در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 358

متن درس

 

ربوبیت عام و خاص و مراتب ظهورات

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 358)

دیباچه: تبیین ربوبیت و مراتب اسمای الهی در عرفان نظری

در گستره عرفان نظری، تبیین اسمای الهی و مراتب ظهورات آن‌ها، از بنیادی‌ترین مباحث معرفتی است که به فهم رابطه حق‌تعالی با عالم هستی می‌پردازد. محور اصلی این بحث، ربوبیت عام و خاص در چارچوب اسمای الله و رحمان، و سلسله‌مراتب ظهورات از احدیت تا کثرت مظاهر است.

بخش نخست: ربوبیت عام و خاص در چارچوب اسمای الهی

مفهوم ربوبیت و احکام آن

ربوبیت، به‌عنوان یکی از شئون الهی، دارای دو حکم عام و خاص است. ربوبیت عام، به سیطره وجودی و تربیتی اسم الله بر تمامی موجودات اشاره دارد، چنان‌که در قرآن کریم آمده است:

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ

(فاتحه: ۲، : ستایش خدای را که پروردگار جهانیان است). این آیه، جامعیت ربوبیت الله را بر همه عالمین، اعم از مظاهر کلی و جزئی، نشان می‌دهد. ربوبیت خاص، اما به رابطه اختصاصی هر موجود با رب ویژه خود دلالت می‌کند، که در آن، رب خاص، مظهر وجود آن موجود به چهره‌ای متمایز است.

درنگ: ربوبیت عام، سعه وجودی اسم الله را بر همه مظاهر متجلی می‌سازد، در حالی که ربوبیت خاص، به تعین هر موجود در رابطه با رب ویژه‌اش اشاره دارد.

تمایز الله و رحمان از منظر فرقانی

به نقل از جناب فرقانی، الله اسم جمعی و رحمان اسم اطلاقی است. الله، به مرتبه واحدیت و جمع همه اسما اشاره دارد و وجوب و تعین را در بر می‌گیرد، در حالی که رحمان، به سعه وجودی و انبساط بدون تعین خاص دلالت می‌کند. این تمایز، بنیادین در فهم مراتب اسمای الهی است، زیرا الله، به‌منزله ظرف جامعیت اسما، و رحمان، به‌سان دریای بی‌کران وجود، عمل می‌کند.

تمثیلی فاخر در این باب چنین است: الله، چون خورشیدی است که همه رنگ‌ها و نورها را در خود جمع کرده و به هر مظهر، شعاعی خاص می‌بخشد؛ رحمان اما، چون اقیانوسی است که بی‌تمایز، همه موجودات را در سعه خود غرق می‌سازد.

سعه وجودی ربوبیت عام

ربوبیت عام، به شمولیت وجودی اسم الله بر همه موجودات، از تعینات کلی تا جزئی، اشاره دارد. این سعه، وحدت در کثرت را متجلی می‌سازد، چنان‌که همه مظاهر، از نور واحد الهی بهره‌مندند، اما هر یک به فراخور استعداد خویش. این مفهوم، در آیه

وَإِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ

(اعراف: ۵۴، : و همانا پروردگار شما خداست که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید) بازتاب یافته است، که الله را خالق و رب همه تعینات، حتی در ظرف زمان، معرفی می‌کند.

ربوبیت خاص و ظهور مظهر

ربوبیت خاص، به ظهور هر موجود در قالب تعین ویژه‌ای وابسته است که رب خاص آن، مظهر آن تعین است. این رابطه، به اختصاصات اسمای الهی در ظهورات اشاره دارد. برای مثال، رب موسی علیه‌السلام، با رب عیسی علیه‌السلام، به فراخور اسمای خاص الهی، متفاوت است، گرچه همه در ذیل اسم اعم الله قرار دارند.

جمع‌بندی بخش نخست

ربوبیت عام و خاص، دو وجه بنیادین از شئون الهی‌اند که به ترتیب، به سیطره وجودی الله و رابطه اختصاصی هر مظهر با رب خاص خود اشاره دارند. الله، به‌منزله اسم جمعی، همه اسما را در بر می‌گیرد، در حالی که رحمان، سعه انبساطی وجود را متجلی می‌سازد. این تمایز، چارچوبی برای فهم مراتب ظهورات و رابطه حق‌تعالی با عالم فراهم می‌آورد.

بخش دوم: مراتب ظهورات و تراتب اسمای الهی

سلسله‌مراتب ظهورات

ظهورات الهی، در سه مرتبه اصلی تقسیم‌بندی می‌شوند: احدیت، واحدیت، و ذیل واحدیت. مرتبه احدیت، ظرف معصومین و خاتمیت است که در آن، وحدت مطلق الهی متجلی می‌شود. واحدیت، مرتبه انبیا و اولیای کامل است که ظهور اسما و صفات الهی را در بر می‌گیرد. ذیل واحدیت، به کثرت مظاهر در مراتب پایین‌تر اشاره دارد، جایی که تعینات به‌تدریج افزایش می‌یابد.

درنگ: مراتب ظهورات، از احدیت (وحدت مطلق) تا واحدیت (ظهور اسما) و ذیل واحدیت (کثرت مظاهر)، سلسله‌مراتب وجودی عالم را ترسیم می‌کنند.

تجلی اول و دوم

تجلی اول، به ظهور نور خاتمیت در مرتبه احدیت اشاره دارد، چنان‌که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله مظهر این تجلی‌اند. این مرتبه، اصل و منتهای همه اسما و تجلیات است، همان‌گونه که در قرآن کریم آمده:

وَإِنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى

(نجم: ۴۲، : و همانا بازگشت به سوی پروردگار توست). تجلی دوم، به ظهور اسما در مرتبه واحدیت و انبیا دلالت می‌کند، که شمولیت حقایق کلی را با اثر خفی (تمایزات غیرظاهر) در بر دارد.

تمایز انبساط و تعین

انبساط، خاص رحمان است و فاقد تعین، در حالی که تعین، خاص الله به‌عنوان اسم جمعی است. جمع (الله)، اطلاق را در بر می‌گیرد، اما اطلاق (رحمان)، جمع را شامل نمی‌شود. تمثیلی در این باب چنین است: رحمان، چون نسیمی است که بی‌تمایز بر همه موجودات می‌وزد، اما الله، چون نگارگری است که هر مظهر را با نقشی خاص می‌آراید.

تمثیل آفتاب و تعینات

آفتاب در بیابان، واحد و بدون تعین است، اما در شهر، به دلیل سایه‌ها و بازتاب‌ها، متکثر و متعین می‌شود. تعینات، تمایزات مظاهرند، نه اصل انبساط. این تمثیل، تفاوت میان سعه رحمانی و تعینات الله را به‌زیبایی نشان می‌دهد، چنان‌که رحمان، وجود را بی‌تمایز اعطا می‌کند، اما الله، آن را در قالب‌های متمایز متجلی می‌سازد.

تمایز جنس و فصل

تعینات، مانند فصول و افراد، تشخص دارند، در حالی که انبساط، مانند جنس و نوع، اطلاق دارد. رحمان، به‌منزله جنس وجود است که همه موجودات را در بر می‌گیرد، اما الله، فصل تعینات است که هر مظهر را با ویژگی‌های خاص متمایز می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

مراتب ظهورات، از احدیت تا ذیل واحدیت، سلسله‌مراتب وجودی عالم را ترسیم می‌کنند. تجلی اول، به خاتمیت و احدیت، و تجلی دوم، به واحدیت و انبیا اشاره دارد. تمایز انبساط (رحمان) و تعین (الله)، چارچوبی برای فهم رابطه اسمای الهی با مظاهر فراهم می‌آورد. این مفاهیم، با تمثیلات فاخر و آیات قرآن کریم، به‌گونه‌ای روشن و عمیق تبیین شده‌اند.

بخش سوم: رابطه اسمای الهی و ظهورات در سلوک عرفانی

سیطره رحمانی و فیض عام

سیطره رحمانی، به اعتبار وجود، نه کردار یا اعتقاد، بر همه عباد جاری است. این سیطره، در آیه

وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ

(طه: ۱۰۹، : و همانا پروردگار شما رحمان است) متجلی است، که رحمان را رب همه موجودات، بدون تمایز، معرفی می‌کند. رحمان، چون انبارداری است که هرچه اسمای جزئی بخواهند، بی‌قید اعطا می‌کند.

تمایز رحمان و رحیم

رحمان، ظرف انبساط و اطلاق است، در حالی که رحیم، ظرف تعینات و خصوصیات. رحیمیت، ذیل الله قرار می‌گیرد، نه رحمان، زیرا رحمان، فیض عام و بی‌شرط می‌بخشد، اما رحیم، فیض خاص و مشروط اعطا می‌کند. این تمایز، در فهم رابطه فیض عام و خاص الهی بنیادین است.

تمسک به رحمان و رحیم

در عصيان یا حرمان، تمسک به رحمان، حیات و نجات می‌بخشد، زیرا سعه انبساطی آن، همه را در بر می‌گیرد. اما تمسک به رحیم، ممکن است به مرگ منجر شود، اگر خیر در آن باشد، زیرا رحیمیت، به خیر خاص مظهر توجه دارد. این تفاوت، ظرافت اسمای الهی در تأثیرگذاری را نشان می‌دهد.

ذکر الله و حیرت

ذکر الله، به دلیل جامعیت، برای غیراهل، حیرت می‌آورد، اما برای اهل، اجتماع و وحدت ایجاد می‌کند. الله، چون قالی‌ای با نقش‌های متعدد است که کثرت را در وحدت جمع می‌کند، در حالی که رحمان، چون قالی تک‌رنگ، فاقد کثرت است.

درنگ: ذکر الله، برای غیراهل، حیرت‌آفرین و برای اهل، وحدت‌بخش است، زیرا جامعیت آن، کثرت و وحدت را در خود جمع می‌کند.

سلوک و اسمای نازله

در سلوک عرفانی، سالک از اسمای نازله، مانند رزاق، آغاز می‌کند و به مراتب عالی، مانند الله و هو، صعود می‌کند. این تراتب، به سیر سالک از کثرت به وحدت اشاره دارد، چنان‌که هر اسم، دریچه‌ای به سوی مرتبه‌ای بالاتر می‌گشاید.

جمع‌بندی بخش سوم

رابطه اسمای الهی با ظهورات، در سلوک عرفانی، از سیطره رحمانی تا ذکر الله و صعود به مراتب عالی، ترسیم‌کننده مسیری است که سالک را از کثرت به وحدت می‌رساند. تمایز رحمان و رحیم، و ظرافت‌های ذکر اسما، به فهم عمیق‌تر این سلوک یاری می‌رساند.

بخش چهارم: خاتمیت و جایگاه آن در مراتب ظهورات

خاتمیت و تجلی اول

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، مظهر تجلی اول در مرتبه احدیت‌اند که نور و رب ایشان، اصل و منتهای همه اسما و تجلیات است. این مرتبه، در آیه

قُلْ لَوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ

(کهف: ۱۰۹، : بگو: اگر دریا برای کلمات پروردگارم مرکب شود، پیش از آنکه کلمات پروردگارم به پایان رسد، دریا پایان یابد) بازتاب یافته است، که به بی‌کرانگی ظهورات در مرتبه خاتمیت دلالت می‌کند.

نفی تباین در اسما

اسمای الهی، عین ذات و مقام واحدیت‌اند و تباین ندارند، بلکه حیثیات ظهوری و تراتب‌اند. این دیدگاه، وحدت‌گرایی عرفانی را تقویت می‌کند، چنان‌که همه اسما، جلوه‌های یک حقیقت واحدند که در مراتب مختلف ظهور می‌یابند.

رب الارباب و جامعیت الله

الله، رب الارباب است و از رب العالمین اعم، زیرا مظهر و مُظهر را در بر می‌گیرد. این جامعیت، در فهم مرتبه واحدیت و رابطه آن با همه مظاهر کلیدی است.

جمع‌بندی بخش چهارم

خاتمیت، به‌عنوان مظهر تجلی اول، اصل و منتهای همه اسما و تجلیات است. نفی تباین در اسما و جامعیت الله به‌عنوان رب الارباب، وحدت‌گرایی عرفانی را تأیید می‌کند و جایگاه خاتمیت را در مراتب ظهورات برجسته می‌سازد.

نتیجه‌گیری: وحدت در کثرت و خلوص معرفتی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین ربوبیت عام و خاص، مراتب ظهورات، و جایگاه خاتمیت در چارچوب اسمای الهی پرداخت. ربوبیت عام، سیطره وجودی الله را بر همه مظاهر متجلی می‌سازد، در حالی که ربوبیت خاص، رابطه اختصاصی هر مظهر با رب ویژه‌اش را نشان می‌دهد. مراتب ظهورات، از احدیت تا ذیل واحدیت، سلسله‌مراتب وجودی عالم را ترسیم می‌کنند، و خاتمیت، به‌عنوان تجلی اول، اصل و منتهای همه کمالات است. تمایز انبساط (رحمان) و تعین (الله)، و نفی تباین در اسما، وحدت‌گرایی عرفانی را تقویت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، احدیت چه ویژگی‌ای دارد که آن را از ظهورات جدا می‌کند؟

2. بر اساس متن، واحدیت چه نقشی در ظهورات دارد؟

3. در متن، وجود مطلق چگونه توصیف شده است؟

4. طبق متن، چرا احدیت نمی‌تواند مظهر خلقی داشته باشد؟

5. بر اساس متن، اعیان ثابته به چه چیزی نسبت داده می‌شوند؟

6. احدیت در متن به عنوان ظرف ظهورات اسما و صفات معرفی شده است.

7. واحدیت در متن به عنوان جمع اسما و صفات الهی توصیف شده است.

8. اعیان ثابته در متن به عنوان مظاهر احدیت معرفی شده‌اند.

9. وجود مطلق در متن به عنوان اسم ذات شناخته می‌شود.

10. ظهورات در متن به عنوان نتیجه اسما و صفات الهی توصیف شده‌اند.

11. تفاوت اصلی بین احدیت و واحدیت در متن چیست؟

12. چرا وجود مطلق نمی‌تواند مظهر داشته باشد؟

13. اعیان ثابته در متن به چه چیزی نسبت داده شده‌اند؟

14. چرا صفات الهی در احدیت مستهلکه یا مستجنه نیستند؟

15. مفهوم ظهور در متن چگونه با مثال گل توضیح داده شده است؟

پاسخنامه

1. فاقد تعلق و نسبت به چیزی است

2. مظهر خلقی اعیان ثابته است

3. فاقد اسم و رسم است

4. چون فاقد تعلق و نسبت است

5. واحدیت علمی

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. نادرست

10. درست

11. احدیت فاقد تعلق و مظهر است، در حالی که واحدیت مظهر اسما و صفات و اعیان ثابته است.

12. زیرا وجود مطلق فاقد تعلق و نسبت به چیزی است و اسم ذات نیست.

13. اعیان ثابته مظاهر علمی واحدیت هستند، نه احدیت.

14. زیرا صفات الهی در احدیت هویت ظهوری دارند و استهلاک یا استجان وصف خلق است.

15. ظهور مانند گلی است که از غنچه باز می‌شود، نه چیزی که از داخل خارج می‌شود.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده