در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 156

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۶)

بخش یکم: حقیقت وجودی و عدم جواز قیاس میان موجودات

جهان هستی، چونان آیینه‌ای است که هر موجود در آن، جلوه‌ای از حقیقت خاص خود را به نمایش می‌گذارد. این حقیقت، هر موجود را به گونه‌ای متمایز و منحصربه‌فرد رقم می‌زند. در این راستا، قیاس میان موجودات، به مثابه تلاش برای همسان‌سازی آینه‌های متکثر در یک قالب واحد است که به نقص در فهم حقیقت منجر می‌شود. هر موجود، چونان گوهری است که درخشش آن به اقتضای مرتبه وجودی‌اش تعریف می‌شود، و این مرتبه، کمال او را در ظرف خاص خود متجلی می‌سازد.

درنگ: قیاس میان موجودات جایز نیست، زیرا هر موجود، مظهر حقیقتی خاص و متمایز است که به اسم خاصی از اسماء الهی مستند است. ظهور احکام حقیقت هر موجود در مرتبه وجودی‌اش، برای آن موجود کمال محسوب می‌شود، حتی اگر نسبت به موجود دیگر نقص یا مذمت تلقی شود.

تبیین مفهوم عدم جواز قیاس

قیاس میان موجودات، به معنای نادیده گرفتن تعینات و اقتضائات خاص هر موجود است. هر موجود، چونان شاخه‌ای از درخت وجود، به اسم خاصی از اسماء الهی متصل است. برای مثال، نیش زدن در زنبور عسل کمال است، زیرا این صفت با حقیقت وجودی آن سازگار است، حال آنکه همین صفت در کبوتر نقص محسوب می‌شود. این اصل، ریشه در حکمت الهی دارد که هر موجود را با نظمی خاص و اندازه‌ای معین آفریده است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: كُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ (سوره رعد، آیه ۸؛ : «هر چیزی نزد او به اندازه‌ای است»). این آیه بر نظم و تناسب دقیق در خلقت تأکید می‌کند و هرگونه قیاس را که این تناسب را نادیده گیرد، مردود می‌شمارد.

کمال و نقص در ظرف وجودی

کمال هر موجود، در گرو ظهور احکام حقیقتی است که در مرتبه وجودی‌اش تعریف شده است. این کمال، نسبی است و به اقتضای هر موجود وابسته است. برای نمونه، شجاعت در شیر کمال است، اما همین صفت در آهو نقص محسوب می‌شود، زیرا با حقیقت وجودی آن سازگار نیست. این دیدگاه، بر تفاوت میان مراتب وجودی تأکید دارد و نشان می‌دهد که آنچه در یک موجود کمال است، ممکن است در موجود دیگر نقص باشد. این اصل، انسان را به تأمل در تنوع خلقت و پرهیز از قضاوت‌های سطحی دعوت می‌کند.

نقد غرور انسانی و محدودیت علم بشری

انسان، چونان مسافری است که در مسیر معرفت گام برمی‌دارد، اما غرور ناشی از دانش محدود، او را از ادامه این سفر بازمی‌دارد. کسب علم، اگرچه ارزشمند است، تنها دریچه‌ای به سوی معرفت است، و معرفت نیز خود مقدمه‌ای برای رسیدن به حقیقت. حقیقت، چونان قله‌ای است که تنها با عنایت الهی قابل فتح است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: وَفَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ (سوره یوسف، آیه ۷۶؛ : «و بالای هر صاحب علمی، دانایی است»). این آیه، محدودیت علم بشری را گوشزد می‌کند و انسان را به تواضع در برابر حقیقت فرا می‌خواند.

ناز حق و تفاوت آن با نیازهای مادی

انسان، در فهم احکام ظاهری دین چون نماز و زکات تواناست، اما درک ناز حق، که تجلی لطف و محبت الهی است، برای او دشوار است. خداوند، چونان معشوقی است که نه به نان محتاج است و نه به نماز، بلکه ناز او در جذب لطف و قرب الهی نهفته است. این مفهوم، فراتر از احکام ظاهری، به شهود باطنی اشاره دارد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ (سوره انعام، آیه ۱۰۳؛ : «دیدگان او را درنمی‌یابند و اوست که دیدگان را درمی‌یابد»). این آیه، بر محدودیت ادراک انسانی در برابر حقیقت الهی تأکید دارد.

تواضع معرفتی و پذیرش نادانسته‌ها

انسان باید به این مقام برسد که نادانسته‌ها و نایافته‌هایش بسیار است. این تواضع معرفتی، چونان کلیدی است که درهای حقیقت را به روی او می‌گشاید. پذیرش نادانی، نه نشانه ضعف، بلکه نشانه‌ای از رشد معنوی است. این دیدگاه، با مفهوم عرفانی «جهل مرکب» هم‌خوانی دارد، که در آن انسان نادان خود را دانا می‌پندارد و این پندار، مانع رشد او می‌شود.

بخش دوم: رزق الهی و هندسه خلقت

رزق الهی، چونان بارانی است که به فرمان حکمت الهی بر زمین خلقت فرو می‌ریزد. این رزق، فراتر از محاسبات انسانی، بر اساس هندسه‌ای الهی توزیع می‌شود که عقل بشری از فهم آن عاجز است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ (سوره آل عمران، آیه ۳۷؛ : «به هر که بخواهد بی‌حساب روزی می‌دهد»). این آیه، بر نظمی الهی تأکید دارد که از محدودیت‌های ریاضیات بشری فراتر است.

درنگ: رزق الهی، بر اساس هندسه‌ای الهی توزیع می‌شود که فراتر از محاسبات انسانی است. انسان، به دلیل ضعف در فهم این نظام، گمان می‌کند رزق بغیر حساب به معنای بی‌نظمی است، حال آنکه این رزق، بر اساس حکمت الهی و اقتضائات وجودی هر موجود تنظیم شده است.

ناتوانی انسان در فهم نظام رزق

انسان، به دلیل محدودیت در علوم ریاضی و محاسباتی، از درک نظام رزق الهی ناتوان است. رزق بغیر حساب، نه به معنای بی‌نظمی، بلکه به معنای نظمی است که از فهم بشری فراتر می‌رود. برای مثال، ممکن است نسلی سال‌ها در فقر به سر برد و نسلی دیگر بی‌جهت غنی شود، بدون آنکه انسان دلیل آن را دریابد. این تفاوت‌ها، بخشی از هندسه الهی است که بر اساس اقتضائات وجودی هر موجود تنظیم شده است.

تنوع در رزق و اقتضائات وجودی

رزق هر موجود، چونان لباسی است که بر قامت حقیقت وجودی او دوخته شده است. این تنوع، جلوه‌ای از حکمت الهی است که هر موجود را با رزقی متناسب با مرتبه‌اش بهره‌مند می‌سازد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ (سوره غافر، آیه ۶۴؛ : «و از چیزهای پاکیزه به شما روزی داد»). این آیه، بر تنوع و پاکیزگی رزق الهی تأکید دارد.

نقد نظام آموزشی و علوم پایه

نظام آموزشی کنونی، به دلیل ضعف در علوم پایه مانند ریاضیات، انسان را از فهم عمیق‌تر حقیقت محروم کرده است. ریاضیات، چونان ابزاری است که نظم خلقت را آشکار می‌سازد، اما ضعف در این علم، به محدودیت در درک نظام الهی منجر شده است. اصلاح نظام آموزشی و تقویت علوم پایه، گامی ضروری برای تولید حکمت و فهم حقیقت است.

هندسه الهی و حذف صفرها

در هندسه الهی، محدودیت‌های محاسباتی بشری، چونان صفرهایی هستند که از معادلات الهی حذف می‌شوند. این نظام، بر اساس حکمت الهی عمل می‌کند و مجهولات بشری در آن جایی ندارند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: كُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ (سوره رعد، آیه ۸). این آیه، بر نظم دقیق و حکیمانه الهی تأکید دارد.

ظهور امام زمان (عج) و اصلاح نظام معرفتی

با ظهور امام زمان (عج)، هندسه الهی آشکار شده و محدودیت‌های بشری در فهم حقیقت برطرف می‌شود. حذف صفرها از ریاضیات، نمادی از رفع موانع معرفتی و آشکارسازی نظم الهی است. این اصل، به نقش آن حضرت در اصلاح نظام معرفتی و هدایت خلقت به سوی کمال اشاره دارد.

بخش سوم: کمال و نقص در ظرف الهی

صفات الهی، چونان نورهایی هستند که در ظرف وجودی هر موجود به گونه‌ای متفاوت متجلی می‌شوند. آنچه در انسان نقص تلقی می‌شود، در خداوند کمال است، زیرا حکمت الهی، این صفات را به خیر و کمال تبدیل می‌کند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ (سوره آل عمران، آیه ۵۴؛ : «و [آنان] مکر کردند و خدا مکر کرد و خدا بهترین مکرکنندگان است»).

درنگ: صفاتی که در انسان نقص تلقی می‌شوند، در خداوند کمال‌اند، زیرا حکمت الهی، این صفات را به خیر و کمال تبدیل می‌کند. برای مثال، مکر در خداوند، به دلیل حکمت و کمال ذاتی، خیر است، برخلاف انسان که این صفت در او نقص محسوب می‌شود.

کمال نسبی انبیا و شیاطین

هر موجود، از انبیا تا شیاطین، دارای کمالی نسبی است که بر اساس اقتضای وجودی او تعریف می‌شود. هدايت برای انبیا و شیطنت برای شیاطین، هر یک در ظرف خود کمال‌اند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ (سوره اسراء، آیه ۸۴؛ : «هر کس بر پایه شیوه خود عمل می‌کند»). این آیه، بر تناسب هر موجود با حقیقت وجودی‌اش تأکید دارد.

نقص و کمال در انبیا

انبیا، در مقام انسانی، ممکن است نقص‌هایی داشته باشند که در ظرف الهی به کمال تبدیل می‌شوند. برای مثال، حضرت موسی (ع) در قرآن کریم می‌فرماید: قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي (سوره قصص، آیه ۱۶؛ : «گفت پروردگارا، من به خودم ستم کردم»). این تواضع، نقص ظاهری را به کمال معنوی تبدیل می‌کند.

کمال معصیت در انسان

توانایی معصیت، کمالی است که انسان را از ملائکه متمایز می‌سازد، زیرا ملائکه از این اختیار محروم‌اند. بااین‌حال، فعل معصیت نقص است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (سوره انسان، آیه ۳؛ : «ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاسگزار است یا ناسپاس»). این آیه، بر اختیار انسان در انتخاب مسیر کمال یا نقص تأکید دارد.

خضر و کمال نقص در مقام الهی

حضرت خضر، چونان مظهر حکمت الهی، اعمالی انجام می‌دهد که در ظاهر نقص‌اند، اما در باطن به خیر و کمال منجر می‌شوند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا (سوره کهف، آیه ۶۵؛ : «پس بنده‌ای از بندگان ما را یافتند که به او از جانب خود رحمتی داده بودیم»). این آیه، بر مقام والای خضر و حکمت الهی در اعمال او تأکید دارد.

بخش چهارم: تنوع خلقت و پرهیز از یکنواختی

خداوند، چونان نقاشی چیره‌دست، خلقت را با تنوعی بی‌نهایت آفریده تا از یکنواختی و ملال جلوگیری کند. این تنوع، از انسان‌ها تا حیوانات و گیاهان، جلوه‌ای از حکمت الهی است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: وَخَلَقْنَاكُمْ أَطْوَارًا (سوره نوح، آیه ۱۴؛ : «و شما را به گونه‌های مختلف آفرید»). این آیه، بر تنوع خلقت و حکمت الهی در آن تأکید دارد.

درنگ: خداوند خلقت را با تنوع آفریده تا از تهوع و یکنواختی جلوگیری کند. این تنوع، در تمامی ابعاد زندگی، از عبادت تا خوراک و محیط، مانع ملال و حفظ‌کننده سلامت جسم و روح است.

شعور حیوانات و نقد آزار آن‌ها

حیوانات، چونان مخلوقاتی دارای شعور، گاه از انسان در درک برخی امور پیشی می‌گیرند. آزار آن‌ها، ظلمی است به مخلوقات الهی. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا (سوره هود، آیه ۶؛ : «و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر اینکه روزیش بر خداست»). این آیه، بر ضرورت احترام به حقوق مخلوقات تأکید دارد.

عشق در حیوانات و نقد فقدان محبت در انسان

حیوانات، مانند مرغ عشق، مظهر عشق و محبت‌اند، حال آنکه برخی انسان‌ها از این صفت محروم‌اند. این نقص، ریشه در فقدان تنوع و اصالت وجودی دارد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً (سوره روم، آیه ۲۱؛ : «و میان شما دوستی و مهربانی قرار داد»). این آیه، بر اهمیت محبت در روابط انسانی تأکید دارد.

خطر تقلید کورکورانه

تقلید کورکورانه، چونان زنجیری است که انسان را از اصالت وجودی‌اش محروم می‌کند. هر فرد باید بر اساس اقتضای وجودی خود عمل کند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ (سوره اسراء، آیه ۳۶؛ : «و چیزی را که به آن علم نداری دنبال مکن»).

آزادی در عین انضباط

جامعه‌ای پویا، چونان باغی است که در آن نظم و آزادی در هم تنیده‌اند. محدودیت بیش از حد، استعدادها را سرکوب می‌کند و به نفاق منجر می‌شود. این اصل، بر ضرورت تعادل بین انضباط و آزادی تأکید دارد.

نقد یکنواختی در جامعه دینی

جوامع دینی، به دلیل محدودیت‌های غیرضروری، گاه به نفاق و ریا دچار شده‌اند. تنوع در اعمال دینی، چونان نسیمی است که روح عبادت را تازه می‌کند. برای مثال، خواندن نماز در مکان‌های مختلف، از یکنواختی جلوگیری می‌کند.

مهندسی دین و ضرورت تخصص

دین، چونان بنایی است که به مهندسی دقیق نیاز دارد. فقدان تخصص، به یکنواختی و کاستی منجر شده است. این اصل، بر ضرورت حضور متخصصان دینی برای ایجاد تنوع و جذابیت در اعمال دینی تأکید دارد.

نقد حذف تخصص پس از انقلاب

حذف تخصص پس از انقلاب، به دلیل ترویج تعهد بدون دانش، به عقب‌ماندگی و تهوع در زندگی منجر شده است. بازگشت به تخصص، گامی ضروری برای رشد جامعه است.

استفاده از منابع طبیعی

تمامی منابع طبیعی، حتی پوست میوه‌ها و دانه‌ها، قابل استفاده‌اند. دور ریختن آن‌ها، نشانه جهل است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: وَمَا خَلَقَ اللَّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (سوره ص، آیه ۲۷؛ : «و آنچه خدا در آسمان‌ها و زمین آفرید»). این آیه، بر حکمت الهی در خلقت و استفاده بهینه از منابع تأکید دارد.

تنوع در زندگی روزمره

زندگی روزمره، از خوراک تا لباس و خواب، باید متنوع باشد تا سلامت جسم و روح حفظ شود. یکنواختی، به بیماری و پیری زودرس منجر می‌شود. این اصل، با طب نبوی هم‌خوانی دارد که بر تنوع غذایی و سبک زندگی سالم تأکید دارد.

بخش پنجم: اختفای اولیا و حقیقت در آخرالزمان

در آخرالزمان، حقیقت اولیای الهی و احکام دینی، چونان گوهری در میان کثرت خلق پنهان می‌شود. تشخیص این حقیقت، تنها با عنایت الهی ممکن است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا (سوره سجده، آیه ۲۴؛ : «و از آنان پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت می‌کردند»).

درنگ: در آخرالزمان، بندگان صالح خدا و حقایق دینی در میان کثرت و شبهات پنهان می‌شوند. تشخیص اولیای الهی و اسم اعظم، تنها با رزق و هدایت الهی ممکن است.

امید به آینده و نقش جوانان

با وجود توانمندی‌های جوانان و امکانات موجود، آینده‌ای درخشان در انتظار جامعه است، مشروط بر آنکه مهندسی صحیح و تخصص‌محور جایگزین یکنواختی شود. این امید، چونان چراغی است که مسیر سعادت را روشن می‌سازد.

جمع‌بندی

درس‌گفتار حاضر، چونان دریچه‌ای به سوی فهم حقیقت وجودی موجودات و نظام الهی خلقت گشوده شده است. تأکید بر عدم جواز قیاس، تنوع خلقت، و ضرورت تواضع معرفتی، انسان را به سوی درک عمیق‌تر حکمت الهی هدایت می‌کند. آیات قرآن کریم، مانند يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ و وَخَلَقْنَاكُمْ أَطْوَارًا، شواهد قرآنی این دیدگاه‌اند که بر نظم و تنوع در خلقت تأکید دارند. نقد یکنواختی در جامعه و نظام آموزشی، هشداری است به ضرورت اصلاح و مهندسی دینی و اجتماعی. تنوع، چونان اکسیری است که زندگی را از ملال و تهوع نجات می‌دهد و انسان را به سوی کمال هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، چرا قیاس موجودات با یکدیگر جایز نیست؟

2. طبق درسگفتار، رزق الهی چگونه توصیف می‌شود؟

3. بر اساس درسگفتار، چرا انسان نباید سعی کند شبیه دیگری شود؟

4. طبق درسگفتار، تنوع در خلقت موجودات به چه منظوری است؟

5. بر اساس درسگفتار، چرا حیوانات مانند گربه و سگ رفتار متفاوتی دارند؟

6. درسگفتار بیان می‌کند که هر موجودی باید شبیه موجود دیگر شود تا به کمال برسد.

7. بر اساس درسگفتار، رزق الهی بر اساس هندسه الهی و بدون حساب انسانی توزیع می‌شود.

8. طبق درسگفتار، تنوع در خلقت باعث تهوع و دلزدگی در انسان‌ها می‌شود.

9. بر اساس درسگفتار، نقص برخی موجودات در ظرف خودشان به کمال تبدیل می‌شود.

10. درسگفتار تأکید می‌کند که انسان باید از حیوانات تقلید کند تا به معرفت برسد.

11. چرا درسگفتار قیاس موجودات با یکدیگر را نادرست می‌داند؟

12. منظور از 'بغیر حساب' در رزق الهی چیست؟

13. چرا درسگفتار تنوع در خلقت را ضروری می‌داند؟

14. چگونه نقص یک موجود می‌تواند کمال او باشد؟

15. چرا درسگفتار مهندسی دین را مهم می‌داند؟

پاسخنامه

1. چون هر موجودی حقیقت مخصوص به خود دارد

2. رزقی که بدون حساب و به هندسه الهی داده می‌شود

3. چون هر فرد باید مطابق حقیقت خاص خود باشد

4. برای جلوگیری از تهوع و یکنواختی

5. چون هر یک مظهر اسم خاصی از اسماء الهی هستند

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا هر موجودی حقیقت و اسم مخصوص خود را دارد و قیاس آن با دیگری نقص ایجاد می‌کند.

12. به معنای توزیع رزق بر اساس هندسه الهی و نه حساب انسانی است.

13. برای جلوگیری از یکنواختی و تهوع و ایجاد جذابیت در خلقت.

14. نقص در ظرف حقیقت خاص آن موجود، کمال او محسوب می‌شود.

15. زیرا بدون مهندسی، دین به تهوع و یکنواختی منجر می‌شود.

فوتر بهینه‌شده