در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 455

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 455)

دیباچه

کتاب حاضر، بازنویسی علمی و جامع درس‌گفتار جلسه 455 از مجموعه مصباح الانس، برگرفته از سخنان آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، است که به بررسی عرفانی و فلسفی مفاهیمی چون سدرة المنتهی، مقام جبرئیل، عیسی و مریم علیهما السلام، و رابطه اسما و صفات الهی با عوالم وجودی می‌پردازد. متن، به تبیین دقیق مراتب وجودی، نقد دیدگاه‌های سنتی، و اصلاح نگرش‌های عرفانی و فلسفی پرداخته است. این نوشتار، با تأکید بر استناد به سند و چیدمان موزون، منبعی جامع برای پژوهشگران حوزه الهیات، فلسفه، و عرفان فراهم می‌آورد که با نگاهی انتقادی، متون کهن را بازخوانی کرده و با معیارهای معاصر تطبیق می‌دهد.

بخش یکم: سدرة المنتهی و مراتب وجودی

تقسیم‌بندی انواع وجودی

درس‌گفتار با اشاره به «دو نوع متأخرین» در مقابل «دو نوع ابتدائیین» آغاز می‌شود که به دیدگاه‌های شیخ صدرالدین قونوی در کتاب *فکوک* و شرح *فصوص الحکم* ابن‌عربی استناد دارد. این تقسیم‌بندی، به تمایز میان مراتب وجودی یا ظهورات اسما اشاره دارد، به‌گونه‌ای که «نوعین ابتدائیین» به مراتب عالی‌تر مانند احدیت و واحدیت، و «نوعین متأخرین» به مراتب نازل‌تر مانند عوالم برزخی و ناسوتی مرتبط است. این چارچوب، زمینه‌ساز تحلیل مقام جبرئیل و سدرة المنتهی قرار می‌گیرد.

درنگ: تقسیم‌بندی «نوعین ابتدائیین» و «نوعین متأخرین» به مراتب عالی (احدیت و واحدیت) و نازل (برزخ و ناسوت) اشاره دارد و چارچوبی برای تحلیل مقامات وجودی فراهم می‌آورد.

مقام سدرة المنتهی

سدرة المنتهی، در عرفان نظری، مرزی میان عوالم نازل و عالی تلقی می‌شود که به‌عنوان مقامی برزخی، بین عالم طبیعت عنصری (ناسوت) و طبیعت کلی (عوالم تجردی مانند مثال، عرش، و کرسی) قرار دارد. شارح، این مقام را واسطه‌ای میان ماده و تجرد می‌داند، اما درس‌گفتار با نقدی دقیق، این دیدگاه را اصلاح کرده و تأکید می‌کند که طبیعت، صرفاً در ظرف عالم ماده وجود دارد و نمی‌تواند در عوالم تجردی حضور یابد.

درنگ: سدرة المنتهی، مرزی برزخی میان عوالم نازل و عالی است، اما طبیعت، تنها در عالم ماده وجود دارد و در عوالم تجردی مانند مثال و عرش حضور ندارد.

جمع‌بندی بخش یکم

بخش نخست، با تبیین تقسیم‌بندی انواع وجودی و جایگاه سدرة المنتهی، چارچوبی عرفانی برای تحلیل مراتب هستی ارائه می‌دهد. نقد وجود طبیعت کلی در عوالم تجردی، بر تمایز دقیق میان ماده و تجرد تأکید دارد و زمینه را برای بررسی مقام جبرئیل فراهم می‌سازد.

بخش دوم: مقام جبرئیل و نقد دیدگاه‌های سنتی

مقام جبرئیل در سدرة المنتهی

شارح، مقام جبرئیل را برزخی و متوسط بین طبیعت عنصری و طبیعت کلی می‌داند، اما درس‌گفتار این ادعا را رد کرده و جبرئیل را از مجردات عالی (عقول عالیات) معرفی می‌کند که قابلیت نزول به مراتب سافل را دارد، بدون آنکه ذاتاً برزخی باشد. این دیدگاه، با تأکید بر تجرد متعالی جبرئیل، جایگاه او را به‌عنوان مَلَک وحی تبیین می‌کند.

درنگ: جبرئیل، از مجردات عالی (عقول عالیات) است و ذاتاً برزخی نیست، هرچند قابلیت نزول به مراتب سافل را دارد.

نقد نسبت جبرئیل به طبیعت

شارح، جبرئیل را روح طبیعت عنصری و صادرکننده سماوات سبع و موالید ثلاث (جماد، نبات، حیوان) می‌داند، اما درس‌گفتار این دیدگاه را فاقد سند عرفانی یا قرآنی خوانده و تأکید می‌کند که جبرئیل، نقشی متعالی‌تر از مدیریت طبیعت دارد. این نقد، بر ضرورت استناد به سند در ادعاهای عرفانی تأکید دارد.

درنگ: جبرئیل، روح طبیعت عنصری نیست و نقش او فراتر از صدور موالید ثلاث است، و ادعای خلاف آن فاقد سند معتبر است.

تقسیم‌بندی ملائک اربعه

درس‌گفتار، با اشاره به ملائک اربعه (جبرئیل، میکائیل، اسرافیل، عزرائیل)، تمرکز صرف شارح بر جبرئیل را ناعادلانه می‌داند. هر یک از این ملائک، نقشی خاص در نظام هستی دارند: جبرئیل (وحی)، اسرافیل (حیات)، عزرائیل (موت)، و میکائیل (رزق). این دیدگاه، بر ضرورت توجه به نقش‌های متعادل ملائک تأکید می‌کند.

درنگ: ملائک اربعه (جبرئیل، میکائیل، اسرافیل، عزرائیل) هر یک نقشی خاص دارند، و تمرکز صرف بر جبرئیل، ناعادلانه و نادرست است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تبیین مقام متعالی جبرئیل و نقد دیدگاه‌های سنتی، بر جایگاه او به‌عنوان مَلَک وحی تأکید می‌کند. رد ادعاهای برزخی بودن جبرئیل و نسبت او به طبیعت، همراه با توجه به نقش‌های متعادل ملائک اربعه، چارچوبی علمی و مستند برای تحلیل مقامات ملائک ارائه می‌دهد.

بخش سوم: مقام عیسی و مریم علیهما السلام

برتری مقام عیسی بر جبرئیل

درس‌گفتار استدلال می‌کند که عیسی علیه السلام، به دلیل دارا بودن مقام جمعی، افضل از جبرئیل است و نمی‌تواند نازله یا مظهر جبرئیل باشد. مقام جمعی، به موجودی اطلاق می‌شود که همه مراتب وجودی (از احدیت تا ناسوت) را در خود جمع کرده است، و عیسی، به‌عنوان انسان کامل، چنین مقامی دارد.

درنگ: عیسی علیه السلام، به دلیل مقام جمعی، افضل از جبرئیل است و نمی‌تواند نازله یا مظهر او باشد.

نقد نسبت احیای عیسی به جبرئیل

شارح، احیای عیسی علیه السلام را به غلبه سر روحانی ناشی از صورت جبرئیلی نسبت می‌دهد، اما درس‌گفتار این ادعا را بی‌اساس می‌داند. قرآن کریم، احیای عیسی را به اراده الهی نسبت می‌دهد:
إِنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ (آل عمران: ۴۹؛ : «من از گل برای شما [چیزى‌] به شکل پرنده می‌سازم، آن‌گاه در آن می‌دمم، پس به اذن خدا پرنده‌اى می‌شود»). نسبت دادن آن به جبرئیل، فاقد سند است.

درنگ: احیای عیسی علیه السلام به اراده الهی نسبت داده شده و نسبت آن به جبرئیل، فاقد سند عرفانی یا قرآنی است.

نقد نسبت طبیعت عنصری به مریم

شارح، مریم علیهما السلام را صورت طبیعت عنصری کبری می‌داند، اما درس‌گفتار این ادعا را بی‌دلیل خوانده و با مقایسه مریم با بانوان مقدس دیگر (مانند فاطمه و آسیه علیهما السلام)، بر ضرورت استناد به سند تأکید می‌کند. مریم، جایگاهی متعالی دارد، و نسبت دادن طبیعت عنصری به او، با مقام معنوی‌اش ناسازگار است.

درنگ: نسبت دادن طبیعت عنصری به مریم علیهما السلام، فاقد دلیل است و با مقام متعالی او ناسازگار می‌باشد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین مقام جمعی عیسی و نقد ادعاهای بی‌اساس درباره احیای او و نسبت طبیعت به مریم، بر جایگاه متعالی این دو شخصیت تأکید می‌کند. استناد به قرآن کریم و رد دیدگاه‌های غیرمستند، چارچوبی علمی برای تحلیل مقامات انبیا و اولیا ارائه می‌دهد.

بخش چهارم: نقد تطبیق عوالم و مراتب وجودی

نقد تطبیق عوالم تجردی با عناصر

شارح، عوالم تجردی (مانند نکاحات) را با مراتب جماد، نبات، حیوان، و انسان تطبیق می‌دهد، اما درس‌گفتار این تطبیق را مشکل‌دار می‌داند. تطبیق عوالم تجردی با مراتب مادی، نیازمند تناسب دقیق است و آمیختگی این مفاهیم، به ابهام منجر می‌شود.

درنگ: تطبیق عوالم تجردی با مراتب مادی (جماد، نبات، حیوان، انسان)، به دلیل تفاوت ماهوی، مشکل‌دار و غیرمستند است.

نقد تطبیق لوح محفوظ

شارح، لوح محفوظ را تحت مرتبه عرش و کرسی یا فلکیین آخر (فاک البروج و فاک المکوکب) قرار می‌دهد، اما درس‌گفتار این تطبیق را نادرست می‌داند. لوح محفوظ، مرتبه‌ای علمی و تجردی است که با افلاک مادی متفاوت است.

درنگ: لوح محفوظ، مرتبه‌ای علمی و تجردی است و تطبیق آن با افلاک مادی (فاک البروج)، نادرست و فاقد تناسب است.

نقد تطبیق مراتب ناسوت و تجردات

شارح، عالم ناسوت را شامل چهار مرتبه (معدن، نبات، حیوان، انسان) و عوالم تجردی را شامل لوح محفوظ، قلم اعلی، نفس رحمانی، و غیب ذات می‌داند، اما درس‌گفتار این تقسیم‌بندی را آمیخته و نادرست می‌خواند. انسان، به دلیل مقام جمعی، خارج از تقسیم‌بندی موالید ثلاث (جماد، نبات، حیوان) است، و غیب ذات، به مرتبه احدیت مربوط است که با فیض و خلقت متفاوت است.

درنگ: انسان، به دلیل مقام جمعی، خارج از تقسیم‌بندی موالید ثلاث است، و تطبیق غیب ذات با مراتب فیض، نادرست و آمیخته است.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با نقد تطبیق‌های نادرست عوالم تجردی و مادی، بر ضرورت تفکیک دقیق مراتب وجودی تأکید می‌کند. رد تطبیق لوح محفوظ با افلاک مادی و اصلاح تقسیم‌بندی ناسوت و تجردات، چارچوبی منسجم برای تحلیل عوالم هستی ارائه می‌دهد.

بخش پنجم: تفکیک دستگاه‌های وجودی و عرفان موزون

پیشنهاد تفکیک سه دستگاه وجودی

درس‌گفتار پیشنهاد می‌کند که سه دستگاه وجودی به‌صورت جداگانه تبیین شوند: ۱) عالم ناسوت (معدن، نبات، حیوان)، ۲) عالم تجردات (لوح محفوظ، قلم اعلی، نفس رحمانی)، ۳) عالم الهی (احدیت، واحدیت، تعین). این تفکیک، از آمیختگی مراتب وجودی جلوگیری کرده و به وضوح مفهومی یاری می‌رساند.

درنگ: تفکیک سه دستگاه وجودی (ناسوت، تجردات، الهی) به وضوح مفهومی کمک کرده و از آمیختگی مراتب جلوگیری می‌کند.

مقام جمعی انسان

انسان، به دلیل مقام جمعی، در همه عوالم (ملکوت، مثال، ناسوت) حضور دارد و نباید در کنار موالید ثلاث قرار گیرد. این دیدگاه، با نظر فلاسفه قدیم درباره موالید ثلاث سازگار است و انسان را به‌عنوان خلیفه الهی، موجودی جامع معرفی می‌کند.

درنگ: انسان، به دلیل مقام جمعی، در همه عوالم حضور دارد و خارج از تقسیم‌بندی موالید ثلاث قرار می‌گیرد.

نقد آمیختگی حق و خلق

درس‌گفتار، آمیختگی غیب ذات (احدیت) با مراتب فیض (نفس رحمانی) را نادرست دانسته و بر تفکیک دستگاه‌های الهی، تجردی، و ناسوتی تأکید می‌کند. احدیت، مرتبه‌ای فراتر از فیض و خلقت است و آمیختن آن با مراتب نازل، با اصول عرفانی ناسازگار است.

درنگ: آمیختگی غیب ذات با مراتب فیض، نادرست است و دستگاه‌های الهی، تجردی، و ناسوتی باید تفکیک شوند.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با پیشنهاد تفکیک دستگاه‌های وجودی و تأکید بر مقام جمعی انسان، چارچوبی موزون برای عرفان نظری ارائه می‌دهد. نقد آمیختگی حق و خلق، بر ضرورت چیدمان دقیق و مستند تأکید کرده و به پویایی معرفت عرفانی یاری می‌رساند.

بخش ششم: اسما و صفات الهی و خمسه طیبه

چهار اسم ذاتی و اصلاح ترتیب

شارح، چهار اسم ذاتی (حیات، علم، اراده، قدرت) را ساری در عوالم می‌داند، اما درس‌گفتار ترتیب آن‌ها را اصلاح کرده و سلام را به‌عنوان صفت مقدم اضافه می‌کند. ترتیب صحیح اسما، حیات، سلام، علم، قدرت، و اراده است، که سلام به تزکیه و سلامت وجودی اشاره دارد.

درنگ: ترتیب صحیح اسمای ذاتی، حیات، سلام، علم، قدرت، و اراده است، و سلام به‌عنوان صفت مقدم، به سلامت وجودی اشاره دارد.

خمسه طیبه و اصحاب کسا

درس‌گفتار، پنج اسم (حیات، سلام، علم، قدرت، اراده) را خمسه طیبه دانسته و اصحاب کسا (پیامبر، فاطمه، علی، حسن، حسین علیهم السلام) را مظهر اتم آن‌ها معرفی می‌کند. این دیدگاه، ریشه در عرفان شیعی داشته و بر نقش واسطه‌ای اهل بیت در فیض الهی تأکید دارد.

درنگ: خمسه طیبه (حیات، سلام، علم، قدرت، اراده) در اصحاب کسا به‌صورت اتم ظهور یافته و واسطه فیض الهی‌اند.

ظهور هستی از خمسه طیبه

همه هستی، ظهور خمسه طیبه است و اصحاب کسا، مظهر این اسما و واسطه ظهور وجودند. بنا بر حدیث «بنا عبد الله، بنا عرف الله»، همه وجود از آن‌ها ظهور یافته و ولایتشان در همه موجودات ساری است، حتی در گناهکارانی چون شمر و حرمله.

درنگ: همه هستی، ظهور خمسه طیبه است و ولایت اصحاب کسا، ساری در همه موجودات، حتی گناهکاران، می‌باشد.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش، با تبیین خمسه طیبه و نقش اصحاب کسا به‌عنوان مظهر اتم اسما، بُعد شیعی عرفان را برجسته می‌کند. تأکید بر ولایت ساری اهل بیت، همه هستی را در پرتو فیض الهی تبیین کرده و چارچوبی عرفانی برای فهم ظهورات الهی ارائه می‌دهد.

بخش هفتم: ضرورت استناد و عرفان موزون

اهمیت استناد به سند

درس‌گفتار، با تأکید بر اینکه «عالم مالک دارد و باید با قباله سخن گفت»، ادعاهای بی‌اساس شارح را نقد می‌کند. عرفان، نیازمند استناد به قرآن کریم، روایات، یا منابع معتبر است، و ادعاهای غیرمستند، به آشفتگی منجر می‌شوند.

درنگ: عرفان، نیازمند استناد به سند معتبر است و ادعاهای بی‌اساس، به آشفتگی مفهومی منجر می‌شوند.

نقد روش‌شناسی شارح

روش شارح، به تقسیم ارث بدون سند تشبیه شده و فاقد چارچوب عرفانی دانسته می‌شود. عرفان، نیازمند چیدمانی موزون و مستند است، نه ادعاهای بی‌پایه که به آشفتگی مفهومی می‌انجامد.

درنگ: روش‌شناسی عرفانی، باید موزون و مستند باشد، و تقسیم‌بندی‌های بی‌اساس، به آشفتگی مفهومی منجر می‌شوند.

نقد بزرگ‌نمایی متون قدیم

درس‌گفتار، دیدگاه‌های برخی عرفای قدیم را ناشی از محدودیت‌های معرفتی زمانه می‌داند و بر ضرورت بازنگری آن‌ها در پرتو علوم جدید تأکید می‌کند. این بازنگری، به پویایی معرفت عرفانی یاری می‌رساند.

درنگ: دیدگاه‌های عرفای قدیم، نیازمند بازنگری در پرتو علوم جدید است تا معرفت عرفانی پویا و معتبر باقی بماند.

جمع‌بندی بخش هفتم

این بخش، با تأکید بر استناد به سند و چیدمان موزون، چارچوبی علمی برای عرفان نظری ارائه می‌دهد. نقد روش‌شناسی غیرمستند و بازنگری متون قدیم، به اصلاح و پویایی معرفت عرفانی کمک می‌کند.

بخش هشتم: حقیقت ساری و رد حضرت امکان

حقیقت ساری و وجود مطلق

درس‌گفتار، حقیقت ساری را همراه با وجود مطلق دانسته و حضور آن را در همه ممکنات تأیید می‌کند، اما مفهوم «حضرت امکان» را رد می‌کند. وجود مطلق، به ذات الهی و ظهوراتش اشاره دارد، و امکان، مفهومی اعتباری است.

درنگ: حقیقت ساری، همراه با وجود مطلق در همه ممکنات حضور دارد، اما مفهوم «حضرت امکان» فاقد اعتبار است.

رد دوگانه‌سازی حق و امکان

ادعای شارح مبنی بر ساری بودن حق و حضرت امکان در ممکنات، شرك‌آمیز دانسته شده و درس‌گفتار بر وحدت حق و تعینات تأکید می‌کند. در عرفان نظری، همه موجودات، ظهورات حق‌اند و ممکنات، وجود مستقل ندارند.

درنگ: دوگانه‌سازی حق و امکان، با توحید ناسازگار است، و همه موجودات، ظهورات حق و تعینات الهی‌اند.

نقد لفظ «متردد»

استفاده شارح از لفظ «متردد» برای توصیف ساری بودن حقیقت، نادرست دانسته شده و لفظ «ساری» مناسب‌تر معرفی می‌شود. «متردد» به تردید و رفت‌وآمد اشاره دارد، درحالی‌که «ساری» به احاطه و حضور دائم حقیقت دلالت می‌کند.

درنگ: لفظ «ساری» برای توصیف حضور حقیقت در عوالم مناسب‌تر از «متردد» است، که به تردید و تفکیک دلالت دارد.

جمع‌بندی بخش هشتم

این بخش، با تبیین حقیقت ساری و رد مفهوم حضرت امکان، بر وحدت وجود تأکید می‌کند. نقد لفظ «متردد» و تأکید بر دقت زبانی، به وضوح مفهومی در عرفان نظری یاری می‌رساند.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری نهایی

این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتار جلسه 455 آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین عرفانی و فلسفی مراتب وجودی پرداخته است. سدرة المنتهی، به‌عنوان مرزی برزخی، و جبرئیل، به‌عنوان مَلَک وحی از مجردات عالی، تحلیل شده‌اند. نقد دیدگاه‌های سنتی درباره طبیعت کلی، مقام برزخی جبرئیل، و نسبت احیای عیسی به او، بر ضرورت استناد به سند تأکید دارد. عیسی علیه السلام، به دلیل مقام جمعی، افضل از جبرئیل است، و نسبت دادن طبیعت عنصری به مریم علیهما السلام، فاقد دلیل است. تفکیک سه دستگاه وجودی (ناسوت، تجردات، الهی) و تأکید بر مقام جمعی انسان، چارچوبی موزون ارائه می‌دهد. خمسه طیبه (حیات، سلام، علم، قدرت، اراده) و نقش اصحاب کسا به‌عنوان مظهر اتم اسما، بُعد شیعی عرفان را برجسته می‌کند. ولایت ساری اهل بیت، همه هستی را دربرمی‌گیرد. رد مفهوم حضرت امکان و تأکید بر وحدت وجود، به توحید عرفانی یاری می‌رساند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار استاد فرزانه قدس سره، سدرة المنتهی به چه مقامی اشاره دارد؟

2. طبق متن، کدام یک از موارد زیر به عنوان یکی از مراتب چهارگانه عالم ناسوت ذکر شده است؟

3. در درسگفتار، تعداد مراتب عالم وجود از حیث معنا که فوق عناصر هستند چند مورد ذکر شده است؟

4. بر اساس متن، کدام یک از ملائکه به عنوان سند وحی معرفی شده است؟

5. طبق متن، کدام اسم الهی به رحمة عامة و وجود عام مرتبط است؟

6. بر اساس متن، جبرائیل دارای مقام برزخی است و ظرف نازل محسوب می‌شود.

7. متن درسگفتار تأکید دارد که عیسی (ع) به لحاظ مقام جمعی از جبرائیل افضل است.

8. طبق متن، عالم ناسوت شامل چهار مرتبه جماد، نبات، حیوان و انسان است.

9. متن درسگفتار بیان می‌کند که مريم صورت طبیعت عنصری کبری است.

10. بر اساس متن، علم دینی موجود قادر است تمام مراتب وجود را به طور کامل تبیین کند.

11. چرا طبق متن، نسبت دادن مقام برزخی به جبرائیل نادرست است؟

12. تفاوت اصلی بین عالم ناسوت و عالم مجردات از نظر مراتب وجود چیست؟

13. مفهوم «نفس رحمانی» در متن چگونه توضیح داده شده است؟

14. چرا متن درسگفتار تقسیم‌بندی‌های برخی از عرفا را غیرموزون و بدون اساس علمی می‌داند؟

15. منظور از «خمسة طیبة» در درسگفتار چیست؟

پاسخنامه

1. مقام برزخی

2. انسان

3. چهار مرتبه

4. جبرائیل

5. اسم رحمان

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا جبرائیل از عقول عالیات است و مقام تجرد عالی دارد، نه مقام برزخی که ظرف نازل است.

12. عالم ناسوت شامل جماد، نبات، حیوان و انسان است، در حالی که عالم مجردات شامل لوح محفوظ، قلم اعلی، نفس رحمانی و غیب ذات است.

13. نفس رحمانی ظرف ظهورات اسماء و صفات الهی است که فیض الهی را متجلی می‌کند.

14. زیرا این تقسیم‌بندی‌ها فاقد سند و دلیل معتبر بوده و عوالم را بدون تناسب منطقی مخلوط کرده‌اند.

15. خمسة طیبة به پنج اسم الهی (حیات، سلامت، علم، قدرت، اراده) و مظهر اتم آن‌ها یعنی اصحاب کساء اشاره دارد.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده