متن درس
بازبینی درس گفتارهای حضرت آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۱۹)
دیباچه
این نوشتار، تأملاتی عمیق و عرفانی در باب وحدت وجود و ظهورات الهی ارائه میدهد که ریشه در درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسهای به تاریخ هشتم مهرماه ۱۳۹۰ هجری شمسی دارد. موضوع محوری این اثر، بررسی رابطه میان ذات الهی و مخلوقات از منظری توحیدی است که با بهرهگیری از مفاهیم عرفان نظری، فلسفه اسلامی، و آیات قرآن کریم، به تبیین حقیقت وجود و مراتب آن میپردازد.
بخش نخست: مبانی وحدت وجود و تقسیمبندی هستی
تقسیمبندی وجود به دو قسم بنیادین
درسگفتار با تبیین تقسیمبندی وجود به دو قسم اصلی آغاز میشود: قسم نخست، وجود به لحاظ آنچه غیر خدا یا سوای او نامیده میشود؛ و قسم دوم، وجودی که غیر از خدا نیست، بلکه ظهوری خاص از او در مرتبهای دیگر یا موطنی متفاوت است. این تقسیمبندی، مبنای عرفانی-فلسفی بحث را شکل میدهد و بر تمایز میان ذات الهی و ظهورات آن تأکید دارد. تنوع و تعدد در عالم هستی، نتیجه ظهورات الهی در مراتب مختلف است، نه وجود موجوداتی مستقل از خدا.
این دیدگاه، ریشه در آرای عرفان نظری، بهویژه ابنعربی، دارد که وجود را واحد و ظهورات را تعینات الهی میداند. مراتب وجود، مانند احدیت و واحدیت، بهعنوان مراتب ظهور الهی تحلیل میشوند. همانگونه که نور خورشید در آیینههای گوناگون به رنگها و شکلهای مختلف تجلی مییابد، ذات الهی نیز در مراتب وجود به صورت تعینات متنوع ظهور میکند.
درنگ: وجود به دو قسم تقسیم میشود: آنچه ظاهراً غیر خداست و آنچه ظهوری خاص از ذات الهی در مراتب مختلف است. این تقسیمبندی، اساس وحدت وجود و نفی استقلال مخلوقات را تشکیل میدهد. |
عالم هستی بهمنزله ظهورات الهی
عالم هستی، مجموعهای از ظهورات و تجلیات الهی است که همگی از ذات حق سرچشمه گرفتهاند. هیچ موجودی خارج از این چارچوب وجود ندارد. این نگاه، بر وحدت وجود تأکید دارد و هرگونه استقلال وجودی را از مخلوقات نفی میکند. همانگونه که امواج دریا از ذات دریا جدا نیستند، مخلوقات نیز از ذات الهی مستقل نمیباشند.
این مفهوم با اصل توحید در عرفان اسلامی همخوانی دارد، جایی که عالم بهعنوان آیینهای برای تجلی صفات الهی دیده میشود. عبارت «من الله» به معنای سرچشمه گرفتن همه موجودات از ذات حق است، مانند چشمهای که همه جویبارها از آن نشأت میگیرند.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، به تبیین مبانی وحدت وجود و تقسیمبندی هستی به دو قسم اصلی پرداخت. این تقسیمبندی، چارچوبی عرفانی-فلسفی ارائه میدهد که در آن، عالم هستی بهمنزله ظهورات الهی و فاقد استقلال وجودی معرفی میشود. تمثیلاتی چون نور و آیینه یا دریا و امواج، به فهم این مفاهیم کمک میکنند.
بخش دوم: نفی استقلال وجودی و توحید در خلقت
نفی موجودیت مستقل غیر الهی
درسگفتار با رد هرگونه موجودیت مستقل برای مفاهیمی چون اهرمن و شیطان، آنها را نیز ظهورات الهی میداند. حتی شرور ظاهری در چارچوب ظهورات الهی قرار گرفته و استقلال وجودی آنها نفی میشود. این دیدگاه، با فلسفه اشراقی و عرفانی همسوست که شر را نه موجودی مستقل، بلکه سایه یا فقدان خیر میداند.
مانند سایهای که از نور پدید میآید، اما خود وجود مستقلی ندارد، شیطان و اهرمن نیز تعیناتی از اراده الهی هستند که در مرتبهای خاص ظهور یافتهاند. این تبیین، هرگونه دوگانگی در اصل وجود را رد میکند.
تأکید بر توحید در خلقت
تمامی موجودات، تعینات الهی هستند و هیچ موجودی خارج از خدا وجود نداشته تا عالم از آن پدید آید. این اصل، بر توحید در خلقت تأکید دارد و هرگونه دوگانگی را نفی میکند. همانگونه که همه رنگها از نور سفید نشأت میگیرند، همه موجودات نیز از ذات الهی سرچشمه دارند.
این دیدگاه با مفهوم «وحدت وجود» در عرفان اسلامی همراستاست که خدا را تنها مبدأ هستی میداند. تعینات، به معنای محدودیتهای وجودی در مراتب مختلف، راهی برای فهم تنوع عالم در عین وحدت ذاتی آن هستند.
درنگ: هیچ موجودی خارج از خدا وجود ندارد. تمامی عالم، تعینات الهی است و توحید در خلقت، با نفی استقلال وجودی مخلوقات، محقق میشود. |
تفسیر آیات قرآنی در پرتو وحدت وجود
درسگفتار به آیات قرآنی لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ (شوری: ۵۲) و إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ (بقره: ۱۵۶) استناد میکند. این آیات، مبنای توحیدی بحث را تقویت میکنند، جایی که همه چیز از خدا آغاز شده و به او بازمیگردد.
:
- لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ: «نیست خدایی جز الله» (شوری: ۵۲).
- إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ: «ما از آنِ خداییم و به سوی او بازمیگردیم» (بقره: ۱۵۶).
عبارت «من الله إلى الله» نشاندهنده چرخه وجودی است که از خدا آغاز شده و به او ختم میشود، مانند رودی که از سرچشمه به دریا بازمیگردد. این چرخه، مبنای عرفانی برای نفی هرگونه استقلال وجودی غیر الهی است.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، بر نفی استقلال وجودی مخلوقات و تأکید بر توحید در خلقت متمرکز بود. با استناد به آیات قرآن کریم و تمثیلات عرفانی، عالم بهمنزله ظهورات الهی معرفی شد که فاقد ذات مستقل هستند.
بخش سوم: نقد مفاهیم متکلامانه و تمثیلات عرفانی
نقد مفهوم خلق از عدم
درسگفتار، مفهوم متداول «خلق از عدم» را نقد میکند و آن را به معنای خلق چیزی که پیشتر در عالم وجود نداشته تفسیر مینماید، نه خلق از یک عدمستان خیالی. این دیدگاه، بر ظهوری بودن عالم تأکید دارد و مفهوم عدم را بهعنوان مبدأ خلقت رد میکند.
مانند نقاشی که از ذهن خود طرحی بر بوم میکشد، خداوند نیز عالم را از علم و قدرت خویش پدید آورده، نه از عدم مطلق. این نقد، به رد دوگانگی وجود و عدم در فلسفه متکلامانه اشاره دارد.
تمثیل آب و چکه برای ظهورات الهی
با استفاده از تمثیل آب و چکه، عالم بهعنوان ظهورات الهی معرفی میشود که از ذات خدا جدا نیستند. همانگونه که چکه از آب جدا نیست، عالم نیز ظهوری از ذات الهی است. این تمثیل، وحدت وجود را بهصورت ملموس توضیح میدهد.
چکه، هرچند ظاهراً جدا از آب است، اما ماهیتاً همان آب است، مانند مخلوقاتی که در مراتب مختلف، ظهور ذات حقاند.
درنگ: عالم، مانند چکهای از آب، ظهوری از ذات الهی است و هیچ موجودی از خدا جدا نیست. مفهوم خلق از عدم، به معنای خلق از عدمستان خیالی نیست. |
نفی خالق غیر خدا
عبارت «لا معبود سواک» بر توحید در عبادت و خلقت تأکید دارد. هیچ معبود و خالقی جز خدا وجود ندارد. این اصل، مبنای وحدت وجودی درسگفتار است.
این مفهوم، به آیه إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (فاتحه: ۵) اشاره دارد: «تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم» (). مانند ستارگانی که نورشان از خورشید است، همه موجودات نیز وجودشان از خداست.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، به نقد مفاهیم متکلامانه و ارائه تمثیلات عرفانی برای تبیین وحدت وجود اختصاص یافت. تمثیل آب و چکه و نقد خلق از عدم، از برجستهترین نکات این بخش بودند.
بخش چهارم: مراتب وجود و تفاوت کفر و ایمان
تفاوت مراتب وجود
تنوع موجودات در عالم، نتیجه تفاوت مراتب ظهور الهی است. هر موجود، ظهوری از خدا در مرتبهای خاص است، از اشیاء مادی تا موجودات مجرد مانند ملائکه. این دیدگاه، با آرای ملاصدرا در فلسفه اسلامی همخوانی دارد که وجود را دارای مراتب طولی میداند.
مانند نردبانی که هر پلهاش به سوی آسمان نزدیکتر میشود، مراتب وجود نیز درجات گوناگون ظهور الهیاند.
نفی ذات برای غیر خدا
تنها ذات حقیقی متعلق به خداست، و سایر موجودات، ظهورات الهی هستند که وجودشان بالحق است. این دیدگاه، استقلال ذاتی مخلوقات را نفی میکند.
آیه لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ (اخلاص: ۳) با : «نه زاده و نه زاییده شده»، بر یگانگی و بینیازی خدا تأکید دارد.
تفاوت کفر و ایمان در تعینات
تفاوت میان کفر و ایمان، در نحوه نگرش به تعینات الهی است. اگر موجودات را مستقل از خدا ببینیم، بتپرستی (کفر) رخ میدهد، اما اگر بهعنوان ظهور خدا دیده شوند، توحید (ایمان) محقق میشود.
مانند آیینهای که اگر آن را بهجای نور، مستقل ببینیم، به خطا میرویم، اما اگر بازتاب نور را در آن ببینیم، به حقیقت میرسیم.
درنگ: کفر و ایمان، در نحوه نگرش به تعینات الهی تفاوت دارند. استقلال دادن به تعینات، کفر است و دیدن آنها بهعنوان ظهور خدا، ایمان. |
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، به بررسی مراتب وجود و تفاوت کفر و ایمان از منظر عرفانی پرداخت. تأکید بر نفی ذات برای غیر خدا و تمثیلات عرفانی، از ویژگیهای این بخش بود.
بخش پنجم: خطر معرفت و نقش اولیای الهی
خطر معرفت عرفانی
درسگفتار به خطر بالای معرفت عرفانی اشاره دارد. عالم ربانی به دلیل نزدیکی به حقیقت، با کوچکترین خطا ممکن است به کفر یا نجاست معنوی گرفتار شود. این مسیر، مانند راه رفتن بر طنابی باریک است که هر لغزشی میتواند به انحراف منجر شود.
مانند کوهنوردی که در قلههای بلند با یک گام نادرست سقوط میکند، عارف نیز در معرض خطرات عظیم معنوی است.
ائمه بهعنوان مصباح الهدی و سفینة النجاة
ائمه معصومین بهعنوان چراغ هدایت و کشتی نجات معرفی میشوند که انسان را به سوی خدا هدایت میکنند. تفاوت با بتپرستان در نگرش توحیدی به ائمه است که آنها را ظهورات الهی میدانند، نه موجوداتی مستقل.
مانند فانوس دریایی که کشتیها را به ساحل نجات میرساند، ائمه نیز راهنمایان به سوی حقیقتاند.
درنگ: ائمه معصومین، مصباح الهدی و سفینة النجاةاند که با نگرش توحیدی، انسان را به خدا میرسانند. معرفت عرفانی، مسیری پرخطر است که نیازمند دقت است. |
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، به خطر معرفت عرفانی و نقش هدایتگر ائمه معصومین اختصاص یافت. این بخش، بر لزوم دقت در مسیر عرفانی و اهمیت نگرش توحیدی تأکید کرد.
نتیجهگیری کلی
این اثر، با تأملاتی عمیق در وحدت وجود و ظهورات الهی، چارچوبی عرفانی-فلسفی برای فهم رابطه میان خالق و مخلوق ارائه داد. با نفی استقلال وجودی مخلوقات و تأکید بر توحید در خلقت، عالم بهمنزله آیینهای برای تجلی صفات الهی معرفی شد. نقد مفاهیم متکلامانه، تمثیلات عرفانی، و استناد به آیات قرآن کریم، از ویژگیهای برجسته این نوشتار است.
با نظارت صادق خادمی |