متن درس
بازبینی درس گفتارهای حضرت آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 275)
مقدمه: درآمدی بر مراتب وجودی در عرفان اسلامی
کتاب مصباح الانس، اثری سترگ در عرفان نظری، دریچهای به سوی فهم عمیق مراتب وجودی و جایگاه مخلوقات در نظام آفرینش میگشاید. این متن، برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه 275 و یکم، به تبیین دقیق و عمیق مراتب وجودی، اعیان، و جایگاه قلم اعلی، ملائکه مهیمین، و افراد منفردون در سلسلهمراتب عرفانی و فلسفی میپردازد.
بخش اول: تبیین مراتب وجودی و اعیان
تقسیمبندی مراتب وجودی
مراتب وجودی یا اعیان، به مثابه نهرهایی که از سرچشمه ذات الهی جاری میشوند، در عرفان اسلامی به دو قسم بنیادین تقسیم میگردند: قسمی که تنها از منظر حقیقت امکانی تحت حکم امکان قرار دارند و قسمی که علاوه بر امکان ذاتی، به شرایطی چون ماده و استعداد وابستهاند. قسم نخست، موجودات مجردی را در بر میگیرد که وجودشان بیواسطه از حق تعالی سرچشمه میگیرد و از هر شرطی جز ذات الهی فارغاند. این موجودات، به سان ستارگانی در آسمان احدیت، از اولیت وجودی، قرب تام به ذات الهی، و دوام متصل به دوام حق برخوردارند. قسم دوم، موجوداتیاند که در ظرف ماده و استعداد، به کثرت و تعینات خلقی وابستهاند و از اینرو، در مرتبهای فروتر از مجردات قرار دارند.
ویژگیهای قسم اول: اولیت و قرب تام
موجودات قسم اول، به دلیل عدم وابستگی به شروط خلقی جز حق تعالی، از ویژگیهای ممتازی برخوردارند. این موجودات، که چون آیینهای صیقلیافته در برابر نور الهی قرار دارند، از اولیت وجودی، قرب تام در حضرت احدیت، و دوام الهی بهرهمندند. قرب تام، به مثابه نزدیکی روح به کانون نور ذات، جایگاهی است که این موجودات را از هر واسطهای جز حق تعالی بینیاز میسازد. این ویژگیها، آنها را در مرتبهای متعالی قرار داده و به مثابه پیشگامان خلقت، در نظام وجودی مقدم میسازد.
انواع موجودات قسم اول
این قسم از موجودات، شامل دو نوع از ارواح ملکی (قلم اعلی و ملائکه مهیمین) و دو طایفه از روحانیات بشری است. ارواح ملکی، به سان پرندگان آسمانی که در عرش الهی پرواز میکنند، شامل قلم اعلی (عقل اول) و ملائکه مهیمیناند که هر یک در مرتبهای خاص از ظهور الهی جای دارند. روحانیات بشری نیز، که احتمالاً به اولیا و کاملان اشاره دارند، در مراتب سلوکی از جایگاهی ویژه برخوردارند و در مسیر کمال، به مراتب عالی وجودی دست مییابند.
بخش دوم: قلم اعلی و جایگاه آن در نظام خلقت
قلم اعلی: عقل اول و مبدأ ظهور
قلم اعلی، که در عرفان نظری با عقل اول و نور نبوی هممعنا دانسته میشود، اولین مخلوق ظهوری و عالم تدوین و تسطیر است. این حقیقت، به سان قلم الهی که بر لوح وجود نگاشته میشود، هیچ واسطه خلقی میان خود و حق تعالی ندارد. قلم اعلی، چونان سرچشمهای زلال که تمام نقشهای خلقت از آن جاری میگردد، مبدأ ظهور و اولین تجلی الهی در نظام خلقت است. روایات نبوی، چونان گوهرهایی گرانبها، این حقیقت را تأیید میکنند:
«أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ الْقَلَمُ» (اولین چیزی که خداوند آفرید، قلم بود)،
«أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلُ» (اولین چیزی که خداوند آفرید، عقل بود)،
«أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِي» (اولین چیزی که خداوند آفرید، نور من بود).
این روایات، بر وحدت قلم، عقل، و نور نبوی در نظام کائنات تأکید دارند و جایگاه قلم اعلی را بهعنوان مبدأ تدوین خلقت تثبیت میکنند.
تفاوت عرفان و فلسفه در تبیین عقل
در عرفان نظری، عقل یا قلم اعلی واحدی است که ثانی و ثالث ندارد و به سان خورشیدی یگانه، تمام مراتب وجودی را در خود در بر میگیرد. برخلاف فلسفه که سلسله عقول (اول، دوم، سوم و…) را مطرح میکند، عرفان عقل را ظهور جامع حق میداند که کثرت در آن راه ندارد. این تمایز، چونان جدایی میان یکپارچگی نور و پراکندگی سایهها، بر وحدت عقل در عرفان و کثرت آن در فلسفه تأکید دارد.
اولیت قلم اعلی در نظام خلقت
قلم اعلی، مقدم بر عرش، لوح، کرسی، قضا، و قدر است و به مثابه پیشاهنگ خلقت، در نظام تصدیری اولین مخلوق ظهوری به شمار میرود. این تقدم، چونان پیشقراولی که راه را برای دیگر موجودات میگشاید، جایگاه قلم را بهعنوان مبدأ تدوین خلقت مشخص میکند. عقل اول، به سان آیینهای که کمالات خالق را در خود منعکس میکند، تمام نقوش خلقت را در بر دارد و عاقل کمالات الهی است.
بخش سوم: ملائکه مهیمین و ظهورات جلالی
ویژگیهای ملائکه مهیمین
ملائکه مهیمین، به سان ستارگانی که در آسمان جلال الهی میدرخشند، ظهورات جلالی حقاند و در مرتبه حیرت و استغراق غرق شدهاند. این موجودات، که از نفوذ و غیریت فارغاند، جز حق نمیبینند و نمیشنوند و در حیرتی کامل در برابر جلال الهی قرار دارند. حیرت آنها، چونان غرق شدن در اقیانوس بیکران ذات، آنها را از خود و غیر فارغ کرده و به حق مشغول ساخته است. برخلاف قلم اعلی که ظهور جمالی و کمالی دارد و مسئول تدبیر و ترتیبات عالم است، ملائکه مهیمین نه رئیساند و نه مرئوس، و از نظام اسباب و تدبیر خارجاند.
افضلیت ملائکه مهیمین
ملائکه مهیمین، به دلیل جلال و حیرت، افضل و اظهر ملائکهاند و به وحدت الهی نزدیکترند. این افضلیت، چونان برتری قلهای که در اوج آسمان به خورشید نزدیکتر است، در مرتبه وجودی و نه کارکردی مطرح میشود. قلم اعلی، به دلیل نفس و تدبیر، در مرتبه کثرت ظهوری قرار دارد، اما مهیمین، به دلیل علم صرف به حق و غفلت از خود و قلم، به وحدت الهی متصلاند.
تقدم و تساوی مهیمین و قلم اعلی
در آثار شیخ اکبر، ابن عربی، گاه ملائکه مهیمین بر قلم اعلی مقدم دانسته شدهاند، به دلیل جلال و حیرت که آنها را از نفس و غیریت فارغ کرده است. گاه نیز این دو همرتبه تلقی شدهاند، به دلیل اولیت وجودی قلم و جایگاه متعالی مهیمین در ظرف جلال. این دو دیدگاه، به سان دو بال پرندهای که در آسمان حقیقت پرواز میکند، بر تفاوت مراتب جلال و تصدیری تأکید دارند.
بخش چهارم: افراد منفردون و سلوک عرفانی
نقش قلم اعلی در سلوک
تمام سلوک عرفانی، از مرید تا قطب، به قلم اعلی وابسته است، جز افراد منفردون که از نظام تدبیر و سلسله سلوکی مرسوم خارجاند. قلم اعلی، به سان چراغی که مسیر سالکان را روشن میکند، محور سلوک عرفانی است و تمامی مراتب رشد و کمال، از مرید تا قطب، در پرتو آن تحقق مییابد. اما منفردون، چونان پرندگانی که در آسمان جلال به پرواز درمیآیند، از این نظام مستقلاند.
افراد منفردون: مظاهر جلال
افراد منفردون، که خارج از حکم قطباند، نه قطب میشوند و نه به قطب وابستهاند. اینان، به سان کوههایی استوار که در برابر طوفانهای اسباب خلقی ایستادگی میکنند، به جلال الهی متصلاند و در مرتبه تهیم قرار دارند. تهیم، شدت هیمان (حیرت) است که سالک را از هر تعینی جز محبوب الهی فارغ میسازد. این مرتبه، چونان اوج قلهای که از ابرهای کثرت فراتر میرود، خاص کاملان و مظاهر جلال است.
ابراهیم خلیل: مظهر تهیم و جلال
ابراهیم خلیل علیهالسلام، به سان ستارهای درخشان در آسمان عرفان، مظهر توحید جلالی و ظرف تهیم است. او با ترک پدر، قوم، مال، و قربانی فرزند، به جلال الهی متصل شد و نشانههای استغراق در عشق الهی را به نمایش گذاشت. در فصوص الحکم، حکمت تهیمی به ابراهیم نسبت داده شده که جایگاه او را بهعنوان مظهر جلال و افراد منفردون تأیید میکند. این اعمال، چونان قربانیهایی در محراب عشق الهی، اوج حیرت و بریدگی از اسباب را نشان میدهند.
بخش پنجم: مشیت، عقل، و ظهور کمال محمدی
مشیت و عقل در نظام خلقت
مشیت الهی، اگر عین ذات باشد، واجب است و اگر خلقی باشد، پس از عقل اول قرار میگیرد. عقل، به سان ظرفی که مشیت الهی در آن متجلی میشود، نقش محوری در نظام تصدیری خلقت دارد. روایت
«خَلَقَ الْأَشْيَاءَ بِالْمَشِيَّةِ»
به نقش مشیت در آفرینش اشاره دارد و عقل را بهعنوان ظرف تصدیری آن معرفی میکند.
جلاء و استجلاء: ظهور کمال محمدی
ظهور مقصود، در کمال جلاء (ظهور حق) و استجلاء (ظهور خلق) است که با کمال محمدی محقق میشود. کمال محمدی، چونان خاتمهای که حلقه وصل ابتدا و انتهای خلقت است، جامعیت حقیقت نبوی را نشان میدهد. حقیقت نبوی و علوی، فراتر از ظهور و به مثابه مفتاح الغیب، در مرتبه باطن قرار دارد و نور و ظهورش مقدم بر سایر مخلوقات است.
جمعبندی و نتیجهگیری
این نوشتار، با تبیین مراتب وجودی در مصباح الانس، به کاوش در جایگاه قلم اعلی، ملائکه مهیمین، و افراد منفردون در نظام خلقت پرداخت. قلم اعلی، بهعنوان عقل اول و مبدأ ظهور، در مرتبه جمال و تدبیر قرار دارد و تمام سلوک عرفانی به آن وابسته است. ملائکه مهیمین، مظهر جلال و حیرتاند و از نفس و غیریت فارغ شدهاند. افراد منفردون، بهعنوان کاملان جلالی، از سلسله سلوکی مستقلاند و به مرتبه تهیم میرسند. ابراهیم خلیل، نمونه بارز این مرتبه است که با ترک تعلقات، مظهر جلال شد. نقد فلسفه در برابر عرفان، بر وحدت عقل و نور نبوی تأکید دارد و روایات خلقت، این وحدت را تأیید میکنند..