در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 137

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۳۷)

دیباچه

کتاب پیش‌رو، با الهام از درس‌گفتارهای عمیق و عرفانی آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه‌ای به شماره ۱۳۷ (مورخ ۹ مهر ۱۳۹۰)، به تبیین مراتب تأثیر و تأثر در چارچوب عرفان نظری و فلسفه اسلامی می‌پردازد

بخش نخست: مراتب تأثیر و تأثر در عرفان نظری

مقدمه‌ای بر مفهوم تأثیر و تأثر

بحث مراتب تأثیر و تأثر، یکی از بنیادی‌ترین مباحث عرفان نظری است که به رابطه میان فاعل، مفعول، و ذات الهی در فرایند خلق و فعل می‌پردازد. این بحث، با سرآغازی معنوی و ذکر مبارک ﴿بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ﴾ (: به نام خداوند بخشنده مهربان، سوره فاتحه، آیه ۱)، چارچوبی رحمانی برای تأمل در اسما و صفات الهی فراهم می‌آورد. تأثیر، به‌منزله کنشی است که از فاعل به مفعول منتقل می‌شود، اما تأثر، حالتی است که در فاعل یا مفعول پدید می‌آید. این درس‌گفتار، با تمثیلاتی چون شکستن کوزه یا دعوا، به تبیین این دوسویگی می‌پردازد و نشان می‌دهد که فاعل، پیش از تأثیر بر مفعول، خود دستخوش تحول درونی می‌شود، گویی پیش از زدن مشتی بر دیگری، خویشتن را در آتشی از خشم یا اضطراب می‌سوزاند.

درنگ: مراتب تأثیر و تأثر، به دو عنوان تقسیم می‌شوند: تأثر در مفعول (نتیجه فعل) و تأثر در فاعل (تحول پیش از فعل). این تمایز، ریشه در روان‌شناسی عرفانی دارد و نشان‌دهنده خودآگاهی فاعل در فرایند کنش است.

تمایز تأثر در فاعل و مفعول

در فرایند تأثیر، دو عنوان برجسته‌اند: تأثر در مفعول و تأثر در فاعل. تأثر در مفعول، نتیجه مستقیم فعل است، مانند کوزه‌ای که شکسته می‌شود و می‌فرماید: «کسرت الکوز فانکسر» (کوزه را شکستم، پس شکسته شد). اما تأثر در فاعل، پیش از فعل رخ می‌دهد، گویی فاعل، پیش از آنکه کوزه را بشکند، در خویشتن اراده‌ای می‌جوشاند که او را متأثر می‌سازد. این تأثر، به‌منزله آتشی است که پیش از سوختن دیگری، در دل فاعل شعله‌ور می‌شود. مثالی روان‌شناختی در این باب، دعواست: انسان پیش از آنکه دیگری را با خشم متأثر کند، خود در گردابی از اضطراب و آشوب درونی گرفتار می‌آید. این تأثر، به اراده و نیت فاعل وابسته است و پیش از هر کنش بیرونی، در نفس او رخ می‌نماید.

تحلیل روان‌شناختی تأثر در فاعل

تأثر در فاعل، به تحولات درونی پیش از فعل اشاره دارد. به‌تعبیر درس‌گفتار، انسانی که قصد دعوا دارد، پیش از زدن سیلی بر دیگری، خود را در آتشی از خشم می‌سوزاند. این حالت، گویی ژستی است که فاعل برای کنش آماده می‌کند: دورخیزی برای اراده، عزمی برای فعل، و تأثیری که نخست بر خویشتن وارد می‌شود. این دیدگاه، ریشه در روان‌شناسی عرفانی دارد که اراده را نه‌تنها مقدمه فعل، بلکه عاملی برای تحول نفس می‌داند. فاعل، با هر نیت، خود را می‌سازد یا تخریب می‌کند، پیش از آنکه بر جهان بیرون اثر گذارد.

نقد حسادت و ظلم به‌منزله تأثر در فاعل

حسادت و ظلم، از مصادیق بارز تأثر در فاعل‌اند. حسود، پیش از آنکه دیگری را متأثر سازد، دل خویش را چون آجری سخت و سرد می‌کند. ظالم نیز، پیش از آزار مظلوم، نفس خود را در چاه تاریکی از اضطراب و گناه فرو می‌برد. درس‌گفتار، با تمثیلی زیبا، می‌فرماید: «حسود لا یسود» (حسود به سعادت نمی‌رسد)، زیرا پیش از آنکه نان دیگری را آجر کند، دل خویش را به سنگ بدل کرده است. این تأثر، نه‌تنها به زیان فاعل است، بلکه ریشه در ناآگاهی او از تأثیرات درونی کنش‌هایش دارد.

تحلیل اخلاقی تأثر در حسادت و ظلم

در اخلاق اسلامی، حسادت و ظلم، به دلیل تأثیر منفی بر نفس، مذموم‌اند. حسود، با گره زدن دل خویش به کینه، پیش از هر آسیب به دیگری، خود را در رنجی بی‌پایان گرفتار می‌کند. ظالم نیز، با آزار مظلوم، نخست خویشتن را از رحمت الهی محروم می‌سازد. این دیدگاه، با روان‌شناسی مدرن هم‌خوانی دارد که اضطراب و خشم را پیامدهای روانی رفتارهای منفی می‌داند. درس‌گفتار، با این تحلیل، به ضرورت خودسازی و کنترل نفس تأکید می‌ورزد.

توصیه‌های دینی و حفظ نفس فاعل

توصیه‌های دینی، چون پرهیز از خشم و مهربانی، نه‌تنها برای خیر دیگران، بلکه برای حفظ سلامت نفس فاعل‌اند. درس‌گفتار، با بیانی شیوا، می‌فرماید که خداوند، با امر به بخشش و مهربانی، به فکر نجات فاعل از تأثرات منفی است. انسان، با خشم، نخست خود را در آتشی از اضطراب می‌سوزاند، حتی اگر دیگری از این آتش در امان ماند. این توصیه‌ها، چون نوری در تاریکی، راه را به‌سوی آرامش نفس می‌گشایند و فاعل را از خودآزاری بازمی‌دارند.

درنگ: توصیه‌های دینی، مانند پرهیز از خشم و امر به مهربانی، به حفظ سلامت روانی و معنوی فاعل کمک می‌کنند. تأثر در فاعل، پیش از تأثیر بر مفعول، اولویت دارد و خودسازی، مقدم بر هر کنش بیرونی است.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، به تبیین مراتب تأثیر و تأثر در عرفان نظری پرداخت. تأثر در فاعل، پیش از فعل رخ می‌دهد و به تحولات درونی، چون اراده و نیت، وابسته است. تأثر در مفعول، نتیجه فعل است و به تأثیر بیرونی کنش اشاره دارد. حسادت و ظلم، به‌عنوان مصادیق تأثر منفی در فاعل، نفس را پیش از دیگری تخریب می‌کنند. توصیه‌های دینی، با تأکید بر خودسازی، فاعل را از این آسیب‌ها حفظ می‌کنند. این مفاهیم، با تمثیلاتی چون شکستن کوزه و دعوا، به زیبایی تبیین شدند و چارچوبی عرفانی-فلسفی برای فهم رابطه فاعل و مفعول فراهم آوردند.

بخش دوم: وزان‌های خلقی و حقی در تأثرات

تمایز وزان خلقی و حقی

درس‌گفتار، تأثرات را در دو وزان بررسی می‌کند: وزان خلقی و وزان حقی. وزان خلقی، به تأثرات انسانی اشاره دارد که با تصور، عزم، و اراده همراه است. انسان، با خیال و ذهن، کنشی را سامان می‌دهد و خود را متأثر می‌سازد. اما وزان حقی، به تأثرات الهی مربوط است. پرسش بنیادین اینجاست: خداوند، که از عوارض و تغییر مبراست، چگونه متأثر می‌شود؟ این پرسش، به چگونگی ظهور اسما و صفات الهی در خلق می‌پردازد، گویی رحمت و قهاریت، چون دو روی یک سکه، در ذات حق جلوه‌گرند.

تحلیل وزان خلقی

در وزان خلقی، انسان با قوای درونی، چون ذهن و خیال، کنشی را آغاز می‌کند. این فرایند، با تصور آغاز می‌شود، با عزم قوت می‌گیرد، و با اراده به فعل می‌رسد. درس‌گفتار، این فرایند را به آماده‌سازی فاعل برای کنش تشبیه می‌کند: گویی انسانی که قصد دعوا دارد، پیش از زدن دیگری، خود را با خشم و اضطراب آماده می‌سازد. این تأثر، به قوای نفسانی انسان وابسته است و در روان‌شناسی عرفانی، به‌عنوان مرحله‌ای از خودآگاهی بررسی می‌شود.

تحلیل وزان حقی

در وزان حقی، تأثرات الهی، ازلی و غیرطاری‌اند. خداوند، که از عوارض و تغییر مبراست، با ظهور اسمای خویش، عالم را خلق می‌کند. درس‌گفتار، با اشاره به اسمایی چون «قاصم الجبارین» (شکست‌دهنده ستمگران) و «رحمة للعالمین» (رحمت برای جهانیان)، نشان می‌دهد که تأثرات الهی، به معنای خشم یا تغییر بشری نیست، بلکه جلوه‌ای از اسمای حق است. این تأثرات، چون نوری که از خورشید ساطع می‌شود، بدون تغییر در ذات، در عالم خلق ظهور می‌یابند.

درنگ: تأثرات الهی، ازلی و غیرطاری‌اند و به ظهور اسمای حق، چون رحمت و قهاریت، وابسته‌اند. این تأثرات، به معنای تغییر در ذات الهی نیست، بلکه جلوه‌ای از اسمای الهی در عالم خلق است.

آیات قرآن کریم و تأثرات الهی

درس‌گفتار، با استناد به آیات قرآن کریم، تأثرات الهی را تبیین می‌کند. یکی از این آیات، خطاب به پیامبر اکرم (ص) است که می‌فرماید: اگر تندخو و سخت‌دل باشی، مردم از تو پراکنده می‌شوند. این آیه، به تأثیر رفتار فاعل (پیامبر) بر مفعول (مردم) اشاره دارد و نشان می‌دهد که خداوند، با توصیه به مهربانی، به حفظ رابطه میان فاعل و مفعول تأکید می‌ورزد.

﴿لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ﴾
: «اگر تندخو و سخت‌دل بودی، قطعاً از پیرامونت پراکنده می‌شدند» (سوره آل‌عمران، آیه ۱۵۹)

تحلیل آیه

این آیه، به ضرورت اعتدال در رفتار فاعل تأکید دارد. پیامبر (ص)، به‌عنوان فاعل، با مهربانی و نرم‌خویی، مفعول (مردم) را به‌سوی خویش جذب می‌کند. تأثر در فاعل، به شکل اراده مهربانی، پیش از تأثیر بر مفعول شکل می‌گیرد. این دیدگاه، در عرفان، به هماهنگی میان فاعل و مفعول در نظام الهی اشاره دارد.

نفرین الهی و سوره مسد

درس‌گفتار، با اشاره به سوره مسد، نفرین الهی بر ابولهب و همسرش را نمونه‌ای از تأثر الهی می‌داند. این نفرین، ظهور اسم قهار است که به اجرای عدالت الهی منجر می‌شود.

﴿تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ ۝ مَا أَغْنَىٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ ۝ سَيَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ۝ وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ۝ فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ﴾
: «بریده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او. مالش و آنچه به دست آورد، او را بی‌نیاز نکرد. به‌زودی در آتشی شعله‌ور درآید. و [نیز] همسرش، هیزم‌کش [آتش]، که در گردنش ریسمانی از لیف خرماست» (سوره مسد، آیات ۱-۵)

تحلیل سوره مسد

نفرین الهی، به معنای خشم بشری نیست، بلکه اجرای عدالت در نظام خلقت است. ابولهب و همسرش، با دشمنی با پیامبر (ص)، خود را از رحمت الهی محروم کردند. این نفرین، گویی آیینه‌ای است که عاقبت کفر را به کافر نشان می‌دهد. در عرفان، این تأثر الهی، به ظهور اسم قهار و جدایی ظلمت از نور اشاره دارد.

اخراج شیطان و تأثر الهی

درس‌گفتار، اخراج شیطان را با اخراج فرزندان از خانه مقایسه می‌کند. خداوند به شیطان فرمود: ﴿إِنَّكَ رَجِيمٌ﴾ (: تو رانده‌شده‌ای، سوره حجر، آیه ۳۴). این اخراج، ظهور اسم راجم است که به جدایی خیر از شر در نظام خلقت منجر می‌شود.

تحلیل اخراج شیطان

اخراج شیطان، به حکمت الهی بازمی‌گردد که برای امتحان بشر ضروری بود. درس‌گفتار، با تمثیلی اجتماعی، اخراج فرزندان را نقد می‌کند و می‌پرسد: چرا خداوند شیطان را اخراج کرد؟ این پرسش، به تأثیرات منفی اخراج در جامعه اشاره دارد، اما در نظام الهی، اخراج شیطان، به نظم خلقت و جدایی نور از ظلمت منجر شد. این تأثر، گویی شمشیری است که خیر را از شر جدا می‌کند.

درنگ: اخراج شیطان، ظهور اسم راجم است که به جدایی خیر از شر در نظام خلقت منجر می‌شود. این تأثر الهی، به حکمت الهی برای امتحان بشر وابسته است.

رحمت و قهاریت در تأثرات الهی

درس‌گفتار، به تناقض ظاهری میان رحمت (﴿بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ﴾) و نفرین (﴿تَبَّتْ﴾) اشاره می‌کند. حتی در نفرین، رحمت الهی حضور دارد، زیرا نظام کلی خلق، رحمانی است. رحمت و قهاریت، دو جلوه از ذات واحدند، گویی خورشیدی که هم نور می‌پراکند و هم سایه می‌آفریند.

تحلیل رحمت و قهاریت

در عرفان، همه افعال الهی، در نهایت به خیر و رحمت منتهی می‌شوند. نفرین، به معنای قطع رحمت از کافر است، اما این قطع، خود بخشی از نظام رحمانی است که عدالت را برقرار می‌کند. درس‌گفتار، با این تحلیل، به وحدت اسمای الهی تأکید می‌ورزد و نشان می‌دهد که رحمت و قهاریت، دو روی یک حقیقت‌اند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، به بررسی وزان‌های خلقی و حقی در تأثرات پرداخت. وزان خلقی، به تأثرات انسانی با قوای نفسانی وابسته است، در حالی‌که وزان حقی، به تأثرات ازلی الهی اشاره دارد. آیات قرآن کریم، چون آیه ۱۵۹ سوره آل‌عمران و سوره مسد، تأثرات الهی را تبیین کردند. اخراج شیطان، به‌عنوان ظهور اسم راجم، و تناقض ظاهری رحمت و قهاریت، به وحدت اسمای الهی اشاره دارند. این بخش، با تمثیلات و تحلیل‌های عرفانی، چارچوبی جامع برای فهم تأثرات الهی ارائه داد.

بخش سوم: مراتب چهارگانه تأثیر و تأثر

مقدمه‌ای بر مراتب تأثیر

درس‌گفتار، مراتب تأثیر را به چهار مرتبه تقسیم می‌کند: تأثر در نفس مؤثر، تأثر در ذهن و خیال، تأثر در حس، و تأثر جامع. این مراتب، مراحل فرایند تأثیر در فاعل را نشان می‌دهند و به سلسله‌مراتب وجودی انسان در عرفان اشاره دارند. هر مرتبه، گویی پله‌ای است که فاعل را از نیت به فعل می‌رساند، مانند رودی که از چشمه‌ای کوچک به دریایی عظیم می‌پیوندد.

مرتبه نخست: تأثر در نفس مؤثر

تأثر در نفس مؤثر، به تصور مطلق و روحی اشاره دارد که لبّی و باطنی است. این تأثر، گویی جرقه‌ای است که در دل فاعل زده می‌شود و او را به کنش وامی‌دارد. درس‌گفتار، این مرتبه را به تمایلات ذاتی انسان تشبیه می‌کند که بدون واسطه قوای بدنی، در نفس شکل می‌گیرد.

تحلیل تأثر در نفس

تأثر در نفس، به گرایش‌های فطری انسان، چون محبت یا دشمنی، وابسته است. این گرایش‌ها، گویی بذری‌اند که در خاک وجود کاشته می‌شوند و با اراده، به نهالی از کنش بدل می‌گردند. در عرفان، این مرتبه، به ارتباط وجودی انسان با حق اشاره دارد که در باطن او جریان دارد.

مرتبه دوم: تأثر در ذهن و خیال

تأثر در ذهن و خیال، به قوای ادراکی انسان مربوط است. ذهن، محل معانی مجرد، چون محبت، و خیال، محل تصاویر مادی، چون خرما یا عسل، است. درس‌گفتار، با تمثیلی زیبا، ذهن را به آسمانی می‌ماند که معانی را در خود جای می‌دهد و خیال را به زمینی که اشکال را می‌پرورد.

تحلیل ذهن و خیال

در فلسفه اسلامی، قوه عاقله، به معانی انتزاعی می‌پردازد، در حالی‌که قوه خیالیه، تصاویر حسی را پردازش می‌کند. درس‌گفتار، با تمایز میان ذهن و خیال، به دو جنبه ادراکی انسان تأکید می‌ورزد. انسان و حیوان، دارای ذهن و خیال‌اند، اما جمادات، چون سنگ، فاقد این قوا هستند. این تمایز، به پیچیدگی وجود انسانی در فرایند تأثیر اشاره دارد.

درنگ: ذهن، محل معانی مجرد، و خیال، محل تصاویر مادی است. این تمایز، به دو قوه ادراکی انسان اشاره دارد که در فرایند تأثیر فعال می‌شوند.

مرتبه سوم: تأثر در حس

تأثر در حس، به فعال شدن قوای جسمانی، چون تحریک عضلات، وابسته است. درس‌گفتار، این مرتبه را به حالتی تشبیه می‌کند که انسان، پس از عزم، حس خود را به کار می‌گیرد، مانند تشنه‌ای که با اراده، به‌سوی آب حرکت می‌کند.

تحلیل تأثر در حس

تأثر حسی، نتیجه هماهنگی میان ذهن و اراده است. در روان‌شناسی عرفانی، حس، مرحله نهایی فرایند تأثیر است که به حرکت جسمانی منجر می‌شود. درس‌گفتار، با مثالی از تشنگی، نشان می‌دهد که حس، گاه با تصور همراه است و گاه بدون آن، مانند تشنه‌ای که بی‌خیال آب خوردن است.

مرتبه چهارم: تأثر جامع

تأثر جامع، ترکیبی از سه مرتبه پیشین (نفس، ذهن، حس) است که به فعل کامل منجر می‌شود. درس‌گفتار، این مرتبه را به حالتی تشبیه می‌کند که انسان، با هماهنگی کامل وجودی، کنشی را به انجام می‌رساند، مانند تشنه‌ای که با تصور، عزم، و حس، آب می‌نوشد.

تحلیل تأثر جامع

تأثر جامع، هماهنگی کامل مراتب وجودی فاعل است. در عرفان، فعل کامل، نتیجه این هماهنگی است که انسان را به کمال کنش می‌رساند. درس‌گفتار، با این تحلیل، به اهمیت وحدت وجودی در فرایند تأثیر تأکید می‌ورزد.

تسبيح موجودات و حس در جمادات

درس‌گفتار، به تسبيح همه موجودات اشاره می‌کند و می‌فرماید که حتی سنگ‌ها حس دارند، زیرا تسبيح می‌کنند. این دیدگاه، به حضور حیات معنوی در همه مخلوقات اشاره دارد.

﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ﴾
: «آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است برای خدا تسبیح می‌گویند» (سوره حشر، آیه ۱)

تحلیل تسبيح موجودات

تسبيح، نشانه حیات معنوی موجودات است که حتی در جمادات ظهور می‌یابد. درس‌گفتار، با این دیدگاه، به وحدت وجودی عالم اشاره دارد که همه مخلوقات، در مراتب مختلف، به تسبیح حق مشغول‌اند. این تأثر، گویی نغمه‌ای است که از هر ذره عالم به‌سوی حق برمی‌خیزد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، به تبیین مراتب چهارگانه تأثیر و تأثر پرداخت. تأثر در نفس، ذهن، حس، و جامع، مراحل فرایند تأثیر را نشان می‌دهند که به سلسله‌مراتب وجودی انسان وابسته‌اند. تسبيح موجودات، به حضور حیات معنوی در همه مخلوقات اشاره دارد. این بخش، با تمثیلات و تحلیل‌های عرفانی، چارچوبی جامع برای فهم مراتب تأثیر ارائه داد و نشان داد که چگونه انسان، با هماهنگی وجودی، به فعل کامل می‌رسد.

بخش چهارم: تأثرات طاری و غیرطاری

تمایز تأثر طاری و غیرطاری

درس‌گفتار، تأثر را به دو نوع طاری و غیرطاری تقسیم می‌کند. تأثر طاری، ناشی از عوامل خارجی است و به انسان وابسته است، مانند خشم ناگهانی یا محبت عارضی. تأثر غیرطاری، ازلی و در ذات الهی است، زیرا خداوند از عوارض و تغییر مبراست.

تحلیل تأثر طاری

تأثر طاری، به تأثیرپذیری انسان از عوامل محیطی اشاره دارد. درس‌گفتار، با مثالی از خشم ناگهانی، نشان می‌دهد که انسان، گاه با یک محرک بیرونی، متأثر می‌شود. این تأثر، گویی موجی است که با وزش باد محیط به حرکت درمی‌آید.

تحلیل تأثر غیرطاری

تأثر غیرطاری، به تأثرات ازلی الهی وابسته است. خداوند، بدون عوارض و تغییر، با ظهور اسمای خویش، عالم را خلق می‌کند. درس‌گفتار، با اشاره به خلق «بغیر رویة» (بدون فکر بشری)، نشان می‌دهد که تأثرات الهی، ازلی و مستقل از عوارض‌اند.

درنگ: تأثر طاری، به انسان و تأثیرپذیری از عوارض وابسته است، در حالی‌که تأثر غیرطاری، ازلی و در ذات الهی است. خلق الهی، بدون فکر بشری و با ظهور اسما انجام می‌شود.

علم الهی ازلی و مراتب تأثر

درس‌گفتار، مراتب چهارگانه تأثر را پس از علم الهی ازلی قرار می‌دهد. همه تأثرات، از علم خدا نشأت می‌گیرند، گویی همه کنش‌ها، در آینه علم الهی منعکس‌اند.

﴿كُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ مُقَدَّرٌ﴾
: «هر چیزی نزد او با اندازه است»

تحلیل علم الهی

علم الهی، مبدأ همه تأثرات است. مراتب تأثیر، ظهور این علم در عالم خلق‌اند. درس‌گفتار، با این تحلیل، به وحدت وجودی عالم و وابستگی همه کنش‌ها به علم الهی تأکید می‌ورزد.

اولیاء و هماهنگی با ازلیت

درس‌گفتار، اولیاء را تابع ازلیت حق می‌داند. آن‌ها، با تسلیم به اراده الهی، از محدودیت‌های تأثرات طاری آزادند و به تأثر جامع می‌رسند، گویی با نسیم الهی، به‌سوی کمال وجودی در حرکت‌اند.

تحلیل اولیاء

اولیاء، با هماهنگی با نظام ازلی حق، به فعل کامل می‌رسند. درس‌گفتار، با تمثیلی از تسلیم، آن‌ها را به کسانی تشبیه می‌کند که «هر چه بادا باد» به اراده حق راضی‌اند. این تسلیم، گویی کلیدی است که قفل محدودیت‌های نفسانی را می‌گشاید.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، به تمایز تأثر طاری و غیرطاری پرداخت. تأثر طاری، به انسان و عوارض محیطی وابسته است، در حالی‌که تأثر غیرطاری، ازلی و الهی است. علم الهی، مبدأ همه تأثرات است و اولیاء، با تسلیم به ازلیت حق، به کمال می‌رسند. این بخش، با تحلیل‌های عرفانی و تمثیلات، چارچوبی جامع برای فهم تأثرات در انسان و خدا ارائه داد.

بخش پنجم: تصورات انسانی و دشواری متون عرفانی

تصورات انسانی و مراتب تأثر

درس‌گفتار، مراتب تأثر را با تصورات انسانی مقایسه می‌کند. تصور مطلق، لبّی و فطری است و به گرایش‌های باطنی انسان، چون علم یا محبت، وابسته است. این تصورات، گویی چراغی‌اند که مسیر کنش را روشن می‌کنند.

تحلیل تصورات

تصورات فطری، مبنای ادراکات انسانی‌اند. درس‌گفتار، با تمثیلی از گرایش به عتیقه، نشان می‌دهد که انسان، با تصور کلی، به جستجوی جزئیات می‌پردازد. این گرایش، گویی رودی است که از چشمه فطرت به‌سوی دریای کنش جاری می‌شود.

تصور کلی و جزئی

درس‌گفتار، تصور کلی را مبدأ تفاصیل می‌داند. مثلاً، شخصی که دنبال عتیقه است، بدون تصور جزئی، کلی را می‌جوید، مانند کسی که به‌دنبال علم یا محبت است و در جزئیات، آن را می‌یابد.

تحلیل تصور کلی

تصور کلی، گرایش باطنی است که به اقدامات جزئی منجر می‌شود. درس‌گفتار، با مثالی از خرید عتیقه، نشان می‌دهد که انسان، با گرایش کلی، جزئیات را کشف می‌کند. این فرایند، گویی سفری است از کلیات به جزئیات، از باطن به ظاهر.

درنگ: تصور کلی، گرایش باطنی است که مبدأ تفاصیل می‌شود. انسان، با گرایش به کلیات، چون عتیقه یا علم، به جستجوی جزئیات می‌پردازد.

دشواری متون عرفانی

درس‌گفتار، متون عرفانی، چون *فصوص الحکم*، را به دلیل عمق فلسفی و عرفانی، دشوار می‌داند. این دشواری، به پیچیدگی مفاهیم و نیاز به شرح دقیق وابسته است.

تحلیل دشواری متون

متون عرفانی، به دلیل تراکم مفاهیم، نیازمند تخصص‌اند. درس‌گفتار، با اشاره به *فصوص الحکم*، نشان می‌دهد که این متون، گویی کوهی‌اند که تنها با صبر و دانش می‌توان بر قله آن‌ها ایستاد.

نقد حاشیه‌نشینان

درس‌گفتار، حاشیه‌های نادرست، چون حاشیه اشکوری، را نقد می‌کند. این حاشیه‌ها، به دلیل عدم دقت، به سوءفهم متون عرفانی منجر می‌شوند.

تحلیل حاشیه‌ها

حاشیه‌های نادرست، گویی غباری‌اند که چهره حقیقت را می‌پوشانند. درس‌گفتار، با نقد این حاشیه‌ها، به ضرورت شرح دقیق و علمی متون عرفانی تأکید می‌ورزد.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، به تصورات انسانی و دشواری متون عرفانی پرداخت. تصورات فطری، مبنای کنش‌های انسانی‌اند و تصور کلی، به جستجوی جزئیات منجر می‌شود. متون عرفانی، به دلیل عمق و پیچیدگی، نیازمند تخصص‌اند و حاشیه‌های نادرست، به سوءفهم آن‌ها می‌انجامند. این بخش، با تمثیلات و تحلیل‌ها، چارچوبی جامع برای فهم رابطه تصورات و متون عرفانی ارائه داد.

بخش ششم: دعا و نقد عادات فرهنگی

دعا و تأثر درونی

درس‌گفتار، به دعا در همه موقعیت‌ها، حتی در مکان‌های روزمره، اشاره می‌کند. دعا، نشانه فعالیت مستمر مؤمن و تأثر درونی است، گویی نغمه‌ای که در هر حال از دل به‌سوی حق برمی‌خیزد.

تحلیل دعا

دعا، به پیوند دائمی انسان با خدا اشاره دارد. درس‌گفتار، با مثالی از دعا در توالت، نشان می‌دهد که تأثر درونی، حتی در امور روزمره، به تقویت نفس کمک می‌کند. این پیوند، گویی پلی است که انسان را به ساحل حق می‌رساند.

نقد عادات فرهنگی

درس‌گفتار، عادات بی‌منطق، چون دعا خواندن بدون توجه، را نقد می‌کند. این عادات، به تأثر بی‌معنی منجر می‌شوند، مانند رودی که بدون مقصد به سنگ می‌خورد.

تحلیل عادات

نقد عادات، به ضرورت آگاهی در اعمال معنوی تأکید دارد. درس‌گفتار، با این تحلیل، نشان می‌دهد که اعمال بدون شعور، فاقد اثر معنوی‌اند و به عادت مکانیکی بدل می‌گردند.

تشبیه به رسانه

درس‌گفتار، عادات تکراری را به رسانه‌هایی مانند رادیو آوا تشبیه می‌کند که بی‌هدف برنامه پخش می‌کنند. این تکرار، تأثر بی‌معنی است، گویی نغمه‌ای که بدون روح، در فضا پراکنده می‌شود.

تحلیل تشبیه

تشبیه به رسانه، به بی‌معنایی اعمال تکراری اشاره دارد. درس‌گفتار، با این تمثیل، به ضرورت خلاقیت و آگاهی در کنش‌های معنوی تأکید می‌ورزد.

درنگ: دعا، نشانه پیوند دائمی انسان با خداست، اما عادات بی‌معنی، چون تکرار بدون آگاهی، فاقد اثر معنوی‌اند. تأثر باید هدفمند و خلاقانه باشد.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم، به دعا و نقد عادات فرهنگی پرداخت. دعا، به پیوند وجودی انسان با حق اشاره دارد، اما عادات بی‌منطق، به تأثر بی‌معنی منجر می‌شوند. تشبیه به رسانه، به ضرورت آگاهی در اعمال تأکید دارد. این بخش، با تحلیل‌ها و تمثیلات، چارچوبی جامع برای فهم رابطه دعا و عادات ارائه داد.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار، با الهام از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین مراتب تأثیر و تأثر در چارچوب عرفان نظری و فلسفه اسلامی پرداخت. مراتب تأثر، در فاعل و مفعول، خلقی و حقی، و چهارگانه (نفس، ذهن، حس، جامع)، چارچوب اصلی بحث را تشکیل دادند. آیات قرآن کریم، چون آیه ۱۵۹ سوره آل‌عمران و سوره مسد، تأثرات الهی را تبیین کردند. تمثیلات، چون شکستن کوزه، دعوا، و جستجوی عتیقه، مفاهیم را روشن ساختند. نقد عادات بی‌معنی و دشواری متون عرفانی، به ضرورت آگاهی و تخصص تأکید داشت. این اثر، با هماهنگی میان مراتب وجود، ازلی بودن تأثرات الهی، و نقش آگاهی در اعمال، پیامی عمیق و پویا برای پویایی علوم دینی ارائه داد..

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار، مراتب تأثیر چگونه تعریف شده‌اند؟

2. بر اساس درسگفتار، تأثر در فاعل چه زمانی رخ می‌دهد؟

3. درسگفتار چه تفاوتی بین تأثیرات خلقی و حقی قائل است؟

4. طبق درسگفتار، تأثر طاری به چه معناست؟

5. بر اساس درسگفتار، مرتبه پنجم تأثر چیست؟

6. درسگفتار بیان می‌کند که تأثر در فاعل بعد از تأثیر در مفعول رخ می‌دهد.

7. طبق درسگفتار، تأثر طاری در خدا وجود ندارد.

8. درسگفتار معتقد است که سنگ‌ها به دلیل نداشتن ذهن و خیال، نمی‌توانند تأثر داشته باشند.

9. بر اساس درسگفتار، تأثر در ذهن به معانی و در خیال به اشکال مربوط است.

10. درسگفتار بیان می‌کند که تمام تأثرات در انسان و خدا به صورت یکهویی (طاری) رخ می‌دهد.

11. طبق درسگفتار، تفاوت تأثر در فاعل و مفعول چیست؟

12. چرا درسگفتار تأثر طاری را در خدا رد می‌کند؟

13. تفاوت ذهن و خیال در تأثر دوم طبق درسگفتار چیست؟

14. مرتبه جامع تأثر در درسگفتار به چه اشاره دارد؟

15. چرا درسگفتار سنگ را دارای حس می‌داند؟

پاسخنامه

1. مراتب تأثیر شامل چهار یا پنج مرتبه است که شامل تأثیر و تأثر در فاعل و مفعول می‌شود.

2. قبل از تأثیر در مفعول

3. تأثیرات خلقی در انسان و حقی در خدا رخ می‌دهد.

4. تأثری که ناشی از عوامل خارجی یا شرایط خاص است.

5. علم الهی ازلی

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. تأثر در فاعل قبل از فعل و در مفعول بعد از فعل رخ می‌دهد.

12. چون خدا عوارض خارجی ندارد و تأثرات او ذاتی و ازلی است.

13. ذهن به معانی و خیال به اشکال و تصاویر مربوط است.

14. به ترکیب تأثر در نفس، ذهن و حس اشاره دارد.

15. چون همه موجودات به نوعی حس دارند، حتی اگر ما آن را تشخیص ندهیم.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده