متن درس
بازبینی درس گفتارهای حضرت آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 338)
مقدمه: تأملی در مراتب سلوک و تجلیات علم الهی
در گستره معارف عرفانی و الهی، سلوک به سوی حقتعالی سفری است بس دشوار و پرمخاطره که تنها اقل قلیل از بندگان خاص الهی توان پیمودن آن را دارند. این مسیر، که با تجلیات علم الهی و ظهور صفات و شئون حق در وجود سالک همراه است، نیازمند تحمل بلایا، استقامت در برابر محن، و تخلق به اسماء الهی است. در این نوشتار، با استناد به درسگفتار شماره 338 از سلسله درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی عمیق مراتب سلوک اولیای الهی، نقش بلایا در تکامل معنوی، و تجلی علم حق در دو ساحت ذاتی و شئونی پرداخته میشود.
بخش اول: تجلی علم الهی در اولیای خاص
مفهوم تجلی علم حق در ساحتهای ذاتی و شئونی
در متون عرفانی، بهویژه در اثر گرانسنگ «نفحات»، سخن از مرتبهای والا در سلوک عرفانی است که در آن، صور علم الهی در وجود سالک متجلی میشود. این تجلی، در دو ساحت متمایز رخ مینماید: نخست، علم حق «في نفسه وبنفسه»، که به ذات الهی و علم ازلی او اشاره دارد؛ و دوم، علم حق «بشئونه وأحكامها»، که به شئون و احکام الهی در مظاهر خلقت مربوط است. این مرتبه، چنانکه در درسگفتار مورد بحث آمده، تنها به اقل قلیل از خواص اهلالله اختصاص دارد؛ کسانی که به مثابه آیینهای صیقلی، انعکاس نور علم الهی را در وجود خویش متبلور میسازند.
درنگ: تجلی علم الهی در اولیا، در دو ساحت «في نفسه وبنفسه» (ذات الهی) و «بشئونه وأحكامها» (شئون و احکام خلقت) رخ میدهد. این مرتبه، تنها برای اقل قلیل از اولیای خاص الهی قابل دسترسی است. |
این تجلی، نه تنها به شناخت حقایق ثابت (ثوابت) منجر میشود، بلکه آگاهی از امور متغیر و جاری در عالم خلقت (سیارات) را نیز در بر میگیرد. سالک در این مرتبه، به مثابه دریایی ژرف، تمامی امواج معرفت الهی را در خود جای میدهد و از حقایق عینی و امور تعاقبی آگاه میگردد. این شناخت جامع، نشاندهنده مقام والای اولیا در محاذات معنوی با حقتعالی است.
استناد قرآنی به نادر بودن این مرتبه
برای تأکید بر نادر بودن این مرتبه، به آیهای از قرآن کریم استناد شده است:
قَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ
(سبا: ۱۳؛ : «اندکی از بندگان من شکرگزارند»).
این آیه، بر کمیاب بودن بندگان شاکر حقیقی دلالت دارد. با این حال، مرتبه مورد بحث در این درسگفتار، فراتر از مقام شکر است؛ زیرا شکر، هرچند فضیلتی والا است، تنها یکی از مراتب قرب به حقتعالی به شمار میرود. اولیای خاص، که به تجلی علم الهی نائل میشوند، از این مرتبه نیز فراتر رفته و به مقاماتی دست مییابند که جز برای اندکترین افراد ممکن نیست.
جامعیت اولیای الهی در دستیابی به این مرتبه
این مرتبه عالی، منحصر به اولیای الهی است، اعم از معصومین و غیرمعصومین. برخلاف پندار برخی، این مقام به معصومین محدود نمیشود، بلکه غیرمعصومین نیز، مشروط بر طی مراحل دشوار سلوک و تحمل بلایا، میتوانند به آن دست یابند. این جامعیت، نشاندهنده گستردگی فیض الهی است که درهای رحمت خویش را حتی به روی غیرمعصومین گشوده است، مشروط بر آنکه روح خویش را در کوره ابتلا صیقل دهند.
درنگ: مرتبه تجلی علم الهی، منحصر به اولیای الهی (معصوم و غیرمعصوم) است، اما به معصومین محدود نمیشود. غیرمعصومین نیز با سلوک و تحمل بلایا میتوانند به این مقام نائل شوند. |
جمعبندی بخش اول
بخش نخست این نوشتار، به تبیین مراتب تجلی علم الهی در اولیای خاص پرداخت. این تجلی، که در دو ساحت ذاتی و شئونی رخ مینماید، تنها به اقل قلیل از خواص اهلالله اختصاص دارد. استناد به آیه «قَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ» و تأکید بر جامعیت اولیای الهی (اعم از معصوم و غیرمعصوم) در دستیابی به این مرتبه، از نکات برجسته این بخش است. این مراتب، نشاندهنده عظمت سلوک عرفانی و دشواریهای آن است که تنها با استقامت و توکل بر حقتعالی ممکن میگردد.
بخش دوم: نقش بلایا در تکامل اولیای الهی
ضرورت بلایا در مسیر سلوک
یکی از محورهای اصلی درسگفتار، تأکید بر نقش محوری بلایا و ابتلا در تکامل اولیای الهی است. دستیابی به مراتب عالی سلوک، بدون تحمل سختیها و محن ممکن نیست. حتی اولیای معصومین، که پیش از تولد مورد محبت الهیاند، از این قاعده مستثنی نیستند. بلایا، به مثابه کورهای سوزان، روح سالک را صیقل میدهند و او را برای پذیرش فیض الهی آماده میسازند. همانگونه که الماس در فشار و حرارت اعماق زمین شکل میگیرد، اولیای الهی نیز در کوران بلایا به کمال میرسند.
درنگ: بلایا، ابزار صیقل روح و تکامل اولیای الهیاند. حتی معصومین نیز برای تحقق کمال انسانی در ظرف ناسوت، بلایا را تجربه میکنند. |
تفاوت محبین و محبوبین در تحمل بلایا
در این درسگفتار، تمایزی ظریف میان «محبین» و «محبوبین» مطرح شده است. محبوبین، مانند معصومین، پیش از تولد مورد عنایت خاص الهی قرار دارند و فیض الهی به صورت «نسیه» (اعتباری) به آنها اعطا میشود. اینان، مقامات معنوی را پیشاپیش دریافت میکنند و سپس بلایا را تحمل مینمایند. در مقابل، محبین باید ابتدا در کوره ابتلا آبدیده شوند تا شایستگی دریافت فیض را بیابند. این تفاوت، به مثابه دو شیوه تجارت در بازار الهی است: محبوبین با اعتبار الهی معامله میکنند، در حالی که محبین باید نقداً بهای کمال را بپردازند.
درنگ: محبوبین (معصومین) فیض الهی را پیشاپیش دریافت میکنند و سپس بلایا را تحمل مینمایند، اما محبین باید ابتدا سختیها را تحمل کنند تا شایستگی فیض یابند. |
دو سبب اصلی تحمل بلایا
درسگفتار، دو سبب اصلی برای تحمل بلایا توسط اولیا ذکر میکند:
- مقام جمعی: اولیا به دلیل دارا بودن مقام جمعی، که در آن تمامی صفات و شئون الهی در وجودشان متجلی میشود، باید بلایا را تجربه کنند. این مقام، به مثابه آینهای است که تمامی انوار جمال و جلال الهی را بازمیتاباند.
- عدل الهی: اقتضای عدل الهی ایجاب میکند که اولیا، مانند طبیبی که بیماری را میشناسد بدون ابتلا به آن، تمامی ابعاد وجودی، از جمله نقایص و بلایا، را تجربه کنند. این تجربه، لازمه تحقق کمال انسانی در ظرف ناسوت است.
این دو سبب، نشاندهنده حکمت الهی در گزینش بلایا به عنوان ابزاری برای تکامل اولیاست. همانگونه که باغبان شاخههای اضافی را هرس میکند تا درخت به بار نشیند، حقتعالی نیز با بلایا، روح اولیا را از زوائد نفسانی پاک میسازد.
درنگ: بلایا به دو سبب اصلی بر اولیا وارد میشوند: مقام جمعی، که ایجاب میکند تمامی صفات الهی در آنها متجلی شود؛ و عدل الهی، که تجربه نقایص را برای تکامل آنها ضروری میداند. |
مخاطرات اولیا و شکنندگی مقام آنها
اولیای الهی، با وجود مراتب والای معنوی، در معرض «خطر عظیم» قرار دارند. هیچ ضمانتی برای عاقبتبهخیری آنها وجود ندارد، و این شکنندگی، ناشی از عظمت الهی و کوچکی انسان در برابر آن است. درسگفتار، این مخاطره را با اشاره به آیه «وَالْمُخْلَصُونَ فِي خَطَرٍ عَظِيمٍ» تبیین میکند. اولیا، به مثابه قایقهایی در اقیانوسی بیکران، هر لحظه در معرض طوفانهای الهیاند و تنها با توکل و خشوع میتوانند به ساحل نجات رسند.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، به نقش محوری بلایا در تکامل اولیای الهی اختصاص داشت. ضرورت تحمل سختیها، تفاوت میان محبین و محبوبین، و دو سبب اصلی بلایا (مقام جمعی و عدل الهی) از محورهای اصلی این بخش بود. همچنین، تأکید بر مخاطرات اولیا و شکنندگی مقام آنها، مخاطب را به تأمل در عظمت الهی و دشواریهای سلوک دعوت میکند. این بخش، بلایا را نه تنها مانعی در مسیر سلوک، بلکه ابزاری برای صیقل روح و تحقق کمال معنوی معرفی مینماید.
بخش سوم: خوف کاملین و مقام حیرت
خوف اولیا و درک عظمت الهی
یکی از برجستهترین ویژگیهای اولیای الهی، خوف عمیق آنها از حقتعالی است. این خوف، که در گریهها و زاریهای اولیا، مانند امام سجاد علیهالسلام، متجلی میشود، ناشی از درک عظمت الهی و احساس کوچکی در برابر آن است. درسگفتار، با استناد به کلام پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، این خوف را تبیین میکند:
إِنِّي لَأَتْقَاكُمْ لِلَّهِ
(: «من از همه شما نسبت به خدا پرهیزگارترم»).
و همچنین:
مَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ
(شوری: ۵۲؛ : «نمیدانم با من و شما چه خواهد شد»).
این سخنان، به مقام حیرت اولیا در برابر عظمت ذات الهی اشاره دارد. اولیا، هرچند در مقام اسما و صفات به علم کامل از امور خلقت دست مییابند، در مقام ذات، در حیرتی عمیق فرو میروند و از آینده خود و دیگران اظهار بیاطلاعی میکنند. این حیرت، به مثابه غرق شدن در اقیانوس بیکران ذات الهی است، جایی که تمامی علوم و آگاهیها در برابر عظمت حق رنگ میبازد.
درنگ: خوف کاملین، ناشی از درک عظمت الهی و احساس کوچکی در برابر آن است. این خوف، در مقام حیرت و تسلیم کامل در برابر ذات الهی متجلی میشود. |
علم به اسما و صفات و محدودیت در مقام ذات
درسگفتار، تمایزی میان دو مقام اولیا ترسیم میکند: در مقام اسما و صفات، اولیا به علم کامل از جزئیات خلقت، مانند تعداد لشگر، رنگ اسبها، و حتی وقایع آینده، دست مییابند. اما در مقام ذات و جلال الهی، این علم جای خود را به حیرت و تسلیم میدهد. این تمایز، نشاندهنده محدودیت ظرف انسانی در برابر عظمت الهی است. اولیا، به مثابه چراغهایی در شب، در مقام اسما نور میافشانند، اما در مقام ذات، در برابر خورشید بیغروب الهی خاموش میگردند.
دعای پیامبر در بدر و اهمیت حفظ بندگان صالح
درسگفتار، به دعای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در جنگ بدر اشاره میکند:
اللَّهُمَّ إِنْ تَهْلِكْ هَذِهِ الْعِصَابَةَ لَنْ تُعْبَدَ فِي الْأَرْضِ
(: «خدایا، اگر این گروه هلاک شوند، دیگر در زمین عبادت نخواهی شد»).
این دعا، بر اهمیت حفظ بندگان صالح برای تداوم عبادت الهی تأکید دارد. پیامبر، با این دعا، نقش اولیا را به عنوان ستونهای نظام عبادی الهی نشان میدهد. این کلام، به مثابه فریادی است که از عمق جان برخاسته و عظمت مسئولیت اولیا را در حفظ دین الهی آشکار میسازد.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، به تبیین خوف کاملین و مقام حیرت اولیا در برابر عظمت الهی اختصاص داشت. استناد به سخنان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، تمایز میان علم در مقام اسما و حیرت در مقام ذات، و دعای پیامبر در بدر، از نکات برجسته این بخش است. این بخش، مخاطب را به تأمل در عمق خشوع اولیا و عظمت مسئولیت آنها در حفظ نظام عبادی دعوت میکند.
بخش چهارم: اخلاق سلوک و مدارا با بندگان خدا
پرهیز از سختگیری به بندگان خدا
درسگفتار، با تأکید بر اهمیت رأفت و مدارا با بندگان خدا، هشدار میدهد که سختگیری به دیگران، به سختگیری الهی بر خود انسان منجر میشود. انسان باید با بندگان خدا، اعم از گناهکار، ناقص، یا بیمار، با مهربانی و تسامح رفتار کند. این درس، به مثابه نسیمی است که روح انسان را از غبار خودبرتربینی پاک میسازد و او را به سوی تواضع و رحمت هدایت میکند.
درنگ: سختگیری به بندگان خدا، به قساوت قلب و دوری از کمال منجر میشود. انسان باید با رأفت و تسامح با دیگران رفتار کند تا مورد رحمت الهی قرار گیرد. |
خطر موعظهگری بیجا
یکی از هشدارهای مهم درسگفتار، پرهیز از موعظهگری بیش از حد برای دیگران است. موعظهگری بیجا، به قساوت قلب و بیعملی خود فرد منجر میشود. انسان باید موعظه را ابتدا برای خود به کار برد و از خودنمایی در برابر دیگران پرهیز کند. درسگفتار، با اشاره به رفتار اولیا، مانند مرحوم آیتالله گلپایگانی، که دیگران را به موعظه خودشان تشویق میکردند، بر اهمیت اخلاص و تواضع تأکید دارد.
درنگ: موعظهگری بیجا، به قساوت قلب و بیعملی منجر میشود. اولیا، با تواضع و اخلاص، از موعظه دیگران پرهیز کرده و خود را محتاج نصیحت میدانند. |
عدم ضمانت عاقبتبهخیری
درسگفتار، با تأکید بر شکنندگی مقام اولیا، یادآوری میکند که هیچ تضمینی برای عاقبتبهخیری، حتی برای اولیای الهی، وجود ندارد. این شکنندگی، به مثابه سایهای است که بر قلب اولیا افکنده شده و آنها را به خشوع و خوف مداوم وامیدارد. این نکته، انسان را به تأمل در عظمت الهی و ضرورت مراقبت دائم از نفس دعوت میکند.
مفهوم ورثة الجنة
درسگفتار، به مفهوم «ورثة الجنة» اشاره میکند؛ کسانی که به دلیل عدم وصول برخی از شایستگان به بهشت، جای آنها را به ارث میبرند. این مفهوم، پیچیدگی نظام الهی در تعیین عاقبت افراد را نشان میدهد و بر ضرورت تلاش مداوم در مسیر سلوک تأکید دارد. این نکته، به مثابه کلیدی است که درهای تأمل در حکمت الهی را میگشاید.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، به تبیین اخلاق سلوک و ضرورت مدارا با بندگان خدا اختصاص داشت. پرهیز از سختگیری، خطر موعظهگری بیجا، شکنندگی مقام اولیا، و مفهوم ورثة الجنة، از محورهای اصلی این بخش بود. این بخش، مخاطب را به سوی تواضع، رأفت، و مراقبت دائم از نفس هدایت میکند و بر اهمیت اخلاص در سلوک تأکید دارد.
نتیجهگیری کلی: تأملی در سلوک اولیا و عظمت الهی
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتار شماره 338 از سلسله درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی عمیق مراتب سلوک اولیای الهی، نقش بلایا در تکامل معنوی، و تجلی علم الهی در وجود آنها پرداخت. مراتب تجلی علم حق در ساحتهای ذاتی و شئونی، ضرورت تحمل بلایا برای تحقق مقام جمعی و عدل الهی، خوف کاملین در برابر عظمت ذات الهی، و اخلاق سلوک مبتنی بر رأفت و تواضع، از محورهای اصلی این نوشتار بود. این درسگفتار، به مثابه چراغی فروزان، مسیر دشوار سلوک را روشن میسازد و مخاطب را به تأمل در عظمت الهی و مسئولیت سنگین اولیا در حفظ نظام عبادی دعوت میکند. امید است که این نوشتار، برای پژوهشگران و طالبان معرفت، گامی در جهت فهم عمیقتر معارف عرفانی و الهی باشد.
با نظارت صادق خادمی |