در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 339

متن درس

 

تبیین فلسفه محنت اولیا

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 339)

مقدمه

کتاب حاضر، بازنویسی و تدوین علمی درس‌گفتار شماره 339 از سلسله مباحث آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره است که به تبیین عمیق و تخصصی فلسفه محنت‌ها و بلایای اولیای الهی از منظر حکمت، عدل الهی، و تجلی اسما و صفات الهی می‌پردازد. این اثر، با رویکردی کلامی و عرفانی، به بررسی اسباب و علل محنت‌ها پرداخته و با استناد به آیات قرآن کریم، سنت نبوی، و عقل، دیدگاه‌های متفکران اسلامی را تحلیل و نقد می‌کند.

درس‌گفتار حاضر، همانند نوری که از مشکات حکمت الهی ساطع می‌شود، به کاوش در حقیقت محنت اولیا پرداخته و آن را نه‌تنها به‌عنوان ضرورتی وجودی، بلکه به‌منزله پلی برای تحقق مقام جامع انسانی و تجلی اسما و صفات الهی معرفی می‌کند. این اثر، با ادغام تحلیل‌های تفصیلی و محتوای اصلی، گامی در جهت تعمیق فهم فلسفه بلایا در نظام عدل الهی برمی‌دارد.

بخش اول: مبانی عدل الهی و فلسفه محنت

عدل اتم: بنیاد نظام خلقت

عدل الهی، به‌عنوان یکی از اصول بنیادین نظام هستی، مبنای توجیه محنت‌ها و بلایای اولیای الهی قرار می‌گیرد. این عدل، که آسمان‌ها و زمین بر آن استوار شده‌اند، ایجاب می‌کند که سعادت باطنی و اخروی به گروهی خاص محدود نشود که در دنیا از هرگونه کدورت و سختی مصون مانده باشند. این اصل، با آیه شریفه ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ﴾ (سوره زمر، آیه ۵؛ : «اوست که آسمان‌ها و زمین را به‌حق آفرید») همخوانی دارد، که نظام خلقت را بر پایه حقیقت و عدالت معرفی می‌کند.

عدل اتم، فراتر از عدالت ساده، به‌منزله مکارم اخلاق الهی است که نه‌تنها تعادل را در نظام خلقت تضمین می‌کند، بلکه به تکامل معنوی انسان نیز یاری می‌رساند. همان‌گونه که باغبانی حکیم، شاخه‌های درخت را هرس می‌کند تا به باروری کامل رسد، عدل الهی نیز با توزیع عادلانه رنج و سعادت، انسان را به سوی کمال هدایت می‌کند.

درنگ: عدل اتم الهی، به‌منزله بنیادی متافیزیکی، از تخصیص سعادت به گروهی خاص بدون تحمل رنج جلوگیری کرده و تعادل را در تجربه‌های دنیوی و اخروی تضمین می‌کند.

مقام جمعی انسان: ضرورتی برای تجلی اسما و صفات

انسان، به‌عنوان مظهر جامع اسما و صفات الهی، دارای مقامی جمعی است که اقتضای متخلق شدن به تمامی صفات جمال و جلال را دارد. محنت‌ها و بلایا، به‌منزله ابزاری برای تحقق صفات جلالی (مانند قهاریت) در وجود انسان، ضرورتی وجودی می‌یابند. این دیدگاه، ریشه در عرفان نظری ابن‌عربی و حکمت متعالیه ملاصدرا دارد، جایی که انسان به‌سان آینه‌ای تمام‌نما، تجلی‌گاه تمامی اسما و صفات الهی است.

همان‌گونه که الماس در فشار و حرارت صیقل می‌یابد، انسان نیز در کوره محنت‌ها صیقل می‌خورد تا تمامی صفات الهی در او متجلی شود. این مقام جمعی، انسان را از محدودیت‌های عالم ناسوت فراتر برده و او را به سوی کمال وجودی رهنمون می‌سازد.

درنگ: مقام جمعی انسان، به‌عنوان مظهر جامع اسما و صفات الهی، محنت را به‌منزله ضرورتی برای تحقق صفات جلالی و تکامل وجودی معرفی می‌کند.

محنت در ظرف ناسوت: ضرورتی برای کمال

عالم ناسوت، به دلیل ماهیت مادی و محدود خود، نمی‌تواند به‌تنهایی بستر کمال نهایی انسان باشد. عدل اتم الهی ایجاب می‌کند که اولیای الهی در این عالم از بلایا مصون نباشند، زیرا عافیت کامل در دنیا با کمال نهایی انسان ناسازگار است. این دیدگاه با آیه شریفه ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ﴾ (سوره بقره، آیه ۱۵۵؛ : «و قطعاً شما را به چیزی از [قبیل] ترس و گرسنگی و کاستی در اموال و جان‌ها و محصولات می‌آزماییم») همخوانی دارد.

محنت در عالم ناسوت، به‌سان نمکی است که طعم زندگی مادی را متعادل می‌سازد و انسان را برای تحمل سختی‌ها و رسیدن به کمال آبدیده می‌کند. این فرآیند، نه‌تنها تربیتی است، بلکه به ترفيع درجات اولیا نیز منجر می‌شود.

جمع‌بندی بخش اول

بخش نخست این نوشتار، به تبیین مبانی عدل الهی، مقام جمعی انسان، و ضرورت محنت در ظرف ناسوت پرداخت. عدل اتم، به‌عنوان بنیاد نظام خلقت، محنت را به‌منزله ضرورتی برای تعادل و تکامل معرفی می‌کند. مقام جمعی انسان، با اقتضای تجلی تمامی اسما و صفات الهی، محنت را ابزاری برای تحقق صفات جلالی می‌داند. عالم ناسوت نیز، به دلیل محدودیت‌های مادی، بستری است که کمال در آن جز از طریق محنت حاصل نمی‌شود. این مبانی، چارچوبی استوار برای فهم فلسفه محنت اولیا فراهم می‌آورد.

بخش دوم: تفاوت محنت اولیا و اهل باطل

محنت اولیا: پلی به سوی سعادت اخروی

اولیای الهی، با تحمل محنت در دنیا، به سعادت باطنی و اخروی دست می‌یابند. این محنت‌ها، جایگزین عذاب اخروی آنهاست و به‌منزله ابزاری برای تطهیر و تکامل معنوی عمل می‌کند. این دیدگاه، با آیه شریفه ﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ﴾ (سوره زلزال، آیه ۷؛ : «پس هر کس به قدر ذره‌ای نیکی کند، آن را خواهد دید») همخوانی دارد.

محنت اولیا، به‌سان کوره‌ای است که طلای وجودشان را از ناخالصی‌ها پاک می‌کند و آنها را برای ورود به بارگاه قدس الهی آماده می‌سازد. این رنج، نه‌تنها عذاب نیست، بلکه فرصتی برای تقرب به حق تعالی است.

اهل باطل: محنت دنیوی و عذاب اخروی

در مقابل، اهل باطل، به دلیل فقدان صفا و طهارت باطنی، نه در دنیا از عافیت کامل برخوردارند و نه در آخرت به سعادت می‌رسند. محنت‌هایشان در دنیا، به عذاب مضاعف در آخرت منجر می‌شود. این تفاوت، ریشه در عدل الهی دارد که هر گروه را بر اساس شایستگی و ظرفیتشان پاداش یا مجازات می‌دهد.

اهل باطل، به‌سان مسافرانی گمراه‌اند که در بیابان دنیا سرگردان‌اند و نه در این جهان به مقصد می‌رسند و نه در سرای آخرت به آرامش دست می‌یابند. محنت‌هایشان، به‌جای هدایت، آنها را به سوی تاریکی‌های عذاب رهنمون می‌سازد.

درنگ: محنت اولیا، به‌منزله پلی به سوی سعادت اخروی است، در حالی که محنت اهل باطل، به عذاب مضاعف در دنیا و آخرت منجر می‌شود.

نیت و ایمان: تمایز محنت مؤمن و کافر

محنت برای مؤمن، به دلیل نیت و جهت‌گیری الهی‌اش، به ثواب منجر می‌شود، در حالی که برای کافر، که از مسیر حق دور است، به عذاب تبدیل می‌شود. این تمایز، ریشه در حدیث شریف «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ» (اعمال به نیت‌ها بستگی دارد) دارد. مؤمن، با پذیرش محنت در راه خدا، آن را به فرصتی برای کسب ثواب بدل می‌کند، اما کافر، به دلیل فقدان ایمان، محنت را به عذاب مضاعف تبدیل می‌سازد.

نیت مؤمن، به‌سان مشعلی است که تاریکی محنت را روشن می‌کند و راه سعادت را می‌نمایاند، در حالی که کافر، در ظلمات بی‌ایمانی، محنت را به عذابی جانکاه بدل می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، به بررسی تفاوت میان محنت اولیا و اهل باطل پرداخت. اولیا، با تحمل محنت در دنیا، به سعادت اخروی دست می‌یابند، در حالی که اهل باطل، به دلیل فقدان ایمان، محنت‌هایشان به عذاب مضاعف منجر می‌شود. نیت و ایمان، عامل تمایز میان این دو گروه است، که محنت را برای مؤمن به ثواب و برای کافر به عذاب بدل می‌کند. این تحلیل، عدل الهی را به‌عنوان مبنای عادلانه و متعادل‌کننده این تفاوت‌ها برجسته می‌سازد.

بخش سوم: نقد دیدگاه‌های عرفانی و کلامی

نقد دیدگاه خلود اهل نار

یکی از موضوعات مورد بحث در درس‌گفتار، نقد دیدگاه ابن‌عربی و پیروان او، مانند ملاصدرا، درباره نفی خلود (جاودانگی) اهل نار در جهنم است. این دیدگاه، که همه به رستگاری می‌رسند و خلود در عذاب وجود ندارد، از منظر آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با قرآن کریم، سنت، و عقل سازگار نیست. ایشان با استناد به آیاتی مانند ﴿خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا﴾ (سوره بقره، آیه ۳۹؛ : «جاودانه در آن [جهان] خواهند ماند»)، بر وجود خلود برای کفار تأکید می‌کنند.

این دیدگاه عرفانی، به‌سان گلی است که در باغ رحمت الهی می‌روید، اما ریشه‌هایش با خاک حقیقت شرع سازگار نیست. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با استناد به روایات، مانند تمسخر امام صادق علیه‌السلام از این ایده‌ها، این دیدگاه را رد کرده و بر خلود کفار در جهنم تأکید می‌ورزند.

درنگ: دیدگاه نفی خلود اهل نار، از منظر قرآن کریم، سنت، و عقل، فاقد اعتبار است و خلود برای کفار در جهنم تأیید می‌شود.

عدل الهی و پاداش اعمال خیر

عدل الهی ایجاب می‌کند که اعمال خیر، حتی اگر از سوی کافر انجام شود، مشمول اجر دنیوی یا اخروی گردد، اما ثواب اخروی مختص اعمال عبادی و همراه با نیت الهی است. این دیدگاه، با آیه شریفه ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ﴾ (سوره نساء، آیه ۴۰؛ : «خداوند به قدر ذره‌ای ستم نمی‌کند») همخوانی دارد.

عدل الهی، به‌سان ترازویی دقیق است که هر عمل خیر را، حتی از کافر، با پاداشی متناسب می‌سنجد، اما ثواب اخروی را به مؤمنانی اختصاص می‌دهد که نیتشان خالصانه به سوی حق تعالی است.

نقد رقت قلب عرفا

آیت‌الله نکونام قدس‌سره، دیدگاه عرفا در نفی خلود را ناشی از رقت قلب و انفعال عرفانی می‌دانند که با قرآن کریم و سنت سازگار نیست. ایشان، با استناد به روایات و آیات، این دیدگاه را فاقد دلیل عقلی و شرعی دانسته و بر وجود خلود برای کفار تأکید می‌ورزند.

رقت قلب عرفا، به‌سان اشکی است که از سر مهر بر گونه‌ها جاری می‌شود، اما نمی‌تواند حقیقت عدل الهی را که در قرآن کریم و سنت متجلی است، نادیده انگارد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، به نقد دیدگاه‌های عرفانی و کلامی درباره خلود اهل نار، پاداش اعمال خیر، و رقت قلب عرفا پرداخت. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با استناد به قرآن کریم، سنت، و عقل، دیدگاه نفی خلود را رد کرده و بر وجود خلود برای کفار تأکید می‌ورزند. عدل الهی، پاداش اعمال خیر را حتی برای کافر تضمین می‌کند، اما ثواب اخروی را به مؤمنان اختصاص می‌دهد. این نقدها، تقابل میان عرفان نظری و کلام سنتی را برجسته ساخته و بر اهمیت استناد به منابع شرعی تأکید می‌ورزد.

بخش چهارم: محنت به‌منزله چاشنی عالم ناسوت

محنت: ضرورت ذاتی عالم ناسوت

محنت، جزء لاینفک عالم ناسوت است و حتی حیوانات نیز از آن مصون نیستند. این محنت، به‌منزله چاشنی و نمک عالم مادی، نقش تربیتی و تکاملی دارد. برای مؤمنان، محنت با ثواب همراه است، اما برای غیرمؤمنان، به عذاب منجر می‌شود. این دیدگاه، با فلسفه وجودی رنج در ادیان ابراهیمی، به‌ویژه تشیع، همخوانی دارد.

محنت در عالم ناسوت، به‌سان باد خزانی است که برگ‌های زرد را از شاخسار حیات می‌ریزد تا شاخه‌های نو در بهار وجود شکوفا شوند. این رنج، برای مؤمنان، بستری برای رشد معنوی و تقرب به حق تعالی است.

درنگ: محنت، به‌منزله چاشنی عالم ناسوت، ضرورتی ذاتی برای تکامل معنوی است که برای مؤمنان به ثواب و برای غیرمؤمنان به عذاب منجر می‌شود.

انواع محنت: از تنبیه تا ترفيع

محنت‌ها، بسته به نوع و هدفشان، می‌توانند برای تنبیه، امتحان، تعديب، یا ترفيع درجات اولیا باشند. این تنوع، نشان‌دهنده حکمت الهی در توزیع بلایاست که هر محنت را متناسب با ظرفیت و نیاز معنوی فرد قرار می‌دهد.

محنت، به‌سان دارویی است که گاه برای درمان بیماری‌های روحی و گاه برای تقویت بنیه معنوی تجویز می‌شود. حکیم الهی، با آگاهی از نیازهای هر بنده، محنت را به‌گونه‌ای طراحی می‌کند که به کمال او یاری رساند.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، محنت را به‌عنوان ضرورتی ذاتی در عالم ناسوت معرفی کرد که به‌منزله چاشنی زندگی مادی، نقش تربیتی و تکاملی دارد. تنوع محنت‌ها، از تنبیه تا ترفيع، حکمت الهی را در توزیع بلایا نشان می‌دهد. این تحلیل، محنت را نه‌تنها به‌عنوان رنج، بلکه به‌منزله فرصتی برای رشد معنوی و تقرب به حق تعالی معرفی می‌کند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، با تدوین و بازنویسی درس‌گفتار شماره 339 آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین فلسفه محنت اولیای الهی از منظر عدل اتم، مقام جمعی انسان، و تجلی اسما و صفات الهی پرداخت. عدل الهی، به‌عنوان بنیاد نظام خلقت، محنت را ضرورتی برای تعادل و تکامل معرفی می‌کند. مقام جمعی انسان، با اقتضای تجلی تمامی اسما و صفات، محنت را ابزاری برای تحقق صفات جلالی می‌داند. تفاوت محنت اولیا و اهل باطل، ریشه در نیت و ایمان دارد که برای مؤمن به ثواب و برای کافر به عذاب منجر می‌شود. نقد دیدگاه‌های عرفانی، مانند نفی خلود اهل نار، بر اهمیت استناد به قرآن کریم و سنت تأکید می‌ورزد. محنت، به‌منزله چاشنی عالم ناسوت، نقشی تربیتی و تکاملی دارد که اولیا را برای تحقق کمال وجودی آماده می‌سازد.

این اثر، با ارائه محتوایی علمی ، گامی در جهت تعمیق فهم فلسفه محنت در نظام الهی برمی‌دارد و برای پژوهشگران حوزه الهیات و عرفان، منبعی جامع و ارزشمند ارائه می‌دهد. همان‌گونه که مشکات حکمت الهی، نور معرفت را بر دل‌ها می‌افکند، این نوشتار نیز امیدوار است که راهگشای فهم عمیق‌تر حقیقت محنت و عدل الهی باشد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، عالم ناسوت چه ویژگی‌ای دارد؟

2. طبق متن، کرسی به چه چیزی مرتبط است؟

3. در متن، عالم ماده چگونه توصیف شده است؟

4. متن درسگفتار چه نظری درباره عبارات شارحین مانند جندی و شیخ اشراق دارد؟

5. بر اساس متن، رابطه عالم ماده و روح مجرد چگونه مطرح شده است؟

6. عرش در متن به عنوان جزء عالم مجردات معرفی شده است.

7. متن درسگفتار معتقد است که عالم ناسوت فاقد حیات و نظم است.

8. طبق متن، کرسی به عنوان اصل بهشت معرفی شده و با آن ارتباط دارد.

9. عبارات شارحین مانند جندی و شیخ اشراق در متن به عنوان مستندات علمی پذیرفته شده‌اند.

10. متن درسگفتار تأکید دارد که عالم ماده با عشق و لطف اداره می‌شود، نه با جبر و استکبار.

11. تفاوت اصلی بین عالم ناسوت و عالم مثال چیست؟

12. چرا متن درسگفتار عبارات شارحین را فاقد اساس می‌داند؟

13. مفهوم تجاذب در عالم ناسوت چگونه توضیح داده شده است؟

14. چرا عالم ماده در متن به عنوان عاشقی سمج توصیف شده است؟

15. منظور از جمع بین ضدین در متن چیست؟

پاسخنامه

1. نظام کیوانی با ستارگان و کواکب است

2. اصل بهشت

3. دارای نظم دقیق و پرتلاش

4. فاقد اساس و دلیل‌اند

5. رابطه‌ای که نیاز به بررسی علمی و فلسفی دارد

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. عالم ناسوت نظام کیوانی با ستارگان و کواکب است، در حالی که عالم مثال ظرف میانی بین مجردات و ناسوت است.

12. زیرا عبارات شارحین فاقد دلیل علمی، قرآنی یا منطقی‌اند و بیشتر بر پایه اسرائیلیات یا ادعاهای بی‌اساس هستند.

13. تجاذب به معنای ارتباط غیرتداخلی بین اجزای عالم ناسوت مانند ستارگان و کواکب است.

14. زیرا عالم ماده با نظم دقیق و تلاش بی‌وقفه، مانند گیاهی که آسفالت را می‌شکافد، حیات و پویایی خود را نشان می‌دهد.

15. جمع بین ضدین به معنای هماهنگی ماده و مجرد در عالم است که با لطف و عشق، نه زور و استکبار، محقق می‌شود.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده