در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 26

متن درس





مصباح الانس

مصباح الانس

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۶)

بخش اول: راه‌های معرفت و نقش هدایت انبیا

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، ارائه‌شده در تاریخ ۱۷ آبان ۱۳۸۷، این بخش به بررسی راه‌های معرفت در عرفان اسلامی، شامل حس، برهان و شهود، و ضرورت متابعت از انبیا و اولیای الهی می‌پردازد. متن با رویکردی عرفانی-فلسفی، محدودیت‌های معرفت بشری و نقش هدایتی انبیا را تبیین می‌کند و بر استقلال نسبی انسان در فهم معرفت تأکید دارد. همچنین، نقدی بر برخی دیدگاه‌های نادرست در باب عدم استقلال انسان و محدودسازی نیاز به انبیا به ابتدای سلوک ارائه می‌شود.

راه‌های سه‌گانه معرفت

معرفت انسانی از سه مسیر متمایز حاصل می‌شود: حس، برهان و شهود. راه حس، مبتنی بر علوم تجربی و حواس ظاهری، عمومی‌ترین مسیر معرفت است که بشر از آن بهره‌ای وافر می‌برد. این مسیر، مانند دری وسیع است که همگان از آن عبور می‌کنند و خیرات مادی و معنوی عالم، از قبیل پیشرفت‌های علمی و رفاهی، از این راه سرچشمه می‌گیرد. قرآن کریم در فَانْظُرُوا إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ (سوره روم، آیه ۵۰؛ : پس به آثار رحمت خدا بنگرید) بر این مسیر تأکید دارد. راه برهان، که عقل و منطق را به کار می‌گیرد، مسیری دشوارتر اما معتبر است که به درک کلیات معرفتی می‌انجامد. قرآن کریم در فَاعْلَمُوا أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ (سوره محمد، آیه ۱۹؛ : پس بدانید که هیچ معبودی جز خدا نیست) این مسیر را تأیید می‌کند. راه شهود، نازک و دشوار، نیازمند طهارت و تهذیب نفس است و کمتر کسی بدان دست می‌یابد. این سه‌گانه، مانند سه شاخه از یک درخت معرفت‌اند که هر یک به فراخور توان بشری، میوه‌ای از شناخت به بار می‌آورند.

درنگ: معرفت بشری از سه مسیر حس، برهان و شهود حاصل می‌شود که هر یک مکمل دیگری است. نفی هر یک از این راه‌ها، به انحراف معرفتی می‌انجامد و تعادل در بهره‌گیری از آن‌ها ضروری است.

ارزش علوم تجربی و خیرات آن

علوم تجربی، که از مسیر حس سرچشمه می‌گیرند، خیرات فراوانی برای بشر به ارمغان آورده‌اند. از بهبود شرایط بهداشتی، مانند نان عاری از آلودگی، تا پیشرفت‌های فناوری، مانند برق و امکانات رفاهی، همگی از الطاف الهی‌اند که خداوند به بشر ارزانی داشته است. این خیرات، مانند جویباری زلال، زندگی انسان را سیراب کرده و سعادت مادی او را تأمین می‌کنند. قرآن کریم در وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا (سوره اسراء، آیه ۸۵؛ : و به شما از علم جز اندکی داده نشده است) به محدودیت علم بشری اشاره دارد، اما همین علم قلیل، برای پیشرفت و رفاه کافی است. ناسپاسی نسبت به این خیرات، مانند کفران نعمتی است که خداوند برای بندگانش مقدر فرموده است.

نقد نفی علوم تجربی

برخی عرفا با نفی علوم تجربی و برچسب زدن به آن‌ها به‌عنوان امور بی‌ارزش، به عقب‌ماندگی جوامع اسلامی دامن زده‌اند. این دیدگاه، مانند بستن درهای معرفت به روی انسان است که او را از بهره‌مندی از الطاف الهی محروم می‌سازد. نمی‌توان به بهانه شرور جزیی، خیرات کثیری را که از علوم تجربی حاصل شده‌اند، نادیده گرفت. این علوم، مانند چراغی در تاریکی، راه پیشرفت را روشن ساخته‌اند و انکار آن‌ها، مانند خاموش کردن این نور است.

درنگ: علوم تجربی، به‌عنوان موهبتی الهی، خیرات فراوانی برای بشر به ارمغان آورده‌اند. ناسپاسی و نفی این علوم، کفران نعمت و مانعی برای پیشرفت است.

محدودیت‌های استقلال انسانی در معرفت

انسان در ابتدای سلوک معرفتی، به دلیل محدودیت‌های ذهنی و نفسانی، قادر به استقلال کامل نیست. این محدودیت، مانند بال‌های پرنده‌ای است که هنوز برای پرواز در آسمان بی‌کران معرفت نیرومند نشده‌اند. بااین‌حال، ادعای عدم استقلال مطلق انسان نادرست است. دین ارشادی است، نه تأسیسی، و عقل بشری قادر به فهم بسیاری از حقایق است، هرچند در برخی موارد نیازمند هدایت انبیا و اولیاست. قرآن کریم در بَعَثْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا (سوره بقره، آیه ۱۵۱؛ : ما در میان شما پیامبری از خودتان برانگیختیم که آیات ما را بر شما تلاوت کند) بر نقش ارشادی انبیا تأکید دارد.

نقد دیدگاه چوپان و گوسفند

تشبیه انبیا به چوپان و مردم به گوسفند، نادرست و تحقیرآمیز است. این دیدگاه، مانند فروکاستن کرامت انسانی به مرتبه‌ای پست است که با عظمت روح آدمی سازگار نیست. انبیا، مانند راهنمایانی هستند که مسیر معرفت را روشن می‌سازند، نه قیم‌هایی که انسان را از استقلال محروم کنند. ولایت، به معنای رهبری برای جلوگیری از هرج‌ومرج است، نه قیمومیت بر صغار. قرآن کریم در كُلُّكُمْ رَاعٍ وَكُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ (روایت مشهور) بر مسئولیت‌پذیری همگانی تأکید دارد، نه بر قیمومیت یک‌طرفه.

درنگ: ولایت انبیا و اولیا، به معنای رهبری برای نظم و هدایت است، نه قیمومیت بر انسان‌هایی که از استقلال معرفتی برخوردارند.

نیاز دائمی به انبیا و معصومان

نیاز به هدایت انبیا و معصومان، نه‌تنها در ابتدای سلوک، بلکه در تمامی مراحل آن ضروری است. این نیاز، مانند وابستگی مسافری به راهنمایی است که مسیر را در پیچ‌وخم‌های دشوار می‌شناسد. حتی معصومان، در صورت هم‌زیستی، از یکدیگر متابعت می‌کنند، چنان‌که قرآن کریم در وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ (سوره نحل، آیه ۱۰۱؛ : و چون آیه‌ای را به‌جای آیه‌ای دیگر آوریم) بر ضرورت هدایت مداوم تأکید دارد. این متابعت، مانند رشته‌ای است که سالک را به قله معرفت متصل می‌سازد.

نقد عبارت «فى اول الامر»

محدود کردن نیاز به انبیا به ابتدای سلوک («فى اول الامر») نادرست است، زیرا انسان در تمامی مراحل معرفتی به هدایت الهی نیازمند است. این دیدگاه، مانند آن است که مسافری در میانه راه، راهنما را رها کند و گمان برد که خود به‌تنهایی به مقصد می‌رسد. انبیا و معصومان، مانند ستارگان آسمان معرفت‌اند که همواره راه را روشن می‌کنند.

درنگ: نیاز به انبیا و معصومان، دائمی و همیشگی است و محدود به ابتدای سلوک نمی‌شود، زیرا معرفت الهی بدون هدایت آن‌ها ناقص است.

متابعت از معصومان و معیار حقانیت

معیار حقانیت در سلوک معرفتی، متابعت از معصومان است. تابعین واقعی، کسانی‌اند که به‌طور حقیقی اهل معرفت و وصول‌اند، نه کسانی که به‌صورت صوری ادعای پیروی می‌کنند. این متابعت، مانند پیروی از چراغی است که در تاریکی راه را نشان می‌دهد. قرآن کریم در وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ (سوره لقمان، آیه ۱۵؛ : و راه کسی را که به‌سوی من بازگردد، پیروی کن) بر این اصل تأکید دارد.

نقد احادیث ضعیف

برخی احادیث، مانند حدیث منسوب به فقها که شيعيان را به ضعف متهم می‌کند، به دلیل ضعف سند، اعتبار ندارند. این احادیث، مانند خارهایی در مسیر معرفت‌اند که به حیثیت علمی و معنوی آسیب می‌رسانند. نقد این احادیث، مانند پاک‌سازی راه از موانع است تا سالک با اطمینان به سوی حقیقت گام بردارد.

جمع‌بندی بخش اول

این بخش، با تبیین سه‌گانه معرفتی حس، برهان و شهود، بر ارزش علوم تجربی و نقش هدایتی انبیا و معصومان تأکید کرد. نقد دیدگاه‌های نادرست، مانند نفی علوم تجربی یا تشبیه انبیا به چوپان، نشان داد که معرفت بشری نیازمند تعادل بین استقلال عقلانی و هدایت الهی است. آیات قرآنی و تمثیلات، این مفاهیم را به‌گونه‌ای روشن و عمیق تبیین کردند.

بخش دوم: طهارت، کلید معرفت و سعادت

این بخش به اهمیت طهارت ظاهری و باطنی به‌عنوان مقدمه‌ای برای معرفت و رفع فقر مادی و معنوی اختصاص دارد. با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، طهارت در دو بعد تعبدی (وضو، غسل) و توسلی (بهداشت و نظافت) بررسی شده و تأثیر آن بر روان و عقل انسان تبیین می‌گردد. نقدهایی بر عدم توجه برخی علما به نظافت و عافیت‌طلبی نیز مطرح شده است.

طهارت، عاملی برای رفع فقر

طهارت مداوم، چه در بعد ظاهری و چه باطنی، عاملی برای رفع فقر مادی و معنوی است. قرآن کریم در إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ (سوره بقره، آیه ۲۲۲؛ : خداوند توبه‌کاران و پاکیزگان را دوست دارد) بر محبت الهی به پاکیزگان تأکید دارد. طهارت، مانند جویباری زلال است که روح و جسم انسان را شست‌وشو می‌دهد و او را برای دریافت امدادات الهی آماده می‌سازد.

درنگ: طهارت، چه تعبدی و چه توسلی، کلید رفع فقر مادی و معنوی است و عقل انسان را برای حل مشکلات شارژ می‌کند.

انواع طهارت: تعبدی و توسلی

طهارت به دو نوع تعبدی و توسلی تقسیم می‌شود. طهارت تعبدی، مانند وضو و غسل، با نیت عبادی انجام می‌شود و روح را به سوی قرب الهی سوق می‌دهد. طهارت توسلی، شامل بهداشت و نظافت، جسم و روان را پاکیزه می‌سازد و به بهبود عملکرد ذهنی کمک می‌کند. این دو، مانند دو بال پرنده‌ای هستند که سالک را به سوی آسمان معرفت پرواز می‌دهند.

تأثیر طهارت بر ذهن و روان

عدم نظافت، مانند غباری بر آینه ذهن، به رکود فکری منجر می‌شود. انسان پاکیزه، مانند عروسی آراسته، با ذهنی شفاف و عقلی شارژشده به حل مسائل می‌پردازد. از منظر روان‌شناختی، نظافت و آراستگی، مانند کلیدی است که قفل‌های ذهن را می‌گشاید و انسان را برای دریافت الهامات الهی آماده می‌سازد.

درنگ: نظافت و طهارت، از منظر روان‌شناختی، عقل را فعال و ذهن را برای معرفت و حل مسائل آماده می‌سازد.

نقد عدم نظافت برخی علما

برخی علما به نظافت و آراستگی توجه کافی ندارند، که این امر به کاهش تأثیرگذاری آن‌ها در جامعه منجر می‌شود. عالم، مانند عروسی باید آراسته باشد تا با ظاهر و باطن پاکیزه، الگویی برای هدایت مردم شود. این نقد، مانند زنگ بیداری است که علما را به توجه به طهارت ظاهری و باطنی فرا می‌خواند.

نقد عافیت‌طلبی و استکبار

طهارت و نظافت نباید به عافیت‌طلبی و استکبار منجر شود. لباس‌های گران‌قیمت و تجملات، مانند زنجیرهایی هستند که انسان را از همدلی با مردم محروم می‌کنند. مثال نانوا و آخوند، که نانوا به طعنه نان خود را حرام می‌خواند، نشان‌دهنده ضرورت تواضع در کنار نظافت است. طهارت، مانند گلی است که باید بدون خار استکبار شکوفا شود.

درنگ: نظافت باید با تواضع همراه باشد تا به عافیت‌طلبی و استکبار منجر نشود، زیرا طهارت حقیقی در سادگی و همدلی با مردم است.

طهارت حواس و رهایی از زوائد

طهارت حواس، به معنای رهایی ذهن از ادراکات غیرضروری مانند تجسس است. ذهن انسان، مانند انباری است که باید از آشوب و زوائد پاک شود تا معرفت الهی در آن جای گیرد. قرآن کریم در وَلَا تَجَسَّسُوا (سوره حجرات، آیه ۱۲؛ : و جاسوسی نکنید) بر پرهیز از تجسس تأکید دارد. این طهارت، مانند پاک‌سازی آینه‌ای است که حقیقت را بی‌غبار منعکس می‌کند.

مشکلات پاک‌سازی ذهن

پاک‌سازی ذهن از ادراکات نادرست، دشوار اما ضروری است. اوامر و نواهی شرعی، مانند نگهبانانی هستند که از انباشت زوائد در ذهن جلوگیری می‌کنند. این امر، مانند مرتب‌سازی انباری است که تنها اشیای ارزشمند در آن جای می‌گیرند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تأکید بر نقش طهارت در رفع فقر و تقویت عقل، طهارت را در دو بعد تعبدی و توسلی بررسی کرد. نقد عدم نظافت برخی علما و عافیت‌طلبی، بر ضرورت تواضع و آراستگی در سلوک عرفانی تأکید داشت. طهارت حواس، به‌عنوان کلید تمرکز ذهن بر معرفت الهی، راهگشای سالک در مسیر حقیقت است.

نتیجه‌گیری کل کتاب

کتاب با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بررسی عمیق معرفت‌شناسی اسلامی پرداخت. راه‌های سه‌گانه حس، برهان و شهود، به‌عنوان مسیرهای مکمل معرفت، با تأکید بر ارزش علوم تجربی و نقش هدایتی انبیا و معصومان تبیین شدند. نقد دیدگاه‌های نادرست، مانند نفی علوم تجربی یا محدودسازی نیاز به انبیا، نشان‌دهنده ضرورت تعادل در سلوک معرفتی است. طهارت، به‌عنوان کلید رفع فقر و تقویت عقل، در دو بعد تعبدی و توسلی بررسی شد و بر اهمیت نظافت، تواضع و رهایی از زوائد ذهنی تأکید گردید. آیات قرآنی، مانند إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ (سوره بقره، آیه ۲۲۲)، و تمثیلات فاخر، مفاهیم را به‌گونه‌ای روشن و عمیق ارائه کردند. این اثر، منبعی جامع برای پژوهشگران حوزه الهیات و عرفان اسلامی است که با زبانی فاخر و علمی، راه‌های معرفت و سعادت را روشن می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، چند راه برای وصول به معرفت ذکر شده است؟

2. بر اساس متن، کدام راه معرفت برای عموم مردم بیشتر استفاده می‌شود؟

3. طبق متن، ویژگی اصلی طهارت تعبدی چیست؟

4. بر اساس متن، چرا طهارت به رفع فقر و فاقه کمک می‌کند؟

5. متن درسگفتار چه کسانی را به عنوان مرجع اصلی برای اتباع معرفی می‌کند؟

6. متن درسگفتار بیان می‌کند که راه برهان و منطق برای وصول به معرفت کافی است.

7. طبق متن، علوم تجربی و حس نقش مهمی در پیشرفت دنیای مدرن دارند.

8. متن درسگفتار تأکید دارد که انسان در فهم معرفت هیچ‌گونه استقلالی ندارد.

9. بر اساس متن، طهارت فقط شامل پاکیزگی ظاهری بدن است.

10. متن درسگفتار معتقد است که پیروی از معصومان در همه مراحل زندگی لازم است.

11. تفاوت طهارت تعبدی و طهارت توسلی طبق متن چیست؟

12. چرا متن درسگفتار راه حس و علوم تجربی را مهم می‌داند؟

13. طبق متن، چرا خشونت به عنوان یک نوع کثیفی محسوب می‌شود؟

14. متن درسگفتار چرا استقلال انسان در فهم را تأیید می‌کند؟

15. چرا متن درسگفتار بر پیروی از معصومان تأکید دارد؟

پاسخنامه

1. سه راه: حس، برهان و شهود

2. راه حس و علوم تجربی

3. نیاز به نیت دارد

4. زیرا عقل را شارژ کرده و مشکلات را حل می‌کند

5. رسل و معصومان

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. نادرست

10. درست

11. طهارت تعبدی نیاز به نیت دارد و شامل وضو و غسل است، اما طهارت توسلی بدون نیت و به معنای نظافت و بهداشت ظاهری است.

12. زیرا راه حس برای عموم مردم قابل استفاده است و پیشرفت‌های دنیای مدرن از آن ناشی شده است.

13. خشونت از نظر روان‌شناختی مانع تفکر صحیح شده و به مثابه کثیفی اخلاقی است.

14. زیرا دین ارشادی است و انسان با عقل خود بسیاری از امور را درک می‌کند، هرچند در برخی موارد به انبیا نیاز دارد.

15. زیرا معصومان به دلیل عصمت و علم الهی مرجع معتبر برای فهم حقایق و رفع مشکلات هستند.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده