متن درس
بازبینی درس گفتارهای حضرت آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه دویست و دوم)
دیباچه
این اثر، بازنویسی فاخر و علمی درسگفتار شماره 202 از سلسله مباحث مصباح الانس، ارائهشده توسط آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در تاریخ سوم خرداد 1392 هجری شمسی است که به بررسی عمیق صفات الهی، ویژگیهای وجودی انسان، و نظم خلقت پرداخته است. این متن، با رویکردی فلسفی-عرفانی، به تبیین تمایز میان کمال مطلق الهی و محدودیتهای وجودی انسان میپردازد و با نقد مفاهیم سنتی، به دنبال ارائه دیدگاهی نوین و سازگار با علوم معاصر است.
بخش یکم: علم و حکمت الهی
علم شامل و قطعی پروردگار
علم الهی، به مثابه اقیانوسی بیکران، تمامی مراتب وجود را از آغاز تا انجام در بر میگیرد و از هرگونه تردید یا نقصان مبراست. این علم، که در درسگفتار با تعبیر «و لان علمه الشامل بالعواقب و الاوائل جزم لا تردد فيه» توصیف شده، به قطعیت مطلق و شمول بینهایت آن اشاره دارد. برخلاف علم انسانی که در بند محدودیتهای ادراکی است، علم پروردگار، چون نوری که همه تاریکیها را میزداید، به تمامی احتمالات و امکانات وجودی احاطه دارد.
حکمت حتمی و قلم الهی
احکام الهی، که در متن اصلی با عبارت «حكمه حتم جف به القلم» توصیف شدهاند، از حکمت بینقص پروردگار سرچشمه میگیرند و بهسان حکاکیهایی ابدی بر لوح وجود ثبت شدهاند. این حتمیت، نه از سر جبر، بلکه از سر حکمت و غنای ذاتی الهی است که هیچگونه تغییر یا تزلزلی در آن راه ندارد. قلم الهی، چون دست معماری چیرهدست، مقدرات عالم را با دقتی بیمانند نگاشته است.
تقسیم امر به وجود و عدم
درسگفتار، با اشاره به عبارت «و انقسم الامر بين وجوب الوجود و العدم»، به تمایز میان وجود الهی و مفهوم عدم میپردازد. با این حال، این تقسیمبندی در ادامه نقد شده و مفهوم عدم بهعنوان یک انتزاع ذهنی رد میشود. وجود، چون فیضی بیپایان از ذات الهی، تمامی هستی را در بر میگیرد و عدم، جز سایهای موهوم در ذهن بشر نیست.
جمعبندی بخش یکم
بخش یکم، با تبیین علم شامل، حکمت حتمی، و تقسیم امر الهی، به بنیانهای فلسفی خلقت میپردازد. علم الهی، بهعنوان پایهایترین صفت پروردگار، تمامی مراتب وجود را در بر میگیرد و احکام او، با قلم حکمت نگاشته شدهاند. نقد مفهوم عدم، نشاندهنده عمق فلسفی درسگفتار است که وجود را ظهور مستمر فیض الهی میداند.
بخش دوم: تمایز وجودی انسان و پروردگار
انسان سهضلعی
انسان، در تمثیلی بدیع، به موجودی سهضلعی توصیف شده است: آنچه دارد، آنچه ندارد و نمیتواند داشته باشد، و آنچه ندارد اما میتواند به دست آورد. این سهضلعی بودن، به مثابه آینهای است که محدودیتها و ظرفیتهای وجودی انسان را بازمیتاباند. انسان، دارای عقل، عمر، و زندگی است، اما از داشتن ویژگیهایی مانند حجم عظیم آب یا سنگ در بدن محروم است و نمیتواند آنها را کسب کند. با این حال، ظرفیت کسب علم و کمالات، چون بذری در وجود او نهفته است که با کوشش به بار مینشیند.
محدودیتها و امکانات انسان
انسان، به دلیل ماهیت مادی خود، از برخی امور مانند پرواز با بال محروم است، اما توانایی کسب علم و کمالات معنوی، او را به سوی قلههای تعالی رهنمون میسازد. این پویایی، چون رودی جاری در وجود انسان است که گاه به سوی فراوانی و گاه به سوی کاهش میشتابد. برخلاف پروردگار که کمالاتش ثابت و ابدی است، انسان در معرض از دست دادن داراییهای خود، مانند مال یا علم، قرار دارد.
پروردگار دوضلعی یا یکضلعی
پروردگار، در تمثیلی دیگر، ابتدا دوضلعی توصیف شده است: آنچه دارد (کمال مطلق) و آنچه ندارد و نمیتواند داشته باشد (نقص). اما درسگفتار، با تعمقی عمیقتر، این دوضلعی بودن را رد کرده و پروردگار را یکضلعی میداند، یعنی تنها دارای کمالات مطلق است و فقدان در او معنایی جز انتزاع ذهنی ندارد. این وحدت، چون خورشیدی است که هیچ سایهای از نقص بر آن نمیافتد.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تبیین تمایز میان انسان سهضلعی و پروردگار یکضلعی، به تفاوت بنیادین میان محدودیتهای وجودی انسان و کمال مطلق الهی میپردازد. انسان، با ظرفیتهای پویا اما محدود، در مسیر کمالیابی گام برمیدارد، در حالی که پروردگار، چون اقیانوسی بیکران از کمالات، از هرگونه نقص مبراست.
بخش سوم: نظم خلقت و مهندسی الهی
نظم دقیق و فلسفی عالم
نظام خلقت، چون دستگاهی خودکار و با مهندسی بینقص، تحت هدایت حکیمانه پروردگار اداره میشود. این نظم، که در درسگفتار با تعبیر «آنقدر ظریف آنقدر دقیق آنقدر فلسفی است» توصیف شده، فراتر از تصورات سادهانگارانه است. اداره عالم توسط خدا، به مثابه معماری چیرهدست است که هر جزء را با دقتی بیمانند در جای خود قرار داده است.
نقد تصورات عامیانه از ملائکه
تصور حضور فیزیکی ملائکه بر انسانها، مانند دو فرشته نشسته بر شانهها، سادهانگارانه است. درسگفتار، با نقد این دیدگاه، احاطه الهی و ملائکه را بهصورت غیرمادی و فلسفی توصیف میکند. ملائکه، چون نسیمی نامرئی، در نظم خلقت نقش مدبرات را ایفا میکنند، بدون آنکه در قالبهای مادی محدود شوند.
اداره عالم به مثابه رانندگی خودکار
اداره عالم توسط پروردگار، با تمثیل رانندگی ماشینی خودکار تبیین شده است که نیازی به دخالت مداوم ندارد. این تمثیل، به سهولت و کمال هدایت الهی اشاره دارد که عالم را با نظمی بینقص و بدون زحمت ظاهری اداره میکند.
اختیار انسان در نظم خلقت
درسگفتار، با استناد به آیه کریمه إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (انسان: 3) («ما راه را به او نشان داديم، يا سپاسگزار است يا ناسپاس» – )، بر اختیار انسان در انتخاب مسیر تأکید میکند. انسان، چون مسافری در مسیر خلقت، میتواند شاکر یا کافر باشد، اما نظم الهی، راه را به او نشان داده است.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با تبیین نظم دقیق و فلسفی خلقت، بر مهندسی بینقص الهی تأکید میکند. نقد تصورات عامیانه و تمثیلات رانندگی خودکار و هدایت حکیمانه، نشاندهنده عمق فلسفی درسگفتار در فهم خلقت است. اختیار انسان، در این نظم، چون بذری است که میتواند به سوی کمال یا انحراف شکوفا شود.
بخش چهارم: نقد مفاهیم سنتی و بازسازی فلسفی
نقد حدوث و قدم عالم
درسگفتار، با نقد مفاهیم سنتی حدوث و قدم عالم، آنها را ناقص و نادرست میداند. عالم، نه حادث است و نه قدیم، بلکه ظهور مستمر فیض الهی است که چون رودی جاری، نه آغاز دارد و نه پایان. این دیدگاه، با تمثیل سیبی که پیوسته در چرخش است، تبیین شده و بر بینهایت بودن خلقت تأکید میکند.
نقد تصور خدا بر عرش
تصور خدا بهصورت موجودی نشسته بر عرش، سادهانگارانه و نادرست است. درسگفتار، با نقد این دیدگاه، عرش را کنایه از سلطنت مطلق الهی میداند که فراتر از مکان و زمان است. پروردگار، چون نوری بیکران، از هرگونه محدودیت مکانی مبراست.
لسان عام در قرآن کریم و روایات
قرآن کریم و روایات، به دلیل مخاطبان عام و محدودیتهای اجتماعی، از بیانی ساده و قابلفهم بهره بردهاند. این لسان عام، چون پلی است که معارف عمیق را به ذهنهای ساده پیوند میدهد، اما حقیقت خلقت، فراتر از این بیانات است.
فلسفه نوین و علوم معاصر
درسگفتار، بر ضرورت بازسازی فلسفه اسلامی بر اساس علوم مدرن تأکید میکند. فلسفهای که با فیزیک، شیمی، و روانشناسی سازگار باشد، چون درختی است که ریشه در حکمت کهن دارد و شاخسار آن به سوی علوم نوین گسترده است.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با نقد مفاهیم سنتی و دعوت به بازسازی فلسفه اسلامی، به ضرورت فهم عمیقتر از خلقت تأکید میکند. عالم، ظهور مستمر فیض الهی است و تصورات سادهانگارانه، مانند خدا بر عرش، باید با دیدگاهی متعالی جایگزین شوند.
بخش پنجم: نقدهای اجتماعی و اخلاقی
کوچکسازی عالم و انسان
درسگفتار، با نقد کوچکسازی خدا، انسان، و عالم، این رفتار را نتیجه ناآگاهی میداند. انسان، به جای درک عظمت خلقت، آن را در قالبهای محدود ذهنی خود محصور کرده است. این کوچکسازی، چون سایهای است که عظمت نور وجود را میپوشاند.
نقد رقابت تخریبی
در جامعه، فرهنگ تخریب و رقابت ناسالم، چون آتشی است که همه را میسوزاند. درسگفتار، با تمثیل رینگ بدلکاری که در آن همه آسیب میبینند، این رقابت را بیمعنا میداند. حتی برنده، چون نعشی افتاده، از این برد سودی نمیبرد.
برد واقعی در رشد دیگران
برد واقعی، در رشد، تعظیم، و تقویت دیگران است. درسگفتار، با تمثیل معلم و مادر، این اصل را تبیین میکند که کمال انسان، در زنده کردن و بالابردن دیگران است، نه در تخریب آنها. معلم و مادر، چون باغبانانی هستند که نهالهای وجود را پرورانده و به سوی کمال هدایت میکنند.
نقد تخریب طبیعت
تخریب طبیعت، نشانهای از نقص تربیتی و اخلاقی است. درسگفتار، با تمثیل نشستن بر چمن و له کردن آن، این رفتار را نکوهش میکند و احترام به طبیعت را نشانه کمال انسانی میداند.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با نقد فرهنگ تخریب و کوچکسازی، بر ضرورت رشد و تعالی دیگران تأکید میکند. برد واقعی، در پرورش و تقویت دیگران است، و تخریب طبیعت یا انسانها، نشانهای از نقص اخلاقی است.
بخش ششم: عوامل بیماری و تکامل طبیعی
علت بیماریها
بیماریهایی مانند سرطان و ایدز، نتیجه دو عامل اصلیاند: تغذیه نامناسب و استرسهای روانی. درسگفتار، این بیماریها را محصول زندگی مدرن میداند که با آلودگیهای شیمیایی و فشارهای روحی همراه است. این عوامل، چون طوفانی هستند که سلامت جسم و روان را تهدید میکنند.
تکامل حیوانات
درسگفتار، با اشاره به تکامل حیواناتی مانند مار، ویژگیهایی چون زهر را نتیجه فرآیند تکامل میداند. این دیدگاه، تصور ثابت بودن ویژگیهای موجودات را رد کرده و تکامل را جریانی طبیعی در خلقت میبیند.
رشد سریع انسان
انسان، دارای ظرفیت رشدی عظیم است که در زمانی کوتاه، میتواند تحولاتی به وسعت قرنها را تجربه کند. این ظرفیت، چون گوهری در وجود انسان است که با کوشش و آگاهی، به سوی کمال میدرخشد.
جمعبندی بخش ششم
این بخش، با بررسی عوامل بیماریها و تکامل طبیعی، بر تأثیرات زندگی مدرن بر سلامت و پویایی وجودی انسان تأکید میکند. ظرفیت رشد انسان، فرصتی بینظیر برای کمالیابی است، اما مخاطرات مادی و روانی، چالشهایی در این مسیر هستند.
بخش هفتم: ائمه معصومین و تقیه
فرازمانی بودن ائمه
ائمه معصومین، چون ستارگانی فرازمانی، دارای دانش و معرفتی بودند که از محدودیتهای عصر خویش فراتر میرفت. با این حال، به دلیل خفقان و محدودیتهای اجتماعی، این معارف را بهصورت کامل بیان نکردند و از تقیه بهره بردند.
تقیه و بقای شیعه
تقیه، به مثابه سپری در برابر ظلم و خفقان، استراتژیای بود که ائمه برای حفظ دین و بقای شیعه به کار بردند. این استراتژی، چون رودی زیرزمینی، به رشد و گسترش شیعه در طول تاریخ یاری رساند.
موفقیت تاریخی شیعه
شیعه، از چند نفر در صدر اسلام به صدها میلیون نفر در جهان کنونی رسیده است. این موفقیت، نتیجه هدایت حکیمانه ائمه و استراتژی تقیه است که چون بذری در خاک تاریخ کاشته شد و به درختی تنومند بدل گشت.
جمعبندی بخش هفتم
این بخش، با تبیین فرازمانی بودن ائمه و نقش تقیه در بقای شیعه، بر حکمت و تدبیر معصومین در حفظ دین تأکید میکند. موفقیت شیعه، گواهی بر عمق استراتژیهای الهی ائمه است.
بخش هشتم: وحدت وجود و نقد مردسالاری
وحدت وجودی انسان و خدا
درسگفتار، با استناد به آیه کریمه إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ (بقره: 156) («ما از آن خداييم و به سوى او بازمىگرديم» – )، انسان را ظهور فیض الهی میداند که از خدا آمده و به سوی او بازمیگردد. این وحدت، چون رودی است که از سرچشمه الهی جاری شده و به همان سرچشمه بازمیگردد.
نقد مردسالاری
فرهنگ مردسالاری، که نقش مادر را نادیده میگیرد، چون سایهای است که نور وجود زنان را کمرنگ میکند. درسگفتار، با تأکید بر نقش مادران در تربیت و رشد، این فرهنگ را نکوهش میکند و احترام به زنان را نشانه کمال انسانی میداند.
جمعبندی بخش هشتم
این بخش، با تبیین وحدت وجودی انسان و خدا، بر منشأ الهی انسان تأکید میکند. نقد مردسالاری، دعوتی است به احترام به نقش زنان و مادران در رشد و تعالی جامعه.
نتیجهگیری نهایی
این اثر، با بازنویسی درسگفتار شماره 202 مصباح الانس، به تبیین عمیق صفات الهی، ویژگیهای وجودی انسان، و نظم خلقت پرداخته است. علم و حکمت الهی، چون نوری بیکران، تمامی مراتب وجود را روشن میسازد، و تمایز میان انسان سهضلعی و پروردگار یکضلعی، عمق فلسفی این درسگفتار را نشان میدهد. نقد مفاهیم سنتی، دعوت به بازسازی فلسفه اسلامی، و تأکید بر رشد و تعالی دیگران، از ویژگیهای برجسته این متن است. موفقیت تاریخی شیعه و نقش تقیه، گواهی بر حکمت ائمه معصومین است. این اثر، چون گوهری درخشان در گنجینه معارف اسلامی، پژوهشگران را به تأمل در عمق خلقت و مسئولیتهای انسانی دعوت میکند.