در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 725

متن درس





کتاب اسماء و صفات الهی

خیر و شر در پرتو کیفیت و کمیت اعمال: تحلیل قرآنی و فلسفی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۷۲۵)

مقدمه

در این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بررسی عمیق و تخصصی موضوع خیر و شر در پرتو کیفیت و کمیت اعمال انسانی پرداخته شده است. محوریت بحث، تحلیل تأثیر کیفیت اعمال در برابر کمیت آنها، نقش رهبران در خیرات و شرور جامعه، و تأثیر نادانی و استعمار بر رفتارهای انسانی است.

بخش نخست: کیفیت در برابر کمیت در اعمال انسانی

برتری کیفیت بر کمیت

در منطق عقلا، کیفیت یک عمل، مانند سکه‌ای زرین، به مراتب ارزشمندتر از کمیت اعمال، مانند خروارها خاک، است. یک عمل باکیفیت، مانند تصمیم عادلانه یک رهبر یا عبادتی خالصانه، می‌تواند تأثیراتی عمیق و پایدار بر جای گذارد، در حالی که اعمال فراوان اما فاقد کیفیت، مانند انبوهی از خاک بی‌حاصل، ارزش چندانی ندارند. این اصل، نه‌تنها در امور مادی، مانند خرید خانه با یک فقره چک، بلکه در کردار انسانی نیز صدق می‌کند. انسان، مانند بازرگانی هوشیار، باید کیفیت اعمال خود را بر کمیت آنها ترجیح دهد تا از سرمایه وجودی خویش بهره‌ای شایسته برد.

درنگ: کیفیت یک عمل، مانند سکه‌ای زرین، بر کمیت اعمال، مانند خروارها خاک، ارجحیت دارد و تأثیر عمیق‌تری بر جای می‌گذارد.

سنجش اعمال در قیامت بر اساس کیفیت

در روز رستاخیز، اعمال انسان‌ها نه بر اساس تعداد و کمیت، بلکه بر پایه عیار، کمال و صفا سنجیده می‌شوند. قرآن کریم در آیه ﴿يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِيُرَوْا أَعْمَالَهُمْ﴾ (زلزال: ۶، : «در آن روز مردم پراکنده بازمی‌گردند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود»)، بر این حقیقت تأکید می‌ورزد که کیفیت اعمال، تعیین‌کننده سرنوشت انسان در آخرت است. عملی که از خلوص و آگاهی سرچشمه گرفته باشد، مانند نوری درخشان، راه بهشت را روشن می‌کند، در حالی که اعمال فاقد کیفیت، مانند شعله‌ای سوزان، به دوزخ می‌انجامد.

درنگ: در قیامت، اعمال بر اساس کیفیت، عیار و کمال سنجیده می‌شوند، نه کمیت آنها.

کیفیت در برابر کمیت در معاملات مادی

در معاملات مادی نیز، کیفیت بر کمیت ارجحیت دارد. انسان، مانند تاجری که با یک فقره چک، خانه‌ای عظیم خریداری می‌کند، با سرمایه‌ای اندک اما باکیفیت، می‌تواند به نتایجی بزرگ دست یابد. این اصل، مانند خط‌کشی دقیق در ترازوی عقل، نشان‌دهنده اقتدار کیفیت در برابر کمیت است. یک سکه زرین، هرچند کوچک، ارزشی بیشتر از انبوهی از خاک دارد، و این حقیقت در تمام زمینه‌های زندگی، از تجارت تا کردار انسانی، جاری است.

درنگ: در معاملات مادی، کیفیت، مانند چک ارزشمند، بر کمیت، مانند انبوه خاک، برتری دارد.

جمع‌بندی بخش نخست

در این بخش، برتری کیفیت بر کمیت در اعمال انسانی و معاملات مادی بررسی شد. کیفیت یک عمل، مانند سکه‌ای زرین، ارزشی به مراتب بیشتر از کمیت اعمال دارد و در قیامت، عیار و کمال اعمال، تعیین‌کننده سرنوشت انسان است. این اصل، مانند نوری هدایتگر، انسان را به سوی انتخاب اعمالی باکیفیت و پرهیز از کمیت‌گرایی بی‌حاصل رهنمون می‌سازد.

بخش دوم: نقش رهبران در خیر و شر جامعه

کیفیت رهبری و تأثیر آن بر جامعه

رهبر یک جامعه، مانند سکان‌دار کشتی‌ای عظیم، باید کیفیتی متناسب با جمعیت تحت مدیریت خود داشته باشد. اگر این کیفیت، مانند مشعلی فروزان، در وجود او نباشد، ظلم، فساد و نابسامانی، مانند طوفانی سهمگین، جامعه را در بر می‌گیرد. قرآن کریم در آیه ﴿وَمَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَأَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا﴾ (روایت از اصول کافی)، تأکید می‌کند که رهبر، به دلیل نقش اسبابی خود، در خیرات و شرور جامعه شریک است. گناهان و خیرات مردم، مانند شاخه‌هایی از درخت وجود رهبر، به او بازمی‌گردد.

درنگ: رهبر، به دلیل کیفیت تصمیماتش، مانند سکان‌دار کشتی، در خیرات و شرور جامعه شریک است.

شراکت رهبران در خیرات و شرور

رهبر یک کشور، مانند باغبانی که باغ جامعه را پرورش می‌دهد، در هر خیر و شری که در آن جامعه رخ می‌دهد، سهیم است. اگر فردی در جامعه عبادتی انجام دهد، مانند رکوردی از نماز، رهبر در ثواب آن شریک است، و اگر گناهی رخ دهد، مانند فسادی اجتماعی، رهبر نیز در آن مسئول است. این شراکت، مانند سایه‌ای که از جسم جدا نمی‌شود، نتیجه تأثیر کیفی تصمیمات رهبر بر جامعه است.

درنگ: رهبر، مانند باغبان جامعه، در خیرات و شرور آن، به دلیل تأثیر کیفی تصمیماتش، شریک است.

مسئولیت رهبران در نابسامانی‌ها

اگر رهبر، مانند چوپانی که گله را به پرتگاه هدایت کند، فاقد کیفیت لازم باشد، مسئولیت اصلی نابسامانی‌ها بر دوش اوست. ظلم، فساد و بی‌نظمی، مانند علف‌های هرزی هستند که در سایه بی‌کفایتی رهبر رشد می‌کنند. این مسئولیت، مانند باری سنگین، بر دوش رهبر قرار دارد و او را در برابر خدا و خلق پاسخگو می‌سازد.

درنگ: رهبر فاقد کیفیت، مانند چوپانی ناکارآمد، مسئول اصلی نابسامانی‌های جامعه است.

جمع‌بندی بخش دوم

در این بخش، نقش محوری کیفیت رهبری در خیرات و شرور جامعه بررسی شد. رهبر، به دلیل تأثیر کیفی تصمیماتش، مانند سکان‌داری کشتی، در هر خیر و شری که در جامعه رخ می‌دهد، شریک است. اگر فاقد کیفیت لازم باشد، مانند چوپانی ناکارآمد، مسئولیت نابسامانی‌ها بر دوش اوست. این حقیقت، ضرورت انتخاب رهبرانی باکیفیت و شایسته را برجسته می‌سازد.

بخش سوم: استعمار، نادانی و گمراهی مردم

فریب مردم با بزرگ‌نمایی کمیت

استعمار و استبداد، مانند شیادانی که کودک را با گونی شکلات فریب می‌دهند، با بزرگ‌نمایی گناهان کمّی مردم، مانند قضا شدن نماز، گناهان کیفی سران، مانند جنگ‌افروزی و فساد، را کوچک جلوه داده‌اند. این فریب، مانند مهی غلیظ، مردم را از حقیقت گناهان بزرگ سران غافل ساخته و آنها را در توهم گناهان کوچک نگه داشته است.

درنگ: استعمار، مانند شیادی که کودک را فریب می‌دهد، با بزرگ‌نمایی گناهان کمّی، گناهان کیفی سران را پنهان می‌کند.

ترویج گناه‌هراسی و استغفار مداوم

استعمار، مانند دام‌گستری ماهر، با ترویج گناه‌هراسی و واداشتن مردم به استغفار مداوم، آنها را از نقد گناهان کیفی سران بازمی‌دارد. این رویکرد، مانند زنجیری نامرئی، ذهن مردم را اسیر توهم گناه می‌سازد و سران را از پاسخگویی مصون می‌دارد. قرآن کریم در آیه ﴿لَمَّا تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ﴾ (صف: ۲، : «چرا چیزی می‌گویید که انجام نمی‌دهید؟»)، ریاکاری سران را محکوم می‌کند و مردم را به آگاهی دعوت می‌نماید.

درنگ: استعمار، با ترویج گناه‌هراسی، مانند زنجیری نامرئی، مردم را از نقد گناهان سران بازمی‌دارد.

نادانی، ریشه گمراهی

نادانی، مانند سایه‌ای تاریک، ریشه اصلی گمراهی مردم در برابر فریب استعمار است. انسان نادان، مانند کودکی که گونی شکلات را به سکه ترجیح می‌دهد، از ارزش کیفیت اعمال غافل می‌ماند و به دام کمیت‌گرایی می‌افتد. این نادانی، مانند خاکستری بر آتش حقیقت، مانع از آگاهی مردم و نقد سران می‌شود.

درنگ: نادانی، مانند سایه‌ای تاریک، ریشه گمراهی مردم در برابر فریب استعمار است.

نقد رفتارهای ریاکارانه سران

سران فاسد، مانند بازیگرانی که در خلوت به فساد می‌پردازند و در جلوت نقاب زهد می‌زنند، با رفتارهای ریاکارانه خود، مردم را فریب می‌دهند. قرآن کریم در آیه ﴿لَمَّا تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ﴾ (صف: ۲)، این ریاکاری را محکوم می‌کند و انسان را به صداقت و عمل صالح دعوت می‌نماید. این رفتارها، مانند بادی مسموم، اعتماد مردم را به سران و نهادها سست می‌سازد.

درنگ: سران فاسد، با ریاکاری، مانند بازیگرانی در خلوت و جلوت، مردم را فریب می‌دهند.

جمع‌بندی بخش سوم

در این بخش، نقش استعمار و نادانی در گمراهی مردم بررسی شد. استعمار، با بزرگ‌نمایی گناهان کمّی و ترویج گناه‌هراسی، مانند شیادی ماهر، مردم را از نقد گناهان کیفی سران بازمی‌دارد. نادانی، مانند سایه‌ای تاریک، ریشه این گمراهی است و سران فاسد، با ریاکاری، اعتماد مردم را سست می‌کنند. این حقیقت، ضرورت آگاهی و نقد سران را برجسته می‌سازد.

بخش چهارم: عذاب قرآنی و گناهان کیفی

عذاب برای سران شرور

عذاب‌های شدید قرآنی، مانند عذاب أليم، برای سران کفر و جانیان طراحی شده‌اند، نه مردم عادی با گناهان کمّی. قرآن کریم در آیه ﴿وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ﴾ (بقره: ۱۰، : «و برایشان عذابی دردناک است به خاطر دروغ گفتن»)، به گناهان کیفی مانند دروغ‌پردازی سران اشاره دارد. این عذاب‌ها، مانند تیغی بران، برای کسانی است که با گناهان کیفی، مانند جنگ‌افروزی و فساد، جامعه را به نابودی می‌کشانند.

درنگ: عذاب‌های شدید قرآنی، مانند عذاب أليم، برای سران کفر و جانیان است، نه مردم عادی.

مستضعفین و گناهان قصوری

مردم عادی، به دلیل گناهان قصوری ناشی از نادانی یا اجبار، مانند دزدی از گرسنگی، مستضعف‌اند و عذاب شدید برایشان نیست. قرآن کریم در آیه ﴿وَآخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ﴾ (توبه: ۱۰۶، : «و دیگرانی که در انتظار فرمان خدا هستند»)، به وضعیت مستضعفین اشاره می‌کند که به دلیل قصور، مورد رحمت الهی قرار می‌گیرند. این رحمت، مانند بارانی حیات‌بخش، بر دل‌های مستضعفین فرو می‌ریزد.

درنگ: مستضعفین، به دلیل گناهان قصوری، مانند دزدی از گرسنگی، مورد رحمت الهی قرار می‌گیرند.

جهنم، کمین‌گاه طاغین

جهنم، مانند کمین‌گاهی هولناک، برای طاغین و سران شرور، مانند ائمه‌الکفر، طراحی شده است. قرآن کریم در آیه ﴿إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَتْ مِرْصَادًا﴾ (نبأ: ۲۱، : «جهانم کمین‌گاهی است»)، جهنم را برای سران کفر و طاغین توصیف می‌کند. این کمین‌گاه، مانند دامی ناگزیر، تنها برای کسانی است که با گناهان کیفی، مانند ظلم و فساد، جهان را به تباهی کشانده‌اند.

درنگ: جهنم، مانند کمین‌گاهی هولناک، برای طاغین و سران شرور طراحی شده است.

نقد احکام ظاهری و شرایط سخت اثبات

احکام حدود، مانند مجازات دزدی یا زنا، به دلیل شرایط سخت اثبات، مانند شهادت چهار شاهد عادل یا اقرار بدون ترس، عملاً برای مردم عادی قابل اجرا نیست. این شرایط، مانند دیواری بلند، اجرای حدود را برای گناهان قصوری غیرممکن می‌سازد. فقه اسلامی، با این سخت‌گیری، مانند نگهبانی هوشیار، از مجازات ناحق جلوگیری می‌کند و عدالت را پاس می‌دارد.

درنگ: احکام حدود، به دلیل شرایط سخت اثبات، برای گناهان قصوری مردم عادی عملاً غیرقابل اجراست.

جمع‌بندی بخش چهارم

در این بخش، عذاب‌های قرآنی و جایگاه جهنم بررسی شد. عذاب‌های شدید، مانند عذاب أليم، و جهنم، مانند کمین‌گاهی هولناک، برای سران کفر و طاغین طراحی شده‌اند، نه مردم عادی با گناهان قصوری. مستضعفین، به دلیل نادانی یا اجبار، مورد رحمت الهی‌اند و احکام حدود، به دلیل شرایط سخت اثبات، برای آنها غیرقابل اجراست. این حقیقت، عدالت الهی را در برابر ظلم سران آشکار می‌سازد.

بخش پنجم: ضرورت علم مستند و نقد خرافات

اهمیت علم مستند در علوم دینی

علوم دینی، مانند علوم مدرن، باید بر اسناد معتبر و مستند استوار باشند. ادعاهای بدون سند، مانند غیب‌گویی یا طی‌الارض، مانند علف‌های هرزی هستند که به خرافات منجر می‌شوند. حوزه‌های علمیه، مانند دانشگاه‌های علمی، باید مانند ریاضی یا پزشکی، بر اسناد معتبر تکیه کنند تا از انحرافات جلوگیری شود.

درنگ: علوم دینی، مانند علوم مدرن، باید بر اسناد معتبر استوار باشند تا از خرافات جلوگیری شود.

نقد ادعاهای بدون سند

ادعاهای بدون سند، مانند نسبت دادن طی‌الارض به برخی عرفا، مانند داستان‌های بی‌پایه، به دین آسیب می‌رسانند. علمایی مانند ابن‌سینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی، با آثار مکتوب و مستند، مانند ستارگانی در آسمان علم، شناخته می‌شوند. ادعاهای بی‌سند، مانند نسیم‌های پراکنده، ارزشی ندارند و به خرافات دامن می‌زنند.

درنگ: ادعاهای بدون سند، مانند طی‌الارض، به خرافات منجر شده و به دین آسیب می‌رسانند.

نقد خرافات در حوزه‌ها

خرافات، مانند نسبت دادن غیب‌گویی یا طی‌الارض به افراد بدون سند، مانند غباری بر آیینه حقیقت، به دین آسیب می‌رسانند. حوزه‌های علمیه، مانند باغی که نیاز به هرس دارد، باید از این خرافات پاک شوند تا علم دینی، مانند نوری زلال، درخشش یابد. این پاک‌سازی، مانند آبیاری باغ، به رشد علم مستند کمک می‌کند.

درنگ: خرافات، مانند غبار بر آیینه، به دین آسیب رسانده و باید از حوزه‌ها پاک شوند.

جمع‌بندی بخش پنجم

در این بخش، ضرورت علم مستند و نقد خرافات بررسی شد. علوم دینی، مانند علوم مدرن، باید بر اسناد معتبر استوار باشند تا از خرافات جلوگیری شود. ادعاهای بدون سند، مانند طی‌الارض، به دین آسیب می‌رسانند و حوزه‌ها باید از این خرافات پاک شوند. این رویکرد، مانند نوری زلال، علم دینی را به سوی کمال هدایت می‌کند.

بخش ششم: آگاهی اجتماعی و اصلاح جهان

نقش آگاهی در مقابله با استعمار

آگاهی اجتماعی، مانند مشعلی فروزان، مانع از فریب استعمار و استبداد می‌شود. مردم آگاه، مانند بازرگانانی هوشیار، گناهان کمّی خود را با گناهان کیفی سران عوض نمی‌کنند و به نقد سران جانی می‌پردازند. این آگاهی، مانند پلی استوار، جامعه را به سوی اصلاح هدایت می‌کند.

درنگ: آگاهی اجتماعی، مانند مشعلی فروزان، مانع فریب استعمار و اصلاح‌گر جهان است.

بی‌اعتمادی به نهادهای جهانی

نهادهای جهانی، مانند سازمان ملل، به دلیل فساد و خودشیفتگی سران، مانند بناهایی سست، فاقد اعتبارند. مردم امروز، مانند مسافرانی بیدار، به این نهادها بی‌اعتماد شده‌اند و این بی‌اعتمادی، نتیجه آگاهی از گناهان کیفی سران است. این حقیقت، مانند ناقوسی بیدارباش، ضرورت اصلاح جهانی را گوشزد می‌کند.

درنگ: نهادهای جهانی، به دلیل فساد سران، مانند بناهایی سست، فاقد اعتبارند.

نقد تجربه اخوان‌المسلمین

تجربه اخوان‌المسلمین در مصر، مانند آینه‌ای عبرت‌آموز، نشان داد که نادانی و تصمیمات کیفی نادرست، حتی با نیت خیر، به نابسامانی منجر می‌شود. این گروه، به دلیل عقده‌های ناشی از سرکوب و فقدان کیفیت رهبری، مانند باغبانی ناشی، مردم را به فلاکت کشاندند و شکست خوردند.

درنگ: نادانی اخوان‌المسلمین، مانند باغبانی ناشی، به نابسامانی و شکست منجر شد.

برکت انقلاب ۵۷ و آگاهی جامعه

انقلاب ۵۷، مانند چشمه‌ای زلال، با برکت خون شهدا، فهم و آگاهی جامعه را ارتقا داده است. مردم امروز، مانند باغبانانی هوشیار، از گناه‌هراسی کاذب رها شده و به نقد سران جانی می‌پردازند. این آگاهی، مانند نوری هدایتگر، جامعه را به سوی خیر و اصلاح رهنمون می‌سازد.

درنگ: انقلاب ۵۷، مانند چشمه‌ای زلال، آگاهی جامعه را ارتقا داده و به اصلاح هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش ششم

در این بخش، نقش آگاهی اجتماعی در اصلاح جهان بررسی شد. آگاهی، مانند مشعلی فروزان، مانع فریب استعمار است و نهادهای جهانی، به دلیل فساد، فاقد اعتبارند. تجربه اخوان‌المسلمین، نادانی را عامل شکست نشان داد و انقلاب ۵۷، مانند چشمه‌ای زلال، با ارتقای فهم جامعه، راه خیر و اصلاح را هموار ساخته است.

نتیجه‌گیری نهایی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بررسی خیر و شر در پرتو کیفیت و کمیت اعمال پرداخت. کیفیت اعمال، مانند سکه‌ای زرین، بر کمیت آنها ارجحیت دارد و در قیامت، عیار اعمال، سرنوشت انسان را رقم می‌زند. رهبران، به دلیل تأثیر کیفی تصمیماتشان، در خیرات و شرور جامعه شریک‌اند و مسئولیت نابسامانی‌ها بر دوش آنهاست. استعمار، با بزرگ‌نمایی گناهان کمّی، مردم را از نقد گناهان کیفی سران بازمی‌دارد و نادانی، ریشه این گمراهی است. عذاب‌های قرآنی و جهنم، برای سران شرور طراحی شده‌اند و مستضعفین، مورد رحمت‌اند. علوم دینی باید مستند باشند و خرافات، مانند غبار بر آیینه، به دین آسیب می‌رسانند. آگاهی اجتماعی، مانند مشعلی فروزان، با برکت انقلاب ۵۷، جامعه را به سوی خیر و اصلاح هدایت می‌کند. این رویکرد، مانند نوری در تاریکی، راه تمدن حقیقی را روشن می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، چرا کیفیت عمل در مقایسه با کمیت اعمال انسانی اهمیت بیشتری دارد؟

2. طبق درسگفتار، مسئول یک کشور در چه صورتی در گناه یا ثواب مردم شریک است؟

3. بر اساس درسگفتار، چرا مردم عادی در تشخیص کیفیت و کمیت دچار اشتباه می‌شوند؟

4. طبق درسگفتار، چه کسانی مردم را با تأکید بر کمیت گمراه می‌کنند؟

5. بر اساس درسگفتار، عذاب شدید قرآنی به چه کسانی اختصاص دارد؟

6. بر اساس درسگفتار، کیفیت یک عمل می‌تواند ارزشی بیشتر از کمیت اعمال فراوان داشته باشد.

7. طبق متن، مسئول یک کشور در گناه مردم شریک نیست، مگر اینکه مستقیماً گناه کند.

8. درسگفتار بیان می‌کند که مردم عادی به دلیل سادگی فریب کمیت را می‌خورند.

9. بر اساس درسگفتار، عذاب‌های شدید قرآنی برای گناهان کوچک مردم عادی است.

10. طبق متن، استعمار و استبداد با فریب مردم از طریق کمیت، آن‌ها را گمراه می‌کنند.

11. چرا طبق درسگفتار کیفیت عمل در قیامت اهمیت بیشتری از کمیت دارد؟

12. بر اساس درسگفتار، چرا مسئول یک کشور در گناه یا ثواب مردم شریک است؟

13. طبق درسگفتار، چرا مردم عادی فریب کمیت را می‌خورند؟

14. بر اساس درسگفتار، چرا استعمارگران مردم را گمراه می‌کنند؟

15. طبق درسگفتار، عذاب شدید قرآنی برای چه کسانی است؟

پاسخنامه

1. چون کیفیت در مقابل کمیت اقتدار خود را حفظ می‌کند

2. اگر کیفیت او با جمعیت کشور همخوانی داشته باشد

3. چون به کمیت‌های بزرگ‌تر گرایش دارند

4. استعمارگران و مستبدان

5. کسانی که کیفیت گناه بالایی دارند

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. چون کیفیت عمل نشان‌دهنده عیار و کمال آن است و می‌تواند به بهشت یا دوزخ منجر شود.

12. چون مسئول به دلیل کیفیت بالای جایگاهش، در خیر و شر جامعه تأثیرگذار است.

13. چون ذهن ساده آن‌ها به کمیت‌های بزرگ گرایش دارد و کیفیت را نادیده می‌گیرند.

14. استعمارگران با تأکید بر کمیت و فریب مردم، مانع از درک کیفیت و حقیقت می‌شوند.

15. عذاب شدید برای کسانی است که کیفیت گناه بالایی دارند، مانند مستکبران و جانیان.

فوتر بهینه‌شده