در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 326

متن درس

 

مراتب ام‌الکتاب و علم حق

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 326)

مقدمه: درآمدی بر مراتب وجود و علم الهی

در این نوشتار، به تبیین و تحلیل عمیق مراتب پنج‌گانه ام‌الکتاب، ظرف فاعلی و قابلی، و جایگاه انسان کامل در منظومه عرفان نظری پرداخته شده است. این اثر، برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نگاهی دقیق و علمی به شرح آرای مویدالدین جندی در تفسیر فصوص‌الحکم ابن‌عربی می‌پردازد.

بخش نخست: مراتب پنج‌گانه ام‌الکتاب

مرتبه نخست: ام‌الکتاب اکبر، جمع حقایق ربانی

ام‌الکتاب، به‌مثابه خزانه‌ای بی‌کران از فیض رحمانی، در مرتبه نخست خود، ام‌الکتاب اکبر نامیده می‌شود. این مرتبه، تعین اول است که تمامی حقایق کونی و ربانی را در خود جمع آورده است. به تعبیر مویدالدین جندی، نون، که ظرف قابلی و دوات مداد وجود است، در این مرتبه به‌سان دریایی است که همه حقایق را در خود جای داده و قلم، به‌عنوان ظرف فاعلی، نقش‌آفرین ظهور این حقایق است. این مرتبه، چونان آینه‌ای است که تمامی اسما و صفات الهی را در وحدتی احدی بازمی‌تاباند.

درنگ: ام‌الکتاب اکبر، به‌مثابه مرتبه تعین اول، جمع احدی حقایق ربانی و امکانی است که انسان کامل، به‌عنوان مظهر تام آن، در مقام وسطیت اعلی میان اسما و ذات قرار می‌گیرد.

انسان کامل، در این مرتبه، به‌سان کتاب وسطی است که نه تنها جامع اسما و ذات است، بلکه در مقام خاتمیت، تمامی مراتب وجود را در خود متجلی می‌سازد. این وسطیت، نه به معنای میانه بودن، بلکه به مفهوم اعلی بودن است؛ گویی قله‌ای رفیع که تمامی دامنه‌های وجود را در بر گرفته است.

مرتبه دوم: نون ثانی، هیولای صور وجودی

نون ثانی، که به دوات تشبیه شده، ظرف قابلی صور وجودی و کلمات الهی نورانی است. این مرتبه، پیش از خلق، در مقام عما ربوبی قرار دارد و هیولای صور فعلی را در خود پرورانده است. به تعبیری، نون ثانی چونان بستری است که قابلیت پذیرش نقش قلم الهی را دارد و در آن، صور وجودی به ظهور می‌رسند. این مرتبه، برزخی است میان وحدت احدی و کثرت کونی، که در آن فیض اولیه الهی به صور متعین تبدیل می‌شود.

مرتبه سوم: ام‌الکتاب مسطور، ظرف خلق

مرتبه سوم، ام‌الکتاب مسطور، ظرف حقایق کونی است که در رق وجودی منشور ظاهر می‌شود. این مرتبه، با درة کونی پیوند دارد و محل ظهورات خلقی است. رق منشور، به‌مثابه پرده‌ای است که تصاویر وجود بر آن نقش بسته و کثرت کونی را متجلی می‌سازد. غما عبودیه، که در این مرتبه ظهور می‌یابد، به معنای ظرف پساخلقی است که کثرت ظاهری را به نمایش می‌گذارد.


﴿ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ﴾ (قرآن کریم، سوره قلم، آیه ۱، )

این آیه شریفه، به نون و قلم اشاره دارد که نون، ظرف قابلی، و قلم، ظرف فاعلی است. «ما یسطرون» به ظهورات تفصیلی و فعلی اشاره می‌کند که در این مرتبه، به‌صورت خلقی و کونی متجلی می‌شوند.

مرتبه چهارم: کتاب مبین، لوح محفوظ

کتاب مبین یا لوح محفوظ، که به نفس کلی تعبیر شده، مرتبه‌ای است که محل تعین کتب آسمانی (قرآن کریم، تورات، انجیل، زبور و صحف) و آیات الهی است. این مرتبه، با کرسی (فلك هشتم) مرتبط است و به‌عنوان واسطه‌ای میان عقل اول و عالم مثال، مخزن علوم الهی را در خود جای داده است. کرسی، چونان عرشی است که تمامی مظاهر کامل، از جمله کتب آسمانی، در آن متجلی می‌شوند.

مرتبه پنجم: نون اقدار، ظرف قدر

نون اقدار، مرتبه نهایی نزول فیض، ظرف قدر و جزئيات است. این مرتبه، با روحانیت قمر و فلك (سماء اسم خالق) مرتبط است و محل ظهور اضواء (نورهای متکثر)، اتصالات و انفصالات است. در این مرتبه، محو و اثبات، حیات و مرگ، و تمامی ظهورات کثرتی به چشم می‌آید. این ظرف، به‌سان باغی است که هر شاخه و برگ آن، جلوه‌ای از جزئيات خلقت را به نمایش می‌گذارد.

درنگ: نون اقدار، به‌عنوان مرتبه نهایی نزول، ظرف کثرت کامل است که در آن، اضواء متکثر، محو و اثبات، و تمامی تحولات کونی ظهور می‌یابد.

جمع‌بندی بخش نخست

مراتب پنج‌گانه ام‌الکتاب، از اکبر تا اقدار، سیر نزول فیض الهی را از وحدت احدی به کثرت کونی ترسیم می‌کند. هر مرتبه، به‌سان منزلگاهی در مسیر ظهور حقایق الهی، نقش ویژه‌ای در این سیر ایفا می‌کند. انسان کامل، به‌عنوان مظهر تام، در مرتبه وسطیت اعلی، تمامی این مراتب را در خود جمع می‌آورد و چونان آیینه‌ای، اسما و صفات الهی را متجلی می‌سازد.

بخش دوم: ظرف فاعلی و قابلی: نون و قلم

نون و قلم: استعاره‌ای از فاعلیت و قابلیت

نون، به‌مثابه دوات، ظرف قابلی است که مداد وجود را در خود جای داده و قلم، ظرف فاعلی است که این مداد را به نقش و نگار تبدیل می‌کند. این دو، در آیه شریفه «ن والقلم و ما یسطرون»، نماد فرآیند خلق‌اند. نون، قابلیت کثرت را در خود نهفته دارد و قلم، وحدت فاعلی را متجلی می‌سازد. این استعاره، چونان رقصی میان نور و سایه، رابطه میان حق و خلق را به تصویر می‌کشد.


﴿ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ﴾ (قرآن کریم، سوره قلم، آیه ۱، )

ذکوره و انوثه: فاعلیت و قابلیت در خلقت

مفهوم ذکوره (فاعلیت) و انوثه (قابلیت) در عرفان نظری، به رابطه میان مظهر (حق) و مظهر (خلق) اشاره دارد. نون، به‌سان انوثه، ظرف قابلی است که قابلیت پذیرش فیض را دارد و قلم، به‌سان ذکوره، عامل تأثیر و تعین است. این رابطه، به‌مثابه پیوندی معنوی، فرآیند ظهور کثرت از وحدت را تبیین می‌کند.

درنگ: نون و قلم، به‌عنوان ظروف قابلی و فاعلی، فرآیند خلق را به‌مثابه رقصی میان وحدت و کثرت به نمایش می‌گذارند، که در آن نون، قابلیت کثرت، و قلم، وحدت فاعلی را متجلی می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

نون و قلم، به‌عنوان دو رکن اصلی فرآیند خلق، رابطه میان فاعلیت و قابلیت را در مراتب ام‌الکتاب ترسیم می‌کنند. این دو، چونان دو بال پرنده‌ای الهی، فیض را از مقام وحدت به کثرت هدایت می‌کنند و در این مسیر، انسان کامل به‌عنوان مظهر جامع، نقش محوری ایفا می‌کند.

بخش سوم: حقیقت و اعتبار در مراتب وجود

نقد مفهوم اعتباری بودن ظروف

جندی در شرح خود بر فصوص‌الحکم، تقسیم‌بندی ظروف ام‌الکتاب را به‌عنوان تعینات حقیقی، و نه اعتباری، معرفی می‌کند. این ظروف، از اکبر تا اصغر، خزاین نزولی علم الهی‌اند که در سیر صعود و نزول (روح، قلم، کرسی، قدر) متجلی می‌شوند. این نقد، به‌سان نسیمی که پرده‌های توهم را کنار می‌زند، بر حقیقت وجودی این ظروف تأکید دارد.

تعینات حقیقی و خزاین الهی

تعینات، به‌عنوان جلوه‌های علم حق، حقیقی‌اند و کثرت ظاهری آن‌ها با وحدت ذاتی علم الهی منافاتی ندارد. این خزاین، چونان گنجینه‌هایی بی‌کران، تمامی مراتب وجود را در بر می‌گیرند و در هر مرتبه، جلوه‌ای خاص از فیض الهی را به نمایش می‌گذارند.

درنگ: ظروف ام‌الکتاب، به‌عنوان تعینات حقیقی، خزاین نزولی علم الهی‌اند که کثرت ظاهری آن‌ها با وحدت ذاتی علم حق در تضاد نیست.

جمع‌بندی بخش سوم

مراتب ام‌الکتاب، به‌عنوان خزاین حقیقی علم الهی، از وحدت احدی تا کثرت کونی امتداد می‌یابد. این ظروف، نه اعتباری، بلکه جلوه‌های حقیقی فیض رحمانی‌اند که در سیر نزول، تمامی مراتب وجود را در بر می‌گیرند.

بخش چهارم: علم الهی و خزاین بی‌کران

ماهیت علم الهی

علم حق، نامحدود و غیرمنحصر به ذات یا غیر است. حق، هستی را از همه خزاین (مظاهر) می‌بیند، بدون نابینایی یا غفلت. تشبیه علم الهی به اتاقی آینه‌دار، نشان‌دهنده دید همه‌جانبه حق است که هر ذره را از منظر تمامی هستی می‌نگرد. این علم، چونان اقیانوسی بی‌کران، تمامی مراتب وجود را در بر گرفته و هیچ محدودیتی در آن راه ندارد.

خزاین الهی و دید همه‌جانبه

خزاین الهی، مخازن بی‌نهایت علم حق‌اند که هر شئ را از منظر کل شیء می‌بینند. این خزاین، به‌سان آینه‌هایی هستند که هر یک، جلوه‌ای از حقیقت را بازمی‌تابانند و در عین حال، با یکدیگر در وحدتی احدی پیوند دارند. این دید، برخلاف علم انسانی که در غفلت و محدودیت گرفتار است، تمامی هستی را در بر می‌گیرد.

درنگ: علم الهی، چونان اتاقی آینه‌دار، هستی را از همه خزاین می‌بیند و هیچ نابینایی یا غفلتی در آن راه ندارد.

لذت علم و عرفان عملی

علم الهی، منشأ لذتی معنوی است که عارفان را در مستی و عشق غرق می‌کند. این لذت، چونان عسلی شیرین‌تر از تمامی لذایذ مادی، انسان را از هوس و غفلت رها می‌سازد. عارفان، با شهود این علم، به بی‌نیازی از دنیا می‌رسند و چونان پرندگانی سبک‌بال، در آسمان معرفت پرواز می‌کنند. اشاره به سخنان امام صادق علیه‌السلام («مبال فی مبال») و امیرالمؤمنین علیه‌السلام، بر عظمت این شهود عرفانی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

علم الهی، با خزاین بی‌کران خود، تمامی هستی را در بر می‌گیرد و منشأ لذت عرفانی است که عارفان را به سوی بی‌نیازی و مستی معنوی رهنمون می‌شود. این علم، نه تنها وحدت ذاتی حق را متجلی می‌سازد، بلکه کثرت کونی را نیز در خود جای داده و تمامی مراتب وجود را به هم پیوند می‌دهد.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، مراتب پنج‌گانه ام‌الکتاب، رابطه فاعلی و قابلی (نون و قلم)، و جایگاه انسان کامل را در چارچوب عرفان نظری تبیین کرد. ام‌الکتاب، از اکبر تا اقدار، سیر نزول فیض الهی را از وحدت به کثرت ترسیم می‌کند و انسان کامل، به‌عنوان مظهر تام، در مقام وسطیت اعلی، تمامی این مراتب را در خود جمع می‌آورد. علم الهی، با خزاین بی‌کران، چونان اقیانوسی است که تمامی هستی را در بر گرفته و عارفان را به سوی شهود و مستی معنوی رهنمون می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، مرتبه سوم معقولية به چه اشاره دارد؟

2. طبق متن، جسم کل به چه تعبیر شده است؟

3. کدام یک از موارد زیر به عنوان یکی از امور ثلاثه در متن ذکر شده است؟

4. بر اساس متن، چرا از تعبیر 'ظهور وجودها' برای طبیعت، هباء و جسم کل استفاده نشده است؟

5. در متن، تجلی وجودی به چه معناست؟

6. عرش در متن به عنوان جسم مادی توصیف شده است.

7. مرتبه هباء در متن به عنوان مرتبه دوم معقولیه ذکر شده است.

8. جسم کل در متن به معنای جسمی است که در عالم ناسوت وجود دارد.

9. بر اساس متن، وجود طبیعت، هباء و جسم کل عقلی و غیبی است، نه خارجی یا مثالی.

10. متن بیان می‌کند که عرش به معنای جسم کلی است و از جنس ماده نیست.

11. تفاوت اصلی بین تعین معقولیه و ظهور وجودها در متن چیست؟

12. چرا در متن گفته شده که جسم کل نمی‌تواند مجرد باشد؟

13. طبق متن، منظور از تجلی وجودی چیست؟

14. چرا در متن از عبارت 'جلاء' و 'استجلاء' استفاده شده است؟

15. منظور از 'حقایق کلی' در متن چیست؟

پاسخنامه

1. مرتبه جسم کل

2. عرش

3. مرتبه طبیعت

4. چون وجودشان عقلی و غیبی است

5. انتقال از علم به عین

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. درست

11. تعین معقولیه به وجود عقلی و غیبی اشاره دارد، در حالی که ظهور وجودها به وجود خارجی، مثالی یا حسی مربوط می‌شود.

12. زیرا جسم کل در ظرف ناسوت و ماده تعریف می‌شود و نمی‌تواند مجرد یا غیبی باشد.

13. تجلی وجودی به انتقال معنوی از علم به عین، یعنی ظهور علم الهی در قالب موجودات اشاره دارد.

14. جلاء به ظهور نفسی حق و استجلاء به ظهور خارجی و نزولی اشاره دارد.

15. حقایق کلی به علم الهی، صفات و اسماء الهی و اعیان ثابته اشاره دارد که وجودی عقلی و غیبی دارند.

فوتر بهینه‌شده