در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 341

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 341)

دیباچه: درآمدی بر تبیین وجود عینی

در گستره عرفان نظری، تبیین مراتب ظهور وجود عینی، چونان چراغی فروزان، راهنمای سالکان حقیقت‌جو در فهم سلسله‌مراتب خلقت است. درس‌گفتار 341 از سلسله درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با محوریت شرح عرفانی و فلسفی متن «مصباح الانس»، به کاوش در مفهوم «امر جامع» و تقسیم‌بندی مراتب وجود عینی از عالم عقل تا ناسوت می‌پردازد.

درنگ:

امر جامع، به‌سان پلی وحدت‌بخش، اسما و صفات الهی را در مراتب وجود عینی متجلی می‌سازد و چونان خامه‌ای الهی، تابلوی خلقت را از عالم عقل تا ناسوت ترسیم می‌کند.

بخش نخست: مفهوم امر جامع و ظهور وجود عینی

مفهوم‌شناسی امر جامع

درس‌گفتار با ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز می‌شود و موضوع محوری را به تبیین «امر جامع» اختصاص می‌دهد. این مفهوم، که در قالب «جمعیه و تألف» تعریف شده، به رابطه وحدت‌بخش میان اسما و صفات الهی و مظاهر خارجی آنها اشاره دارد. امر جامع، چونان روحی جاری در کالبد خلقت، سبب ظهور وجود عینی است که در مراتب گوناگون، از عالم عقل تا ناسوت، متجلی می‌شود. این مفهوم، در عرفان نظری، به پیوند و ترکیب میان حقایق متفرد و معانی مجرد در ظرف وجود خارجی دلالت دارد، گویی که اسما چونان نغمه‌های الهی در سمفونی خلقت به هم می‌پیوندند.

تحلیل: امر جامع، به مثابه کلیدی برای فهم سلسله‌مراتب وجود، پیوند میان وحدت الهی و کثرت مظاهر را تبیین می‌کند. این مفهوم، مبنای تقسیم‌بندی مراتب وجود عینی را تشکیل می‌دهد و از عالم عقل، که قلمرو مجردات است، تا ناسوت، که مرتبه ماده و کثرت است، امتداد می‌یابد.

تقسیم‌بندی مراتب وجود عینی

وجود عینی، که مظاهر خارجی را از عالم عقل تا ناسوت در بر می‌گیرد، به سه مرتبه اصلی تقسیم می‌شود: عالم عقل، عالم مثال، و عالم ناسوت. این تقسیم‌بندی، چونان نردبانی است که مراتب نزول ظهورات الهی را از قلمرو مجردات عقلی تا موجودات مادی نشان می‌دهد. عالم عقل، چونان قله‌ای بلند، از ماده و شبه‌ماده مبراست؛ عالم مثال، چونان پلی میان مجرد و مادی، صورت‌های خیالی را در بر می‌گیرد؛ و عالم ناسوت، چونان دشتی گسترده، مرتبه تراکیب عنصری و مادی است.

تحلیل: این تقسیم‌بندی، ریشه در نظام عرفانی-فلسفی دارد که وجود را در سلسله‌مراتبی نزولی بررسی می‌کند. عالم عقل، به مثابه خاستگاه حقایق مجرد، مبدأ ظهورات است؛ عالم مثال، چونان آیینه‌ای، صور خیالی را بازمی‌تاباند؛ و ناسوت، به‌سان بستری، مظاهر مادی را در خود جای می‌دهد.

مراتب نزول و ظهور اسمایی

مراتب نزول در ظرف وجود عینی، از عقول تا ناسوت، ظهور اسما و صفات الهی را به نمایش می‌گذارد. این درس‌گفتار، به صراحت تأکید دارد که موضوع بحث، وجود عینی و مظاهر خارجی است و نه اعیان ثابته یا ظهورات احدی-واحدی. اعیان ثابته، که حقایق ازلی در ذات الهی‌اند، خارج از قلمرو وجود عینی قرار دارند و از این‌رو، در این بحث مورد توجه نیستند.

تحلیل: تمایز میان وجود عینی (خارجی) و وجود علمی (اعیان ثابته)، چونان خطی روشن، مرزهای بحث را مشخص می‌سازد. تمرکز بر مظاهر خارجی، رویکردی عملی را در تبیین چگونگی تحقق اسما در عالم خارج پیش می‌گیرد، گویی که خلقت چونان تابلویی است که اسما و صفات الهی بر آن نقش بسته‌اند.

درنگ:

مراتب وجود عینی، چونان نردبانی از عالم عقل تا ناسوت، سیر نزول اسما و صفات الهی را ترسیم می‌کند و هر مرتبه، جلوه‌ای خاص از وحدت الهی را به نمایش می‌گذارد.

بخش دوم: تقسیم‌بندی مظاهر خارجی و تألف

مظاهر خارجی: از عالم عقل تا موالید ثلاث

مظاهر خارجی، از عالم عقل تا موالید ثلاث (نبات، حیوان، انسان)، تقسیم‌بندی شده‌اند. عالم ناسوت، که شامل عناصر بسیط و مرکب است، دربرگیرنده موالید ثلاث است که نهایت نزول ظهورات الهی را تشکیل می‌دهند. انسان، به‌عنوان ظرف جامع اسما، در این مرتبه، چونان گوهر تاج خلقت می‌درخشد.

تحلیل: این تقسیم‌بندی، سیر تکوینی وجود را از مجردات عقلی تا موجودات مادی نشان می‌دهد. موالید ثلاث، به‌ویژه انسان، چونان آیینه‌ای تمام‌نما، کمال ظهورات الهی را در مرتبه ماده متجلی می‌سازند.

تألف معنوی و صوری

امر جامع، که سبب ظهور وجود عینی است، به دو نوع تألف معنوی (مجرد) و تألف صوری (شبیه به مادی یا مادی) تقسیم می‌شود. تألف معنوی، به اجتماع حقایق مفرده و معانی مجرده اشاره دارد که از ماده و شبه‌ماده آزادند و به ظهور صورت‌های روحانی منجر می‌شوند. تألف صوری، اما، به مراتب پایین‌تر، یعنی عالم مثال و ناسوت، مربوط است.

تحلیل: تألف معنوی، چونان نسیمی که از قلمرو عقل می‌وزد، حقایق مجرد را در خود جای داده و تألف صوری، چونان جریانی که به سوی ماده روان است، صور خیالی و مادی را متجلی می‌سازد. این دو، ساختار وحدت‌بخش ظهورات الهی را در مراتب گوناگون وجود نشان می‌دهند.

نقد اصطلاحات و پیشنهاد ساده‌سازی

درس‌گفتار به پیچیدگی عبارات شارح در تبیین صور مجرده و صور مثالی اشاره کرده و آن را گاه ناسالم و غیرمنسجم می‌داند. پیشنهاد می‌شود که به جای عبارات پیچیده، از بیانی ساده‌تر مانند «دولت الاسما بالاجتماع علتٌ لظهور موجودات عقلی» استفاده شود.

تحلیل: این نقد، به ضرورت دقت و وضوح در تبیین مفاهیم عرفانی اشاره دارد. ساده‌سازی عبارات، چونان صیقل دادن آیینه‌ای، فهم مخاطب را آسان‌تر می‌سازد، بدون آنکه از عمق محتوا کاسته شود.

درنگ:

تألف معنوی و صوری، چونان دو بال پرواز خلقت، اسما و صفات الهی را از قلمرو مجردات به سوی ماده و کثرت هدایت می‌کنند.

بخش سوم: نقش نفس رحمانی و مراتب صوری

نفس رحمانی: خزانه جامع خلقت

نفس رحمانی، به‌عنوان خزانه جامع و ام‌الکتاب، موضوع تمامی مراتب از عالم عقل تا موالید ثلاثه معرفی شده است. این مفهوم، چونان دریایی بی‌کران، تمامی ظهورات را در خود جای داده و واسطه فیض الهی است.

تحلیل: نفس رحمانی، به مثابه قلب تپنده خلقت، وحدت زیربنایی مراتب وجود را تضمین می‌کند و چونان واسطه‌ای، فیض الهی را به تمامی مراتب منتقل می‌سازد.

تألف صوری: شبیه به مادی و مادی

تألف صوری به دو نوع تقسیم می‌شود: شبیه به مادی (عالم مثال) و مادی (عالم ناسوت). شبیه به مادی خود به دو قسم تقسیم می‌شود: اجتماع ارواح نوریه از حیث قوای مؤثره و اجتماع صور مثالی. ارواح نوریه، چونان ستارگانی در آسمان مثال، به ظهور عالم خیال منجر می‌شوند.

تحلیل: ارواح نوریه، به‌عنوان واسطه‌های فعال، اسما را در قالب صور خیالی متجلی می‌سازند و عالم مثال را چونان صحنه‌ای برای نمایش این صور پدید می‌آورند.

ظهور صور مثالی در ناسوت

صور مثالی، مانند صورت دحیه کلبی، به‌عنوان مظاهر ارواح نوریه در عالم ناسوت ظاهر می‌شوند. ارواح نوریه، از حیث قوای فعلی، ابتدا عالم خیال را متمثل کرده و سپس به ناسوت نزول می‌یابند و اجسام علمی و عنصری تولید می‌کنند.

تحلیل: این فرآیند، چونان نزول نوری از آسمان به زمین، سیر تنزیلی ظهورات الهی را از مرتبه مجرد به مادی نشان می‌دهد. صور مثالی، چونان سایه‌هایی از ارواح نوریه، در ناسوت تجلی می‌یابند.

درنگ:

نفس رحمانی، چونان خزانه‌ای بی‌کران، تمامی مراتب وجود را در برگرفته و ارواح نوریه، چونان مشعل‌دارانی، نور اسما را به عالم مثال و ناسوت می‌رسانند.

بخش چهارم: نقد و جمع‌بندی مراتب تألف

نقد خلط عالم مثال و ماده

درس‌گفتار هشدار می‌دهد که عالم مثال نباید با عالم ماده خلط شود، زیرا مثال فاقد ماده و تنها دارای شبه‌ماده (صورت خیالی) است. این تمایز، چونان خطی میان آب و سراب، از سوء‌تفاهم در فهم سلسله‌مراتب عرفانی جلوگیری می‌کند.

تحلیل: این نقد، به اهمیت دقت در تمایز مراتب وجود اشاره دارد. عالم مثال، چونان جهانی از سایه‌ها، تنها صورت خیالی دارد و از ماده مبراست.

وحدت عناصر در عالم ماده

عناصر در عالم ماده، چه اجسام علمیه و چه اجسام عرضی، از نظر حقیقت واحدند و تفاوت آنها در ترکیبات است. این وحدت، چونان ریشه‌ای واحد برای شاخسارهای گوناگون، تفاوت‌های ظاهری را به وحدت باطنی پیوند می‌دهد.

تحلیل: این بخش، به وحدت زیربنایی ماده در عالم ناسوت اشاره دارد. تفاوت میان اجسام، مانند شیشه و فولاد، ناشی از ترکیبات و شرایط خاص است، نه تفاوت در حقیقت عنصری.

جمع‌بندی کلیات تألف

کلیات تألف به سه قسم تقسیم می‌شود: معنوی (مجرد)، صوری (مثالی)، و مادی (ناسوتی). این تقسیم‌بندی، چونان نقشه‌ای جامع، ساختار مراتب وجود را به‌صورت منظم ارائه می‌دهد.

تحلیل: این جمع‌بندی، چارچوبی منسجم برای فهم سلسله‌مراتب ظهورات الهی فراهم می‌کند، گویی که خلقت چونان کتابی است که هر صفحه‌اش مرتبه‌ای از وجود را روایت می‌کند.

درنگ:

تألف معنوی، صوری، و مادی، چونان سه فصل از کتاب خلقت، مراتب ظهور وجود عینی را از عالم عقل تا ناسوت به تصویر می‌کشند.

نتیجه‌گیری: تبیینی جامع از ظهور وجود عینی

درس‌گفتار 341 از سلسله درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تکیه بر متن «مصباح الانس»، به تبیین عرفانی و فلسفی مراتب ظهور وجود عینی پرداخته و مفهوم «امر جامع» را به‌عنوان محور ظهور مظاهر خارجی از عالم عقل تا ناسوت معرفی کرده است. این درس‌گفتار، با تقسیم‌بندی مراتب وجود به عالم عقل، مثال، و ناسوت، و تبیین تألف معنوی، صوری، و مادی، نقشه‌ای منظم از سلسله‌مراتب خلقت ارائه می‌دهد. نقدهای مطرح‌شده در مورد پیچیدگی عبارات شارح و ضرورت ساده‌سازی اصطلاحات، بر اهمیت وضوح و دقت در تبیین مفاهیم عرفانی تأکید دارد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، تعداد عناصر در عالم ناسوت چند مورد ذکر شده است؟

2. طبق متن، کدام یک از خصوصیات زیر به عنوان احکام اولیه ماده ذکر شده است؟

3. بر اساس متن، انسان در کدام عالم به عنوان عالم جمعی شناخته می‌شود؟

4. طبق متن، محی‌الدین چند افلاک را در نظر گرفته است؟

5. در متن، خورشید در کدام آسمان قرار دارد؟

6. متن بیان می‌کند که عناصر در عالم ناسوت منحصر به چهار عنصر هستند.

7. طبق متن، انسان به دلیل جمع بودن عوالم، عالم جمعی نامیده می‌شود.

8. متن اشاره دارد که احکام سردی، گرمی، یبوست و رطوبت خصوصیات مباشر ماده هستند.

9. بر اساس متن، قونوی در مقایسه با محی‌الدین، مطالب غیرضروری را حذف کرده و عبارات را پخته‌تر ارائه داده است.

10. متن بیان می‌کند که آتش به تنهایی و بدون عنایت الهی می‌سوزاند.

11. تفاوت اصلی بین انسان کامل و انسان ناقص در متن درسگفتار چیست؟

12. چرا طبق متن، احکام سردی و گرمی خصوصیات مباشر ماده محسوب نمی‌شوند؟

13. منظور از 'زمینه اعدادی' در متن چیست؟

14. طبق متن، چرا انسان به عنوان عالم جمعی شناخته می‌شود؟

15. چرا عبارات شارح در مقایسه با قونوی در متن ناپخته توصیف شده‌اند؟

پاسخنامه

1. تعداد نامحدود و قابل استکشاف

2. سردی، گرمی، یبوست، رطوبت

3. عالم ناسوت

4. یازده افلاک

5. آسمان چهارم

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. انسان کامل جمع صعودی و نزولی عوالم است، در حالی که انسان ناقص تنها جمع نزولی دارد.

12. زیرا این احکام عناوین کلی هستند و به خصوصیات علّی ماده وابسته‌اند.

13. زمینه اعدادی به آمادگی ماده برای فعل الهی مانند سوزاندن آتش اشاره دارد.

14. زیرا انسان جمع عالم عقل، نفس، مثال و ناسوت است.

15. زیرا شارح مطالب غیرضروری را اضافه کرده، در حالی که قونوی آنها را حذف کرده است.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده