متن درس
بازبینی درس گفتارهای حضرت آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 267)
مقدمه: درآمدی بر تأملات عرفانی در خلقت و عرش
این نوشتار، تدوین علمی درسگفتارهای عمیق عرفانی آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره از سلسله مباحث مصباح الانس است که به تبیین مفاهیم بنیادین خلقت، حب الهی، عرش، و مراتب فیض در چارچوب عرفان نظری میپردازد.
در این اثر، خلقت به مثابه تجلی حب الهی، عرش به عنوان واسطه فیض، و مراتب وجودی از احدیت تا عالم کثرت، با استناد به آیات قرآن کریم و منابع عرفانی معتبر مانند نفحات قونوی، بررسی شدهاند. این تأملات، نه تنها به فهم عمیقتر نظام هستی کمک میکند، بلکه روششناسی عرفانی را در تحلیل مفاهیم ربوبی برجسته میسازد.
بخش نخست: حب، جوهره خلقت و اعاده مخلوقات
مفهوم حب به عنوان علت خلقت
خلقت عالم و اعاده مخلوقات، ریشه در حب الهی دارد که به مثابه جوهرهای فراگیر، تمامی مراحل ابداع و بازگشت را در بر میگیرد. حب، نه تنها علت فاعلی خلقت است، بلکه به عنوان علت قابلی و غایی، در مرتبه قدر و ظرف وجود، نظام هستی را سامان میدهد. این اصل، خلقت را ظهور محبت الهی میداند که همچون نوری بیکران، از مبدأ ذات حق به سوی عالم کثرت ساطع میشود.
درنگ: حب الهی، جوهره خلقت است که به مثابه علتی جامع، ابداع و اعاده مخلوقات را در نظام وجودی سامان میدهد. |
این دیدگاه، جایگاه محوری حب را در عرفان نظری تبیین میکند. حب، همچون رودی جاری، از سرچشمه ذات الهی به سوی مراتب وجودی روان است و هر مرتبه را با نور محبت سیراب میسازد. در این چارچوب، خلقت نه تنها پدیدهای مکانیکی یا تصادفی، بلکه تجلی ارادهای عاشقانه است که عالم را به سوی کمال هدایت میکند.
تقسیمبندی مخلوقات: عادی و غیرعادی
مخلوقات در نظام خلقت به دو دسته تقسیم میشوند: مخلوقات عادی که از طریق مجاری اسباب و سنن الهی خلق میشوند، و مخلوقات غیرعادی که به صورت بلاواسطه توسط یدالله پدید میآیند. این تقسیمبندی، به دو نوع خلقت اشاره دارد: خلقت اسبابی که در چارچوب علل و اسباب طبیعی جریان مییابد، و خلقت الهی که مستقیماً از اراده بیواسطه حق نشأت میگیرد.
مخلوقات اسبابی، همچون شاخههایی از درخت هستی، از طریق ریشههای علل طبیعی به حیات خود ادامه میدهند، در حالی که مخلوقات بلاواسطه، به مثابه شکوفههایی بیواسطه بر شاخسار الهی، مستقیماً از نور حق حیات مییابند. این تمایز، تفاوت در نحوه افاضه فیض الهی را نشان میدهد و مراتب قرب مخلوقات به حق را آشکار میسازد.
یدالله: بلاواسطه و معالواسطه
یدالله، به دو صورت در خلقت ظهور مییابد: یدالله بلاواسطه، که مختص مخلوقات محبوب و اولیای خاص است، و یدالله معالواسطه، که مجرای خلقت امور عادی و سنن جاری در عالم است. گرچه تمامی مخلوقات در نهایت تحت یداللهاند، این تمایز، مراتب افاضه فیض را تبیین میکند. اولیای خاص، همچون ستارگان درخشان آسمان هستی، مستقیماً از نور الهی روشن میشوند، در حالی که سایر مخلوقات، از طریق واسطههای طبیعی به حیات خود ادامه میدهند.
این اصل، به تفاوت مراتب قرب مخلوقات به حق اشاره دارد. محبوبین، به دلیل جایگاه ویژه خود، از فیض بیواسطه الهی بهرهمند میشوند، در حالی که سایرین، در چارچوب سنن الهی، از فیض معالواسطه برخوردارند.
جمعبندی بخش نخست
حب الهی، به عنوان جوهره خلقت، تمامی مراحل ابداع و اعاده را در بر میگیرد و نظام هستی را با نور محبت سامان میدهد. تقسیمبندی مخلوقات به عادی و غیرعادی، و تمایز بین یدالله بلاواسطه و معالواسطه، مراتب افاضه فیض الهی را آشکار میسازد. این اصول، چارچوبی عرفانی برای فهم خلقت ارائه میدهند که در آن، حب، محور وحدت و کثرت عالم است.
بخش دوم: عرش، واسطه فیض و مظهر رحمانیت
عرش به عنوان مخلوق بلاواسطه
عرش، از جمله مخلوقاتی است که به صورت بلاواسطه توسط یدالله خلق میشود. گرچه عرش خود واسطه فیض الهی به مراتب مادون است، خلقت آن مستقیماً از حق نشأت میگیرد و از موجودات خاص محسوب میشود. عرش، به مثابه آیینهای صیقلی، نور رحمانیت الهی را منعکس میکند و به عنوان مجرای فیض، جایگاهی محوری در نظام خلقت دارد.
درنگ: عرش، مخلوقی بلاواسطه است که به عنوان واسطه فیض الهی، نقشی محوری در افاضه خیرات به عالم ایفا میکند. |
ضرورت تبیین حقیقت عرش
فهم عرش، نیازمند تبیین حقیقت آن است. حقیقت عرش، تعیینکننده ماهیت وجودی آن است: آیا عرش مادّی است یا غیرمادّی؟ در ظرف مجردات قرار دارد یا غیرمجردات؟ بدون شناخت این حقیقت، درک مرتبه و فواید عرش ممکن نیست. این اصل، به اهمیت روششناختی در تحلیل مفاهیم عرفانی تأکید دارد، چنانکه بدون شناخت بنیادین، هر تحلیلی ناقص خواهد بود.
حقیقت عرش، همچون کلیدی است که درهای معرفت به مراتب وجودی را میگشاید. بدون این کلید، ورود به قلمرو مرتبه و فواید عرش، سفری بیفرجام خواهد بود.
مرتبه و مكانت عرش
پس از تبیین حقیقت عرش، بررسی مرتبه و مكانت آن در نظام هستی ضروری است. این بررسی، جایگاه عرش را نسبت به عقول، نفوس، و سایر مراتب وجودی مشخص میکند: آیا عرش اولین مخلوق است، در میانه مراتب قرار دارد، یا در مرتبهای عالی و نهایی است؟ مرتبه عرش، به مثابه جایگاهی در سلسله مراتب هستی، نقش آن را در انتقال فیض و ارتباط با سایر مراتب روشن میسازد.
عرش، در این سلسله، پس از عقول و پیش از ناسوت، عالم مثال، و سماوات و ارضین قرار دارد. این جایگاه میانی، عرش را به پلی میان مراتب عالی و مادون تبدیل میکند که فیض الهی از طریق آن به عالم کثرت میرسد.
فواید و آثار عرش
سومین مرحله در تحلیل عرش، بررسی فواید، خصوصیات، و آثار آن است. فواید عرش، به کارکردهای وجودی آن در نظام خلقت و ارتباطش با سایر مخلوقات مربوط میشود. عرش، به عنوان واسطه فیض، اقتداری الهی در افاضه خیرات به عالم دارد، اعم از عالم جسمانی، سماوات و ارضین، عالم مثال، یا مجردات.
فواید عرش، همچون میوههای درختی تنومند، از حقیقت و مرتبه آن سرچشمه میگیرند. این فواید، در حفظ نظام عالم، افاضه فیض، و ارتباط بین حق و خلق تجلی مییابد.
اهمیت شناخت حقیقت و مرتبه پیش از فواید
شناخت فواید عرش، بدون تبیین حقیقت و مرتبه آن، ناقص و غیرممکن است. حقیقت عرش، ماهیت وجودی آن را مشخص میکند، و مرتبهاش، جایگاهش را در نظام هستی تعیین مینماید. تنها پس از این مراحل، تحلیل فواید عرش ممکن میشود. این روششناسی، به مثابه نقشهای دقیق، پژوهشگر را در مسیر فهم عرفانی هدایت میکند.
وحدت عرش در قرآن کریم
آیه شریفه الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى (: «خدای رحمان بر عرش استیلا یافت»، سوره طه: ۵) بر وحدت عرش تأکید دارد. عرش، یک حقیقت واحد است و استوای رحمان بر آن، به اقتدار و افاضه فیض الهی دلالت میکند. این وحدت، در برابر تفاسیر متعدی که عرش را متعدد میپندارند، از لسان قرآن کریم دفاع میکند.
درنگ: عرش، یک حقیقت واحد است که در قرآن کریم به عنوان مظهر رحمانیت و اقتدار الهی معرفی شده است. |
وابستگی معرفت عرش به شرع
معرفت به عرش، لوح، قلم، کرسی، قضا، و قدر، کاملاً وابسته به لسان شرع و قرآن کریم است. بدون هدایت شرعی، این مفاهیم قابل درک نیستند و هرگونه گمانهزنی، از حقیقت دور است. شرع، به مثابه چراغی فروزان، مسیر معرفت به این حقایق ربوبی را روشن میسازد.
رحمانیت و استوای عرش
استوای رحمان بر عرش، به معنای اقتدار و افاضه فیض الهی است، نه محدودیت رحمان به عرش. رحمان، اعم از عرش است و عرش، تنها یکی از مظاهر رحمانیت در جهت افاضه به ناسوت است. این اصل، شمول رحمانیت الهی را نشان میدهد که همچون اقیانوسی بیکران، تمامی مراتب هستی را در بر میگیرد.
جمعبندی بخش دوم
عرش، به عنوان مخلوقی بلاواسطه و واسطه فیض، جایگاهی محوری در نظام خلقت دارد. تبیین حقیقت، مرتبه، و فواید عرش، نیازمند روششناسی دقیق عرفانی است که از لسان شرع و قرآن کریم سرچشمه میگیرد. وحدت عرش و استوای رحمان بر آن، مظهر اقتدار و رحمانیت الهی است که فیض را به مراتب مادون افاضه میکند.
بخش سوم: مراتب فیض و نظام وحدت در عالم
مراتب فیض الهی
فیض الهی، از طریق مراتب احدیت، سر احدیت، واحدیت، امر، و عالم به مراتب کثرت میرسد. احدیت، مبدأ فیض است؛ سر احدیت، جوهره وحدتبخش؛ واحدیت، ظرف تجلی؛ امر، فیض ربوبی؛ و عالم، مظهر کثرت. این سلسله مراتب، نظام افاضه فیض را تبیین میکند.
این مراتب، به مثابه پلههای نردبانی هستند که از ذات حق به سوی عالم کثرت امتداد مییابد. هر پله، فیض را به شکلی متعینتر به مرتبه بعدی منتقل میکند، تا در نهایت، عالم کثرت از نور وحدت سیراب شود.
درنگ: فیض الهی، از احدیت تا عالم، از طریق مراتب سر احدیت، واحدیت، و امر جریان مییابد و وحدت، شرط پذیرش این فیض است. |
نقش وحدت در پذیرش فیض
هیچ موجودی نمیتواند در موجودی متضاد با خود، از جهت تضاد، تأثیر بگذارد یا اثر بپذیرد. تأثیر و پذیرش فیض، تنها از طریق وحدت ممکن است که استعداد موجود را برای تلقی امداد الهی فراهم میکند. وحدت، به مثابه پلی است که میان موجودات و فیض الهی ارتباط برقرار میکند.
غلبه در ترکیب کثرت عالم
عالم، به دلیل ظهور در صورت کثرت، دارای ساختاری است که در آن، یک جزء یا کیفیت بر سایر اجزا غالب میشود. این غلبه، ترکیب کثرت را ممکن میسازد. حق تعالی، در هر لحظه، حکمی از اجزای عالم را غالب قرار داده که وحدت ترکیبی را محقق میسازد.
غلبه، به مثابه فرمانروایی یک عنصر بر دیگر عناصر است که نظم و وحدت را در کثرت عالم برقرار میکند. مثلاً، در گل، خاک بر آب غالب میشود و هویتی جدید پدید میآورد.
غلبه در انسان
در انسان، غلبه در دو سطح ظاهری و باطنی تجلی مییابد: غلبه ظاهری، مانند برتری یک کیفیت (گرمی یا صفرا) بر سایر اجزای نشأت او، و غلبه باطنی، یعنی اتحاد اراده قلب در یک لحظه بر یک متعلق خاص. قلب، در یک لحظه، تنها ظرفیت یک اراده را دارد، اما به دلیل قوتش، میتواند به صورت تعاقبی همه چیز را در بر گیرد.
اراده قلب، به مثابه خورشیدی است که در هر لحظه، تنها بر یک نقطه میتابد، اما با گردش خود، تمامی افقها را روشن میسازد. این ویژگی، انسان را قادر به درک حق تعالی میکند.
استعداد انسان برای درک حق
انسان، به دلیل غلبه اراده و استعداد تعاقبی قلب، توانایی درک حق تعالی را دارد. این ظرفیت، او را از سایر موجودات متمایز کرده و به او اقتدار وجودی میبخشد. انسان، همچون آیینهای است که توانایی انعکاس نور بیکران الهی را در خود دارد.
جمعبندی بخش سوم
مراتب فیض الهی، از احدیت تا عالم کثرت، نظام وحدت را در هستی برقرار میسازد. وحدت، شرط پذیرش فیض است، و غلبه، مکانیسمی الهی برای ایجاد نظم در کثرت عالم و اراده انسان است. این اصول، انسان را به عنوان موجودی ممتاز در سلوک عرفانی و اتصال به حق معرفی میکنند.
بخش چهارم: چالشها و روششناسی در فهم مفاهیم ربوبی
ابهام در مفاهیم عرفانی
مفاهیمی چون عرش، لوح، قلم، کرسی، قضا، و قدر، در مباحث عرفانی و ربوبی، غالباً با ابهام همراهاند. این ابهام، ناشی از اختلاف در تفسیر مراتب و تقدم و تأخر این مفاهیم است. این مفاهیم، به مثابه ستارگانی در آسمان معرفت، گاه در هالهای از ابهام پنهان میشوند و نیازمند تبیینی دقیقاند.
نقد تحلیلهای کلی و فلسفی
مفاهیم ربوبی، از جنس قضایای شخصی و حضوریاند و با تحلیلهای کلی و فلسفی قابل درک نیستند. فهم این مفاهیم، نیازمند شهود و کشف حضوری است، نه استدلالهای عقلی صرف. شهود عرفانی، به مثابه کلیدی است که قفل معانی ربوبی را میگشاید.
نقد تعدد عرش
تعدد عرش در برخی تفاسیر، با وحدت آن در لسان شرع در تضاد است. عرش، یک حقیقت واحد است و فرض تعدد، از حقیقت قرآنی آن فاصله میگیرد. این وحدت، همچون نوری یگانه، هرگونه کثرت خیالی را زایل میسازد.
استناد به نفحات قونوی
برای تبیین فواید عرش، به مطالب شیخ قونوی در «نفحات» استناد شده است. این کتاب، در یک فصل، به بیان کیفیت تلقی امداد الهی، چگونگی پذیرش آن توسط موجودات، و اسرار بقا و فنا میپردازد. نفحات، به مثابه گنجینهای عرفانی، چارچوبی جامع برای فهم عرش ارائه میدهد.
جمعبندی بخش چهارم
مفاهیم ربوبی، به دلیل ابهام و اختلاف تفاسیر، نیازمند روششناسی دقیقی هستند که بر شهود عرفانی و منابع شرعی استوار باشد. نقد تحلیلهای کلی و استناد به منابع معتبر مانند نفحات، راهی روشن برای فهم این حقایق ارائه میدهد.
نتیجهگیری و جمعبندی نهایی
این اثر، با بازنویسی درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین مفاهیم عرفانی خلقت، عرش، و مراتب فیض در چارچوب عرفان نظری پرداخته است. حب الهی، به عنوان جوهره خلقت، نظام هستی را با نور محبت سامان میدهد. عرش، به عنوان واسطه فیض و مظهر رحمانیت، نقشی محوری در افاضه خیرات ایفا میکند. مراتب فیض، از احدیت تا عالم کثرت، وحدت را در نظام هستی برقرار میسازد، و غلبه، مکانیسمی الهی برای نظمبخشی به کثرت است.
فهم این مفاهیم، نیازمند روششناسی دقیقی است که بر لسان شرع، شهود عرفانی، و منابع معتبر استوار باشد. این تأملات، نه تنها به درک عمیقتر نظام هستی کمک میکند، بلکه انسان را به عنوان موجودی ممتاز در سلوک عرفانی معرفی مینماید. این اثر، دعوتی است به تأمل در اسرار الهی و سیر در مسیر معرفت به حق تعالی.
با نظارت صادق خادمی |