متن درس
تبیین اقسام وحدت در حکمت نظری و عملی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 208)
دیباچه
این نوشتار، با الهام از درسگفتارهای عمیق و ژرف آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه چهارم از سلسله مباحث «مصباح الانس»، به تبیین یکی از بنیادیترین مفاهیم حکمت اسلامی، یعنی «وحدت» و اقسام آن، میپردازد. وحدت، بهسان نوری که از ذات اقدس الهی ساطع میشود، در همه مراتب وجود سریان دارد و در حکمت نظری و عملی، محور تأملات عرفانی و فلسفی است.
بخش نخست: تبیین اقسام وحدت در حکمت اسلامی
مقدمهای بر مفهوم وحدت
وحدت، بهسان گوهر یکتایی که در ذات الهی متجلی است، مفهومی بنیادین در حکمت اسلامی است که در دو ساحت نظری و عملی، محور تأملات حکما و عرفا قرار گرفته است. این مفهوم، نهتنها به ذات احدیت الهی اشاره دارد، بلکه در مراتب ظهور و سلوک عرفانی نیز نقشی محوری ایفا میکند. در حکمت نظری، وحدت بهعنوان اصل وجود و مبدأ همه مظاهر بررسی میشود، و در حکمت عملی، راهنمای سالک در مسیر تفرید و رسیدن به توحید است. در این بخش، با استناد به درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تقسیمبندی وحدت به اقسام حقیقیه و عددیه پرداخته و خصوصیات هر یک را با شرح و تفصیل بررسی میکنیم.
تقسیمبندی وحدت: حقیقیه و عددیه
وحدت، از منظر حکمت اسلامی، به دو قسم اصلی تقسیم میشود: وحدت حقیقیه و وحدت عددیه. وحدت حقیقیه، که خود به دو شاخه ذاتیه و نسبیه تقسیم میگردد، به ذات و احکام الهی اشاره دارد، در حالی که وحدت عددیه، در ظرف کثرت و شمارش معنا مییابد. این تقسیمبندی، نهتنها در فهم نظری توحید، بلکه در سلوک عملی سالک نیز نقش کلیدی دارد.
درنگ: وحدت حقیقیه، بهسان خورشیدی است که نورش در همه مراتب وجود سریان دارد و از هرگونه کثرت مبراست، در حالی که وحدت عددیه، چون سایهای در ظرف کثرت، به شمارش و تعدد وابسته است. |
وحدت حقیقیه، به دلیل استقلال از کثرت، چه در تعقل و چه در وجود، در بالاترین مرتبه قرار دارد. این وحدت، به ذات الهی و ظهورات آن مربوط است و در دو صورت ذاتیه و نسبیه بررسی میشود. وحدت ذاتیه، وحدتی است که هیچگونه غیریتی در آن راه ندارد و به ذات احدیت الهی اشاره دارد. وحدت نسبیه، اما، به مقام واحدیت مرتبط است که در آن، اسماء و صفات الهی در ظرف ظهور متجلی میشوند.
وحدت ذاتیه: گوهر بیغیریت
وحدت ذاتیه، بهسان اقیانوسی بیکران که هیچ موجی از آن جدا نیست، وحدتی است که در ذات خود کامل و از هرگونه غیریت مبراست. این وحدت، به ذات احدیت الهی اشاره دارد که در آن، هیچگونه تمایز یا تعددی متصور نیست. در این مرتبه، غیری وجود ندارد و ذات الهی، در کمال یگانگی، از هرگونه شائبه کثرت پاک است.
﴿وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ﴾ (ق: ۱۶)
: «و ما به او از رگ گردنش نزدیکتریم.»
این آیه از قرآن کریم، به حضور فراگیر ذات الهی در همه موجودات اشاره دارد و با مفهوم وحدت ذاتیه همخوانی دارد. وحدت ذاتیه، نهتنها در ذات الهی، بلکه در همه مظاهر و متعینات سریان دارد، بهگونهای که هیچ موجودی از این وحدت خارج نیست.
وحدت نسبیه: ظهور احکام الهی
وحدت نسبیه، چون آیینهای که نور ذات را در خود بازمیتاباند، به احکام و شئون ذات الهی در ظرف ظهور اشاره دارد. این وحدت، در مقام واحدیت الهی متجلی است و شامل وحدت وصفی و فعلی میشود. وحدت نسبیه، به دلیل ارتباط با ظهورات الهی، از وحدت ذاتیه متمایز است، اما همچنان در چارچوب ذات الهی قرار دارد.
در این مرتبه، کثرت بهصورت معقول و بالقوه در ظرف وحدت ظاهر میشود، اما این کثرت، به معنای غیریت نیست، بلکه به ظهورات اسماء و صفات الهی اشاره دارد. به تعبیر صدرالدین قونوی، وحدت نسبیه، وحدتی است که در آن، ذات الهی به خود علم دارد و این علم، عین وحدت است.
وحدت عددیه: وحدت در ظرف کثرت
وحدت عددیه، چون قطراتی که در ظرف اقیانوس شمارش میشوند، وحدتی است که به کثرت وابسته است و در ظرف شمارش و تعدد معنا مییابد. این وحدت، در مقابل وحدت حقیقیه قرار دارد و تحقق آن، چه در ذهن (بهصورت تعقلی) و چه در خارج (بهصورت وجودی)، به وجود کثرت وابسته است.
به عنوان مثال، در ریاضیات، عدد «یک» به معنای یک وحدت و «دو» به معنای دو وحدت است. این اعداد، در ظرف وحدت معنا مییابند، اما بدون کثرت، تحقق نمییابند. وحدت عددیه، به اقسام جنسیه، نوعیه، و شخصیه تقسیم میشود و در علم منطق، بهعنوان وحدتی که در مقابل کثرت قرار میگیرد، بررسی میشود.
جمعبندی بخش نخست
در این بخش، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین اقسام وحدت در حکمت اسلامی پرداخته شد. وحدت حقیقیه، بهعنوان وحدتی که از کثرت مبراست، در دو صورت ذاتیه و نسبیه بررسی شد، در حالی که وحدت عددیه، به دلیل وابستگی به کثرت، در مرتبهای نازلتر قرار دارد. این تقسیمبندی، نهتنها در فهم نظری توحید، بلکه در سلوک عملی سالک نیز نقش کلیدی دارد و راهنمای او در مسیر رسیدن به وحدت حقه حقیقیه است.
بخش دوم: وحدت و کثرت در سلوک توحیدی
وحدت و کثرت: رابطهای پارادوکسیکال
وحدت و کثرت، بهسان دو روی یک سکه، در حکمت اسلامی رابطهای پارادوکسیکال دارند. گرچه کثرت در مقابل وحدت قرار میگیرد، اما بدون وحدت، کثرت تحقق نمییابد. وحدت، اصل وجود است و کثرت، در ظرف وحدت معنا مییابد. این رابطه، در سلوک توحیدی، به سالک نشان میدهد که چگونه از کثرت ظاهری به وحدت حقیقی دست یابد.
درنگ: کثرت، چون سایهای است که در نور وحدت ظاهر میشود؛ بدون وحدت، کثرت وجودی ندارد و وحدت، چون خورشیدی است که همه مظاهر را در خود جای میدهد. |
در وحدت عددیه، کثرت بهصورت فعلی ظاهر میشود، اما در وحدت نسبیه، کثرت بهصورت بالقوه و معقول در ظرف وحدت قرار دارد. این تمایز، نشاندهنده مراتب وجودی است که سالک باید در مسیر سلوک از آن عبور کند.
لسان نزول و صعود در وحدت
وحدت حقه حقیقیه، دارای دو لسان است: لسان نزول و لسان صعود. لسان نزول، به ظهورات الهی در عالم کثرت اشاره دارد، که در آن، وحدت نسبیه و کثرت متجلی میشود. لسان صعود، اما، مسیر بازگشت سالک از کثرت به نسبیت و از نسبیت به حقیقت است.
این مسیر، بهسان سفری است که سالک از ظلمت کثرت به سوی نور وحدت طی میکند. در لسان صعود، سالک باید از غیریت گذر کند و به یگانگی حق دست یابد. این فرایند، که توحید و تفرید نامیده میشود، کاری دشوار و پرمشقت است، اما مقصد نهایی سلوک عرفانی است.
توحید و تفرید: مسیر رسیدن به وحدت
توحید، به معنای تفرید و رسیدن به وحدت الهی، مستلزم گذر از هرگونه غیریت و رسیدن به یگانگی حق است. این مسیر، بهسان صعودی است که سالک در آن، از کثرتهای ظاهری به سوی وحدت محض حرکت میکند. در این مرتبه، هیچ واسطهای، حتی عقل اول، میان سالک و حق وجود ندارد.
﴿فَارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ هَلْ تَرَىٰ مِنْ فُطُورٍ﴾ (ملک: ۳)
: «پس بار دیگر دیده بازگردان، آیا هیچ شکافی میبینی؟»
این آیه از قرآن کریم، به کمال خلقت الهی و نبود هیچگونه نقص یا کثرت در آن اشاره دارد. سالک، با تأمل در خلقت، به وحدت الهی رهنمون میشود و از هرگونه شائبه غیریت رها میگردد.
احدیت و واحدیت: مراتب وحدت الهی
در حکمت عرفانی، وحدت الهی در دو مرتبه احدیت و واحدیت بررسی میشود. احدیت، به ذات الهی بدون هیچگونه غیریت اشاره دارد، در حالی که واحدیت، به ظهورات و احکام ذات در ظرف کثرت مربوط است. این تمایز، در فهم مراتب توحید و جایگاه اسماء و صفات الهی نقش کلیدی دارد.
در مرتبه احدیت، ذات الهی در کمال یگانگی است و هیچگونه تمایزی در آن متصور نیست. در مرتبه واحدیت، اما، اسماء و صفات الهی در ظرف ظهور متجلی میشوند و کثرت معقول در این مرتبه ظاهر میشود.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، به بررسی رابطه وحدت و کثرت در سلوک توحیدی پرداخت و نشان داد که چگونه سالک میتواند از کثرت ظاهری به وحدت حقیقی دست یابد. لسان نزول و صعود، توحید و تفرید، و مراتب احدیت و واحدیت، همگی راهنمای سالک در این مسیر هستند. این مفاهیم، نهتنها در فهم نظری توحید، بلکه در سلوک عملی نیز نقش کلیدی دارند.
بخش سوم: وحدت حقه حقیقیه و آثار آن
وحدت حقه حقیقیه: گوهر توحید
وحدت حقه حقیقیه، بهسان نوری که هیچ سایهای در آن راه ندارد، وحدتی است که به ذات حق تعالی اختصاص دارد و هیچگونه غیریتی در آن متصور نیست. این وحدت، در ذات، صفات، و افعال الهی متجلی است و هیچ شریکی در آن راه ندارد.
﴿اللَّهُ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ﴾ (آل عمران: ۹۷)
: «خداوند از جهانیان بینیاز است.»
این آیه از قرآن کریم، به غنای مطلق الهی اشاره دارد که با وحدت حقه حقیقیه همخوانی دارد. خداوند، بهعنوان ذات غنی، از هرگونه نیاز به مخلوقات مبراست، اما به لحاظ اراده، با عالم در ارتباط است.
سریان وحدت ذاتیه در مظاهر
وحدت ذاتیه، به دلیل سریان در همه مظاهر، بهصورت «اقرب من حبل الورید» است و در همه متعینات حضور دارد. این وحدت، به معنای تعین الهی در هر متعین است و نشاندهنده حضور فراگیر ذات الهی در همه مخلوقات است.
این حضور، بهسان جویباری است که در هر ذره جاری است و هیچ موجودی از آن جدا نیست. حق تعالی، در هر متعین حضور دارد و این حضور، به معنای فعل سریان اسماء الهی در همه موجودات است.
وحدت خلق در پرتو وحدت حق
وقتی حق تعالی واحد است، خلق نیز واحد است و هیچ کثیری در عالم وجود ندارد. هر ذره، مظهر وحدت الهی است و هیچ موجودی مشابه دیگری ندارد. این وحدت، بهسان گوهری است که در دل هر ذره میدرخشد و هیچ شریکی در آن راه ندارد.
این مفهوم، به وحدت وجود در عرفان اسلامی اشاره دارد. هر موجود، بهعنوان مظهر الهی، دارای وحدت است و کثرت، تنها در ظرف ظهورات ظاهری معنا مییابد.
رفع عوارض نفسانی در پرتو توحید
وقتی سالک به مقام وحدت میرسد، عوارضی نظیر ریا، نفاق، شرک، و کفر در دل او راه نمییابد، زیرا همه این عوارض، از حسرت و احساس کمبود ناشی میشوند. این مرتبه، بهسان باغی است که در آن، هیچ خاری از حسرت و کمبود نمیروید.
انسان، به دلیل جهل به وحدت ذاتیه، احساس کمبود میکند و به دنبال پر کردن خلأهای خود با مال، قدرت، یا اعتبار است. اما در وحدت ذاتیه، هیچ کمبودی وجود ندارد، زیرا همه موجودات در ذات الهی کاملاند.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، به تبیین وحدت حقه حقیقیه و آثار آن در سلوک توحیدی و زندگی اجتماعی پرداخت. وحدت حقه حقیقیه، بهعنوان گوهر توحید، در همه مراتب وجود سریان دارد و سالک را از عوارض نفسانی و حسرت رها میسازد. این وحدت، نهتنها در فهم نظری، بلکه در سلوک عملی و زندگی اجتماعی نیز نقش کلیدی دارد.
بخش چهارم: جامعه توحیدی و آثار اجتماعی وحدت
جامعه توحیدی: تجلی وحدت در ساحت اجتماعی
در یک جامعه توحیدی، که بر اساس وحدت شکل گرفته است، عوارضی نظیر حسد، بخل، و رشک معنا نمییابد، زیرا هر موجودی در جایگاه خود کامل است. این جامعه، بهسان باغی است که در آن، هر گل در جای خود میدرخشد و هیچ گلی به گل دیگر حسد نمیورزد.
در این جامعه، همه افراد به وحدت وجودی خود آگاهاند و از احساس کمبود و رقابتهای ناسالم رها میشوند. این آگاهی، به رفع فقر، مذلت، و ناداری منجر میشود، زیرا همه این عوارض، از حسرت و احساس کمبود ناشی میشوند.
کمال خلقت و رفع تفاوت
خلقت الهی، کامل و بدون هیچگونه نقص یا تفاوتی است. همه موجودات، در ظرف وحدت الهی، دارای حسن و کمالاند.
﴿لَا تَرَىٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمَٰنِ مِنْ تَفَاوُتٍ﴾ (ملک: ۳)
: «در خلقت رحمان هیچ تفاوتی نمیبینی.»
این آیه از قرآن کریم، به کمال و وحدت خلقت الهی اشاره دارد و نشان میدهد که خلقت، در پرتو وحدت الهی، از هرگونه نقص و تفاوت مبراست.
علم توحید: حجاب و راهنما
علم توحید، که علم به وحدت حقه حقیقیه است، خود بزرگترین حجاب است، زیرا سالک را از تصور غیریت و تفاوت رها میکند. این علم، بهسان نوری است که در عین روشنایی، میتواند به دلیل شدت وضوح، حجابی برای سالک باشد، مگر اینکه با شهود و سلوک عملی همراه شود.
سالک، با درک علم توحید، از هرگونه تصور غیریت رها میشود و به وحدت محض دست مییابد. این علم، نهتنها راهنمای سلوک، بلکه مانع از افتادن در دام حسرت و کمبود است.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، به بررسی آثار اجتماعی وحدت و نقش آن در شکلگیری جامعه توحیدی پرداخت. جامعه توحیدی، با تکیه بر وحدت، از عوارض نفسانی و اجتماعی رها میشود و به کمال خلقت الهی دست مییابد. علم توحید، بهعنوان راهنما و حجاب، نقش کلیدی در این فرایند دارد.
نتیجهگیری نهایی
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین عمیق و جامع اقسام وحدت در حکمت اسلامی پرداخت. وحدت، بهعنوان گوهر توحید، در همه مراتب وجود سریان دارد و سالک را از کثرت ظاهری به وحدت حقه حقیقیه رهنمون میسازد. این مفاهیم، نهتنها در حکمت نظری، بلکه در سلوک عملی و زندگی اجتماعی نیز نقش کلیدی دارند. با تبیین مراتب وحدت، رابطه وحدت و کثرت، و آثار توحید در نفس و جامعه، این نوشتار تلاش کرد تا منبعی جامع و علمی برای پژوهشگران و مخاطبان متخصص فراهم آورد.
وحدت حقه حقیقیه، بهسان نوری است که در دل هر ذره میدرخشد و هیچ شریکی در آن راه ندارد. این وحدت، نهتنها مقصد نهایی سلوک توحیدی، بلکه مبدأ همه مظاهر و متعینات است. امید است که این نوشتار، گامی در راستای فهم عمیقتر توحید و سلوک به سوی وحدت الهی باشد.
با نظارت صادق خادمی |