای داده و شر، چونان ظرفی است که کثرت، بههمریختگی و شکستگی را در برمیگیرد. خیر، نماد نظم، سلامت و آرامش است، در حالی که شر، نشانهای از آشوب، نقصان و فروپاشی به شمار میرود. به عنوان مثال، لیوانی سالم، خیر است، اما هنگامی که میشکند و به قطعات متعدد تبدیل میشود، به شر بدل میگردد. این تقسیمبندی، خیر را بهعنوان حالت اصیل و شر را بهعنوان حالتی عارضی و ناشی از نقصان معرفی میکند. این مفهوم با اسم «الواحد» در اسماء الحسنی پیوندی عمیق دارد، زیرا وحدت الهی، مبنای خیر و سلامت در نظام خلقت است.
درنگ: خیر، ظرف وحدت، سلامت و ملایمت است، و شر، ظرف کثرت، بههمریختگی و شکستگی، که نشاندهنده انحراف از نظم الهی است.
نسبیت خیر و شر
خیر و شر، اموری نسبی هستند و در شرایط و موقعیتهای مختلف، متغیرند. یک شیء ممکن است در یک زمان یا مکان خیر باشد و در زمانی دیگر شر تلقی شود. برای نمونه، لیوانی سالم خیر است، اما اگر بشکند، شر میشود. این نسبیت، به پویایی عالم ناسوت و تأثیر شرایط زمانی و مکانی بر ارزش اشیا اشاره دارد. یک لباس سالم، خیر است، اما اگر پاره شود، شر میگردد؛ غذایی تازه، خیر است، اما اگر فاسد شود، به شر تبدیل میشود. این پویایی، نشاندهنده حکمت الهی در مدیریت خیر و شر است که با اسم «الحكيم» پیوند دارد، زیرا حکمت الهی، خیر و شر را در چارچوب شرایط نسبی سامان میدهد.
درنگ: خیر و شر، اموری نسبی هستند که در شرایط مختلف تغییر مییابند و حکمت الهی، این نسبیت را در نظام خلقت مدیریت میکند.
ماهیت شر بهعنوان شکستگی و کثرت
شر، در ذات خود، به معنای شکستگی، بههمریختگی و کثرت است. اشرار، انسانهایی هستند که از نظر اخلاقی و منطقی دچار نقصان و فروپاشیاند. این تعریف، شر را بهعنوان انحراف از نظم و سلامت معرفی میکند که در رفتارهای غیرمنطقی و غیراخلاقی انسانها بروز مییابد. برای مثال، انسانی که گرفتار زیادهخواهی و تکاثر است، چونان ظرفی شکسته است که از سلامت و وحدت دور افتاده و به کثرت و آشوب گرفتار شده است. این مفهوم با اسم «النور» پیوند دارد، زیرا نور الهی، نظم و سلامت را در برابر کثرت شرور حفظ میکند.
درنگ: شر، نشانه شکستگی و کثرت است که در رفتارهای غیراخلاقی و انحراف از نظم الهی نمود مییابد.
بخش دوم: خیر و شر در قرآن کریم
نسبت خیر و شر در قرآن کریم
در قرآن کریم، واژه خیر ۲۸۹ بار و واژه شر ۳۱ بار ذکر شده است که نسبتی یک به هفت را نشان میدهد. این نسبت، اقتضایی و طبیعی عالم ناسوت است و بیانگر غلبه خیر بر شر در نظام خلقت الهی است. شر، بهصورت اقتضایی در اثر شکستگی و نقصان پدید میآید، اما خیر، بهعنوان اصل و اساس خلقت، غالب است. این نسبت، با اسم «الرزاق» مرتبط است، زیرا رزق الهی، عمدتاً خیر را برای خلایق فراهم میآورد و شر، بهصورت استثنایی و اقتضایی بروز مییابد.
درنگ: نسبت یک به هفت خیر و شر در قرآن کریم، نشاندهنده غلبه خیر بر شر در نظام خلقت است که با رزق الهی پیوند دارد.
مصادیق شر در قرآن کریم
شر در قرآن کریم بهصورتهای مختلف ذکر شده است: «الشر» (۲۶ مورد)، «شرًا» (۲ مورد)، «شره» (۱ مورد)، «اشرار» (۱ مورد) و «شررین» (۱ مورد)، که مجموعاً ۳۱ مورد را تشکیل میدهد. این تنوع لفظی، نشاندهنده گستردگی مصادیق شر در حوزههای مختلف، از جمله مکان، رفتار و اشیا است که همگی به شکستگی و نقصان بازمیگردند. برای مثال، مکانهایی که به گمراهی منجر میشوند یا رفتارهایی که سلامت روانی و معنوی را مختل میکنند، شر تلقی میشوند. این مفهوم با اسم «البصير» پیوند دارد، زیرا بصیرت الهی، مصادیق شر را در همه ابعاد شناسایی میکند.
درنگ: تنوع لفظی شر در قرآن کریم، گستردگی مصادیق آن را نشان میدهد که با بصیرت الهی شناسایی میشوند.
محبوبیت و شر بودن
قرآن کریم در آیه ۲۱۶ سوره بقره میفرماید:
وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا [مطلب حذف شد] : «و شاید چیزی را دوست داشته باشید و آن برای شما شر باشد». این آیه نشان میدهد که معیار خیر و شر، محبوبیت ظاهری نیست، بلکه باطن و تأثیر آن بر انسان است. انسان ممکن است چیزی مانند پول، غذا یا قدرت را دوست داشته باشد، اما این امور در شرایطی میتوانند شر باشند. این مفهوم با اسم «العليم» مرتبط است، زیرا علم الهی، باطن خیر و شر را میشناسد، برخلاف درک محدود انسانی.
درنگ: محبوبیت ظاهری، معیار خیر و شر نیست؛ علم الهی، باطن این امور را آشکار میسازد.
بخل بهعنوان شر
قرآن کریم در آیه ۱۸۰ سوره آلعمران میفرماید:
وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَهُمْ ۖ بَلْ [مطلب حذف شد] : «و کسانی که به آنچه خدا از فضل خود به آنها داده بخل میورزند، گمان نکنند که آن برایشان خیر است، بلکه آن برایشان شر است». بخل، به دلیل امساک بیمورد، سلامت روانی و معنوی انسان را مختل میکند و شر محسوب میشود. بخل، چونان باری است که انسان را از طهارت و آرامش دور میسازد و او را در دام کثرت و آشوب گرفتار میکند. این مفهوم با اسم «الكريم» پیوند دارد، زیرا کرم الهی، انسان را از بخل به سوی بخشش هدایت میکند.
درنگ: بخل، به دلیل امساک بیمورد، شر است و انسان را از سلامت و طهارت دور میکند.
شر بودن مکان و راه
قرآن کریم در آیه ۹۹ سوره نساء میفرماید:
أُولَٰئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ [مطلب حذف شد] : «آنان بدترین جایگاه را دارند و از راه راست گمراهترند». مکانها و راههایی که به گمراهی و نقصان منجر میشوند، شر تلقی میگردند. برای مثال، جادهای سنگلاخ و پرخطر یا مکانی آلوده، شر است، زیرا سلامت و هدایت انسان را مختل میکند. این مفهوم با اسم «الهادی» پیوند دارد، زیرا هدایت الهی، انسان را از مکانها و راههای شرین دور میسازد.
درنگ: مکانها و راههای گمراهکننده، شر هستند و هدایت الهی، انسان را از آنها دور میکند.
بخش سوم: شر اقتضایی و شر ارادی
تمایز شر اقتضایی و شر ارادی
شر اقتضایی، که با نسبت یک به هفت در قرآن کریم بیان شده، بخشی طبیعی از عالم ناسوت است. این شر، نتیجه نقصان ذاتی در خلقت است، مانند شکستن یک لیوان یا تصادف چند خودرو در جاده. اما شر ارادی، نتیجه انتخابها و سوءمدیریت انسان است که میتواند نسبتی غیرطبیعی (مانند یک به صد) داشته باشد. شر ارادی، از گرایش به خودنمایی، تکاثر و انباشت غیرضروری سرچشمه میگیرد. این مفهوم با اسم «الرشيد» مرتبط است، زیرا رشد الهی، انسان را به سوی انتخاب خیر و پرهیز از شر ارادی هدایت میکند.
درنگ: شر اقتضایی، طبیعی عالم ناسوت است، اما شر ارادی، نتیجه انتخابهای نادرست انسانی است.
زندگی مدرن و تولید شر ارادی
زندگی مدرن، با انباشت وسایل غیرضروری مانند دویست بشقاب، مبلمان گرانقیمت یا پردههای زربافت، شر ارادی تولید میکند. این انباشت، زندگی را سنگین و پرمشقت میسازد و انسان را از آرامش و سلامت دور میکند. برای مثال، خانهای پر از وسایل، چونان زندانی است که ساکنانش را در بند نگه میدارد؛ درهای بسته، هوای کهنه و خاکآلودگی، شرور زندگی را تشدید میکنند. این مفهوم با اسم «القدوس» پیوند دارد، زیرا قداست الهی، انسان را به سوی پاکی و سادگی از شرور ارادی هدایت میکند.
درنگ: انباشت غیرضروری در زندگی مدرن، شر ارادی تولید میکند و انسان را از آرامش و سلامت محروم میسازد.
مساجد و شر ارادی
مساجد امروزی، با انباشت فرش، مبل و وسایل زینتی، به انبارهایی تبدیل شدهاند که از نقش عبادی خود محروماند. این انباشت، شر ارادی تولید میکند، زیرا درهای مساجد را بسته نگه میدارد و مانع از دسترسی مؤمنان به فضای عبادت میشود. مسجدی که به جای سادگی، پر از وسایل تجملی است، چونان بازاری است که از معنویت تهی شده است. این مفهوم با اسم «الفتاح» پیوند دارد، زیرا فتح الهی، درهای مساجد را برای عبادت و خیر باز میکند.
درنگ: انباشت وسایل زینتی در مساجد، شر ارادی تولید میکند و آنها را از نقش عبادی محروم میسازد.
نقد خودنمایی و تکاثر
قرآن کریم در آیات ۱-۲ سوره تکاثر میفرماید:
أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ * [مطلب حذف شد] : «تکاثر شما را سرگرم کرد * تا به گورستانها درآیید». تکاثر و خودنمایی، حتی در قبرستانها، شر ارادی تولید میکند و انسان را از خیر زندگی محروم میسازد. انسانهایی که به تکاثر و خودنمایی مشغولاند، چونان کسانی هستند که در ظلمت کثرت گم شدهاند و از نور وحدت الهی دور افتادهاند. این مفهوم با اسم «الغني» پیوند دارد، زیرا بینیازی الهی، انسان را از تکاثر و شر بازمیدارد.
درنگ: تکاثر و خودنمایی، شر ارادی تولید میکند و انسان را از خیر وحدت الهی محروم میسازد.
بخش چهارم: راهکارهای کاهش شر و تقویت خیر
سادهزیستی و کاهش شر
سادهزیستی، با درهای باز، هوای تازه و وسایل کم، شر را کاهش میدهد و خیر نفسی را تقویت میکند. خانهای ساده با موکت و گلیم، چونان باغی است که نسیم حیات در آن جریان دارد، در حالی که خانهای پر از وسایل تجملی، چونان زندانی است که ساکنانش را در بند نگه میدارد. سادهزیستی، انسان را از بار شر ارادی، مانند وسواس، حرص و خودنمایی، رها کرده و به سلامت و آرامش میرساند. این مفهوم با اسم «السلام» پیوند دارد، زیرا سلام الهی، در سادگی و آرامش زندگی متجلی میشود.
درنگ: سادهزیستی، شر ارادی را کاهش داده و خیر نفسی را در زندگی تقویت میکند.
زندگی بهعنوان سوار یا سواری
در زندگی مدرن، امکانات و وسایل بر انسان سوار میشوند، بهجای اینکه انسان بر آنها سوار باشد. این سواری معکوس، شر ارادی تولید میکند و زندگی را به مشقت و نقصان میکشاند. برای مثال، انباشت وسایل غیرضروری، چونان باری است که انسان را از حرکت بازمیدارد. مدیریت عقلانی امکانات، انسان را به سوی خیر هدایت میکند. این مفهوم با اسم «القوي» پیوند دارد، زیرا قوت الهی، انسان را قادر به مدیریت امکانات و پرهیز از شر میسازد.
درنگ: مدیریت عقلانی امکانات، انسان را از سواری معکوس وسایل نجات داده و به سوی خیر هدایت میکند.
کنترل شر در وجود انسان
انسان باید شر را در وجود خود مهار کند تا زندگیاش خیر شود. این شامل کاهش بخل، خودنمایی و انباشت غیرضروری است. خودشناسی و اصلاح رفتار، انسان را به خیر نفسی و زندگی سالم هدایت میکند. برای مثال، انسانی که از بخل و حرص دست میکشد، چونان درختی است که از شاخههای زائد رها شده و به سوی نور رشد میکند. این مفهوم با اسم «التواب» پیوند دارد، زیرا توبه الهی، انسان را از شر به سوی خیر بازمیگرداند.
درنگ: کنترل شر در وجود انسان، از طریق خودشناسی و اصلاح رفتار، او را به خیر نفسی هدایت میکند.
بخش پنجم: نقدهای فرهنگی و اجتماعی
نقد انباشت غیرضروری در زندگی
انباشت غیرضروری وسایل، مانند دویست بشقاب یا قوریهای بلااستفاده، شر ارادی تولید میکند و زندگی را به مشقت میکشاند. این انباشت، نتیجه خودنمایی و تکاثر است که انسان را از آرامش و سلامت محروم میکند. برای مثال، خانهای پر از وسایل زینتی، چونان انباری است که صاحبش را در بند نگه میدارد، در حالی که خانهای ساده، چونان باغی است که آرامش و حیات را به ارمغان میآورد. این مفهوم با اسم «الغني» پیوند دارد، زیرا بینیازی الهی، انسان را از انباشت و شر بازمیدارد.
درنگ: انباشت غیرضروری وسایل، شر ارادی تولید میکند و انسان را از آرامش و سلامت محروم میسازد.
نقد تبدیل مساجد به انبار
مساجد امروزی، با انباشت فرش، مبل و وسایل زینتی، به انبارهایی تبدیل شدهاند که از نقش عبادی خود محروماند. این مساجد، به جای آنکه خانه خدا و محل عبادت باشند، چونان بازارهایی هستند که درهایشان به روی مؤمنان بسته است. این شر ارادی، نتیجه خودنمایی و دوری از سادگی است. مسجدی ساده با درهای باز، چونان چشمهای است که حیات معنوی را جاری میسازد. این مفهوم با اسم «الفتاح» پیوند دارد، زیرا فتح الهی، درهای مساجد را برای عبادت و خیر باز میکند.
درنگ: تبدیل مساجد به انبارهای وسایل زینتی، شر ارادی تولید میکند و آنها را از نقش عبادی محروم میسازد.
نقد خودنمایی در زندگی و مرگ
خودنمایی و تکاثر، حتی در قبرستانها، شر ارادی تولید میکند. انسانهایی که به تکاثر و فخرفروشی مشغولاند، حتی در مرگ نیز به دنبال خودنماییاند، مانند کسانی که به قبرستانهای خصوصی افتخار میکنند. این رفتار، انسان را از خیر حقیقی محروم میسازد. قرآن کریم در آیات ۱-۲ سوره تکاثر میفرماید:
أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ * [مطلب حذف شد] : «تکاثر شما را سرگرم کرد * تا به گورستانها درآیید». این مفهوم با اسم «الغني» پیوند دارد، زیرا بینیازی الهی، انسان را از تکاثر و شر بازمیدارد.
درنگ: خودنمایی و تکاثر، حتی در مرگ، شر ارادی تولید میکند و انسان را از خیر حقیقی محروم میسازد.
بخش ششم: راهکارهای زندگی خیر
زندگی ساده و خیر نفسی
زندگی ساده، با وسایل کم و درهای باز، خیر نفسی را تقویت میکند. خانهای با گلیم و موکت، که نسیم حیات در آن جریان دارد، انسان را از شر ارادی رها میسازد. سادهزیستی، چونان کلیدی است که قفلهای وسواس، حرص و خودنمایی را میگشاید و انسان را به آرامش و سلامت هدایت میکند. این مفهوم با اسم «السلام» پیوند دارد، زیرا سلام الهی، در سادگی و آرامش زندگی متجلی میشود.
درنگ: زندگی ساده، خیر نفسی را تقویت کرده و انسان را از شر ارادی رها میسازد.
مدیریت عقلانی امکانات
مدیریت عقلانی امکانات، انسان را از سواری معکوس وسایل نجات میدهد. انسانی که بر امکانات خود سوار است، چونان سواری است که افسار اسب زندگی را در دست دارد، اما انسانی که وسایل بر او سوار شوند، چونان اسیری است که در بند امکانات گرفتار شده است. این مدیریت، خیر را در زندگی تقویت میکند. این مفهوم با اسم «القوي» پیوند دارد، زیرا قوت الهی، انسان را قادر به مدیریت امکانات و پرهیز از شر میسازد.
درنگ: مدیریت عقلانی امکانات، انسان را از شر ارادی نجات داده و خیر را در زندگی تقویت میکند.
کنترل شر در وجود انسان
کنترل شر در وجود انسان، از طریق خودشناسی، کاهش بخل و پرهیز از خودنمایی ممکن است. انسانی که شر را در وجود خود مهار کند، چونان باغبانی است که علفهای هرز را از باغ وجودش میزداید و نهال خیر را پرورش میدهد. این فرآیند، انسان را به خیر نفسی و زندگی سالم هدایت میکند. این مفهوم با اسم «التواب» پیوند دارد، زیرا توبه الهی، انسان را از شر به سوی خیر بازمیگرداند.
درنگ: کنترل شر در وجود انسان، از طریق خودشناسی و اصلاح رفتار، او را به خیر نفسی هدایت میکند.
جمعبندی
این نوشتار، با تأمل در مفهوم خیر و شر در چارچوب اسماء الحسنی، نگاهی عمیق به ماهیت این دو مقوله ارائه داد. خیر، ظرف وحدت، سلامت و ملایمت است، در حالی که شر، ظرف کثرت، شکستگی و بههمریختگی است. قرآن کریم، با نسبت یک به هفت، غلبه خیر بر شر را در نظام خلقت نشان میدهد، اما شر ارادی، نتیجه انتخابهای نادرست انسانی، مانند بخل، تکاثر و انباشت غیرضروری، زندگی را به مشقت میکشاند. آیات سورههای بقره، آلعمران، نساء و تکاثر، بر شر بودن محبوبیتهای مضر، بخل و خودنمایی تأکید دارند. زندگی مدرن، با انباشت وسایل و تبدیل مساجد به انبار، شر ارادی تولید میکند و انسان را از خیر نفسی محروم میسازد. سادهزیستی، مدیریت عقلانی امکانات و کنترل شر در وجود، راهکارهایی برای تقویت خیر و کاهش شر هستند. این اثر، با پیوند مفاهیم خیر و شر با اسماء الحسنی، منبعی جامع برای پژوهشگران الهیات و عرفان فراهم آورده است.
با نظارت صادق خادمی