در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 294

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 294)

دیباچه

کتاب حاضر، بازنویسی علمی درس‌گفتار شماره 294 از مجموعه گران‌سنگ مصباح الانس، اثر آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، است که با رویکردی دانشگاهی و متناسب با مخاطبان متخصص در حوزه الهیات و عرفان نظری تدوین شده است. این نوشتار، با تکیه بر آرای شیخ محیی‌الدین ابن عربی، به تبیین عمیق و تخصصی تقسیم‌بندی اسمای الهی به ذاتی، صفاتی، و افعالی پرداخته و چالش‌های معناشناختی و مفهومی این تقسیم‌بندی را با دقتی آکادمیک بررسی می‌کند.

بخش اول: تبیین تقسیم‌بندی اسمای الهی

مفهوم‌شناسی اسمای الهی

اسمای الهی، به مثابه آیینه‌هایی که نور ذات باری‌تعالی را در مراتب گوناگون وجود بازمی‌تابانند، در عرفان نظری به سه دسته ذاتی، صفاتی، و افعالی تقسیم می‌شوند. این تقسیم‌بندی، که ریشه در آرای شیخ محیی‌الدین ابن عربی دارد، بر اساس حیثیات مختلف دلالت اسما بر ذات، صفات، یا افعال الهی استوار است. در این بخش، با نگاهی عمیق به این تقسیم‌بندی، به تبیین ماهیت هر دسته و تحلیل دلالت‌های آن‌ها می‌پردازیم.

درنگ: اسمای الهی به سه دسته ذاتی (فاقد کثرت و اضافه)، صفاتی (دارای کثرت بدون اضافه)، و افعالی (دارای کثرت و اضافه به غیر) تقسیم می‌شوند. این تقسیم‌بندی، مبنای تحلیل عرفانی اسما و صفات الهی است.

اسماء ذاتی: تجلی ذات بی‌اضافه

اسمای ذاتی، اسمایی هستند که صرفاً به ذات الهی دلالت دارند، بدون آن‌که کثرت یا اضافه به غیر در آن‌ها لحاظ شود. این اسما، مانند «هو»، «علم»، و «قدرت»، به مثابه چشمه‌ای زلال، تنها حقیقت ذات حق را بازمی‌نمایانند، فارغ از هرگونه تعلق یا تأثیر خارجی. برای نمونه، اسم «هو» چونان خورشیدی است که نورش بدون واسطه به ذات الهی اشاره دارد، بی‌آن‌که سایه کثرت یا اضافه بر آن افتد. این اسما، که در زمره امهات اسما قرار دارند، به دلیل جامعیت و دلالت مستقیم بر ذات، مبنای سایر اسما محسوب می‌شوند.

برخی از این اسما، مانند «الله»، «رب»، «قدوس»، و «ظاهر»، به دلیل تنزیه ذات الهی از هرگونه کثرت یا تعلق، در مرتبه ذاتی قرار می‌گیرند. این اسما، به مثابه قله‌های رفیع حقیقت، از هرگونه نسبت با غیر مبرا بوده و تنها ذات واحد را متجلی می‌سازند.

اسماء صفاتی: کثرت در تعلقات، وحدت در ذات

اسمای صفاتی، اسمایی هستند که به کثرت معقول یا محسوس دلالت دارند، اما فاقد اضافه به غیرند. این اسما، مانند «وحدت وصفی»، به صفاتی اشاره دارند که از حیث تعلقات، کثرت می‌یابند، اما در ذات خود واحد باقی می‌مانند. برای مثال، وحدت وصفی، چونان درختی است که شاخه‌های متعدد آن در خاک وحدت ذاتی ریشه دارند. این اسما، به تعلقات و نسبت‌های صفات با ذات دلالت دارند، بدون آن‌که به غیر متعلق شوند.

دلالت اسمای صفاتی بر کثرت، دارای وجوه متعددی است:

  • وجه اول: دلالت بر جمعية النسب
    این وجه، به نسبت جمعی و تعلقات صفات اشاره دارد، مانند «وحدت وصفی» که به وحدت صفات در نسبت با ذات دلالت می‌کند، نه وحدت ذاتی که فاقد هرگونه تعلق است.
  • وجه دوم: تعلق کثرت
    این وجه، به کثرت در نسبت‌ها، آثار، صور، یا مظاهر اشاره دارد، مانند اسم «کثیر» که کثرت را در ظرف صفات متجلی می‌سازد.
  • وجه سوم: تعلق به مظاهر
    این وجه، به تعلق کلی یا جزئی به مظاهر اشاره دارد، مانند اسمای «قهار»، «لطیف»، و «سمیع». برای نمونه، آیه کریم ﴿اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾ (بقره: ۲۸۲)، «خدا به هر چیزی داناست» ()، به تعلق کلی، و آیه کریم ﴿اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾ (بقره: ۲۳۴)، «خدا به آنچه می‌کنید آگاه است» ()، به تعلق جزئی دلالت دارند.
درنگ: اسمای صفاتی، به کثرت در تعلقات یا نسبت‌ها دلالت دارند، اما در ذات خود به وحدت ذاتی حق بازمی‌گردند. این وحدت، چونان دریایی است که امواج کثرت ظاهری بر سطح آن پدیدار می‌شوند، اما ژرفای آن یکپارچه و واحد است.

اسماء افعالی: تأثیر و ایجاد در غیر

اسمای افعالی، اسمایی هستند که علاوه بر کثرت، به تأثیر و ایجاد در غیر ذات دلالت دارند. این اسما، مانند «رازق»، «قادر»، و «مبدىء»، به مثابه نسیمی هستند که با وزیدن بر عالم، آثار و تجلیات الهی را در غیر متجلی می‌سازند. برای نمونه، اسم «رازق» به دلیل ارتباط با «مرزوق» (غیر) و تأثیرگذاری بر آن، در زمره اسمای افعالی قرار می‌گیرد. این اسما، به افعالی چون احیا، اماته، تجلی، و حجاب دلالت دارند و در مرتبه‌ای قرار می‌گیرند که غیریت و تأثیر در عالم خلقت را شامل می‌شود.

جمع‌بندی بخش اول

تقسیم‌بندی اسمای الهی به ذاتی، صفاتی، و افعالی، چارچوبی نظری است که دلالت‌های مختلف اسما را بر اساس حیثیات کثرت، اضافه، و تأثیر تبیین می‌کند. اسمای ذاتی، به ذات الهی بدون کثرت و اضافه دلالت دارند؛ اسمای صفاتی، کثرت را در تعلقات متجلی می‌سازند؛ و اسمای افعالی، با تأثیر و ایجاد در غیر، به غیریت و فعل الهی اشاره دارند. این تقسیم‌بندی، به مثابه نقشه‌ای است که مسیر فهم اسمای الهی را برای سالک عرفان نظری روشن می‌سازد.

بخش دوم: چالش‌های تطبیق و معناشناسی اسمای الهی

چالش‌های تطبیق اسما بر تقسیم‌بندی

یکی از دشواری‌های اساسی در تحلیل اسمای الهی، تطبیق آن‌ها بر دسته‌های ذاتی، صفاتی، و افعالی است. برخی اسما، مانند «قهار» و «محصى»، در آثار شیخ محیی‌الدین گاه به‌عنوان صفاتی و گاه به‌عنوان افعالی ذکر شده‌اند. این تناقض ظاهری، ناشی از تعدد حیثیات دلالت است. برای نمونه، اسم «قهار» از حیث تعلق به مظاهر کلی، صفاتی است، اما از حیث تأثیر و قهر بر اغیار، افعالی تلقی می‌شود. این انعطاف‌پذیری، چونان رودی است که در بسترهای مختلف، گاه آرام و گاه خروشان جریان می‌یابد.

درنگ: تعدد حیثیات دلالت، امکان قرارگیری یک اسم در چند دسته را فراهم می‌کند. این انعطاف‌پذیری، به مثابه آینه‌ای است که زوایای مختلف حقیقت الهی را بازمی‌تاباند.

سؤالات و نقدهای معناشناختی

درس‌گفتار آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره سه سؤال اساسی را در تطبیق اسما مطرح می‌کند:

  1. تناقض در تطبیق: چرا برخی اسما، مانند «قهار» و «محصى»، در آثار شیخ محیی‌الدین گاه صفاتی و گاه افعالی شمرده شده‌اند؟ پاسخ این است که تفاوت در تطبیق، به اختلاف در اظهریت دلالت بستگی دارد. اسمی که دلالتش بر ذات آشکارتر است، ذاتی، و اسمی که دلالتش بر تأثیر یا تعلق به غیر برجسته‌تر است، افعالی تلقی می‌شود.
  2. عدم ذکر برخی اسما: چرا اسمایی مانند «تجلی» و «حجاب» در جدول تقسیم‌بندی ذکر نشده‌اند، در حالی که به‌عنوان افعالی معرفی شده‌اند؟ این اختلاف، ممکن است به تفاوت در روش دسته‌بندی یا عدم شمول در احصای اسما مرتبط باشد.
  3. مبادی و محمولات: چرا در مفتاح الغیب، مبادی (صفات) با اسما یکی گرفته شده‌اند؟ این رویکرد، به پیوند عمیق میان مبادی صفاتی و اسما در تحلیل عرفانی اشاره دارد.

این سؤالات، به مثابه سنگ‌های محکی هستند که دقت و عمق تحلیل عرفانی اسما را می‌آزمایند. پاسخ به این سؤالات، با تکیه بر اصل اظهریت دلالت، نشان می‌دهد که اسما در حیثیات مختلف، معانی متفاوتی را متجلی می‌سازند.

نقد معناشناسی اسما

یکی از چالش‌های بنیادین در تبیین اسمای الهی، دشواری‌های معناشناختی در تعریف معانی اسما است. برای نمونه، اسم «رب» به معانی متعددی چون «ثابت» (ذاتی)، «مصلح» (افعالی)، و «مالک» (صفاتی) دلالت دارد. این تعدد معانی، چونان رشته‌هایی است که در هم تنیده شده و گاه به نظر می‌رسد که معنای اصلی اسم گم شده است. این مشکل، به فقدان معنای تحت‌اللفظی ثابت و وابستگی به زمینه‌های عرفانی بازمی‌گردد. برای مثال، اگر «رب» به معنای «ثابت» باشد، ذاتی است؛ اگر به معنای «مصلح» باشد، افعالی است؛ و اگر به معنای «مالک» باشد، صفاتی تلقی می‌شود. این انعطاف‌پذیری، اگرچه غنای عرفانی اسما را نشان می‌دهد، اما گاه به تعاریف دل‌بخواهی منجر می‌شود که از دقت علمی می‌کاهد.

آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که مسائل اسما فراتر از چارچوب‌های فلسفی و عرفانی است و نیازمند تحلیلی مستقل است. این نقد، به مثابه ناقوسی است که پژوهشگران را به بازنگری در روش‌های تبیین اسما فرا می‌خواند.

درنگ: دشواری‌های معناشناختی اسما، ناشی از تعدد حیثیات دلالت و فقدان معنای تحت‌اللفظی ثابت است. این چالش، به مثابه دری است که به سوی تحلیل‌های عمیق‌تر عرفانی گشوده می‌شود.

جمع‌بندی بخش دوم

چالش‌های تطبیق و معناشناسی اسمای الهی، به پیچیدگی‌های ذاتی این حوزه اشاره دارند. تعدد حیثیات دلالت، امکان قرارگیری یک اسم در چند دسته را فراهم می‌کند، اما این انعطاف‌پذیری به مشکلات معناشناختی منجر می‌شود. نقد آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره بر محدودیت‌های رویکردهای فلسفی و عرفانی، بر ضرورت تحلیلی مستقل تأکید دارد. این بخش، به مثابه چراغی است که مسیر پژوهش در اسمای الهی را روشن می‌سازد.

بخش سوم: تحلیل مصادیق و جدول اسمای الهی

امهات اسما و جایگاه آن‌ها

امهات اسما، مانند «حیات»، «علم»، «قدرت»، «اراده»، «سمع»، «بصر»، و «کلام»، به دلیل جامعیت و دلالت مستقیم بر ذات، در رأس اسمای ذاتی قرار دارند. این اسما، چونان ستارگان درخشانی هستند که سایر اسما را در مدار خود نگه می‌دارند. با این حال، برخی از این اسما، مانند «سمع» و «بصر»، در دسته صفاتی نیز قرار می‌گیرند، زیرا از حیث تعلقات، کثرت را متجلی می‌سازند.

جدول اسمای ذاتی، صفاتی، و افعالی

جدول ارائه‌شده در درس‌گفتار، اسما را به شرح زیر دسته‌بندی می‌کند:

  • اسماء ذاتی: «الله»، «رب»، «ملک»، «قدوس»، «سلام»، «مؤمن»، «مهیمن»، «عزیز»، «جبار»، «متکبر»، «علی»، «عظیم»، «ظاهر»، «باطن»، «کبیر»، «جلیل»، «مجید»، «حق»، «مبین»، «واحد»، «ماجد»، «صمد»، «اول»، «آخر»، «متعالی»، «غنی»، «نور»، «وارث»، «ذوالجلال»، «رقیب».
  • اسماء صفاتی: «حی»، «شکور»، «قهار»، «قاهر»، «مقتدر»، «قوی»، «قادر»، «کریم»، «غفار»، «رحمن»، «رحیم»، «غفور»، «ودود»، «رؤوف»، «حلیم»، «صبور»، «بر»، «علیم»، «خبیر»، «محصى»، «حکیم»، «شهید»، «سمیع»، «بصیر».
  • اسماء افعالی: «مبدىء»، «وکیل»، «باعث»، «مجیب»، «وارث»، «واسع»، «حسیب»، «محیط»، «حافظ»، «خارق»، «باری»، «مصور»، «وهاب»، «رزاق»، «فتاح»، «قابض»، «باسط»، «خافض»، «رافع»، «معز»، «مذل»، «حکم»، «عدل»، «لطیف»، «معید»، «ممیت»، «ولی»، «تواب»، «منتقم»، «قسط»، «جامع»، «مغنی»، «محی»، «مانع»، «ضار»، «نافع»، «هادی»، «بدیع»، «رشید».

این جدول، به مثابه نقشه‌ای است که گستره اسمای الهی را در مراتب مختلف دلالت ترسیم می‌کند. با این حال، برخی اسما، مانند «وارث» و «باعث»، در دسته‌های متفاوت ظاهر شده‌اند که نشان‌دهنده پیچیدگی‌های تطبیق است.

جمع‌بندی بخش سوم

جدول اسمای الهی، چارچوبی منظم برای فهم مراتب دلالت اسما ارائه می‌دهد. امهات اسما، به‌عنوان مبادی اصلی، نقش بنیادین در تحلیل اسما دارند، در حالی که جدول اسما، با دسته‌بندی ذاتی، صفاتی، و افعالی، به تبیین نظری این حوزه کمک می‌کند. این بخش، به مثابه پلی است که مفاهیم نظری را به مصادیق عینی پیوند می‌زند.

نتیجه‌گیری نهایی

این کتاب، با بازنویسی درس‌گفتار شماره 294 مصباح الانس، به تبیین عمیق و آکادمیک تقسیم‌بندی اسمای الهی به ذاتی، صفاتی، و افعالی پرداخته و چالش‌های معناشناختی و تطبیقی این حوزه را با دقتی علمی بررسی کرده است. اسمای ذاتی، چونان قله‌های رفیع حقیقت، به ذات الهی بدون کثرت و اضافه دلالت دارند؛ اسمای صفاتی، مانند شاخه‌های درختی ریشه‌دار در وحدت ذاتی، کثرت تعلقات را متجلی می‌سازند؛ و اسمای افعالی، به مثابه نسیم‌هایی هستند که آثار الهی را در عالم خلقت پراکنده می‌کنند. چالش‌های تطبیق و معناشناسی، که به تعدد حیثیات دلالت و فقدان معنای تحت‌اللفظی ثابت بازمی‌گردند، نشان‌دهنده عمق و پیچیدگی این حوزه‌اند. نقد آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره بر محدودیت‌های رویکردهای فلسفی و عرفانی، پژوهشگران را به سوی تحلیلی مستقل و عمیق‌تر سوق می‌دهد. این اثر، به مثابه چراغی در مسیر فهم اسمای الهی، برای مخاطبان متخصص و پژوهشگران حوزه الهیات و عرفان، منبعی جامع و ارزشمند ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، رؤیای صالحه به چه چیزی وابسته است؟

2. طبق متن، رؤیای ناشی از شیطان به چه چیزی نسبت داده می‌شود؟

3. بر اساس متن، کدام عامل در رؤیای سوم (حديث نفس) تأثیرگذار است؟

4. طبق متن، کدام‌یک از عوامل زیر در ایجاد اضغاث و احلام نقش دارد؟

5. بر اساس متن، خیال انسان در مقایسه با عالم مثال مطلق چه نسبتی دارد؟

6. رؤیای صالحه برای افرادی که قوت معرفت ندارند، در خواب اعطا می‌شود.

7. تمام خواب‌ها از عالم مثال مطلق ناشی می‌شوند.

8. مشکلات مزاجی مانند سرما، گرما و رطوبت در کیفیت رؤیا تأثیر دارند.

9. رؤیای ناشی از حديث نفس نیازی به تهیأ و استعداد ندارد.

10. اتصال خیال انسان به عالم مثال مطلق در همه افراد به صورت دائمی وجود دارد.

11. چرا رؤیای صالحه در خواب به برخی افراد اعطا می‌شود؟

12. تفاوت اصلی بین رؤیای ناشی از شیطان و رؤیای حديث نفس چیست؟

13. چگونه سلامت مغز و مزاج در رؤیا تأثیر می‌گذارد؟

14. چرا برخی خواب‌ها اضغاث و احلام تلقی می‌شوند؟

15. نقش خیال مقید انسان در ارتباط با عالم مثال مطلق چیست؟

پاسخنامه

1. تهیأ و استعداد همراه با صفای محل و طهارت نفس

2. انحرافات مزاجی و کدرات نفسانی

3. صفات غالب‌الحكم

4. مشکلات مزاجی و نفسانی

5. جداول به نهر عظیم

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا این افراد در بیداری فاقد قوت معرفت هستند و اعطای خیر در خواب مانع حواس‌پرتی آنها می‌شود.

12. رؤیای شیطانی از انحرافات مزاجی و کدرات نفسانی ناشی می‌شود، در حالی که رؤیای حديث نفس از صفات غالب‌الحكم سرچشمه می‌گیرد.

13. سلامت مغز و مزاج باعث می‌شود رؤیا از خدا باشد و بدون اختلال و انحراف شکل گیرد.

14. زیرا این خواب‌ها ناشی از مشکلات مزاجی یا نفسانی هستند و تعبیر مشخصی ندارند.

15. خیال مقید انسان مانند جداولی است که به نهر عظیم عالم مثال مطلق متصل می‌شود و از آن تأثیر می‌پذیرد.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده