در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

مصباح الانس 203

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۰۳)

مقدمه

کتاب حاضر، بازنویسی علمی و فاخر درس‌گفتار شماره ۲۰۳ از مجموعه *مصباح الانس*، ارائه‌شده توسط آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در تاریخ ۹ خرداد ۱۳۹۲ است. این درس‌گفتار، به تبیین مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی در بخش هشتم مقام اول این اثر گران‌سنگ می‌پردازد که نقطه اوج مباحث وجودشناختی و معرفتی آن به شمار می‌رود. محور اصلی این بخش، بررسی وجود الهی، ظهور مخلوقات، اسما و صفات حق تعالی، و نقد دیدگاه‌های سنتی در باب مجاز و حقیقت است.

بخش نخست: تبیین وجود و ظهور در عرفان اسلامی

اهمیت بخش هشتم مقام اول

بخش هشتم مقام اول *مصباح الانس*، به‌عنوان نقطه اوج مباحث وجودشناختی و عرفانی این اثر، نقشی محوری در ساختار کلی کتاب ایفا می‌کند. این بخش، چکیده‌ای از مبانی معرفتی مقام اول را ارائه داده و مقدمه‌ای بر مقام دوم فراهم می‌آورد. همان‌گونه که خورشید در سپیده‌دم، پرتوهای خود را بر پهنه زمین می‌گستراند، این بخش نیز نور معرفت را بر دل‌های جویندگان حقیقت می‌تاباند. تحلیل این بخش نشان می‌دهد که تبیین وحدت وجود و ظهور مخلوقات، محور اصلی مباحث آن است.

درنگ: بخش هشتم، به‌منزله پلی میان مقام اول و دوم، چکیده مبانی وجودشناختی را با نگاهی عمیق به وحدت وجود و ظهور ارائه می‌دهد.

تمایز فلسفه مصباح الانس با فلسفه رایج

فلسفه مطرح در *مصباح الانس*، با دیدگاه‌های رایج فلسفی و عرفانی تفاوت بنیادین دارد. در این دیدگاه، وجود به‌صورت انحصاری مختص ذات حق تعالی است و مخلوقات، صرفاً ظهورات و تجلیات او هستند. این تمایز، همانند تفکیک میان جوهر الماس و بازتاب نور آن بر سطح بلور، بر تفاوت میان ذات و فعل الهی تأکید دارد. وجود، به ذات الهی اشاره دارد که مستقل و قائم به خویش است، حال آنکه ظهور، به افعال و تجلیات او مربوط می‌شود که فاقد استقلال وجودی‌اند.

وجود ذاتی و ظهور فعلی

در این منظومه فکری، خداوند به‌منزله وجود ذاتی معرفی می‌شود که ذات و حقیقت او، قائم به خویش و غنی از هر نیاز است. مخلوقات، در مقابل، ظهوراتی هستند که فاقد ذات مستقل‌اند و وجودشان به فعل الهی وابسته است. این مفهوم، مانند سایه‌ای است که بر دیوار نقش می‌بندد؛ سایه، وجودی وابسته به جسم و نور دارد و بی‌آن دو، هیچ است. تحلیل این دیدگاه نشان می‌دهد که ظهور، حقیقتی وابسته به وجود الهی است و هرگونه استقلال وجودی از مخلوقات نفی می‌شود.

نقد مفهوم مجاز در عرفان سنتی

یکی از محورهای برجسته این درس‌گفتار، نقد مفهوم مجاز در عرفان سنتی است. در برخی مکاتب عرفانی، مخلوقات به‌عنوان مجاز یا وهم تلقی شده‌اند که فاقد حقیقت‌اند. اما در فلسفه *مصباح الانس*، مخلوقات ظهورات حق‌اند و نه وهم یا پوچی. این دیدگاه، مانند آن است که نقاش چیره‌دستی را تصور کنیم که اثرش، هرچند وابسته به اوست، حقیقتی درخور توجه دارد. نقد مفهوم مجاز، بر این اصل استوار است که ظهور، حقیقتی وابسته به وجود الهی است و هرگونه تلقی غیرواقعی از آن، با حقیقت عرفانی سازگار نیست.

درنگ: مخلوقات، ظهورات حق‌اند و نه مجاز به معنای وهم؛ ظهور، حقیقتی وابسته به وجود الهی است که از واقعیت برخوردار است.

حقیقت مجاز و اعتبار وجودی

حتی مفهوم مجاز، در این دیدگاه، خود دارای حقیقتی است. مجاز، به‌منزله جلوه‌ای از ظهور، از اعتبار وجودی برخوردار است و نمی‌توان آن را به پوچی یا وهم فروکاست. این دیدگاه، مانند آن است که بگوییم بازتاب نور در آینه، هرچند وابسته به نور اصلی است، خود واقعیتی قابل ادراک دارد. تحلیل این نکته نشان می‌دهد که هرگونه کثرت غیرواقعی در عالم نفی می‌شود و حتی مجاز، به‌عنوان بخشی از نظام ظهور، حقیقتی وجودی دارد.

نقد مفاهیم خیالی و غیرعلمی

درس‌گفتار، مفاهیمی چون خیال، وهم و پوچی را که در برخی مکاتب عرفانی و فلسفی رواج یافته‌اند، غیرعلمی می‌داند. این نقد، مانند آن است که دانشمندی، ابزارهای نادرست را از آزمایشگاه علم کنار نهد تا حقیقت با دقت بیشتری نمایان شود. عرفان علمی، بر واقعیت وجودی مخلوقات و وابستگی آنها به حق تعالی استوار است و از هرگونه تفسیر خیالی پرهیز می‌کند.

بخش دوم: وابستگی وجودی و نقد عرفان سنتی

وابستگی متقابل مخلوقات

یکی از اصول بنیادین این درس‌گفتار، وابستگی وجودی مخلوقات نه‌تنها به خداوند، بلکه به یکدیگر است. این وابستگی، مانند تار و پود فرشی است که هر نخ، به دیگری پیوند خورده و جدایی‌ناپذیر است. مخلوقات، در نظامی هماهنگ و به‌هم‌پیوسته، به یکدیگر نیازمندند و این نسبیت وجودی، از ویژگی‌های نظام خلقت است.

تفاوت با عرفان سنتی

فلسفه *مصباح الانس*، با عرفان سنتی که گاه به سوی خیال‌پردازی گرایش دارد، تفاوت آشکار دارد. عرفان سنتی، با تأکید بر مجاز و تلقی مخلوقات به‌صورت وهم، از واقعیت وجودی دور شده است. این نقد، مانند آن است که باغبانی، شاخه‌های خشکیده را هرس کند تا درخت حقیقت، بارورتر گردد. عرفان علمی، بر وحدت وجود و واقعیت ظهور استوار است و از هرگونه تفسیر غیرواقعی پرهیز می‌کند.

درنگ: عرفان علمی *مصباح الانس*، با نقد خیال‌پردازی‌های عرفان سنتی، بر واقعیت ظهور و وحدت وجود تأکید دارد.

پیشنهاد عرفان محبوبین

در این درس‌گفتار، عرفان محبوبین به‌عنوان رویکردی نوین و مبتنی بر معرفت ناب و علمی پیشنهاد شده است. این عرفان، مانند چشمه‌ای زلال، از سرچشمه حقیقت الهی جوشیده و در پی اصلاح کاستی‌های عرفان سنتی است. تحلیل این پیشنهاد نشان می‌دهد که عرفان محبوبین، با تأکید بر فلسفه و علم، به دنبال ارائه معرفتی اصیل و عمیق است.

نقد عقب‌ماندگی در تدوین معارف

یکی از نکات برجسته درس‌گفتار، نقد فقدان نظام‌مندی در تدوین معارف شیعی است که به عقب‌ماندگی فرهنگی و علمی منجر شده است. این نقد، مانند زنگ بیداری است که ضرورت نظام‌سازی علمی و فرهنگی را گوشزد می‌کند. ضبط و تدوین معارف، به دلیل پیچیدگی و حجم بالای مطالب، دشواری‌های فراوانی دارد، اما نظام‌مندی، کلید جبران این کاستی‌هاست.

تمثیل مصرف انرژی

برای تبیین تفاوت در تأثیرگذاری و بهره‌وری، تمثیلی از مصرف انرژی ارائه شده است: مقایسه انرژی مصرفی یک فرد عادی با رئیس‌جمهور، نشان‌دهنده تفاوت در مدیریت منابع و نظام‌مندی است. این تمثیل، مانند آینه‌ای است که کارآمدی نظام‌مند را در برابر پراکندگی منابع نمایان می‌سازد. تأثیرگذاری، به مدیریت صحیح منابع و برنامه‌ریزی دقیق وابسته است.

بخش سوم: اسما و صفات الهی و کمال حق

نعمت و فضل الهی

در این درس‌گفتار، هر نعمت به‌عنوان فضل الهی معرفی شده است که تجلی اسمای جمالی حق تعالی است. آیه شریفه
فَكُلُّ نِعْمَةٍ فَضْلٌ مِنْهُ
به [مطلب حذف شد] : «هر نعمتی، فضلی از اوست.» این فضل، مانند بارانی است که بی‌منت بر زمین تشنه می‌بارد و از سر لطف و اختیار الهی سرچشمه می‌گیرد. تمثیل پول بی‌دلیل در خیابان، این بی‌علت بودن فضل را به زیبایی نشان می‌دهد.

درنگ: هر نعمت، فضل الهی و تجلی اسمای جمالی است که بی‌علت و از سر لطف حق تعالی نازل می‌شود.

نقمت و عدل الهی

در مقابل، هر نقمت، عدل الهی است که تجلی اسمای جلالی ثانوی به شمار می‌رود. آیه
وَكُلُّ نِقْمَةٍ عَدْلٌ مِنْهُ
بر [مطلب حذف شد] : «و هر نقمتی، عدلی از اوست.» نقمت، مانند پاسخی است که به فعل نادرست مخلوق داده می‌شود و از عدالت الهی سرچشمه می‌گیرد. این دیدگاه، نظام‌مندی خلقت را نشان می‌دهد که در آن، هر فعل، نتیجه‌ای متناسب به دنبال دارد.

جمال و جلال در کمال الهی

نعمت و نقمت، دو وجه از اسمای الهی‌اند که در ذات حق متحدند. نعمت، عنوان جمال و نقمت، تبیین جلال است، اما هر دو، برهان کمال الهی‌اند. این جمع اضداد، مانند آن است که در دل اقیانوسی بی‌کران، امواج آرام و طوفان‌های سهمگین، هر دو از یک حقیقت سرچشمه گیرند. کمال الهی، در وحدت جمال و جلال متجلی است.

استعداد قابل و نقد آن

توزیع نعمت و نقمت، بر حسب استعداد قابل صورت می‌گیرد، اما این استعداد، محدود و ثابت نیست. دیدگاه سنتی استعداد قابل، که به فلسفه ماست‌بندی تشبیه شده، مورد نقد قرار گرفته است. این دیدگاه، مانند آن است که باغبانی، ظرفیت هر گل را ثابت و غیرقابل تغییر بداند، حال آنکه هر بذر، با مراقبت، می‌تواند به درختی تنومند بدل شود. استعداد، پویا و قابل توسعه است و محدودیت‌های ظاهری، با تلاش و علم قابل رفع‌اند.

درنگ: استعداد قابل، پویا و نامحدود است؛ محدودیت‌های ظاهری، با تلاش و علم قابل تغییرند و خلقت، از جبر مبراست.

استعداد نامحدود مخلوقات

هر موجود، استعداد خداگونه شدن دارد، چنان‌که آیه
كُلُّ شَيْءٍ فِي كُلِّ شَيْءٍ
به این ظرفیت بی‌نهایت اشاره دارد. این اصل، مانند آن است که هر قطره، در دل خود، اقیانوسی نهان دارد. محدودیت‌های ظاهری، ناشی از فعل مخلوق است، نه ذات خلقت. تمثیل شلوار لی پاره، این پویایی را نشان می‌دهد که نو می‌تواند کهنه شود و کهنه، نو گردد.

بخش چهارم: نقد جبر و تبیین اختیار

نقد جبر اجتماعی و محدودیت‌های مصنوعی

محدودیت‌های اجتماعی، مانند تمایز میان شاه و رعیت، جبری مصنوعی است که مانع شکوفایی استعدادها می‌شود. این جبر، مانند قفسی است که پرنده‌ای را از پرواز بازمی‌دارد، حال آنکه آسمان، برای همه گشوده است. استعداد ذاتی مخلوقات، نامحدود است و هرگونه تحدید، نتیجه فعل انسانی است، نه خلقت الهی.

شعر و اختیار

شعر «گر گدا کاهل بود، تقصیر صاحب‌خانه چیست» به زیبایی، اختیار مخلوق را در بهره‌مندی از فضل الهی نشان می‌دهد. کاهلی، مانند سدی است که جریان چشمه فضل را متوقف می‌کند. این شعر، مسئولیت‌پذیری انسان را در برابر نعمت‌های الهی گوشزد می‌کند.

آیات خیر و ملامت

آیات شریفه
فَمَنْ وَجَدَ خَيْرًا فَلْيَحْمَدِ اللَّهَ
و
وَمَنْ لَا فَلَا يَلُومَنَّ [مطلب حذف شد] : «هر کس خیری یافت، خدا را سپاس گوید» و «هر کس [خیری نیافت]، جز خود را ملامت نکند») بر مسئولیت انسان در برابر خیر و فقدان آن تأکید دارند. این آیات، مانند مشعلی‌اند که راه اختیار و تلاش را روشن می‌سازند.

نقد استعداد محدود و تغاربندی

دیدگاه تغاربندی، که استعداد را محدود و ثابت می‌داند، مورد نقد قرار گرفته است. استعداد، مانند رودی است که با حفر مسیرهای جدید، می‌تواند دشت‌های وسیع‌تری را سیراب کند. تمثیل اتاق و فرش، این حقیقت را نشان می‌دهد که محدودیت‌های ظاهری، با تغییر شرایط، رفع‌شدنی‌اند.

حدیث میسر و نقد جبر

حدیث «كُلٌّ مُيَسَّرٌ لِمَا خُلِقَ لَهُ» به استعداد مخلوقات اشاره دارد، اما به معنای جبر نیست. این حدیث، مانند کلیدی است که درهای فعلیت را بر اساس استعدادهای پویا می‌گشاید. تمثیل تبدیل شیر به گربه و بالعکس، این پویایی را نشان می‌دهد که با علم و تلاش، استعدادها قابل تغییرند.

درنگ: حدیث «كُلٌّ مُيَسَّرٌ لِمَا خُلِقَ لَهُ» بر پویایی استعداد تأکید دارد و جبر را نفی می‌کند.

بخش پنجم: استحکام خلقت و نقد دیدگاه‌های نادرست

آیه استحکام خلقت

آیه شریفه
أُحْكِمَتْ [مطلب حذف شد] : «آیاتش استحکام یافته است») بر استحکام و قوام خلقت تأکید دارد. این آیه، مانند بنایی است که بر پایه‌های محکم الهی استوار شده و از هرگونه فروپاشی مبراست. نقد دیدگاه‌هایی که خلقت را شکننده می‌دانند، بر این اصل استوار است.

نقد شعر عاشقانه و دیدگاه تغاری

شعر «اگر نازی کند، بر هم فرو ریزد قالب‌ها» به دلیل تلقی نادرست از خلقت، مورد نقد قرار گرفته است. این شعر، مانند خیالی است که بنای محکم الهی را سست می‌پندارد. دیدگاه تغاری نیز، با محدود دانستن خلقت، از حقیقت دور است. خلقت، پویا و نامحدود است و از هرگونه شکنندگی مبرا.

نقد عرفان حافظ و شیعه

عرفان حافظ، هرچند با بلاغت و لسان‌الغیب همراه است، به دلیل محدودیت‌های علمی، کامل نیست. این عرفان، مانند گلی است که در باغ ادب شکوفا شده، اما ریشه‌های عمیق علمی ندارد. همچنین، عرفان شیعه، به دلیل تمرکز بر ظاهر و فقدان فلسفه عمیق، مورد نقد قرار گرفته است. عرفان علمی، نیازمند پیوند با فلسفه و معرفت است.

امکان الوهیت و ظهور انسان

هر انسان، ظرفیت مظهر الله شدن را دارد، چنان‌که روایت «بِنَا بَدَأَ الوُجُودُ» به ظهور وجود با انسان‌ها اشاره دارد. این ظرفیت، مانند بذری است که در خاک وجود انسان کاشته شده و با مراقبت، به درختی تنومند بدل می‌شود. انسان، مظهر تام ظهور الهی است و مراتب ظهور، در او متجلی می‌گردد.

جمع‌بندی

بازنویسی درس‌گفتار شماره ۲۰۳ *مصباح الانس*، به تبیین مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی، از جمله وحدت وجود، ظهور مخلوقات، اسما و صفات الهی، و نقد دیدگاه‌های سنتی پرداخته است. محور اصلی این درس‌گفتار، تأکید بر انحصار وجود در ذات حق تعالی و تلقی مخلوقات به‌عنوان ظهورات اوست. نقد مفهوم مجاز، بر واقعیت ظهور به‌عنوان حقیقتی وابسته تأکید دارد. نعمت و نقمت، تجلیات اسمای جمالی و جلالی‌اند و کمال الهی، در وحدت این دو متجلی است. نقد استعداد قابل و دیدگاه تغاربندی، پویایی و نامحدود بودن استعداد مخلوقات را نشان می‌دهد. آیات قرآن کریم، مانند
فَمَنْ وَجَدَ خَيْرًا فَلْيَحْمَدِ اللَّهَ
و
وَمَنْ لَا فَلَا يَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَهُ،
مسئولیت‌پذیری انسان را در برابر خیر و شر گوشزد می‌کنند. حدیث «كُلٌّ مُيَسَّرٌ لِمَا خُلِقَ لَهُ» نیز بر استعداد پویا و نفی جبر تأکید دارد. پیشنهاد عرفان محبوبین، گامی در جهت اصلاح عرفان سنتی و ارائه معرفتی علمی و ناب است.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، موضوع اصلی فصل هشتم چیست؟

2. طبق متن، تفاوت اصلی بین وجود و ظهور چیست؟

3. در متن، مخلوقات چگونه توصیف شده‌اند؟

4. طبق متن، مفهوم مجاز در مورد مظهر به چه معناست؟

5. بر اساس متن، نعمت و نقمت به ترتیب نشانه چیست؟

6. مخلوقات طبق متن دارای ذات مستقل هستند.

7. مفهوم مجاز در متن به معنای ظهورات خداوند است.

8. هر نعمت و نقمت نشانه کمال خداوند است.

9. فلسفه ماست‌بندی در متن مورد تأیید قرار گرفته است.

10. استعداد مخلوقات در متن محدود به ظرف ثابت توصیف شده است.

11. تفاوت وجود و ظهور در متن درسگفتار چیست؟

12. چرا مخلوقات در متن فاقد ذات توصیف شده‌اند؟

13. منظور از نعمت به عنوان فضل خداوند در متن چیست؟

14. چرا فلسفه ماست‌بندی در متن رد شده است؟

15. منظور از استعداد قابل در متن چیست؟

پاسخنامه

1. تبیین رابطه وجود و ظهور در مخلوقات

2. وجود ذات دارد، ظهور ذات ندارد

3. ظهورات و مظاهر خداوند

4. مظهر ظهور خداوند بدون ذات مستقل است

5. نعمت نشانه فضل و نقمت نشانه عدالت است

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. نادرست

11. وجود ذات دارد و مختص خداوند است، اما ظهور فاقد ذات است و فعل خداوند محسوب می‌شود.

12. چون مخلوقات ظهورات و مظاهر خداوند هستند و تنها خداوند ذات مستقل دارد.

13. نعمت نشانه فضل خداوند است که به عنوان جمال او بدون استحقاق مخلوق اعطا می‌شود.

14. چون استعداد مخلوقات ثابت و محدود نیست و همه می‌توانند به مراتب بالاتر ارتقا یابند.

15. استعداد قابل به توانایی مخلوقات برای تغییر و ارتقا اشاره دارد، نه محدودیت ثابت.