در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 172

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۲)

دیباچه

کتاب *مصباح الانس*، اثر عمیق عبدالله بن محمد قونوی، یکی از گنجینه‌های عرفان نظری است که به کاوش در اسرار وجود، و رابطه میان حق‌تعالی و مخلوقات می‌پردازد. درس‌گفتار جلسه شماره ۱۷۲، ارائه‌شده در تاریخ ۱۷ آبان ۱۳۹۱ هجری شمسی (مطابق با ۷ نوامبر ۲۰۱۲)، به بررسی نقادانه استدلال‌های فلسفی و کلامی در اثبات وجود الهی، با تأکید بر مفهوم وحدت وجود و کاستی مباحث جدلی و لفظی، اختصاص دارد. این جلسه، با نگاهی ژرف به تمایز میان مفهوم و مصداق وجود، نقد ذهن‌گرایی علوم سنتی، و دعوت به اصلاح روش‌شناسی علمی و تقویت اخلاق در گفت‌وگوی عالمانه، دریچه‌ای نو به سوی فهم حقیقت الهی می‌گشاید. عالم، در این دیدگاه، چونان آیینه‌ای است که هر نقش آن، جلوه‌ای از وحدت بی‌کران الهی را منعکس می‌کند.

بخش نخست: نقد خصوصی‌سازی وجود واجب‌الوجود

نفی اقتران وجود حق با ماهیت

در تبیین وجود واجب‌الوجود، نباید ویژگی آن را صرفاً به عدم اقتران با ماهیت محدود کرد، زیرا این دیدگاه، وجود حق را به وجود مجرد تقلیل می‌دهد، نه وجود مطلق، چنان‌که برخی فلاسفه پنداشته‌اند. وجود حق، فراتر از قیود ماهوی است و نمی‌توان آن را با فقدان ماهیت تعریف کرد، چرا که این تعریف، خود قیدی بر اطلاق الهی تحمیل می‌کند. چونان گوهری یگانه است که هیچ قابی، حتی قاب فقدان، آن را دربرنمی‌گیرد.

درنگ: ویژگی وجود واجب‌الوجود، به عدم اقتران با ماهیت محدود نمی‌شود، زیرا این تعریف، وجود حق را مقید می‌سازد.

وجود مجرد در برابر وجود مطلق

در صورت نفی ماهیت، وجود واجب‌الوجود، مجرد از قیود ماهوی است، نه مطلق به معنای عام نزد برخی فلاسفه. وجود مجرد، عاری از هرگونه ترکیب یا قید است، اما وجود مطلق، به معنای شمول همه وجودات، با بساطت ذات الهی ناسازگار است. این تمایز، چونان تفاوت میان نوری خالص و نوری است که در رنگ‌های گوناگون متجلی می‌شود.

درنگ: وجود واجب‌الوجود، مجرد از قیود ماهوی است، نه مطلق به معنای شمول همه وجودات.

وجود بشرط لا در برابر بشرط شیء

وجود حق، بشرط لا (فاقد ماهیت) است، برخلاف وجودات دیگر که بشرط شیء (مقید به ماهیت) هستند. این تمایز، به فقدان هرگونه قید در ذات الهی اشاره دارد، در حالی که موجودات عالم، به دلیل اقتران با ماهیت، مقید و متمایزند. چونان اقیانوسی بی‌کران است که هیچ ساحلی آن را محدود نمی‌سازد، در برابر نهرهایی که در بسترهای خاص جاری‌اند.

قرآن کریم در این باره می‌فرماید: ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ﴾ (شوری: ۱۱، : «چیزی مانند او نیست»). این آیه، بر بی‌مانندی و فقدان قید در ذات الهی تأکید دارد.

درنگ: وجود حق، بشرط لا است، عاری از ماهیت، در برابر وجودات مقید که بشرط شیء هستند.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، به نقد خصوصی‌سازی وجود واجب‌الوجود به فقدان ماهیت پرداخت. وجود حق، نه به نبود ماهیت، بلکه به اطلاق و بساطت ذاتی تعریف می‌شود. تمایز میان وجود مجرد و مطلق، و بشرط لا و بشرط شیء، بر وحدت و فقدان قید در ذات الهی تأکید دارد. این دیدگاه، عالم را چونان آیینه‌ای می‌بیند که هر جلوه‌اش، بازتاب وحدت بی‌کران الهی است.

بخش دوم: بساطت وجود الهی و نفی ترکیب

نفی تأثیر قید عدمی بر ترکیب وجودی

قید عدمی، مانند فقدان ماهیت، ترکیب وجودی در ذات الهی ایجاد نمی‌کند، زیرا ترکیب وجودی نیازمند قیود ایجابی است. این قیود، تنها در ذهن ترکیب می‌سازند و در خارج، ذات الهی از هرگونه ترکیب مبراست. چونان نوری است که هیچ سایه‌ای بر آن نمی‌افتد.

درنگ: قید عدمی، ترکیب وجودی ایجاد نمی‌کند و ذات الهی، بسیط و عاری از هرگونه ترکیب است.

نقد مقید شدن وجود مجرد

اگر وجود مجرد را معروض تخصص قرار دهیم، مقید می‌شود، در حالی که وجود حق، مطلق و غیرمقید است. این مقیدسازی، به ترکیب ذهنی می‌انجامد و با بساطت ذات الهی ناسازگار است. چونان گوهری است که هیچ نقش و نگاری بر آن حک نمی‌شود.

درنگ: وجود مجرد، با تخصص، مقید می‌شود، در حالی که وجود حق، مطلق و غیرمقید است.

نفی وجود ماهیت مجرد

ماهیت مجرد وجود ندارد، زیرا ماهیت‌ها همواره مخلوط و مقید به وجودند. حق‌تعالی، موجود بالذات است و هیچ ماهیت، حتی مجرد، در او راه ندارد. این دیدگاه، چونان آیینه‌ای صاف است که هیچ تصویری جز حقیقت الهی در آن منعکس نمی‌شود.

درنگ: ماهیت مجرد وجود ندارد و حق، موجود بالذات و عاری از هرگونه ماهیت است.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، به تبیین بساطت وجود الهی و نفی هرگونه ترکیب، حتی ذهنی، پرداخت. قیود عدمی، ترکیب وجودی ایجاد نمی‌کنند و وجود حق، از هر قیدی مبراست. نفی ماهیت مجرد، بر ذاتی بودن وجود الهی تأکید دارد. این تبیین، ذات الهی را چونان نوری بی‌سایه و گوهری بی‌نقش ترسیم می‌کند.

بخش سوم: وحدت وجود و نفی ماهیت در همه موجودات

خصیصه وجود حق به‌عنوان ذاتی

ویژگی وجود حق، به ماهیت نداشتنش وابسته نیست، بلکه به ذات وجود اوست. وجود حق، عین ذات اوست و هیچ صفتی زائد بر آن نیست. چونان خورشیدی است که نورش عین ذاتش است، نه چیزی افزوده بر آن.

درنگ: ویژگی وجود حق، به ذات اوست، نه به فقدان ماهیت، و وجود، عین ذات الهی است.

تمایز مجرد و مخلوط

مجرد، ضد مخلوط است و قید عدمی، تنها ترکیب ذهنی ایجاد می‌کند، نه خارجی. حق‌تعالی، منزه از ترکیب ذهنی است و وجود او، عاری از هرگونه مخلوط یا قید است. چونان اقیانوسی است که هیچ موجی در آن، ذاتش را متکثر نمی‌سازد.

درنگ: مجرد، ضد مخلوط است و حق، منزه از ترکیب ذهنی یا خارجی است.

نفی ماهیت برای همه موجودات

نه‌تنها حق‌تعالی، بلکه هیچ موجودی ماهیت ندارد. حق، وجود ذاتی است و مخلوقات، ظهورات او هستند، نه موجوداتی مستقل با ماهیت. این دیدگاه، چونان بوستانی است که هر گل آن، جلوه‌ای از یک حقیقت واحد است.

قرآن کریم می‌فرماید: ﴿كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ﴾ (قصص: ۸۸، : «هر چیزی جز وجه او نابودشدنی است»). این آیه، بر بقای ذات الهی و فناپذیری ظهورات تأکید دارد.

درنگ: هیچ موجودی ماهیت ندارد؛ حق، وجود ذاتی است و مخلوقات، ظهورات او هستند.

ظهورات به‌جای وجود مخلوقات

مخلوقات، وجود مستقل ندارند، بلکه ظهورات فعل حق‌اند، نه موهومات یا عدم. این ظهورات، چونان سایه‌هایی‌اند که از نور خورشید پدید می‌آیند، بی‌آنکه از ذات خورشید جدا شوند.

درنگ: مخلوقات، ظهورات فعل حق‌اند، نه موجودات مستقل یا موهومات.

نفی خصیصه خاص برای وجود حق

وجود حق، خصیصه‌ای جدا از ذاتش ندارد. وجود، همان حق است و مخلوقات، ظهورات او هستند. این دیدگاه، چونان نوری است که در همه آیینه‌ها یکسان می‌تابد، بی‌آنکه ذاتش متکثر شود.

درنگ: وجود حق، عین ذات اوست و هیچ خصیصه‌ای جدا از آن ندارد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، به تبیین وحدت وجود و نفی ماهیت در همه موجودات پرداخت. وجود حق، عین ذات اوست و مخلوقات، ظهورات فعل الهی‌اند. نفی خصیصه خاص و ماهیت، بر بساطت و اطلاق ذات الهی تأکید دارد. این تبیین، عالم را چونان آیینه‌ای از وحدت الهی ترسیم می‌کند.

بخش چهارم: نقد استدلال‌های فلسفی و جدلی

نفی تأثیر شیء بر ضدش

شیء بر ضد خود اثر نمی‌گذارد. وجود، عین موجود است و نیازی به اثبات وجود برای وجود ندارد، زیرا این امر به تسلسل می‌انجامد. این دیدگاه، چونان چشمه‌ای است که آبش از ذات خود می‌جوشد، بی‌نیاز از منبع دیگر.

درنگ: وجود، عین موجود است و اثبات وجود برای وجود، به تسلسل می‌انجامد.

نقد لفاظی در استدلال‌ها

ادعای «وجود عین موجود است» لفاظی است، زیرا وجود، خود وجود است و نیازی به عینیتی دیگر ندارد. این مباحث، چونان بازی با کلمات است که حقیقت را در پس پرده نگه می‌دارد.

درنگ: ادعای «وجود عین موجود است» لفاظی است، زیرا وجود، بسیط و غیرقابل تجزیه است.

نفی دوگانگی وجود و موجود

وجود و موجود، دو مفهوم ذهنی‌اند. در خارج، تنها وجود است و عینیتی میان آنها نیست. این تمایز، چونان سایه‌ای است که ذهن بر حقیقت وجود می‌افکند.

درنگ: وجود و موجود، مفاهیم ذهنی‌اند و در خارج، تنها وجود واحد است.

نقد جدل در علم

جدل در علم، مانع تحقیق است و به لجاجت می‌انجامد. علم، نیازمند فضایی سالم، صالح و خلوت است، چونان آزمایشگاهی که در آن، حقیقت بی‌غوغا کاوش می‌شود.

درنگ: جدل در علم، مانع تحقیق است و علم، نیازمند فضای سالم و عاری از نزاع است.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، به نقد استدلال‌های فلسفی و جدلی پرداخت. نفی تأثیر شیء بر ضدش، رد لفاظی، و نفی دوگانگی وجود و موجود، بر بساطت وجود تأکید دارد. نقد جدل، به ضرورت اصلاح روش‌شناسی علمی اشاره می‌کند. این تبیین، علم را چونان مشعلی می‌بیند که در فضایی آرام، حقیقت را روشن می‌سازد.

بخش پنجم: تبیین معنای وجود و نقد مفاهیم ذهنی

دو معنای وجود

وجود، دو معنا دارد: نخست، خلاف عدم (وجود حقیقی)؛ دوم، مصدر وجد به معنای موجودیت (وجود اضافی). معنای نخست، به حقیقت وجود اشاره دارد و معنای دوم، مفهومی ذهنی و نسبی است.

درنگ: وجود، دو معنا دارد: وجود حقیقی (خلاف عدم) و وجود اضافی (موجودیت).

نقد معنای خلاف عدم

تعریف وجود به‌عنوان خلاف عدم، نادرست است، زیرا عدم، مفهومی ذهنی است و وجود، حقیقت خارجی. این تعریف، چونان تلاش برای تعریف نور با تاریکی است که حقیقت را تحریف می‌کند.

درنگ: وجود، حقیقت خارجی است و تعریف آن به‌عنوان خلاف عدم، نادرست است.

وجود اضافی به‌عنوان موجودیت

معنای دوم وجود، موجودیت است که به شیء نسبت داده می‌شود، مانند ضاربیة یا مضروبیة. این موجودیت، مفهومی ذهنی و اضافی است، نه حقیقتی خارجی.

درنگ: موجودیت، مفهومی ذهنی و اضافی است که به شیء نسبت داده می‌شود.

تمثیل ضاربیت و مضروبیت

ضاربیت و مضروبیت، عین ضرب نیستند، بلکه نسبت‌های ذهنی‌اند که به ضارب و مضروب اضافه می‌شوند. این نسبت‌ها، چونان سایه‌هایی‌اند که ذهن بر حقیقت ضرب می‌افکند.

درنگ: ضاربیت و مضروبیت، نسبت‌های ذهنی‌اند، نه عین حقیقت خارجی ضرب.

نقد ضرب به‌عنوان نسبت

ضرب، نسبت ذهنی نیست، بلکه حقیقتی خارجی است. نسبت، انتزاعی ذهنی است که از حقیقت ضرب استخراج می‌شود. این دیدگاه، چونان تمایز میان نهر جاری و تصویر آن در آیینه است.

درنگ: ضرب، حقیقتی خارجی است و نسبت، مفهومی ذهنی و انتزاعی است.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، به تبیین معنای وجود و نقد مفاهیم ذهنی پرداخت. تمایز میان وجود حقیقی و اضافی، و نقد تعریف وجود به‌عنوان خلاف عدم، بر حقیقت خارجی وجود تأکید دارد. تمثیل ضاربیت و مضروبیت، به تمایز میان حقیقت و مفهوم اشاره می‌کند. این تبیین، وجود را چونان نوری می‌بیند که سایه‌های ذهنی، آن را تحریف نمی‌کنند.

بخش ششم: آسیب‌شناسی علوم سنتی و ضرورت اصلاح

ایده‌آلیسم علوم سنتی

علوم سنتی، اعم از فلسفه، عرفان، فقه و ادبیات، ذهن‌گرایانه و ایده‌آلیستی‌اند و فاقد کاربرد عینی در جامعه‌اند. این علوم، چونان قصرهایی خیالی‌اند که در آسمان ذهن ساخته شده، اما در زمین واقعیت جایگاهی ندارند.

درنگ: علوم سنتی، ذهن‌گرایانه‌اند و فاقد کاربرد عینی در جامعه هستند.

نفی موجودیت علوم سنتی در جامعه

علوم سنتی، در حوزه‌های عملی مانند اقتصاد، مدیریت، و خدمات عمومی، جایگاهی ندارند و صرفاً ذهنی‌اند. این انفصال، چونان شکافی است که میان قله‌های معرفت و دره‌های نیازهای اجتماعی پدید آمده است.

درنگ: علوم سنتی، در حوزه‌های عملی جامعه موجودیت ندارند و صرفاً ذهنی‌اند.

تسلط علوم وارداتی

علوم وارداتی، اداره امور جامعه، از دانشگاه و بیمارستان تا شهرداری، را بر عهده دارند، نه علوم سنتی. این وابستگی، چونان سایه‌ای است که بر خودکفایی علمی و فرهنگی افتاده است.

درنگ: علوم وارداتی، اداره جامعه را بر عهده دارند و علوم سنتی، از این نقش محرومند.

نقد ضاربیت و مضروبیت به‌عنوان مفاهیم ذهنی

ضاربیت و مضروبیت، مفاهیم ذهنی‌اند و ربطی به حقیقت خارجی ضرب ندارند. این مفاهیم، چونان نقش‌هایی‌اند که ذهن بر بوم حقیقت می‌کشد، بی‌آنکه حقیقت را تغییر دهند.

درنگ: ضاربیت و مضروبیت، مفاهیم ذهنی‌اند و با حقیقت خارجی ضرب بی‌ارتباطند.

موجودیت به‌عنوان نسبت به حق

موجودیت مخلوقات، نسبت به وجود حقیقی (حق) دارد، مانند مضروبیت نسبت به ضرب. این نسبت، چونان جلوه‌ای است که از نور حق در آیینه خلق منعکس می‌شود.

درنگ: موجودیت مخلوقات، نسبت به وجود حق دارد، مانند مضروبیت نسبت به ضرب.

سادگی وجود و خلق

حق، وجود است و خلق، ظهور. این تعریف، ساده، بی‌نقص، و قابل‌فهم است، چونان کلامی است که حقیقت را بی‌پرده بیان می‌کند.

درنگ: حق، وجود است و خلق، ظهور؛ این تعریف، ساده و بی‌نقص است.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم، به آسیب‌شناسی علوم سنتی و ضرورت اصلاح آن‌ها پرداخت. ذهن‌گرایی علوم سنتی، انفصال آن‌ها از جامعه، و تسلط علوم وارداتی، چالش‌هایی هستند که نیازمند بازنگری‌اند. تبیین موجودیت مخلوقات به‌عنوان ظهورات حق، بر وحدت وجود تأکید دارد. این دیدگاه، علوم را چونان پلی می‌بیند که باید میان حقیقت و نیازهای جامعه پیوند برقرار کند.

بخش هفتم: نقد تعصب و نزاع‌های علمی

وجود اول به‌عنوان ذاتی

وجود اول (حق)، از ذات خود موجود است و عین ذات اوست، نه زائد بر آن. این وجود، چونان چشمه‌ای است که از ذات خود می‌جوشد، بی‌نیاز از هر افزوده.

درنگ: وجود اول، عین ذات حق است و از ذات خود موجود است.

نقد متفلسفان

متفلسفان، به دلیل ذهن‌گرایی و ادعاهای بی‌اساس، از حقیقت فلسفه دورند و باطل‌اند. اینان، چونان کسانی‌اند که در تاریکی ذهن، به‌جای حقیقت، سایه‌ها را می‌جویند.

درنگ: متفلسفان، به دلیل ذهن‌گرایی، از حقیقت فلسفه دورند و باطل‌اند.

نقد تعصب در فلسفه

تعصب میان متکلمان، فلاسفه، و عرفا، به دعوا و نزاع بی‌حاصل منجر شده است. این نزاع‌ها، چونان آتش‌هایی‌اند که خرمن معرفت را به خاکستر بدل می‌کنند.

درنگ: تعصب میان متکلمان، فلاسفه، و عرفا، به نزاع بی‌حاصل می‌انجامد.

آسیب‌شناسی تاریخی نزاع‌های علمی

نزاع‌های تاریخی، مانند اختلاف اخبارگرایان و اصولیان، یا فلاسفه و متکلمان، به کشتار و تخریب منجر شده است. این تاریخ، چونان کتابی است که صفحاتش با خون حقیقت‌جویان نگاشته شده است.

درنگ: نزاع‌های تاریخی، به تخریب و کشتار منجر شده و مانع پیشرفت علمی بوده‌اند.

نقد تهمت و افترا

تهمت و افترا، مانند اتهامات اخلاقی به دانشمندان، در تاریخ علم، مانع پیشرفت بوده است. این رفتار، چونان زهری است که در رگ‌های معرفت جاری می‌شود.

قرآن کریم می‌فرماید: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ﴾ (نور: ۲۳، : «کسانی که به زنان پاکدامن ناآگاه مؤمن تهمت می‌زنند، در دنیا و آخرت ملعون‌اند»).

درنگ: تهمت و افترا، مانع پیشرفت علم بوده و خلاف شرع و عقل است.

نقد رفتار غیراخلاقی در علم

رفتار غیراخلاقی، مانند فحاشی و تهمت، در مباحث علمی، نشانه تعصب و ناپختگی است. علم، چونان باغی است که با فضیلت و ادب بارور می‌شود.

درنگ: رفتار غیراخلاقی در علم، نشانه تعصب است و علم، نیازمند فضیلت و ادب است.

جمع‌بندی بخش هفتم

بخش هفتم، به نقد تعصب و نزاع‌های علمی پرداخت. وجود حق، عین ذات اوست و متفلسفان، به دلیل ذهن‌گرایی، از حقیقت دورند. نزاع‌های تاریخی، تهمت، و رفتار غیراخلاقی، موانع پیشرفت علم‌اند. این تبیین، علم را چونان مشعلی می‌بیند که با انصاف و اخلاق، راه حقیقت را روشن می‌کند.

بخش هشتم: عرفان حقیقی و اخلاق

عرفان حقیقی و اخلاق

عارف حقیقی، با اخلاق و جوانمردی، دل را از کینه پاک می‌کند و برای همه خیر می‌خواهد. عرفان، چونان جویباری است که با محبت و پاکی، به دریای توحید می‌پیوندد.

قرآن کریم می‌فرماید: ﴿وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ﴾ (آل‌عمران: ۱۳۴، : «و کسانی که خشم خود را فرو می‌برند و از مردم درمی‌گذرند»).

درنگ: عارف حقیقی، با اخلاق و محبت، دل را از کینه پاک می‌کند.

نقد بیماری‌های روانی در علم

بغض، کینه، و تعصب در مباحث علمی، نشانه بیماری‌های روانی است که مانع رشد معرفتی می‌شود. قلب پاک، چونان آیینه‌ای است که حقیقت را بی‌غبار منعکس می‌کند.

درنگ: بغض و تعصب، بیماری‌های روانی‌اند که مانع رشد معرفتی می‌شوند.

جمع‌بندی بخش هشتم

بخش هشتم، به تبیین عرفان حقیقی و ضرورت اخلاق در علم پرداخت. عارف حقیقی، با محبت و پاکی، به توحید می‌رسد. نقد بیماری‌های روانی، به اهمیت قلب پاک در علم تأکید دارد. این دیدگاه، عرفان را چونان راهی به سوی حقیقت و محبت ترسیم می‌کند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی نهایی

درس‌گفتار شماره ۱۷۲ از *مصباح الانس*، با نقد عمیق مباحث فلسفی و جدلی، به تبیین وحدت وجود و بساطت ذات الهی پرداخت. نفی اقتران وجود حق با ماهیت، رد ترکیب، و تأکید بر ظهورات خلق، بر اطلاق و وحدت الهی دلالت دارد. نقد ذهن‌گرایی علوم سنتی، نزاع‌های علمی، و رفتار غیراخلاقی، به ضرورت اصلاح روش‌شناسی و تقویت اخلاق در علم اشاره می‌کند. عرفان حقیقی، با پیوند به محبت و پاکی، راهی به سوی شهود توحید است. این تبیین، عالم را چونان کتابی می‌بیند که هر واژه‌اش، نامی از اسمای حسنی را زمزمه می‌کند و انسان را به سوی حقیقت الهی فرا می‌خواند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، خصوصیت وجود حق چیست؟

2. طبق متن، چرا نباید گفت خصوصیت وجود حق به عدم اقتران با ماهیت است؟

3. بر اساس متن، دیدگاه محققین درباره وجود چیست؟

4. طبق متن، وجود اضافی به چه معناست؟

5. بر اساس متن، چرا وجود حق نمی‌تواند مقید باشد؟

6. متن درسگفتار بیان می‌کند که وجود حق عاری از هرگونه ترکیب ذهنی یا خارجی است.

7. طبق متن، ماهیت مجرد در خارج وجود دارد.

8. بر اساس متن، وجود اضافی همان وجود حقیقی است.

9. متن درسگفتار ادعا می‌کند که مخلوقات فاقد وجود هستند و تنها ظهورات حق‌اند.

10. بر اساس متن، قید عدمی در وجود حق تركیب خارجی ایجاد می‌كند.

11. طبق متن، چرا وجود حق نمی‌تواند مقید به ماهیت باشد؟

12. منظور از وجود اضافی در متن چیست؟

13. چرا طبق متن، گفتن اینکه وجود حق به دلیل عدم اقتران با ماهیت است، نادرست است؟

14. تفاوت وجود حقیقی و وجود اضافی در متن چیست؟

15. طبق متن، چرا مخلوقات وجود مستقل ندارند؟

پاسخنامه

1. وجود عاری از هرگونه قید و ماهیت

2. چون این قید تركیب ذهنی ایجاد می‌كند

3. وجود عين موجود است

4. وجودی که نسبت به ضارب یا مضروب است

5. چون معروض التخصص مطلق است

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. چون وجود حق مطلق است و ماهیت مجرد در خارج وجود ندارد.

12. وجود اضافی به معنای نسبتی است که در ذهن به موجودات نسبت داده می‌شود، مانند ضاربیت یا مضروبیت.

13. چون این بیان تركیب ذهنی ایجاد می‌كند و حق منزه از هرگونه ترکیب است.

14. وجود حقیقی عين ذات حق است، اما وجود اضافی نسبتی ذهنی است که به مخلوقات نسبت داده می‌شود.

15. چون مخلوقات ظهورات حق‌اند و وجودشان وابسته به وجود حق است.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده