در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 285

متن درس





مراتب وجود و مناسبات هستی

مراتب وجود و مناسبات هستی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 285)

دیباچه

این اثر، بازنویسی علمی درس‌گفتار شماره 285 از مجموعه مصباح الانس، برگرفته از سخنان آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، است که با رویکردی آکادمیک و مناسب برای پژوهشگران حوزه الهیات، عرفان نظری و فلسفه اسلامی نگاشته شده است. محتوای این درس‌گفتار، به بررسی عمیق مراتب وجود، تعینات ظهوری، احکام وجوبی و امکانی، اعیان ثابته، و مناسبات میان حق تعالی و مخلوقات و میان موجودات می‌پردازد.

بخش نخست: مراتب وجود و احکام الهی

مفهوم مراتب و مدخلیت در حقیقت تأثیر

مراتب وجود، به‌مثابه ظروف معنوی، نقشی بنیادین در تجلی احکام الهی ایفا می‌کنند. این مراتب، نه به‌صورت مطلق، بلکه از حیث تعین و مظهریت، در حقیقت تأثیر مدخلیت دارند. به تعبیر عرفانی، مراتب چونان “محال” یا محل‌های معنوی‌اند که احکام وجوبی و امکانی در آن‌ها متجلی می‌شوند. این محل‌ها، مادّی نیستند، بلکه ظروفی وجودی‌اند که تعینات ظهوری را شکل می‌دهند. برای فهم بهتر، می‌توان مراتب را به آینه‌هایی تشبیه کرد که هر یک، بر حسب ظرفیت خویش، نور الهی را بازمی‌تابانند؛ نور یکی است، اما انعکاس آن در هر آینه، به حسب مرتبه، متفاوت است.

نکته کلیدی: مراتب وجود، ظروف معنوی احکام وجوبی و امکانی‌اند که تعینات ظهوری را متجلی می‌سازند و تأثیرشان مقید به حیثیت مظهریت است.

هر مرتبه وجودی، مجموعه‌ای از احکام وجوبی (مربوط به ذات حق) و امکانی (مربوط به مخلوقات) را در خود جای می‌دهد. این احکام، از اسمای ذاتیه (چون حی و قیوم) و امهات اسمای الوهیه (چون رحمان و رحیم) و اسمای تالیه (چون رازق) سرچشمه می‌گیرند. اسمای ذاتیه، به ذات حق اشاره دارند و در بالاترین مرتبه قرار دارند، در حالی که اسمای الوهیه و تالیه، به مراتب ظهور و تعینات وابسته‌اند. این سلسله‌مراتب اسما، نشان‌دهنده نظام‌مندی تجلیات الهی است، چنان‌که گویی هر اسم، کلیدی است برای گشودن دری از درهای وجود.

اعیان ثابته و وجود علمی

مراتب وجود، دارای اعیان ثابته‌اند که در عرصة علم الهی ثابت و غیرمتغیرند. اعیان ثابته، صورت‌های علمی موجودات‌اند که پیش از ظهور عینی، در علم حق وجود دارند. این مفهوم، ریشه در عرفان ابن‌عربی دارد و بر این دلالت می‌کند که موجودات، پیش از خلقت عینی، در علم الهی به‌صورت ثابت حضور دارند. برای روشن‌تر شدن، اعیان ثابته را می‌توان به طرح‌ها و نقشه‌های یک معمار تشبیه کرد که پیش از ساخته شدن بنا، در ذهن او موجودند.

اعیان ثابته، به‌صورت مستقل اثری ندارند و وجودشان به وجود حق وابسته است. این وابستگی، بر وحدت وجود تأکید دارد، جایی که وجود اعیان، سایه‌ای از وجود حق است. به تعبیری، اعیان ثابته چونان کتابی‌اند که نور وجود حق بر آن تابیده و بدون این نور، خود به تنهایی نوری ندارند. این تمثیل، رابطه تبعی اعیان با حق را به‌زیبایی نشان می‌دهد: نور از مهتاب است، نه از کتاب، اما کتاب، ظرف ظهور آن نور است.

نکته کلیدی: اعیان ثابته، صورت‌های علمی موجودات در علم الهی‌اند که وجودشان تبعی و وابسته به وجود حق است، و پیش از ظهور عینی، در عرصة علم الهی ثابت‌اند.

مراتب به‌مثابه نهایات نسبی و قالب‌های وجودی

مراتب وجود، به‌مثابه نهایات نسبی برای جریان فیض ذاتی و تجلی وجودی در درجات متعینه عمل می‌کنند. این نهایات، از ازل (مبدأ خلقت) تا ابد (غایت خلقت) امتداد می‌یابند و ظروف تعین و قرارند. مراتب، مجموعه‌ای از احکام وجوبی و امکانی را در خود جای داده و مظهر نتایج این احکام‌اند. این احکام، به حسب مراتب ظهور می‌یابند، نه به حسب فیض مطلق. به تعبیری، مراتب چونان قالب‌هایی‌اند که فیض الهی در آن‌ها ریخته می‌شود و هر قالب، به حسب ظرفیت خود، صورتی خاص از آن فیض را متجلی می‌سازد.

احکام مراتب، مانند اشکال و قوالب‌اند که موجودات متشکل و متقولب در آن‌ها حلول می‌کنند. این احکام، اثر تعینات مراتب‌اند و نتایج آن‌ها به مراتب استناد داده می‌شود، زیرا مراتب، هم مشرع (مبدأ) و هم مرجع (مقصد) ظهورات‌اند. این نقش محوری مراتب، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:

﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾ (سوره بقره، آیه ۱۵۶)

«ما از خداییم و به‌سوی او بازمی‌گردیم» (ترجمه فولادوند). این آیه، به زیبایی بیانگر آن است که مراتب، نقطه آغاز و پایان تجلیات الهی‌اند.

نکته کلیدی: مراتب، نهایات نسبی فیض ذاتی و قالب‌های وجودی احکام‌اند که نتایج آن‌ها به مراتب استناد می‌یابد، زیرا مراتب، مشرع و مرجع ظهورات‌اند.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، به تبیین مراتب وجود به‌عنوان ظروف معنوی احکام وجوبی و امکانی، اعیان ثابته به‌عنوان صورت‌های علمی در علم الهی، و نقش مراتب به‌مثابه نهایات نسبی و قالب‌های وجودی پرداخت. این مفاهیم، چارچوبی عرفانی و فلسفی برای فهم نظام هستی ارائه می‌دهند که در آن، مراتب، واسطه‌های تجلی فیض الهی‌اند و احکام الهی را به‌صورت مقید و متمایز متجلی می‌سازند. وابستگی اعیان ثابته به وجود حق، بر وحدت وجود تأکید دارد و مراتب، به‌عنوان مشرع و مرجع، جایگاه محوری در این نظام دارند.

بخش دوم: مناسبات وجودی و اشتراک در امر الهی

مفهوم مناسبات و تقسیم‌بندی آن

مناسبات وجودی، پیوندهای میان موجودات و حق تعالی یا میان خود موجودات‌اند که از اشتراک در امر الهی سرچشمه می‌گیرند. این مناسبات، به دو دسته تقسیم می‌شوند: مناسبات میان حق و عبد، و مناسبات میان مخلوقات. امر الهی، چونان زبانی مشترک، مغایرت ظاهری میان موجودات را رفع می‌کند و وجه مثبت مناسبات را اثبات می‌نماید. به تعبیری، موجودات، هرچند در ظرف تعین متمایزند، در امر الهی چونان خویشاوندانی‌اند که با زبانی واحد سخن می‌گویند.

نکته کلیدی: مناسبات وجودی، از اشتراک در امر الهی ناشی می‌شوند که مغایرت ظاهری میان موجودات را رفع کرده و پیوندهای میان حق و خلق و میان مخلوقات را اثبات می‌کند.

هیچ مظهری با مظهر دیگر یا با حق، جز از طریق مناسبت، ارتباط ندارد. این انحصار، بر وحدت حیثیات ربوبی و عبودی تأکید دارد، چنان‌که حق تعالی از شأنی به شأن دیگر مشغول نمی‌شود. این اصل عرفانی، با تمثیلی زیبا روشن می‌شود: حق، چونان کسی است که با یک دست، چندین هندوانه را برمی‌دارد، بی‌آنکه گرفتار اشتغال گردد. این وحدت، نشان‌دهنده مصونیت حق از تعدد و اشتغال است.

مناسبت ذاتیه و رتبیه

مناسبات، به دو نوع ذاتیه و رتبیه تقسیم می‌شوند. مناسبت ذاتیه، بالاترین نوع است و به پیوندهای بنیادی وجودی میان حق و عبد یا میان مخلوقات اشاره دارد. این مناسبت، در دو جهت ظهور می‌یابد: یکی میان حق و انسان (عبد)، و دیگری میان انسان‌ها و سایر موجودات. مناسبت رتبیه، به مراتب و درجات وجودی وابسته است و نشان‌دهنده سلسله‌مراتب در تجلیات الهی است.

مناسبت میان حق و عبد، از دو جهت بررسی می‌شود: نخست، از جهت ضعف تأثیر مرآتیت در تجلی، که انعکاس حق در عبد است، بی‌آنکه به ذات حق چیزی افزوده یا کاسته شود. قید تعین، تنها محدودیت ظهور است، نه نقص در ذات حق. دوم، از جهت حظ عبد از حضرة الهی، که به استعداد و وسعت باطنی عبد بستگی دارد. این استعداد، چونان ظرفی است که هرچه وسیع‌تر باشد، فیض بیشتری را در خود جای می‌دهد.

نکته کلیدی: مناسبت ذاتیه، پیوند بنیادی میان حق و عبد یا میان مخلوقات است که از دو جهت مرآتیت و حظ عبد از حضرة الهی شکل می‌گیرد.

تفاوت درجات مقربین و جمعیه

تفاوت درجات مقربین و افراد نزد حق، ناشی از تفاوت در مراتب تعین و وسعت جمعیه (ظرفیت باطنی) است. هرچه مرتبه اوسع باشد، اشرف است و عبد، به حسب جمعیه، از حضرة الهی بهره بیشتری می‌برد. ضیق فلک جمعیه، حظوظ را کاهش می‌دهد، در حالی که وسعت آن، امکان دریافت فیض بیشتر را فراهم می‌آورد. انسان کامل، به‌عنوان مستوعب احکام و صفات، تمامی مراتب وجوب و امکان را در خود جمع کرده و در هر عصر و زمان، به‌صورت بالفعل ظهور می‌یابد. او، چونان برزخ البرازخ، مرآت ذات و الوهیت الهی است و محبوب حق تعالی.

نکته کلیدی: انسان کامل، به‌عنوان برزخ البرازخ، مستوعب احکام و صفات الهی است و به دلیل وسعت جمعیه، محبوب حق و مظهر کامل اسمای الهی است.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، به بررسی مناسبات وجودی، اشتراک در امر الهی، و تقسیم‌بندی مناسبات به ذاتیه و رتبیه پرداخت. این مناسبات، پیوندهای میان حق و خلق و میان مخلوقات را از طریق امر الهی شکل می‌دهند و مغایرت ظاهری را رفع می‌کنند. انسان کامل، به‌عنوان مظهر کامل این مناسبات، تمامی احکام و صفات را در خود جمع کرده و مرآت ذات الهی است. تفاوت درجات مقربین، به وسعت جمعیه و استعداد باطنی وابسته است که تعیین‌کننده میزان بهره‌مندی از فیض الهی است.

بخش سوم: تأثیرات وجودی اعمال و مسئولیت جمعی

تأثیر اعمال در تاریخ وجودی

اعمال انسان، در هر عصر و زمان، تأثیرات وجودی گسترده‌ای دارند که فراتر از فرد بوده و در تاریخ وجودی منعکس می‌شوند. هر فعل، چه خیر و چه شر، چونان موجی در عالم منتشر می‌شود و می‌تواند دیگران را تحت تأثیر قرار دهد. این تأثیر، نشان‌دهنده پیوستگی وجودی اعمال است، چنان‌که گویی هر عمل، درختی است که میوه‌هایش در آینده و در زندگی دیگران پدیدار می‌شود.

انسان در اعمال خود مستقل نیست، اما مجبور هم نیست. اعمال او، متأثر از دیگران است و بر دیگران اثر می‌گذارد. این دیدگاه، بر مسئولیت جمعی انسان تأکید دارد. به تعبیری، هر گناه یا خیر، نه‌تنها به فرد، بلکه به تاریخ و هستی مرتبط است. گناه، چونان چراغی است که خاموشی‌اش، تاریکی را به دیگران نیز می‌گستراند، و خیر، چونان نوری است که روشنایی‌اش، عالم را فرا می‌گیرد.

نکته کلیدی: اعمال انسان، تأثیرات وجودی گسترده‌ای دارند که فراتر از فرد، در تاریخ و هستی منعکس می‌شوند و مسئولیت جمعی انسان را نشان می‌دهند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، به تأثیرات وجودی اعمال و مسئولیت جمعی انسان پرداخت. اعمال، چه خیر و چه شر، در عالم منتشر شده و تاریخ وجودی را تحت تأثیر قرار می‌دهند. انسان، نه مستقل است و نه مجبور، بلکه در شبکه‌ای از پیوندهای وجودی قرار دارد که اعمالش، هم متأثر از دیگران است و هم بر دیگران اثر می‌گذارد. این دیدگاه، بر اهمیت مسئولیت‌پذیری در قبال اعمال تأکید دارد.

جمع‌بندی نهایی

این اثر، با بازنویسی درس‌گفتار شماره 285 مصباح الانس، به تبیین عمیق مراتب وجود، تعینات ظهوری، احکام وجوبی و امکانی، اعیان ثابته، و مناسبات وجودی پرداخت. مراتب، به‌عنوان ظروف معنوی، احکام الهی را متجلی می‌سازند و اعیان ثابته، صورت‌های علمی موجودات در علم الهی‌اند. مناسبات، از اشتراک در امر الهی ناشی شده و پیوندهای میان حق و خلق و میان مخلوقات را شکل می‌دهند. انسان کامل، به‌عنوان برزخ البرازخ، مظهر کامل این مراتب و مناسبات است. اعمال انسان، دارای تأثیرات وجودی گسترده‌ای هستند که در تاریخ و هستی منعکس می‌شوند.

با نظارت صادق خادمی


کد فوتر