در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

مصباح الانس 405

متن درس

 

تبیین مراتب وجود و نكاحات در عرفان اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 405)

مقدمه: سفری به عمق نظام خلقت

این نوشتار، بازنویسی و تبیینی جامع از درس‌گفتار شماره 405 آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در مجموعه مصباح الأنس است که به تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۷۹ ایراد شده است. موضوع اصلی این درس‌گفتار، تبیین مراتب وجود، ترتیب عوالم خمس، نكاحات الهی و نقش حضرات وجودی در نظام خلقت است که با نگاهی عمیق به تفاوت‌های بیانی و مفهومی در متون عرفانی همراه شده است.

بخش نخست: مراتب وجود و عوالم خمس

تفاوت‌های بیانی در تبیین عوالم

در متون عرفانی، تفاوت‌هایی در بیان، عنوان و محتوای مراتب عوالم، نزولات و نكاحات مشاهده می‌شود. این تفاوت‌ها، گاه به چیدمان‌های گوناگون مراتب وجودی منجر شده و گاه در سطح عناوین و مفاهیم، تنوعی معنادار ایجاد کرده است. چنین تنوعی، نه از تعارض، بلکه از گستردگی و عمق نگاه عرفا به نظام هستی نشأت می‌گیرد. این اصل، همچون رودی است که شاخه‌های متعدد آن، همگی به دریای حقیقت می‌پیوندند.

درنگ: تفاوت‌های بیانی در متون عرفانی، ناشی از دیدگاه‌های متنوع عرفا در تبیین نظام هستی‌شناسی است که به چیدمان‌های مختلف مراتب وجودی منجر می‌شود.

چیدمان پیشنهادی عوالم خمس

عوالم پنج‌گانه در این درس‌گفتار به ترتیب جبروت (عقول)، ملكوت، نفوس، مثال و ناسوت معرفی شده‌اند. انسان، به‌عنوان رأس مخروط خلقت، جامع تمام این مراتب است. طبیعت نیز در این چیدمان، ذیل ناسوت قرار گرفته و فیض به عالم خلقی، ظهور به حق، و احدیت و واحدیت به مراتب الهی نسبت داده شده‌اند. این چیدمان، همچون نقشه‌ای جامع، نظام خلقت را به‌گونه‌ای منسجم ترسیم می‌کند که انسان را در مرکز آن جای می‌دهد.

درنگ: عوالم خمس (جبروت، ملكوت، نفوس، مثال، ناسوت) با انسان به‌عنوان قله خلقت، نظام جامعی را تشکیل می‌دهند که طبیعت را در ناسوت جای داده و فیض، ظهور و مراتب الهی را تبیین می‌کند.

ناسخ بودن چیدمان پیشنهادی

چیدمان عوالم خمس، به‌عنوان نظامی جامع و نهایی، سایر چیدمان‌های متفاوت را نسخ می‌کند و معیاری اصلی برای تبیین مراتب وجود قرار می‌گیرد. این اصل، همچون کلیدی است که قفل اختلافات ظاهری را می‌گشاید و به انسجام مفهومی می‌انجامد.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، به تبیین مراتب عوالم خمس و جایگاه انسان به‌عنوان جامع خلقت پرداخت. تفاوت‌های بیانی در متون عرفانی، نه نشانه تعارض، بلکه جلوه‌ای از غنای معرفتی عرفاست. چیدمان پیشنهادی، با نسخ سایر نظام‌ها، به انسجام مفهومی می‌رسد و راه را برای فهم عمیق‌تر نظام خلقت هموار می‌سازد.

بخش دوم: نكاحات الهی و ترتیب تعینات

نكاح اسمائی و مراتب آن

نكاح اسمائی، از حضرت جامعه آغاز شده و به وجود عام، عرش، كرسی، هباء و طبیعت امتداد می‌یابد. این سیر نزولی، همچون نوری است که از سرچشمه الهی فرومی‌ریزد و مراتب خلقت را روشن می‌سازد. شارح، با نقل عباراتی از شیخ در تفسیر آیات قرآنی مانند «بسم الله» و «انعمت علیهم»، مبنای استدلال خود را بر این مراتب قرار داده است.

درنگ: نكاح اسمائی، از حضرت جامعه به عرش، كرسی، هباء و طبیعت امتداد یافته و سیر نزولی ظهورات الهی را تبیین می‌کند.

تقدم قلم، لوح و هباء

قلم، به‌عنوان مبدأ تعینات، بر لوح و لوح بر ارواح تقدم دارد. صور اشیاء در لوح محفوظ، پیش از تعین ارواح محقق می‌شوند و هباء پس از لوح تعین می‌یابد. نكاح مولد ارواح، پس از تعین هباء معقول است. این ترتیب، همچون نخی است که مهره‌های خلقت را به نظم درمی‌آورد.

درنگ: ترتیب تعینات (قلم، لوح، هباء، ارواح) سلسله‌مراتب خلقت را مشخص کرده و نكاح مولد ارواح را پس از هباء قرار می‌دهد.

نكاح ثانی و ارواح مثالی

نكاح ثانی، مولد ارواح نوریه مثالی است و تا فلك كرسی امتداد می‌یابد. كرسی، به‌عنوان ظرف نازل‌تر از عرش، محل ظهور ترکیب معنوی برای تولید ارواح است. عالم مثال، به‌عنوان برزخ میان تجرد تام و ماده، ظرف نورانی ارواح محسوب می‌شود و به ناسوت منتهی می‌گردد. این مراتب، همچون پلی است که از عالم نور به ساحل ماده می‌رسد.

درنگ: نكاح ثانی، با تولید ارواح نوریه مثالی، تا فلك كرسی امتداد یافته و عالم مثال را به‌عنوان برزخ معرفی می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، به بررسی نكاحات اسمائی و ثانی و ترتیب تعینات در نظام خلقت پرداخت. تقدم قلم، لوح و هباء بر ارواح، و نقش عالم مثال به‌عنوان برزخ، از مهم‌ترین نکات این بخش است. این تبیین، نظم الهی را در سیر نزولی خلقت آشکار می‌سازد.

بخش سوم: تمایز نظام‌ها و نقد مفاهیم

تمایز سه نظام وجودی

سه نظام متمایز در عالم وجود دارد: نظام كیوانی (عالم مادی)، نظام عرش و كرسی (لوح، قلم، محو و اثبات)، و عوالم خمس. این نظام‌ها، به دلیل تفاوت ماهوی، نباید با یکدیگر خلط شوند. نظام كیوانی، صرفاً مادی است، در حالی که عرش و كرسی در مراتب مجرد قرار دارند. این تمایز، همچون خطوطی است که مرزهای حقیقت را از توهم جدا می‌سازد.

درنگ: نظام‌های كیوانی، عرش و كرسی، و عوالم خمس، به دلیل تفاوت ماهوی، باید از یکدیگر متمایز شوند.

نقد مفهوم امكان

مفهوم امكان، برخلاف دیدگاه مشائیان، به‌عنوان مفهومی من‌درآوردی رد شده و همه هستی به‌عنوان ظهورات واجب‌الوجود معرفی می‌شود. این نقد، همچون تیغی است که پرده‌های توهم را می‌درد و حقیقت وجوب وجود را آشکار می‌سازد.

درنگ: امكان، مفهومی غیرواقعی است و همه هستی، ظهور واجب‌الوجود است.

نقد علوم طبیعی قدیم

علوم طبیعی قدیم، به دلیل ضعف شناختی، افلاك را شفاف، بسیط و نشكن فرض می‌كردند، حال آنكه افلاك، مركب و مشابه اجسام مادی‌اند. این نقد، همچون آینه‌ای است كه محدودیت‌های دانش بشری را بازمی‌تاباند.

درنگ: افلاك، برخلاف تصور قدما، نه بسیط و نه دائمی‌اند، بلكه مركب و مادی‌اند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، به تمایز نظام‌های وجودی و نقد مفاهیم نادرست پرداخت. تفكیك نظام كیوانی از عرش و كرسی، و رد امكان و تصورات نادرست درباره افلاك، به انسجام مفهومی و رفع توهمات كمك می‌كند.

بخش چهارم: نقش انسان و رزق در نظام خلقت

نفس انسان و فاعلیت عام

نفس انسان، مانند نفس مادر عالم، نقش فاعلی در خلقت دارد. هر ذره در عالم، تحت تأثیر تمام عوالم (اسمائی، جبروت، ملكوت، مثال، ناسوت) است و انسان، به‌عنوان فاعل، در این نظام مشاعی اثرگذار است. این نقش، همچون قلبی است كه حیات را به تمام پیكره خلقت پمپاژ می‌كند.

درنگ: نفس انسان، با فاعلیت عام، در نظام مشاعی خلقت اثرگذار است و هر ذره از تمام عوالم تأثیر می‌پذیرد.

رزق حلال و معراج معنوی

رزق حلال، آن است كه با نفس انسان كشت و خورد شود. این رزق، معراج معنوی را تضمین می‌كند، در حالی كه رزق نامحرم، مشكلات معنوی ایجاد می‌كند. قرآن كریم می‌فرماید:
﴿لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى﴾ [مطلب حذف شد] : «برای انسان جز آنچه كوشیده است نیست»). این اصل، همچون بذری است كه در خاك پاك، میوه سعادت می‌دهد.

درنگ: رزق حلال، با نفس انسان هماهنگ است و معراج معنوی را تضمین می‌كند، برخلاف رزق نامحرم كه مشكل‌آفرین است.

عارف و كشف مرقد

عارف، با استشمام بوی عشق، مرقد خود را در عالم می‌یابد، مانند جست‌وجوی مرقد لیلی در بیابان. این كشف، همچون نوری است كه تاریكی‌های وجود را روشن می‌سازد. قرآن كریم می‌فرماید:
﴿وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ﴾ [مطلب حذف شد] : «هیچ كس نمی‌داند فردا چه به دست می‌آورد و هیچ كس نمی‌داند در كدام سرزمین می‌میرد»)، اما عارفان به مقام علم به مكان مرگ می‌رسند.

درنگ: عارف، با كشف بوی عشق، مرقد خود را می‌یابد و از جهل عمومی به مكان مرگ فراتر می‌رود.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، به نقش فعال انسان در نظام خلقت، اهمیت رزق حلال و مقام كشف عارفان پرداخت. نفس انسان، رزق حلال و معرفت عرفانی، سه عنصر كلیدی در سلوك معنوی و تأثیرگذاری در عالم‌اند.

بخش پنجم: اهل‌بیت و معرفت لدنی

رؤیت كربلا توسط اهل‌بیت

اهل‌بیت، با دیدن فرزندانشان، صحنه‌های كربلا را مشاهده می‌كردند. پیامبر (ص) و ائمه، با علم لدنی، قتلگاه و شهادت حسنین و عباس (ع) را می‌دیدند. این رؤیت، همچون آینه‌ای است كه آینده را در حال بازمی‌تاباند.

درنگ: اهل‌بیت، با علم لدنی، صحنه‌های كربلا را در فرزندانشان می‌دیدند و تولدهایشان غم‌بار بود.

محبت پیامبر به حضرت زهرا

پیامبر (ص)، به دلیل آگاهی از مصائب حضرت زهرا (س)، محبت و احترام بی‌نظیری به او ابراز می‌كرد. این محبت، همچون سپری بود كه می‌خواست زهرا (س) را از مصائب آینده محافظت كند.

درنگ: محبت پیامبر به حضرت زهرا، ناشی از علم به مصائب او بود و مقامی بی‌نظیر را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، به علم لدنی اهل‌بیت و رؤیت حقایق وجودی توسط آنها پرداخت. محبت پیامبر به زهرا (س) و غم‌بار بودن تولدهای اهل‌بیت، جلوه‌هایی از معرفت بی‌كران آنهاست.

نتیجه‌گیری كلی

این اثر، با تبیین مراتب وجود، نكاحات الهی، نقش انسان و معرفت اهل‌بیت، به فهم عمیق‌تری از نظام خلقت دعوت می‌كند. عوالم خمس، تمایز نظام‌های وجودی، نقد مفاهیم نادرست، و اهمیت رزق حلال، از مهم‌ترین محورهای این درس‌گفتار است. خطبه خلقت نهج‌البلاغه، معیاری برای سنجش علم عرفانی معرفی شده و عارفان، با كشف حقایق، به مقاماتی فراتر از جهل عمومی می‌رسند. این نوشتار، همچون كشتی‌ای است كه خواننده را در دریای معرفت الهی به ساحل حقیقت می‌رساند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار، تعداد عوالم در چیدمان پیشنهادی استاد فرزانه قدس سره چندتاست؟

2. کدام یک از موارد زیر به عنوان رأس مخروط خلقت در درسگفتار معرفی شده است؟

3. در درسگفتار، نظام کیوانی به چه معناست؟

4. طبق درسگفتار، ترتیب تعین صور اشیاء در لوح نسبت به ارواح چگونه است؟

5. کدام مفهوم در درسگفتار به عنوان ظرف نورانی معرفی شده است؟

6. طبق درسگفتار، عرش و کرسی جزء نظام کیوانی هستند.

7. در درسگفتار، هباء بعد از تعین لوح قرار دارد.

8. درسگفتار بیان می‌کند که امکان به عنوان مفهومی مستقل از ظهورات حق تعالی وجود دارد.

9. طبق درسگفتار، نكاح ثانی به ارواح نورانی منتهی می‌شود که در عالم مثال ظهور دارند.

10. درسگفتار تأکید دارد که جسم کلی به عرش منتهی نمی‌شود.

11. تفاوت اصلی بین نظام کیوانی و مفاهیمی مانند عرش و کرسی چیست؟

12. چرا درسگفتار امکان را مفهومی غیرواقعی می‌داند؟

13. منظور از ظرف نورانی در عالم مثال چیست؟

14. چرا درسگفتار استفاده از واژه تولید را برای عالم ماده مناسب می‌داند؟

15. منظور از ترکیب معنوی در درسگفتار چیست؟

پاسخنامه

1. پنج عالم

2. جمعيت انسان

3. عالم مادی

4. قبل از ارواح

5. عالم مثال

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. نظام کیوانی به عالم مادی اشاره دارد، در حالی که عرش و کرسی مفاهیم غیرمادی و متعلق به مراتب متعالی‌تر هستند.

12. زیرا تمام هستی ظهور حق تعالی است و امکان به عنوان موجودی مستقل وجود ندارد.

13. عالم مثال به دلیل تجرد ناقص و برزخی بودن، ظرف نورانی برای ظهور ارواح نورانی است.

14. زیرا تولید به ترکیب و ظهور در عالم مادی اشاره دارد، برخلاف ظهورات غیرمادی در عوالم بالاتر.

15. ترکیب معنوی به ارتباط ممكنات با حق و ظهورات الهی در مراتب مختلف عالم اشاره دارد.