در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 468

متن درس

 

تأملی در مراتب خلقت و کمال انسانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 468)

مقدمه

در این نوشتار، به بازخوانی و تبیین درس‌گفتار شماره 468 از مجموعه «مصباح الانس» اثر آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره پرداخته‌ایم که به بررسی مباحث صفحات ۲۴۳ تا ۲۷۹ کتاب اختصاص دارد. این بخش، با محوریت اصول دوازده‌گانه عرفانی، از خلقت آدم تا مقام انسان کامل را در بر می‌گیرد و با نقدی عالمانه بر برخی مطالب تکراری یا غیرمستند، بر اهمیت کشف عرفانی، اخلاص، دعا و جایگاه انسان کامل تأکید می‌ورزد.

بخش اول: مراتب خلقت و سلوک عرفانی

از تخمیر آدم تا عالم بروج

درس‌گفتار حاضر، سفری است عرفانی از مبدأ خلقت انسان، یعنی تخمیر آدم، تا مراتب متعالی عالم بروج. این مسیر، همانند نردبانی است که هر پله‌اش سالک را به سوی فهم عمیق‌تر اسرار الهی هدایت می‌کند. بحث از خلقت آدم آغاز می‌شود، جایی که خاک وجود انسان با نفخه الهی درمی‌آمیزد و او را به جایگاهی رفیع ارتقا می‌دهد. در این میان، عالم بروج به‌عنوان مرتبه‌ای از وجود معرفی می‌گردد که انبیای عظام، چون ابراهیم خلیل، نوح، عیسی و موسی علیهم‌السلام، به مثابه ستارگان درخشان آن، هر یک مظهر تجلی خاصی از اسما و صفات الهی‌اند.


﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍ﴾ (قرآن کریم، سوره مؤمنون، آیه ۱۲، )

این آیه کریمه، مبنای خلقت انسان را از خاکی ناچیز یادآور می‌شود که با اراده الهی به جایگاهی والا رسیده است. با این حال، تخصیص انبیا به مراتب خاص بروج، چنان‌که در متن اصلی آمده، فاقد مستندات متقن عقلی و نقلی است و گاه به خیال‌پردازی پهلو می‌زند. این نقد، دعوتی است به بازاندیشی در استنادات عرفانی و التزام به مبانی علمی و دینی.

درنگ: خلقت آدم و عالم بروج، نمایانگر مراتب وجودی‌اند که سالک را به سوی فهم اسرار الهی رهنمون می‌سازند، اما تخصیص انبیا به بروج نیازمند استنادات معتبر است.

کعبه: سمبل عالم ناسوت

کعبه، این بیت‌الله الحرام، در متن حاضر به‌عنوان سمبل عالم ناسوت و تجلی‌گاه الهی در مرتبه مادی معرفی شده است. کعبه، چون آیینه‌ای است که نور الهی را در عالم خاکی بازمی‌تاباند و سالکان را به سوی وحدت وجودی دعوت می‌کند. این سمبل، پیوند عالم ناسوت با عوالم بالاتر را نشان می‌دهد و عبادت در آن، تمرینی است برای صعود به مراتب متعالی‌تر.


﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ﴾ (قرآن کریم، سوره آل‌عمران، آیه ۹۶، )

این آیه، جایگاه کعبه را به‌عنوان نخستین خانه عبادت و هدایت‌گر جهانیان تبیین می‌کند. با این حال، متن اصلی در برخی موارد، از جمله بحث اعراف و نسبت دادن مراتب خاص به انبیا، فاقد بنیان‌های محکم عقلی و شرعی است و نیازمند بازنگری است.

درنگ: کعبه، به‌عنوان سمبل عالم ناسوت، پلی است میان خاک و افلاک، اما تفاسیر غیرمستند از اعراف و بروج نیازمند بازنگری علمی است.

جمع‌بندی بخش اول

این بخش، با تبیین مراتب خلقت از آدم تا عالم بروج و کعبه، سالک را به تأمل در پیوند عالم مادی و معنوی دعوت می‌کند. نقد مطالب غیرمستند، بر ضرورت التزام به مبانی علمی و دینی تأکید دارد و راه را برای فهم عمیق‌تر اسرار الهی هموار می‌سازد.

بخش دوم: اخلاص، دعا و مکاشفه

اخلاص: دروازه سلوک

اخلاص، چون کلیدی است که قفل دل سالک را می‌گشاید و او را به سوی دعا و ارتباط با حق رهنمون می‌شود. متن اصلی تأکید دارد که سالک پس از کسب اخلاص، باید به دعا و استدعا روی آورد تا از این طریق، به مقامات متعالی دست یابد. این اخلاص، همانند جویباری زلال است که قلب را از آلودگی‌های نفسانی پاک می‌کند و آن را برای دریافت فیض الهی آماده می‌سازد.


﴿قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾ (قرآن کریم، سوره انعام، آیه ۱۶۲، )

این آیه، اخلاص را به‌عنوان محور تمامی اعمال معرفی می‌کند. متن درس‌گفتار نیز بر این نکته تأکید دارد که اخلاص، شرط اولیه سلوک و مقدمه‌ای برای دعا و استدعاست.

درنگ: اخلاص، دروازه سلوک عرفانی است که سالک را به سوی دعا و ارتباط با حق هدایت می‌کند.

مکاشفه: راه شناخت حقایق

حقایق عرفانی، نه با ظن و گمان، بلکه از طریق مکاشفه به دست می‌آیند. مکاشفه، چون چراغی است که تاریکی‌های جهل را می‌زداید و سالک را به سوی نور معرفت رهنمون می‌شود. متن اصلی تأکید دارد که حقایق عالم، تنها از طریق کشف و شهود قابل درک‌اند و استدلال‌های صرف، ناتوان از دستیابی به این مراتب‌اند.

این دیدگاه، با نقد برخی مطالب خیال‌پردازانه در متن، تقویت می‌شود. برخی مباحث، به دلیل فقدان استنادات معتبر، از ارزش علمی برخوردار نیستند و نیازمند بازنگری‌اند. عرفان علمی، آن‌گونه که در این درس‌گفتار پیشنهاد می‌شود، باید بر پایه مکاشفه و مبانی معتبر عقلی و نقلی استوار باشد.

درنگ: مکاشفه، ابزار اصلی فهم حقایق عرفانی است و عرفان علمی، نیازمند فاصله گرفتن از خیال‌پردازی و التزام به مبانی معتبر است.

جمع‌بندی بخش دوم

اخلاص و مکاشفه، دو بال پرواز سالک در مسیر سلوک‌اند. اخلاص، قلب را برای دریافت فیض الهی آماده می‌کند و مکاشفه، راه را برای فهم اسرار عالم می‌گشاید. نقد مطالب غیرمستند، بر ضرورت التزام به عرفان علمی تأکید دارد.

بخش سوم: انسان کامل، معیار کمال

خواص انسان کامل

انسان کامل، چون آیینه‌ای است که تمامی اسما و صفات الهی در او متجلی می‌شود. او، جامع مقاصد عرفانی و معیار سنجش کمال سالکان است. متن درس‌گفتار تأکید دارد که شناخت خواص انسان کامل، به سالک امکان می‌دهد تا موقعیت خود را در مسیر سلوک ارزیابی کند و به سوی کمال گام بردارد.

انسان کامل، نه تنها مقصد نهایی سلوک، بلکه راهنمایی است که سالک را در این مسیر پر پیچ و خم هدایت می‌کند. همانند ستاره‌ای در آسمان معرفت، او مسیر را برای دیگران روشن می‌سازد و هر کس می‌تواند با مقایسه خود با او، به میزان نزدیکی یا دوری خود از کمال پی ببرد.

درنگ: انسان کامل، معیار سنجش کمال و هدایت‌گر سالکان در مسیر معرفت الهی است.

کاربرد شناخت انسان کامل

شناخت خواص انسان کامل، امکان مقایسه و خودشناسی را برای سالک فراهم می‌آورد. این شناخت، همانند نقشه‌ای است که مقصد را نشان می‌دهد و راه‌های رسیدن به آن را روشن می‌سازد. سالک با تأمل در این خواص، می‌تواند جایگاه خود را در مراتب کمال ارزیابی کرده و مسیر خود را اصلاح نماید.

متن اصلی، با تأکید بر این نکته، به اهمیت انسان کامل به‌عنوان مرجع سنجش و هدایت اشاره دارد. این دیدگاه، نه تنها برای سالکان، بلکه برای تمامی جویندگان حقیقت، راهگشاست.

درنگ: شناخت انسان کامل، راهنمای خودشناسی و اصلاح مسیر سلوک است.

جمع‌بندی بخش سوم

انسان کامل، به‌عنوان مظهر تمامی اسما و صفات الهی، نه تنها مقصد سلوک، بلکه معیاری برای سنجش و هدایت سالکان است. شناخت او، راه را برای خودشناسی و کمال هموار می‌سازد.

بخش چهارم: نقد و بازاندیشی در عرفان

نقد مطالب تکراری و غیرمستند

درس‌گفتار، با نگاهی نقادانه، برخی مطالب کتاب را تکراری، زائد یا فاقد اساس علمی و دینی می‌داند. این نقد، همانند باد خنکی است که غبار از آیینه حقیقت می‌زداید و راه را برای فهمی روشن‌تر باز می‌کند. مطالب خیال‌پردازانه، که گاه به جای استنادات معتبر، بر تخیلات بنا شده‌اند، از ارزش علمی برخوردار نیستند و نیازمند بازنگری‌اند.

این نقد، دعوتی است به التزام به عرفان علمی، که بر پایه کشف معتبر و استنادات عقلی و نقلی استوار است. عرفان، اگر از مبانی محکم فاصله بگیرد، به وادی خیال‌پردازی فرو می‌غلتد و از حقیقت دور می‌شود.

درنگ: عرفان علمی، بر پایه کشف معتبر و استنادات عقلی و نقلی استوار است و از مطالب خیال‌پردازانه فاصله می‌گیرد.

تکرار اصول و ضرورت انسجام

بسیاری از اصول مطرح‌شده در متن، تکرار مباحث پیشین‌اند که به دلیل فقدان ساختار منسجم، گاه به پراکندگی منجر شده‌اند. این تکرار، همانند چرخش بی‌حاصل در گردابی است که سالک را از مقصد دور می‌کند. انسجام در ارائه مفاهیم عرفانی، ضرورتی است که متن اصلی گاه از آن غفلت کرده است.

درنگ: انسجام در ارائه مفاهیم عرفانی، راه را برای فهم عمیق‌تر هموار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش چهارم

نقد مطالب تکراری و غیرمستند، بر ضرورت التزام به عرفان علمی و منسجم تأکید دارد. این نقد، راه را برای بازاندیشی در مفاهیم عرفانی و ارائه آن‌ها به‌گونه‌ای معتبر و روشن هموار می‌سازد.

نتیجه‌گیری نهایی

این نوشتار، با بازخوانی درس‌گفتار شماره 468 از مجموعه «مصباح الانس»، سفری عرفانی را از خلقت آدم تا مقام انسان کامل به تصویر کشید. با تأمل در مراتب خلقت، اخلاص، مکاشفه و انسان کامل، و نقد مطالب غیرمستند، این متن کوشید تا نوری بر مسیر معرفت الهی بتاباند. انسان کامل، به‌عنوان معیار کمال و هدایت‌گر سالکان، جایگاهی محوری در این بحث دارد. عرفان علمی، که بر پایه کشف معتبر و استنادات عقلی و نقلی استوار است، راه را برای فهمی عمیق‌تر از اسرار الهی هموار می‌سازد. این نوشتار، دعوتی است به تأمل در این مفاهیم و گام نهادن در مسیر کمال.


﴿فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ﴾ (قرآن کریم، سوره مؤمنون، آیه ۱۱۶، )

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، انسان‌های کامل در چه ظرفی قرار دارند؟

2. طبق درسگفتار، ویژگی اصلی انسان‌های ردی چیست؟

3. کدام گروه در درسگفتار به عنوان متوسطین معرفی شده‌اند؟

4. طبق درسگفتار، رابطه بین کمیت و کیفیت در انسان‌ها چگونه است؟

5. در درسگفتار، اولیای کامل چه ویژگی‌ای نسبت به دیگران دارند؟

6. در درسگفتار، انسان‌های ردی اکثریت جامعه را تشکیل می‌دهند.

7. اولیای کامل در درسگفتار به دلیل متصف بودن به صفات حقی و خلقی، همه موجودات را می‌شناسند.

8. طبق درسگفتار، نقص متوسطین به دلیل نداشتن هیچ قسطی از کمال است.

9. درسگفتار بیان می‌کند که جهنم به دلیل تعداد زیاد ردی‌ها پر می‌شود.

10. در درسگفتار، هر موجودی دارای اسمی مخصوص است که تربیت آن را تعیین می‌کند.

11. چرا در درسگفتار انسان‌های ردی بسیار کم توصیف شده‌اند؟

12. تفاوت اصلی بین انسان‌های کامل و متوسطین در درسگفتار چیست؟

13. چرا اولیای کامل در درسگفتار بر دیگران اشراف دارند؟

14. منظور از رابطه بین کمیت و کیفیت در درسگفتار چیست؟

15. نقش اسم مخصوص هر موجود در درسگفتار چیست؟

پاسخنامه

1. ظرف صعود و نزول با دور کمالی

2. در ظرف افول قرار دارند

3. کسانی که قسطی از کمال دارند اما دور کامل ندارند

4. با افزایش کمیت، کیفیت کاهش می‌یابد

5. اشراف بر مراتب موجودات و اسمای آن‌ها دارند

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. نادرست

10. درست

11. زیرا تعداد زیاد انسان‌های ردی نشان‌دهنده نقص در معلم (خداوند) است، و خداوند به ندرت رفوزه دارد.

12. انسان‌های کامل دور کمالی در صعود و نزول دارند، اما متوسطین قسطی از کمال دارند و دور کامل ندارند.

13. زیرا اولیای کامل متصف به صفات حقی و خلقی‌اند و مراتب و اسمای موجودات را می‌شناسند.

14. هرچه کمیت انسان‌ها افزایش یابد، کیفیت کمال آن‌ها کاهش می‌یابد و بالعکس.

15. اسم مخصوص هر موجود تربیت و احوال آن را تعیین می‌کند و با رب آن مرتبط است.

فوتر بهینه‌شده