در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 201

متن درس

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۰۱)

دیباچه: تأملی در تکوین و مراتب وجود

کتاب حاضر، بازنویسی و تدوینی علمی و فاخر از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه شماره ۲۰۱ از مجموعه *مصباح الانس* است که در تاریخ دوم خرداد ۱۳۹۲ ارائه شده است. این اثر، به کاوش در مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی در باب تکوین، وجود، و تقسیم‌بندی موجودات می‌پردازد و با نگاهی نقادانه، دیدگاه‌های فلاسفه، متکلمان و عرفا را در چارچوب عرفان اسلامی بررسی می‌کند.

بخش یکم: تکوین و مراتب وجود در نگاه فلاسفه و عرفا

تقسیم‌بندی موجودات نزد اهل نظر

در نگاه فلاسفه و متکلمان، که از ایشان با عنوان «اهل نظر» یاد می‌شود، موجودات عالم بر اساس ویژگی‌های وجودی چون ماده، زمان و مکان به چهار دسته تقسیم می‌شوند: مبدعات، مخترعات، محدثات و مكونات. این تقسیم‌بندی، تلاشی است برای تبیین مراتب وجود در چارچوب فلسفه و کلام. مبدعات، به موجودات مجردی اطلاق می‌شود که از قید ماده، زمان و مکان رها هستند، مانند ملائکه و عوالم غیرمادی. محدثات، موجوداتی‌اند که ماده، زمان و مدت دارند و در ظرف ناسوت، یعنی عالم مادی، متعین می‌شوند. مكونات، موجوداتی‌اند که ماده دارند اما از زمان مبرا هستند، و مخترعات، به موجوداتی اشاره دارد که در مرتبه‌ای خاص از خلقت قرار دارند.

درنگ: تقسیم‌بندی فلاسفه و متکلمان به مبدعات، مخترعات، محدثات و مكونات، مبنایی است برای فهم مراتب وجود، اما از منظر عرفانی، این تقسیم‌بندی به دلیل عدم توجه به وحدت وجود، ناقص است.

مبدعات: مجردات در ظرف فیض الهی

مبدعات، به موجودات مجردی گفته می‌شود که فاقد ماده، زمان و مکان‌اند. این موجودات، در ظرف فاعلی، جلوه‌ای از فیض الهی‌اند و در ظرف مفعولی، به صورت موجودات غیرمادی مانند ملائکه ظهور می‌یابند. این مرتبه از وجود، به دلیل رهایی از قیود مادی، در جایگاهی متعالی قرار دارد و به مثابه نوری است که از سرچشمه هستی ساطع شده و بی‌نیاز از ظرف‌های نازل مادی است.

محدثات: موجودات مادی در عالم ناسوت

محدثات، موجوداتی‌اند که در عالم ناسوت، یعنی جهانی آکنده از ماده، زمان و مدت، متعین می‌شوند. این موجودات، به دلیل وابستگی به ماده، در مرتبه‌ای نازل‌تر از مبدعات قرار دارند. مانند درختی که در خاک ریشه دوانده یا انسانی که در قفس زمان و مکان گرفتار است، محدثات تجلی فیض الهی در ظرفی مادی‌اند.

مكونات: ابهام در تعریف و نقد آن

مكونات، به موجوداتی اطلاق می‌شود که ماده دارند اما از قید زمان آزادند. این تعریف، به دلیل ابهام در تبیین جایگاه وجودی این موجودات، محل نقد است. مكونات، به مثابه پلی میان مبدعات و محدثات، در مرتبه‌ای میانی قرار دارند، اما عدم وضوح در تعریف آن‌ها، این دسته‌بندی را در برابر نقد عرفانی آسیب‌پذیر ساخته است.

دیدگاه عرفانی: تکوین و شمول آن بر همه موجودات

در نگاه عرفانی، که از آن با عنوان «طور تحقیق» یاد می‌شود، تکوین همه موجودات عالم را در بر می‌گیرد و همه عالم مكون است. این دیدگاه، با تأکید بر وحدت وجود، همه مراتب هستی را جلوه‌ای از فیض الهی می‌داند. تکوین، به مثابه جریانی است که از سرچشمه الهی جاری شده و تمامی موجودات را در خود غرق می‌کند، از مجردات متعالی تا محدثات نازل.

درنگ: دیدگاه عرفانی، با تأکید بر شمول تکوین بر همه موجودات، بر وحدت وجودی عالم انگشت می‌نهد، اما عدم تمایز مراتب وجود، این دیدگاه را در برابر نقد فلسفی قرار می‌دهد.

کون مطلق: حقیقت فراگیر هستی

کون مطلق، مفهومی است که کل هستی را در بر می‌گیرد. این مفهوم، به مثابه اقیانوسی بی‌کران است که همه موجودات، از قطره‌های کوچک تا موج‌های عظیم، در آن جای دارند. کون مطلق، تجلی وجود الهی است که تمامی مراتب خلقت را در خود جمع کرده و از احدیت تا ناسوت را در بر می‌گیرد.

آیه تکوین و اراده الهی

قرآن کریم در آیه‌ای نورانی، تکوین را به اراده و کلام الهی پیوند می‌دهد:
إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (یس: ۸۲).
: «چون چیزی را اراده کند، فقط به آن می‌گوید: باش، پس می‌شود.»
این آیه، تکوین را به مثابه فرمانی الهی تبیین می‌کند که با اراده و کلام حق، وجود از نیستی به هستی می‌رسد، مانند نوری که با یک اشاره الهی در ظلمات می‌درخشد.

کون و لاکون: دوگانه وجود و عدم

عالم به دو قسم کون (موجود) و لاکون (عدم) تقسیم می‌شود. کون، به موجوداتی اشاره دارد که علم الهی به آن‌ها تعلق گرفته و از سرچشمه وجود سیراب شده‌اند. لاکون، به معنای عدم مطلق یا محالات بالذات است، مانند سایه‌ای که هرگز به نور وجود نمی‌رسد. این دوگانه، به تمایز میان هستی و نیستی اشاره دارد.

علم الهی: شرط تحقق وجود

هر آنچه علم الهی به آن تعلق گیرد، موجود می‌شود وگرنه در قلمرو محالات باقی می‌ماند. علم الهی، به مثابه کلیدی است که درهای وجود را می‌گشاید. اگر علم حق به چیزی تعلق نگیرد، آن چیز در تاریکی عدم گم می‌شود، مانند بذری که هرگز در خاک ننشسته است.

نقد ادعای «العالم جمیعه مكونات»

ادعای اینکه همه عالم مكونات است، به دلیل نادیده گرفتن مراتب وجود، نادرست است. این دیدگاه، مانند آن است که تمامی رنگ‌های رنگین‌کمان را یک رنگ واحد بدانیم. مراتب وجود، از مجردات متعالی تا محدثات نازل، نیازمند تمایز و تبیین دقیق است.

فیض الهی: حقیقت عالم

می‌توان همه عالم را مبدعات دانست، زیرا تمامی هستی فیض الهی است. فیض، به مثابه جریانی بی‌انتهاست که از سرچشمه حق جاری شده و هیچ قیدی از زمان، مکان یا مدت نمی‌پذیرد. این فیض، در ظرف فاعلی مجرد و در ظرف مفعولی متعین است، مانند نوری که در آینه‌های گوناگون بازتاب می‌یابد.

فیض و مستفیض: کلی و جزئی

فیض، حقیقت کلی الهی و مستفیض، ظهورات جزئی آن در عالم است. فیض، مانند آردی است که در تنور خلقت به نان‌های گوناگون تبدیل می‌شود. مستفیض، تجلیات فیض در مراتب مختلف وجود است، از ملائکه متعالی تا درختان زمینی.

درنگ: فیض الهی، سرچشمه همه موجودات است و مستفیض، تجلیات این فیض در مراتب گوناگون خلقت، مانند نوری که در آینه‌های بی‌شمار بازتاب می‌یابد.

تغییر و حدوث عالم

عالم متغیر است و هر متغیری حادث است، پس عالم حادث است. این استدلال، مانند رودی جاری است که پیوسته در حرکت است و هرگز در یک حالت نمی‌ماند. تغییرپذیری عالم، نشانه وابستگی آن به مبدأ قدیم است.

نقد قدیم بودن عالم

برخی عالم را اثر قدیم می‌دانند و از این‌رو قدیمش می‌خوانند. این دیدگاه، مانند آن است که سایه را همزاد نور بدانیم. اثر، هرچند از مبدأ قدیم نشأت می‌گیرد، خود حادث است و نمی‌توان آن را قدیم خواند.

نقد تقسیم‌بندی‌های چهارگانه

تقسیم‌بندی به مبدعات، مخترعات، محدثات و مكونات، به دلیل عدم دقت در تبیین مراتب وجود، ناقص است. این تقسیم‌بندی‌ها، مانند نقشه‌ای ناتمام‌اند که تنها بخشی از سرزمین هستی را نشان می‌دهند. مراتب وجود، نیازمند تبیینی جامع‌تر و دقیق‌تر است.

مبدعات و محدثات: فاعلیت و مفعولیت

مبدعات، در ظرف فاعلی فیض الهی و در ظرف مفعولی مجردات‌اند، مانند نوری که از خورشید ساطع شده و در آسمان بی‌کران می‌درخشد. محدثات، در ظرف فاعلی فیض و در ظرف مفعولی دارای ماده و مدت‌اند، مانند گلی که در خاک ریشه دوانده است.

مكونات و ظرف ناسوت

مكونات، به موجودات مادی در ظرف ناسوت اشاره دارند. این اصطلاح، به دلیل ابهام در تعریف، برای مجردات مناسب نیست، مانند تلاش برای پوشاندن جامه‌ای مادی بر پیکری غیرمادی.

تمایز مراتب وجود

مراتب وجود، از احدیت متعالی تا ناسوت نازل، نیازمند اصطلاحات متمایز است. این تمایز، مانند نام‌گذاری قله‌ها و دره‌ها در یک سرزمین پهناور است که هر یک هویتی خاص دارند.

مثال مخلوقات: وحدت در کثرت

انسان، حیوان، گیاه و نبات، همه مخلوق‌اند، اما هر یک با نامی خاص متمایز می‌شوند. این تمایز، مانند نقش‌های گوناگون در یک تابلوی عظیم خلقت است که هر یک در عین وحدت، هویتی مستقل دارند.

نقد یکسان‌سازی مراتب

گفتن اینکه همه عالم مبدعات یا مكونات است، مانند آن است که تمامی ستارگان آسمان را یک ستاره واحد بخوانیم. این یکسان‌سازی، مراتب وجود را نادیده می‌گیرد و فهم دقیق خلقت را مخدوش می‌کند.

بخش دوم: عرفان شیعه و سنی: تفاوت‌ها و چالش‌ها

تفاوت عرفان شیعه و سنی

عرفان شیعه، ریشه در منطق و فلسفه دارد و از این‌رو عمیق‌تر و نظام‌مندتر است، در حالی که عرفان سنی، بیشتر از کلام نشأت گرفته و گاه از منطق و فلسفه تهی است. عرفان شیعه، مانند درختی است که ریشه‌هایش در خاک استوار منطق و فلسفه فرو رفته، اما عرفان سنی، گاه مانند گیاهی است که بر سطح کلام شناور است.

درنگ: عرفان شیعه، با تکیه بر منطق و فلسفه، از عرفان سنی متمایز است و عمقی استدلالی به تأملات عرفانی می‌بخشد.

اهمیت منطق و فلسفه در عرفان و فقه

عارف و فقیه باید منطقی و فلسفی باشند، زیرا منطق و فلسفه، مانند چراغی‌اند که مسیر معرفت را روشن می‌کنند. بدون این دو، عرفان و فقه به سطح ظاهری محدود می‌شوند، مانند کتابی که تنها جلدش زیبا باشد اما صفحاتش تهی.

غربت عرفان شیعه

عرفان شیعه، به دلیل غربت، تقیه و فقدان نظام حکومتی، فاقد تدوین منسجم بوده است. این غربت، مانند سایه‌ای است که بر گنجینه‌ای گران‌بها افتاده و آن را از دیدگان پنهان کرده است.

ترویج عرفان سنی

عرفان سنی، با حمایت دولت‌های اسلامی، به مثابه ستاره‌ای در آسمان معرفت درخشیده و عرفایی چون محیی‌الدین را بزرگ کرده است. این ترویج، مانند بادی است که شعله‌ای کوچک را به آتشی عظیم بدل کرده است.

نقد عرفای سنی

عرفای سنی، مانند محیی‌الدین، به دلیل ضعف در منطق و فلسفه، گاه به مفاهیم خیالی گرفتار شده‌اند. این ضعف، مانند کاخی است که بر پایه‌های سست بنا شده و در برابر باد نقد فرو می‌ریزد.

نقش تبلیغات در تثبیت معرفت

تبلیغات مداوم، حتی یک چوب نیم‌سوخته را به مرجعی مقدس بدل می‌کند. این قدرت، مانند جادویی است که حقیقت را در پرده توهم پنهان می‌کند و باطل را در جامه حق می‌آراید.

هدف عرفان شیعه: تدوین نظام‌مند

هدف عرفان شیعه، تدوین علوم اسلامی با نظامی دقیق و علمی است. این هدف، مانند بنای عمارتی است که هر سنگ آن با دقت و حکمت در جای خود قرار گرفته است.

چالش‌های تدوین معارف

تدوین معارف شیعه، به دلیل کمبود منابع و ضعف‌های تاریخی، دشوار است. این دشواری، مانند راهی سنگلاخ است که تنها با تلاش و توفیق الهی می‌توان از آن گذشت.

بخش سوم: نقد مفاهیم فلسفی و عرفانی

نقد ادعای طور تحقیق

ادعای طور تحقیق، که همه عالم را مكونات می‌داند، به دلیل ضعف در منطق و فلسفه، نادرست است. این ادعا، مانند نقشه‌ای است که مرزهای سرزمین را نادیده گرفته و همه را در یک خط خلاصه کرده است.

ماده و صورت: تبیین و نقد

هر مخلوق، دارای ماده و صورتی مخصوص یا غیرمخصوص است. اما ادعای وجود ماده در مجردات، مانند پوشاندن جامه‌ای مادی بر پیکری غیرمادی است. مجردات، فاقد ماده‌اند و ماده، مختص عالم ناسوت است.

صورت مخصوص: هویت هر موجود

همه موجودات، دارای صورتی مخصوص‌اند و صورت غیرمخصوص وجود ندارد. صورت، مانند امضایی است که هویت هر موجود را در عالم هستی حک می‌کند.

درنگ: صورت، حقیقت خاص هر موجود است و هیچ موجودی فاقد صورت مخصوص نیست، مانند نقشی که در تار و پود خلقت بافته شده است.

تمثیل کچل زلفی: نقد تناقض

تشبیه ماده و صورت به کچل زلفی، تناقض در ادعای وجود ماده برای مجردات را نشان می‌دهد. این تمثیل، مانند آینه‌ای است که نادرستی تعمیم ماده را به مجردات بازمی‌تاباند.

تعین وجودی و علمی

تعین وجودی، صورتی از تعین علمی الهی است. وجود خارجی هر چیز، مانند سایه‌ای است که از نور علم الهی بر پرده خلقت افتاده است.

علم و وقوع: شرط تحقق

اگر علم الهی به چیزی تعلق نگیرد، آن چیز موجود نمی‌شود. این اصل، مانند کلیدی است که درهای وجود را می‌گشاید و بدون آن، هیچ چیز از نیستی به هستی نمی‌رسد.

نقد مفهوم عدم تعلق علم

چیزی که علم الهی به آن تعلق نگرفته، وجود ندارد. این مفهوم، مانند سایه‌ای است که هرگز به نور وجود نمی‌رسد و در قلمرو محالات باقی می‌ماند.

تمثیل ختنه: بی‌معنایی عدم

حکم إِنْ رَزَقْتَكَ وَلَدًا فَاخْتِنْهُ مفهوم ندارد، زیرا عدم ولد، مصداقی برای ختنه ندارد. این تمثیل، مانند آینه‌ای است که بی‌معنایی مفاهیم ذهنی را نشان می‌دهد.

نقد دیدگاه غرب درباره ختنه

غرب، ختنه را به دلیل سوءتفاهم، جنايت می‌داند. این دیدگاه، مانند قضاوت عجولانه‌ای است که بدون فهم حقیقت، به نفی یک عمل دینی می‌پردازد.

ضعف علمای معاصر

علمای معاصر، فاقد مهارت‌های سنتی اند. این ضعف، مانند جدایی شاخه از ریشه است که معرفت دینی را از علوم عملی تهی کرده است اگرچه در این روزگار هر مهارتی حرفه ای و اختصاصی شده است.

شریک الباری: مفهومی ذهنی

شریک الباری، مفهومی ذهنی و فاقد وجود خارجی است. این مفهوم، مانند خیالی است که در آینه ذهن نقش بسته اما در عالم خارج مصداقی ندارد.

تمثیل اشتر گاو پلنگ

اشتر گاو پلنگ، ترکیبی ذهنی و فاقد وجود خارجی است. این تمثیل، مانند نقاشی خیالی است که تنها در بوم ذهن کشیده شده و در عالم واقعیت جای ندارد.

آیه یسر و رحمت الهی

قرآن کریم در آیه‌ای نورانی می‌فرماید: يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ (بقره: ۱۸۵).
: «خدا برای شما آسانی می‌خواهد.»
این آیه، مانند نسیمی است که از باغ رحمت الهی می‌وزد و سهولت را به بندگان نوید می‌دهد.

عسر و یسر: تنوع در خلقت

عسر و یسر، هر دو ممکن‌اند و به شرایط افراد وابسته‌اند. این تنوع، مانند رنگ‌های گوناگون در تابلوی خلقت است که هر یک جایگاهی خاص دارند.

تمثیل بار: نسبیت ظرفیت

بار ده من برای یکی یسر و برای دیگری عسر است. این تمثیل، مانند ترازویی است که ظرفیت‌های متفاوت انسان‌ها را می‌سنجد.

محالات و علم الهی

محالات، مانند دو دو تا سه تا، فاقد تعلق علم الهی‌اند. این مفاهیم، مانند سایه‌هایی‌اند که هرگز به نور وجود نمی‌رسند.

اراده، قدرت و کلام الهی

وقتی علم، اراده و قدرت الهی به چیزی تعلق گیرد، آن چیز واجب‌الوجود می‌شود. این سه، مانند سه رکن عمارتی‌اند که خلقت را برپا می‌دارند.

نقد تقسیم واجب، ممکن و ممتنع

تقسیم واجب، ممکن و ممتنع نادرست است، زیرا همه موجودات تحت علم الهی واجب‌اند. این نقد، مانند پاک کردن غبار از آینه حقیقت است که وحدت وجود را آشکار می‌کند.

نقد مفهوم ممتنع

ممتنع، وجود ندارد و مفهومی خیالی است. این مفهوم، مانند رویایی است که در خواب ذهن نقش بسته اما در بیداری خلقت جایی ندارد.

نقد عرفان محیی‌الدین

محیی‌الدین، به دلیل ضعف در شناخت، مفاهیم خیالی را مطرح کرده است. این ضعف، مانند کاخی است که بر پایه‌های سست بنا شده و در برابر نقد فرو می‌ریزد.

نقد واژه‌های نادرست

استعمال واژه‌هایی مانند زیبایی برای محبت یا روح، نادرست است. این واژه‌ها، مانند جامه‌ای نامناسب‌اند که بر پیکری غیرمادی پوشانده شده‌اند.

فیض و مستفیض: تمثیل آرد و نان

فیض، مانند آرد و مستفیض، مانند نان است. این تمثیل، مانند آینه‌ای است که تمایز میان حقیقت کلی و ظهورات جزئی را بازمی‌تاباند.

تنوع فیض در مراتب وجود

فیض الهی، در مراتب مختلف، از مجردات تا محدثات، ظاهر می‌شود. این تنوع، مانند نوری است که در آینه‌های گوناگون به رنگ‌های مختلف بازتاب می‌یابد.

درنگ: فیض الهی، در مراتب مختلف خلقت، از مجردات تا محدثات، تجلی می‌یابد، مانند جویباری که در مسیر خود به اشکال گوناگون جاری می‌شود.

جمع‌بندی

این اثر، با کاوش در مفاهیم تکوین، وجود و مراتب خلقت، به تبیین دیدگاه‌های فلسفی و عرفانی پرداخته و با نگاهی نقادانه، کاستی‌های تقسیم‌بندی‌های فلاسفه و متکلمان را آشکار ساخته است. تأکید بر وحدت وجود، نقد مفاهیم خیالی مانند ممتنع، و تبیین فیض و مستفیض، از محورهای اصلی این بحث‌اند. عرفان شیعه، با تکیه بر منطق و فلسفه، راهی متعالی به سوی فهم حقیقت گشوده، در حالی که عرفان سنی، به دلیل ضعف در این مبانی، گاه در دام خیالات افتاده است. تمثیلات و استعارات، مانند کچل زلفی، ختنه و اشتر گاو پلنگ، به روشن شدن مفاهیم پیچیده کمک کرده‌اند. این اثر، با حفظ تمامی جزئیات درس‌گفتار و تحلیل‌های تفصیلی، منبعی جامع برای پژوهشگران حوزه الهیات و عرفان فراهم آورده است.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، مبدعات به چه نوع موجوداتی اشاره دارد؟

2. طبق متن، محدثات به چه موجوداتی اطلاق می‌شود؟

3. بر اساس درسگفتار، چرا تقسیم‌بندی همه عالم به مبدعات یا مكونات نادرست است؟

4. طبق متن، فیض حق تعالی چه ویژگی‌ای دارد؟

5. بر اساس درسگفتار، مفهوم 'کن فیکون' به چه چیزی اشاره دارد؟

6. بر اساس درسگفتار، همه عالم به عنوان مكونات تلقی می‌شود و هیچ تفاوتی بین مراتب وجود ندارد.

7. طبق متن، مجردات فاقد ماده، زمان و مکان هستند.

8. درسگفتار بیان می‌کند که هر چیزی که علم خدا به آن تعلق نگیرد، ممتنع است و وجود ندارد.

9. بر اساس متن، همه موجودات دارای ماده و صورت غیرمخصوصه هستند.

10. درسگفتار تأکید دارد که فیض حق تعالی در ظرف مفعولی به صورت مجردات یا ماديات متعین می‌شود.

11. تفاوت اصلی بین مبدعات و محدثات در درسگفتار چیست؟

12. چرا طبق درسگفتار، تقسیم همه عالم به مكونات نادرست است؟

13. منظور از فیض و مستفیض در درسگفتار چیست؟

14. چرا درسگفتار مفهوم ممتنع را رد می‌کند؟

15. طبق درسگفتار، چرا مجردات ماده و صورت مخصوصه ندارند؟

پاسخنامه

1. موجوداتی که نه زمان دارند و نه مکان.

2. موجوداتی که ماده و مدت دارند.

3. زیرا مبدعات و محدثات مراتب متفاوتی دارند.

4. فاقد زمان، مکان و مدت است.

5. ایجاد موجودات با تعلق علم و اراده خدا.

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. مبدعات مجردات هستند که فاقد ماده، زمان و مکان‌اند، اما محدثات دارای ماده و مدت هستند.

12. زیرا مكونات به موجودات مادی و نازل اشاره دارد و نمی‌توان مجردات را در این دسته قرار داد.

13. فیض کمال نازل شده از خداست و مستفیض موجوداتی هستند که این فیض در آن‌ها متعین می‌شود.

14. زیرا چیزی که علم خدا به آن تعلق نگیرد، وجود ندارد و مفهوم ممتنع فقط ذear است.

15. زیرا مجردات فاقد ماده و ثقل هستند و صورت آن‌ها به معنای حقیقت خاص خودشان است.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده