در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 440

متن درس

 

قرآن حکیم و نزولات الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 440)

دیباچه

کتاب پیش‌رو، بازنویسی و تدوینی علمی و تخصصی از درس‌گفتار شماره 440 مجموعه مصباح الانس است که به قلم آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره ارائه شده و به بررسی عمیق مفاهیم عرفانی و فلسفی، از جمله جایگاه قرآن کریم به‌عنوان جامع حقایق الهی، مقام قلم و لوح در نزولات الهی، و نقش پیامبر اکرم (ص) به‌عنوان مظهر احدیت جمعی می‌پردازد.

بخش نخست: قرآن حکیم و جامعیت حقایق الهی

قرآن حکیم: جامع احکام حقایق

قرآن کریم، به‌عنوان کتاب حکیم و محکم الهی، جامع تمامی احکام و حقایق وجودی است که از طریق نزولات لوح و قلم و تدبیر الهی ظهور یافته‌اند. این جامعیت، نه‌تنها در مراتب وحیانی، بلکه در تمامی ساحات وجودی، از مقام قلم (اجمال) تا لوح (تفصیل) و مظاهر عینی (موجودات)، متجلی می‌گردد. قرآن کریم، چونان آینه‌ای تمام‌نما، اسما و صفات الهی را در خود منعکس می‌سازد و حقایق هستی را در مراتب گوناگون به نمایش می‌گذارد.

درنگ: قرآن کریم، به‌عنوان جامع احکام حقایق الهی، تجلی اسما و صفات الهی در مراتب وجودی است، از قلم تا مظاهر عینی.

تمایز قرآن حکیم و قرآن محکم

در این درس‌گفتار، میان قرآن حکیم (کتاب الهی و وحی مکتوب) و قرآن محکم (مظهر احدیت جمعی در وجود پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله) تمایز برقرار شده است. قرآن محکم، به معنای تجلی وحی در وجود پیامبر و معصومین (ع) است، چنان‌که امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «أنا القرآن الناطق». این تمایز، به دو جنبه وحی اشاره دارد: یکی وحی مکتوب که در قالب الفاظ و آیات ظهور یافته، و دیگری وحی متجلی در وجود نبی و اولیا، که قرآن ناطق نامیده می‌شود.

درنگ: قرآن حکیم، وحی مکتوب و قرآن محکم، تجلی وحی در وجود پیامبر اکرم (ص) و معصومین (ع) است که قرآن ناطق نامیده می‌شود.

بخش دوم: مقام قلم و ظهورات الهی

قلم: ظرف ایجاد و ظهور علم الهی

قلم، به‌عنوان اولین مظهر ظهور الهی، ظرف ایجاد است. اما پرسش بنیادین این است که ایجاد از چیست؟ پاسخ این است که ایجاد نه از عدم، بلکه از علم الهی (حضرت علمیه) سرچشمه می‌گیرد: «من علمه ظهر الموجود وأظهر الموجودات». عدم، فاقد وجود است و نمی‌تواند مبدأ ایجاد باشد؛ لذا ظهور موجودات، از علم الهی به عین و از عین به عینی است. قلم، چونان قلمی الهی، حقایق را از حضرت علمیه بر لوح وجود نقش می‌بندد.

درنگ: قلم، ظرف ایجاد است و موجودات از علم الهی، نه از عدم، ظهور می‌یابند.

معنای «اکتب ما کان»

عبارت «اکتب ما کان» (بنویس آنچه بوده) در نگاه نخست، این پرسش را برمی‌انگیزد که پیش از قلم، چه وجودی بوده است؟ پاسخ این است که «ما کان» به اعیان ثابته در حضرت علمیه اشاره دارد، یعنی حقایقی که در علم الهی موجودند و قلم، آن‌ها را در عالم عینی متجلی می‌سازد. این دیدگاه با روایت دیگری تأیید می‌شود که می‌فرماید: «اکتب علمی فی خلقی»، یعنی علم الهی را در خلق من ایجاد کن. این تعبیر، خلقت را تجلی علم الهی می‌داند، نه ظهور از عدم یا وجود غیر علم.

درنگ: «اکتب ما کان» به اعیان ثابته در علم الهی اشاره دارد که قلم آن‌ها را در عالم عینی متجلی می‌سازد.

وسعت حضرت علمیه

حضرت علمیه، چنان وسیع و بی‌نهایت است که از ازل تا ابد خلق می‌کند و هنوز «دم دیگ» آن برداشته نشده است. این تعبیر، به پویایی و بی‌کرانگی علم الهی اشاره دارد، گویی دیگ خلقت الهی، سرشار از حقایقی است که به‌تدریج در عالم عینی ظهور می‌یابند. اعیان ثابته، چونان بذرهای نهفته در این دیگ، در انتظار استشمام رایحه وجودند.

درنگ: حضرت علمیه، با وسعت بی‌نهایت، مبدأ خلقت از ازل تا ابد است و اعیان ثابته در آن، در انتظار ظهور عینی‌اند.

بخش سوم: نزول قرآن کریم و مقام ختمی

نزول قرآن بر مظهر احدیت جمعی

قرآن کریم بر مظهر احدیت جمعی، یعنی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، نازل شده است: «النازل ذلك الكتاب على مظهر الأحدية الجمعية». پیامبر، به‌عنوان ظرف کامل وحی، جامع تمامی اسما و صفات الهی است و قرآن در وجود ایشان، چونان نوری الهی، تجلی یافته است. این نزول، در لسان وحی، ظرف تحقق احدیت جمعی است که از حق به مقام ختمی ظهور می‌یابد.

درنگ: قرآن کریم بر پیامبر اکرم (ص) به‌عنوان مظهر احدیت جمعی نازل شده و در وجود ایشان، تجلی کامل یافته است.

تمایز احدیت جمعی مظهری و ظهوری

در این درس‌گفتار، میان احدیت جمعی مظهری (مربوط به ذات حق تعالی) و احدیت جمعی ظهوری (مربوط به مقام ختمی) تمایز برقرار شده است. احدیت جمعی مظهری، به ذات الهی و احدیت جمعی ظهوری، به مقام پیامبر اکرم (ص) اشاره دارد. قرآن کریم، در لسان وحی، ظرف تحقق این احدیت جمعی است که از حق به خلق نزول می‌یابد.

درنگ: احدیت جمعی مظهری به ذات الهی و احدیت جمعی ظهوری به مقام ختمی اشاره دارد، و قرآن کریم ظرف تحقق این احدیت است.

برزخیت و اتمامیت مقام ختمی

مقام ختمی، به دلیل اتمامیت (کامل بودن) و برزخیت (واسطه بودن میان حق و خلق)، ظرف تحقق وحی در اقوال، افعال، و احوال پیامبر اکرم (ص) است. برزخیت، به معنای واسطه‌گری میان مراتب عالی (حق) و دانی (خلق) است، و پیامبر، به‌عنوان مظهر کامل، این برزخیت را در تمامی شئون خود متجلی می‌سازد. این برزخیت، در گفتار، کردار، و حالات ایشان، چونان آینه‌ای، وحی الهی را منعکس می‌کند.

درنگ: مقام ختمی، با برزخیت و اتمامیت، ظرف تحقق وحی در تمامی شئون پیامبر اکرم (ص) است.

بخش چهارم: متابعین و اهل بیت حقیقی

ظرف اجمال و تفصیل

نفس پیامبر اکرم (ص) ظرف اجمال وحی و متابعین ایشان ظرف تفصیل آن هستند. متابعین، کسانی‌اند که به حقیقت وحی متخلق می‌شوند، چه در زمان پیامبر حضور داشته باشند یا نه. این تمایز، به مراتب ظهور وحی اشاره دارد، گویی پیامبر، چونان سرچشمه‌ای زلال، حقیقت وحی را در خود جمع می‌کند، و متابعین، چونان جویبارهایی، این حقیقت را در مراتب مختلف متجلی می‌سازند.

درنگ: نفس پیامبر ظرف اجمال و متابعین ظرف تفصیل وحی‌اند، و متابعین به حقیقت وحی متخلق می‌شوند.

منخوط وبه: مخاطبان حقیقی وحی

منخوط وبه، به کسانی اطلاق می‌شود که به حقیقت وحی و مقام ختمی متصل‌اند، صرف‌نظر از حضور فیزیکی در زمان پیامبر. این شامل معصومین (ع)، مانند امیرالمؤمنین (ع)، امام حسین (ع)، و حتی امام زمان (عج)، و همچنین مؤمنین حقیقی در هر عصر می‌شود. منخوط وبه بودن، به معنای وصول به حقیقت وحی است، نه صرف حضور جثمانی، گویی هر که رایحه وحی را استشمام کند، در زمره مخاطبان آن قرار می‌گیرد.

درنگ: منخوط وبه، کسانی‌اند که به حقیقت وحی متصل‌اند، صرف‌نظر از حضور فیزیکی، و شامل معصومین و مؤمنین حقیقی است.

اهل بیت حقیقی

اهل بیت، کسانی‌اند که شباهت وجودی با پیامبر اکرم (ص) دارند، نه صرفاً کسانی که در خانه ایشان حضور دارند. این دیدگاه، با روایت «سلمان منا اهل البیت» تأیید می‌شود، که نشان‌دهنده عینیت وجودی سلمان با پیامبر است. اهل بیت، چونان ستارگان آسمان ولایت، حقیقت پیامبر را در خود متجلی می‌سازند، و این عینیت، فراتر از حضور فیزیکی یا نسبی است.

درنگ: اهل بیت حقیقی، کسانی‌اند که شباهت وجودی با پیامبر دارند، مانند سلمان که «منا اهل البیت» خوانده شد.

نقد روایات عایشه

برخی روایات منسوب به عایشه، به دلیل ضعف سندی و محتوایی، فاقد اعتبار دانسته شده‌اند. این نقد، بر ضرورت بررسی دقیق روایات تأکید دارد، به‌ویژه در مقایسه با روایات معصومین (ع) که از اعتبار بالاتری برخوردارند.

درنگ: روایات عایشه به دلیل ضعف سندی فاقد اعتبارند، و روایات معصومین (ع) از اولویت برخوردارند.

بخش پنجم: سابقون و نظام خلقت

سابقون و مقربون

قرآن کریم در آیه ۵۶ سوره الرحمن می‌فرماید: ﴿ٱلسَّـٰبِقُونَ ٱلسَّـٰبِقُونَ أُوْلَـٰٓئِكَ ٱلْمُقَرَّبُونَ﴾ (: پیشگامان، پیشگامان، آنانند که مقرب‌اند). این آیه به اولیا و معصومین (ع) اشاره دارد که به دلیل وصول به حقیقت وحی، در مرتبه مقربین قرار دارند. سابقون، چونان پیشگامان کاروان معرفت، در سیر به سوی حق، از دیگران سبقت گرفته‌اند.

درنگ: سابقون، اولیا و معصومین‌اند که با وصول به حقیقت وحی، در مرتبه مقربین قرار دارند.

نقش قلم به‌عنوان صورت نسب اسمائی

قلم، صورت نسب اسمائی الهی است و ظهورات الهی را در مراتب اجمالی، تفصیلی، و تدبیری متجلی می‌سازد. این نقش، قلم را به اولین مظهر ظهور تبدیل می‌کند که اسما و صفات الهی را در عالم نقش می‌بندد، گویی قلم، چونان دست غیب الهی، کتاب هستی را نگارش می‌کند.

درنگ: قلم، صورت نسب اسمائی است و ظهورات الهی را در مراتب مختلف متجلی می‌سازد.

جمع‌بندی

این اثر، با تکیه بر درس‌گفتار شماره 440 مصباح الانس، به بررسی جایگاه قرآن کریم به‌عنوان جامع حقایق الهی، مقام قلم و لوح در نزولات الهی، و نقش پیامبر اکرم (ص) به‌عنوان مظهر احدیت جمعی پرداخته است. قرآن کریم، در دو جنبه حکیم (وحی مکتوب) و محکم (قرآن ناطق)، تجلی کامل اسما و صفات الهی است. قلم، به‌عنوان ظرف ایجاد، حقایق را از علم الهی به عالم عینی منتقل می‌کند، و اعیان ثابته در حضرت علمیه، مبدأ این ظهورات‌اند. متابعین و اهل بیت حقیقی، با وصول به حقیقت وحی، در مراتب تفصیل، این حقیقت را متجلی می‌سازند. نقد روایات ضعیف و تأکید بر روایات معصومین (ع)، ضرورت رویکرد علمی به معارف اسلامی را نشان می‌دهد. مطالعه این متن، همراه با تأمل در آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع)، راهی به سوی درک عمیق‌تر نظام خلقت و وحی می‌گشاید.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، خلقت انسانی چه جایگاهی نسبت به خلقت عالمی دارد؟

2. استجلای وجود انسانی در متن از چه مرتبه‌ای آغاز می‌شود؟

3. طبق متن، صعود درجی به چه کسانی نسبت داده شده است؟

4. کدام مرحله در متن به عنوان مرتبه استقرار انسان معرفی شده است؟

5. طبق متن، چه چیزی انسان را از حیوانات متمایز می‌کند؟

6. طبق متن، استجلای انسانی در مرتبه حضرت جمع و وجود غیر منعوته است.

7. انسان در ظرف نزول به صورت امانت آثار اسما و صفات الهی را دریافت می‌کند.

8. صعود درکی در متن به کسانی نسبت داده شده که استعلا پیدا می‌کنند.

9. طبق متن، طبیعت در مرتبه‌ای پس از عرش قرار دارد.

10. انتقالات انسان در متن به تغییرات در ذات او اشاره دارد.

11. تفاوت اصلی بین استیداع و استجلا در متن چیست؟

12. چرا در متن گفته شده که حلقه مفقوده در عالم وجود ندارد؟

13. منظور از نسبت ظاهریه در مقابل نسبت ثبوتیه در متن چیست؟

14. چرا رحم در متن به عنوان مرتبه استقرار معرفی شده است؟

15. تفاوت تقلبات و انتقالات در متن چیست؟

پاسخنامه

1. خلقت انسانی کمال خلقت عالمی است

2. مرتبه حضرت جمع و وجود

3. اهل نعیم

4. مرتبه رحم

5. صفا و تجرد نفسی

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. استیداع به نزول و امانت نهادن آثار اسما و صفات الهی در انسان اشاره دارد، در حالی که استجلا ظهور و صعود انسان در مراتب وجودی است.

12. زیرا ریزش عالم طبیعی و تعینات وجودی پیوسته و بدون نقص است.

13. نسبت ظاهریه به تعینات ظهوری و سیر وجودی انسان اشاره دارد، در حالی که نسبت ثبوتیه به توقف در یک مرتبه ثابت دلالت می‌کند.

14. زیرا رحم ظرف ظهور و تکون نطفه و شکل‌گیری انسان در عالم ناسوت است.

15. تقلبات به تغییرات در ذات انسان و اراده او اشاره دارد، در حالی که انتقالات به سیر و حرکت او در مراتب وجودی مربوط است.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده