در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 449

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 449)

بخش یکم: نقد دوگانگی ظلمت و نور در انسان و تبیین ظهور الهی

این بخش از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بررسی و نقد دیدگاه‌های عرفانی درباره دوگانگی ظلمت و نور در انسان پرداخته و بر ظهور الهی به‌عنوان جوهره وجودی موجودات تأکید دارد. با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم و استدلال‌های فلسفی-عرفانی، متن به رد مفهوم ظلمت ذاتی انسان و تأکید بر نورانیت وجود می‌پردازد. این بخش، به تبیین وحدت وجودی موجودات و نفی دوگانگی‌های ظاهری می‌نشیند و معرفت را به‌عنوان کرامت اصلی انسان معرفی می‌کند.

نقد دوگانگی قمر و انسان

در متون عرفانی، گاه انسان به قمر تشبیه شده که دارای دو چهره است: ظلمتی ذاتی و نوری عرضی. این تشبیه، از آن‌رو شکل گرفته که قمر، به دلیل فقدان نور ذاتی، تنها با انعکاس نور خورشید روشن می‌شود. انسان نیز، در این دیدگاه، دارای ظلمتی ذاتی (ناشی از محدودیت وجودی) و نوری عرضی (ناشی از تجلی حق) دانسته شده است. اما این دیدگاه، مورد نقد جدی قرار می‌گیرد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره این دوگانگی را بی‌اساس می‌دانند و بر این باورند که انسان، به‌عنوان مظهر حق، صرفاً جلوه نور الهی است.

درنگ: انسان نه ظلمت ذاتی دارد و نه نور عرضی؛ او ظهور نور الهی است که در همه موجودات متجلی است.

نفی ظلمت ذاتی و تأکید بر ظهور حق

مفهوم ظلمت ذاتی، که در برخی مکاتب عرفانی به محدودیت وجودی انسان نسبت داده می‌شود، از منظر آیت‌الله نکونام قدس‌سره مردود است. ایشان با استناد به توحید افعالی، تأکید دارند که همه موجودات، مظهر اسماء و صفات الهی‌اند. ظلمت، به معنای فقدان نور، نمی‌تواند ذاتی باشد، زیرا وجود، خود نور است. قرآن کریم در سوره نور، آیه ۳۵، این حقیقت را چنین بیان می‌کند:

نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ

: «خدا نور آسمان‌ها و زمین است.»

این آیه، نورانیت ذاتی حق را نشان می‌دهد و هرگونه ظلمت ذاتی را در موجودات نفی می‌کند. انسان، به‌عنوان آیینه‌ای از تجلیات الهی، تنها ظهور نور است و سیه‌رویی یا نقص وجودی به او نسبت داده نمی‌شود. این دیدگاه، به نفی عباراتی مانند «سیه‌رویی ز ممکن» در متون عرفانی می‌انجامد که انسان را به دلیل امکان وجودی‌اش، ناقص و ظلمانی می‌دانند.

درنگ: ظلمت ذاتی در عالم وجود ندارد؛ هر موجود، جلوه نور الهی است و انسان، به‌عنوان مظهر حق، سیه‌رو نیست.

یکسانی ماه و خورشید در ظهور نور الهی

آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با تکیه بر وحدت وجودی، ماه و خورشید را در اصل ظهور نور الهی یکسان می‌دانند. تفاوت ظاهری میان ماه (با نور عرضی) و خورشید (با نور ذاتی) صرفاً در مراتب تجلی است، نه در حقیقت وجودی. هر دو، مظهر نور حق‌اند و این یکسانی، به وحدت مظاهر الهی اشاره دارد. انسان نیز، در این نگاه، نه ظلمانی است و نه نوری عرضی دارد؛ او صرفاً ظهور الهی است که در هر ذره از وجودش، همه صفات حق متجلی است.

درنگ: ماه و خورشید، در حقیقت ظهور نور الهی، یکسان‌اند و انسان نیز، به‌عنوان مظهر حق، تنها نور است.

جمع و تفصیل در موجودات

متن، با استناد به عبارت «وَسَيَجِيءُ مِنْ كَلَامِ النَّفَحَاتِ»، به مفهوم جمع و تفصیل در موجودات اشاره دارد. هر ذره، به‌صورت جمع، حامل همه هستی است و در تفصیل، آیینه تمام‌نمای صفات الهی. این دیدگاه، ریشه در عرفان نظری دارد که هر موجود را مظهر همه کمالات الهی می‌داند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید دارند که امر وجود، نه در تعظیم (نور) و نه در تحقیر (ظلمت) منحصر نیست، بلکه هر ذره، مساوی همه صفات حق است.

درنگ: هر ذره از موجودات، در جمع و تفصیل، مظهر همه صفات الهی است و ظلمت و نور عرضی در آن راه ندارد.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش، با نقد دوگانگی ظلمت و نور، بر وحدت وجودی موجودات تأکید کرد. انسان، به‌عنوان مظهر حق، نه ظلمتی ذاتی دارد و نه نوری عرضی؛ او صرفاً جلوه نور الهی است. با استناد به آیات قرآن کریم و استدلال‌های عرفانی، متن نشان داد که همه موجودات، آیینه صفات حق‌اند و هیچ نقص ذاتی در آن‌ها راه ندارد. این دیدگاه، مبنای توحیدی محکمی را برای فهم حقیقت انسان و هستی فراهم می‌آورد.

بخش دوم: تبیین کرامات و برتری معرفت

این بخش، به تبیین مفهوم کرامت و تقسیم‌بندی آن به سه نوع الهی، انسانی، و آثار کرامات پرداخته و معرفت را به‌عنوان افضل کرامات انسانی معرفی می‌کند. با نقد کرامات ظاهری و تأکید بر کرامات معنوی، متن به ضرورت پیگیری معرفت و پرهیز از پذیرش ادعاهای بی‌مستند اشاره دارد. این بخش، با تمثیلات ادبی و استدلال‌های کلامی، اهمیت حکمت نظری و یقین را در کمال انسانی برجسته می‌سازد.

تقسیم‌بندی کرامات

آیت‌الله نکونام قدس‌سره، کرامات را به سه دسته تقسیم می‌کنند: کرامت الهی (وحی)، کرامت انسانی (معرفت، عقل، فهم، و صفا)، و آثار کرامات (علمی-خارجی و معنوی). کرامت الهی، که همان وحی است، مستقیماً از جانب حق به انبیا اعطا می‌شود و عالی‌ترین مرتبه کرامت است. کرامت انسانی، به ویژگی‌های عقلانی و معنوی انسان اشاره دارد که معرفت، برترین آن‌هاست. آثار کرامات نیز، به دو دسته علمی-خارجی (مانند معجزات ظاهری) و معنوی (مانند هدایت و حکمت) تقسیم می‌شوند.

درنگ: کرامات بر سه قسم‌اند: الهی (وحی)، انسانی (معرفت)، و آثار آن‌ها (علمی و معنوی)، که معرفت، افضل کرامات انسانی است.

کرامت الهی: وحی

وحی، کرامتی است که خداوند بی‌واسطه به انبیا اعطا می‌کند. این کرامت، به دلیل ارتباط مستقیم با حق، عالی‌ترین مرتبه را دارد و مبنای هدایت الهی است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید دارند که وحی، نه‌تنها نشانه‌ای از مقام نبوت است، بلکه راهنمایی برای بشریت به سوی حقیقت.

درنگ: وحی، کرامت الهی است که مستقیماً از حق به انبیا اعطا می‌شود و مبنای هدایت بشری است.

کرامت انسانی: معرفت

کرامت انسانی، شامل عقل، فهم، صفا، و صمیمیت است، اما معرفت، به‌عنوان برترین کرامت، انسان را به شناخت حق و حقایق وجودی می‌رساند. حکمت نظری، که به معرفت متافیزیکی اشاره دارد، افضل کرامات انسانی است، اما به دلیل غیرملموس بودن، کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. قرآن کریم در سوره اسراء، آیه ۸۵، به محدودیت علم انسانی اشاره می‌کند:

وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا

: «و جز اندکی از دانش به شما داده نشده است.»

این آیه، بر کمیابی معرفت عمیق تأکید دارد و انسان را به پیگیری حکمت و یقین دعوت می‌کند. یقین، به‌عنوان مرتبه‌ای از معرفت، انسان را به وصول کامل به حق می‌رساند.

درنگ: معرفت، افضل کرامات انسانی است و حکمت نظری، به دلیل عمق متافیزیکی، برترین مرتبه آن است.

آثار کرامات: علمی و معنوی

آثار کرامات، به دو دسته علمی-خارجی و معنوی تقسیم می‌شوند. آثار علمی-خارجی، مانند ید بیضای موسی یا احیای مردگان توسط عیسی، به دلیل ملموس بودن، برای مردم عادی قابل فهم‌ترند. اما آثار معنوی، مانند سخنان لقمان در سوره لقمان، به دلیل عمق معرفتی، ارزشی والا دارند. قرآن کریم در سوره آل‌عمران، آیه ۱۰۲، به کرامت معنوی لقمان اشاره می‌کند:

لَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ

: «نمیرید مگر آنکه مسلمان باشید.»

این آیه، تسلیم حق بودن را به‌عنوان کرامتی معنوی معرفی می‌کند که به دلیل انتزاعی بودن، کمتر درک می‌شود.

درنگ: آثار کرامات، به علمی-خارجی (مانند معجزات ظاهری) و معنوی (مانند هدایت لقمان) تقسیم می‌شوند، که آثار معنوی ارزشی برتر دارند.

نقد کرامات ظاهری و ادعاهای بی‌مستند

آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با نگاهی انتقادی، بسیاری از کرامات ظاهری در متون عرفانی را به تردستی و معرکه‌گیری تشبیه می‌کنند. ادعاهایی مانند حضور همزمان در چند مکان یا پرواز اشیا، فاقد سند معتبرند و نباید به‌سادگی پذیرفته شوند. ایشان، با تمثیلی طنزآمیز، این‌گونه کرامات را به «شامورتی‌بازی» نسبت داده و بر ضرورت بررسی سندی تأکید دارند. نمونه‌ای از این ادعاها، نقل ابوالفتح موصلی (ملقب به قضیب البام) است که گفته شده در چند مکان به‌صورت همزمان دیده شده، اما این نقل، فاقد سند معتبر است.

درنگ: کرامات ظاهری، مانند حضور همزمان در چند مکان، اغلب فاقد سند معتبرند و نباید به‌سادگی پذیرفته شوند.

نقد ساده‌لوحی و امام‌زاده‌سازی

متن، با نقدی صریح، به پدیده «امام‌زاده‌سازی» و پذیرش ساده‌لوحانه ادعاهای بی‌مستند اشاره دارد. ایجاد امام‌زاده‌های بدون سند و رواج داستان‌های غیرمعتبر، نتیجه طمع و ساده‌لوحی است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با تمثیلی از حضرت معصومه (س)، تأکید دارند که گرچه اولیا می‌توانند کرامت کنند، اما هر ادعای خاصی نیاز به سند معتبر دارد. این نقد، به ضرورت هوشمندی مؤمن در برابر روایات بی‌مستند اشاره دارد.

درنگ: مؤمن باید هوشمند باشد و ادعاهای بی‌مستند، مانند امام‌زاده‌سازی، را بدون بررسی نپذیرد.

تمثیل تور و ماهی

یکی از زیباترین تمثیلات متن، تشبیه معرفت به تور و کرامات ظاهری به ماهی است. همان‌گونه که تور، ابزار صید ماهی است، معرفت، ابزار دستیابی به کمالات معنوی است. کرامات ظاهری، مانند ماهی، تنها معلول‌اند و ارزش واقعی در علل معنوی (معرفت) نهفته است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید دارند که باید به دنبال تور بود، نه ماهی؛ یعنی به جای تمرکز بر کرامات ظاهری، باید عوامل معنوی و معرفتی را جست‌وجو کرد.

درنگ: معرفت، مانند تور، ابزار کمال است و کرامات ظاهری، مانند ماهی، تنها معلول‌اند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تبیین کرامات و تقسیم‌بندی آن‌ها به الهی، انسانی، و آثارشان، معرفت را به‌عنوان برترین کرامت انسانی معرفی کرد. نقد کرامات ظاهری و ادعاهای بی‌مستند، بر ضرورت هوشمندی مؤمن تأکید داشت. تمثیل تور و ماهی، به زیبایی نشان داد که ارزش واقعی در پیگیری علل معنوی است، نه معلول‌های ظاهری. آیات قرآن کریم، به‌عنوان شاهدی بر این حقایق، برتری حکمت نظری و یقین را تأیید کردند.

بخش سوم: اعجاز معنوی و نقد معجزات ظاهری

این بخش، با تمرکز بر اعجاز معنوی انبیا و اولیا، بر برتری معرفت و هدایت بر معجزات ظاهری تأکید دارد. با نقد معجزاتی مانند شق‌القمر و کرامات ظاهری، متن به اهمیت قرآن کریم به‌عنوان اعجاز دائمی و هدایت امام به‌عنوان کرامت معنوی می‌پردازد. این بخش، با زبانی فاخر و استدلالی، به ضرورت پیگیری کمالات معنوی و پرهیز از معرکه‌گیری‌های عرفانی اشاره دارد.

اعجاز پیامبر (ص): قرآن کریم

آیت‌الله نکونام قدس‌سره، اعجاز پیامبر اکرم (ص) را در قرآن کریم می‌دانند، نه در معجزات موقتی مانند شق‌القمر. قرآن کریم، به‌عنوان معجزه‌ای دائمی، با آیه تحدی (فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ) برتری خود را نشان می‌دهد. شق‌القمر، گرچه برای مخاطبان خاص خود معنادار بود، اما به دلیل فقدان سند قوی و تأثیر موقتی، نمی‌تواند محور اعجاز قرار گیرد.

درنگ: قرآن کریم، اعجاز دائمی پیامبر (ص) است و بر معجزات موقتی مانند شق‌القمر برتری دارد.

اعجاز امام: نشر توحید

اعجاز امام، در نشر کلمه توحید و ایجاد حرکت جهانی است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با اشاره به تأثیر تاریخی و معنوی امام در احیای توحید، این اعجاز را به مراتب برتر از کرامات ظاهری می‌دانند. این حرکت، که در عصر غربت حقیقت، کلمه «لا اله الا الله» را در جهان طنین‌انداز کرد، کرامتی معنوی است که خیر بشری را به ارمغان آورد.

درنگ: اعجاز امام، در نشر توحید و هدایت جهانی است که خیر دائمی برای بشریت به همراه دارد.

نقد معرکه‌گیری عرفانی

متن، با نگاهی روان‌شناختی، معرکه‌گیری‌های عرفانی را ناشی از ضعف و عقده‌های روانی می‌داند. ادعاهایی مانند پرواز اشیا یا حضور در چند مکان، اغلب جعلی و گنده‌شده توسط دیگران‌اند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با طنزی ظریف، این رفتارها را به «لنگه‌کفش بالا و پایین رفتن» تشبیه کرده و بر بی‌ارزشی آن‌ها در برابر معرفت تأکید دارند.

درنگ: معرکه‌گیری عرفانی، ناشی از ضعف روانی است و ارزشی در برابر معرفت ندارد.

هوشمندی مؤمن

مؤمن باید هوشمند باشد و ادعاهای بی‌مستند را نپذیرد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با تأکید بر عقلانیت دینی، از مؤمن می‌خواهند که میان کبرای کلی (امکان کرامت اولیا) و صغری (وقوع خاص) تمایز قائل شود. پذیرش ساده‌لوحانه روایات، به تحریف حقایق و زمین‌گیر شدن اولیا می‌انجامد.

درنگ: مؤمن هوشمند، ادعاهای بی‌مستند را نپذیرفته و به دنبال معرفت و کمالات معنوی است.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تأکید بر اعجاز معنوی انبیا و اولیا، قرآن کریم و هدایت امام را به‌عنوان کرامات اصلی معرفی کرد. نقد معجزات ظاهری و معرکه‌گیری‌های عرفانی، بر ضرورت هوشمندی مؤمن و تمرکز بر معرفت تأکید داشت. تمثیلات و استدلال‌های متن، نشان داد که کمالات معنوی، به مراتب برتر از ظواهر کرامات‌اند و مؤمن باید به دنبال علل معنوی باشد.

نتیجه‌گیری کل

این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نگاهی عمیق و انتقادی، به تبیین حقیقت وجودی انسان و موجودات در پرتو توحید پرداخت. با رد دوگانگی ظلمت و نور، متن بر ظهور نور الهی در همه موجودات تأکید کرد و انسان را آیینه تمام‌نمای صفات حق دانست. تبیین کرامات و برتری معرفت بر معجزات ظاهری، چارچوبی دقیق برای فهم کمال انسانی ارائه داد. نقد ادعاهای بی‌مستند و معرکه‌گیری‌های عرفانی، مؤمن را به هوشمندی و پیگیری حکمت نظری دعوت کرد. تمثیل تور و ماهی، به زیبایی ضرورت جست‌وجوی علل معنوی را نشان داد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، احکام اشیاء به چه چیزی وابسته است؟

2. سیر احدی در متن به کدام گروه نسبت داده شده است؟

3. کدام مفهوم در متن به عنوان دلیل اصلی تفاوت آثار در مراتب مختلف ذکر شده است؟

4. نكاح سوم در متن به چه عالمی اشاره دارد؟

5. طبق متن، کدام ویژگی سیر احدی را از سیر اغلبي متمایز می‌کند؟

6. طبق متن، آثار و احکام اشیاء به ذات آنها وابسته است، نه به مراتب آنها.

7. سیر اغلبي در متن به کسانی نسبت داده شده که تحت تأثیر موانع قرار می‌گیرند.

8. مفهوم نوع در متن به عنوان حقیقتی ثابت برای انسان پذیرفته شده است.

9. اولياء و کاملین در متن به دلیل سیر احدی از موانع تأثیر نمی‌پذیرند.

10. طبق متن، وجود اعیان از نظر حکمی دارای اثر مستقل از مراتب است.

11. تفاوت اصلی بین سیر احدی و سیر اغلبي در متن چیست؟

12. چرا در متن گفته شده که ذات اشیاء اثری ندارد؟

13. منظور از احاطه در ایجاد غلبه طبق متن چیست؟

14. چگونه کیفیت سیر و کمیت موانع در شناسایی سیر احدی نقش دارد؟

15. چرا مفهوم نوع انسان در متن رد شده است؟

پاسخنامه

1. مراتب اشیاء

2. محبوبین و اولیاء

3. ظهور مراتب

4. عالم ناسوت

5. تأثیرپذیری از موانع

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. سیر احدی در کاملین و اولیاء تأثیرناپذیر از موانع است، در حالی که سیر اغلبي در غیر کاملین تحت تأثیر موانع تغییر می‌کند.

12. زیرا تمام آثار و احکام به مراتب ظهور اشیاء وابسته است، نه به ذات آنها.

13. احاطه به معنای تأثیر شرایط و مراتب بر ظهور آثار و احکام اشیاء است.

14. کیفیت سیر نشان‌دهنده حرکت بی‌مانع اولیاء و کمیت موانع نشان‌دهنده تأثیرناپذیری آنها از موانع است.

15. زیرا انسان‌ها در مراتب مختلف ظهورات متفاوتی دارند و نوع ثابت وجود ندارد.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده