در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 289

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 289)

مقدمه: درآمدی بر مناسبات برزخی در عرفان نظری

عرفان نظری، به مثابه شاخه‌ای از حکمت متعالیه، به کاوش در روابط وجودی میان مراتب هستی می‌پردازد و مناسبات برزخی، به عنوان پلی میان عالم مادی و مجرد، از جایگاه ویژه‌ای در این دانش برخوردار است. این مناسبات، که در ظروف تمثیلی و برزخی ظهور می‌یابند، نه تنها روابط میان انسان‌ها، بلکه پیوندهای وجودی میان خلق و حق را نیز تبیین می‌کنند. درس‌گفتار حاضر، برگرفته از سخنان آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تحلیل و تبیین مناسبات برزخی با تکیه بر احادیث معراج نبوی و دیدگاه‌های عرفانی شیخ صدرالدین قونوی اختصاص دارد.

بخش نخست: تبیین مفهوم مناسبات در عرفان نظری

تقسیم‌بندی مناسبات

مناسبات در عرفان نظری، به روابط وجودی میان مراتب هستی اطلاق می‌شود که به چهار دسته اصلی تقسیم می‌گردند:

  • مناسبات ذاتی و رتبی: این مناسبات، به روابط وجودی در مراتب کلی هستی اشاره دارند و بیانگر سلسله‌مراتب وجودی میان موجودات‌اند.
  • مناسبات بین خلق و حق: این دسته، پیوندهای وجودی میان مخلوقات و ذات الهی را تبیین می‌کند و بر جریان فیض الهی در عالم تأکید دارد.
  • مناسبات بین‌الناس: مناسبات میان انسان‌ها، که در این درس‌گفتار مورد تأکید است، به روابط برزخی و تمثیلی در ظروف غیرتجردی اختصاص دارد.
  • مناسبات برزخی (متوسط و تمثیلی): این مناسبات، به دلیل قرار گرفتن در عالم برزخ، نه کاملاً مادی‌اند و نه کاملاً مجرد، بلکه در عالم مثال به صورت تمثیلی ظهور می‌یابند.

مناسبات برزخی بین‌الناس، به مثابه آینه‌ای است که روابط وجودی انسان‌ها را در عالم متوسط بازمی‌تاباند. این روابط، در ظروف خیالی و برزخی، به صورت صورت‌های مثالی متجلی می‌شوند و جایگاه وجودی افراد را بر اساس مراتب سعادت و شقاوت نشان می‌دهند.

درنگ: مناسبات برزخی، به دلیل ماهیت متوسط خود، نه کاملاً مادی‌اند و نه کاملاً مجرد. این مناسبات، در عالم مثال و به صورت تمثیلی ظهور می‌یابند و روابط وجودی انسان‌ها را در قالب صورت‌های خیالی نشان می‌دهند.

نقش احادیث معراج در تبیین مناسبات برزخی

برای افرادی که به مقام کشف و شهود مستقیم نرسیده‌اند، احادیث معراج پیامبر اکرم (ص) به عنوان چارچوبی معتبر و نموذجی برای فهم مناسبات برزخی بین‌الناس کفایت می‌کند. این احادیث، که شرح دیدارهای پیامبر (ص) در سماوات را دربرمی‌گیرند، راهنمایی است برای درک مراتب وجودی و برزخی انسان‌ها از طریق روایات نبوی. به تعبیری، احادیث معراج، چونان چراغی در تاریکی، مسیر فهم حقایق برزخی را برای غیرکاشفان روشن می‌سازند.

پیامبر اکرم (ص)، در معراج‌های متعدد خود، که برخی منابع آن را تا سی و چهار معراج ذکر کرده‌اند، مراتب گوناگون هستی را شهود کردند. این مشاهدات، شامل حالات نعیم و جهیم انسان‌ها، از عالم ناسوت تا عوالم برزخی و ملکوتی، در احادیث معراج به تفصیل آمده است.

بخش دوم: تحلیل سماوات در احادیث معراج

ماهیت سماوات در عرفان نظری

یکی از مهم‌ترین مباحث مطرح‌شده در این درس‌گفتار، نقد برداشت‌های مادی از سماوات ذکرشده در احادیث معراج است. سماوات، برخلاف تصور عامه که آنها را به افلاک مادی یا طبقات فیزیکی (مانند لایه‌های پیاز) محدود می‌کند، در عرفان نظری به مراتب وجودی و برزخی اشاره دارند. این مراتب، در عالم مثال و به صورت تمثیلی ظهور می‌یابند و نه به مکان‌های مادی.

تصور مادی از سماوات، که انبیا را در مکان‌های فیزیکی مشغول فعالیت‌های روزمره (مانند ذکر و ورد) نشان می‌دهد، از منظر عرفانی بی‌اساس و غیرعلمی است. چنین برداشت‌هایی، ناشی از تفسیر تحت‌اللفظی و مادی‌گرایانه احادیث است که از ارزش علمی و عرفانی آنها می‌کاهد.

درنگ: سماوات در احادیث معراج، نه افلاک مادی، بلکه مراتب وجودی و برزخی‌اند که در عالم مثال به صورت تمثیلی ظهور می‌یابند. برداشت مادی از سماوات، با نگاه عرفانی سازگار نیست.

مشاهدات پیامبر (ص) در سماوات

پیامبر اکرم (ص) در معراج خود، انبیای الهی را در مراتب مختلف سماوات مشاهده کردند:

  • حضرت آدم (ع) در آسمان دنیا، با سعدای ذریه‌اش در سمت راست و اشقیای ذریه‌اش در سمت چپ.
  • حضرت عیسی (ع) در آسمان دوم.
  • حضرت یوسف (ع) در آسمان سوم.
  • حضرت ادریس (ع) در آسمان چهارم.
  • حضرت هارون (ع) در آسمان پنجم.
  • حضرت موسی (ع) در آسمان ششم.
  • حضرت ابراهیم (ع) در آسمان هفتم.

این مشاهدات، تمثیلی از مراتب برزخی انبیا هستند. هر آسمان، به مرتبه‌ای خاص از وجود اشاره دارد و حضور انبیا در این مراتب، نشان‌دهنده مقامات معنوی و تمثیلی آنهاست. به تعبیری، سماوات، چونان باغ‌هایی معنوی‌اند که هر یک، شاخه‌ای از درخت وجود الهی را نمایان می‌سازند.

واکنش آدم (ع) به ذریه‌اش

حضرت آدم (ع)، در آسمان دنیا، هنگام مشاهده سعدای ذریه‌اش می‌خندید و هنگام دیدن اشقیا گریه می‌کرد، بدون اشاره‌ای به صراط مستقیم. این خنده و گریه، تمثیلی از شادی و تأسف نسبت به حالات ذریه‌اش است. عدم اشاره به صراط مستقیم، ممکن است نشان‌دهنده تمرکز این روایت بر تمایز میان سعادت و شقاوت باشد، نه بر مسیر میانی.

جایگاه سعداء و اشقیا در برزخ

احادیث معراج، به مراتب عمومی سعداء و اشقیا اشاره دارند که در عالم برزخ متجلی می‌شوند. سعداء، در مراتب بالاتر برزخ و در سماء الدنیا با درجات متفاوت قرار دارند، در حالی که اشقیا، از ورود به ابواب سما محروم‌اند و در مراتب پایین‌تر، مانند برهوت یا مقعر سماء الدنیا، باقی می‌مانند. برهوت، به مثابه دره‌ای تاریک در عالم برزخ، ظرف ارواح اشقیاست که در مرتبه‌ای پایین‌تر از سعداء قرار دارند.

درنگ: اشقیا، به دلیل عدم استحقاق، از صعود به مراتب عالی برزخ محروم‌اند و در مراتب پایین‌تر، مانند برهوت، باقی می‌مانند، در حالی که سعداء در مراتب بالاتر سماء الدنیا جای دارند.

نقد برداشت‌های عامیانه

مشابه برداشت‌های نادرست از فشار قبر، که به معنای فشار مادی خاک نیست، برداشت‌های مادی از سماوات معراج نیز نادرست است. فشار قبر، به فشار وجودی و برزخی بر روح اشاره دارد، نه فشار فیزیکی. به همین ترتیب، سماوات معراج، مراتب برزخی و معنوی‌اند، نه مکان‌های مادی. این مقایسه، چونان آینه‌ای است که خطای تفسیر مادی‌گرایانه را آشکار می‌سازد.

بخش سوم: مشکلات اسنادی و معنایی احادیث معراج

چالش‌های اسنادی

احادیث معراج، از نظر اسنادی و معنایی، با مشکلاتی مواجه‌اند که پذیرش بی‌چون‌وچرای آنها را دشوار می‌سازد. مشکلات اسنادی، به ضعف برخی راویان و عدم فهم دقیق آنها از محتوای عرفانی احادیث بازمی‌گردد. برخلاف روایات فقهی، که توسط راویان متخصص مانند زراره نقل شده‌اند، احادیث معراج اغلب توسط افرادی روایت شده‌اند که درک کاملی از معانی عرفانی نداشته‌اند.

روایات فقهی، به دلیل حضور راویان آگاه و موضوعات مشخص، از اعتبار بیشتری برخوردارند، اما روایات معراج، به دلیل پیچیدگی معنایی و عدم تخصص برخی راویان، نیازمند تحلیل دقیق‌ترند. این تفاوت، چونان فرق میان نوری متمرکز و پراکنده است که اولی روشن‌تر و دومی نیازمند پالایش است.

ضرورت احتیاط در نسبت دادن احادیث

نسبت دادن احادیث معراج به پیامبر اکرم (ص) باید با احتیاط و استدلال انجام شود تا از تحریف معانی جلوگیری گردد. بدون سند معتبر و تحلیل دقیق، پذیرش بی‌چون‌وچرا می‌تواند به تحریف حقایق منجر شود. این احتیاط، چونان نگهبانی است که از گنجینه حقیقت پاسداری می‌کند.

درنگ: احادیث معراج، به دلیل مشکلات اسنادی و معنایی، نیازمند تحلیل دقیق و احتیاط در نسبت دادن به پیامبر (ص) هستند. برخلاف روایات فقهی، که توسط راویان متخصص نقل شده‌اند، این احادیث توسط افرادی روایت شده‌اند که گاه فاقد تخصص عرفانی بوده‌اند.

بخش چهارم: تبیین مناسبات برزخی از دیدگاه شیخ قونوی

چارچوب نظری قونوی

شیخ صدرالدین قونوی، از برجسته‌ترین عارفان نظری، مناسبات برزخی را بر اساس چهار محور اصلی تبیین می‌کند:

  • معادن اصلی: اشاره به اعیان ثابته، که مبدأ تعینات وجودی موجودات‌اند.
  • مظاهر مثالی مطلق: صورت‌های خیالی منفصل، که در عالم مثال ظهور می‌یابند.
  • مظاهر مثالی جنانی: مظاهر صعودی، که پیش از عالم دنیا و در مراتب بالاتر شکل گرفته‌اند.
  • مراتب کمالی: مقامات عالی انسان کامل، که تجلی‌گاه اسمای الهی‌اند.

این چارچوب، چونان نقشه‌ای دقیق، روابط وجودی انسان‌ها را در مراتب برزخی ترسیم می‌کند و نشان‌دهنده عمق نگاه عرفانی قونوی است.

تقسیم‌بندی مناسبات به چهار نوع

مناسبات، بر اساس دیدگاه قونوی، به چهار نوع عینی، غیبی، حالی، و وقتی تقسیم می‌شوند:

  • مناسبات عینی: این مناسبات، به اعیان ثابته و استعدادهای ذاتی انسان‌ها اشاره دارند و شامل مزاجی (وراثتی)، شروط و اسباب، و وسائط بین حق و مخلوق‌اند. این مناسبات، چونان خاکی حاصل‌خیز، زمینه دریافت فیض الهی را فراهم می‌کنند.
  • مناسبات غیبی: شامل روابط روحانی، ضعف مرآتیت ماهیت در تجلی، قابلیت جمع الهی، معادن اصلی ارواح، و مظاهر مثالی مطلق ارواح است. این مناسبات، چونان نسیمی غیبی، روح انسان را به سوی حق هدایت می‌کنند.
  • مناسبات حالی: به احوال متجدد، توفیقات دفعی، و خصوصیات زمانی و مکانی وابسته‌اند. این مناسبات، چونان امواجی پویا، در هر لحظه تجدید می‌شوند. آیه کریم ﴿كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ﴾ (سوره الرحمن، آیه 29، : هر روز او در کاری است) بر این پویایی تأکید دارد.
  • مناسبات وقتی: به تأثیرات زمانی وابسته‌اند، اما وقت، تنها ظرف اعداد است و فاعلیت حقیقی به حق تعلق دارد. این مناسبات، چونان ساعتی الهی، زمان ظهور فیض را نشان می‌دهند.
درنگ: مناسبات عینی، غیبی، حالی، و وقتی، چارچوبی جامع برای تحلیل روابط وجودی انسان‌ها ارائه می‌دهند. هر نوع، جنبه‌ای از پیوندهای برزخی را تبیین می‌کند و بر پویایی خلق الهی تأکید دارد.

نقد مفهوم عادت الهی

مفهوم «جرى العادة» (عادت الهی)، که در کلام متکلمان رواج دارد، از منظر عرفانی نادرست است. عوامل مادی، مانند آتش و آب، تنها ظروف اعدادی‌اند و فاعلیت حقیقی به ذات الهی تعلق دارد. این نقد، چونان کلیدی است که قفل برداشت‌های ناصواب را می‌گشاید و حقیقت فاعلیت الهی را آشکار می‌سازد.

نفحات الهی و بهره‌مندی از خیرات

نفحات الهی، فرصت‌های زمانی برای دریافت خیرند که انسان باید با هوشیاری از آنها بهره ببرد. حدیث شریف «إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا» بر اهمیت استفاده از این فرصت‌ها تأکید دارد. انسان باید، چونان باغبانی تیزبین، از این نسیم‌های الهی برای پرورش روح خویش بهره جوید و از تأخیر یا تردید در پذیرش خیرات اجتناب ورزد.

درنگ: نفحات الهی، چونان نسیمی رحمانی، فرصت‌هایی برای دریافت خیرند. انسان باید با چنگ زدن به این فرصت‌ها، از تأخیر و تردید در پذیرش فیض الهی پرهیز کند.

بخش پنجم: ضرورت استدلال منطقی در عرفان و حکمت

اهمیت منطق و استدلال

عرفان و حکمت، به عنوان علوم دقیق، نیازمند استدلال و منطق‌اند. بیانات عرفانی باید منطقی، مستدل، و قابل اثبات باشند تا از ارزش علمی و دینی آنها کاسته نشود. تفاسیر غیرمستدل و شبه‌علمی، مانند برداشت‌های جابلقا و جابلسا، می‌توانند اعتبار این علوم را مخدوش کنند. این تأکید، چونان ستونی است که بنای عرفان نظری را استوار نگه می‌دارد.

اهتمام به عصمت و ولایت

انسان باید به مقام عصمت و ولایت اهتمام ورزد، زیرا کشف مستقیم، جز برای معدودی ممکن نیست. برای اکثریت، که به شهود مستقیم دست نیافته‌اند، پیروی از احادیث نبوی و هدایت اولیای الهی ضروری است. این اهتمام، چونان راهنمایی است که انسان را از بیراهه‌های جهل به سوی نور هدایت می‌برد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

درس‌گفتار حاضر، با تکیه بر احادیث معراج و دیدگاه‌های عرفانی شیخ قونوی، به تبیین مناسبات برزخی بین‌الناس پرداخته است. این مناسبات، در عالم برزخ و به صورت تمثیلی ظهور می‌یابند و مراتب سعداء و اشقیا را نشان می‌دهند. سماوات معراج، نه افلاک مادی، بلکه مراتب وجودی و برزخی‌اند که در عالم مثال متجلی می‌شوند. احادیث معراج، با وجود مشکلات اسنادی، برای غیرکاشفان راهنمایی ارزشمندند، اما نیازمند تحلیل دقیق و احتیاط در تفسیرند.

شیخ قونوی، با تقسیم مناسبات به عینی، غیبی، حالی، و وقتی، چارچوبی جامع برای تحلیل روابط وجودی ارائه داده است. آیات کریم قرآن، مانند ﴿كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ﴾ و ﴿أَفَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ ۚ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ﴾، بر پویایی و تجدد خلق الهی تأکید دارند. این تحلیل، با حفظ امانت به محتوای اصلی، مناسبات برزخی را در چارچوبی علمی و عرفانی ارائه می‌دهد و بر ضرورت استدلال منطقی و احتیاط در تفسیر متون عرفانی تأکید می‌ورزد.

این اثر، چونان دریچه‌ای به سوی حقایق برزخی، خواننده را به تأمل در مراتب وجودی و پیوندهای الهی دعوت می‌کند و راه را برای پژوهش‌های عمیق‌تر در عرفان نظری هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، مفهوم «عماء» در حدیث نبوی به چه اشاره دارد؟

2. سوال مطرح‌شده در حدیث نبوی درباره چیست؟

3. طبق متن، کدام مفهوم به عنوان ظرف ظهورات علمی حق تعالی معرفی شده است؟

4. بر اساس نظر کاشانی در متن، عماء به چه معناست؟

5. در متن درسگفتار، چرا پاسخ «کان فی عماء» مطابق سوال است؟

6. بر اساس متن، عماء به معنای فیض عام وجود است.

7. سوال حدیث نبوی درباره محل خالق قبل از خلقت است، نه محل خلق.

8. طبق متن، واحدیت محل ظهور حقایق و اعیان ثابتة است.

9. متن درسگفتار بیان می‌کند که هر چیزی که متعین است، مخلوق است.

10. بر اساس متن، احدیت به دلیل شدت ظهور، غیرقابل رويت است و به عماء تشبیه شده است.

11. تفاوت اصلی بین احدیت و واحدیت از منظر متن چیست؟

12. چرا در متن گفته شده که سوال «این کان ربنا» درباره خالق است، نه خلق؟

13. طبق متن، چرا کاشانی عماء را به احدیت نسبت می‌دهد؟

14. چرا پاسخ «کان فی عماء» در حدیث نبوی به عنوان پاسخی کامل تلقی می‌شود؟

15. مفهوم «غیم رقیق» در تفسیر عماء به چه اشاره دارد؟

پاسخنامه

1. حضرت احدیت یا جلال الهی

2. محل خالق قبل از خلقت

3. اعيان ثابتة

4. حضرت احدیت

5. زیرا به احدیت و جلال الهی اشاره دارد

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. احدیت ظرف جلال الهی و غیرقابل رويت است، در حالی که واحدیت ظرف ظهور اسما و صفات و اعیان ثابتة است.

12. زیرا حدیث صراحتاً از محل پروردگار (رب) قبل از خلقت سوال می‌کند، نه از محل مخلوقات.

13. زیرا احدیت به دلیل جلال و شدت ظهور، غیرقابل شناخت برای غیر حق است.

14. زیرا به احدیت اشاره دارد که قبل از واحدیت و خلقت، ظرف وجود الهی است.

15. غیم رقیق به واحدیت اشاره دارد که واسطه بین احدیت (سماء) و کثرت حقیقی (ارض) است.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده