در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

مصباح الانس 437

متن درس

 

اسما و صفات الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 437)

مقدمه

این نوشتار، بازنویسی علمی درس‌گفتار شماره 437 از مجموعه مصباح‌الأنس، تألیف آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، است که با هدف ارائه به مخاطبان متخصص در حوزه الهیات و عرفان نظری تدوین شده است. این اثر، نظام خلقت را از منظر تمایز میان احدیت و واحدیت و مفهوم ظهور به مثابه ریزش الهی تبیین می‌کند.

بخش اول: حقیقت وجود مطلق و محال بودن ظهور ذاتی

مفهوم وجود مطلق

درس‌گفتار با این بیان آغاز می‌شود که «صورة الوجود المطلق و حكمه من حيث هو محال أن يوجد اذ لا تعلق و لا نسبة له من تلك الحيثية بشىء اصلا». وجود مطلق، که از حیث ذات خود فاقد هرگونه تعین، اسم یا صفت است، نمی‌تواند به صورت مستقیم در قالب مظهر خلقی ظاهر شود، زیرا ظهور مستلزم تعلق و نسبت است. این اصل، ریشه در تمایز میان ذات الهی و مظاهر آن دارد. وجود مطلق، به مثابه اقیانوسی بی‌کران و بی‌حد، از هرگونه محدودیت و تعین مبراست، و از این‌رو، ظهور مستقیم آن در عالم خلقت محال است.

درنگ: حقیقت وجود مطلق، به دلیل فقدان تعلق و نسبت با غیر، از حیث ذات خود امکان ظهور خلقی ندارد، زیرا ظهور مستلزم تعین است. این مفهوم با آیه لَيْسَ [مطلب حذف شد] : «چيزى مانند او نيست») همخوانی دارد.

تحلیل و تبیین

این دیدگاه، بر تمایز میان مرتبه ذات (احدیت) و مرتبه اسما و صفات (واحدیت) تأکید دارد. ذات الهی، که در مرتبه احدیت قرار دارد، ورای هرگونه تعین و کثرت است. این مرتبه، به مثابه خورشیدی است که نور آن بی‌هیچ واسطه‌ای، بدون تقسیم و تجزیه، کل هستی را در بر می‌گیرد. اما ظهور این ذات در عالم خلقت، نیازمند واسطه‌ای است که در مرتبه واحدیت، یعنی ظرف اسما و صفات، تحقق می‌یابد. این تمایز، مبنای فهم نظام خلقت در عرفان نظری است.

بخش دوم: احدیت و فقدان مظهر خلقی

مفهوم احدیت

احدیت، مرتبه‌ای است که در آن همه اعتبارات، اعم از اسما و صفات، سلب می‌شوند. این مرتبه، که به وحدت مطلق اشاره دارد، فاقد هرگونه کثرت یا تعین است. از این‌رو، احدیت نمی‌تواند مظهر خلقی داشته باشد، زیرا مظهر مستلزم تعین و نسبت است. اعیان ثابته، که در برخی دیدگاه‌ها به احدیت نسبت داده شده‌اند، در حقیقت مظاهر علمی واحدیت هستند، نه احدیت.

درنگ: احدیت، به دلیل سلب همه اعتبارات، مظهر خلقی ندارد. اعیان ثابته مظاهر علمی واحدیت‌اند، نه احدیت، زیرا احدیت فاقد هرگونه تعین است.

تحلیل و تبیین

احدیت، به مثابه قله‌ای دست‌نیافتنی در سلسله مراتب وجود، از هرگونه کثرت و تعین مبراست. این مرتحله، مانند نقطه‌ای بی‌بعد در هندسه وجود است که هیچ‌گونه امتداد یا تقسیم‌پذیری در آن راه ندارد. در مقابل، واحدیت، به مثابه صفحه‌ای گسترده، زمینه‌ساز ظهور کثرت ظاهری اسما و صفات است. اعیان ثابته، که قالب‌های علمی در علم الهی‌اند، در این مرتبه شکل می‌گیرند و واسطه ظهور موجودات خلقی می‌شوند.

بخش سوم: واحدیت، ظرف ظهور اسما و صفات

نقش واحدیت

واحدیت، برخلاف احدیت، ظرف ظهور اسما و صفات الهی است. تمام موجودات عالم، مظاهر این اسما و صفات‌اند که در مرتبه واحدیت تجلی می‌یابند. به بیان دیگر، واحدیت مانند آینه‌ای است که نور ذات الهی را در قالب‌های متکثر اسما و صفات بازمی‌تاباند. این اسما، اگرچه در مفهوم متباین‌اند (مانند رحمن و رحیم)، در مصداق یک حقیقت واحدند.

درنگ: واحدیت، ظرف ظهور اسما و صفات الuniit، و تمام موجودات مظاهر این اسما هستند. این مفهوم با آیه وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى [مطلب حذف شد] : «و براى خدا نام‌هاى نيكوست، پس او را به آن نام‌ها بخوانيد») همخوانی دارد.

تحلیل و تبیین

واحدیت، به مثابه باغی پرشکوفه، زمینه‌ساز تجلی اسما و صفات الهی است. هر اسم، مانند گلی با رنگ و عطر متمایز، جلوه‌ای خاص از حقیقت واحد الهی را نمایان می‌کند. این کثرت ظاهری، ناشی از غلبه‌های مختلف یک حقیقت واحد است، نه تعدد در ذات. به عنوان مثال، رحمن و رحیم، اگرچه در مفهوم متباین‌اند، در مصداق، جلوه‌هایی از یک حقیقت‌اند که در ظهوراتشان تفاوت دارند.

بخش چهارم: تمایز احدیت و واحدیت

وحدت و کثرت

تفاوت میان احدیت و واحدیت در این است که احدیت فاقد هرگونه کثرت و تعین است، در حالی که واحدیت ظرف کثرت ظاهری اسما و صفات است. با این حال، در مصداق، واحدیت عین احدیت است، زیرا همه اسما و صفات، در حقیقت، یک واقعیت واحدند. این وحدت مصداقی، مانند رودی است که از یک سرچشمه جاری می‌شود، اما در مسیرهای مختلف، جلوه‌های گوناگون می‌یابد.

درنگ: احدیت فاقد کثرت و تعین است، در حالی که واحدیت ظرف کثرت ظاهری است. با این حال، مصداقاً هر دو یک حقیقت واحدند، و تفاوت در ظهورات است.

تحلیل و تبیین

این تمایز، مبنای فهم نظام خلقت در عرفان نظری است. احدیت، مانند آسمانی بی‌ابر و بی‌حد، از هرگونه تقسیم و کثرت مبراست. واحدیت، اما، مانند آسمانی پرستاره، کثرت ظاهری اسما را در خود جای داده است. این کثرت، صرفاً در مفهوم است و در مصداق، همه اسما یک حقیقت واحدند.

بخش پنجم: اعیان ثابته و نقش آنها

اعیان ثابته در واحدیت

اعیان ثابته، به عنوان قالب‌های علمی در مرتبه واحدیت، واسطه ظهور موجودات خلقی‌اند. این اعیان، مظاهر اسما و صفات الهی‌اند و نه مظهر مستقیم احدیت. به بیان دیگر، اعیان ثابته مانند بذرهایی هستند که در خاک حاصلخیز واحدیت کاشته شده و در عالم خلقت به صورت موجودات شکوفا می‌شوند.

درنگ: اعیان ثابته مظاهر علمی واحدیت‌اند، نه احدیت، و نقش واسطه میان حقیقت الهی و ظهورات خلقی را ایفا می‌کنند.

تحلیل و تبیین

در نظام عرفانی ابن‌عربی، اعیان ثابته به عنوان حقایق ثابت در علم الهی، زمینه‌ساز ظهور موجودات‌اند. این اعیان، مانند نقشه‌های ازلی، در مرتبه واحدیت شکل می‌گیرند و امکان تجلی اسما و صفات را در عالم خلقت فراهم می‌کنند. این مفهوم، نظام خلقت را به مثابه فرایندی منظم و هدفمند معرفی می‌کند.

بخش ششم: اشکال و پاسخ در باب نسبت اعیان ثابته به احدیت

اشکال مطرح‌شده

در شعر شیخ (رض)، اعیان ثابته به احدیت نسبت داده شده‌اند، در حالی که درس‌گفتار تأکید دارد که احدیت مظهر ندارد. این اشکال، به ظاهر تناقضی میان فقدان مظهر در احدیت و نسبت اعیان به آن ایجاد می‌کند.

پاسخ به اشکال

پاسخ این است که نسبت اعیان ثابته به احدیت، از حیث اقترانی (واحدیت) است، نه از حیث ذات مطلق. به بیان دیگر، اعیان ثابته در مرتبه واحدیت، که ظرف ظهور اسما و صفات است، ظاهر می‌شوند، نه در مرتبه احدیت.

درنگ: نسبت اعیان ثابته به احدیت در شعر شیخ، به معنای ظهور اقترانی در واحدیت است، نه احدیت مطلق. این پاسخ با آیه كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ [مطلب حذف شد] : «هر چيزى جز وجه او نابودشونده است») همخوانی دارد.

تحلیل و تبیین

این پاسخ، شبهه را با تبیین تمایز میان احدیت و واحدیت رفع می‌کند. احدیت، مانند قله‌ای بی‌راه و بی‌نشان، از دسترس هرگونه تعین خارج است. اما واحدیت، مانند دامنه‌ای پر از مسیرهای گوناگون، زمینه‌ساز ظهور اعیان ثابته است. شعر شیخ، به ظهورات اقترانی در واحدیت اشاره دارد، نه به احدیت مطلق.

بخش هفتم: ظهور به مثابه ریزش الهی

مفهوم ریزش در برابر خروج

ظهور موجودات از حق تعالی، به صورت ریزش (از ظاهر به ظاهر) است، نه خروج (از باطن به ظاهر). این دیدگاه، با آیه إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا [مطلب حذف شد] : «ما از آنِ خداييم و به سوى او بازمى‌گرديم») همخوانی دارد. ظهور، مانند گلی است که از غنچه باز می‌شود، نه چیزی که از درون جدا شده و خارج می‌گردد.

درنگ: ظهور موجودات، ریزش الهی از ظاهر به ظاهر است، نه خروج از باطن. این مفهوم با آیه كُلَّ يَوْمٍ هُوَ [مطلب حذف شد] : «هر روز او در كارى است») تبیین می‌شود.

تحلیل و تبیین

این دیدگاه، هستی را به مثابه تجلی مداوم الهی معرفی می‌کند. مانند غنچه‌ای که هر لحظه شکوفا می‌شود، عالم خلقت در هر دم در حال تجدید و ظهور است. این ریزش، نشانه‌ای از حیات و پویایی الهی است که در آیه كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (رحمن: ۲۹) به زیبایی ترسیم شده است. این مفهوم، با علوم زیستی نیز همخوانی دارد، جایی که موجودات زنده از درون خود شکوفا می‌شوند، نه اینکه از چیزی جدا شوند.

بخش هشتم: وحدت مصداقی اسما و صفات

وحدت در برابر کثرت مفهومی

اسما و صفات الهی، اگرچه در مفهوم متباین‌اند (مانند رحمن و رحیم)، در مصداق یک حقیقت واحدند. این وحدت مصداقی، در مرتبه واحدیت ظهور می‌یابد، جایی که هر اسم، در حقیقت، شامل همه اسما است، اما در ظهور، به دلیل غلبه‌های مختلف، متمایز می‌شود.

درنگ: اسما و صفات الهی در مفهوم متباین، اما در مصداق یک حقیقت واحدند. این وحدت، در مرتبه واحدیت تجلی می‌یابد.

تحلیل و تبیین

این مفهوم، مانند پارچه‌ای یکپارچه است که با رنگ‌های مختلف نقش بسته است. هر نقش (رحمن، رحیم، کریم) جلوه‌ای متمایز دارد، اما در حقیقت، همه از یک پارچه‌اند. این وحدت مصداقی، که در فصوص‌الحکم ابن‌عربی نیز تبیین شده، نشان می‌دهد که اسما در ذات الهی یک حقیقت واحدند، اما در ظهور، به دلیل تفاوت در غلبه‌ها، متکثر ظاهر می‌شوند.

بخش نهم: استهلاک و استجان، اوصاف خلق

تمایز صفات حق و خلق

استهلاک (فنا) و استجان (پنهانی) اوصاف خلق‌اند، نه صفات حق تعالی. صفات الهی، مانند رحمن و رحیم، فاقد هلاكت یا پنهانی‌اند و در مرتبه احدیت، اصلاً اسم و تعین ندارند.

درنگ: استهلاک و استجان اوصاف خلق‌اند، نه حق. صفات الهی فاقد هلاكت و پنهانی‌اند، و در احدیت، اسم و تعین ندارند. این مفهوم با آیه كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ * وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو [مطلب حذف شد] : «هر كه بر آن است فانى است * و وجه پروردگارت كه داراى جلال و اكرام است باقى است») مرتبط است.

تحلیل و تبیین

این تمایز، مانند تفاوت میان نور خورشید و سایه‌های پدیدآمده از آن است. سایه‌ها (خلق) فانی و ناپایدارند، اما نور خورشید (حق) ابدی و بی‌زوال است. صفات حق، مانند نوری بی‌انتها، از هرگونه فنا و استجان مبراست. این مفهوم، بر بقای وجه الهی و فناپذیری خلق تأکید دارد.

بخش دهم: مقام ختمی، مظهر احدیت و واحدیت

جایگاه مقام ختمی

مقام ختمی، که به پیامبر اکرم (ص) نسبت داده می‌شود، به عنوان مظهر جامع احدیت و واحدیت معرفی شده است. این مقام، هم وحدت مطلق احدیت را نمایان می‌کند و هم کثرت ظاهری واحدیت را در بر می‌گیرد.

درنگ: مقام ختمی، به دلیل جامعیت، مظهر احدیت و واحدیت است و واسطه ظهور اعیان ثابته و موجودات خلقی محسوب می‌شود.

تحلیل و تبیین

مقام ختمی، مانند آینه‌ای کامل است که هم نور بی‌حد ذات الهی را بازمی‌تاباند و هم جلوه‌های متکثر اسما و صفات را نمایان می‌کند. این مقام، به عنوان انسان کامل، پل ارتباطی میان حق و خلق است و جامعیت اسمای الهی را در خود متجلی می‌سازد.

جمع‌بندی

درس‌گفتار شماره 437 مصباح‌الأنس، با تبیین دقیق تمایز میان احدیت و واحدیت، فقدان مظهر خلقی در احدیت و نقش واحدیت به عنوان ظرف ظهور اسما و صفات، نظام خلقت را تحلیل می‌کند. ظهور موجودات، به مثابه ریزش الهی از ظاهر به ظاهر، و نه خروج از باطن، معرفی شده است. اسما و صفات، اگرچه در مفهوم متباین‌اند، در مصداق یک حقیقت واحدند. اعیان ثابته، به عنوان مظاهر علمی واحدیت، واسطه ظهور موجودات‌اند، و مقام ختمی به عنوان مظهر جامع احدیت و واحدیت، نقش کلیدی در این نظام ایفا می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار استاد فرزانه قدس سره، وجود مطلق به چه معناست؟

2. بر اساس درسگفتار، احدیت چه ویژگی‌ای دارد؟

3. درسگفتار چه چیزی را مظهر واحدیت می‌داند؟

4. طبق درسگفتار، تفاوت اصلی واحدیت با احدیت در چیست؟

5. بر اساس درسگفتار، ظهور اسماء و صفات در چه ظرفی رخ می‌دهد؟

6. درسگفتار بیان می‌کند که وجود مطلق همان اسم ذات حق است.

7. طبق درسگفتار، احدیت مظهر خلقی ندارد.

8. درسگفتار اعیان ثابته را مظاهر احدیت می‌داند.

9. بر اساس درسگفتار، واحدیت به معنای جمع اسماء و صفات است بدون کثرت در حقیقت.

10. درسگفتار بیان می‌کند که ظهورات حق در احدیت به صورت متکثر ظاهر می‌شوند.

11. تفاوت اصلی بین احدیت و واحدیت از نظر درسگفتار چیست؟

12. چرا درسگفتار وجود مطلق را فاقد مظهر می‌داند؟

13. مفهوم اعیان ثابته در درسگفتار چگونه تعریف شده است؟

14. چرا درسگفتار ظهورات را به واحدیت نسبت می‌دهد و نه به احدیت؟

15. طبق درسگفتار، چرا اسماء و صفات در حقیقت یکسان هستند؟

پاسخنامه

1. حقیقت ورای الفاظ و تعینات

2. سلب اعتبارات و اسماء

3. اعیان ثابته

4. واحدیت دارای مظاهر متعدد است

5. واحدیت

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. احدیت فاقد مظهر و سلب اعتبارات است، در حالی که واحدیت ظرف ظهور اسماء و صفات با مظاهر متعدد است.

12. زیرا وجود مطلق حقیقت ورای الفاظ و تعینات است و هیچ تعلق یا نسبتی به غیر ندارد.

13. اعیان ثابته مظاهر علمی واحدیت هستند، نه احدیت.

14. زیرا احدیت فاقد تعین و مظهر است، اما واحدیت ظرف ظهور اسماء و صفات است.

15. چون مصداقاً یک حقیقت‌اند، هرچند در ظهور و مفهوم متفاوت‌اند.