متن درس
بازبینی درس گفتارهای حضرت آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 460)
مقدمه: تبیین جایگاه عناصر و نور در نظام هستی
در این نوشتار، به بازنویسی و تحلیل درسگفتار شماره 460 از سلسله مباحث مصباح الانس، ارائهشده توسط آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، پرداختهایم. این درسگفتار، با رویکردی عمیق و چندلایه، به بررسی جایگاه عناصر در عالم ناسوت و نقش نور و انرژیهای متراکم در تحول تمدن بشری و ظهور آخرالزمانی میپردازد. این متن، با نگاهی فلسفی، عرفانی، و انتقادی، به تحلیل حرکات کیوانی، انعکاس نور در کواکب، و ضرورت آزادسازی انرژیهای متراکم برای دستیابی به تمدنی متعالی مینشیند.
بخش اول: عناصر و مظاهر اسماء الهی
عناصر بهعنوان تجلیات صفات الوهیت
عناصر، که در سنت فلسفی و عرفانی بهعنوان ارکان چهارگانه یا بیشتر شناخته میشوند، مظاهر اسماء الهی مرتبط با فیض وجودی اولیه (عماء) هستند. این اسماء، که به امهات اربعه شهرت دارند، شامل صفاتی چون علم، قدرت، و ارادهاند و بهعنوان مبادی وجودی عناصر در عالم ناسوت عمل میکنند. این عناصر، همچون آینهای که نور الهی را بازمیتاباند، تجلیات صفات الوهیت را در مراتب مادون متجلی میسازند. این دیدگاه، نظام هستی را بهسان باغی میبیند که هر عنصر، گلی است با عطر و رنگی خاص، برخاسته از ریشههای متعالی اسماء الهی.
عناصر و طبیعت خاص
عناصر، افزون بر تجلی اسماء الهی، مظاهر طبیعت خاصاند که در ظرف عالم مثال و ناسوت ظهور مییابند. طبیعت خاص، برخلاف طبیعت مطلق که بیکران و نامحدود است، به ظهورات محدود و مشخص در مراتب پایینتر اشاره دارد. عناصر در این مرتبه، همچون نقوشی بر لوح عالم مثال، خصوصیات خود را آشکار میکنند و نقش واسطهای در انتقال فیض الهی به ناسوت ایفا مینمایند. این تعامل، نظام هستی را بهسان رودی جاری میسازد که از سرچشمههای متعالی به سوی دشتهای مادون روان است.
بخش دوم: نقش عوالم در شکلگیری ناسوت
تأثیر سلسلهمراتبی عوالم
عالم ناسوت، که پایینترین مرتبه وجودی است، از تأثیرات سلسلهمراتبی عوالم متعالی (اسماء، ارواح، مثال، و افلاک) شکل میگیرد. هر یک از این عوالم، بهگونهای خاص، انرژی و فیض خود را به ناسوت منتقل میکنند، گویی که ناسوت، بوم نقاشی است که رنگهای گوناگون عوالم متعالی بر آن نقش بستهاند. این تأثیرات، نظام ناسوت را به چکیدهای از کل نظام هستی تبدیل کرده و آن را بهعنوان آیینهای از مراتب متعالی معرفی میکند.
تعامل ماده و عوالم متعالی
عالم ماده، از عوالم بالاتر نیرو و انرژی دریافت میکند. این تعامل، نظام کیوانی را پویا ساخته و ماده را بهسان ظرفی برای دریافت فیض متعالی معرفی میکند. هر مرتبه از عوالم، بهگونهای خاص، در ماده اثر میگذارد، گویی که ماده، زمینی است حاصلخیز که بذرهای نورانی عوالم متعالی در آن کاشته شده و به بار مینشیند. این دیدگاه، ماده را نه صرفاً جرم بیجان، بلکه محمل تجلیات الهی میداند.
بخش سوم: حرکات کیوانی و انعکاسات نوری
حرکات عام و غیرمختص
حرکات عام غیرمختص، برخلاف حرکات مختص به صورتهای خاص، به جریانهای کلی در نظام کیوانی اشاره دارند که از خصوصیات محدود فراتر میروند. این حرکات، بهسان امواجی گسترده در اقیانوس هستی، کل نظام را تحت تأثیر قرار میدهند. این حرکات به دو دسته سریع و بطیء تقسیم میشوند، که هر یک ویژگیهای خاصی در دینامیک کیوانی دارند. حرکات سریع، مانند نسیمی تند، و حرکات بطیء، مانند جریانی آرام، در نظام هستی نقشآفرینی میکنند.
اقسام حرکات عام
حرکات عام به سه قسم تقسیم میشوند: دوامی خاص، دوامی عام، و غیردوامی (خاص یا عام). حرکات دوامی خاص، که به نور قمر منتسباند، از ثبات و دوام برخوردارند، گویی که قمر، چون چراغی ثابت در آسمان کیوانی، نور خود را بیوقفه میپراکند. حرکات دوامی عام سریع، که به حرکت عرشی تعلق دارند، همه افلاک و کواکب را دربرمیگیرند و با آیه شریفه عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى (طه: ۵، : «بر عرش استیلا یافت») پیوند دارند. این حرکت، چون محور چرخش کل نظام کیوانی، از شمول و دوام بینظیری برخوردار است.
حرکات بطیء متغیر
حرکات بطیء، که از فلاک هشتم به پایین متغیرند، به دلیل تفاوت در سرعت و ثبات، از حرکات عرشی متمایز میشوند. این حرکات، مانند جریانی که در مسیر خود پیچ و تاب میخورد، تنوع و پویایی خاصی به نظام کیوانی میبخشند. این تغییرات، به تنوع در تأثیرات کواکب و افلاک در مراتب پایینتر اشاره دارد.
خمسه متحیره و انعکاس نور
پنج کوکب متحیره (سیارات پایینتر)، به دلیل انعکاس نور خورشید و کواکب بالاتر، تأثیرات متفاوتی در ناسوت دارند. این انعکاس، چون پرتوی که در آیینههای متعدد شکسته میشود، شدت نور را تعدیل کرده و آن را برای زمین قابل تحمل میسازد. این پدیده، نظام احسن الهی را نشان میدهد که با تعادل و هماهنگی، از تخریب زمین جلوگیری میکند.
نقد دیدگاههای سنتی درباره نور کواکب
برخی دیدگاههای سنتی درباره استقلال نوری کواکب غیر از ماه مورد نقد قرار گرفتهاند. دو قول در این زمینه وجود دارد: نخست، اینکه همه کواکب از خورشید نور میگیرند؛ و دوم، اینکه برخی کواکب نور مستقل دارند. قول غالب، خورشید را مرکز اصلی نور در نظام کیوانی میداند، گویی که خورشید، چون مشعلی فروزان، همه کواکب را روشن میسازد. این دیدگاه، بر پیچیدگی منشأ نور و نقش محوری خورشید تأکید دارد.
بخش چهارم: انرژیهای متراکم و تمدن بشری
انعکاسات نوری و انرژی ناسوت
انعکاسات نوری در نظام کیوانی، منبع اصلی انرژی برای عالم ناسوتاند. این انعکاسات، که تنفس، بینایی، و شنوایی انسان را تغذیه میکنند، چون غذایی معنوی، حیات ناسوت را پایدار میسازند. این انرژیها، بهسان جریانی حیاتبخش، نظام زیستی را تقویت کرده و تعادل آن را حفظ میکنند.
کنترل انرژیهای متراکم
بشر، با کنترل انرژیهای متراکم و انعکاسات نوری، میتواند کمبودهای انرژی (آب، برق، نفت) را رفع کرده و تمدن را به سطحی پیشرفته ارتقا دهد. این توانایی، مانند کلیدی که قفل گنجینههای کیهانی را میگشاید، امکان بهرهبرداری از منابع عظیم انرژی را فراهم میآورد. با این حال، تمدن کنونی، به دلیل وابستگی به منابع قرون وسطایی مانند نفت و گاز، از این پتانسیل عظیم محروم مانده است.
نقد تمدن کنونی
استفاده کنونی بشر از منابع فسیلی مانند نفت و گاز، بهسان روشهای قرون وسطایی، نشانهای از عقبماندگی تمدنی است. این منابع، به دلیل عوارض زیستمحیطی و کاستی، برای زندگی شهری و انسانی مناسب نیستند. تمدن کنونی، مانند کاروانی که در مسیر پیشرفت متوقف شده، نیازمند تحول در بهرهبرداری از انرژیهای پاک و پیشرفته است.
تأثیر انرژی بر ذهن و فکر
انرژیهای متراکم، با تأثیر بر ذهن و اعصاب، میتوانند رشد فکری و تمدنی بشر را تسریع کنند. این انرژیها، مانند آبی زلال که ذهن را صیقل میدهد، توانایی ارتقای مغز به سطحی پیشرفتهتر را دارند. نوع تغذیه نیز، مانند زعفران و گلاب که عطر و طعم ذهن را تغییر میدهند، بر تفکر انسان اثر میگذارد.
بخش پنجم: ظهور و تحول تمدنی
دور بودن ظهور به دلیل عقبماندگی تمدنی
ظهور حضرت مهدی (عج)، به دلیل قرون وسطایی بودن تمدن کنونی و عدم آزادسازی انرژیهای متراکم، هنوز دور است. این دیدگاه، ظهور را مشروط به تحول تمدنی و بهرهمندی از انرژیهای متعالی میداند، گویی که تمدن، چون نهالی است که تنها با آبیاری انرژیهای کیهانی به بار مینشیند.
نقد سادهانگاری ظهور
ادعاهای سادهانگارانه درباره ظهور، مانند آمدن سید حسنی یا حسینی، ناشی از کاستیهای فکری و عدم درک پیچیدگیهای تمدنی است. این سادهانگاری، مانند نگریستن به آسمانی بیابر و انتظار باران بدون درک طوفانهای پیشرو، مانع فهم عمیق شرایط ظهور میشود.
جمع عقول و زمینهسازی ظهور
روایت «جمع الله عقول العباد» به آزادسازی انرژیهای متراکم و ارتقای عقلانی بشر اشاره دارد. این تحول، مانند بیداری ذهنهای خفته در برابر نور حقیقت، زمینهساز ظهور خواهد بود. زمانی که بشر از وابستگی به نفت و گاز رها شود، ذهنها شکوفا شده و ظرف ظهور آماده میگردد.
نقد تکیه بر گذشته
تکیه بیشازحد بر علم رجال و تمرکز بر گذشته، مانند کندن زمین برای یافتن گنجهای مدفون بهجای نگریستن به آسمان برای دریافت نور، رویکردی محدود و عقبمانده است. این دیدگاه، بر ضرورت آیندهنگری و بهرهمندی از انرژیهای متعالی تأکید دارد.
آخرالزمان و تمدن پیشرفته
زمان ظهور، دورهای پیشرفته و مدرن است که بشر با کنترل انرژیهای متراکم، به سطحی متعالی از تمدن میرسد. این تمدن، مانند شهری که با نور کیهانی روشن شده، تسلط بر جهان را آسان میسازد. این دیدگاه، ظهور را در بستری پیشرفته و نه قرون وسطایی تصور میکند.
ارتزاق اولیاء از آینده
اولیاء خدا، با اتصال به انرژیهای غیرمتراکم و متعالی، به شهود و نبوغ فرازمانی دست مییابند. این اتصال، مانند پلی که امروز را به فردا پیوند میدهد، آنها را از محدودیتهای زمانی آزاد میسازد. این ارتزاق، به قوت رحمانی (بِقُوَّةٍ رَحْمَانِيَّةٍ) اشاره دارد که فراتر از قوت جسمانی است.
نقد عصر اوپک و علوم غریبه
تسلط اوپک و وابستگی به نفت، نشانهای از قرون وسطایی بودن تمدن کنونی است، مانند قایقی که در گلولای گذشته گیر کرده و از دریای پیشرفت بازمانده است. همچنین، تکیه بر علوم غریبه، به دلیل محدودیت معرفتی، نمیتواند جایگزین اتصال به انرژیهای متعالی شود. این نقد، بر برتری شهود عرفانی و علمی تأکید دارد.
جهان و ظلم و جور
جهان کنونی هنوز به مرحله «ملئت ظلماً و جوراً» نرسیده، زیرا ظلم و جور به معنای کامل آن محقق نشده است. این دیدگاه، مانند نگریستن به کاسهای که هنوز لبریز از آب نشده، ظهور را مشروط به تحقق کامل شرایط روایی میداند.
جمعبندی
درسگفتار شماره 460 مصباح الانس، با تبیین جایگاه عناصر بهعنوان مظاهر اسماء الهی و طبیعت خاص، به بررسی تأثیرات متقابل عوالم بر ناسوت و نقش حرکات کیوانی در این نظام پرداخته است. انعکاسات نوری، بهعنوان منبعی حیاتی برای ناسوت، تعادل نظام احسن را حفظ میکنند، اما تمدن کنونی، به دلیل وابستگی به منابع قرون وسطایی، از بهرهبرداری از این انرژیها ناتوان است. نقد دیدگاههای سنتی درباره نور کواکب و تأکید بر آزادسازی انرژیهای متراکم، به بازتعریف تمدن پیشرفته و شرایط ظهور حضرت مهدی (عج) منجر شده است. ظهور، در گرو تحول تمدنی، جمع عقول، و اتصال به انرژیهای متعالی است که اولیاء خدا از طریق آن به شهود فرازمانی دست مییابند.