در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 739

متن درس




کتاب اسماء و صفات الهی: خیر و شر در نظام حکیمانه الهی

اسماء و صفات الهی: خیر و شر در نظام حکیمانه الهی در پرتو قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۷۳۹)

دیباچه

این نوشتار، بازنویسی و تدوینی علمی و دانشگاهی از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۷۳۹ است که بر مفهوم خیر و شر، رابطه آن‌ها با سلامت و سعادت، و نقد دیدگاه‌های فلسفی و عرفی در پرتو معارف قرآن کریم تمرکز دارد.

بخش نخست: وجودی بودن خیر و شر

نقد دیدگاه عدمی بودن شر

برخلاف دیدگاه برخی فلاسفه اسلامی، مانند ابن‌سینا و ملاصدرا، که شر را عدمی و خیر را وجودی می‌دانند، خیر و شر هر دو وجودی‌اند. این دیدگاه فلسفی، ناشی از نگرانی از نسبت دادن شر به خداوند و عدم وضوح مسئله برای متکلمان بوده است. آیت‌الله نکونام تأکید دارند که خداوند با اسماء جمال و جلال خود، خیر و شر را آفریده است. این حقیقت در آیه قُلْ كُلٌّ مِنْ [مطلب حذف شد] : «بگو: همه از جانب خداست») به روشنی بیان شده است. خیر و شر، چون دو بال پرنده‌ای در نظام هستی، هر یک نقشی در تکامل انسان و جهان ایفا می‌کنند.

درنگ:

خیر و شر، هر دو وجودی‌اند و در نظام حکیمانه الهی، به‌عنوان ابزارهایی برای امتحان و تربیت انسان، در خدمت تکامل او قرار دارند.

نقش خیر و شر در نظام خلقت

خیر و شر، از آغاز خلقت تا پایان آن، در همه مراتب وجود حضور دارند. این دو، چون دو رشته درهم‌تنیده در تار و پود هستی، در تمامی عوالم، از دنیا تا آخرت، جاری‌اند. خیر، مانند نسیمی روح‌نواز، به سلامت انسان در دنیا منجر می‌شود، و شر، چون خاری در مسیر، این سلامت را مختل می‌کند. آیت‌الله نکونام با تمثیلی زیبا، خیر را به نوازش و شر را به ضربه‌ای بر سر انسان تشبیه می‌کنند که هر دو وجودی‌اند و در نظام حکیمانه الهی معنا می‌یابند.

بخش دوم: سلامت دنیوی و سعادت اخروی

رابطه سلامت و سعادت

سلامت در دنیا، که نتیجه انتخاب خیر و دوری از شر است، پیش‌نیاز سعادت در آخرت است. انسان سالم در دنیا، که با عمل به خیرات به تعادل جسمی، روحی، و اخلاقی دست یافته، در آخرت به سعادت می‌رسد. قرآن کریم در آیه مَنْ كَانَ فِي هَٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ [مطلب حذف شد] : «هر کس در این [جهان] کور باشد، در آخرت نیز کور و گمراه‌تر است») این حقیقت را به تصویر می‌کشد. آخرت، چون آیینه‌ای صاف، بازتاب اعمال دنیوی انسان است.

درنگ:

سلامت در دنیا، که از خیرات ناشی می‌شود، به سعادت اخروی منجر می‌شود، و آخرت، تجلی باطن اعمال دنیوی انسان است.

نقد خرافات استعماری

باورهایی که فقر، بیماری، یا بدبختی در دنیا را با وعده پاداش اخروی توجیه می‌کنند، خرافاتی استعماری‌اند که برای حفظ نابرابری و ظلم ترویج شده‌اند. آیت‌الله نکونام این باورها را به باد انتقاد گرفته و تأکید دارند که آخرت، ادامه دنیاست. قرآن کریم در آیه كَمَا [مطلب حذف شد] : «همان‌گونه که شما را آغاز کرد، بازمی‌گردید») این حقیقت را تأیید می‌کند. انسان فقیر، بیمار، یا ظالم در دنیا، در آخرت نیز وضعیتی مشابه خواهد داشت، مگر آنکه با خیرات، مسیر خود را اصلاح کند.

بخش سوم: مسئولیت انسان در برابر خیر و شر

اختیار و مسئولیت انسان

انسان‌ها مسئول سرنوشت خود و جامعه‌اند. ظلم و شر در جامعه، نتیجه انتخاب‌های نادرست، حماقت، یا خودخواهی مردم است. هیچ‌کس مسلوب‌الاراده نیست، و انتخاب خیر یا شر، سرنوشت انسان را رقم می‌زند. قرآن کریم در آیه إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا [مطلب حذف شد] : «خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی‌دهد مگر اینکه خودشان آنچه در دل دارند تغییر دهند») بر این مسئولیت تأکید دارد. جامعه‌ای که در برابر ظلم سکوت کند، خود به دام شر گرفتار می‌شود.

درنگ:

انسان با اختیار خود، مسئول خیر و شر در زندگی و جامعه است، و تغییر سرنوشت، در گرو اصلاح رفتار و انتخاب‌های اوست.

نقد انفعال اجتماعی

آیت‌الله نکونام با تمثیلی از جامعه‌ای که در برابر ظلم سکوت می‌کند، انفعال را به قفسی تشبیه می‌کنند که روح انسان را در بند نگه می‌دارد. ایشان با اشاره به تاریخ صدر اسلام، تأکید دارند که اگر مردم از حق حمایت می‌کردند، ظلم معاویه بر امیرالمؤمنین (ع) غلبه نمی‌یافت. این انفعال، چون علف هرزی در باغ جامعه، ریشه‌های خیر را تضعیف می‌کند و شر را فراگیر می‌سازد.

بخش چهارم: سطوح سه‌گانه تفکر انسانی

تقسیم‌بندی تفکر انسانی

انسان‌ها در سه سطح فکری عمل می‌کنند: سطح اول، عاقلانه و حکیمانه (اولیاء خدا)، سطح دوم، متوسط (مؤمنین)، و سطح سوم، نازل (خودخواه و بخیل). اولیاء خدا، مانند امام حسن (ع)، هستی خود را برای خدا و خلق فدا می‌کنند، بی‌چشمداشت به پاداش. مؤمنین با نیت خیر عمل می‌کنند، اما ممکن است به پاداش اخروی چشم بدوزند. سطح نازل، گرفتار بخل و خودخواهی است. قرآن کریم در آیه لَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا [مطلب حذف شد] : «کسانی که به آنچه خدا از فضل خود به آنها داده بخل می‌ورزند، گمان نکنند که آن برایشان خیر است») به نقد بخل سطح سوم می‌پردازد.

درنگ:

انسان‌ها در سه سطح فکری عمل می‌کنند، و اولیاء خدا، با ایثار بی‌چشمداشت، به بالاترین مرتبه خیر دست می‌یابند.

ایثار اولیاء خدا

آیت‌الله نکونام با اشاره به سیره امام حسن (ع)، که چندین بار دارایی خود را به فقرا بخشید، ایثار را چون گوهری درخشان در مسیر خیر معرفی می‌کنند. این ایثار، نه برای بهشت یا ترس از جهنم، بلکه برای خدا و خلق اوست. چنین انسانی، چون خورشیدی در آسمان معرفت، بی‌طمع به پاداش، خیر را به دیگران می‌رساند.

بخش پنجم: بخل و خودخواهی، ریشه شر اجتماعی

بخل، مانع خیر اجتماعی

بخل و خودخواهی، ریشه بسیاری از شرور اجتماعی، مانند فقر، ظلم، و بدبختی، هستند. انسان‌ها، به جای کمک به دیگران، تنها به منافع خود می‌اندیشند. قرآن کریم در آیه وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَٰئِكَ [مطلب حذف شد] : «و کسانی که از بخل نفس خود در امان ماندند، آنان رستگارانند») بر اهمیت غلبه بر بخل تأکید دارد. بخل، چون دیواری بلند، مانع توزیع خیر در جامعه می‌شود.

درنگ:

بخل و خودخواهی، چون علف‌های هرز، ریشه‌های خیر اجتماعی را تضعیف کرده و شرور را در جامعه فراگیر می‌سازند.

نمونه‌های خودخواهی در جامعه

آیت‌الله نکونام با تمثیلی از خانواده‌ای که تنها به نیازهای خود می‌اندیشد، خودخواهی را به آتشی تشبیه می‌کنند که باغ جامعه را می‌سوزاند. ایشان تأکید دارند که حتی کمک‌های کوچک، مانند دادن صد تومان به نیازمند، می‌تواند خیر را در جامعه جاری کند، اما بخل، این جریان را متوقف می‌سازد.

بخش ششم: خیر واقعی در ایثار و فداکاری

ماهیت خیر واقعی

خیر واقعی در ایثار و فداکاری برای خدا و خلق نهفته است، نه در انباشت مال و قدرت. انسان باید بدون طمع به دنیا یا آخرت، خیر را به دیگران برساند. قرآن کریم در آیه وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ [مطلب حذف شد] : «و هر خیر که برای خود پیش فرستید، آن را نزد خدا خواهید یافت») این حقیقت را بیان می‌کند. ایثار، چون جویباری زلال، خیر را در جامعه جاری می‌سازد.

درنگ:

خیر واقعی، در ایثار بی‌چشمداشت برای خدا و خلق نهفته است، که چون گوهری درخشان، جامعه را به سوی سعادت رهنمون می‌سازد.

نمونه ایثار در سیره ائمه

آیت‌الله نکونام با اشاره به سیره ائمه (ع)، مانند امیرالمؤمنین (ع) که با کیسه‌ای بر دوش، خیر را به نیازمندان می‌رساندند، ایثار را به چشمه‌ای تشبیه می‌کنند که بی‌منت، همه را سیراب می‌کند. این ایثار، نه برای پاداش، بلکه برای رضایت الهی است.

بخش هفتم: نقد طمع به خدا

طمع، مانع محبت خالص

طمع به خدا، مانند طمع به دنیا، انسان را از محبت خالص دور می‌کند. انسان باید خدا را برای ذات او دوست بدارد، نه برای نعمت‌هایش. قرآن کریم در آیه لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا [مطلب حذف شد] : «برای انسان جز آنچه کوشیده است، نیست») بر این حقیقت تأکید دارد. محبت خالص، چون گلی ناب در باغ عبودیت، تنها با رهایی از طمع شکوفا می‌شود.

درنگ:

محبت خالص به خدا، با رهایی از طمع به نعمت‌های او به دست می‌آید، که انسان را به بالاترین مرتبه عبودیت می‌رساند.

نقد فرهنگ طمع‌محور

آیت‌الله نکونام با انتقاد از علمایی که با ترویج طمع به نعمت‌های الهی، مردم را از محبت خالص دور کرده‌اند، این فرهنگ را به دامچاله‌ای تشبیه می‌کنند که روح انسان را در بند می‌کشد. ایشان تأکید دارند که خدا را باید برای ذاتش دوست داشت، نه برای نان و آب و بهشت.

بخش هشتم: ابلهی و ناتوانی در تشخیص خیر و شر

ابلهی، مانع خودشناسی

ابلهی، به معنای ناتوانی در تشخیص خیر و شر، انسان را از سعادت محروم می‌کند. انسان ابله، خود را خوب می‌بیند و از عیوب خود غافل است. قرآن کریم در آیه وَمَنْ كَانَ فِي هَٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِي [مطلب حذف شد] : «هر کس در این [جهان] کور باشد، در آخرت نیز کور و گمراه‌تر است») به این کوری باطنی اشاره می‌کند. ابلهی، چون پرده‌ای تاریک، حقیقت را از انسان پنهان می‌سازد.

درنگ:

ابلهی، چون پرده‌ای بر چشم دل، انسان را از تشخیص خیر و شر بازمی‌دارد و او را از سعادت محروم می‌سازد.

نقد خودبینی

آیت‌الله نکونام با اشاره به افرادی که خود را بی‌عیب می‌دانند، این خودبینی را به کودنی تشبیه می‌کنند که انسان را از خودشناسی بازمی‌دارد. ایشان با مقایسه این افراد با امام سجاد (ع)، که با وجود عظمت، خود را ناقص می‌دیدند، ضرورت تواضع و خودشناسی را گوشزد می‌کنند.

بخش نهم: خیر در اعمال به ظاهر ناخوشایند

خیر پنهان در سختی‌ها

برخی اعمال، مانند کمک به دیگران یا انجام واجبات، ممکن است به ظاهر ناخوشایند باشند، اما خیر واقعی در آن‌هاست. قرآن کریم در آیه عَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ [مطلب حذف شد] : «چه بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است») این حقیقت را بیان می‌کند. این خیر، برای انسان‌های معمولی است که هنوز به مرتبه اولیاء خدا نرسیده‌اند.

درنگ:

خیر واقعی، گاه در اعمالی نهفته است که به ظاهر ناخوشایندند، اما با تسلیم در برابر حکمت الهی، به سعادت منجر می‌شوند.

تفاوت اولیاء خدا و انسان‌های معمولی

اولیاء خدا، مانند امیرالمؤمنین (ع) و امام حسن (ع)، خیر را در هر حال دوست دارند، اما انسان‌های معمولی از خیر به دلیل ظاهر ناخوشایند آن گریزان‌اند. آیت‌الله نکونام با تمثیلی از نماز صبح، که برای برخی دشوار است، تأکید دارند که خیر واقعی در تسلیم به اوامر الهی نهفته است.

بخش دهم: نقد فرهنگ خودخواهی و ضرورت خیر اجتماعی

خودخواهی، ریشه بدبختی جامعه

خودخواهی، که انسان‌ها را به فکر منافع شخصی خود وا می‌دارد، ریشه بدبختی و ناکامی جامعه است. آیت‌الله نکونام این خودخواهی را به آتشی تشبیه می‌کنند که باغ جامعه را می‌سوزاند. ایشان با اشاره به داستان‌هایی از فقرا که با اندک کمک، مشکلاتشان حل می‌شود، تأکید دارند که خیر اجتماعی، در گرو رهایی از خودخواهی است.

درنگ:

خودخواهی، چون آتشی خانمان‌سوز، جامعه را به سوی بدبختی سوق می‌دهد، و خیر اجتماعی، در گرو ایثار و کمک به دیگران است.

نقد فرهنگ جنگ و منفعت‌طلبی

آیت‌الله نکونام با اشاره به جنگ‌ها و منفعت‌طلبی‌های امروزی، که مردم را قربانی منافع قدرتمندان می‌کنند، این فرهنگ را به لجنی تشبیه می‌کنند که جامعه را فرو می‌برد. ایشان با نقد شعر سعدی («بنی آدم اعضای یکدیگرند»)، که در زمان حمله مغول سروده شده، تأکید دارند که خیر واقعی، در مقاومت در برابر ظلم و کمک به دیگران است، نه در انفعال و خودخواهی.

جمع‌بندی

این اثر، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، مفهوم خیر و شر را در نظام حکیمانه الهی بررسی کرد. خیر و شر، هر دو وجودی‌اند و در خدمت تکامل انسان قرار دارند. سلامت در دنیا، نتیجه انتخاب خیر و دوری از شر، به سعادت اخروی منجر می‌شود. خرافات استعماری، با توجیه فقر و ظلم، از حقیقت قرآنی دورند. انسان‌ها با اختیار خود، مسئول سرنوشت خویش و جامعه‌اند و باید با غلبه بر بخل و خودخواهی، به سوی خیر واقعی حرکت کنند. سه سطح تفکر انسانی، ضرورت خودسازی برای رسیدن به مرتبه اولیاء خدا را نشان می‌دهد. خیر واقعی در ایثار، محبت خالص به خدا، و انجام اعمالی است که ممکن است به ظاهر ناخوشایند باشند. ابلهی و خودبینی، انسان را از تشخیص خیر و شر بازمی‌دارد، و خیر اجتماعی، در گرو رهایی از خودخواهی و کمک به دیگران است. این اثر، چون چراغی در مسیر معرفت، انسان را به سوی سعادت رهنمون می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار، زیرساخت اصلی کمالات، سلامت و سعادت انسان به چه چیزی وابسته است؟

2. بر اساس متن، خیر و شر از نظر وجودی چگونه توصیف شده‌اند؟

3. طبق درسگفتار، سلامت در دنیا به چه چیزی در آخرت تبدیل می‌شود؟

4. بر اساس متن، کدام باور درباره آخرت به عنوان خرافه استعماری معرفی شده است؟

5. طبق درسگفتار، انسان‌های عاقل و حکیم در کدام سطح از اندیشه قرار دارند؟

6. طبق درسگفتار، خیر و شر فقط در دنیا وجود دارند و در آخرت خیر باقی می‌ماند.

7. متن بیان می‌کند که سلامت در دنیا به سعادت در آخرت تبدیل می‌شود.

8. بر اساس درسگفتار، خداوند خیر و شر را به اسماء جمال و جلالش نیافریده است.

9. درسگفتار ادعا می‌کند که انسان‌ها در اندیشه‌هایشان یکسان فکر نمی‌کنند.

10. طبق متن، اگر کسی در دنیا ظلم کند، در آخرت خیر می‌بیند.

11. طبق درسگفتار، چرا خیر و شر هر دو وجودی‌اند؟

12. چرا طبق درسگفتار، سلامت در دنیا به سعادت در آخرت منجر می‌شود؟

13. بر اساس متن، چرا باور به جبران فقر دنیوی در آخرت خرافه است؟

14. طبق درسگفتار، ویژگی انسان‌های دسته سوم در اندیشه چیست؟

15. چرا طبق درسگفتار، بخل کردن خیرات الهی شر محسوب می‌شود؟

پاسخنامه

1. خیرات و شرور

2. هر دو وجودی‌اند

3. سعادت

4. فقر در دنیا به سعادت در آخرت منجر می‌شود

5. سطح عالی

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا خداوند خیر و شر را به اسماء جمال و جلالش آفریده و هر دو دارای وجود هستند.

12. زیرا سلامت در دنیا نتیجه خیرات است و در آخرت به سعادت تبدیل می‌شود.

13. چون وضعیت انسان در دنیا، مانند فقر یا سلامت، در آخرت نیز همان‌گونه ادامه می‌یابد.

14. آن‌ها عاقلانه و حکیمانه فکر می‌کنند و به خیرات الهی بدون طمع عمل می‌کنند.

15. چون بخل مانع خیررسانی به دیگران شده و خودخواهی و تنگ‌نظری را تقویت می‌کند.