در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 293

متن درس

 

تبیین مقام ذات و مراتب ظهور

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 293)

مقدمه

عرفان نظری اسلامی، چونان اقیانوسی ژرف و بی‌کران، پیوسته در پی تبیین رابطه وجودی میان حق و خلق بوده و با نگاهی عمیق و شهودی، مراتب ظهورات الهی را در قالب اسما و صفات تبیین می‌نماید. درس‌گفتار 293 از مجموعه مصباح الانس، که از بیانات عالمانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره استخراج شده، به بررسی تقسیم‌بندی اسمای الهی به ذاتی، صفاتی و فعلی پرداخته و با دقتی فلسفی و عرفانی، جایگاه عينيت صفات با ذات را در مراتب احدیت و واحدیت روشن می‌سازد.

بخش نخست: تقسیم‌بندی اسمای الهی

اسمای ذاتی، صفاتی و فعلی

اسمای الهی، چونان ستارگانی در آسمان بی‌کران وجود، به سه دسته کلی ذاتی، صفاتی و فعلی تقسیم می‌شوند. این تقسیم‌بندی، که ریشه در حکمت عرفانی و فلسفی دارد، چارچوبی جامع برای فهم مراتب ظهورات الهی ارائه می‌دهد. اسمای ذاتی، چونان چشمه‌ای زلال، مستقیماً به ذات احدی حق اشاره دارند و از هرگونه قید و تقید مبرا هستند. اسمای صفاتی، چونان شاخه‌های درختی تنومند، با حیثیات و تعلقات خاص خود، ظهورات ذات را در مراتب وجودی نشان می‌دهند. اسمای فعلی، که چونان میوه‌های این درخت‌اند، علاوه بر حیثیت، به اضافاتی مانند مخلوق یا مرزوق وابسته‌اند. این تقسیم‌بندی، نه تنها با سایر دسته‌بندی‌ها مانند اسمای ثبوتی و سلبی یا جلالی و جمالی همخوانی دارد، بلکه منظری کلی برای تحلیل اسما در عرفان نظری فراهم می‌آورد.

درنگ: اسمای الهی، چونان رشته‌های نورانی، ذات حق را در مراتب ذاتی، صفاتی و فعلی متجلی می‌سازند و هر دسته، نقشی خاص در تبیین رابطه حق و خلق ایفا می‌کند.

ویژگی‌های اسمای ذاتی

اسمای ذاتی، که چونان آیینه‌ای صاف و بی‌غبار، ذات حق را بی‌واسطه بازمی‌تابانند، فاقد هرگونه قید، حیثیت یا تقیدند. این اسما، با همه اوصاف و بی‌هیچ اوصاف، ذات را نشان می‌دهند و به تعبیری، «داخل فی الأشیاء لا بالممازجة و خارج عن الأشیاء لا بالمفارقة» هستند. به بیان دیگر، ذات الهی در این اسما، نه با امتزاج در اشیا و نه با جدایی از آنها، بلکه در حضوری متعالی و فراگیر ظهور می‌یابد. اسمای ذاتی، چونان «الله»، عین ذات‌اند و هیچ‌گونه غیریتی با آن ندارند. این عينيت، که چونان ریشه‌ای استوار در خاک وجود الهی ریشه دارد، اسمای ذاتی را از هرگونه محدودیت و تعلق آزاد می‌سازد.

عينيت اسمای ذاتی با ذات

اسمای ذاتی، چونان شعله‌ای که از آتش جدا نیست، عین ذات الهی‌اند. این عينيت، به معنای فقدان هرگونه تمایز یا غیریت بین اسم و ذات است. برخلاف اسمای صفاتی که با حیثیات خاص خود متمایز می‌شوند و اسمای فعلی که به اضافات وابسته‌اند، اسمای ذاتی هیچ‌گونه قید یا حدی را برنمی‌تابند. این ویژگی، اسمای ذاتی را به مثابه ظهورات محض ذات قرار می‌دهد، که بدون واسطه یا تقید، حقیقت وجود الهی را متجلی می‌سازند.

مثال حیات به‌عنوان اسم ذاتی

حیات، هنگامی که به صورت مطلق و بدون قید، یعنی «حیات من حيث هي حیات» در نظر گرفته شود، چونان چشمه‌ای جوشان، اسم ذاتی است. این حیات، نه به وجود خلق و نه به عدم آن وابسته است، بلکه عین ذات حق بوده و از هرگونه تقید مبراست. به تعبیری، حیات الهی، چونان نوری بی‌پایان، ذاتاً موجود است و ظهورش به هیچ مظهری مشروط نیست.

علم و قدرت به‌عنوان اسمای ذاتی

علم و قدرت، هنگامی که بدون اضافه و حیثیت، یعنی به صورت «عالم بذاته» و «قادر بذاته» در نظر گرفته شوند، اسمای ذاتی‌اند. این اسما، چونان ستون‌های استوار وجود الهی، نه به معلومات یا مقدورات وابسته‌اند، بلکه خود، ظهور ذات‌اند. برای مثال، «عالم بالمعلومات» صفتی صفاتی است، زیرا به حیثیتی خاص (معلومات) وابسته است، اما «عالم بذاته» مستقیماً به ذات حق اشاره دارد و از هر تعلقی آزاد است.

بخش دوم: تمایز اسمای ذاتی، صفاتی و فعلی

فرق بنیادین در حیثیت و اضافه

تفاوت اسمای ذاتی، صفاتی و فعلی، چونان خطوطی روشن در نقشه وجود، در حیثیت و اضافه نهفته است. اسمای ذاتی، فاقد هرگونه حیثیت و قیدند و چونان خورشیدی بی‌غروب، مستقیماً ذات را متجلی می‌سازند. اسمای صفاتی، که با حیثیات خاص خود، چونان شاخه‌های درختی از تنه ذات روییده‌اند، به مظاهر خاص مانند معلومات یا مقدورات وابسته‌اند. اسمای فعلی، که چونان میوه‌های این شاخه‌ها هستند، علاوه بر حیثیت، به اضافاتی مانند مخلوق یا مرزوق متکی‌اند. برای مثال، «عالم» در مقام ذاتی، حیثیت ندارد و عین ذات است، اما در مقام صفاتی، به حیثیتی چون معلومات وابسته است و در مقام فعلی، به اضافه‌ای مانند معلوم خاص نیاز دارد.

درنگ: اسمای ذاتی، چونان آیینه‌ای بی‌غبار، ذات را بدون قید متجلی می‌سازند، در حالی که اسمای صفاتی و فعلی، با حیثیت و اضافه، مراتب ظهور را سامان می‌دهند.

اطلاق در اسمای ذاتی

اسمای ذاتی، به دلیل اطلاق کامل، چونان دریایی بی‌کران، قابلیت تعلق به همه تعلقات متقابل و صفات متباین، مانند قدم و حدوث، تحیز و لاتحیز، تناهی و لاتناهی را دارند. این اطلاق، که چونان نوری فراگیر همه اضداد را در بر می‌گیرد، از ویژگی‌های بنیادین اسمای ذاتی است. اگر اسمی به قیدی خاص محدود شود، از مقام ذاتی به مقام صفاتی تنزل می‌یابد و دیگر نمی‌تواند اطلاق کامل را حفظ کند.

لوازم ذات در اسمای ذاتی

اسمای ذاتی، چونان ریشه‌های درخت وجود، حقایق لازمة ذات حق‌اند و از حیث وجود محض، عین ذات احدیه محسوب می‌شوند. این اسما، نه عوارض و نه قیود، بلکه ظهورات ذاتی‌اند که بدون هیچ غیریتی، حقیقت الهی را متجلی می‌سازند. این عينيت، که چونان پیوندی ناگسستنی میان اسم و ذات است، اسمای ذاتی را از هرگونه تمایز یا تقید آزاد می‌کند.

اطلاق و عينيت

اطلاق اسمای ذاتی، که چونان آسمانی بی‌ابر است، از عينيت آنها با ذات نشأت می‌گیرد. اگر تمایزی بین اسم و ذات وجود داشته باشد، قیدی پدید می‌آید که اطلاق را مخدوش می‌سازد. این عينيت، تضمین‌کننده آن است که اسمای ذاتی، چونان چشمه‌ای زلال، هیچ‌گونه غیریت یا محدودیت را برنمی‌تابند و ذات را در کمال اطلاق متجلی می‌کنند.

عدم رابطه لازم و ملزوم

در اسمای ذاتی، رابطه لازم و ملزوم، که چونان دوگانگی میان صفت و موصوف است، وجود ندارد. این فقدان، به دلیل عينيت کامل اسما با ذات است که هرگونه تمایز یا تقید را منتفی می‌سازد. به تعبیری، اسمای ذاتی، چونان نوری واحد، از هرگونه دوگانگی یا حدی آزادند و تنها ذات را در مقام احدیت نشان می‌دهند.

بخش سوم: مصادیق اسمای ذاتی

حیات من حيث هي حیات

حیات، هنگامی که به صورت «حیات من حيث هي حیات» در نظر گرفته شود، چونان جویباری زلال، صفتی عینی و عین ذات است. این حیات، نه عارض بر ذات و نه مقید به مظهری خاص، بلکه خود ذات است که در قالب حیات ظهور یافته است. این دیدگاه، با تأکید بر عينيت صفت و ذات، هرگونه دوگانگی یا عرضیت را نفی می‌کند.

علم، اراده و قدرت

علم، اراده و قدرت، هنگامی که به صورت مطلق و بدون تعلق، یعنی «من حيث هي هي»، در نظر گرفته شوند، چونان ستارگانی درخشان در آسمان ذات، اسمای ذاتی‌اند. این صفات، از هرگونه تعلق به مظاهر یا قیود آزادند و مستقیماً به ذات حق اشاره دارند. برای مثال، علم در مقام ذاتی، نه به معلومات، بلکه به ذات عالم وابسته است و عین آن است.

تمایز اسمای صفاتی بر اساس تعلقات

اسمای صفاتی، که چونان شاخه‌هایی از درخت ذات روییده‌اند، بر اساس تعلقات متعدد و متعین، مانند معلومات یا مقدورات، از اسمای ذاتی متمایز می‌شوند. این تعلقات، که چونان سایه‌هایی از نور ذات‌اند، اسمای صفاتی را در مرتبه‌ای پایین‌تر از اطلاق ذاتی قرار می‌دهند. برای مثال، «عالم بالمعلومات» به دلیل تعلق به معلومات، در مقام صفاتی ظهور می‌یابد.

عينيت مصداقی در اسمای ذاتی

در اسمای ذاتی، مصداق عالم همان مصداق قادر است، گرچه مفاهیم آنها متفاوت‌اند. این عينيت مصداقی، که چونان وحدتی ناگسستنی در دل ذات است، نشان می‌دهد که در مقام ذات، هیچ‌گونه کثرتی در مصداق وجود ندارد. تمایز میان اسما، تنها در سطح مفاهیم است و در مصداق، همه اسمای ذاتی عین یکدیگر و عین ذات‌اند.

تفاوت اسم و صفت

اسم، چونان دریچه‌ای به سوی ذات، مستقیماً به خود ذات اشاره دارد، در حالی که صفت، چونان پرتویی از نور ذات، به ظهور آن دلالت می‌کند. در اسمای ذاتی، این تمایز در سطح مفهومی است و در مصداق، اسم و صفت هر دو عین ذات‌اند. این دیدگاه، تحلیل دقیق‌تری از رابطه اسم و صفت در مقام ذاتی ارائه می‌دهد.

اسمای فعلی و اضافه

اسمای فعلی، که چونان میوه‌های درخت وجودند، علاوه بر حیثیت، به اضافاتی مانند معلوم یا مقدور وابسته‌اند. برای مثال، «خالق» به مخلوق و «رازق» به مرزوق متکی است. این اضافه، اسمای فعلی را از اسمای صفاتی و ذاتی متمایز می‌سازد و آنها را در مرتبه‌ای خاص از ظهور قرار می‌دهد.

مثال شاعر و نائم

مثال شاعر و نائم، که چونان آیینه‌ای روشن، عينيت مصداقی را نشان می‌دهد، بیانگر آن است که شاعر نائم، به دلیل وحدت مصداقی، حیثیت جداگانه‌ای ندارد. این در حالی است که طبیب و مریض، به دلیل تفاوت حیثیات، متمایزند. این مثال، تفاوت اسمای ذاتی (فاقد حیثیت) را از اسمای صفاتی و فعلی (دارای حیثیت و اضافه) به خوبی روشن می‌سازد.

درنگ: شاعر نائم، چونان نوری واحد، عينيت مصداقی را نشان می‌دهد، در حالی که طبیب و مریض، به دلیل حیثیات متمایز، کثرت را متجلی می‌سازند.

بخش چهارم: وحدت ذاتی و صفاتی

وحدت ذاتی و احدیت

وحدت ذاتی، که چونان گوهر یکتایی در دل ذات است، عین احدیت بوده و فاقد هرگونه حیثیت یا تعلق است. این وحدت، که «من حيث هي هي» در نظر گرفته می‌شود، از هرگونه کثرت یا نسبیت مبراست. در مقابل، وحدت صفاتی، که چونان سایه‌ای از این گوهر است، به دلیل تعلق به واحد، دارای حیثیت بوده و در مرتبه اسمای صفاتی قرار می‌گیرد.

اسم الله به‌عنوان محتد اسما

اسم «الله»، که چونان دری عظیم به سوی اقیانوس وجود است، محتد همه اسما و صفات بوده و مشرع وحدت و کثرت برای جمهور است. این اسم، که در مرتبه واحدیت ظهور می‌یابد، همه اسما و صفات را در خود جمع کرده و وحدت و کثرت را برای فهم عمومی متجلی می‌سازد. این دیدگاه، با نظریه‌های عرفانی در باب جامعیت اسم الله همخوانی دارد.

عينيت در احدیت و واحدیت

صفات ذاتی حق، چه در ظرف احدیت و چه در ظرف واحدیت، چونان نوری واحد، عین ذات‌اند. این عينيت، که ریشه در نگاه شیعی به توحید دارد، کثرت را تنها در سطح مفاهیم می‌پذیرد و در مصداق، همه صفات را عین ذات می‌داند. این دیدگاه، با تأکید بر وحدت وجودی، از هرگونه دوگانگی یا غیریت در مقام ذات پرهیز می‌کند.

بخش پنجم: نقد دیدگاه‌های غیر عینی

نقد تمایز صفات و ذات

برخی مکاتب کلامی، مانند معتزله و اشاعره، که چونان راهروان مسیرهای پرپیچ‌وخم‌اند، صفات را از ذات متمایز می‌دانند. این دیدگاه، ذات را به قوطی خالی تبدیل می‌کند که صفات به آن افزوده شده‌اند. در عرفان شیعی، ذات، چونان چشمه‌ای جوشان، خود منشأ صفات است و نیازی به افزودن آنها ندارد. این تمایز، ذات را محتاج صفات می‌سازد و با غنای ذاتی منافات دارد.

غنای ذات

ذات حق، که چونان گوهری بی‌نیاز است، غنی عن العالمین و غنی عن الصفات است. صفات، نه عوارض، بلکه ظهورات ذاتی‌اند که از خود ذات نشأت می‌گیرند. این غنا، ذات را از هرگونه نیاز یا تزلزل مبرا می‌سازد و توحید را به معنای واقعی کلمه متجلی می‌کند.

درنگ: ذات حق، چونان گوهری بی‌نیاز، از هرگونه افزودن صفات مبراست و صفات، ظهورات خود ذات‌اند، نه عوارض افزوده‌شده.

توحید و عينيت

توحید شیعی، که چونان ستونی استوار در بنای ایمان است، بر عينيت صفات و ذات استوار است. این توحید، خدا را از هرگونه نیاز یا تزلزل مبرا می‌داند و مؤمن را به امیدی بی‌پایان رهنمون می‌سازد. تکیه بر خدایی که ذاتاً کامل و بی‌نیاز است، ایمان را به شجاعت و استواری تبدیل می‌کند.

ایمان و امید

ایمان، که چونان نوری در دل مؤمن است، عین امید است. این امید، از تکیه بر خدایی نشأت می‌گیرد که بی‌نیاز و بی‌تزلزل است. برخلاف تکیه بر امور ناپایدار مانند مال، مقام یا زمین، که چونان سایه‌هایی گذرا هستند، تکیه بر حق، مؤمن را از یأس و شکست مصون می‌دارد.

نقد تکیه بر غیر حق

تکیه بر غیر حق، که چونان بستن کشتی به ساحلی لرزان است، به دلیل ناپایداری این امور، بی‌ثمر است. قرآن کریم در سوره الإسراء، آیه 37، می‌فرماید:
وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا
(: و در زمین، به نخوت راه مرو). این آیه، بر اجتناب از تکیه بر امور ناپایدار تأکید دارد و مؤمن را به توکل بر قوت الهی فرا می‌خواند.

بخش ششم: توکل و ذکر الهی

ذکر بِحَوْلِ اللَّهِ وَقُوَّتِهِ أَقُومُ وَأَقْعُدُ

ذکر «بِحَوْلِ اللَّهِ وَقُوَّتِهِ أَقُومُ وَأَقْعُدُ»، که چونان سپری در برابر ناپایداری دنیا است، بیانگر توکل کامل بر قوت الهی است. این ذکر، مؤمن را از وابستگی به اسباب ظاهری آزاد می‌کند و او را در برابر تزلزل‌های دنیا استوار می‌سازد. مؤمن، با این ذکر، خود را به حول و قوه الهی می‌سپارد و از دروغ‌گویی یا شکست در برابر ناپایداری‌ها مصون می‌ماند.

ان‌شاءالله و توکل

عبارت «ان‌شاءالله»، هنگامی که به معنای توکل و تسلیم در برابر مشیت الهی به کار رود، چونان کلیدی برای رهایی از خلف وعده است. این عبارت، وعده را مقید به اراده الهی می‌سازد و مؤمن را از مسئولیت وعده‌های غیرقطعی آزاد می‌کند. به تعبیری، «ان‌شاءالله» چونان بال‌هایی است که مؤمن را در آسمان توحید به پرواز درمی‌آورد.

شجاعت مؤمن

مؤمن، که چونان کوهی استوار در برابر طوفان‌های دنیا ایستاده است، به دلیل تکیه بر حق، شجاع و بی‌نیاز از اسباب ظاهری است. این شجاعت، که از ایمان به خدایی بی‌تزلزل نشأت می‌گیرد، مؤمن را به سلطانی بی‌اساکر بدل می‌سازد که در مقام خلافت الهی، از هرگونه نیاز یا ضعف مبراست.

درنگ: مؤمن، چونان سلطانی بی‌اساکر، با تکیه بر حق، از هرگونه تزلزل یا نیاز به اسباب ظاهری آزاد است.

بخش هفتم: اولیا و زرکی عرفانی

مشکلات کلامی در عينيت

بسیاری از علما، حتی در میان شیعیان، در بحث عينيت صفات و ذات، دچار خلط مفهوم و مصداق می‌شوند. این خلط، که چونان غباری بر آیینه حقیقت است، به سوء تفاهم‌هایی در کلام و فلسفه منجر شده است. در عرفان شیعی، تأکید بر عينيت مصداقی صفات با ذات، این مشکلات را رفع می‌کند و توحید را در معنای اصیل آن متجلی می‌سازد.

عشق اولیا به حق

اولیای الهی، که چونان عاشقانی شیفته در وادی حق‌اند، خدا را به دلیل حقیقت و شیرینی ذات او دوست دارند، نه از روی خوف یا طمع. این عشق، که چونان شرابی گوارا در جام دلشان ریخته شده، فراتر از انگیزه‌های ثواب یا ترس است و به لذت ذاتی حق وابسته است.

زهد در برابر عرفان

زاهد، که چونان راهرویی در مسیر ترک دنیاست، دنیا را به خاطر خدا ترک می‌کند، اما گاه با منت‌گذاری، خود را طلبکار خدا می‌داند. عارف، اما، چونان پرنده‌ای آزاد، به دلیل شیرینی و لذت حق، از لذات نازل دنیا بی‌میل است. ابن سینا در اشارات، زهد را مرتبه‌ای پایین‌تر از عرفان می‌داند، زیرا عارف، به دلیل جذب به حق، به دنیا بی‌نیاز است.

زرکی عارفان

عارف، که چونان زیرکی در میدان معرفت است، بار دنیا را به دیگران واگذار می‌کند و نه تنها منت بر خدا نمی‌گذارد، بلکه برای کسانی که این بار را تحمل می‌کنند، طلب خیر می‌کند. این زرکی، که برخاسته از عقل و معرفت الهی است، عارف را سبک‌بار و آزاد می‌سازد.

امیرالمؤمنین (ع) و سبک‌باری

امیرالمؤمنین علیه‌السلام، که چونان قله‌ای رفیع در عالم معرفت‌اند، با ترک دنیا، نه ایثار، بلکه سبک‌باری کرده و بار آن را به دیگران سپرده‌اند. این سبک‌باری، که چونان رهایی از زنجیرهای مادی است، از زرکی و عقلانیت الهی ایشان نشأت می‌گیرد و نشان‌دهنده عظمت معنوی آن حضرت است.

عدم منت اولیا

اولیای خدا، که چونان ستارگان در آسمان هدایت‌اند، بر ترک دنیا منت نمی‌گذارند و برای دیگران طلب اجر می‌کنند. این رویکرد، که چونان نسیمی گوارا روح را نوازش می‌دهد، اوج عقلانیت و کرم آنهاست. آنها، با واگذاری بار دنیا به دیگران، نه تنها خود را سبک می‌کنند، بلکه برای تحمل‌کنندگان این بار، از خدا خیر می‌طلبند.

درنگ: اولیای خدا، چونان باغبانانی حکیم، بار دنیا را به دیگران می‌سپارند و با زرکی و کرم، برای آنها طلب خیر می‌کنند.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

درس‌گفتار 293 مصباح الانس، که چونان مشعلی فروزان در مسیر معرفت است، به تبیین تقسیم‌بندی اسمای الهی به ذاتی، صفاتی و فعلی پرداخته و با تأکید بر عينيت اسمای ذاتی با ذات حق، منظری عمیق و عرفانی ارائه می‌دهد. اسمای ذاتی، که فاقد هرگونه قید یا حیثیت‌اند، چونان آیینه‌هایی صاف، ذات را در کمال اطلاق متجلی می‌سازند. اسمای صفاتی و فعلی، با حیثیات و اضافات خود، مراتب ظهور را سامان می‌دهند. عينيت صفات با ذات، چه در احدیت و چه در واحدیت، بنیان توحید شیعی است که خدا را از هرگونه نیاز یا تزلزل مبرا می‌داند. این توحید، ایمان را به امید و شجاعت بدل می‌کند و مؤمن را از وابستگی به اسباب ناپایدار آزاد می‌سازد. اولیای خدا، با زرکی و عقلانیت، دنیا را ترک کرده و بدون منت، برای دیگران طلب خیر می‌کنند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، عالم مثال چه نسبتی با عالم ناسوت دارد؟

2. طبق درسگفتار، تجسد ارواح در کدام عالم تحقق می‌یابد؟

3. بر اساس درسگفتار، مظهر اسم ظاهر در کدام عالم قرار دارد؟

4. طبق درسگفتار، چه چیزی در عالم مثال خطا و نقص ندارد؟

5. بر اساس درسگفتار، رؤیای الهی به چه چیزی وابسته است؟

6. درسگفتار بیان می‌کند که تجسد ارواح در عالم مثال نقص محسوب می‌شود.

7. طبق درسگفتار، عالم مثال نسبت به عالم ناسوت مانند ذهن انسان به خیالاتش است.

8. بر اساس درسگفتار، رؤیای شیطانی از استعداد و طهارت نفس ناشی می‌شود.

9. درسگفتار تأکید دارد که تجسدات در عالم مثال منفصل هیچ‌گاه خطا ندارند.

10. طبق درسگفتار، غلبه خیال مقید به عالم حس باعث تخیلات فاسد می‌شود.

11. منظور از عالم مثال در درسگفتار چیست؟

12. چرا تجسد در عالم مثال نقص محسوب نمی‌شود؟

13. تفاوت خیال مقید و خیال مطلق در درسگفتار چیست؟

14. چرا رؤیای الهی به صدق در گفتار وابسته است؟

15. منظور از صفا و طهارت نفس در رؤیای الهی چیست؟

پاسخنامه

1. مانند نسبت ذهن انسان به خیالاتش

2. عالم مثال

3. عالم ناسوت

4. تجسدات علمی

5. هیأت و استعداد نفس

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. درست

11. عالم مثال عالمی است که ارواح در آن تجسد می‌یابند و واسطه بین عالم ارواح و ناسوت است.

12. چون تجسد در عالم مثال کمال این عالم است و با ظرف علمی مطابقت دارد.

13. خیال مقید همان مثال متصل است که به ناسوت مرتبط است، در حالی که خیال مطلق مثال منفصل است.

14. چون رؤیای الهی به طهارت نفس و صدق در گفتار وابسته است که تخیلات را صادق می‌کند.

15. صفا و طهارت نفس یعنی آمادگی و خلوص نفس برای دریافت تجلیات الهی بدون تشتت.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده