متن درس
بازبینی درس گفتارهای حضرت آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 447)
مقدمه
درسگفتار شماره 447 از مجموعه درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به ادامه مباحث فصل دوم از باب کشف سر کلی این اثر اختصاص دارد. این گفتار، با نقدی عالمانه بر دیدگاههای سنتی درباره نسبت دادن اراده، حیات و علم به عناصر طبیعی و کواکب، و نیز تأکیدی توحیدی بر نورانیت عالم، منظری نوین به ظهورات الهی در عالم هستی میگشاید.
بخش نخست: نقد ارادهانگاری عناصر و تأمل در خواص طبیعی
نقد مفهوم اراده در آب
درسگفتار با نقد عبارت «و اما ارادة الماء فمیله الى أن یسیر جرء کل شیء حى» آغاز میشود که میل آب به جذب شدن در موجودات زنده را به اراده تعبیر کرده است. آیتالله نکونام قدسسره با تمییز میان اراده و میل، تأکید میکنند که اراده وصفی اختیاری و اکتسابی است، در حالی که میل آب، جاذبه یا سیلان آن، صفتی طبیعی و ذاتی است. آب به دلیل سیالیت و نیروی جاذبه به سوی پایین حرکت میکند، اما این حرکت را نمیتوان ارادی دانست، چنانکه سنگ نیز در سراشیبی به سوی پایین قل میخورد، بدون آنکه ارادهای در کار باشد.
تبیین: این نقد ریشه در تمایز فلسفی میان اراده (فعل آگاهانه) و گرایش طبیعی دارد. از منظر علم طبیعی، خواص عناصر نتیجه ساختار مادی و فیزیکی آنهاست، نه نتیجه ارادهای آگاهانه. این دیدگاه، با رد تفاسیر شاعرانه و غیرعلمی، بر ضرورت تحلیل دقیق و منطقی تأکید میورزد.
| درنگ: اراده وصفی اختیاری است، در حالی که میل عناصر، نظیر سیلان آب، گرایشی طبیعی است که نمیتوان آن را اراده نامید. این تمایز، بنیان نقد عرفانی و فلسفی بر نسبتهای غیرعلمی به عناصر طبیعی است. |
نقد تشبیهات عامیانه و ضرورت استدلال علمی
درسگفتار با اشاره به تشبیهات سنتی، مانند عالم بر شاخ گاو یا حرکت تخممرغ در نوروز، به نقد دیدگاههایی میپردازد که بدون مبنای علمی، خصوصیاتی غیرواقعی به پدیدهها نسبت میدهند. این تشبیهات، گرچه در فرهنگ عامه جذابیت دارند، از منظر عرفانی و فلسفی فاقد اعتبارند. آیتالله نکونام قدسسره با طنزی عالمانه، این تشبیهات را به داستانهای مور و ماهی و کوه قاف تشبیه کرده و بر ضرورت تکیه بر استدلال عقلانی تأکید میورزند.
تبیین: این نقد، دعوتی است به بازنگری در روشهای تحلیل پدیدهها. تشبیهات عامیانه، هرچند از نظر ادبی دلانگیز باشند، نمیتوانند جایگزین استدلال علمی شوند. این دیدگاه، با رویکرد انتقادی به خرافات، بر اهمیت عقل و علم در فهم عالم تأکید دارد.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با نقد ارادهانگاری عناصر و تشبیهات عامیانه، بر تمایز میان گرایشهای طبیعی و اراده اختیاری تأکید کرد. این نقد، نه تنها دیدگاههای سنتی را به چالش میکشد، بلکه دعوتی است به تأمل عمیقتر در خواص طبیعی عناصر از منظری علمی و عرفانی. آب، به مثابه جویباری که در بستر طبیعت جاری است، نه ارادهای دارد و نه نیازی به تشبیهات شاعرانه؛ بلکه در نظم الهی، نقشی حیاتی ایفا میکند که باید با دقت علمی و عرفانی فهمیده شود.
بخش دوم: مادهانگاری کواکب و رد تاریکی ذاتی
مادهانگاری خورشید و ماه
آیتالله نکونام قدسسره با تأکید بر مادی بودن خورشید، ماه و کواکب، هرگونه نسبت دادن اراده، عقل یا حیات اختیاری به آنها را رد میکنند. نور ماه، انعکاسی از خورشید است و خصوصیات آنها نتیجه ساختار مادی و فیزیکیشان است، نه صفات متافیزیکی. این دیدگاه، با علم مدرن همخوانی دارد که ماه را جسمی مادی با نور انعکاسی میداند.
تبیین: در عرفان اسلامی، کواکب میتوانند مظاهر اسمای الهی باشند، اما این مظهریت به معنای دارا بودن اراده یا عقل نیست. این نقد، بر جدایی تحلیل علمی از تفاسیر شاعرانه تأکید دارد و عالم را مجموعهای از موجودات مادی میبیند که در نظم الهی، جلوهگر اسمای حقاند.
نقد تاریکی ذاتی ماه
درسگفتار با رد عبارت «القمر له اعتباران… الكدورة المظلمة فى ذاته»، دیدگاه سنتی را که ماه را ذاتاً تاریک میداند، به چالش میکشد. ماه، مانند سایر اجسام، ذاتاً تاریک نیست و نور آن نتیجه انعکاس نور خورشید است. آیتالله نکونام قدسسره با استناد به آیه «اللَّهُ [مطلب حذف شد] : خداوند نور آسمانها و زمین است)، عالم را سراسر نور و ظهور الهی میدانند و هرگونه تاریکی ذاتی را نفی میکنند.
تبیین: این نقد، با اصل عرفانی وحدت وجود همخوانی دارد که همه موجودات را مظهر اسما و صفات الهی میداند. نسبت دادن تاریکی ذاتی به ماه یا انسان، نه تنها با توحید سازگار نیست، بلکه به یأس و بدبینی منجر میشود. ماه، به مثابه آیینهای در آسمان، نور خورشید را بازمیتاباند و جلوهای از نور الهی است.
| درنگ: ماه ذاتاً تاریک نیست، بلکه نور آن انعکاسی از خورشید است. عالم، بهمثابه آینهای الهی، سراسر نور و ظهور است و هرگونه تاریکی ذاتی، با اصل توحیدی «الله نور السموات و الارض» ناسازگار است. |
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با تأکید بر مادی بودن کواکب و رد تاریکی ذاتی ماه، عالم را آیینهای از نور الهی معرفی کرد. این دیدگاه، نه تنها با علم مدرن همخوانی دارد، بلکه از منظر عرفانی، عالم را محضر حق میداند که در آن، هر موجودی جلوهای از اسمای الهی است. ماه، نه تاریکی ذاتی دارد و نه ارادهای مستقل؛ بلکه در نظم هستی، نقشی آیینهوار ایفا میکند که نور حق را به خلق بازمیتاباند.
بخش سوم: اهمیت عناصر در حیات و نظم الهی
نقد برتری هوا بر آب
درسگفتار به مقایسه نقش آب، هوا و آتش در حیات پرداخته و دیدگاه سنتی را که هوا را مهمتر از آب میداند، نقد میکند. آیتالله نکونام قدسسره با اشاره به وجود ذخایر آب در بدن انسان، تأکید میکنند که آب حیاتیتر از هواست، زیرا هوا بدون رطوبت (آب) در بدن کارکردی ندارد. اگرچه هوا به دلیل مصرف لحظهای، نقشی فوریتر به نظر میرسد، اما آب، به مثابه انباری در بدن، اساس حیات است.
تبیین: این تحلیل با زیستشناسی مدرن همخوانی دارد که آب را پایه حیات میداند. هوا، بهعنوان رزق لحظهای، وابسته به رطوبت است و بدون آب، تنفس ممکن نیست. این دیدگاه، بر نظم طبیعی و اهمیت همه عناصر در حیات تأکید دارد.
نقش آتش و حرارت در حیات
درسگفتار همچنین به نقش آتش و حرارت در حیات میپردازد. حرارت بدن، که به خون جریان میبخشد، از اهمیتی برابر با آب و هوا برخوردار است. اگر حرارت بدن کاهش یابد، خون منجمد شده و حیات به خطر میافتد. آیتالله نکونام قدسسره با نقد دیدگاههای عامیانه، بر نظم دقیق الهی در تعادل عناصر تأکید میکنند.
تبیین: حرارت، به مثابه شعلهای در کالبد انسان، حیات را حفظ میکند. این دیدگاه، با علم فیزیولوژی همخوانی دارد که حرارت بدن را عامل اصلی متابولیسم میداند. در عرفان، حرارت نمادی از حیات نفسانی است که با لطافت الهی در انسان دمیده شده است.
| درنگ: آب، هوا و آتش، هر یک در نظم الهی نقشی حیاتی دارند. آب، بهمثابه اساس حیات، از هوا و حرارت حیاتیتر است، زیرا بدون رطوبت، تنفس و حرارت ممکن نیست. |
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با نقد برتری هوا بر آب و تأکید بر نقش حیاتی همه عناصر، نظم الهی در خلقت را به تصویر کشید. آب، هوا و آتش، به مثابه سه گوهر در تاج حیات، هر یک در جای خویش، جلوهای از حکمت الهیاند. این دیدگاه، نه تنها با علم طبیعی سازگار است، بلکه از منظر عرفانی، عالم را مجموعهای هماهنگ از ظهورات الهی میبیند.
بخش چهارم: عالم بهمثابه نور و ظهور الهی
نور الهی در عالم
آیتالله نکونام قدسسره با استناد به آیه «اللَّهُ [مطلب حذف شد] : خداوند نور آسمانها و زمین است)، عالم را سراسر نور و ظهور الهی میدانند. حتی ظلمات، به معنای فقدان نیست، بلکه مرتبهای از ظهور است که با نور الهی تکمیل میشود. این دیدگاه، هرگونه تاریکی ذاتی در عالم یا انسان را نفی میکند.
تبیین: این اصل عرفانی، با نظریه وحدت وجود ابنعربی همخوانی دارد که همه موجودات را مظهر اسما و صفات الهی میداند. ظلمات در آیه «وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ إِلَّا الَّذِينَ [مطلب حذف شد] : سوگند به عصر که انسان در زیان است، مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند) را به معنای کمبود و زیان تفسیر میکند، نه پوچی یا تاریکی ذاتی. انسانها، جز مؤمنان و عاملان صالح، به کمال عالی نمیرسند، اما این به معنای نابودی یا ظلمت ذاتی نیست.
تبیین: این تفسیر، با معنای لغوی «خسر» (زیان) همخوانی دارد و بر امید و پویایی در عرفان تأکید میکند. انسان، به مثابه گوهری نتراشیده، کمالات بسیار دارد، اما بدون ایمان و عمل صالح، به کمال عالی دست نمییابد. این دیدگاه، عالم را میدان تلاش و تکامل میبیند، نه عرصه پوچی.
| درنگ: عالم، سراسر نور و ظهور الهی است. آیه «ان الانسان لفی خسر» به معنای زیان و کمبود است، نه پوچی یا تاریکی ذاتی. انسان، جز با ایمان و عمل صالح، به کمال عالی نمیرسد، اما وجودش نورانی و ارزشمند است. |
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با تأکید بر نورانیت عالم و تفسیر امیدبخش آیه «ان الانسان لفی خسر»، عالم را آینه جمال الهی معرفی کرد. ظلمات، نه فقدان، بلکه مرتبهای از ظهور است و انسان، حتی در زیان، گوهری نورانی است که در مسیر ایمان و عمل صالح، به کمال عالی میرسد. این دیدگاه، عرفان را راهی برای دیدن زیبایی و امید در عالم میداند.
بخش پنجم: عرفان، امید و شادمانی
عرفان و نگاه نورانی به عالم
آیتالله نکونام قدسسره عرفان را دیدگاهی معرفی میکنند که عالم را سراسر نور، زیبایی و ظهور الهی میبیند. عارف بدبین یا مأیوس، عارف نیست، زیرا عالم آینه جمال الهی است. حتی امور منفی، مانند تخلیه، بخشی از نظام زیبایی الهیاند. این دیدگاه، با اشاره به عبارت «ما رأیت الا جمیلا» از حضرت زینب (س)، حتی در مصیبت کربلا، زیبایی الهی را میبیند.
تبیین: این دیدگاه، با عرفان مثبتگرا همخوانی دارد که عالم را محضر حق میداند. عارف، به مثابه باغبانی که در هر گل و خار، جلوهای از حق میبیند، عالم را با چشمی نورانی مینگرد و حتی در سختیها، زیبایی الهی را درمییابد.
نقد بدبینی به خلقت
درسگفتار با نقد دیدگاههایی که خلقت را جز برای اولیا بیارزش میدانند، تأکید میکند که همه موجودات، حتی گناهکاران، مظهر الهیاند. عارف باید عالم را از چشم حق ببیند، نه از منظر خودبینی. آیتالله نکونام قدسسره با تمثیلی زیبا، انسان بدبین را به کسی تشبیه میکنند که عالم را تنها در تاریکی میبیند، در حالی که عالم، آینهای از نور و زیبایی است.
تبیین: این دیدگاه، با اصل عرفانی «کل شیء فی کل شیء» همخوانی دارد که هر موجودی را مظهر اسمای الهی میداند. بدبینی به خلقت، نتیجه خودبینی است، در حالی که عارف، با چشم عالم مینگرد و همه را نورانی میبیند.
عرفان و شادمانی
درسگفتار، عارف را کسی میداند که با شادمانی و امید زندگی میکند و عالم را «سبوح قدوس» میبیند. مؤمن باید با رقص معنوی از خواب برخیزد و امیدی برای عالم باشد. این رقص، نه حرکتی جسمانی، بلکه سماعی عرفانی است که در آن، قلب عارف با ذکر حق هماهنگ میشود.
تبیین: این دیدگاه، عرفان را بهمثابه راهی برای شادمانی و اتصال به حق معرفی میکند. رقص معنوی، نمادی از سرزندگی و هماهنگی با نظام هستی است که در آن، همه موجودات در ستایش حقاند. عارف، به مثابه پرندهای که در آسمان توحید بال میزند، عالم را با شادی و امید درمینوردد.
| درنگ: عرفان، دیدگاهی است که عالم را سراسر نور و زیبایی میبیند. عارف، با شادمانی و امید، عالم را محضر حق میداند و حتی در سختیها، جلوهای از جمال الهی میبیند. |
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، با تأکید بر عرفان مثبتگرا و شادمان، عالم را آینهای از جمال الهی معرفی کرد. عارف، نه با بدبینی، بلکه با چشمی نورانی به عالم مینگرد و حتی در تاریکیها، نور حق را میبیند. این دیدگاه، عرفان را راهی برای زیستن با امید و شادمانی میداند که در آن، هر موجودی جلوهای از حق است.
نتیجهگیری کلی
درسگفتار شماره 447 از «مصباح الانس»، نقدی عالمانه بر دیدگاههای سنتی و تأکیدی توحیدی بر نورانیت عالم دارد. این گفتار، با رد ارادهانگاری عناصر، تاریکی ذاتی ماه و بدبینی به خلقت، عالم را سراسر نور، ظهور و زیبایی الهی میبیند. آب، هوا و آتش، در نظم الهی، هر یک نقشی حیاتی ایفا میکنند و انسان، حتی در زیان، گوهری نورانی است که با ایمان و عمل صالح، به کمال عالی میرسد. عرفان، در این دیدگاه، راهی است برای دیدن زیبایی عالم و زیستن با امید و شادمانی. این نوشتار، با بازنویسی فاخر و علمی، تلاشی است برای انتقال دقیق و جامع این تأملات عمیق به مخاطبان دانشگاهی و پژوهشگران حوزه الهیات و عرفان.
| با نظارت صادق خادمی |