در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

مصباح الانس 30

متن درس





مصباح الانس: بازنویسی علمی درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

مصباح الانس: بازنویسی علمی درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه سی‌ام)

دیباچه

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه‌ای به تاریخ 22/12/1387 (هجری شمسی)، به بررسی مبادی علوم، به‌ویژه در حوزه عرفان شیعی، می‌پردازد. محور این گفتار، تبیین نقش تصورات و تصدیقات در بنای معرفتی استوار و نقد آفات ناشی از مبادی ناصحیح است.

بخش نخست: مبادی علوم و نقش آن در معرفت عرفانی

مفهوم مبادی و اهمیت آن

مبادی علوم، چونان ستون‌های استوار یک بنا، پایه‌های معرفتی هر علم را تشکیل می‌دهند. این مبادی، ابزارها و مقدماتی هستند که مسائل علم را روشن و قابل فهم می‌سازند. در عرفان شیعی، مبادی به‌عنوان اصول و قواعدی شناخته می‌شوند که صحت نتایج معرفتی را تضمین می‌کنند. بدون مبادی صحیح، معرفت به سوی خرافه و گمراهی سوق می‌یابد، مانند بنایی که بر شالوده‌ای سست بنا شود و در برابر طوفان حقیقت فرو ریزد.

درنگ: مبادی علوم، چونان کلیدهایی هستند که درهای معرفت را می‌گشایند و بدون شفافیت و صحت آن‌ها، علم به ورطه جهل مرکب فرو می‌غلتد.

انواع مبادی: تصورات و تصدیقات

مبادی علوم به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند: تصورات و تصدیقات. تصورات، شناخت‌های اولیه‌ای هستند که موضوع علم یا صنعت را تعریف می‌کنند، مانند تعریف زمین در ساخت‌وساز یا کاغذ در نقشه‌کشی. تصدیقات، قضاوت‌هایی هستند که بر پایه این تصورات شکل می‌گیرند. در عرفان شیعی، تصورات به‌عنوان پایه‌های شناختی و تصدیقات به‌عنوان نتایج معرفتی، ساختار علم عرفانی را تشکیل می‌دهند. برای مثال، در سلوک عرفانی، قلب سالک موضوع است و معرفت و سلوک، مبادی آن به شمار می‌روند.

موضوع علم و جایگاه آن

موضوع علم، محور و هسته‌ای است که مباحث علمی حول آن سامان می‌یابد. در عرفان شیعی، این موضوع می‌تواند وجود، اسمای الهی یا مراتب سلوک باشد. همان‌گونه که زمین در ساخت خانه یا کاغذ در نقشه‌کشی، محور عمل است، در عرفان نیز موضوع، نقطه عزیمت سالک به سوی معرفت است. تعیین دقیق موضوع، چونان انتخاب مقصدی روشن در سفر، از گمراهی و سردرگمی جلوگیری می‌کند.

تمثیلات در تبیین مبادی

برای فهم بهتر مبادی، تمثیلاتی از علوم عملی ارائه شده است. در ساخت‌وساز، زمین موضوع است و ابزارهایی چون بیل و کلنگ مبادی‌اند. در نقشه‌کشی، کاغذ موضوع و خودکار و خط‌کش مبادی به شمار می‌روند. این تمثیلات، به زیبایی ضرورت تعیین موضوع و مبادی در عرفان را نشان می‌دهند، جایی که قلب سالک موضوع و ابزارهای معرفتی چون عقل و شرع، مبادی سلوک‌اند.

جمع‌بندی بخش نخست

مبادی علوم، چونان ریشه‌های درختی تنومند، پایه‌های معرفت را استوار می‌سازند. در عرفان شیعی، تصورات و تصدیقات به‌عنوان دو رکن اصلی مبادی، نقش کلیدی در صحت معرفت دارند. موضوع علم، محور بحث‌ها و مبادی، ابزارهای تبیین مسائل‌اند. تمثیلات ساخت‌وساز و نقشه‌کشی، این مفاهیم را به‌گونه‌ای ملموس نشان می‌دهند و بر ضرورت شفافیت در مبادی تأکید دارند.

بخش دوم: نقش تصورات و تصدیقات در معرفت راسخ

علم راسخ و پایه‌های آن

علم راسخ، معرفتی است که بر تصورات شفاف و صحیح استوار است. بدون تصورات کامل، تصدیقات به جهل مرکب بدل می‌شوند. در عرفان شیعی، علم راسخ به معرفتی اطلاق می‌شود که از نقص و ابهام به دور است، مانند نوری که تاریکی‌های جهل را می‌زداید. ادعای علم راسخ بدون تصورات صحیح، چونان بنای بی‌پایه‌ای است که در برابر حقیقت فرو می‌ریزد.

درنگ: علم راسخ، چونان گوهر درخشانی است که تنها در پرتو تصورات شفاف و صحیح، ارزش و اصالت خویش را آشکار می‌سازد.

ارتباط تصورات و تصدیقات

تصدیقات، قضاوت‌هایی هستند که بر تصورات استوارند. اگر تصورات ناقص یا نادرست باشند، تصدیقات نیز فاقد ارزش علمی‌اند. این اصل، در عرفان شیعی به ضرورت پایه‌گذاری معرفت بر تصورات معتبر اشاره دارد. مانند شمارش پول در کاسه‌ای که اگر با دقت انجام نشود، نتایج متفاوتی به دست می‌دهد، تصورات نادرست نیز به اختلافات اعتقادی و معرفتی منجر می‌شوند.

نقد خرافات و تصورات نادرست

بسیاری از علوم، به دلیل تصورات نادرست، به خرافه بدل شده‌اند. در عرفان شیعی، این نقد به لزوم بازنگری مبادی علوم و حذف خرافات تأکید دارد. مثال کپی‌برداری نادرست از یک متن یا شمارش غیر دقیق پول، نشان‌دهنده تأثیر تصورات ناصحیح بر نتایج است. این تمثیلات، به زیبایی ضرورت انضباط معرفتی را در عرفان نشان می‌دهند.

هرمنوتیک و اختلافات اعتقادی

هرمنوتیک، به‌عنوان علمی که اختلافات اعتقادی را توجیه می‌کند، نتیجه تصورات نادرست است. در عرفان شیعی، حق با تصورات صحیح قابل شناسایی است و نیازی به توجیهات هرمنوتیکی نیست. اگر مبادی اصلاح شوند، اختلافات به وحدت می‌رسند، مانند شمارش دقیق پول که نتایج یکسانی به دست می‌دهد.

جمع‌بندی بخش دوم

علم راسخ، چونان قله‌ای است که تنها با تصورات صحیح قابل فتح است. تصدیقات بدون تصورات شفاف، به جهل مرکب بدل می‌شوند. نقد خرافات و هرمنوتیک، بر لزوم اصلاح مبادی و شفافیت در معرفت تأکید دارد. تمثیلات شمارش پول و کپی‌برداری، این مفاهیم را به‌گونه‌ای ملموس و عمیق تبیین می‌کنند.

بخش سوم: عرفان شیعی و معیارهای صحت معرفت

سه فاز عرفان

عرفان شیعی بر سه پایه استوار است: عقل معتبر، شرع بی‌پیرایه و کشف سالم. عقل معتبر، چونان چراغی است که مسیر حقیقت را روشن می‌سازد. شرع بی‌پیرایه، راهنمایی است که از خرافات و تحریفات به دور است. کشف سالم، شهودی است که با عقل و شرع سازگار باشد. این سه فاز، معیارهای صحت معرفت عرفانی را تشکیل می‌دهند.

درنگ: عرفان شیعی، چونان درختی تنومند است که ریشه در عقل معتبر، تنه در شرع بی‌پیرایه و شاخسار در کشف سالم دارد.

نقد فتاوای غیرمستند و کشف باطل

فتاوای غیرمستند، به دین و عرفان آسیب می‌زنند، مانند کبابی که غذای غیربهداشتی عرضه می‌کند و خود از آن نمی‌خورد. کشف مخالف عقل یا شرع، باطل و شیطانی است. در عرفان شیعی، این معیارها به تشخیص معرفت معتبر از غیرمعتبر کمک می‌کنند. مثال علمایی که در ماه رمضان از سخن گفتن پرهیز می‌کردند، به اهمیت تقوا در حفظ سلامت معنوی اشاره دارد.

مبادی عرفان و اسمای الهی

مبادی عرفان شیعی شامل اسباب ذاتی در کشف برای کاملان است. اسمای الهی، چونان واسطه‌هایی نورانی، سالک را به سوی حق رهنمون می‌سازند. قونوی در تفسیر فاتحه، این نقش را به زیبایی تبیین کرده است. معرفت عارفان، پس از تحقق عرفانی، از حق به خلق می‌رسد، برخلاف معرفت اثباتی که از خلق به حق حرکت می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

عرفان شیعی، چونان دریایی ژرف است که با عقل، شرع و کشف سالم به سوی حقیقت جاری می‌شود. نقد فتاوای غیرمستند و کشف باطل، بر ضرورت شفافیت و مستندات معتبر تأکید دارد. اسمای الهی، مبادی سلوک‌اند و معرفت عارفان، از حق به خلق، کمال معرفت را نشان می‌دهد.

بخش چهارم: نقد علوم انسانی و ضرورت آزمایشگاه معرفتی

مشکلات علوم انسانی

علوم انسانی، به دلیل فقدان آزمایشگاه معرفتی، مستعد خطا و ابهام‌اند. برخلاف علوم تجربی که با آزمایش و تست، نتایج دقیق ارائه می‌دهند، علوم انسانی به دلیل نبود معیارهای دقیق، به اختلافات و خرافات دچار می‌شوند. این نقد، در عرفان شیعی به لزوم معیارهای شفاف در معرفت اشاره دارد.

ارزش علوم تجربی

علوم تجربی، به دلیل تصورات صحیح و آزمایش‌های دقیق، کاربردی و معتبرند. مثال‌هایی چون سنجش قند و چربی در بدن یا آزمایش‌های فضاپیماها، دقت و ارزش این علوم را نشان می‌دهند. در عرفان شیعی، این دقت به‌عنوان الگویی برای معرفت عرفانی مطرح است.

جمع‌بندی بخش چهارم

علوم انسانی، چونان زمینی بدون نقشه، به دلیل فقدان آزمایشگاه معرفتی، در معرض خطا قرار دارند. علوم تجربی، با دقت و آزمایش، الگویی برای عرفان شیعی ارائه می‌دهند. اصلاح مبادی و ایجاد معیارهای دقیق، راهگشای معرفتی استوار است.

نتیجه‌گیری نهایی

این اثر، با بازآفرینی درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین مبادی علوم و نقش آن‌ها در معرفت عرفانی پرداخته است. مبادی، چونان ریشه‌های معرفت، پایه‌های علم راسخ را تشکیل می‌دهند. تصورات صحیح، تصدیقات معتبر را به ارمغان می‌آورند و خرافات و اختلافات، نتیجه مبادی ناصحیح‌اند. عرفان شیعی، با تکیه بر عقل معتبر، شرع بی‌پیرایه و کشف سالم، راهی روشن به سوی حقیقت می‌گشاید.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، موضوع علم عرفان چیست؟

2. طبق متن، کدام‌یک از علوم زیر به عنوان علم حقیقی شناخته می‌شود؟

3. بر اساس متن، مبادی علم به چه معناست؟

4. طبق متن، تفاوت اصلی بین فلسفه و عرفان در چیست؟

5. بر اساس متن، چرا علوم اعتباری مانند فقه موضوع حقیقی ندارند؟

6. متن درسگفتار ادعا می‌کند که موضوع هر علمی باید حقیقی باشد.

7. بر اساس متن، عارف محقق کسی است که حق در قلبش جای گرفته است.

8. طبق متن، فلسفه مسئول اثبات موضوعات سایر علوم است.

9. متن درسگفتار بیان می‌کند که موضوع فلسفه بداهت ندارد و باید اثبات شود.

10. بر اساس متن، مسائل علم عرفان با دلایل نظری یا کشفی حل می‌شوند.

11. طبق متن، چرا علوم اعتباری مانند فقه و جغرافیا موضوع حقیقی ندارند؟

12. تفاوت اصلی بین مسائل و مبادی در یک علم چیست؟

13. منظور از 'عارف محقق' در متن چیست؟

14. چرا فلسفه نمی‌تواند از غیر وجود بحث کند؟

15. طبق متن، چگونه عارف از حق به خلق می‌رسد؟

پاسخنامه

1. حق

2. فلسفه

3. دلایل علم

4. فلسفه از خلق به خدا می‌رسد، عرفان از حق به خلق

5. چون موضوع آن‌ها متباین و دخل در غرض است

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. زیرا موضوعات آن‌ها متباین و بر اساس دخل در غرض شکل گرفته‌اند.

12. مسائل مشکلات علم هستند، در حالی که مبادی دلایل حل آن مشکلات‌اند.

13. عارف محقق کسی است که حق در قلبش جای گرفته و به خدا رسیده است.

14. زیرا موضوع فلسفه وجود است و تنها از وجود و ویژگی‌های آن بحث می‌کند.

15. عارف با دیدن خدا در قلبش، موجودات را به عنوان ظهورات حق می‌بیند.