متن درس
بازبینی درس گفتارهای حضرت آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 206)
دیباچه
این اثر، دریچهای است به سوی فهم ژرف مراتب وحدت الهی و سلوک عارفانه در پرتو تعالیم عرفان نظری اسلامی. با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره و تحلیلهای تفصیلی، این نوشتار به تبیین مفاهیم بنیادین وحدت احدیت، واحدیت، و وحدت افعال میپردازد و جایگاه انسان کامل را بهعنوان مظهر اسماء و صفات الهی بررسی میکند.
بخش نخست: مراتب وحدت در عرفان نظری
مفهوم وحدت و تقسیمبندی آن
در عرفان نظری، وحدت به مثابه جوهره وجود الهی، در سه مرتبه متجلی میشود: احدیت، واحدیت، و وحدت افعال. هر یک از این مراتب، جلوهای از حقیقت الهی را در مرتبهای خاص آشکار میسازد. احدیت، مرتبه ذات خالص است که در آن هیچ کثرتی، حتی بهصورت بالقوه، قابل تصور نیست. واحدیت، مرتبهای است که صفات الهی در آن بهصورت جمع با ذات عينیت دارند، و وحدت افعال، مرتبه ظهور افعال الهی در عالم کثرت است. این تقسیمبندی، چونان نردبانی است که سالک را از کثرت ظاهری به وحدت حقیقی هدایت میکند.
احدیت: مرتبه ذات خالص
در مرتبه احدیت، ذات الهی بهصورت مطلق و بدون هرگونه تعین یا کثرت متجلی است. در این مقام، نه صفتی متمایز است و نه کثرتی قابل تصور. ذات، چونان اقیانوسی بیکران است که هیچ موجی از تمایز در آن راه ندارد. در این مرتبه، حتی صفات الهی بهصورت متعین وجود ندارند، بلکه تنها ذات است که بهصورت مطلق متعین میشود. این مقام، مبدأ تمامی مراتب وجود است و بهسان خورشیدی است که نورش تمامی مراتب پایینتر را روشن میسازد.
واحدیت: مرتبه تعین ثانی و جمع صفات
واحدیت، مرتبه تعین ثانی است که در آن، صفات الهی با ذات عينیت دارند. در این مقام، کثرت بهصورت جمع صفات در ذات ظاهر میشود، اما این کثرت، کثرتی نیست که در مقابل وحدت قرار گیرد، بلکه عين وحدت است. همانند نوری که از منشور میگذرد و به رنگهای گوناگون تجلی مییابد، صفات الهی در واحدیت متجلی میشوند، اما همگی در ذات واحد متحدند. تفاوت واحدیت با احدیت، در جمعآوری صفات در ذات است که این جمع، وحدتی متمایز اما متحد با ذات را پدید میآورد.
وحدت افعال: ظهور وحدت در کثرت
مرتبه سوم وحدت، وحدت افعال است که در آن، وحدت الهی در افعال عالم ظهور مییابد. این مرتبه، چونان رودخانهای است که از سرچشمه وحدت سرچشمه میگیرد، اما در بستر کثرت جاری میشود. وحدت افعال به دو نوع تقسیم میشود: نخست، وحدتی که کثرت بهعنوان شرط تحقق آن مطرح است و با وحدت در تعارض نیست؛ دوم، وحدتی که کثرت در مقابل آن قرار میگیرد، مانند مفهوم «الواحد نصف الاثنین»، که واحد بهعنوان نصف دو مطرح میشود و کثرت بهصورت مقابل وحدت ظهور مییابد. این تقابل، مبدأ تعدد و کثرت وجودی است.
بخش دوم: نزول وجود و صعود عارفانه
نزول وجود: از احدیت به افعال
نزول وجود، فرآیندی است که از مرتبه احدیت به واحدیت، از ذات به صفات، و از صفات ذاتی به افعال فعلی میرسد. این فرآیند، چونان سفری است از مبدأ وحدت مطلق به سوی کثرت ظاهری. در این نزول، کثرت ابتدا بهعنوان شرط وحدت و سپس بهعنوان مقابل وحدت ظاهر میشود. عارف، در مقام سلوک، باید این مسیر را بهصورت معکوس طی کند و از کثرت ظاهری به وحدت حقیقی صعود نماید. این صعود، چونان بال زدن پرندهای است که از خاک به سوی آسمان حقیقت پرواز میکند.
نقش عارف در محو کثرت
عارف در مسیر سلوک، وظیفه دارد کثرت ظاهری را کنار زده و وحدت را در تمامی مراتب، حتی در عالم کثرت، مشاهده کند. این فرآیند، نیازمند شهود وحدت در عین کثرت است، بهگونهای که کثرت دیگر بهعنوان مانع وحدت دیده نشود. عارف، چونان نقاشی است که با قلم معرفت، کثرت را در بوم وحدت محو میسازد و تنها نقش حقیقت را بر جای میگذارد.
مراتب شهود وحدت و کثرت
عارف در سلوک خود، مراحل مختلفی از شهود را تجربه میکند. در مرحله نخست، وحدت را همراه با کثرت مشاهده میکند، گویی نوری است که در میان سایههای کثرت میدرخشد. در مرحله دوم، تنها کثرت را میبیند، مانند کسی که در تاریکی غرق شده است. اما در مرحله نهایی، به مرتبهای میرسد که تنها وحدت را شهود میکند، چونان آینهای که جز نور حقیقت را بازنمیتاباند. این مرتبه، به مقام احدیت فعلی و وحدت متوسطین مرتبط است.
بخش سوم: صفات و افعال الهی
نقش صفات در تعیین افعال
افعال در عالم، تحت تأثیر غلبه صفات مختلف الهی قرار میگیرند. اگر صفات وجوب غالب شوند، فعل به حق نسبت داده میشود؛ اگر صفات امکان غالب شوند، فعل به عبد نسبت مییابد؛ و اگر صفات وحدت غالب شوند، فعل به سرّ القدر مرتبط میشود. این رابطه، چونان رقص نور و سایه است که بسته به زاویه تابش، جلوهای متفاوت مییابد.
افعال عباد و وحدت فاعل
افعال بندگان، در مرتبه وحدت افعال، به وحدت فعل و فاعل مرتبط است، اما در عین حال، در مکانها و شرایط مختلف ظهور مییابد. این وحدت، در فعل عبادت، مانند نماز، متجلی میشود. عارف، با گفتن إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (فاتحه: ۵، : «[خدایا] تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم»)، قصد فاعلی خود را به سوی حق معطوف میسازد و وحدت را در کثرت محال ظهور میدهد.
بخش چهارم: انسان کامل و مقام جامع الهی
انسان کامل: مظهر اسماء و صفات
انسان کامل، چونان آیینهای تمامنما، مظهر جامع اسماء و صفات الهی است. در مرتبه واحدیت، او تجلیگاه وحدت صفات است و تمامی اسماء الله الحسنی را در خود جمع میکند. این مقام، چونان قلهای است که تمامی درههای کثرت را در خود به وحدت میرساند.
اسم الله: مقام جامع وحدت
اسم «الله» در قرآن کریم، به مقام جامع و واحدیت اشاره دارد که تمامی صفات جلال و جمال الهی را در خود جمع کرده است. این اسم، چونان مرکزی است که تمامی صفات در آن گرد میآیند و وحدت را در عالم و آدم متجلی میسازند. حضور این اسم در تمامی آیات و سور قرآن کریم، نشاندهنده نقش محوری آن در جمعآوری معانی و مفاهیم قرآنی است. بهعنوان مثال، آیه وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا (هود: ۶، : «و هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر عهده خداست») به نقش الله بهعنوان مبدأ وحدت و رزاق کل موجودات اشاره دارد.
بخش پنجم: عشق، یقین، و رفع تکلیف
عشق و تحول تکلیف به شوق
در مقام عشق و یقین، تکلیف به معنای اجبار و الزام از میان میرود و جای خود را به شوق و عشق میدهد. عارف، چونان پرندهای که از قفس رها شده، از سر عشق به حق عبادت میکند و نمیتواند جز این باشد. آیه وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ (حجر: ۹۹، : «و پروردگارت را پرستش کن تا یقین به تو آید») به این فرآیند اشاره دارد که عبادت از تکلیف به عشق تبدیل میشود.
رفع ریا در مقام یقین
در مقام یقین، ریا ممکن نیست، زیرا عمل عارف از خودیت و نفس خالی است و تنها به حق نسبت داده میشود. ریا، چونان سایهای است که در نور حقیقت محو میشود. عارف در این مقام، چونان آیینهای پاک است که جز حقیقت را بازنمیتاباند.
هجران: نیروی محرکه عارف
حرمان و رنج عارف، نه از تکلیف، بلکه از هجران و دوری از حق ناشی میشود. این هجران، چونان آتشی است که عارف را به سوی قرب الهی سوق میدهد و او را از توقف در کثرت بازمیدارد.
بخش ششم: افعال و تأثیرات آن در وجود انسان
نفع و ضرر در افعال
افعال در عالم، میتوانند نفع یا ضرر را به روح، جسم، یا صورت و نشأت انسان وارد کنند. عبادت، چونان آبی زلال، روح را تغذیه میکند، در حالی که گناهانی مانند شراب و تریاک، به ترتیب روح و جسم را تباه میسازند. شراب، روح را از غیرت و حقیقت دور میکند، در حالی که تریاک، جسم را متلاشی میسازد.
کفر و تأثیرات جامع آن
کفر، برخلاف سایر گناهان، هم جسم و هم روح را نجس میکند و انسان را از حقیقت الهی دور میسازد. کفر، چونان تاریکی است که نور ایمان را در خود فرو میبرد و انسان را در ظلمت گمراهی غرق میکند.
ایمان و کفر در عرفان
در عرفان، شکی که در توحید ایجاد شود، به معنای کفر است، زیرا ایمان و کفر دو حالت متضاد هستند و حالت سومی وجود ندارد. همانند نوری که یا حضور دارد یا غایب است، ایمان و کفر نیز هیچ حد وسطی را برنمیتابند.
بخش هفتم: اخذ ناصیه و وحدت الهی
آیه اخذ ناصیه و سیطره الهی
آیه وَمَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا (هود: ۵۶، : «و هیچ جنبندهای نیست مگر اینکه او پیشانیاش را گرفته است») به سیطره کامل حق بر تمامی موجودات اشاره دارد. حق، چونان چوپانی است که تمامی موجودات را تحت هدایت خود دارد و هیچ موجودی خارج از اراده او نیست.
مشهد متوسطین و محققین
مشهد متوسطین، به مقام عرفایی اشاره دارد که به وصول به حق رسیدهاند و حق در نفس آنها تحقق یافته است. در این مقام، اسباب و واسطهها مؤثر نیستند و تنها حق بهعنوان فاعل حقیقی شناخته میشود. این مقام، چونان قلهای است که عارف در آن تنها حقیقت را میبیند و از اسباب ظاهری عبور میکند.
جمعبندی
این اثر، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین مراتب وحدت الهی و سلوک عارفانه پرداخته است. از احدیت بهعنوان مرتبه ذات خالص تا واحدیت بهعنوان جمع صفات و وحدت افعال بهعنوان ظهور در کثرت، این نوشتار چارچوبی جامع برای فهم رابطه بین ذات، صفات، و افعال الهی ارائه میدهد. انسان کامل، بهعنوان مظهر اسماء و صفات، و اسم الله، بهعنوان مقام جامع، نقش محوری در این مراتب دارند. آیات قرآن کریم، چونان مشعلهایی، راه سلوک را روشن میسازند و عارف را به سوی محو کثرت و شهود وحدت هدایت میکنند.
با نظارت صادق خادمی