در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 43

متن درس





مصباح الانس: تأملات عرفانی در مراتب عرفان عملی

مصباح الانس: تأملات عرفانی در مراتب عرفان عملی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه چهل‌وسوم)

دیباچه

این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه چهل‌وسوم سلسله مباحث *مصباح الانس* (به تاریخ ۱۰/۷/۱۳۸۸)، به بررسی فصل پنجم کتاب *مصباح الانس*، اثر گران‌سنگ صدرالدین قونوی، با عنوان «فيما أفاده الكمل من ضبط كليات مهمات العلم والعمل» اختصاص دارد. این فصل، چونان نگینی در تاج معارف عرفانی، به تبیین مراتب، منازل و مقامات عرفان عملی پرداخته و طرق مختلف عرفا، از جمله امام غزالی، محیی‌الدین ابن‌عربی و دیگران را بررسی می‌کند.

بخش یکم: ساختار مصباح الانس و جایگاه عرفان عملی

ساختار کلی مصباح الانس

کتاب *مصباح الانس*، تألیف صدرالدین قونوی، شاگرد برجسته محیی‌الدین ابن‌عربی، با ساختاری منظم و علمی به تبیین مبادی عرفان نظری و عملی می‌پردازد. این اثر، چونان بنایی رفیع، از پنج فصل تشکیل شده است: فاتحه، تمهید، جمله، سابقه و فصلان، که با خاتمه‌ای جامع به پایان می‌رسد. فصل اول به تقسیم علوم، فصل دوم به اختلاف امم، فصل سوم به منتهای افکار، و فصل چهارم به موضوع، مبادی و مسائل عرفان اختصاص دارد. فصل پنجم، که محور این نوشتار است، چونان دریچه‌ای به سوی سلوک، عرفان عملی را کاوش کرده و فهرست مراتب، منازل و مقامات آن را بررسی می‌کند. این ساختار، با استناد به آیه شریفه الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ (زمر: ۱۸؛ : کسانی که به سخن گوش فرا می‌دهند و بهترین آن را پیروی می‌کنند)، بر ضرورت گزینش برترین معارف تأکید دارد.

درنگ: فصل پنجم مصباح الانس، با تمرکز بر عرفان عملی، فهرست مراتب و منازل سلوک را تبیین کرده و مکمل فصول نظری این اثر است.

جایگاه عرفان عملی در مصباح الانس

عرفان عملی، چونان پلی میان حکمت نظری و سلوک معنوی، سالک را از معرفت به عمل رهنمون می‌سازد. فصل پنجم، با عنوان «فيما أفاده الكمل من ضبط كليات مهمات العلم والعمل»، به ضبط کلیات حکمت نظری و عملی توسط کاملان عرفان پرداخته و طرق مختلف سلوک را بررسی می‌کند. این فصل، با نقد ساختارهای سنتی و پیشنهاد قواعدی نوین، چونان نردبانی به سوی کمال، سالک را به بازنگری در روش‌های عرفانی دعوت می‌کند. آیه شریفه مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ (فتح: ۲۹؛ : محمد فرستاده خداست و کسانی که با اویند بر کافران سخت‌گیر و با یکدیگر مهربان‌اند)، بر ضرورت سلوک و تهذیب نفس در مسیر الهی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش یکم

ساختار *مصباح الانس*، با تقسیم‌بندی منظم و علمی، زمینه‌ای مناسب برای کاوش در عرفان نظری و عملی فراهم آورده است. فصل پنجم، با تمرکز بر عرفان عملی، چونان مشعلی در مسیر سالکان، مراتب سلوک را روشن ساخته و با نقد روش‌های سنتی، ضرورت بازنگری علمی را گوشزد می‌کند. این بخش، پایه‌ای استوار برای بررسی تفصیلی مراتب عرفان عملی در ادامه این نوشتار فراهم می‌آورد.

بخش دوم: مراتب عرفان عملی و تنوع دیدگاه‌ها

تنوع در تعداد مراحل عرفان عملی

عرفان عملی، که به تهذیب نفس و سلوک معنوی می‌پردازد، در آثار عرفا با تنوعی چشمگیر در تعداد و ترتیب مراحل ارائه شده است. برخی، چونان باغبانی که شاخه‌های درخت را می‌شمارد، هفت مرحله ذکر کرده‌اند؛ برخی صد، سیصد یا حتی هزار مرحله برشمرده‌اند. این تنوع، چونان شاخه‌های پراکنده یک درخت، از فقدان نظام علمی یکپارچه در تدوین مراحل سلوک حکایت دارد. برای نمونه، خواجه عبدالله انصاری در *منازل السائرین* منازل صدگانه‌ای را ترسیم کرده، حال آنکه محیی‌الدین ابن‌عربی در *مواقع النجوم* به مراتب دیگری اشاره دارد. این پراکندگی، چونان جویبارهایی که به یک رود نمی‌پیوندند، ضرورت تدوین قاعده‌ای نظام‌مند را آشکار می‌سازد.

درنگ: تنوع در تعداد مراحل عرفان عملی، ناشی از دیدگاه‌های متفاوت عرفا و فقدان نظام علمی یکپارچه است.

نقد ترتیب و انسجام مراحل

ترتیب مراحل عرفان عملی در آثار عرفا، از جمله امام غزالی و محیی‌الدین ابن‌عربی، گاه فاقد نظم منطقی و علمی است. این آثار، چونان نقشه‌ای که راه‌های آن به هم نمی‌رسند، از رویکردی کلامی و غیرمنظم رنج می‌برند. آیه شریفه مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا (حشر: ۷؛ : آنچه را فرستاده خدا به شما داد بگیرید و از آنچه شما را باز داشت بازایستید)، بر لزوم پیروی از روشی منظم و الهی تأکید دارد. نقد این پراکندگی، با حکمت متعالیه ملاصدرا که بر نظام‌مندی معارف تأکید دارد، هم‌خوانی داشته و ضرورت بازسازی علمی عرفان عملی را نمایان می‌سازد.

پیشنهاد نفي طمع به‌عنوان اساس حکمت عملی

حکمت عملی، چونان گوهری در دل عرفان، در نفي طمع خلاصه می‌شود. این نفي، در سه منزل متجلی است: نفي طمع از غیر (مخلوقات)، از خویش (نفس)، و از حق (عدم توقع از خداوند). این دیدگاه، چونان ستاره‌ای در آسمان عرفان، سالک را به مقام صمدانی رهنمون می‌سازد. آیه شریفه وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ (نساء: ۶۴؛ : و اگر آنان هنگامی که به خود ستم کردند نزد تو می‌آمدند و از خدا آمرزش می‌خواستند)، بر ضرورت تهذیب نفس و زهد تأکید دارد. این پیشنهاد، با عرفان عملی شیعی و تأکید بر توکل و زهد هم‌راستا بوده و راهی نوین برای سلوک ارائه می‌دهد.

درنگ: نفي طمع در سه منزل (از غیر، خویش و حق)، اساس حکمت عملی بوده و سالک را به مقام صمدانی هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

مراتب عرفان عملی، با تنوع در تعداد و ترتیب، از فقدان نظام علمی رنج می‌برند. نقد این پراکندگی و پیشنهاد نفي طمع به‌عنوان اساس حکمت عملی، چونان مشعلی در تاریکی، مسیر سلوک را روشن می‌سازد. این دیدگاه، با تأکید بر زهد و توکل، عرفان عملی را به سوی نظامی منسجم و علمی هدایت کرده و زمینه‌ای برای بازنگری در روش‌های سنتی فراهم می‌آورد.

بخش سوم: نقد تقسیم‌بندی‌های عرفانی و ضرورت روش‌شناسی علمی

ارزش علمی مصباح الانس

*مصباح الانس*، چونان گنجینه‌ای از معارف عرفانی، از متنی علمی و شرحی ارزشمند برخوردار است. متن قونوی، با تصحیح عبارات محیی‌الدین ابن‌عربی، از انسجامی ستودنی برخوردار است. با این حال، شرح فناری، به دلیل رویکرد کلامی و پراکندگی، گاه از عمق علمی متن می‌کاهد. این اثر، در مقایسه با *لمعه* شهیدین، که متن و شرح آن هر دو معیار اجتهادند، از شرحی ضعیف‌تر برخوردار است. آیه شریفه وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ (نحل: ۴۴؛ : و این ذکر را به‌سوی تو نازل کردیم تا برای مردم آنچه را به‌سویشان نازل شده بیان کنی)، بر اهمیت تبیین دقیق معارف تأکید دارد.

نقد کپی‌برداری در نگارش متون

کپی‌برداری عبارات دیگران بدون نقد علمی، چونان سرقت گوهری از معدن معرفت، به هدررفت منابع و آسیب به فرهنگ علمی منجر می‌شود. این عمل، که در شرح فناری نیز مشاهده می‌شود، ادب نویسندگی را زیر سؤال برده و از اصالت متن می‌کاهد. آیه شریفه وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ (بقره: ۸۳؛ : و هنگامی که از بنی‌اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدا را نپرستید)، بر اصالت در عمل و معرفت تأکید دارد. این نقد، با اصول اخلاق علمی در نگارش آکادمیک هم‌راستا بوده و ضرورت نقد و تحلیل را گوشزد می‌کند.

درنگ: کپی‌برداری بدون نقد علمی، به فرهنگ علمی آسیب زده و ضرورت اصالت در نگارش متون عرفانی را نمایان می‌سازد.

نقد حاشیه‌نویسی اشکوری

حاشیه‌های اشکوری بر *مصباح الانس*، به دلیل تحریف معانی و عدم دقت علمی، گاه به گمراهی منجر شده‌اند. برای نمونه، تغییر «مردیات» (سرپیچی‌ها) به «موذیات» نشان‌دهنده فقدان دقت در انتقال معارف است. آیه شریفه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ (نساء: ۵۹؛ : ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خدا را اطاعت کنید و فرستاده را اطاعت کنید)، بر لزوم دقت در انتقال معارف الهی تأکید دارد. این نقد، اهمیت وفاداری به متن اصلی را در مطالعات عرفانی آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

نقد تقسیم‌بندی‌های عرفانی و شرح‌های غیرمنسجم، چونان آینه‌ای، کاستی‌های روش‌های سنتی را نمایان می‌سازد. *مصباح الانس*، با متنی علمی، گنجینه‌ای ارزشمند است، اما شرح فناری و حاشیه‌های اشکوری از ضعف‌هایی رنج می‌برند. ضرورت روش‌شناسی علمی و اصالت در نگارش، آینده‌ای روشن برای عرفان عملی را نوید می‌دهد.

بخش چهارم: تقسیم‌بندی‌های غزالی و نقد آن

تقسیم‌بندی غزالی در جواهر القرآن

امام غزالی در *جواهر القرآن*، عرفان عملی را به چهل باب تقسیم کرده است: ده باب در عقاید (مانند ذات، تقدیر و نبوت)، ده باب در عبادات ظاهری (مانند صلاة و زکات)، ده باب در مهلکات باطنی (مانند حسد و کبر)، و ده باب در منجیات باطنی (مانند توبه و صبر). این تقسیم‌بندی، چونان باغی که شاخه‌هایش بی‌نظم روییده‌اند، فاقد انسجام منطقی است. آیه شریفه لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ (بقره: ۱۷۷؛ : نیکی آن نیست که روی‌های خود را به‌سوی مشرق و مغرب کنید)، بر اولویت باطن بر ظاهر تأکید دارد.

نقد عدم انسجام در تقسیم‌بندی غزالی

تقسیم‌بندی غزالی، به دلیل فقدان ارتباط منطقی میان ابواب، چونان پازلی که قطعاتش به هم نمی‌خورند، مورد نقد است. برای نمونه، ارتباط میان ذات، تقدیر و نبوت روشن نیست و رویکرد کلامی غزالی، فاقد منطق ریاضی و هندسی است. این نقد، با حکمت متعالیه که بر نظام‌مندی تأکید دارد، هم‌راستا بوده و ضرورت بازنگری علمی را گوشزد می‌کند.

نقد حقوق‌المسلمین در دیدگاه غزالی

تأکید غزالی بر حقوق‌المسلمین، با نادیده گرفتن حقوق غیرمسلمانان، به تبعیض و خشونت منجر می‌شود. این دیدگاه، مغایر با عدالت انسانی بوده و با آیه شریفه لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ (ممتحنه: ۸؛ : خدا شما را از کسانی که در دین با شما نجنگیده‌اند باز نمی‌دارد)، که بر عدالت با غیرمسلمانان تأکید دارد، ناسازگار است. عرفان عملی باید بر احترام به همه انسان‌ها استوار باشد.

درنگ: تأکید غزالی بر حقوق‌المسلمین، با نادیده گرفتن حقوق غیرمسلمانان، مغایر با عدالت اسلامی و عرفان شیعی است.

مهلکات و منجیات باطنی در دیدگاه غزالی

مهلکات باطنی غزالی شامل شره طعام، شره کلام، غضب، حسد، بخل، رعونت، حب دنیا، کبر، عجب و ریا است. این رذایل، چونان خارهایی در مسیر سلوک، مانع کمال‌اند. آیه شریفه وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ (نساء: ۳۶؛ : و آنچه را خدا برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده آرزو نکنید)، بر پرهیز از حسد تأکید دارد. منجیات باطنی، شامل توبه، خوف، زهد، صبر، شکر، اخلاص و صدق، توکل، محبت، رضا و ذکر موت، چونان گل‌هایی در باغ عرفان، سالک را به کمال رهنمون می‌سازند. با این حال، ترکیب اخلاص و صدق نادرست است، زیرا اخلاص از صدق متمایز بوده و نیازمند تحلیل دقیق‌تر است.

تقسیم‌بندی غزالی در منهاج العابدین

غزالی در *منهاج العابدین*، عرفان عملی را به هفت عقبه تقسیم کرده است: علم، توبه، عوائق، عوارض، بقائس، قوادح، و حمد و شکر. این تقسیم‌بندی، که به تهذیب باطن از سرپیچی‌ها (مردیات) می‌پردازد، نیز فاقد انسجام است، زیرا علم (حکمت نظری) با توبه (حکمت عملی) هم‌خوانی ندارد. آیه شریفه وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ (نور: ۳۱؛ : و همگی به‌سوی خدا توبه کنید ای مؤمنان)، بر اهمیت توبه تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

تقسیم‌بندی‌های غزالی، گرچه ارزشمند، از فقدان انسجام منطقی و رویکرد کلامی رنج می‌برند. نقد حقوق‌المسلمین و ترکیب‌های نادرست، ضرورت بازنگری علمی را آشکار می‌سازد. مهلکات و منجیات باطنی، راهنمایی برای سلوک‌اند، اما نیازمند تحلیل عمیق‌تر و نظام‌مندتر هستند.

بخش پنجم: توفیق و قدم صدق در عرفان عملی

تعریف توفیق در دیدگاه ابن‌عربی

محیی‌الدین ابن‌عربی در *مواقع النجوم*، توفیق را موافقت با فعل الهی تعریف کرده که سالک را از مخالفت با حدود مشروع بازمی‌دارد. این توفیق، چونان نسیمی الهی، به عصمت نسبی یا مطلق منجر می‌شود. آیه شریفه وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ (یونس: ۱۰؛ : و کسانی را که ایمان آورده‌اند مژده ده که برایشان نزد پروردگارشان پایه‌ای استوار است)، بر قدم صدق و توفیق تأکید دارد.

سه شرط قدم صدق

قدم صدق، چونان پایه‌ای استوار در بنای سلوک، نیازمند سه شرط است: معرفت (شناخت کار)، صدق (راستی در عمل)، و کفایت (قدرت انجام). فقدان هر یک، چونان خللی در بنیاد، سایر شروط را باطل می‌کند. آیه شریفه التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ (توبه: ۱۱۲؛ : توبه‌کنندگان، پرستندگان، سپاسگزاران، سیاحت‌کنندگان)، بر اهمیت صدق و معرفت تأکید دارد. این شروط، با اخلاق عرفانی و حکمت عملی شیعی هم‌راستا بوده و سالک را از انحراف مصون می‌دارند.

درنگ: قدم صدق، با سه شرط معرفت، صدق و کفایت، پایه‌ای استوار برای سلوک بوده و فقدان هر یک به فسق منجر می‌شود.

نقد پذیرش مسئولیت بدون کفایت

پذیرش مسئولیت بدون معرفت، صدق و کفایت، چونان باری بر دوش ناتوان، به فسق و بازخواست در قیامت منجر می‌شود. آیه شریفه لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ (طلاق: ۷؛ : توانگر از توانگری خود انفاق کند)، بر انجام کار متناسب با توان تأکید دارد. این نقد، با اصول مدیریت اسلامی هم‌راستا بوده و شایستگی را شرط مسئولیت‌پذیری می‌داند.

مراتب توفیق: بدایت، وسط و غایت

توفیق، چونان جویباری که به اقیانوس می‌رسد، در سه مرتبه متجلی است: بدایت (انقیاد کلی با تفویض، توکل، تسلیم و رضا)، وسط (ایمان و تصدیق به رسالت)، و غایت (احسان و لقاءالله). آیه شریفه وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ (بقره: ۱۸۶؛ : و هنگامی که بندگانم از تو درباره من پرسیدند، [بگو] من نزدیکم)، بر احسان و قرب الهی تأکید دارد. این مراتب، با حدیث جبرئیل و مراتب اسلام، ایمان و احسان هم‌خوانی دارند.

آثار اسلام، ایمان و احسان

اسلام، چونان سپری ظاهری، دماء و اموال را حفظ می‌کند؛ ایمان، نفوس را از ظلم و گمراهی مصون می‌دارد؛ و احسان، ارواح را از غیر حق بازمی‌دارد. با این حال، ترکیب مفاهیم عام و خاص، مانند تفویض در اسلام، نادرست است. آیه شریفه وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ (مائده: ۲؛ : و در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید)، بر آثار ایمان تأکید دارد.

نقد شهوات جنان در احسان

نسبت دادن شهوات جنان به احسان، چونان آمیختن گوهر با خاک، نادرست است. احسان، مقام لقاءالله و مشاهده رحمان است، نه لذات مادی. آیه شریفه مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ (شوری: ۲۰؛ : هر که کشتزار آخرت را بخواهد کشتزارش را برایش افزون کنیم)، بر اولویت معنوی تأکید دارد.

درنگ: احسان، مقام لقاءالله است و با شهوات جنان، که به لذات مادی مربوط است، ناسازگار است.

مراتب فناء در احسان

احسان، چونان سفری به سوی حق، شامل سه مرتبه فناء است: فناء عن حسن (محو خوبی‌ها)، فناء عن نفس (محو خود)، و جود بهشمس (ظهور در نور الهی). با این حال، نسبت دادن لذت به ذات الهی نادرست است، زیرا لذت به صفات مربوط بوده و ذات از آن منزه است. آیه شریفه وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَىٰ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ (ذاریات: ۵۵؛ : و یادآوری کن که یادآوری به مؤمنان سود می‌دهد)، بر فناء در ذات تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش پنجم

توفیق و قدم صدق، چونان دو بال سلوک، سالک را به سوی کمال رهنمون می‌سازند. تعریف ابن‌عربی از توفیق، شروط قدم صدق، و مراتب اسلام، ایمان و احسان، راهنمایی برای سلوک‌اند. نقد شهوات جنان و لذت ذاتی، دقت در مفاهیم عرفانی را نمایان می‌سازد. این بخش، با تأکید بر روش‌شناسی علمی، آینده‌ای روشن برای عرفان عملی ترسیم می‌کند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با بررسی فصل پنجم *مصباح الانس*، به کاوش در مراتب عرفان عملی و نقد روش‌های سنتی پرداخته است. تنوع در مراحل سلوک، فقدان انسجام در تقسیم‌بندی‌های عرفا، و ضرورت روش‌شناسی علمی، چونان آیینه‌ای، کاستی‌های گذشته و افق‌های آینده را نمایان می‌سازند. پیشنهاد نفي طمع به‌عنوان اساس حکمت عملی، توفیق و قدم صدق، و نقد شهوات جنان، گوهری در دل عرفان عملی‌اند که سالک را به سوی حق رهنمون می‌کنند. این اثر، با استناد به آیات قرآن کریم و تحلیل‌های عالمانه، راهی نوین برای پژوهشگران و سالکان گشوده و عرفان عملی را به سوی نظامی علمی و منسجم هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. فصل پنجم کتاب مصباح الانس به چه موضوعی اختصاص دارد؟

2. طبق متن، تعداد منازل عرفان عملی که توسط برخی مطرح شده، چند مورد است؟

3. کتاب جواهر القرآن غزالی به چند باب تقسیم شده است؟

4. طبق متن، مفهوم اصلی حکمت عملی به چه چیزی مرتبط است؟

5. کتاب لمعه اثر چه کسی است؟

6. ترتیب منازل عرفان عملی در کتاب مصباح الانس کاملاً منظم و بدون اشکال است.

7. غزالی در جواهر القرآن حکمت عملی و نظری را به چهل باب تقسیم کرده است.

8. مفهوم توفیق به معنای جور آمدن کار و هماهنگی با حدود مشروع است.

9. کتاب منهاج العابدین غزالی شامل هفت عقبه است که به تهذیب باطن منجر می‌شود.

10. متن مصباح الانس هیچ اشاره‌ای به نقد عبارات محیی‌الدین ندارد.

11. تفاوت اصلی بین حکمت نظری و حکمت عملی طبق متن چیست؟

12. چرا ترتیب منازل عرفان عملی در متن مورد انتقاد قرار گرفته است؟

13. مفهوم نفی طمع در عرفان عملی چگونه تعریف شده است؟

14. غزالی در جواهر القرآن چه تعداد باب را به مهلکات اختصاص داده است؟

15. منظور از قدم صدق در متن چیست؟

پاسخنامه

1. عرفان عملی

2. هفت، صد، سیصد یا هزار

3. چهل باب

4. نفی طمع

5. شهیدین

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. درست

10. نادرست

11. حکمت نظری به دانش و علوم نظری مربوط است، در حالی که حکمت عملی به اعمال و منازل عرفانی مرتبط است.

12. ترتیب منازل عرفان عملی به دلیل عدم نظم و انسجام منطقی و قاطی شدن مفاهیم مورد انتقاد است.

13. نفی طمع به معنای کنار گذاشتن طمع از غیر، خود و حتی خدا در وجود سالک است.

14. غزالی در جواهر القرآن ده باب را به مهلکات اختصاص داده است.

15. قدم صدق به معنای داشتن معرفت، صدق و کفایت در کار است که به عصمت نسبی منجر می‌شود.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده