متن درس
تحلیل عرفانی و فلسفی ماده و عناصر در نظام خلقت
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 453)
دیباچه
کتاب حاضر، بازنویسی علمی و جامع درسگفتار جلسه 453 از مجموعه مصباح الانس، برگرفته از سخنان آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، است که به بررسی عرفانی و فلسفی ماده، عناصر، و ظهورات الهی در نظام خلقت میپردازد.
بخش یکم: ماده و عناصر در نظام خلقت
سلسله مراتب وجودی و نزول به عالم ناسوت
بحث ماده و عناصر، از منظر عرفان نظری، در سلسله مراتب وجودی جای میگیرد که از عالم تجرد محض به سوی عالم ناسوت نزول مییابد. این سیر نزولی، از حق تعالی آغاز شده و از مراتب عقول، نفوس، و مثال، به عالم ماده و عناصر میرسد. ماده، بهمثابه پایینترین مرتبه وجود، مظهر ظهورات الهی است که تحت دولت اسماء عام (حیات، سلامت، علم، قدرت، اراده) و خاص (رزاق، لطیف، حمید، مجید، جمال، جلال) قرار دارد. این دیدگاه، ماده را نه صرفاً واقعیتی مادی، بلکه جلوهای از حقایق متافیزیکی میداند که در ظرف طبیعت متعین میشود.
درنگ: ماده و عناصر، در سلسله مراتب وجودی، مظهر اسماء عام و خاص الهیاند که از تجرد محض به ناسوت نزول یافته و در ظرف طبیعت متعین میشوند. |
پیوند ماده با اسماء الهی
عناصر مادی، از یک سو، مظهر اسماء عام الهی مانند حیات، سلامت، علم، قدرت و ارادهاند و از سوی دیگر، تحت تأثیر اسماء خاص مانند رزاق، لطیف، حمید، مجید، جمال و جلال قرار دارند. این دوگانگی، نشاندهنده جامعیت تأثیر اسماء الهی بر ماده است. برخلاف دیدگاههای سنتی که ماده را صرفاً مظهر طبیعت میدانند، این درسگفتار تأکید میکند که عناصر، پیش از تأثیر طبیعت، تحت دولت اسماء عام و سپس اسماء خاص قرار میگیرند. این ترتیب، به سلسله مراتب تأثیر الهی اشاره دارد که ابتدا اسماء عام و سپس اسماء خاص، ماده را متعین میسازند.
درنگ: عناصر مادی، ابتدا تحت دولت اسماء عام (حیات، سلامت، علم، قدرت، اراده) و سپس اسماء خاص (رزاق، لطیف، جمال، جلال) قرار دارند و سپس در ظرف طبیعت متعین میشوند. |
بخش دوم: نقد دیدگاههای سنتی در باب ماده
نارساییهای علمی و فلسفی متون کهن
درسگفتار، با نگاهی انتقادی، متون عرفانی کهن را بررسی کرده و آنها را ارزشمند، اما دارای نارساییهای علمی و فلسفی میداند. این متون، که گاه به نقل سادهانگارانه مطالب پرداختهاند، از آگاهی کافی در علوم طبیعی برخوردار نبوده و نیازمند بازنگریاند. برای مثال، در آثار فلسفی مانند اسفار اربعه، منظومه، اشارات و شفا، بخشهای مهمی به طبیعیات اختصاص یافته که نشاندهنده پیوند عمیق فلسفه اسلامی با علوم طبیعی است. با این حال، برخی از این متون، به دلیل محدودیتهای تاریخی، از دقت علمی لازم برخوردار نیستند.
درنگ: متون عرفانی کهن، هرچند ارزشمندند، به دلیل محدودیتهای علمی و فلسفی، نیازمند بازنگری انتقادی و تطبیق با معیارهای علمی معاصرند. |
لزوم تلفیق علوم طبیعی و فلسفه
شناخت ماده، بدون تلفیق علوم طبیعی، فلسفی و انسانی ممکن نیست. ماده، بهعنوان واقعیتی پیچیده، نیازمند تحلیلی چندبعدی است. علوم طبیعی، خصوصیات مادی آن را تبیین میکنند، فلسفه به ماهیت وجودی آن میپردازد، و علوم انسانی، جایگاه آن را در نظام معرفت بشری روشن میسازند. این درسگفتار، با ارجاع به آثاری چون اسفار (دو جلد درباره جوهر و عرض)، منظومه، اشارات و شفا، بر اهمیت این تلفیق تأکید دارد.
درنگ: شناخت ماده، نیازمند تلفیق علوم طبیعی، فلسفی و انسانی است تا ابعاد مادی و متافیزیکی آن بهدرستی تبیین شود. |
بخش سوم: طبیعت و نقش فاعلی آن در عناصر
طبیعت بهمثابه قوه فعاله
طبیعت، در این درسگفتار، قوهای فعال معرفی شده که خصوصیات عناصر (مانند ترشی، شیرینی، سختی یا نرمی) را تعیین میکند. برخلاف دیدگاه کتاب مصباح الانس که طبیعت را صرفاً محل تعین عالم مثال میداند، این درسگفتار طبیعت را فاعل، نه قابل، معرفی کرده و بر نقش فعال آن در متعین ساختن ماده تأکید دارد. طبیعت، بهسان باغبانی است که با لطافت، بذرهای وجود را در خاک ماده میرویاند و آنها را به صورتهای گوناگون متجلی میسازد.
درنگ: طبیعت، قوهای فعال است که خصوصیات عناصر را تعیین میکند، نه صرفاً محل تعین عالم مثال، و با لطافت، ماده را به صورتهای گوناگون متعین میسازد. |
تمایز ماده و جسم
درسگفتار، به تمایز میان ماده و جسم پرداخته و ماده را دارای استعداد و توان میداند که با صورت نوعیه (مانند گندم یا جو) و شخصیه (مانند گندم خوب یا بد) به اجسام متعین تبدیل میشود. این دیدگاه، ریشه در نظریه هیلومورفیسم ارسطویی دارد که جسم را مرکب از ماده و صورت میداند. با این حال، درسگفتار دیدگاه ارسطو و فلاسفه اسلامی را سادهانگارانه دانسته و بر نارساییهای علمی آن تأکید میکند. در مقابل، دیدگاه افلاطون که جسم را بسیط میداند، نیز مورد نقد قرار گرفته و نیازمند بازنگری معرفی شده است.
درنگ: ماده، با استعداد و توان، تحت تأثیر صورتهای نوعیه و شخصیه به اجسام متعین میشود، اما دیدگاههای ارسطویی و افلاطونی در این باب نیازمند بازنگری علمیاند. |
بخش چهارم: نقد دیدگاههای مادیگرایان و شیخ اشراق
رد خودبسندگی ماده
درسگفتار، دیدگاه مادیگرایان (طبیعیون) را که ماده را خودبسنده و مستقل از عوامل خارجی میدانند، رد میکند. برخلاف این دیدگاه، ماده بدون امدادات غیبی و ظهورات الهی قادر به حرکت و تحول نیست. این درسگفتار، با تأکید بر نقش حق تعالی بهعنوان مبدأ کل، ماده را مظهری از ظهورات الهی میداند که از مراتب عقل، نفس و مثال تأثیر میپذیرد.
درنگ: ماده، بدون امدادات غیبی و ظهورات الهی، قادر به حرکت و تحول نیست و تحت تأثیر مراتب عقل، نفس و مثال قرار دارد. |
نقد دیدگاه شیخ اشراق
درسگفتار، دیدگاه شیخ اشراق را که همه چیز را از عالم بالا میداند، و دیدگاه مادیگرایان را که همه چیز را در طبیعت میجویند، نادرست میخواند. حقیقت خلقت، در تعامل میان طبیعت و امدادات غیبی نهفته است. همانگونه که دانهای با لطافت، سنگ را میشکافد، طبیعت با امدادات الهی، ماده را به حرکت درمیآورد و این رقص ماده، جلوهای از محبت و سلامت الهی است.
درنگ: خلقت، نتیجه تعامل طبیعت و امدادات غیبی است، نه صرفاً از عالم بالا یا طبیعت، و این تعامل، رقص ماده را با محبت و سلامت رقم میزند. |
بخش پنجم: نقش اراده و روح در نظام خلقت
اراده، اشراقی بر جسم
اراده، در این درسگفتار، واقعیتی غیرمادی و اشراقی معرفی شده که بر جسم اشراف دارد و حرکت آن را هدایت میکند. برخلاف دیدگاههای مادی که اراده را به مخچه یا قلب محدود میکنند، اراده فراتر از ماده بوده و مانند نوری است که بر ساحت جسم میتابد و آن را به فعلیت میرساند. این دیدگاه، به تمایز میان شرایط مادی (مانند قلب و مخچه) و حقیقت مجرد اراده اشاره دارد.
درنگ: اراده، واقعیتی غیرمادی و اشراقی است که بر جسم اشراف داشته و حرکت آن را هدایت میکند، نه محصور در قلب یا مخچه. |
روح و رابطه اشراقی با بدن
روح، بهسان معنا بر لفظ، اشراقی بر بدن است و در آن محصور نیست. درسگفتار، روایاتی که روح را از ناف یا شست خارج میدانند، غیرمستند و نیازمند اصلاح میخواند. روح، بهمثابه نوری الهی، بر بدن اشراف دارد و پس از مرگ، از آن منفصل میشود، نه اینکه از محلی خاص خارج گردد. این دیدگاه، به ماهیت غیرمادی روح و رابطه اشراقی آن با بدن در عرفان اسلامی اشاره دارد.
درنگ: روح، اشراقی بر بدن است و در آن محصور نیست؛ روایات غیرمستند درباره خروج روح از بدن، نیازمند اصلاحاند. |
بخش ششم: طبیعت، ظهوره الهی و رقص ماده
طبیعت بهمثابه ظهوره الهی
طبیعت، در این درسگفتار، ظهورهای الهی و دنیا بهمثابه اسم اعظم معرفی شده است. طبیعت، قوهای فعال است که با محبت و سلامت، نه جبر، ماده را به صورتهای نوعیه و شخصیه متعین میسازد. این رقص ماده، که در مثال دانهای که سنگ را میشکافد متجلی است، جلوهای از لطافت و محبت الهی است. دنیا، بهسان آیینهای است که جمال حق را بازمیتاباند و عارف را به سوی معرفت رهنمون میشود.
درنگ: طبیعت، ظهورهای الهی و دنیا اسم اعظم است که با محبت و سلامت، ماده را در رقصی هماهنگ به صورتهای گوناگون متعین میسازد. |
محبت و نرمش در خلقت
درسگفتار، با تمثیل دانهای که با نرمی سنگ را میشکافد، محبت و لطافت را عامل تحولات وجودی معرفی میکند. این نرمی، که در مقابل سختی سنگ پیروز میشود، به سلطنت بر قلوب میانجامد. همانگونه که آب، خاک و دانه با نرمی، کوه را میشکافند، انسان نیز با محبت و صفا میتواند موانع را درنوردد. این دیدگاه، به برتری محبت بر قدرت مادی در نظام خلقت اشاره دارد.
درنگ: محبت و نرمی، عامل تحولات وجودی و سلطنت بر قلوب است که با لطافت، موانع را درمینوردد و ماده را به رقص درمیآورد. |
بخش هفتم: ضرورت اصلاح متون عرفانی
بازنگری انتقادی متون کهن
درسگفتار، بر لزوم بازنگری انتقادی متون عرفانی کهن تأکید دارد. این متون، هرچند با نیت پاک و ریاضت نگاشته شدهاند، به دلیل محدودیتهای علمی و فلسفی، نیازمند اصلاحاند. این اصلاح، نه توهین به قداست علمای گذشته، بلکه ادامه راه آنها در مسیر علم و معرفت است. همانگونه که باغبانی شاخههای خشک را هرس میکند تا درخت بارور شود، بازخوانی انتقادی متون نیز به پویایی معرفت دینی یاری میرساند.
درنگ: بازنگری انتقادی متون عرفانی کهن، ضرورتی برای پویایی معرفت دینی است که با احترام به قداست علمای گذشته انجام میشود. |
ارائه علمی به جهان
اصلاح متون عرفانی، برای ارائه علمی به جهان ضروری است. متون کنونی، به دلیل نارساییهای علمی، ممکن است در برابر نقدهای مدرن آسیبپذیر باشند. این درسگفتار، با تأکید بر ضرورت اصلاح جمعی و همکاری متخصصان، بر ارائه متونی منسجم و علمی به مخاطبان جهانی تأکید دارد. این تلاش، بهسان پلی است که معرفت اسلامی را به جهان مدرن پیوند میدهد.
درنگ: اصلاح جمعی متون عرفانی، برای ارائه علمی به جهان و پاسخ به نقدهای مدرن ضروری است و معرفت اسلامی را با جهان پیوند میدهد. |
بخش هشتم: عرفان و غفلتزدایی از خلقت
طبیعت، معلم معرفت
درسگفتار، طبیعت را معلمی برای آموختن محبت، نرمی و صفا معرفی میکند. تأمل در رقص ماده، مانند دانهای که سنگ را میشکافد، انسان را از غفلت میرهاند و به سوی معرفت الهی رهنمون میشود. عارف، با نگریستن به طبیعت بهمثابه آیینه جمال حق، درس محبت و لطافت میآموزد و در ساحت خلقت، رقصی هماهنگ با حقایق الهی میبیند.
درنگ: طبیعت، معلمی است که با درس محبت و نرمی، انسان را از غفلت میرهاند و به سوی معرفت الهی رهنمون میشود. |
فاعلیت الهی و هماهنگی خلقت
خدا، فاعل همه افعال است که از ورای عقول، نفوس، مثال و طبیعت، ماده را به حرکت درمیآورد. این فاعلیت، با محبت و سلامت، نه جبر، ماده را به صورتهای گوناگون متعین میسازد. همانگونه که دانه با نرمی، سنگ را راضی به شکافتن میکند، فاعلیت الهی نیز با لطافت، عالم را در نظمی هماهنگ به رقص درمیآورد.
درنگ: فاعلیت الهی، با محبت و سلامت، ماده را در نظمی هماهنگ به رقص درمیآورد و عالم را جلوهگاه جمال حق میسازد. |
جمعبندی و نتیجهگیری نهایی
این نوشتار، تحلیل عرفانی و فلسفی ماده و عناصر در نظام خلقت»، برگرفته از درسگفتار جلسه 453 آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین رابطه ماده و عناصر با ظهورات الهی پرداخته است. عناصر مادی، مظهر اسماء عام و خاص الهیاند که در سلسله مراتب وجودی، از تجرد به ناسوت نزول یافته و در ظرف طبیعت متعین میشوند. طبیعت، قوهای فعال است که با محبت و سلامت، ماده را به صورتهای نوعیه و شخصیه متعین میسازد. این درسگفتار، با نقد دیدگاههای مادیگرایان و شیخ اشراق، بر تعامل طبیعت و امدادات غیبی تأکید کرده و اراده و روح را اشراقی بر جسم میداند. نقد متون کهن و اصلاح روایات غیرمستند، ضرورتی برای ارائه علمی به جهان و پویایی معرفت دینی است. مثال دانه و سنگ، محبت و نرمی را عامل تحولات وجودی و سلطنت بر قلوب معرفی میکند.
با نظارت صادق خادمی |