در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

مصباح الانس 171

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۱)


دیباچه

کتاب حاضر، بازنویسی و تدوین علمی درس‌گفتار شماره ۱۷۱ از سلسله مباحث عرفانی آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره است که با محوریت تبیین وجود الهی، تمایز میان ذات و ظهور، و نقد نزاع‌های معرفتی میان متکلمان، فلاسفه و عرفا ارائه شده است. این درس‌گفتار، بر پایه کتاب شریف مصباح الانس اثر عبدالله بن محمد قونوی، در تاریخ ۱۶ آبان ۱۳۹۱ ایراد گردیده و به بررسی عمیق مسائل هستی‌شناختی در چارچوب عرفان نظری پرداخته است.

بخش نخست: وحدت وجود و نقد نزاع‌های معرفتی

مقدمه‌ای بر وحدت علوم الهی

در این بخش، به تبیین وحدت معرفتی میان علوم کلام، فلسفه و عرفان پرداخته می‌شود. این علوم، هرچند در روش‌شناسی متفاوت‌اند، اما همگی به کاوش در حقیقت وجود الهی می‌پردازند. متکلم با استناد به منقولات، فیلسوف با عقل مستقل، و عارف با شهود و تجلیات، به یک حقیقت واحد، یعنی وجود الهی، نظر دارند. این وحدت، به مثابه نوری است که از منشورهای گوناگون می‌تابد و رنگ‌های متنوعی می‌آفریند، اما منشأ همه، یک نور بسیط است.

درنگ: کلام، فلسفه و عرفان، سه علم جداگانه نیستند، بلکه یک حقیقت واحد را از سه مسیر بررسی می‌کنند: متکلم با منقولات، فیلسوف با عقل، و عارف با تجلیات.

نقد جدال‌های بی‌حاصل

یکی از آسیب‌های معرفتی در مباحث الهیات، نزاع‌های بی‌حاصل میان متکلمان، فلاسفه و عرفاست. این جدال‌ها، به جای حقیقت‌جویی، به خودنمایی و تخریب یکدیگر منجر شده و از خلوص نیت فاصله گرفته‌اند. این نزاع‌ها را می‌توان به منازعات خانوادگی تشبیه کرد که در آن، هر طرف به جای هم‌افزایی، به تخطئه دیگری می‌پردازد. عرفان نظری، با پرهیز از این جدال‌ها، بر فهم حقیقت وجود تأکید دارد و از هرگونه تعصب دوری می‌جوید.

آسیب‌شناسی معرفتی: عبارات قلمبه‌سلمبه و نیت‌های غیرخالص

مباحث وجود الهی با سه مشکل اساسی مواجه است: نخست، استفاده از عبارات پیچیده و بی‌محتوا که به جای تبیین حقیقت، به خودنمایی منجر می‌شود؛ دوم، فقدان خلوص نیت که نزاع‌ها را تشدید می‌کند؛ و سوم، جدال‌های بی‌حاصل که مانع فهم حقیقت می‌گردد. این مشکلات، به مثابه غباری هستند که بر آینه حقیقت نشسته و مانع بازتاب نور الهی می‌شوند. عرفان نظری، با ساده‌سازی مفاهیم و تأکید بر صداقت، این موانع را مرتفع می‌سازد.

نقد متفلسفین و متحذلقین

متفلسفین، یا فیلسوفان قلابی، و متحذلقین، یا پرحرفان بی‌محتوا، با عبارات توخالی به خودنمایی می‌پردازند و از حقیقت‌جویی بازمی‌مانند. اینان را می‌توان به بازیگرانی تشبیه کرد که بر صحنه معرفت، نقابی از دانایی بر چهره دارند، اما باطن‌شان خالی از حقیقت است. عرفان، با تأکید بر سادگی و عمق، این رویکرد را نفی می‌کند و به دنبال فهم اصیل وجود است.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، به تبیین وحدت علوم الهی و نقد نزاع‌های معرفتی پرداخت. تأکید بر وحدت کلام، فلسفه و عرفان، و پرهیز از جدال‌های بی‌حاصل، راه را برای فهم حقیقت وجود الهی هموار می‌سازد. عرفان نظری، با خلوص نیت و ساده‌سازی مفاهیم، به مثابه مشعلی است که تاریکی‌های نزاع را روشن می‌کند و مسیر حقیقت‌جویی را می‌گشاید.

بخش دوم: تبیین وجود و ظهور در عرفان نظری

وجود الهی: ذات بسیط و مطلق

وجود، حقیقت ذاتی الهی است که منحصر به ذات حق تعالی است. خداوند، به مثابه اقیانوسی بی‌کران است که هیچ موجی از آن جدا نیست. مخلوقات، ظهورات این وجود‌اند و فاقد ذات مستقل‌اند. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ﴾ (زمر: ۶۲، ترجمه: خدا آفریننده هر چیزی است). این آیه، به وابستگی مطلق مخلوقات به وجود الهی اشاره دارد.

درنگ: وجود، ذات الهی است و مخلوقات، ظهورات این وجود‌اند که فاقد ذات مستقل بوده و صرفاً فعل پروردگار هستند.

نفی ذات در مخلوقات

هیچ مخلوقی، اعم از انبیا، اولیا، یا حتی سنگ و گل، ذات مستقل ندارد. اینان، همگی فعل الهی‌اند و وجودشان به وجود حق وابسته است. این دیدگاه، به مثابه نفی سایه‌های مستقل در برابر خورشید است؛ سایه‌ها، تنها به نور خورشید موجودیت دارند و بدون آن، هیچ‌اند.

نقد نظریه موهومات

برخلاف برخی عرفا، مانند محیی‌الدین ابن‌عربی، که مخلوقات را موهوم می‌دانند، عرفان نظری این درس‌گفتار تأکید دارد که مخلوقات حقیقت دارند، اما به‌عنوان ظهورات الهی، نه ذات مستقل. این دیدگاه، به مثابه اصلاح تصویری است که عالم را نه سراب، بلکه آیینه‌ای از حقیقت الهی می‌داند.

کمال ذاتی مخلوقات

هیچ مخلوقی ناقص نیست، زیرا نقص مخلوق به نقص فاعل بازمی‌گردد. هر مخلوقی، در مرتبه خود، مظهر اسماء و صفات الهی است و به اقتضای مرتبه‌اش کامل است. این کمال، به مثابه شکوفایی هر گلی است که در باغ خلقت، به اندازه ظرفیت خود، زیبایی می‌آفریند.

مراتب ظهورات الهی

مخلوقات، از سنگ تا معصومان، ظهورات اقتضایی‌اند که مراتب متفاوتی دارند. این مراتب، به مثابه پله‌های نردبانی هستند که هر یک، به سوی عرش الهی راه می‌برند، اما همگی از یک منشأ الهی سرچشمه می‌گیرند. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ﴾ (نساء: ۷۸، ترجمه: همه از جانب خداست).

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، به تبیین وجود الهی به‌عنوان ذات بسیط و مخلوقات به‌عنوان ظهورات آن پرداخت. نفی ذات مستقل در مخلوقات، رد نظریه موهومات، و تأکید بر کمال و مراتب ظهورات، چارچوبی منسجم برای فهم هستی‌شناسی عرفانی ارائه می‌دهد. این دیدگاه، عالم را آیینه‌ای از حقیقت الهی می‌داند که هر جزء آن، مظهر اسماء و صفات حق است.

بخش سوم: نقد مفاهیم فلسفی و کلامی

نفی مفاهیم جوهر و ماهیت

مفاهیم جوهر و ماهیت، که از ارسطو و ابن‌سینا به فلسفه اسلامی راه یافته‌اند، در این درس‌گفتار نادرست شمرده شده‌اند. عالم، مجموعه‌ای از ظهورات و تعینات وجود است، نه جواهر و ماهیات مستقل. این نقد، به مثابه شستن غبار از شیشه معرفت است تا نور حقیقت، بی‌حجاب بتابد.

درنگ: تفاوت مخلوقات، ناشی از مراتب ظهور است، نه ماهیت. مراتب، مانند پله‌های نردبان، تنوع ظهورات را نشان می‌دهند.

نقد واجب و ممکن الوجود

مفاهیم واجب الوجود و ممکن الوجود، به دلیل تقسیم وجود به مقید و غیرمقید، نادرست‌اند. وجود، حقیقتی مطلق و بسیط است که قید نمی‌پذیرد. خدا، وجود مطلق است و مخلوقات، ظهورات او. این دیدگاه، به مثابه نفی حصارهایی است که ذهن بشر بر وجود الهی کشیده است.

نقد عبارت «وجود عین موجود»

عبارت «الوجود عین للموجود» به دلیل تمایز مفهومی میان وجود و موجود، نادرست است. وجود، حقیقت الهی است و موجود، ظهور آن. این نقد، به مثابه جداسازی آب زلال از گل‌آلودی است که از خلط مفاهیم پدید آمده است.

نفی اعدام مطلق

اعدام یا معدوم شدن مخلوقات محال است، زیرا مخلوقات، فعل الهی‌اند و وابسته به فاعل. حتی خداوند نمی‌تواند مخلوقات را معدوم کند، زیرا فعل، بدون فاعل معنا ندارد. این دیدگاه، به مثابه تأکید بر جاودانگی ظهورات در سایه وجود الهی است.

تفسیر آیه ﴿كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ﴾

آیه ﴿كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ﴾ (رحمن: ۲۶، ترجمه: هر که بر آن است فانی است) به انتقال از دنیا به آخرت اشاره دارد، نه معدوم شدن. این تفسیر، به مثابه پلی است که مرگ را نه پایان، بلکه گذرگاهی به سوی حیات ابدی می‌داند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، به نقد مفاهیم فلسفی و کلامی نظیر جوهر، ماهیت، واجب و ممکن الوجود، و عبارت «وجود عین موجود» پرداخت. نفی اعدام مطلق و تفسیر آیه ﴿كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ﴾، بر وابستگی دائم مخلوقات به وجود الهی تأکید دارد. این نقدها، راه را برای فهم عرفانی وجود هموار می‌سازد.

بخش چهارم: جمع‌بندی و چشم‌انداز عرفانی

چکیده عرفان نظری

حقیقت عالم در دو جمله خلاصه می‌شود: وجود، ذات الهی است و غیر خدا وجود ندارد؛ همه عالم، ظهورات و فعل پروردگار است. این چکیده، به مثابه قطره‌ای است که اقیانوس عرفان نظری را در خود جای داده است.

درنگ: حق، وجود است و عالم، ظهورات او. خدا ذات است و مخلوقات، فعل او. هیچ مخلوقی معدوم نمی‌شود و همه به خدا وابسته‌اند.

تمثیل نفس و ظهورات

وجود الهی، مانند نفس است که ظهوراتش، یعنی مخلوقات، فعل او هستند، اما از ذات او جدا نیستند. این تمثیل، به مثابه آیینه‌ای است که رابطه وجود و ظهور را به زیبایی بازمی‌تاباند.

اشتراک مخلوقات در اسماء الهی

همه مخلوقات، از سنگ تا معصومان، مظهر هزار اسم الهی‌اند، اما در مراتب متفاوت. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا﴾ (اعراف: ۱۸۰، ترجمه: و برای خدا نام‌های نیکوست، پس او را با آنها بخوانید). این آیه، به جامعیت اسماء الهی در عالم خلقت اشاره دارد.

نفی تفاوت از منظر الهی

از منظر خدا، هیچ تفاوتی میان علی (ع) و قلی نیست، زیرا همه فعل پروردگارند. تفاوت‌ها، از منظر انسانی است، نه الهی. این دیدگاه، به مثابه نگاهی است که از قله توحید، همه مخلوقات را در یک نور الهی می‌بیند.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، چکیده عرفان نظری را با تأکید بر وحدت وجود و ظهورات ارائه داد. تمثیل نفس و ظهورات، اشتراک مخلوقات در اسماء الهی، و نفی تفاوت از منظر الهی، به انسجام و غنای معرفتی متن یاری رساند. این دیدگاه، عالم را مظهر واحد حقیقت الهی می‌داند.

نتیجه‌گیری نهایی

این نوشتار، با تدوین درس‌گفتار شماره ۱۷۱ آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین عمیق وجود الهی، تمایز ذات و ظهور، و نقد نزاع‌های معرفتی پرداخت. این اثر، با تأکید بر وحدت علوم کلام، فلسفه و عرفان، و پرهیز از جدال‌های بی‌حاصل، چارچوبی منسجم برای فهم هستی‌شناسی عرفانی ارائه می‌دهد. نفی مفاهیم نادرست فلسفی، اصلاح نظریه وحدت وجود، و تأکید بر کمال و مراتب ظهورات، این متن را به منبعی برجسته برای پژوهشگران الهیات و عرفان تبدیل کرده است. این کتاب، به مثابه مشعلی است که راه حقیقت‌جویی را در تاریکی‌های نزاع و تعصب روشن می‌سازد و دعوتی است به سوی فهم اصیل وجود الهی.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار، مفهوم 'وجود محض' چگونه تعریف شده است؟

2. بر اساس درسگفتار، تفاوت اصلی بین فلسفه، کلام و عرفان چیست؟

3. درسگفتار درباره رابطه مخلوقات با خدا چه می‌گوید؟

4. طبق درسگفتار، چرا اعاده معدوم ممتنع است؟

5. درسگفتار درباره مفهوم ماهیت چه دیدگاهی دارد؟

6. طبق درسگفتار، وجود محض دارای قیود و صفات است.

7. درسگفتار بیان می‌کند که مخلوقات فاقد ذات‌اند و ظهورات الهی هستند.

8. بر اساس درسگفتار، فلسفه، کلام و عرفان سه علم کاملاً مجزا هستند.

9. درسگفتار معتقد است که هیچ موجودی در عالم ناقص نیست.

10. طبق درسگفتار، وجود واجب و وجود ممکن دو نوع وجود متمایز هستند.

11. طبق درسگفتار، تفاوت اصلی بین وجود و ظهور چیست؟

12. چرا درسگفتار مفهوم ماهیت را رد می‌کند؟

13. درسگفتار درباره امکان اعدام موجودات چه می‌گوید؟

14. طبق درسگفتار، چرا فلسفه و کلام و عرفان دعوا ندارند؟

15. چرا درسگفتار وجود واجب و ممکن را قبول ندارد؟

پاسخنامه

1. وجودی که خالی از هرگونه قید و اختلاف است

2. هر سه یک حقیقت‌اند اما در مسیر بیان تفاوت دارند

3. مخلوقات ظهورات و فعل پروردگار هستند

4. چون موجودات اساساً معدوم نمی‌شوند

5. ماهیت مفهومی موهوم و غیرواقعی است

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. وجود همان ذات الهی است، در حالی که ظهورات افعال پروردگار هستند.

12. چون ماهیت مفهومی موهوم است و وجود واقعی فقط ظهورات الهی هستند.

13. اعدام موجودات ممتنع است زیرا موجودات فعل خدا هستند و معدوم نمی‌شوند.

14. چون هر سه یک حقیقت را با مسیرهای متفاوت بیان می‌کنند.

15. چون وجود تنها یک حقیقت است و تقسیم به واجب و ممکن بی‌معناست.