متن درس
مراتب عما و فیض در عرفان نظری
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 314)
دیباچه
در سپهر عرفان نظری، مراتب وجود و تجلیات الهی چونان نوری تابان، مسیر معرفت و سلوک را روشن میسازند. درسگفتار، برگرفته از تعالیم آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین مفاهیم عمیق و پیچیدهای چون مرتبه برزخی کمالی انسانی، فیض الرحمان، عما، و رابطه میان فیاض، فیض، و مستفیض میپردازد. این گفتار، با تکیه بر آرای عرفانی ابنعربی و شارحان برجسته او نظیر فرغانی و جندی، به بررسی مراتب احدیت و واحدیت پرداخته و با رفع تناقضات ظاهری در عبارات عرفا، چارچوبی منسجم برای فهم این مفاهیم ارائه میدهد.
بخش نخست: مراتب وجود و جایگاه عما
مرتبه برزخی کمالی انسانی: حقیقت الحقائق
مرتبه برزخی کمالی انسانی، که در عرفان نظری بهعنوان «حقیقت الحقائق» و «حضرت احدیة الجمع» شناخته میشود، منزلگاهی است که وحدت و کثرت را در خود جمع میکند. این مرتبه، چونان آیینهای جامع، دو وجه متمایز دارد: وجهی به سوی غیب هویت (احدیت) و وجهی به سوی کثرت اسمایی (واحدیت). این برزخ جامع، عين وحدت حقیقی است که احدیت وجه نخست و واحدیت وجه دوم از آن نشأت میگیرند. انسان کامل، بهعنوان مظهر این مرتبه، آیینهای است که تجلیات الهی را در خود منعکس میسازد و میان غیب و شهود، وحدت و کثرت، واسطهای بیبدیل است.
این مرتبه، چونان پلی آسمانی، میان ذات الهی و مظاهر خلقی پیوند برقرار میکند. انسان کامل، به دلیل جامعیت خود، قادر است هم وحدت ذاتی حق را در مرتبه احدیت بازتاب دهد و هم کثرت اسمایی را در مرتبه واحدیت متجلی سازد. این جامعیت، انسان را به مرآتی تمامنما برای اسما و صفات الهی بدل میسازد، که در آن، حقیقت وحدت و کثرت در هماهنگی کامل به ظهور میرسد.
درنگ: مرتبه برزخی کمالی انسانی، چونان آیینهای جامع، وحدت ذاتی احدیت و کثرت اسمایی واحدیت را در خود جمع میکند و انسان کامل را به مرآتی تمامنما برای تجلیات الهی بدل میسازد.
عما: فیض الرحمان و دوگانگی احدی و واحدی
عما، که در عرفان بهعنوان فیض الرحمان شناخته میشود، در عبارات عرفا گاه در ظرف احدیت و گاه در ظرف واحدیت قرار گرفته است. این دوگانگی ظاهری، ناشی از تفاوت در دیدگاه و لحاظ عرفاست. عما، چونان جریانی الهی، دو وجه متمایز دارد: وجه احدی، که به وحدت ذاتی حق اشاره دارد، و وجه واحدی، که به کثرت اسمایی و ظهورات الهی مرتبط است. این دو وجه، مکمل یکدیگرند و تناقضی در آنها نیست، بلکه نشاندهنده جامعیت فیض الهی است که هم وحدت محض را در بر میگیرد و هم کثرت مظاهر را.
عما، بهعنوان نفس الرحمان، ظرف ظهور فیض حق است. در مرتبه احدیت، این فیض وحدت محض است و هیچ تعینی در آن راه ندارد. اما در مرتبه واحدیت، با ظهور اسما و صفات الهی، به کثرت متعین میشود. این دوگانگی، چونان دو بال پرندهای است که در آسمان معرفت به پرواز درمیآید و سالک را از وحدت ذاتی به کثرت اسمایی رهنمون میسازد.
درنگ: عما، بهعنوان فیض الرحمان، دو وجه احدی و واحدی دارد که وحدت ذاتی و کثرت اسمایی را در خود جمع میکند و تناقض ظاهری در عبارات عرفا را به هماهنگی باطنی بدل میسازد.
فیاض، فیض، و مستفیض: چارچوب هستیشناختی
هستی، در چارچوب عرفان نظری، تحت سه عنوان تقسیمبندی میشود: فیاض، فیض، و مستفیض. فیاض، ذات حق است که ازلی و ابدی بوده و صفات ذاتی او را در بر میگیرد. فیض، ظرف ظهور فیاض در قالب اسما و صفات الهی است که در مرتبه واحدیت متجلی میشود. مستفیض، مظاهر خلقی هستند که در ظرف ناسوت، وصف حدوث میپذیرند. این حدوث، نه به معنای حادث بودن در معنای فلسفی، بلکه به معنای وابستگی وجودی به حق است که در ظرف ناسوت، نمود ظاهری مییابد.
فیاض، چونان سرچشمهای بیپایان، فیض را جاری میسازد و این فیض، در قالب اسما و صفاتی چون رحمان، رحیم، رزاق، و خالق، در مظاهر مستفیض ظهور مییابد. مستفیضات، چونان سایههایی از نور الهی، در ظرف ناسوت متعین شده و وصف حدوث میپذیرند، اما در حقیقت، وجودشان قائم به فیاض است. این چارچوب، چونان نقشهای معنوی، رابطه میان حق و خلق را به روشنی ترسیم میکند.
درنگ: فیاض، فیض، و مستفیض، چارچوبی هستیشناختی ارائه میدهند که رابطه میان ذات ازلی حق، ظهورات اسمایی، و مظاهر خلقی را تبیین میکند.
بخش دوم: تحلیل مراتب عما و احدیت جمع
عما و نفس الرحمان: وحدت اصطلاحات عرفانی
عما، نفس الرحمان، و فیض حق، همگی به یک حقیقت واحد اشاره دارند، اما از منظرهای مختلف بررسی میشوند. این اصطلاحات، چونان گوهرهایی در یک رشته، به فیض الهی دلالت دارند که در ظرف واحدیت، بهصورت اسما و صفات ظهور مییابد. در مرتبه احدیت، این فیض وحدت محض است و در مرتبه واحدیت، با کثرت اسمایی متعین میگردد. تفاوت در اصطلاحات، ناشی از تفاوت در دیدگاه و تأکید عرفاست، نه اختلاف در حقیقت.
این وحدت اصطلاحات، چونان نغمهای هماهنگ، نشاندهنده انسجام باطنی عرفان نظری است. عما، بهعنوان نفس الرحمان، ظرف ظهور فیض حق است که در مرتبه واحدیت، اسما و صفات الهی را متجلی میسازد. این فیض، چونان جریانی بیوقفه، از ذات فیاض به سوی مظاهر مستفیض جاری است و همه هستی را در بر میگیرد.
درنگ: عما، نفس الرحمان، و فیض حق، اصطلاحاتی هستند که به یک حقیقت واحد اشاره دارند و تفاوت در عبارات عرفا، ناشی از تفاوت در دیدگاه و تأکید است، نه اختلاف در حقیقت.
مرتبه عما و احدیت جمع: جایگاه و تقدم
عما، در برخی عبارات عرفا، در مرتبه احدیت جمع قرار گرفته که حضرت جامع اسما و صفات الهی است، اما هنوز متعین نیست. با این حال، برخی عبارات، عما را مقدم یا متأخر از احدیت دانستهاند. این اختلاف ظاهری، به تفاوت در دیدگاه عرفا بازمیگردد. احدیت جمع، مرتبهای است که وحدت و کثرت را در خود جمع میکند، و عما، بهعنوان فیض، میتواند در این مرتبه یا مراتب مرتبط با آن قرار گیرد.
این مرتبه، چونان قلهای در سپهر وجود، همه اسما و صفات الهی را در خود جمع میکند، اما هنوز به تعینات خارجی نرسیده است. عما، در برخی عبارات، بهعنوان مقدمه این مرتبه یا متأخر از آن دیده میشود، که این تفاوت، نشاندهنده پیچیدگی مراتب وجودی و انعطافپذیری عرفان در تبیین آنهاست.
درنگ: عما در مرتبه احدیت جمع، بهعنوان حضرت جامع اسما، قرار میگیرد، اما تقدم یا تأخر آن در عبارات عرفا، ناشی از تفاوت در دیدگاه و تبیین است.
عما بهعنوان مرآت غیبی
عما، بهعنوان ماده امکانی، مانند مرآتی غیبی است که صورت وجودی حق در آن منعکس میشود. این مرآت، زمینهساز ظهور اسما و صفات الهی است، اما خود فاقد فعلیت مستقل است. عما، چونان آیینهای در غیب، امکان تجلی حق را فراهم میسازد و مظاهر خلقی را از حالت غیب به شهود میآورد.
این مرآتیت، چونان دریچهای است که نور الهی از آن به سوی عالم کثرت تابیده میشود. عما، بهعنوان ظرف امکان، زمینهساز انبساط صورت وجودی حق است و کون ظاهر الحق را در خود متجلی میسازد. این نقش، عما را به واسطهای کلیدی میان غیب و شهود بدل میسازد.
درنگ: عما، بهعنوان مرآت غیبی، زمینهساز ظهور صورت وجودی حق است و امکان تجلی اسما و صفات الهی را در عالم کثرت فراهم میسازد.
عما و انبساط وجودی
عما، ظرف انبساط صورت وجودی حق است که در آن، کون ظاهر الحق تحقق مییابد. این انبساط، به معنای ظهور حق در قالب مظاهر خارجی است که از طریق فیض الهی در عما متجلی میشود. عما، چونان بستری گسترده، امکان ظهور مظاهر را فراهم میکند و نقش واسطهای میان غیب و شهود ایفا مینماید.
این انبساط، چونان جریانی از نور الهی، از ذات فیاض به سوی مظاهر مستفیض جاری است. عما، بهعنوان ظرف این انبساط، زمینهساز تحقق مظاهر خارجی است و همه کون را به ظهور حق متصل میسازد. این فرآیند، نشاندهنده پیوند عمیق میان وحدت باطنی و کثرت ظاهری است.
درنگ: عما، بهعنوان ظرف انبساط وجودی، زمینهساز تحقق کون ظاهر الحق است و نقش واسطهای میان غیب و شهود ایفا میکند.
بخش سوم: رفع تناقضات و تحلیل اصطلاحات
تفاوت عما و غماء: دقت در اصطلاحات عرفانی
موید الدین جندی، عما را گاهی با «مهمله» (عَماء) و گاهی با «معجمه» (غَماء) نامیده است. این تفاوت در تلفظ، نشاندهنده تفاوت در لحاظ وجه احدی و واحدی است. عَماء، به وجه احدی عما دلالت دارد که وحدت محض را نشان میدهد، و غَماء، به وجه واحدی آن اشاره دارد که با کثرت اسمایی مرتبط است.
این تمایز، چونان دو رنگ از یک گوهر، دقت عرفا را در استفاده از اصطلاحات برای بیان جنبههای مختلف یک حقیقت نشان میدهد. عما، در هر دو حالت، به فیض الهی اشاره دارد، اما با تأکیدهای متفاوت، که این تفاوت، به غنای تبیین عرفانی میافزاید.
درنگ: تفاوت در تلفظ عما (عَماء یا غَماء) نشاندهنده دقت عرفا در بیان وجه احدی و واحدی فیض الهی است، که هر دو به یک حقیقت واحد اشاره دارند.
عما و اعیان ثابته: پیوند مظهر و مُظهر
عما، به لحاظ مظهری، با اعیان ثابته مرتبط است و به لحاظ مُظهری، فیض حق را نشان میدهد. اعیان ثابته، قالبهای ازلی مظاهر در علم الهی هستند که در ظرف عما، از حالت غیب به شهود میآیند. عما، بهعنوان فیض، زمینهساز ظهور این اعیان در عالم خارج است و نقش واسطهای میان مُظهر (اسما و صفات الهی) و مظهر (مظاهر خلقی) ایفا میکند.
اعیان ثابته، چونان نقشههای ازلی در علم الهی، در ظرف عما به ظهور میرسند و مظاهر خارجی را شکل میدهند. این پیوند، چونان رشتهای نامرئی، حق و خلق را به یکدیگر متصل میسازد و عما را به بستری برای ظهور مظاهر بدل میکند.
درنگ: عما، بهعنوان فیض، با اعیان ثابته پیوند دارد و زمینهساز ظهور مظاهر از حالت غیب به شهود است.
رفع تناقض در عبارات عرفا
برای رفع تناقضات ظاهری در عبارات عرفا، عما در دو وجه احدی و واحدی تبیین میشود. این دو وجه، مکمل یکدیگرند و جامعیت فیض الهی را نشان میدهند. عما، هم در مرتبه احدیت (وحدت محض) و هم در مرتبه واحدیت (کثرت اسمایی) قابل بررسی است. این رویکرد، چونان کلیدی است که قفلهای ظاهری تناقض را گشوده و انسجام باطنی عرفان را آشکار میسازد.
این رفع تناقض، نشاندهنده انعطافپذیری عرفان در تبیین مفاهیم پیچیده است. عرفا، با استفاده از اصطلاحات مختلف، جنبههای گوناگون یک حقیقت را بیان میکنند و این تفاوتها، به غنای معرفتی میافزاید.
درنگ: رفع تناقضات ظاهری در عبارات عرفا با تبیین عما در دو وجه احدی و واحدی انجام میشود که نشاندهنده جامعیت فیض الهی است.
بخش چهارم: آیات قرآنی و تبیین معرفتی
آیات مرتبط با وحدت و کثرت
قرآن کریم، با آیات نورانی خود، چارچوبی برای فهم مراتب عما و فیض الهی ارائه میدهد. دو آیه زیر، به روشنی با مفاهیم این گفتار همخوانی دارند:
وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَٰهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَٰهٌ ۚ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ (قرآن کریم، سوره زخرف، آیه ۸۴)
: «اوست که در آسمان معبود است و در زمین معبود، و اوست حکیم دانا.»
توضیح: این آیه، بر وحدت الهی در عین ظهور در کثرت تأکید دارد، که با مفهوم وحدت و کثرت در عما و فیض الرحمان همخوانی دارد.
كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ ۚ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (قرآن کریم، سوره قصص، آیه ۸۸)
: «هر چیز جز وجه او نابودشدنی است. فرمانروایی از آن اوست و بهسوی او بازمیگردید.»
توضیح: این آیه، بر وحدت ذاتی حق و فناپذیری مظاهر تأکید دارد، که با مفهوم فیاض و مستفیض در این گفتار همخوانی دارد.
بخش پنجم: جمعبندی و نتیجهگیری
درسگفتار با تبیین مفاهیم عمیق عرفانی، چارچوبی جامع برای فهم مراتب وجود، عما، فیض الرحمان، و رابطه میان فیاض، فیض، و مستفیض ارائه میدهد. مرتبه برزخی کمالی انسانی، بهعنوان حقیقت الحقائق، وحدت و کثرت را در خود جمع میکند و انسان کامل را به مرآتی تمامنما برای تجلیات الهی بدل میسازد. عما، بهعنوان فیض الرحمان، در دو وجه احدی و واحدی تبیین شده و تناقضات ظاهری در عبارات عرفا را به هماهنگی باطنی تبدیل میکند.
تأکید بر نقش عما بهعنوان مرآت غیبی، پیوند آن با اعیان ثابته، و انبساط وجودی حق در ظرف عما، از دستاوردهای کلیدی این گفتار است. آیات قرآن کریم، با تبیین وحدت ذاتی و کثرت ظاهری، این مفاهیم را تأیید میکنند.
با نظارت صادق خادمی