در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 443

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 443)

دیباچه

کتاب حاضر، برآمده از درس‌گفتارهای عمیق و ژرف آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه 443، به تبیین سلسله‌مراتب وجودی از جسم و طبیعت تا احدیت و غیب ذاتی می‌پردازد. این اثر، با رویکردی عرفانی و فلسفی، به بررسی رابطه میان طبیعت، اجسام، نفس رحمانی، و اسماء الهی پرداخته و با نقد دیدگاه‌های هیئت قدیم، بر ضرورت بازنگری علمی در فهم عالم تأکید دارد.

بخش یکم: سلسله‌مراتب وجودی و ظهور اسماء الهی

صورت جسميه و تعین به عرش

صورت جسميه مطلق، که در عرش متعین می‌گردد، چونان دروازه‌ای است که عالم شهود را به غیب متصل می‌سازد. عرش، به‌عنوان اولین مظهر جسميت، نه‌تنها ظرف ظهور شهادی است، بلکه مرتبه‌ای متعالی‌تر از ماده صرف را نمایندگی می‌کند. این تعین، که در درس‌گفتار به‌عنوان «مطلق الصورة الجسمية المتعينه بالعرش» یاد شده، مبدأ ظهورات شهادی است که در سلسله‌مراتب وجودی نقش بنیادین دارد.

درنگ: عرش، به‌عنوان اولین مظهر جسميت، ظرف ظهور شهادی است که از طبیعت و اجسام متمایز بوده و مرتبه‌ای متعالی‌تر از ماده صرف را نمایندگی می‌کند.

نفس رحمانی و عماء الهی

نفس رحمانی، که در متن اصلی با عنوان «النفس الرحمانى» و هم‌معنا با عماء الهی معرفی شده، چونان فیضی مقدس است که اسماء الهی را در عالم شهود متجلی می‌سازد. این نفس، به مثابه جریانی الهی، مبدأ ظهور حقایق اسمائی در عرش است و با اجتماع اسماء اصلی (حیات، علم، قدرت، اراده) در ظرف واحدیت، به ظهور می‌رسد. درس‌گفتار تأکید دارد که این ظهور، وابسته به توجه متقابل اسماء به یکدیگر در مرتبه واحدیت است.

درنگ: نفس رحمانی، هم‌معنا با عماء الهی، فیض مقدسی است که اسماء الهی را در عرش متجلی ساخته و ظهور آن به اجتماع حقایق اسمائی اصلی در ظرف واحدیت وابسته است.

امر جامع و تجلی احدی

امر جامع، که در درس‌گفتار به‌عنوان «سر الامر الجامع» و تجلی احدی معرفی شده، چونان کلیدی است که اسماء الهی را در ظرف واحدیت متحد می‌سازد. این تجلی، سرّ وحدت اسماء در مرتبه غیب است که از احدیت به واحدیت و سپس به عالم شهود منتهی می‌شود. درس‌گفتار تأکید دارد که این توجه متقابل اسماء، در ظرف واحدیت و تحت سرّ امر جامع رخ می‌دهد و زمینه‌ساز ظهور نفس رحمانی است.

درنگ: امر جامع، به‌عنوان تجلی احدی، اسماء را در ظرف واحدیت متحد ساخته و مبنای ظهور نفس رحمانی در عالم شهود است.

سیر وجودی از جسم تا احدیت

سیر وجودی، که در درس‌گفتار به‌صورت «از جسم به طبيعت، از طبيعت به ارواح، از ارواح به اسماء، به احديّت» توصیف شده، چونان نردبانی است که مراتب وجود را از ناسوت تا غیب ذاتی به هم پیوند می‌دهد. این سیر، چه در نزول از احدیت به جسم و چه در صعود از جسم به احدیت، وحدت وجودی مراتب را نشان می‌دهد. طبیعت، در این میان، چونان پلی است که جسم را به ارواح و ارواح را به اسماء متصل می‌سازد.

درنگ: سیر وجودی از جسم به احدیت و بالعکس، وحدت وجودی مراتب را نشان داده و طبیعت را به‌عنوان واسطه‌ای کلیدی در این سلسله معرفی می‌کند.

بخش دوم: طبیعت و آثار اسماء الهی

طبیعت به‌عنوان مظهر اسماء

طبیعت، به تعبیر درس‌گفتار، «آثار اسماء و صفات الهى است»، همان‌گونه که اجسام و موجودات دیگر مظهر این اسماء هستند. این دیدگاه، طبیعت را نه‌تنها یک مرتبه مادی، بلکه واسطه‌ای برای انتقال آثار اسمائی به عالم شهود معرفی می‌کند. طبیعت، چونان آینه‌ای است که نور اسماء الهی را در خود منعکس کرده و به اجسام و موجودات دنیوی منتقل می‌سازد.

درنگ: طبیعت، به‌عنوان مظهر آثار اسماء و صفات الهی، نقش واسطه‌ای در انتقال فیض الهی به عالم شهود دارد.

نقد دیدگاه‌های هیئت قدیم

درس‌گفتار، با نقد دیدگاه‌های هیئت قدیم درباره اجسام و افلاک، بر محدودیت‌های علمی این دیدگاه‌ها تأکید دارد. برخلاف تصور قدما که افلاک را غیرقابل خرق و التیام می‌دانستند، تمامی اجسام، حتی آهن، قابل تجزیه و ترمیم‌اند. این نقد، که در متن اصلی با عبارت «ما جسم نشكن نداريم» بیان شده، بر واقعیت تجربی و پیشرفت علوم طبیعی تأکید دارد.

درنگ: برخلاف هیئت قدیم، تمامی اجسام قابل خرق و التیام‌اند و این دیدگاه، بر پیشرفت علوم طبیعی و رد محدودیت‌های علمی گذشته تأکید دارد.

آثار گسترده طبیعت

آثار طبیعت، فراتر از چهار کیفیت سنتی (حرارت، برودت، یبوست، رطوبت) است که در درس‌گفتار به‌عنوان «به مراتب بيش‌تر از اين حرف‌هاست» توصیف شده است. این دیدگاه، بر گستردگی آثار طبیعت و ناکافی بودن تحلیل‌های سنتی تأکید دارد. طبیعت، چونان اقیانوسی بی‌کران است که امواج بی‌شمار آثارش، هنوز برای بشر ناشناخته مانده است.

درنگ: آثار طبیعت، فراتر از چهار کیفیت سنتی بوده و گستردگی آن، ناکافی بودن تحلیل‌های سنتی را نشان می‌دهد.

آخرت به‌عنوان ظهور طبیعت

آخرت، به تعبیر درس‌گفتار، «ظهور عالم طبيعت است» و نتیجه آثار اعمال موجودات دنیوی است. این دیدگاه، آخرت را ادامه سیر وجودی طبیعت و اعمال انسانی در مرتبه‌ای متعالی می‌داند، که چونان میوه‌ای است که از درخت اعمال دنیوی بروید.

درنگ: آخرت، مظهر آثار اعمال دنیوی و ادامه سیر وجودی طبیعت در مرتبه‌ای متعالی است.

بخش سوم: حرکت، دعا و تجلیات الهی

حرکت و دعا در سیر وجودی

درس‌گفتار تأکید دارد که حرکت، مقدم بر دعاست، اما دعا خود حرکتی است که با حرکت انسانی هماهنگ شده و آثار آن را تقویت می‌کند. این دیدگاه، که با عبارت «دعاى ما حركتى را به حركت وا مى‌دارد» بیان شده، انسان را به‌عنوان عاملی فعال در تغییر سرنوشت معرفی می‌کند که دعا، چونان نسیمی است که بادبان حرکت او را به پیش می‌راند.

درنگ: حرکت، مقدم بر دعاست، اما دعا به‌عنوان مکمل حرکت، آثار آن را تقویت می‌کند.

تجلی احدی و اقتضاء ذاتی

تجلی احدی، که در درس‌گفتار با عبارت «وهو المتجلى الاحدى المتوجه» توصیف شده، با اقتضاء ذاتی و توجه ربوبی در ذات غیرمتعدد حق رخ می‌دهد. این تجلی، که در حدیث «کنت کنزاً مخفیاً» متجلی است، چونان سرچشمه‌ای است که فیض الهی را به عالم جاری می‌سازد.

درنگ: تجلی احدی، با اقتضاء ذاتی و توجه ربوبی، مبنای ظهور اسماء و فیض الهی در عالم است.

عدم تعدد احدیت

ذات احدی حق، به تعبیر درس‌گفتار، «لا تتعدّد الّا بحسب متعلقاته»، تعدد ندارد مگر در متعلقاتش (اسماء و صفات) که در ظرف واحدیت ظهور می‌یابند. این دیدگاه، بر وحدت ذات و تمایز ظهورها در مرتبه واحدیت تأکید دارد، چونان خورشیدی که نورش در آینه‌های گوناگون به رنگ‌های متفاوت منعکس می‌شود.

درنگ: ذات احدی حق، تعدد ندارد و تنها در متعلقاتش (اسماء و صفات) در ظرف واحدیت متجلی می‌شود.

حرکت غیبیه و حب ذاتی

حرکت غیبیه، ارادی، ذاتی، و حبی حق، که در درس‌گفتار با عبارت «بالحركة الغيبيه الاراديه الذاتيه الحكميه» توصیف شده، مبنای تجلی احدی و ظهور عالم است. این حرکت، چونان عشقی الهی است که ذات حق را به ظهور می‌رساند.

درنگ: حرکت غیبیه و حبی حق، مبنای تجلی احدی و ظهور عالم است که در حدیث «کنت کنزاً مخفیاً» متجلی است.

بخش چهارم: عالم اطلس و افلاک

سريان لطافت احدیت

سريان لطافت احدیت، که در درس‌گفتار با عبارت «فلسريان لطافة الاحديّة الكاملة» بیان شده، بدون واسطه و غلبه کثرت، به ظهور ذات احدی در عالم اطلس (فلك‌الافلاك) منجر می‌شود. این عالم، چونان آسمانی بی‌کران است که تمام افلاک را در خود جای داده و از انقسام بالفعل خالی است.

درنگ: سريان لطافت احدیت، بدون واسطه، به ظهور ذات احدی در عالم اطلس منجر می‌شود که تمام افلاک را در بر می‌گیرد.

عالم اطلس و شکل دوری

عالم اطلس، که در درس‌گفتار با عبارت «ظهر ذاته احديآ اطلس» توصیف شده، به دلیل عدم انقسام بالفعل و شکل کوری (دوری)، مظهر وحدت احدی است. این عالم، به تشبیه پوست پیاز، تمام مراتب وجودی را در خود جای داده و چونان ظرفی است که خالی از انقسام است.

درنگ: عالم اطلس، به دلیل عدم انقسام و شکل دوری، مظهر وحدت احدی و ظرف تمام مراتب وجودی است.

انبساط عالم

عالم، طبق آیه کریمه ﴿كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ﴾ (سوره انبیاء: ۳۳، : «همه در مدارى شناورند»)، در حال انبساط و گسترش است. این انبساط، چونان رشدی است که موجودات را به سوی کمال می‌برد و ظرفیت بی‌نهایت عالم را برای پذیرش موجودات نشان می‌دهد.

درنگ: انبساط عالم، ظرفیت بی‌نهایت آن را برای پذیرش موجودات نشان داده و به رشد مداوم موجودات اشاره دارد.

نقد محدودیت منابع

درس‌گفتار، دیدگاه محدودیت منابع (نفت، آب) را نادرست دانسته و زمین را چونان دیگی الهی معرفی می‌کند که دائماً در حال تولید و تأمین است. این دیدگاه، ترس‌های مصنوعی درباره کمبود منابع را رد کرده و بر ظرفیت خلاق زمین تأکید دارد.

درنگ: زمین، به‌عنوان دیگی الهی، دائماً در حال تولید است و دیدگاه محدودیت منابع را نادرست می‌داند.

بخش پنجم: ملائکه و تأثیرات طبیعی

ملائکه مقرب و اسماء الهی

ملائکه مقرب، که در درس‌گفتار به‌عنوان مظاهر امهات اسماء الهی (اسرافیل: حیات، جبرئیل: علم، میکائیل: اراده، عزرائیل: قدرت) معرفی شده‌اند، موکل ظهور احکام این اسماء در عالم‌اند. این ملائکه، چونان سفیرانی الهی‌اند که فیض اسماء را به مراتب پایین‌تر منتقل می‌کنند.

درنگ: ملائکه مقرب، مظاهر امهات اسماء الهی‌اند و موکل انتقال فیض الهی به عالم شهود هستند.

تأثیر حقایق طبیعی

تمامی حقایق و کیفیات طبیعی، به تعبیر درس‌گفتار، «موءثرة» بوده و با اسماء و صفات الهی مرتبط‌اند. طبیعت، با تأثیرات گسترده‌اش، چونان شبکه‌ای است که تمام اجسام و موجودات را در خود به هم پیوند می‌دهد.

درنگ: تمامی حقایق طبیعی، اثرگذار بوده و با اسماء و صفات الهی در ارتباط‌اند.

نقد دیدگاه فلاسفه

درس‌گفتار، دیدگاه فلاسفه را که تنها حرارت و برودت را مؤثر می‌دانند، نقد کرده و تأکید دارد که رطوبت و یبوست نیز اثرگذارند، هرچند به‌صورت انفعالی. این نقد، بر نادرستی محدود کردن تأثیرات طبیعت به دو کیفیت تأکید دارد.

درنگ: برخلاف فلاسفه، رطوبت و یبوست نیز اثرگذارند و تأثیرات طبیعت فراتر از حرارت و برودت است.

فاعلیت و انفعال عناصر

فلاسفه، حرارت و برودت را فاعل و رطوبت و یبوست را منفعل می‌دانند، اما درس‌گفتار تأکید دارد که همه عناصر اثرگذارند، هرچند با حالات متفاوت. رطوبت و یبوست، به دلیل حالت جامد و ایستا، انفعالی تلقی شده‌اند، اما دارای فعلیت ذاتی‌اند.

درنگ: تمامی عناصر (حرارت، برودت، رطوبت، یبوست) اثرگذارند، هرچند با حالات متفاوت.

بخش ششم: محدودیت‌های علم بشری و آینده مؤمنان

محدودیت دانش بشری

دانش بشری، به تعبیر درس‌گفتار، «يك اندكى از قليلى از اقلّ» است و در برابر گستردگی طبیعت، بسیار محدود است. این دیدگاه، با استناد به آیه کریمه ﴿وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا﴾ (سوره اسراء: ۸۵، : «و از دانش جز اندكى به شما داده نشده است»)، بر نادانی بشر در برابر عظمت عالم تأکید دارد.

درنگ: دانش بشری، در برابر گستردگی عالم، بسیار محدود است و تنها بخشی ناچیز از حقایق را در بر می‌گیرد.

عقب‌ماندگی مسلمین و آینده علمی

عقب‌ماندگی مسلمین در علوم تجربی، نتیجه عدم اهتمام به پژوهش علمی است، اما درس‌گفتار پیش‌بینی می‌کند که آینده جهان در اختیار مؤمنان خواهد بود. این آینده، که چه پیش از ظهور یا در ظرف ظهور باشد، با رشد علمی بی‌سابقه‌ای همراه خواهد بود که دنیای امروز را ابتدایی نشان می‌دهد.

درنگ: آینده جهان، با حاکمیت مؤمنان و رشد علمی بی‌سابقه، دنیای امروز را ابتدایی نشان خواهد داد.

حکمت نادانی

نادانی بشر در برخی امور، بی‌حکمت نیست و ممکن است برای حفظ توحید و جلوگیری از مشکلات ناشی از علم بیش از حد باشد. این دیدگاه، با استناد به روایت توحید مفضل، بر حکمت الهی در محدودیت علم بشری تأکید دارد.

درنگ: نادانی بشر در برخی امور، حکمت الهی دارد و برای حفظ توحید و جلوگیری از مشکلات است.

بخش هفتم: عرش، قلم اعلی و رحمن

روح عرش و قلم اعلی

روح عرش، که در درس‌گفتار با عنوان «القلم الاعلى» معرفی شده، مظهر تأثیر عام الهی و دارای احاطه، وحدت، و دوام است. این روح، چونان قلمی است که لوح وجود را نگارش می‌کند و مرتبه‌ای روحانی را نمایندگی می‌کند.

درنگ: روح عرش، به‌عنوان قلم اعلی، مظهر تأثیر عام الهی و دارای احاطه و وحدت است.

رحمن و استواء بر عرش

سرّ روح عرش، اسم رحمن است که با آیه کریمه ﴿الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى﴾ (سوره طه: ۵، : «[خداى‌] رحمان بر عرش استيلاء يافت») به استقرار الهی در مرتبه غیرمادی اشاره دارد. این استواء، چونان احاطه‌ای ربوبی است که عرش را در بر می‌گیرد.

درنگ: اسم رحمن، با استواء بر عرش، به احاطه ربوبی در مرتبه غیرمادی اشاره دارد.

رحمن و وجود عام

رحمن، به تعبیر درس‌گفتار، «اسم الحق تعالى باعتبار وجود العام المفاضى عليه» است که به فیض فراگیر الهی اشاره دارد. این اسم، در مقابل رحیم که خاص است، چونان رحمتی است که هیچ موجودی از آن محروم نیست.

درنگ: رحمن، به فیض عام الهی اشاره دارد که هیچ موجودی از آن محروم نیست.

احاطه رحمن بر عرش

رحمن، به دلیل احاطه و تأثیرش، مظهر عرش و روح آن است و عرش نیز مظهر عالم مادون خود می‌شود. این احاطه، چونان جریانی است که فیض الهی را به مراتب پایین‌تر منتقل می‌کند.

درنگ: رحمن، با احاطه بر عرش، فیض الهی را به مراتب پایین‌تر منتقل می‌کند.

جمع‌بندی

این اثر، با تبیین سلسله‌مراتب وجودی از جسم و طبیعت تا احدیت، به بررسی نقش عرش، نفس رحمانی، و اسماء الهی پرداخته و طبیعت را به‌عنوان مظهر آثار اسمائی برجسته کرده است. عرش، چونان دروازه‌ای است که عالم شهود را به غیب متصل می‌سازد و نفس رحمانی، فیضی الهی است که اسماء را در این ظرف متجلی می‌کند. نقد دیدگاه‌های هیئت قدیم، بر ضرورت بازنگری علمی تأکید دارد و ملائکه مقرب، به‌عنوان مظاهر اسماء، فیض الهی را به عالم منتقل می‌کنند. آینده جهان، با حاکمیت مؤمنان و رشد علمی، وعده‌ای قرآنی است که تحقق آن، دنیای امروز را ابتدایی نشان خواهد داد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار استاد فرزانه قدس سره، اولین مظهر شهادیه برای نفس الرحمان چیست؟

2. بر اساس متن، نفس الرحمان متوقف بر چیست؟

3. طبق درسگفتار، کدام اسم الهی به صورت وجود عام مفاضی بر عالم نسبت داده می‌شود؟

4. کدام یک از ملائکه مقرب در متن به عنوان مظهر حیات معرفی شده است؟

5. بر اساس متن، امر جامع که اسماء را مرتبط می‌کند چیست؟

6. طبق درسگفتار، طبیعت صرفاً جسم است و هیچ ارتباطی با اسماء الهی ندارد.

7. ظهور نفس رحمان متوقف بر اجتماع حقایق اسمائیه اصلیه است.

8. بر اساس متن، احدیت تعدد دارد، اما واحدیت تعددی ندارد.

9. آخرت در متن به عنوان ظهور آثار اعمال موجودات دنیوی معرفی شده است.

10. طبق درسگفتار، فلاسفه معتقدند که رطوبت و یبوست فاعل هستند و حرارت و برودت قابل.

11. تفاوت اصلی بین احدیت و واحدیت در متن چیست؟

12. چرا عرش به عنوان اولین مظهر شهادیه برای نفس رحمان معرفی شده است؟

13. مفهوم «نفس رحمان» در متن به چه اشاره دارد؟

14. چرا علم دینی طبق متن در شناخت طبیعت و آثار آن با مشکل مواجه شده است؟

15. طبق درسگفتار، چرا تمام اجسام قابلیت خرق و التیام دارند؟

پاسخنامه

1. عرش

2. اجتماع حقایق اسمائیه اصلیه

3. رحمان

4. اسرافیل

5. واحدیت

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. احدیت تعدد ندارد و دولت آن واحد است، اما واحدیت دارای دولت‌های متفاوت است.

12. زیرا عرش اولین صورت جسميه متعینه است که ظهور شهادی نفس رحمان را نشان می‌دهد.

13. نفس رحمان به فیض الهی یا عماء الهی اشاره دارد که ظهور آن به اجتماع اسماء اصلیه وابسته است.

14. زیرا اندیشه‌های ناپخته در مورد هیئت و اجسام باعث خلط در فهم طبیعت و اسماء الهی شده است.

15. زیرا هر جسمی شکستنی است و هیچ جسم نشکنی وجود ندارد.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده