در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 457

متن درس

 

نظام خلقت و نقد تطبیقات عددی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 457)

بخش یکم: تبیین نظام نزولی خلقت و جایگاه اسماء و صفات الهی

این بخش از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین نظام نزولی خلقت و جایگاه اسماء و صفات الهی در آن می‌پردازد. با شرح مراتب وجودی از مقام احدیت و واحدیت تا عالم ناسوت، متن بر انسجام منطقی این نظام تأکید دارد. نقش ملائکه به‌عنوان مدبرات عالم و انبیاء به‌عنوان هادیان خلق، در چارچوبی عرفانی و فلسفی بررسی شده و ظهور حقایق الهی در ظروف مستعد تبیین می‌گردد.

نظام نزولی خلقت

نظام خلقت، در عرفان نظری، سلسله‌مراتبی نزولی از مقام الوهیت تا عالم ناسوت را شامل می‌شود. این نظام، با تعینات ناشی از اسماء و صفات الهی آغاز می‌گردد و در مراتب مختلف، از احدیت و واحدیت تا عوالم عقول، نفوس، مثال، و ناسوت، تجلی می‌یابد. انسان، به‌عنوان مقام جمع، جامع‌ترین مظهر اسماء و صفات الهی است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره این نظام را معقول، متعارف، و غیرقابل خدشه می‌دانند و بر منطقی بودن آن تأکید دارند.

درنگ: نظام نزولی خلقت، از مقام احدیت و واحدیت تا ناسوت، سلسله‌مراتبی معقول و منطقی است که انسان را به‌عنوان جامع‌ترین مظهر معرفی می‌کند.

ظرف اسماء و صفات الهی

اسماء و صفات الهی، در مراتب احدیت و واحدیت، ظرف اولیه خلقت‌اند. مقام احدیت، به وحدت مطلق الهی اشاره دارد که در آن، هیچ تعینی وجود ندارد. مقام واحدیت، مرتبه‌ای است که اسماء و صفات در آن متعین شده و مبدأ تجلیات خلقت می‌گردند. این مراتب، به‌عنوان بنیاد نظام خلقت، ظهور حقایق الهی را ممکن می‌سازند.

درنگ: اسماء و صفات الهی، در مراتب احدیت و واحدیت، ظرف اولیه خلقت و مبدأ تجلیات وجودی‌اند.

عوالم وجودی

عوالم وجودی، شامل عقول، نفوس، مثال، و ناسوت، مراتب نزولی خلقت را تشکیل می‌دهند. عالم عقول، به موجودات مجرد عقلانی اشاره دارد که در بالاترین مرتبه قرار دارند. عالم نفوس، مرتبه‌ای است که حیات و شعور در آن ظهور می‌یابد. عالم مثال، واسطه میان مجردات و عالم ماده است و عالم ناسوت، مرتبه مادی خلقت است که انسان در آن مقام جمع قرار دارد. این عوالم، مظاهر اسماء و صفات الهی‌اند و انسان، به‌عنوان آیینه‌ای جامع، همه این مراتب را در خود منعکس می‌کند.

درنگ: عوالم عقول، نفوس، مثال، و ناسوت، مراتب نزولی خلقت‌اند و انسان، به‌عنوان مقام جمع، جامع‌ترین مظهر این عوالم است.

نقش ملائکه و انبیاء

ملائکه، مدبرات عالم‌اند و ظرف امدادات طبیعی و غیبی خلقت را تشکیل می‌دهند. آن‌ها واسطه‌های الهی در اداره نظام وجودی‌اند و فیض الهی را به عوالم پایین‌تر منتقل می‌کنند. انبیاء، اما، ظرف ارشاد و هدایت عبادند و وظیفه تکمیل معنوی انسان‌ها را بر عهده دارند. این تمایز، به نقش متمایز ملائکه (اداره خلقت) و انبیاء (هدایت بشر) در نظام عرفانی اشاره دارد.

درنگ: ملائکه، مدبرات عالم و واسطه‌های فیض الهی‌اند، در حالی که انبیاء، هادیان خلق به سوی کمال معنوی‌اند.

ظهور حقایق در ظروف مستعد

آثار حقایق ربوبی، در هر ظرفی که استعداد پذیرش آن را داشته باشد، ظاهر می‌شود. این اصل، ریشه در نظریه مظهریت در عرفان دارد که ظهور حقایق الهی را به استعداد ظرف وابسته می‌داند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید دارند که محبت الهی، به‌عنوان حب ساری در وجود، در ظروف مستعد متجلی می‌شود، اما ادراک این حقایق، برای اکثر افراد محجوب است، به‌ویژه در مورد حقایق الوهیت.

درنگ: آثار حقایق ربوبی، در ظروف مستعد ظاهر می‌شوند، اما ادراک آن‌ها برای محجوبین دشوار است.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش، با تبیین نظام نزولی خلقت، از مقام احدیت و واحدیت تا عالم ناسوت، بنیان‌های عرفانی و فلسفی خلقت را روشن ساخت. اسماء و صفات الهی، به‌عنوان ظرف اولیه، و عوالم عقول، نفوس، مثال، و ناسوت، به‌عنوان مظاهر آن‌ها، سلسله‌مراتبی منطقی را تشکیل می‌دهند. ملائکه و انبیاء، هر یک با نقش‌های متمایز، در این نظام ایفای وظیفه می‌کنند. تأکید بر ظهور حقایق در ظروف مستعد، نشان‌دهنده پویایی نظام خلقت و وابستگی آن به استعدادهای وجودی است.

بخش دوم: نقد تطبیقات عددی و نسبت‌های غیرمنطقی

این بخش، به نقد نسبت‌های عددی و تطبیقات غیرمنطقی در متون عرفانی می‌پردازد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با نگاهی انتقادی، تطبیق چهار اسم، چهار ملائکه، و چهار پیامبر، و محاسبات عددی مانند دوازده و شانزده را فاقد اساس می‌دانند. این نقد، با تمثیلات ادبی و استدلال‌های فلسفی، بر ضرورت انطباق با منطق و قرآن کریم تأکید دارد و از گمانه‌زنی‌های غیرمستند پرهیز می‌کند.

نقد نسبت‌های عددی

متن، نسبت دادن عدد چهار به اسماء، ملائکه، و انبیاء را غیرمنطقی و فاقد دلیل می‌داند. تطبیقات عددی مانند چهار در چهار (شانزده) یا دوازده برج، که در برخی متون عرفانی مطرح شده‌اند، از نظر آیت‌الله نکونام قدس‌سره بی‌اساس‌اند. ایشان، با تمثیلی فاخر، این تطبیقات را به «دوختن ریسمان به آسمان» تشبیه می‌کنند که فاقد پشتوانه فلسفی یا قرآنی است.

درنگ: تطبیقات عددی مانند چهار، دوازده، و شانزده، فاقد اساس منطقی‌اند و به دوختن ریسمان به آسمان می‌مانند.

نقد اصطلاح «الیوم» و ملائکه زاپاس

استفاده از اصطلاح «الیوم» (امروز) در مقابل قیامت، و معرفی ملائکه زاپاس، از منظر آیت‌الله نکونام قدس‌سره نادرست است. این اصطلاحات، سوء تفسیری از آیات قرآن کریم‌اند و با حقیقت نظام خلقت سازگار نیستند. ایشان تأکید دارند که چنین نسبت‌هایی، فاقد سند معتبر و غیرقرآنی‌اند.

درنگ: اصطلاح «الیوم» و مفهوم ملائکه زاپاس، غیرقرآنی و فاقد اعتبار است.

نقد تطبیق دوازده برج و چهار ملائکه

متن به عبارتی اشاره دارد که دوازده برج (عوالم) را چهار ملائکه حمل می‌کنند و حقایق چهارگانه به آن‌ها نظر دارند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره این تطبیق را غیرمستند می‌دانند و معتقدند که چنین نسبت‌هایی، بدون پشتوانه منطقی، به تحریف حقایق عرفانی می‌انجامد.

درنگ: تطبیق دوازده برج با چهار ملائکه، فاقد سند معتبر و غیرمنطقی است.

نقد گمان نادرست درباره عرش

برخی گمان می‌کنند که عرش شامل همه چیز نیست، اما آیت‌الله نکونام قدس‌سره این دیدگاه را نادرست می‌دانند. عرش، به‌عنوان ظرف جامع حقایق، احاطه‌ای کامل بر همه موجودات دارد و در عرفان اسلامی، آیینه‌ای تمام‌نما از تجلیات الهی است.

درنگ: عرش، ظرف جامع حقایق است و گمان عدم شمول آن بر همه چیز، نادرست است.

موطن مجسد و عالم مثال

موطن مجسد، ظرفی است که معانی مجرد (مانند شیرینی در عسل) در آن تجسم می‌یابد. عالم مثال، به‌عنوان واسطه میان مجردات و عالم ماده، این نقش را ایفا می‌کند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با تمثیلی زیبا، شیرینی را به محبت تشبیه می‌کنند که در قالب خرما یا عسل برای انسان ملموس می‌شود. اما عالم مثال، به‌تنهایی نمی‌تواند عالم حشر و قیامت را توضیح دهد.

درنگ: موطن مجسد، مانند عالم مثال، معانی مجرد را تجسم می‌دهد، اما قیامت را به‌طور کامل توضیح نمی‌دهد.

نقد تفسیر مثالی قیامت

تفسیر بهشت و جهنم به‌صورت مثالی، از نظر آیت‌الله نکونام قدس‌سره ناکافی و فروتر از لسان قرآن کریم است. ایشان معتقدند که معاد قرآنی، حقیقتی برتر از تفاسیر مثالی دارد و نباید به خواب و خیال تقلیل یابد.

درنگ: تفسیر مثالی بهشت و جهنم، فروتر از معاد قرآنی است و با حقیقت آن سازگار نیست.

نقد دیدگاه ملاصدرا

آیت‌الله نکونام قدس‌سره، دیدگاه ملاصدرا درباره عالم مثال را ناکافی می‌دانند. گرچه ملاصدرا از عالم حقیقت سخن می‌گوید، اما همچنان به تفسیر مثالی معاد پایبند است. این دیدگاه، با معاد قرآنی تفاوت دارد و اشکالات متعددی بر آن وارد است.

درنگ: دیدگاه ملاصدرا درباره عالم مثال، ناکافی است و معاد قرآنی حقیقتی برتر دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با نقد تطبیقات عددی و نسبت‌های غیرمنطقی، بر ضرورت استدلال فلسفی و انطباق با قرآن کریم تأکید کرد. تطبیق چهار اسم، چهار ملائکه، و چهار پیامبر، و محاسبات عددی مانند دوازده و شانزده، فاقد اساس‌اند. عرش، به‌عنوان ظرف جامع، و عالم مثال، به‌عنوان موطن مجسد، نقش‌های کلیدی در نظام خلقت دارند، اما تفاسیر مثالی قیامت ناکافی‌اند. این نقدها، بر اهمیت تفکر انتقادی و پرهیز از گمانه‌زنی‌های غیرمستند تأکید دارند.

بخش سوم: عرش، ملائکه، و انسان کامل

این بخش، به بررسی جایگاه عرش، نقش ملائکه در حمل آن، و مقام انسان کامل به‌عنوان مظهر حقیقت الحقایق می‌پردازد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با نقد تطبیق انبیاء با ملائکه، بر تمایز نقش‌های آن‌ها تأکید دارند. ظهور الهی در قیامت و برتری انسان کامل بر ملائکه، از محورهای اصلی این بخش است که با تمثیلات و استدلال‌های عرفانی تبیین می‌شود.

سر عرش و حملته

عرش، ظرف تجردی حقایق است که در عالم مثال به صورت درمی‌آید. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با استناد به نقل محیی‌الدین ابن‌عربی، چهار ملائکه حملته عرش در دنیا را اسرافیل، میکائیل، جبرائیل، و عزرائیل معرفی می‌کنند و رضوان را نادرست می‌دانند. در قیامت، حملته عرش به هشت ملائکه افزایش می‌یابد، اما تطبیق این چهار ملائکه دیگر با انبیاء (آدم، ابراهیم، محمد، و مالک) نادرست است، زیرا حملته باید ملائکه باشند، نه انبیاء.

درنگ: عرش، ظرف تجردی حقایق است و حملته آن در دنیا چهار ملائکه (اسرافیل، میکائیل، جبرائیل، عزرائیل) و در قیامت هشت ملائکه‌اند.

نقد تطبیق انبیاء و ملائکه

تطبیق انبیاء (آدم، ابراهیم، محمد، و مالک) با ملائکه در قیامت، از نظر آیت‌الله نکونام قدس‌سره نادرست است. انبیاء، وظیفه هدایت در دنیا دارند، در حالی که قیامت، ظرف حساب است، نه تکلیف. ملائکه، مدبرات عالم‌اند و نقش آن‌ها با انبیاء متمایز است. این نقد، به ضرورت حفظ تمایز میان مراتب وجودی تأکید دارد.

درنگ: تطبیق انبیاء با ملائکه در قیامت نادرست است، زیرا انبیاء در دنیا تکلیف دارند و قیامت ظرف حساب است.

ظهور الهی در قیامت

قیامت، ظرف ظهور الهی است که در آن، سلطه مطلق حق آشکار می‌شود. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با اشاره به آیه‌ای از قرآن کریم در سوره غافر، آیه ۱۶، این حقیقت را تبیین می‌کنند:

لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ

: «امروز فرمانروایی از آنِ کیست؟»

این آیه، به سلطه مطلق الهی در قیامت اشاره دارد که عرش، به‌عنوان ظرف جامع، و حملته آن، آثار حقایق را ظاهر می‌سازند.

درنگ: قیامت، ظرف ظهور الهی است که سلطه مطلق حق را با آیه «لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ» نشان می‌دهد.

انسان کامل و حقیقت الحقایق

انسان کامل، مظهر حقیقت الحقایق است و اشراف کلی بر همه موجودات، از ملائکه تا ناسوت، دارد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، تطبیق جبرائیل با پیامبر اکرم (ص) را نادرست می‌دانند، زیرا انسان کامل، به دلیل جامعیتش، بر ملائکه برتری دارد. حقیقت انسان کامل، ظهوری است، نه کیفیتی تعینی در علم الهی، و این ظهور، او را در مرتبه‌ای والا قرار می‌دهد.

درنگ: انسان کامل، مظهر حقیقت الحقایق است و به دلیل اشراف کلی، بر ملائکه برتری دارد.

نقد جلالت شمس و قمر

متن، برتری ظاهری ماه و خورشید را ناشی از نزدیکی آن‌ها به زمین می‌داند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید دارند که این برتری، صرفاً ظاهری است و موجودات قوی‌تر از ماه و خورشید وجود دارند که عالم ناسوت، به دلیل ضعف مادی، توان تحمل آن‌ها را ندارد. این دیدگاه، به محدودیت دیدگاه‌های نجومی قدیم و تأثیر آن بر تفاسیر عرفانی اشاره دارد.

درنگ: برتری ماه و خورشید، ظاهری و ناشی از نزدیکی به زمین است و عالم ناسوت، توان تحمل موجودات قوی‌تر را ندارد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین جایگاه عرش و حملته آن، نقش ملائکه و انسان کامل را در نظام خلقت روشن ساخت. نقد تطبیق انبیاء با ملائکه، بر تمایز نقش‌های آن‌ها تأکید داشت. ظهور الهی در قیامت و برتری انسان کامل، به‌عنوان مظهر حقیقت الحقایق، بنیان‌های عرفانی متن را استوار کرد. نقد جلالت ظاهری ماه و خورشید، محدودیت‌های عالم ماده را نشان داد و بر ضرورت نگاه عمیق‌تر به نظام خلقت تأکید کرد.

نتیجه‌گیری کل

نوشتار حاضر، نظام خلقت و نقد تطبیقات عددی»، برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نگاهی عمیق و انتقادی، نظام نزولی خلقت را تبیین کرد. از مقام احدیت و واحدیت تا عالم ناسوت، این نظام با انسجام منطقی و فلسفی ارائه شد. ملائکه، به‌عنوان مدبرات عالم، و انبیاء، به‌عنوان هادیان خلق، نقش‌های متمایزی دارند. نقد تطبیقات عددی و نسبت‌های غیرمنطقی، بر ضرورت استدلال فلسفی و انطباق با قرآن کریم تأکید داشت. عرش، به‌عنوان ظرف جامع، و انسان کامل، به‌عنوان مظهر حقیقت الحقایق، جایگاه والایی در این نظام دارند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، تجلی احدی الهی چه ویژگی‌ای دارد؟

2. طبق درسگفتار، صبغة حقی چیست؟

3. بر اساس درسگفتار، میثاق در عوالم به چه معناست؟

4. طبق درسگفتار، روح انسانی در ناسوت چه ویژگی‌ای دارد؟

5. بر اساس درسگفتار، چرا انسان کامل در نهایت امرش شبیه نطفه در ابتدای خلقت است؟

6. طبق درسگفتار، روح انسانی در سیر خود از حضرة غیب ذات تا ناسوت، در هر عالم صبغة همان عالم را می‌گیرد.

7. بر اساس درسگفتار، میثاق به معنای توقف موجودات در منازل و مقامات است.

8. در درسگفتار، صبغة خلقی همان صبغة علمی و مظهری است.

9. طبق درسگفتار، روح انسانی پس از مفارقت از بدن عنصری، هیچ هیأت و اخلاقی را حفظ نمی‌کند.

10. بر اساس درسگفتار، حقیقت علمی در برخی مواضع کتاب به سرّ الهی تعبیر شده است.

11. طبق درسگفتار، تفاوت صبغة حقی و صبغة خلقی چیست؟

12. بر اساس درسگفتار، میثاق در عوالم چه مفهومی دارد؟

13. طبق درسگفتار، چرا روح انسانی در ناسوت به صورت بالقوه است؟

14. بر اساس درسگفتار، چرا نطفه در ابتدای خلقت با انسان کامل در نهایت امر مشابهت دارد؟

15. طبق درسگفتار، نقش ماده و مجرد در ساختار وجود انسانی چیست؟

پاسخنامه

1. از حضرة غیب ذات تا اقصی درکات جزئیت سیر می‌کند

2. صبغة الهی و ربوبی

3. صدای عوالم هنگام ورود موجودات

4. در ظرف استعداد و قوه قرار می‌گیرد

5. هر دو در ظرف استعداد گسترده‌اند

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. صبغة حقی، صبغة الهی و ربوبی است، در حالی که صبغة خلقی، صبغة علمی و مظهری است.

12. میثاق صدای عوالم است که هنگام ورود موجودات به هر عالم ایجاد می‌شود.

13. زیرا در ناسوت، روح انسانی در ظرف استعداد و قوه قرار می‌گیرد، نه فعلیت.

14. زیرا نطفه در ظرف استعداد گسترده است، مانند انسان کامل که در ظرف فعلیت گسترده است.

15. ماده و مجرد هر دو در وجود انسانی اثر می‌گذارند و صبغه‌های حقیقی و خلقی را شکل می‌دهند.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده