در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 469

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 469)

دیباچه: سفری به سوی معرفت انسان کامل

کتاب حاضر، بازنویسی علمی درس‌گفتار شماره 469 از مجموعه گران‌سنگ «مصباح الانس» است که توسط آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره ایراد شده است. این اثر، با نگاهی عمیق به مراتب خلقت، سلوک عرفانی، و جایگاه انسان کامل، به کاوش در اسرار وجود و کمالات الهی می‌پردازد. هدف، تبیین مراتب سلوک و کمال انسانی از منظر عرفان اسلامی است، با تأکید بر کشف، اخلاص، دعا، و انسان کامل به‌عنوان معیاری برای سنجش کمالات.

بخش یکم: مراتب خلقت و اسرار وجود

خلقت آدم و آغاز سیر وجودی

درس‌گفتار حاضر، از صفحه دویست و چهل و سه تا دویست و هفتاد و نه کتاب «مصباح الانس» را در بر می‌گیرد که شامل دوازده فصل از مباحث عرفانی و کلامی است. این بخش، با کاوش در خلقت آدم علیه‌السلام آغاز می‌شود؛ جایی که تخمیر وجود انسانی، به‌سان بذری در خاک هستی، نهال آگاهی و معرفت را می‌رویاند. خلقت آدم، نقطه عزیمت سلوک عرفانی است که سالک را به سوی فهم اسرار الهی هدایت می‌کند.

در این راستا، سخن از مراتب وجودی عالم بروج است که چونان برج‌های بلند آسمان معرفت، جایگاه انبیای عظام را نشان می‌دهند. انبیایی چون ابراهیم خلیل، نوح، عیسی، و موسی علیهم‌السلام، هر یک چون ستارگانی در این بروج می‌درخشند. با این حال، تخصیص این انبیا به مراتب خاص، گاه فاقد مبنای متقن شرعی و عقلی است و در حد تأویلات عرفانی باقی می‌ماند.

درنگ: خلقت آدم، سرآغاز سفری وجودی است که سالک را از ناسوت به سوی مراتب متعالی هدایت می‌کند. عالم بروج، چونان نقشه‌ای آسمانی، جایگاه انبیا را در این سیر نشان می‌دهد، هرچند تخصیص آن‌ها نیازمند استنادات قوی‌تر است.

کعبه: نماد عالم ناسوت

کعبه، به‌سان قلبی تپنده در عالم ناسوت، نماد تجلی الهی در مرتبه مادی است. این مکان مقدس، چونان آیینه‌ای که نور حق را بازمی‌تاباند، ظرف عبادت و محور سلوک سالکان است. در این درس‌گفتار، کعبه به‌عنوان سمبل عالم ارض و ناسوت معرفی شده که سالک را به تأمل در پیوند میان ماده و معنا دعوت می‌کند.

اعراف و مراتب وجودی

بحث اعراف، به‌عنوان مرتبه‌ای میانی در سلسله مراتب وجودی، در این بخش مطرح شده است. اعراف، چونان پلی میان ناسوت و ملکوت، جایگاه تأمل و گذر سالک است. با این حال، برخی مباحث مرتبط با اعراف و بروج، به دلیل فقدان استنادات محکم، در حد فرضیات عرفانی باقی مانده‌اند.

درنگ: کعبه، چونان محوری معنوی در عالم ناسوت، و اعراف، به‌عنوان مرتبه‌ای انتقالی، سالک را به تأمل در پیوند میان ماده و معنا و گذر از مراتب وجودی دعوت می‌کنند.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش، با تبیین خلقت آدم، عالم بروج، کعبه، و اعراف، بنیان‌های وجودی سلوک عرفانی را ترسیم می‌کند. هرچند برخی مباحث فاقد استنادات متقن‌اند، اما تأکید بر پیوند میان مراتب مادی و معنوی، سالک را به سوی فهم عمیق‌تر اسرار الهی هدایت می‌کند.

بخش دوم: کشف عرفانی و اخلاص در سلوک

کشف: کلید فهم حقایق

در این درس‌گفتار، تأکید ویژه‌ای بر اهمیت کشف عرفانی به‌عنوان ابزار اصلی درک حقایق متعالی شده است. حقایق عرفانی، چونان گنج‌هایی در اعماق وجود، تنها با نور مکاشفه هویدا می‌شوند، نه با ظن و گمان یا تحقیق صرف. این نگاه، سالک را از تکیه بر زرق‌وبرق عقل ظاهری به سوی شهود باطنی سوق می‌دهد.

چنان‌که در قرآن کریم آمده است: ﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ﴾ (: و کسانی که در راه ما کوشیده‌اند، به‌یقین راه‌های خود را به آنان می‌نمایانیم، و خداوند با نیکوکاران است) (عنکبوت: ۶۹). این آیه، گواهی است بر این‌که مجاهدت در راه حق، دروازه‌های کشف و هدایت را می‌گشاید.

درنگ: کشف عرفانی، چونان کلیدی زرین، قفل‌های اسرار الهی را می‌گشاید و سالک را از ظن و گمان به سوی یقین هدایت می‌کند.

اخلاص و دعا: ارکان سلوک

اخلاص، چونان جانی پاک در کالبد سلوک، شرط اولیه ارتباط با حق است. سالک پس از کسب اخلاص، به دعا و استدعا روی می‌آورد که چونان بال‌هایی او را به سوی معبود پرواز می‌دهند. دعا، زبان گفت‌وگوی عاشقانه با حق است و اخلاص، ضامن خلوص این گفت‌وگو.

در این راستا، توجه حبی، به‌عنوان موتور محرک سلوک، سالک را به مقام احدیت رهنمون می‌شود. این توجه، چونان جریانی از عشق الهی، قلب سالک را به نور معرفت روشن می‌کند.

درنگ: اخلاص و دعا، دو بال سلوک‌اند که سالک را از خاک ناسوت به افلاک احدیت می‌رسانند.

جمع‌بندی بخش دوم

کشف عرفانی، اخلاص، و دعا، ارکان اصلی سلوک در این درس‌گفتارند. این مفاهیم، سالک را از مراتب ظاهری به سوی باطن وجود هدایت کرده و راه را برای فهم انسان کامل هموار می‌سازند.

بخش سوم: انسان کامل، معیار کمال

انسان کامل: جامع مقاصد عرفانی

انسان کامل، چونان آیینه‌ای تمام‌نما، مظهر تمامی اسمای الهی و مرجع سنجش کمالات است. در این درس‌گفتار، انسان کامل به‌عنوان هدف نهایی سلوک معرفی شده که تمامی مقاصد عرفانی را در خود جمع می‌کند. شناخت خواص انسان کامل، سالک را قادر می‌سازد تا موقعیت خویش را در مسیر کمال ارزیابی کند.

چنان‌که در قرآن کریم آمده است: ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ﴾ (: ما انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم) (تین: ۴). این آیه، گواهی است بر جایگاه رفیع انسان کامل به‌عنوان مخلوقی که ظرفیت تجلی تمامی کمالات الهی را داراست.

درنگ: انسان کامل، چونان قله‌ای رفیع در سلسله مراتب وجود، معیاری است که سالک با سنجش خویش با آن، راه کمال را می‌پیماید.

کاربرد شناخت انسان کامل

شناخت خواص انسان کامل، چونان نقشه‌ای راهنما، به سالک امکان می‌دهد تا موقعیت خویش را در مسیر سلوک ارزیابی کرده و به سوی کمال حرکت کند. این شناخت، مانند آینه‌ای است که عیوب و کمالات سالک را به او نشان می‌دهد و او را به اصلاح و تعالی دعوت می‌کند.

نقد مطالب تکراری و غیرمستند

درس‌گفتار، برخی مباحث را تکراری، زائد، یا فاقد اساس علمی و دینی می‌داند. این نقد، چونان هشداری است به سالک که از خیال‌پردازی‌های بی‌مبنا دوری گزیند و به سوی عرفانی مبتنی بر کشف و استنادات معتبر حرکت کند.

درنگ: عرفان راستین، از خیال‌پردازی به دور است و بر استنادات معتبر عقلی و نقلی استوار است.

جمع‌بندی بخش سوم

انسان کامل، محور و مقصد سلوک عرفانی است. این بخش، با تبیین جایگاه انسان کامل و نقد مطالب غیرمستند، بر ضرورت عرفانی مبتنی بر کشف و استناد تأکید دارد.

بخش چهارم: اسرار کلام و نهایات سلوک

انواع کلام و اسرار آن

کلام، چونان جریانی زلال از حقیقت، بخشی از اسرار عالم را آشکار می‌سازد. در این درس‌گفتار، اقسام کلام و نقش آن در تبیین حقایق وجودی بررسی شده است. کلام الهی و انسانی، ابزارهایی‌اند برای انتقال اسرار و هدایت سالکان.

غایات و نهایات

غایات و نهایات، کمالات وجودی‌اند که سالک در سلوک خویش به سوی آن‌ها حرکت می‌کند. این مقاصد، چونان افق‌هایی دور اما دست‌یافتنی، هدف نهایی عرفان را نشان می‌دهند.

تکلیف و مجازات

تکلیف و مجازات، در چارچوب نظام تربیتی الهی، بخشی از نهایات سلوکی‌اند. این مفاهیم، سالک را به رعایت حدود الهی و حرکت در مسیر حق دعوت می‌کنند.

درنگ: کلام، غایات، و تکلیف، چونان ابزارهایی در دست سالک، او را به سوی کمالات وجودی و نظام تربیتی الهی هدایت می‌کنند.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با کاوش در اسرار کلام، غایات، و تکلیف، مراتب نهایی سلوک را ترسیم می‌کند و سالک را به سوی فهم عمیق‌تر نظام الهی رهنمون می‌سازد.

بخش پنجم: خاتمه و اشاره به مراسم اجتماعی

خاتمه کتاب: جامع مقاصد

خاتمه کتاب «مصباح الانس»، چونان دریچه‌ای به سوی مقاصد عرفانی، تمامی مباحث پیشین را در خود جمع کرده و به بحث انسان کامل انتقال می‌یابد. این خاتمه، مانند پلی است که سالک را از مباحث پراکنده به سوی فهم جامع انسان کامل هدایت می‌کند.

اشاره به مراسم حجتیه

درس‌گفتار، در پایان، به مراسمی در مؤسسه حجتیه با حضور طلاب خارجی اشاره دارد. در این بخش، با لحنی طنزآمیز، از نبود غذا و فراوانی گریه سخن گفته شده است: «غذا نیست، اما گریه فراوان است.» این اشاره، چونان نقاشی‌ای از فضای اجتماعی و فرهنگی آن زمان، تصویری زنده از تعاملات معنوی و طنزآمیز جامعه دینی ارائه می‌دهد.

درنگ: خاتمه کتاب، چونان جمع‌بندی جامعی از مقاصد عرفانی، سالک را به سوی شناخت انسان کامل هدایت می‌کند، در حالی که اشاره طنزآمیز به مراسم حجتیه، رنگ و بویی از فضای اجتماعی زمان را به متن می‌افزاید.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با جمع‌بندی مباحث کتاب و اشاره به مراسم اجتماعی، پلی میان عرفان نظری و فضای فرهنگی دینی برقرار می‌کند.

جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با بازنویسی درس‌گفتار شماره 469 از مجموعه «مصباح الانس»، سفری عمیق به سوی فهم مراتب خلقت، سلوک، و انسان کامل ارائه می‌دهد. این اثر، با تبیین مفاهیمی چون کشف عرفانی، اخلاص، دعا، و جایگاه انسان کامل، راهنمایی جامع برای سالکان و پژوهشگران حوزه الهیات و عرفان فراهم می‌آورد. نقد مطالب تکراری و غیرمستند، بر ضرورت عرفانی مبتنی بر استنادات معتبر تأکید دارد. اشاره طنزآمیز به مراسم حجتیه، جلوه‌ای از فضای اجتماعی و فرهنگی زمان را به تصویر می‌کشد. این نوشتار، چونان چراغی در مسیر معرفت، سالک را به سوی کمال و فهم اسرار الهی هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار استاد فرزانه قدس سره، عمر دنیا پیش از ایجاد خلیفه الهی چند سال ذکر شده است؟

2. طبق متن، کعبه به عنوان سمبل چه عالمی معرفی شده است؟

3. در درسگفتار، کدام یک از موارد زیر به عنوان یکی از موضوعات فصول دوازده‌گانه ذکر شده است؟

4. بر اساس متن، در کدام صفحه بحث اعراف مطرح شده است؟

5. طبق متن، چه چیزی به عنوان مبنای به دست آوردن حقایق عرفانی معرفی شده است؟

6. بر اساس متن، حقایق عرفانی باید از طریق ظن و گمان به دست آیند.

7. متن درسگفتار بیان می‌کند که کعبه سمبل عالم ناسوت است.

8. طبق متن، تمامی مباحث فصول دوازده‌گانه دارای اساس علمی و اسناد دینی معتبر هستند.

9. متن درسگفتار تأکید دارد که سالک باید به مقام احدیت برسد و واردات قلبیه پیدا کند.

10. بر اساس متن، خواص انسان کامل تنها برای خود او مفید است و برای دیگران کاربردی ندارد.

11. چرا طبق متن، حقایق عرفانی باید از طریق مكاشفات به دست آیند؟

12. مفهوم «توجه حبی» در متن درسگفتار چیست؟

13. چرا متن درسگفتار برخی مباحث فصول دوازده‌گانه را زاید یا فاقد اساس علمی می‌داند؟

14. طبق متن، کعبه چه نقشی در عالم ناسوت ایفا می‌کند؟

15. چگونه خواص انسان کامل به دیگران کمک می‌کند؟

پاسخنامه

1. هفده هزار سال

2. عالم ناسوت

3. تخمیر آدم

4. صفحه 246

5. مكاشفات

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا حقایق عرفانی از طریق ظن، گمان، یا علم و تحقیق قابل دستیابی نیستند و نیازمند كشف مستقیم هستند.

12. توجه حبی به عشق و محبت الهی اشاره دارد که سالک را به سوی حق و مقام احدیت سوق می‌دهد.

13. زیرا این مباحث تکراری، فاقد اسناد دینی معتبر، یا در حد خیال‌پردازی هستند.

14. کعبه به عنوان سمبل عالم ناسوت، نماد عرض و تجلی مادی عالم است.

15. خواص انسان کامل به افراد کمک می‌کند تا با مقایسه خود با او، میزان کمال و موقعیت خود را ارزیابی کنند.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده