متن درس
بازبینی درس گفتارهای حضرت آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۰۴)
مقدمه
کتاب حاضر، با الهام از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه شماره ۲۰۴، به تبیین علمی و تخصصی عرفان اسلامی، با تأکید بر تفاوتهای عرفان شیعی و سنی و جایگاه انسان کامل، میپردازد. این اثر، با نگاهی عمیق به متون عرفانی کلیدی مانند مصباح الانس، فصوص الحکم، تمهید القواعد و منازل السائرین، به نقد و بازسازی عرفان شیعی مبتنی بر عصمت و منطق اهتمام ورزیده است. عرفان، بهمنزله تلاشی برای اتصال به حقیقت متعالی، در همه فرهنگها و ادیان حضوری جهانشمول دارد؛ بااینحال، تفاوت در ساختارها و مبانی اعتقادی، آن را در سنتهای شیعی و سنی متمایز ساخته است.
بخش اول: وحدت حقیقی حق و تنوع معرفت بشری
وحدت ذاتی حق تعالی
درسگفتار با آیه شریفه بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ (: «به نام خداوند رحمان و رحیم») آغاز میشود که بر تقدس و محوریت الهی بحث دلالت دارد. محور اصلی این بخش، تأکید بر وحدت حقیقی حق تعالی است که در برابر آن، کثرت قابل تصور نیست. این اصل، بنیاد توحید عرفانی را تشکیل میدهد و بیانگر نفی هرگونه کثرت در ذات الهی است. هر گفتوگویی درباره حق، نیازمند مقدماتی روششناختی است که منطق و فلسفه را بهعنوان ابزارهای تبیین بهکار میگیرد. این دیدگاه، با مفهوم وحدت وجود در عرفان نظری همخوانی دارد و نشاندهنده عمق تأملات عرفانی در شناخت ذات باریتعالی است.
درنگ: وحدت حقیقی حق، بهمنزله نفی کثرت در ذات الهی، اساس توحید عرفانی است و هرگونه گفتوگو درباره آن، نیازمند مقدمات منطقی و فلسفی است. |
تنوع معرفت انسانی
معرفت انسان نسبت به حق، تحت تأثیر تفاوتهای فرهنگی و دینی، رویکردهای متفاوتی یافته است. این تنوع، به دلیل تفاوت در ظروف ادراکی بشر، زمینهساز شکلگیری سنتهای عرفانی گوناگون شده است. بهبیان دیگر، معرفت، چونان آیینهای است که حقیقت الهی را در قالبهای متفاوت بازمیتاباند، و این بازتاب، تحت تأثیر ساختارهای فرهنگی و دینی هر جامعه قرار میگیرد.
جهانشمولی عرفان
عرفان، بهمنزله نیازی فطری، در همه ادیان و حتی میان غیرمؤمنان حضور دارد. از یهودیت و مسیحیت گرفته تا اسلام، و حتی در میان کمونیستها و کفار، عرفان بهصورت تلاشی برای اتصال به حقیقت متعالی جلوهگر شده است. این جهانشمولی، نشاندهنده ریشه عمیق عرفان در فطرت انسانی است که چونان چشمهای زلال، در هر فرهنگ و آیینی به شکلی متفاوت جوشان میشود.
ادب قرآنی در مواجهه با غیرمؤمنان
قرآن کریم، در آیه شریفه لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ (: «دین شما برای شما و دین من برای من»)، با مقدم آوردن دین کفار، ادب و تسامح دینی را به نمایش میگذارد. این ظرافت بلاغی، نهتنها احترام به عقاید دیگران را نشان میدهد، بلکه بر اولویت ادب در گفتوگوی میانفرهنگی تأکید دارد. این رویکرد، عرفان را حتی در میان غیرمؤمنان بهرسمیت میشناسد و بر جهانشمولی آن صحه میگذارد.
بخش دوم: تفاوتهای عرفان شیعی و سنی
مبانی اعتقادی و ساختاری
عرفان شیعی و سنی، به دلیل تفاوت در مبانی اعتقادی و حمایتهای سیاسی، از یکدیگر متمایزند. عرفان شیعی، ریشه در عصمت ائمه معصومین علیهمالسلام دارد و بر منطق و فلسفه استوار است، درحالیکه عرفان سنی، بیشتر از کلام سرچشمه گرفته و تحت حمایت دولتهای اسلامی قرار داشته است. این تفاوت، بهعنوان محور اصلی بحث، نشاندهنده دو رویکرد متمایز به حقیقت عرفانی است.
چهرههای برجسته عرفان سنی
عرفان سنی، با شخصیتهایی چون محییالدین ابنعربی، صدرالدین قونوی، و مولانا جلالالدین رومی شناخته میشود. این عرفا، به دلیل آثار برجستهای مانند فصوص الحکم و مثنوی معنوی، و همچنین حمایت دولتهای سنی، به چهرههای کلیدی عرفان نظری بدل شدهاند. این حمایت، به گسترش نفوذ عرفان سنی در جهان اسلام کمک کرده است.
درنگ: عرفای سنی، مانند محییالدین ابنعربی و مولانا، به دلیل حمایت دولتهای اسلامی، به سلاطین عرفان نظری بدل شدند، درحالیکه عرفان شیعی از چنین حمایتی محروم بود. |
نفوذ عرفان سنی در حوزههای شیعی
به دلیل ترویج گسترده عرفان سنی و فقدان متون عرفانی مستقل در شیعه، متون سنی مانند فصوص الحکم و تمهید القواعد حتی در حوزههای علمیه شیعی نفوذ کرده و بهعنوان متون درسی مورد استفاده قرار گرفتهاند. این نفوذ، نتیجه تمرکز شیعه بر فقه و کلام و عدم حمایت از عرفان است.
فقدان حمایت از عرفان شیعی
سنت شیعی، برخلاف سنی، به عرفان و حکمت اهتمام کافی نداشته است. دولتهای شیعی، بهجای حمایت از عرفا، علمای ظاهری را ترویج کردند، و برخی علما، به دلیل عدم درک عرفان، آن را نفی یا نکوهش کردند. این موانع، به عقبماندگی عرفان شیعی منجر شده است.
بخش سوم: نقد و بازسازی متون عرفانی
متون اصلی عرفان نظری و عملی
در حوزههای شیعی، سه متن اصلی عرفان نظری تدریس میشود: تمهید القواعد، که بر وجود و انسان کامل تمرکز دارد؛ فصوص الحکم، که به سیر انبیا و کمالات الهی میپردازد؛ و مصباح الانس، که حکمت نظری و عملی را تبیین میکند. در عرفان عملی، منازل السائرین بهعنوان برترین متن شناخته میشود. این متون، محور آموزش عرفان در حوزههای علمیهاند.
نقد خطبهخط متون
آیتالله نکونام قدسسره، با نقد و بررسی خطبهخط این متون، به بازسازی عرفان شیعی کمک کردهاند. این نقد، با رویکردی علمی و انتقادی، اشکالات متون سنی را رفع و عرفان شیعی را بر مبنای عصمت و منطق استوار ساخته است. حجم این نقد، معادل ۱۵۰ جلد کتاب است که نشاندهنده عمق و گستردگی این تلاش است.
ساختار مصباح الانس
مصباح الانس، بهعنوان جامعترین متن عرفانی پس از فصوص و تمهید، از فاتحه، مبادی، فصول، و خاتمه تشکیل شده است. این ساختار نظاممند، با تبیین مبانی عرفانی و تمرکز بر انسان کامل، رویکردی جامع به عرفان نظری ارائه میدهد.
درنگ: مصباح الانس، با ساختار منظم و محتوای عمیق، انسان کامل را بهعنوان نقطه اوج عرفان نظری معرفی میکند، اما نیازمند پالایش علمی است. |
اصلاحات صدرالدین قونوی
صدرالدین قونوی، شاگرد محییالدین، با اصلاح و روانسازی مصباح الانس، اشکالات آن را کاهش داد. بااینحال، این متن همچنان پر از اشکال است و نیازمند نقد علمی برای استفاده در عرفان شیعی است.
بخش چهارم: انسان کامل در عرفان شیعی و سنی
انسان کامل در عرفان سنی
در عرفان سنی، انسان کامل مصداق مشخصی ندارد. خلفا یا فقها نمیتوانند این نقش را ایفا کنند، زیرا فاقد عصمتاند. این نقص، به دلیل ریشه کلامی عرفان سنی و فقدان زیرساخت منطقی و فلسفی، عرفان آنها را از تبیین دقیق انسان کامل بازمیدارد.
انسان کامل در عرفان شیعی
در عرفان شیعی، انسان کامل در ائمه معصومین علیهمالسلام متجلی است. ایشان، به دلیل عصمت و کمال در رفتار، گفتار، و کردار، مصداق کامل انسانیتاند. این دیدگاه، عرفان شیعی را از عرفان سنی متمایز میکند و بر پیوند عرفان با ولایت و عصمت تأکید دارد.
درنگ: انسان کامل در عرفان شیعی، ائمه معصومین علیهمالسلاماند که با عصمت و کمال، الگویی بینقص برای سلوک عرفانی ارائه میدهند. |
نقد ادعاهای محییالدین
محییالدین ابنعربی، با ادعای «خشت آخر کمال» بودن، دچار اختلاط در کشف عرفانی شده است. این ادعا، اگرچه از صداقت او نشأت میگیرد، به دلیل فقدان عصمت، به خطا انجامیده است. مثال اختلاط در خواب، بهخوبی این خطای ادراکی را تبیین میکند.
بخش پنجم: ضرورت بازسازی عرفان شیعی
فقدان متون اصیل شیعی
شیعه، به دلیل تمرکز بر فقه و کلام و عدم حمایت دولتها، فاقد متون عرفانی اصیل است. عرفای شیعی، تنها به حاشیهنویسی بر متون سنی بسنده کردهاند، و این فقدان، مانع آموزش و توسعه عرفان شیعی شده است.
نیاز به عرفان ولایی
عرفان شیعی باید مبتنی بر عصمت ائمه معصومین و منطق فلسفی باشد. این عرفان، که از تعالیم امام علی علیهالسلام و امام سجاد علیهالسلام سرچشمه میگیرد، با دغدغههای اجتماعی پیوند خورده و از عرفان بیدرد متمایز است.
نقد عرفان قلندری و درویشی
عرفان قلندری، به دلیل پیوند با گدایی و وابستگی به دولتها، غیراصیل و استعماری است. عرفان اصیل، عرفان ربانی است که معصوم را مصدر و منطق را مسیر خود قرار میدهد. گدایی، چونان زهری است که عزت عارف را نابود میکند، و ازاینرو، از عرفان جدا باید دانست.
درنگ: عرفان شیعی، با تکیه بر عصمت و منطق، باید از عرفان قلندری و درویشی، که آلوده به گدایی و وابستگی است، جدا شود. |
شهادت در عرفان شیعی
عرفان شیعی، با شهادت عرفا و علمایی چون شهید اول و دوم، با مبارزه اجتماعی پیوند خورده است. برخلاف عرفان سنی، که فاقد عارف شهید است، عرفان شیعی در دفاع از حق و مردم ریشه دارد.
بخش ششم: چالشها و راهکارهای توسعه عرفان شیعی
مشکلات حوزههای علمیه
حوزههای علمیه شیعی، به دلیل فقدان توجه به عرفان و نبود کارآموزی، در توسعه عرفان ناکام ماندهاند. طلاب، به دلیل نبود امکانات و حمایت مالی، قادر به تولید متون عرفانی نیستند.
نیاز به امکانات و حمایت
توسعه عرفان شیعی، نیازمند حمایت مالی و ساختاری است. بدون امکانات، تولید متون علمی و آموزش عرفان ممکن نیست. این نیاز، چونان خاکی است که بذر عرفان در آن میروید.
تلاش برای استقلال عرفانی
نقد و بازسازی متون عرفانی، گامی به سوی استقلال عرفان شیعی است. این متون، با پالایش علمی، میتوانند شیعه را از وابستگی به عرفان سنی رها کرده و عرفانی اصیل و ولایی ارائه دهند.
نتیجهگیری
این اثر، با تبیین عرفان شیعی در پرتو انسان کامل و نقد عرفان سنی، به ضرورت بازسازی عرفان مبتنی بر عصمت و منطق تأکید دارد. عرفان شیعی، با تکیه بر ائمه معصومین علیهمالسلام و دغدغههای اجتماعی، میتواند بهعنوان عرفانی نجاتبخش و اصیل مطرح شود. فقدان متون اصیل و موانع فرهنگی و سیاسی، چالشهای اصلی این مسیرند، اما با تولید متون علمی و حمایت ساختاری، عرفان شیعی میتواند استقلال خود را باز یابد. این نوشتار، با وفاداری به درسگفتارهای آیتالله نکونام قدسسره، منبعی جامع برای پژوهشگران الهیات و عرفان فراهم آورده است.
با نظارت صادق خادمی |