در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 128

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۲۸)

دیباچه

این نوشتار، کاوشی عمیق و تخصصی در قلمرو عرفان نظری است که از درس‌گفتارهای ارزشمند آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه‌ای با عنوان «مصباح الانس» (نوار شماره ۱۲۸، مورخ ۱۹/۸/۱۳۹۰) استخراج شده است. محور این جلسه، بررسی آثار وجودی اشیاء، نسبت آن‌ها به مفارقات، قابل‌ها، و تبیین جایگاه وحدت وجود در فهم این آثار است. پرسش بنیادین این بحث، چیستی منشأ آثار مادی (مانند گرمی یا سردی) و نسبت آن‌ها با اجسام، مفارقات (مانند عقول است. این اثر، با نقد دیدگاه‌های فلسفی و کلامی سنتی، بر ظهوری بودن عالم و نفی مفاهیمی چون ماهیت و صورت نوعیه تأکید دارد.

بخش نخست: چیستی آثار وجودی و نسبت آن‌ها با عالم

آغاز سخن: بسم الله الرحمن الرحیم

درس‌گفتار با ذکر شریف ﴿بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ﴾ (: «به نام خداوند بخشنده مهربان»، سوره فاتحه، آیه ۱) آغاز می‌شود. این ذکر، چونان دریچه‌ای معنوی، راه را برای ورود به تأملات عرفانی می‌گشاید و رحمانیت و رحیمیت الهی را به مثابه بنیاد بحث معرفی می‌کند. موضوع محوری، کاوش در آثار وجودی اشیاء است: آیا این آثار (مانند گرمی آب یا حرارت آتش) به خود اجسام، به مفارقات (مانند عقول یا مدبرات)، یا به اسمای الهی نسبت دارند؟ این پرسش، در چارچوب عرفان نظری و با تکیه بر وحدت وجود بررسی می‌شود.

عالم هستی، چونان آینه‌ای است که نور حق در آن تجلی یافته و آثار اشیاء، ظهورات این نور الهی‌اند. پرسش از منشأ آثار، به اختلاف دیدگاه‌های فلسفی، کلامی، و عرفانی اشاره دارد که هرکدام به گونه‌ای متفاوت به این موضوع پاسخ داده‌اند.

اختلاف دیدگاه‌های فلسفی، کلامی، و عرفانی

در فلسفه مشاء، آثار مادی به صورت‌های نوعیه نسبت داده می‌شوند. برای مثال، گرمی آتش یا سیالیت آب به صورت نوعیه‌ای وابسته است که تمایز میان اشیاء را رقم می‌زند. متکلمان، به‌ویژه اشاعره، این آثار را به فاعل مختار الهی (خدا) نسبت می‌دهند و خلق را صرفاً ابزار یا حسنک می‌دانند که فاقد اثر مستقل است. در مقابل، عرفان نظری، با تکیه بر وحدت وجود، همه آثار را ظهورات اسمای الهی می‌داند و هیچ موجودی را دارای نفس‌الامری یا غیریت مستقل از خدا نمی‌شناسد. این دیدگاه، چونان نسیمی تازه، پیچیدگی‌های فلسفی و کلامی را کنار زده و عالم را مظهر فیض الهی معرفی می‌کند.

اختلاف این دیدگاه‌ها، مانند شاخه‌های درختی پراکنده، از تفاوت در مبانی نشأت می‌گیرد. فلسفه بر مفاهیم ماهیت و صورت نوعیه، کلام بر جبرگرایی الهی، و عرفان بر وحدت وجود استوار است. عرفان نظری، با نفی هرگونه استقلال وجودی برای خلق، همه آثار را به خدا نسبت می‌دهد.

درنگ: عرفان نظری، برخلاف فلسفه و کلام، آثار مادی را ظهورات اسمای الهی می‌داند و هیچ موجودی را دارای وجود مستقل یا نفس‌الامری نمی‌شناسد.

نقد مفاهیم سنتی: ماهیت و صورت نوعیه

درس‌گفتار، مفاهیمی چون ماهیت، صورت نوعیه، جوهر، و عرض را به چالش می‌کشد و آن‌ها را صرفاً مفاهیم ذهنی می‌داند که فاقد حقیقت عینی‌اند. در عرفان نظری، آنچه وجود دارد، تعینات ظهوری الهی است که در مراتب مختلف عالم ظاهر می‌شوند. برای مثال، تفاوت میان آب و آتش، نه به دلیل صورت نوعیه، بلکه نتیجه تعینات ظهوری الهی است که در قابل‌های مختلف ظهور می‌یابد.

این دیدگاه، مانند تیغی تیز، مفاهیم کهن فلسفی را می‌زداید و بر این نکته تأکید دارد که عالم، چونان جویباری جاری، تنها ظهورات فیض الهی را به نمایش می‌گذارد. نفی ماهیت و صورت نوعیه، راه را برای فهم وحدت وجود هموار می‌سازد.

نزولات الهی و مراتب وجود

عالم هستی، از ماده تا مدبرات و اسمای الهی، نازله پروردگار است. این نزولات، در مراتب گوناگون (ناسوت، ملکوت، لاهوت) ظهورات متفاوتی دارند. برای مثال، گرمی آتش یا سیالیت آب، ظهورات اسمای الهی در مرتبه ناسوت‌اند. هیچ موجودی، از جسم تا عقل، خارج از این نزولات نیست.

این معرفت، مانند نقشی بر آب، پویایی و وحدت عالم را نشان می‌دهد. همه مراتب، چونان موج‌هایی در اقیانوس الهی، از یک حقیقت واحد سرچشمه می‌گیرند و به آن بازمی‌گردند.

درنگ: عالم، نازله پروردگار است و از ماده تا اسمای الهی، همه ظهورات فیض الهی‌اند که در مراتب مختلف ظاهر می‌شوند.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با طرح پرسش چیستی آثار وجودی، به تبیین دیدگاه عرفانی مبتنی بر وحدت وجود پرداخت. آثار مادی، نه به اجسام و نه به مفارقات، بلکه به اسمای الهی نسبت دارند. نقد مفاهیم سنتی مانند ماهیت و صورت نوعیه، و تأکید بر نزولات الهی، عالم را مظهر فیض پروردگار معرفی کرد. این مباحث، مانند ستارگانی در آسمان معرفت، راه را برای فهم عمیق‌تر وحدت وجود روشن می‌سازند.

بخش دوم: مشاعیت وجود و نقد تفکیک

مشاعیت وجود: خرمن الهی

درس‌گفتار، با تشبیه عالم به خرمنی از گندم، مفهوم مشاعیت وجود را تبیین می‌کند. همه موجودات، مانند دانه‌های این خرمن، مظهر وجود الهی‌اند و هیچ موجودی تفکیکی یا مستقل از خدا نیست. این مشاعیت، مانند جویباری که همه قطراتش از یک سرچشمه‌اند، وحدت باطنی عالم را نشان می‌دهد.

در این دیدگاه، آثار اشیاء (مانند گرمی یا سردی) به همه موجودات نسبت دارند، اما نه به‌صورت تفکیکی. هر موجود، چونان آینه‌ای، ظهور خاصی از اسمای الهی را بازتاب می‌دهد. این تشبیه، مانند کلیدی است که قفل‌های کثرت ظاهری را می‌گشاید و وحدت باطنی را آشکار می‌سازد.

درنگ: مشاعیت وجود، به وحدت باطنی عالم اشاره دارد. همه موجودات، مانند دانه‌های خرمنی الهی، ظهورات اسمای پروردگارند.

نقد دیدگاه تفکیکی

درس‌گفتار، دیدگاه‌هایی را که آثار را صرفاً به اجسام یا مفارقات نسبت می‌دهند، نقد می‌کند. این دیدگاه‌های تفکیکی، مانند دیوارهایی که وحدت عالم را می‌شکنند، به کثرت‌گرایی منجر می‌شوند. در عرفان نظری، آثار، نه صرفاً به اجسام و نه صرفاً به مفارقات، بلکه به خدا نسبت دارند که از طریق تعینات اسمایی در مراتب مختلف ظهور می‌یابند.

این نقد، مانند نسیمی که غبار کثرت را می‌زداید، بر وحدت وجود تأکید دارد. هیچ موجودی، از ماده تا عقل، خارج از ظهورات الهی نیست. تفاوت آثار، نتیجه اختلاف قابل‌ها (مانند آب و آتش) است که خود، مظاهر تعینات الهی‌اند.

مثال آب و آشغال‌ها

درس‌گفتار، با مثالی از آب و آشغال‌هایش، به تبیین وحدت آثار و ذات اشیاء می‌پردازد. آب، با همه آشغال‌ها و ویژگی‌هایش (مانند شوری یا شیرینی)، آب است و این آثار، جزء ذات ظهوری آن‌اند. جداسازی آثار از آب، مانند جدا کردن نور از آینه، بی‌معناست.

این مثال، مانند چراغی در تاریکی، نشان می‌دهد که آثار مادی، تعینات ظهوری‌اند و هیچ استقلال وجودی ندارند. تفاوت میان آب شور و شیرین، نتیجه شرایط محیطی و تعینات الهی است، نه ماهیت مستقل.

درنگ: آثار اشیاء، مانند شوری یا شیرینی آب، جزء ذات ظهوری آن‌هاست و از تعینات الهی نشأت می‌گیرند، نه از ماهیات مستقل.

نقش شرایط محیطی و قابل‌ها

تفاوت آثار در عالم، مانند کوه و دریا، نتیجه شرایط محیطی و اختلاف قابل‌هاست. این شرایط، چونان بستری برای ظهور، تعینات الهی را در مراتب مختلف شکل می‌دهند. برای مثال، آب در شوره‌زار شور می‌شود و در چشمه شیرین، اما این تفاوت، ناشی از تعینات ظهوری است، نه ماهیتی جداگانه.

این دیدگاه، مانند نقشه‌ای حکیمانه، نظام‌مندی عالم را نشان می‌دهد. قابل‌ها، مانند ظروفی هستند که فیض الهی در آن‌ها تجلی می‌یابد، و تفاوت آثار، نتیجه تفاوت این ظروف است.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تبیین مشاعیت وجود، عالم را خرمنی الهی معرفی کرد که همه موجودات در آن سهیم‌اند. نقد دیدگاه‌های تفکیکی، نفی ماهیات مستقل، و تأکید بر نقش قابل‌ها و شرایط محیطی، راه را برای فهم وحدت وجود هموار ساخت. این مباحث، مانند آینه‌ای شفاف، حقیقت ظهوری عالم را به نمایش می‌گذارند.

بخش سوم: پویایی عالم و استعداد موجودات

استعداد موجودات و پویایی عالم

درس‌گفتار، عالم را پویا و تدریجی می‌داند. همه موجودات، از کوه تا دریا، استعداد تبدیل به هر چیزی را دارند. این استعداد، مانند بذری در خاک وجود، امکان ظهور کمالات الهی را فراهم می‌سازد. برای مثال، انسان از طریق عبادت و سلوک می‌تواند به مقامات عالی، مانند مقام موسی کلیم‌الله، دست یابد.

این پویایی، مانند رودی جاری، نشان‌دهنده حرکت مداوم عالم در مسیر کمال است. هیچ موجودی محدود به مرتبه کنونی خود نیست، و همه، قابلیت صعود به مراتب بالاتر را دارند.

درنگ: همه موجودات، استعداد ظهور کمالات الهی را دارند. عالم، چونان رودی پویا، در مسیر صعود به سوی حق جریان دارد.

نقش قابلیت‌ها و تعینات الهی

قابلیت‌ها، نتیجه تعینات الهی‌اند که تفاوت میان موجودات را رقم می‌زنند. برای مثال، فرزندان امیرالمؤمنین (ع) به دلیل تفاوت در قابلیت‌ها، مراتب متفاوتی یافتند. این قابلیت‌ها، مانند رنگ‌هایی در بوم هستی، ظهورات گوناگون اسمای الهی را به نمایش می‌گذارند.

این دیدگاه، مانند چراغی که سایه‌های کثرت را می‌زداید، نشان می‌دهد که تفاوت‌ها، نه از ماهیات مستقل، بلکه از تعینات ظهوری نشأت می‌گیرند. هر فرد، مظهر خاصی از اسمای الهی است که بر اساس قابلیت خود ظهور می‌یابد.

تدریجی بودن عالم

عالم، چونان درختی که به‌تدریج میوه می‌دهد، تدریجی است. آثار و اعمال، در طول زمان و تحت تأثیر عوامل مختلف (مانند پدر، مادر، و محیط) شکل می‌گیرند. این تدریجی بودن، مانند نغمه‌ای هماهنگ، نظام علّی و معلولی عالم را نشان می‌دهد.

هر موجود، مانند زائری در مسیر وجود، تحت تأثیر شرایط و تعینات الهی حرکت می‌کند. این حرکت، مانند رقصی در صفحه هستی، به ظهور کمالات الهی می‌انجامد.

درنگ: عالم، تدریجی است و آثار، تحت تأثیر عوامل متعدد در مراتب مختلف ظهور می‌یابند. این پویایی، نظام علّی عالم را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تأکید بر پویایی عالم و استعداد موجودات، عالم را صحنه‌ای پویا از ظهورات الهی معرفی کرد. قابلیت‌ها، چونان رنگ‌هایی در بوم خلقت، تفاوت‌های ظاهری را رقم می‌زنند، اما همه، مظهر یک حقیقت واحدند. تدریجی بودن عالم، مانند آینه‌ای، نظام حکیمانه الهی را بازتاب می‌دهد.

بخش چهارم: سبب و مباشر و محاکمه الهی

سبب و مباشر در نظام علّی

درس‌گفتار، با مثال قتل، تمایز میان سبب و مباشر را تبیین می‌کند. سبب (مانند کسی که پول داده) اقوی از مباشر (قاتل) است. عالم، مانند صفحه‌ای شطرنج، تحت تأثیر اسباب و مباشرها اداره می‌شود. این اسباب، مانند واسطه‌هایی در زنجیره وجود، ظهورات اراده الهی‌اند.

این دیدگاه، مانند چراغی که مسیر علّیت را روشن می‌کند، نشان می‌دهد که هیچ اثری بدون سبب و مباشر پدید نمی‌آید. اما حقیقت این آثار، به اراده الهی بازمی‌گردد.

درنگ: در نظام علّی عالم، سبب اقوی از مباشر است، اما هر دو، مظهر اراده الهی‌اند که در مراتب مختلف ظهور می‌یابد.

نقد دیدگاه متکلمان

متکلمان اشعری، آثار را صرفاً به فاعل مختار الهی نسبت می‌دهند و خلق را فاقد اثر می‌دانند. درس‌گفتار، این دیدگاه را نقد می‌کند: اگر خلق هیچ است، چرا مسئول اعمالش است؟ خلق، مانند آینه‌ای که نور را بازتاب می‌دهد، مظهر اسمای الهی است و نقشی تنزیلی در آثار دارد.

این نقد، مانند تیغی که پرده‌های جهل را می‌درد، بر مسئولیت‌پذیری خلق تأکید دارد. خلق، هرچند مظهر است، اما در چارچوب اراده الهی مسئول اعمال خویش است.

عالم حشر و محاکمه جمعی

عالم قیامت، عالم حشر است، جایی که همه موجودات، از خدا تا خلق، به‌صورت جمعی محاکمه می‌شوند. این محاکمه، مانند نمایشی عظیم، حقیقت اعمال را آشکار می‌سازد. ﴿وَٱللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَ ٱلْعِبَادِ﴾ (: «و خداوند میان بندگانش داوری می‌کند»، سوره زمر، آیه ۴۶) این حقیقت را تأیید می‌کند.

در قیامت، هیچ موجودی به‌تنهایی محاکمه نمی‌شود. مانند دانه‌های خرمن، همه موجودات در ارتباط با یکدیگر و با خدا داوری می‌شوند. این دیدگاه، مانند آینه‌ای، وحدت و مشاعیت عالم را نشان می‌دهد.

درنگ: عالم قیامت، عالم حشر جمعی است که در آن، همه موجودات در ارتباط با یکدیگر و با خدا محاکمه می‌شوند.

محاکمه الهی و حکمت بی‌تردید

محاکمه الهی، فراتر از فهم انسانی و مبتنی بر حکمت و علم ازلی است. خدا، چونان قاضی‌ای حکیم، بدون تردید و تأمل میان بندگانش داوری می‌کند. ﴿وَلَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي ٱلْأَرْضِ وَلَا فِي ٱلسَّمَاءِ﴾ (: «و هیچ‌چیز، حتی به وزن ذره‌ای، در زمین و آسمان از او پنهان نیست»، سوره سبأ، آیه ۳) این علم بی‌کران را تأیید می‌کند.

این محاکمه، مانند نوری که تاریکی‌ها را می‌زداید، عدالت و حکمت الهی را آشکار می‌سازد. هیچ جزئی از عالم، از دایره علم و حکمت الهی خارج نیست.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با تبیین نظام علّی عالم، نقش سبب و مباشر را روشن ساخت. نقد دیدگاه متکلمان، تأکید بر مسئولیت‌پذیری خلق، و تبیین عالم حشر، مانند ستارگانی در آسمان معرفت، حقیقت وحدت و عدالت الهی را نشان می‌دهند. محاکمه الهی، چونان آینه‌ای، نظام‌مندی و حکمت عالم را بازتاب می‌دهد.

بخش پنجم: وحدت وجود و تجلی احدی

مثال کلاه‌ها: وحدت در کثرت

درس‌گفتار، با مثال ده کلاه بر یک سر و یک کلاه بر ده سر، به تبیین وحدت و کثرت می‌پردازد. آثار، مانند کلاهی واحد، به همه موجودات نسبت دارند، اما این نسبت، مشاع است، نه تفکیکی. این مثال، مانند آینه‌ای شفاف، نشان می‌دهد که کثرت ظاهری، مانع وحدت باطنی نیست.

خدا، مانند نقاشی که با یک قلم‌مو بوم عالم را رنگ‌آمیزی می‌کند، آثار را در همه موجودات ظهور می‌دهد. این ظهور، مانند نوری که در آینه‌های گوناگون بازتاب می‌یابد، در مراتب مختلف ظاهر می‌شود.

درنگ: آثار الهی، مانند کلاهی واحد، به‌صورت مشاع در همه موجودات ظهور می‌یابند و کثرت ظاهری، مانع وحدت باطنی نیست.

فاعل مختار الهی

خدا، فاعل مختاری است که با حکمت و بدون تردید عمل می‌کند. آثار، از طریق وسائط و شروط (مانند عقول و اسما) در عالم ظهور می‌یابند. این وسائط، مانند پل‌هایی میان حق و خلق، اراده الهی را به مراتب نازل منتقل می‌کنند.

این دیدگاه، مانند چراغی که مسیر حکمت الهی را روشن می‌کند، نشان می‌دهد که همه آثار، جلوه‌های اراده حکیمانه پروردگارند. ﴿وَلَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي ٱلْأَرْضِ وَلَا فِي ٱلسَّمَاءِ﴾ (: «و هیچ‌چیز، حتی به وزن ذره‌ای، در زمین و آسمان از او پنهان نیست»، سوره سبأ، آیه ۳) این حقیقت را تأیید می‌کند.

تجلی احدی و تعینات اسمایی

حقیقت آثار، تجلی احدی جمع الهی است که در مراتب مختلف با تعینات اسمایی ظهور می‌یابد. هر اسم الهی، مانند رنگی در طیف نور، تعینی خاص ایجاد می‌کند. اگر کسی صورت نوعیه را به اسمای الهی نسبت دهد، اشکالی ندارد، اما این اصطلاح دقیق نیست، زیرا صورت نوعیه، ظهور تنزیلی اسم الهی است.

این معرفت، مانند کلیدی که قفل‌های هستی را می‌گشاید، نشان می‌دهد که همه آثار، از تجلی احدی نشأت می‌گیرند و به خدا استناد دارند. تفاوت میان آثار، نتیجه تعینات اسمایی است که در مراتب گوناگون ظاهر می‌شوند.

درنگ: حقیقت آثار، تجلی احدی جمع الهی است که با تعینات اسمایی در مراتب مختلف ظهور می‌یابد.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با تبیین وحدت وجود و تجلی احدی، عالم را صحنه ظهورات الهی معرفی کرد. مثال کلاه‌ها، نقش فاعل مختار الهی، و تعینات اسمایی، مانند نغمه‌هایی هماهنگ، وحدت باطنی و پویایی عالم را به نمایش گذاشتند. این مباحث، مانند آینه‌ای، حقیقت ظهوری عالم را بازتاب می‌دهند.

خاتمه

این اثر، با استخراج و بازنویسی درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۱۲۸ «مصباح الانس»، به کاوشی عمیق در عرفان نظری پرداخت. محور بحث، چیستی آثار وجودی بود که در چارچوب وحدت وجود تبیین شد. نقد مفاهیم سنتی مانند ماهیت و صورت نوعیه، تأکید بر مشاعیت وجود، و تبیین پویایی عالم و محاکمه الهی، از دستاوردهای این اثر است. عالم، مانند خرمنی الهی، مظهر ظهورات اسمای پروردگار است که در مراتب مختلف ظاهر می‌شود. این تأملات، مانند ستارگانی در آسمان معرفت، راه را برای پژوهشگران و عالمان الهیات روشن می‌سازند.

تشبیهات و استعارات، مانند گل‌هایی در باغ معرفت، مفاهیم پیچیده را برای مخاطبان فرهیخته روشن ساختند. تأکید بر وحدت وجود، نفی کثرت‌گرایی، و توجه به ظهوری بودن عالم، پیام‌های اصلی این اثرند که پویایی علوم دینی را تضمین می‌کنند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار، آثار موجودات در عالم هستی به چه چیزی نسبت داده می‌شود؟

2. بر اساس درسگفتار، چرا فیلسوفان و متکلمان در مورد آثار اشیاء دچار اختلاف شده‌اند؟

3. درسگفتار چه دیدگاهی را در مورد ماهیت و صور نوعیه ارائه می‌دهد؟

4. طبق درسگفتار، تفاوت آثار (مانند گرمی و سردی) به چه چیزی وابسته است؟

5. بر اساس درسگفتار، رابطه بین خدا و عالم چگونه توصیف می‌شود؟

6. درسگفتار بیان می‌کند که همه آثار عالم از اسمای الهی سرچشمه می‌گیرند.

7. طبق درسگفتار، صور نوعیه و ماهیت اشیاء وجود واقعی دارند و مستقل از خدا هستند.

8. درسگفتار معتقد است که عالم هستی به صورت مشاعی عمل می‌کند و همه چیز به خدا وابسته است.

9. بر اساس درسگفتار، خدا در خلق عالم متعین می‌شود و از حالت مطلق خارج می‌گردد.

10. درسگفتار تأکید دارد که تفاوت آثار اشیاء به دلیل تفاوت در قابل‌ها و پذیرش آن‌هاست.

11. طبق درسگفتار، چرا عالم هستی فاقد ماهیت و صور نوعیه واقعی توصیف شده است؟

12. منظور درسگفتار از 'مشاعی بودن' عالم چیست؟

13. چرا درسگفتار آثار را نه صرفاً به ماده و نه صرفاً به مفارق نسبت می‌دهد؟

14. درسگفتار چگونه تفاوت آثار (مانند گرمی آب و حرارت آتش) را توضیح می‌دهد؟

15. طبق درسگفتار، رابطه خدا و عالم از منظر حقیقت و ظهور چگونه است؟

پاسخنامه

1. اسمای الهی به عنوان ظهورات

2. چون در مورد منشأ آثار (ماده یا مفارق) توافق نداشتند

3. ماهیت و صور نوعیه مفاهیم ذهنی‌اند و وجود واقعی ندارند

4. اختلاف در قابل‌ها و نوع پذیرش آن‌ها

5. خدا حقیقت آثار را دارد و عالم ظهور آن‌ها را

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. چون همه چیز تعینات و ظهورات الهی است و ماهیت و صور نوعیه صرفاً مفاهیم ذهنی‌اند.

12. مشاعی بودن یعنی همه موجودات ظهورات الهی‌اند و هیچ چیز به طور تفکیکی مستقل از خدا نیست.

13. چون آثار در حقیقت از اسمای الهی سرچشمه می‌گیرند و ماده و مفارق تنها مظهر آن‌اند.

14. تفاوت آثار به دلیل اختلاف در قابل‌ها و نوع پذیرش آن‌ها در مراتب ظهور است.

15. خدا حقیقت آثار را دارد و عالم ظهور و تنزیل آن آثار را داراست.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده