متن درس
تحلیل و تبیین مصباح الانس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 356)
دیباچه
این نوشتار، بازنویسی علمی درسگفتار شماره 356 مصباح الانس، برگرفته از سخنان آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، است که با رویکردی آکادمیک و دقیق برای مخاطبان متخصص در حوزه الهیات و عرفان اسلامی تدوین یافته است. هدف این اثر، تبیین عمیق مفاهیم فلسفی و عرفانی مرتبط با اسماء الهی، بهویژه دو اسم جامع «رحمن» و «الله»، و بررسی مراتب وجودی، ظهور و تعین در چارچوب عرفان نظری است.
بخش نخست: تمایز و جامعیت اسماء رحمن و الله
تبیین مفهومی و وجودی اسماء الهی
اسماء الهی، برخلاف مفاهیم زبانی محض، حقایق وجودیاند که به مثابه ظروفی برای ظهور صفات و افعال الهی عمل میکنند. در این میان، دو اسم «رحمن» و «الله» به عنوان اوسع الاسماء و رب الاسماء، جایگاه ویژهای دارند. رحمن، به ظهور مطلق وجود در مرتبه اطلاقی اشاره دارد، در حالی که الله، به ظهور جامع وجود با احاطه بر همه تعینات در مرتبه جمعیه دلالت میکند. این تمایز، به مثابه تفاوت میان نور بیکران که در ذات خود بیتعین است (رحمن) و نور جامعی که همه رنگها و تعینات را در بر میگیرد (الله)، قابل فهم است.
مظهر و مُظهر: تمایزی بنیادین
برای فهم دقیق اسماء الهی، تفکیک میان مظهر (محل ظهور) و مُظهر (ذات ظاهرکننده) ضروری است. مُظهر، به ذات واجبالوجود اشاره دارد که سرچشمه همه ظهورات است، در حالی که مظهر، به مراتب خلقی و تعینات وجودی دلالت میکند. این تمایز، به مثابه تفاوت میان خورشید که منبع نور است و آیینههایی که نور آن را بازتاب میدهند، در فهم رابطه میان اسماء و مظاهرشان کلیدی است.
رحمن: ظرف ظهور اطلاقی
اسم رحمن، به ظهور بنفسه در مقام وحدت اطلاقی اشاره دارد که همه موجودات، اعم از ذرهای کوچک یا آسمانی عظیم، تحت سیطره آن قرار دارند. این مرتبه، به مثابه اقیانوسی بیکران است که همه موجودات در آن غوطهورند، بیآنکه تعینات و حدود آنها را محدود کند. رحمن، به عنوان رب الاسماء، مبدأ ظهور همه اسماء در مظاهر است و هر مظهری، جلوهای از این ظهور اطلاقی است.
الله: ظرف ظهور جمعیه
اسم الله، به دلیل احاطه بر همه تعینات غیبی و خلقی، اوسع از رحمن است و به مقام جمعیه، که همه مظاهر و تعینات را در خود مندرج میکند، دلالت دارد. این اسم، به مثابه آسمانی است که همه ستارگان وجود را در بر گرفته و هیچ تعینی از دایره احاطه آن خارج نیست. الله، به عنوان اسم جامع، بر رحمن، که به ظهور اطلاقی محدود است، سیطره دارد.
رابطه رحمن و الله: احاطه و اندماج
رحمن، در الله مندرج و مندمج است، و الله، به عنوان لفظ عام، بر رحمن، که لفظ اطلاقی است، احاطه دارد. این رابطه، به مثابه درختی است که شاخههای آن (رحمن) در تنه عظیم آن (الله) ریشه دارند. ترتیب ذکر این دو اسم در قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ ۖ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ (اسراء: ۱۱۰)، که آن چنین است: «بگو: خدا را بخوانید یا رحمان را بخوانید، هر کدام را که بخوانید، او را نامهای نیکوست»، بر این احاطه دلالت دارد.
جمعبندی بخش نخست
این بخش، به تبیین تمایز میان دو اسم جامع رحمن و الله پرداخت و نشان داد که رحمن، به ظهور اطلاقی، و الله، به ظهور جمعیه با احاطه بر همه تعینات اشاره دارد. این دو اسم، به عنوان اوسع الاسماء، مبدأ همه ظهورات و تربیت مظاهرند و هر توجه و دعایی، تحت سیطره آنهاست.
بخش دوم: ظهور، تعین و تربیت الهی
تربیت: جریان از باطن به ظاهر
تربیت الهی، به مثابه جریانی است که از باطن الهی به سوی ظاهر خلقی حرکت میکند. این فرآیند، که از قول شیخ اکبر ابن عربی نقل شده است: «لا تأثیر إلا لباطن فی ظاهر»، نشاندهنده ظهور وجود از مرتبه باطن به مرتبه ظاهر است. خلق، نه از عدم به وجود، بلکه تبدل حالات و ظهورات یک حقیقت واحد است، به گونهای که هر مظهری، جلوهای از این حقیقت در مراتب کونیه است.
ظهور بنفسه و تعینات
ظهور بنفسه، که در اسم رحمن متجلی است، به مرتبه اطلاقی وجود اشاره دارد، در حالی که تعینات، که در اسم الله ظهور مییابد، به مرتبه جمعیه دلالت میکند. این دو مرتبه، به مثابه دو بال وجودند که همه مظاهر را در پرواز به سوی حقیقت الهی همراهی میکنند.
صفت ربیه و ربانیه
صفت ربیه، وصف مظهر (عبد) است که تحت تربیت الهی قرار میگیرد، و نسبت ربانیه، وصف مُظهر (حق) است که سرچشمه این تربیت است. این تمایز، به مثابه رابطه میان باغبان و گل است که باغبان، با ربوبیت خود، گل را پرورش میدهد، اما حقیقت پرورش، از ذات باغبان سرچشمه میگیرد.
خفیه الصورة، ظاهر الحکم
هر اسمی، گرچه در ظاهر خاص به نظر میرسد، در حقیقت تحت سیطره رحمن یا الله است. این اصل، به مثابه گوهری است که در صدف اسماء خاصه پنهان است، اما نور آن از رحمن و الله ساطع میشود.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، به بررسی فرآیند تربیت الهی و رابطه میان ظهور و تعین پرداخت. تربیت، جریانی از باطن به ظاهر است که تحت سیطره اسماء رحمن و الله صورت میگیرد. تمایز میان صفت ربیه و ربانیه، و خفای حقیقت الهی در پس اسماء خاصه، از مهمترین نکات این بخش است.
بخش سوم: ذکر، دعا و مراتب سلوک
ذکر و دعا: وحدت در توجه
هر ذکری، دعاست و هر دعایی، ذکر، زیرا هر دو به توجه به حق بازمیگردند. «سبحان الله» و «استغفرالله»، گرچه در ظاهر متفاوتاند، در حقیقت به یک مقصد منتهی میشوند: توجه به ذات اقدس الهی. این وحدت، به مثابه دو رود است که به یک اقیانوس میریزند.
تفاوت استغفار و تسبیح
استغفار، با انانیت همراه است، زیرا عبد خود را فاعل طلب بخشش قرار میدهد، در حالی که تسبیح، از انانیت مبراست و به تنزیه محض حق میپردازد. این تفاوت، به مثابه تفاوت میان آیینهای است که خود را میبیند (استغفار) و آیینهای که تنها نور خورشید را بازتاب میدهد (تسبیح).
مراتب سلوک و مقامات سالک
حالات و مقامات سالک، به مثابه مراتب نردبانی است که هر پله آن، مقتضی ذکری خاص است. در مراتب پایینتر، استغفار مناسب است، اما در مراتب بالاتر، حتی استغفار به دلیل انانیت ناپسند میشود و تسبیح، که خالی از خودبینی است، شایستهتر است.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، به وحدت ذکر و دعا و تفاوت استغفار و تسبیح در مراتب سلوک پرداخت. تسبیح، به دلیل تنزیه محض، در مراتب عالیتر قرار دارد، در حالی که استغفار، به دلیل انانیت، در مراتب پایینتر مناسب است.
بخش چهارم: ربوبیت و معیت الهی
رب: اسم کلی و معنای دلالی
اسم رب، به معنای قیام به صلاح مربوب، اسمی کلی است که همه معانی تربیت، اصلاح و سیادت را در بر میگیرد. نقد فرغانی، که رب را مشتمل بر معانی متعدد میداند، نشان میدهد که هر لفظ، تنها یک معنای دلالی دارد و معانی دیگر، استعمال مجازی با قرینه است.
معیت الهی: انس و همراهی
حق، هیچ موجودی را تنها نمیگذارد، زیرا مُظهر و مظهر از هم جداییناپذیرند. این معیت، به مثابه سایهای است که همواره همراه جسم است و هیچگاه از آن جدا نمیشود. عبارت قرآنی وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ (حدید: ۴) این حقیقت را تأیید میکند.
خلق جدید و تجلی دائمی
وجود مظاهر، با خلق جدید دائمی و آنبهآن تأمین میشود. این تجدید، به مثابه نفسهای پیدرپی است که حیات را در کالبد هستی جاری میکند.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، به تبیین ربوبیت الهی، معیت حق با مظاهر و خلق جدید دائمی پرداخت. رب، به عنوان اسم کلی، مبدأ تربیت همه مظاهر است، و معیت الهی، ضامن حضور دائمی حق در همه مراتب وجود است.
بخش پنجم: موحد و مقامات وجودی
موحد و خوف
موحد، به دلیل احاطه اسماء الهی، از هیچچیز جز خدا نمیترسد. کلمه لا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ، به مثابه حصنی است که موحد را در برابر هر خوف و غربت مصون میدارد.
امام حسین (ع) و ظهور جبروتی
ناسوت امام حسین (ع) در دنیا فرو ریخت و ایشان به مرتبه جلوه حق رسیدند. هرچه به ظهر عاشورا نزدیکتر میشد، نورانیت و جبروت ایشان افزونتر میگشت، به گونهای که ناسوت مادی ایشان محو شد و حقیقت الهی در وجودشان متجلی گردید.
تفاوت موحد و غیرموحد
موحد، به دلیل رویت حقیقت، از غم و غصه مبراست، در حالی که غیرموحد، به دلیل عدم رویت، در دام غم گرفتار میشود. این تفاوت، به مثابه تفاوت میان کسی است که در نور حقیقت راه میرود و کسی که در تاریکی جهل سرگردان است.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، به بررسی مقامات موحد و تفاوت او با غیرموحد پرداخت. موحد، در پناه اسماء الهی، از خوف و غم مصون است، و نمونه اعلای آن، ظهور جبروتی امام حسین (ع) در عاشوراست.
جمعبندی نهایی
این کتاب، با بازنویسی درسگفتار شماره 356 مصباح الانس، به تبیین عمیق و آکادمیک مفاهیم مرتبط با اسماء رحمن و الله، ظهور و تعین، تربیت الهی، ذکر و دعا، و مقامات سلوک پرداخت. رحمن و الله، به عنوان اوسع الاسماء، مبدأ همه ظهورات و تربیت مظاهرند. تمایز میان استغفار و تسبیح، به تفاوت مراتب سلوک اشاره دارد، و معیت الهی، ضامن حضور دائمی حق در همه مظاهر است.