متن درس
تأملی در نکاحات خمسه و ظهورات وجودی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 406)
مقدمه: درآمدی بر عرفان نظری و مراتب وجود
عرفان نظری، بهمثابه شاخهای از معرفت الهی، در پی کشف رموز هستی و تبیین رابطه میان مبدأ و مظاهر است. در این میان، درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با نگاهی عمیق به نظام وجودی، مراتب عوالم و ظهورات اسماء الهی را کاوش میکند. جلسه 406 از مجموعه مصباح الانس، که در تاریخ 14 آبان 1379 ایراد شده، به بررسی نکاحات خمسه، تراکیب وجودی، و نقش انسان در این نظام پرداخته است.
در این کتاب، عوالم پنجگانه (جبروت، ملکوت، مثال، ناسوت، و عالم انسانی) بهمثابه مراتبی از تنزیل الهی معرفی میشوند که هر یک، ظهوری خاص از اسماء الهی را در خود جای دادهاند. نکاحات خمسه، بهعنوان فرآیندهای وجودی، نقشی کلیدی در شکلگیری مظاهر عالم دارند. این متن، با حفظ تمامی جزئیات درسگفتار و تحلیلهای مرتبط، تلاش میکند تا با زبانی متین و ساختارمند، این مفاهیم را برای پژوهشگران الهیات و عرفان تبیین نماید.
بخش نخست: مراتب عوالم و نکاحات خمسه
تبیان عوالم خمسه و جایگاه آنها
عالم هستی، در نگاه عرفانی، به پنج مرتبه تقسیم میشود: جبروت، ملکوت، مثال، ناسوت، و عالم انسانی. هر یک از این مراتب، ظهوری خاص از فیض الهی است که در آن، اسماء الهی به گونهای متفاوت جلوهگر میشوند. جبروت، مرتبهای است که در آن، حقیقت احدی الهی بیهیچ تعینی متجلی است؛ ملکوت، عالم تجردات و ارواح است؛ عالم مثال، واسطه میان تجرد و ماده است؛ ناسوت، عالم محسوسات و ماده است؛ و عالم انسانی، بهمثابه مرتبه جامع، تمامی این مراتب را در خود جمع میکند.
آیتالله نکونام قدسسره در این درسگفتار، با استناد به عرفان ابنعربی، تأکید میکنند که تمامی ظهورات عالم، از عوالم معنوی تا ناسوتی، تحت غلبه اسماء الهی قرار دارند. این غلبه، نه به معنای انحصار، بلکه به معنای برجستگی یک اسم خاص در مظهر است. بهتعبیر ایشان، هر ذره از عالم، آیینهای است که تمامی اسماء در آن حاضرند، اما چهره یک اسم، به اقتضای استعدادات اعیان، غالب میشود.
درنگ: عوالم خمسه، مراتبی از تنزیل الهی هستند که هر یک، ظهوری خاص از اسماء الهی را در خود دارند. عالم انسانی، بهمثابه مرتبه جامع، تمامی این مراتب را در بر میگیرد. |
نکاحات خمسه: فرآیندهای وجودی
نکاحات خمسه، بهمثابه فرآیندهایی وجودی، در هر یک از عوالم خمسه جریان دارند. این نکاحات، که در سه جهت ناكح، نكاح، و منكوح تحلیل میشوند، مبنای شکلگیری مظاهر عالماند. ناكح، به حیثیت حقی و توجه الهی اشاره دارد که سر جمع احدی است؛ نكاح، به قوه جمعی اعتدالی مربوط است که ماده شیء را شامل میشود؛ و منكوح، به حیثیت فعلی و خصوصیات مولود اشاره دارد.
بهتعبیر آیتالله نکونام قدسسره، این نکاحات، نهتنها در عالم اسماء، بلکه در تمامی مراتب عوالم، از جبروت تا عالم انسانی، جاریاند. تفاوت در ظهورات، ناشی از تفاوت در این سه حیثیت است. برای مثال، قوه جمعی اعتدالی در نكاح، اگر متعادل باشد، مولودی سالم پدید میآورد، و اگر ضعیف باشد، به نقص در مولود منجر میشود.
این دیدگاه، با اصول عرفانی و فلسفی سازگار است که تعادل را شرط کمال میدانند. در عرفان، اعتدال در مراتب وجودی، به ظهور کاملتر اسماء الهی میانجامد، چنانکه گویی هر مولود، نغمهای از سمفونی الهی است که به اقتضای تعادل یا عدم تعادل، هماهنگ یا ناهماهنگ مینوازد.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، به تبیین عوالم خمسه و نکاحات خمسه پرداخت. این مراتب، بهمثابه سلسلهای از ظهورات الهی، تمامی مظاهر عالم را در بر میگیرند. نکاحات خمسه، با سه حیثیت ناكح، نكاح، و منكوح، فرآیندهای وجودی را شکل میدهند که در آنها، اسماء الهی بهگونهای متفاوت متجلی میشوند. این تبیین، مبنایی برای فهم عمیقتر ظهورات وجودی در بخشهای بعدی فراهم میآورد.
بخش دوم: ظهورات اسماء الهی و پیچیدگی معرفت
ظهورات متفاوت اسماء
یکی از محوریترین مباحث درسگفتار، تفاوت در ظهورات اسماء الهی است. آیتالله نکونام قدسسره تأکید میکنند که تمامی اسماء الهی در هر ذره از عالم حاضرند، اما ظهور آنها بهصورت متفاوت است. برای مثال، در یک موجود، اسم لطيف ممکن است غالب باشد، اما با نفوذ به لایههای باطنی، اسم جبار ظاهر میشود. این تفاوت، ناشی از استعدادات اعیان و شرایط نکاح است.
این دیدگاه، با اصل وحدت در کثرت در عرفان نظری همخوانی دارد. اسماء الهی، عين ذات و عين یکدیگرند، اما ظهورات آنها در مظاهر مختلف، بهسان گلهایی با رنگهای گوناگون، متنوع است. بهتعبیر عرفانی، هر مظهر، چونان آینهای است که نور الهی را به رنگ استعداد خویش بازمیتاباند.
درنگ: تمامی اسماء الهی در هر ذره از عالم حاضرند، اما ظهور آنها به اقتضای استعدادات اعیان، متفاوت است. این تفاوت، مبنای تنوع مظاهر عالم است. |
پیچیدگی معرفتشناسی عرفانی
تفاوت در ظهورات اسماء، معرفت را دشوار، یافتن حقیقت را پیچیده، و وصول به آن را طولانی میکند. آیتالله نکونام قدسسره با تمثیلی زیبا، این پیچیدگی را چنین توصیف میکنند: ظاهر یک موجود ممکن است رحمانی باشد، اما باطن آن جباری. این لایههای متعدد، شناخت حقیقت را به سفری دراز و پرچالش بدل میسازد.
بهمثابه کاوشگری که در پی گنجی نهان در اعماق زمین است، عارف باید لایههای ظاهری را کنار زند تا به حقیقت باطنی دست یابد. این فرآیند، نیازمند معرفتی عمیق و سلوکی متین است که در آن، هر گام، پردهای از اسرار الهی را میگشاید.
غلبه و حضور مشاعی اسماء
اگرچه یک اسم در مولود غالب است، تمامی اسماء در آن حاضرند. آیتالله نکونام قدسسره تأکید میکنند که غلبه، به معنای انحصار نیست، بلکه به معنای ظهور برجسته یک اسم است. این دیدگاه مشاعی، که تمامی اسماء در هر مظهر حاضرند، با عرفان ابنعربی و فلسفه صدرایی همخوانی دارد.
این حضور مشاعی، چونان نوری است که در هزار آینه منعکس میشود؛ هر آینه، جلوهای خاص از نور را نشان میدهد، اما نور، در همه آینهها یکسان است. این تبیین، به فهم وحدت در کثرت و نقش اسماء در تنوع مظاهر کمک میکند.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، به بررسی ظهورات متفاوت اسماء الهی و پیچیدگی معرفتشناسی عرفانی پرداخت. تفاوت در ظهورات، ناشی از استعدادات اعیان است که به تنوع مظاهر عالم منجر میشود. حضور مشاعی اسماء، وحدت الهی را در کثرت مظاهر نشان میدهد. این مباحث، زمینه را برای تبیین نقش انسان و فرآیندهای وجودی در بخش بعدی فراهم میسازد.
بخش سوم: فرآیندهای وجودی و نقش انسان
تراکیب و مزج در نکاحات
آیتالله نکونام قدسسره به تراکیب و مزج اصول خمسه در نکاحات اشاره میکنند که نتایج آنها در مولود ظاهر میشود. اثر غالب هر نکاح، به دلیل غلبه یک اسم یا مرتبه خاص است. این تراکیب، بهمثابه ترکیب رنگها در تابلوی نقاشی، هر یک اثری خاص در مولود پدید میآورند.
این مفهوم، به فرآیند ترکیب اصول وجودی در مراتب مختلف اشاره دارد. غلبه یک اسم یا مرتبه، نتیجه استعدادات اعیان و شرایط نکاح است که به تنوع موجودات منجر میشود. برای مثال، تعادل در قوه جمعی نكاح، به مولودی سالم میانجامد، و ضعف آن، به نقص.
مراتب وجودی و تنزیل
درسگفتار تأکید میکند که مراتب وجودی در ظرف تنزیل (نه صعود) بررسی میشوند. عالم مثال، پس از ملکوت و پیش از ناسوت قرار دارد. این ترتیب نزولی، به سیر فیض الهی از مراتب روحانی به مادی اشاره دارد.
عالم مثال، چونان پلی است که عوالم تجردی را به مادی متصل میکند. این مرتبه واسطه، نقشی کلیدی در انتقال فیض الهی دارد، چنانکه گویی نغمهای الهی را از آسمان به زمین میرساند.
موجودات بهعنوان حروف نفس الرحمانی
آیتالله نکونام قدسسره، موجودات را حروف نفس الرحمانی میدانند که در مراتب خمسه با تداخل و مزج ظاهر میشوند. نفس الرحمانی، بهمثابه فیض الهی، مبدأ ظهور تمامی موجودات است.
این تشبیه، ریشه در عرفان ابنعربی دارد. موجودات، چونان حروفی هستند که از نفس الهی صادر شدهاند و هر یک، معنایی خاص از کتاب وجود را بیان میکنند. غلبه در هر مرتبه، به حیثیت خاصی وابسته است که به تنوع مظاهر میانجامد.
درنگ: موجودات، حروف نفس الرحمانی هستند که در مراتب خمسه با تداخل و مزج ظاهر میشوند. نفس الرحمانی، مبدأ ظهور تمامی مظاهر عالم است. |
نقد مفهوم تداخل
درسگفتار، مفهوم تداخل را نقد کرده و آن را به معنای تفکیک میداند. در دیدگاه مشاعی، همه چیز ظهورات فیض الهی است و تداخل، به معنای غیریت نیست. آیتالله نکونام قدسسره تأکید میکنند که تمامی مظاهر، تنزیلات فیض الهیاند، نه ترکیب غیریتها.
این نقد، به تمایز میان دیدگاه مشاعی و کلامی اشاره دارد. در عرفان صدرایی، عالم، چونان دریایی است که امواج آن، ظهورات فیض الهیاند، نه ترکیب عناصری جدا از هم.
مراتب ثلاث و حیثیات
درسگفتار به سه مرتبه کلی (فعل، انفعال، اعتدال و مقارنه) و دو حیثیت (روحانیه و طبیعی) اشاره میکند. مقارنه جامعه، نتیجه اعتدال در ترکیب است که به کمال ظهور میانجامد.
این تقسیمبندی، چارچوبی برای تحلیل فرآیندهای وجودی ارائه میدهد. مرتبه اعتدال، چونان نقطهای است که در آن، فعل و انفعال به تعادل میرسند و ظهوری کامل پدید میآورند.
اختلاف استعدادات اعیان
آیتالله نکونام قدسسره، اختلاف در استعدادات اعیان را دلیل تعین توجهات اسماء در مراتب ارواح یا طبیعت میدانند. ظهور ممکن است در یکی از این مراتب یا هر دو باشد.
این دیدگاه، با اصل اعیان ثابته در عرفان ابنعربی سازگار است. استعدادات اعیان، چونان بذرهایی هستند که نوع گل و رنگ آن را تعیین میکنند، و توجهات اسماء، نور آفتابی است که این بذرها را به ظهور میرساند.
نقش مصور در صورتبندی
درسگفتار به آیه کریمه
يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاءُ
(سوره آل عمران، آیه 6) اشاره میکند که مصور، صورت نهایی را در ارحام شکل میدهد. : «او شما را در رحمها هرگونه که بخواهد صورتگری میکند».
این آیه، بر نقش الهی در صورتبندی موجودات تأکید دارد. مصور، بهمثابه نقاشی الهی، صورت نهایی هر مولود را بر اساس استعدادات اعیان و شرایط نکاح ترسیم میکند.
اختیار نسبی انسان
آیتالله نکونام قدسسره تأکید میکنند که اختیار انسان نسبی است و تحت تأثیر استعدادات و شرایط محیطی قرار دارد. صورتبندی موجودات به اراده الهی وابسته است، اما قابلیتها را خود انسان فراهم میکند.
این دیدگاه، با اصل اختیار نسبی در فلسفه و عرفان اسلامی همخوانی دارد. انسان، چونان باغبانی است که بذر میکارد و خاک را آماده میکند، اما رشد گیاه، به فیض الهی وابسته است.
درنگ: اختیار انسان نسبی است و تحت تأثیر استعدادات و شرایط محیطی قرار دارد. انسان در چارچوب تقدیرات الهی، نقش فعالی در شکلگیری قابلیتهای خود دارد. |
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، به بررسی فرآیندهای وجودی و نقش انسان در عالم پرداخت. نکاحات خمسه، با تراکیب و مزج اصول خمسه، مظاهر عالم را شکل میدهند. موجودات، حروف نفس الرحمانیاند که در مراتب مختلف ظهور مییابند. انسان، با اختیار نسبی خود، در این فرآیند نقش دارد، اما تحت فیض الهی عمل میکند.
بخش چهارم: عالم بهمثابه جلوه الهی
عالم بهعنوان سبع المثانی
آیتالله نکونام قدسسره، عالم را سبع المثانی میدانند که موجودات در آن هم مشابه و هم متضادند، هم یکدیگر را صدا میکنند و هم جدا میشوند. این تناقض ظاهری، زیبایی عرفانی عالم را نشان میدهد.
عالم، چونان تابلویی است که در آن، هر نقش، هم با نقش دیگر هماهنگ است و هم از آن متمایز. این وحدت در کثرت، جلوهای از اسماء الهی است که عارف را به شگفتی وا میدارد.
عالم بهعنوان سفره اولیاء
درسگفتار، عالم را سفرهای برای اولیاء خدا میداند که از جمال آن سیر میشوند و نیازی به لذتهای مادی ندارند. اولیاء، عالم را بهعنوان جلوه اسماء الهی مشاهده میکنند.
این تصویر عرفانی، چونان ضیافتی الهی است که در آن، اولیاء از جام جمال الهی مینوشند و از نان معرفت سیر میشوند. این سیر، نه از ماده، بلکه از حقیقت عالم است.
نقش معرفت و عشق در درک عالم
آیتالله نکونام قدسسره تأکید میکنند که انسان با معرفت و عشق، عالم را بهعنوان غذای روح خود درک میکند و از جمال آن سیر میشود. عرفان، راهی برای درک عمیقتر عالم است.
معرفت و عشق، چونان دو بالاند که عارف را به سوی حقیقت عالم پرواز میدهند. در این پرواز، عالم نهتنها دیده میشود، بلکه چشیده میشود، چنانکه گویی هر ذره، طعمی از حقیقت الهی دارد.
درنگ: عالم، سفرهای برای اولیاء خداست که با معرفت و عشق، از جمال آن سیر میشوند. عرفان، راهی برای درک عمیقتر این جلوه الهی است. |
نقد خلط تاریخی و اصطلاحات
درسگفتار به استفاده نادرست از اصطلاح «پهلوی» در تاریخ اشاره کرده و آن را نقد میکند. همچنین، نور اسپهبدیه شیخ اشراق را با نور الهی جایگزین میکند، چرا که نور الهی، مفهومی متعالی و فارغ از محدودیتهای تاریخی است.
این نقد، چونان چراغی است که بر تاریکی خلط مفاهیم نور میافکند. دقت در اصطلاحات، گامی اساسی در راه معرفت حقیقی است که از خطا و انحراف میرهاند.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، عالم را بهمثابه جلوهای الهی معرفی کرد که در آن، وحدت و کثرت، مشابهت و تضاد، در هم تنیدهاند. اولیاء خدا، با معرفت و عشق، از این جلوه سیر میشوند و عالم را چونان سفرهای الهی مییابند. نقد اصطلاحات، بر اهمیت دقت در معرفت تأکید دارد.
نتیجهگیری کلی
این کتاب، با بازنویسی درسگفتار 406 مصباح الانس، به کاوش در نکاحات خمسه، ظهورات اسماء الهی، و نقش انسان در عالم پرداخت. عوالم خمسه، بهمثابه مراتبی از تنزیل الهی، تمامی مظاهر عالم را در بر میگیرند. نکاحات خمسه، فرآیندهای وجودیاند که در آنها، اسماء الهی بهگونهای متفاوت متجلی میشوند. انسان، با اختیار نسبی خود، در این فرآیند نقش دارد، اما تحت فیض الهی عمل میکند.
عالم، چونان تابلویی است که در آن، هر نقش، جلوهای از اسماء الهی است. اولیاء خدا، با معرفت و عشق، این تابلو را نهتنها میبینند، بلکه از آن سیر میشوند. مطالعه این متن، همراه با آثار عرفانی و فلسفی، میتواند به درک عمیقتر مسائل وجودشناختی و عرفانی منجر شود. این نوشتار، دعوتی است به تأمل در رموز هستی و سلوک در مسیر معرفت الهی.
با نظارت صادق خادمی |