متن درس
بازبینی درس گفتارهای حضرت آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 482)
مقدمه
این اثر، بازنویسی و تبیین درسگفتار شماره 482 از مجموعه مصباح الانس، ارائهشده توسط آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، است که به بررسی مراتب معرفت انسان کامل، شامل شناخت خلق، اسماء و صفات الهی، و مقام تمکین، و نقد مدعیان کاذب در عصر غیبت میپردازد.
بخش اول: مراتب معرفت انسان کامل
مفهوم انسان کامل در عرفان اسلامی
انسان کامل، در عرفان اسلامی، به مثابه آیینهای است که تجلیگاه اسماء و صفات الهی بوده و با سیر وجودی خویش، از شناخت خلق و نفس تا وصول به مقام خلافت الهی را طی میکند. این سیر، در سه مرتبه متبلور میشود: معرفت خلقی، معرفت حقی، و مقام تمکین. هر مرتبه، چون پلهای از نردبان کمال، سالک را به سوی قرب الهی رهنمون میسازد. آیتالله نکونام، با تبیین این مراتب، انسان کامل را موجودی معرفی میکنند که نهتنها به شناخت عالم و نفس نائل میشود، بلکه با تلبس به اسماء الهی، به اقتدار معنوی و ولایت باطنی دست مییابد.
درنگ: انسان کامل، دارای سه مرتبه معرفتی است: معرفت خلقی (شناخت خلق و نفس)، معرفت حقی (شناخت اسماء و صفات الهی)، و مقام تمکین (اقتدار معنوی و صدور آثار خیر). |
معرفت خلقی: شناخت عالم و نفس
معرفت خلقی، به مثابه دروازه ورود به ساحت معرفت، شناخت خلق و نفس را در بر میگیرد. نفس، در این مرتبه، بهعنوان محور عالم و آیینه خلقت معرفی میشود. سالک، با تأمل در عالم ناسوت و جایگاه نفس در نظام هستی، به درک ابتدایی از حقیقت خلقت دست مییابد. این شناخت، چون بذری است که در خاک وجود سالک کاشته شده و با مراقبت، به نهال معرفت حقی بدل میگردد. آیتالله نکونام تأکید میکنند که این مرتبه، پایهای برای فهم مظهریت عالم در برابر حق است.
معرفت حقی: تلبس به اسماء و صفات الهی
معرفت حقی، مرتبهای متعالی است که سالک، با ازدیاد معرفت تفصیلی، به شناخت اسماء و صفات الهی نائل میشود. در این مقام، عالم دیگر نه بهصورت مستقل، بلکه بهعنوان مظهر اسماء الهی نگریسته میشود. تفاوت معرفت خلقی و حقی، چون تفاوت نگریستن به آیینهای است که گاه خود را نشان میدهد و گاه تصویر معشوق را. در معرفت خلقی، سالک عالم را به عالم میبیند، اما در معرفت حقی، عالم را به حق یا حق را به حق مشاهده میکند. این مرتبه، با تحقق به اسماء الهی همراه است، جایی که سالک، چون گلی در باغ اسماء، با هر نام الهی انس و مراوده مییابد.
تفاوت معرفت خلقی و حقی
تفاوت این دو مرتبه، در منظر سالک به عالم نهفته است. معرفت خلقی، عالم را در استقلال ظاهریاش مینگرد، اما معرفت حقی، عالم را چون سایهای از نور حق میبیند. آیتالله نکونام، با تمثیلی بدیع، این تفاوت را به چهرهبهچهره شدن با عالم یا اسماء تشبیه میکنند. سالک در معرفت خلقی، با عالم روبهروست، اما در معرفت حقی، با اسماء الهی مواجه میشود و عالم را مظهر آنها میداند. این گذار، چون صعود از دامنه کوه به قله حقیقت است.
درنگ: تفاوت معرفت خلقی و حقی در نگاه سالک است: در معرفت خلقی، عالم به عالم نگریسته میشود، اما در معرفت حقی، عالم به حق یا حق به حق دیده میشود. |
جمعبندی بخش اول
مراتب معرفت انسان کامل، به مثابه سفری وجودی از شناخت خلق تا وصول به حق است. معرفت خلقی، پایه شناخت عالم و نفس را فراهم میآورد، در حالی که معرفت حقی، سالک را به تلبس به اسماء و صفات الهی رهنمون میسازد. تفاوت این دو مرتبه، در تغییر منظر سالک از عالم به حق نهفته است. این سیر، زمینهساز ورود به مقام تمکین است که در بخش بعدی بررسی خواهد شد.
بخش دوم: مقام تمکین و آثار آن
مفهوم تمکین در عرفان اسلامی
مقام تمکین، به مثابه اوج سیر سالک، ظرف احسان و اقتدار معنوی است که انسان کامل، با توانمندی در صدور آثار خیر و برکت، به آن دست مییابد. این مقام، چون تاجی است بر سر انسان کامل که با ولایت باطنی، عالم را تحت تأثیر قرار میدهد. آیتالله نکونام، تمکین را نقطهای میدانند که سالک، با مکنت الهی، آثار علمی، معنوی یا عملی را در عالم ظاهر میسازد.
آثار علمی در مقام تمکین
برخی اولیاء، در مقام تمکین، آثار علمی ابداعی و ایجادی تولید میکنند که چون چشمهای زلال، معارف بدیع را به عالم عرضه میدارد. این آثار، نه بازگفت سخنان دیگران، بلکه خلق معرفتی نوین است. آیتالله نکونام، با اشاره به کلمات حکیمانه لقمان در قرآن کریم، این آثار را نمونهای از مکنت بیانی میدانند که در مقایسه با آیات مربوط به موسی، از برتری حکمی برخوردار است.
آیه: وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ ۚ وَمَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ
ترجمه (): و بهراستی به لقمان حکمت عطا کردیم که خدا را سپاس گوی، و هر که سپاس گزارد، به سود خود سپاس گزارد، و هر که ناسپاسی کند، خدا بینیاز و ستوده است. (قرآن کریم، سوره لقمان، آیه ۱۲)
آثار عملی: نمونه موسی
در مقابل، برخی اولیاء، چون موسی، آثار عملی و خارجی، نظیر معجزه ید بیضاء، را ظاهر میسازند. این آثار، که تحرک و تأثیر در عالم ناسوت را به دنبال دارد، به مثابه صاعقهای است که تاریکی جهل را درهم میشکند. آیتالله نکونام، این آثار را نشانهای از اقتدار عملی انبیاء در هدایت خلق میدانند.
درنگ: در مقام تمکین، برخی اولیاء آثار علمی ابداعی (مانند کلمات لقمان) و برخی آثار عملی (مانند معجزات موسی) تولید میکنند که هر یک به اقتضای مصلحت الهی ظهور مییابد. |
انواع مکنت: خاص و جامع
مکنت، به دو نوع خاص و جامع تقسیم میشود. مکنت خاص، محدود به یک نوع اثر، اعم از علمی یا معنوی، است، در حالی که مکنت جامع، همه انواع آثار را در بر میگیرد. اولیاء دارای مکنت جامع، چون باغبانی حکیم، به اقتضای نیاز جامعه، آثار خویش را ظاهر میسازند. آیتالله نکونام تأکید میکنند که این اولیاء، نه به میل خویش، بلکه بر اساس مصلحت محیط و جامعه عمل میکنند.
خلافت و استخلاف در مقام تمکین
مقام تمکین، به دو مرتبه خلافت و استخلاف منتهی میشود. خلافت، به نیابت الهی و ولایت شخصی اشاره دارد، در حالی که استخلاف، به تعیین جانشین و انتقال مقام ولایت دلالت میکند. این دو مقام، چون دو بال پرندهای هستند که انسان کامل را به اوج کمال رهنمون میسازند. آیتالله نکونام، انسان کامل را در این مقام، دارای جمع بین صفات تمحض (صافی و خالص ولایت) و تشکیک (تنوع در ظهورات) میدانند.
درنگ: مقام تمکین، به خلافت (نیابت الهی) و استخلاف (تعیین جانشین) منتهی میشود، و انسان کامل، جمع بین صفات تمحض و تشکیک را داراست. |
جمعبندی بخش دوم
مقام تمکین، اوج سیر انسان کامل است که با اقتدار معنوی، آثار خیر و برکت را در عالم ظاهر میسازد. این آثار، اعم از علمی (چون کلمات لقمان) یا عملی (چون معجزات موسی)، به اقتضای مصلحت الهی ظهور مییابد. مکنت خاص و جامع، و خلافت و استخلاف، مراتب این مقام را تشکیل میدهند که انسان کامل را به جایگاه نیابت الهی میرساند.
بخش سوم: انسان کامل در عصر غیبت
وجود انسان کامل در غیبت
آیتالله نکونام، وجود انسان کامل در عصر غیبت را تأیید کرده و او را تنزیلاً دارای مقام نبوت باطنی میدانند. این انسان کامل، بدون ادعای نبوت تشریعی، با انباء عن الله (خبر از خدا)، فیض الهی را در ظرف خواص و بهصورت پنهانی جاری میسازد. این مقام، چون ستارهای در شب غیبت است که نورش هدایتگر مؤمنان است.
امدادات امام زمان (عج)
امام زمان (عج)، بهعنوان حجت الهی، دارای امدادات عام برای همه خلق، حتی کفار، و امدادات خاص برای خواص است. این امدادات، چون بارانی رحمت است که زمین خشک خلقت را سیراب میکند. آیتالله نکونام، با استناد به حدیث «لولا الحجة لساحت الأرض بأهلها»، نقش امام را در حفظ نظام هستی تبیین میکنند.
درنگ: در عصر غیبت، امام زمان (عج) امدادات عام برای همه خلق و امدادات خاص برای خواص دارد، و انسان کامل، با انباء عن الله، فیض الهی را جاری میسازد. |
فیض الهی در غیبت
فیض الهی در عصر غیبت، هرچند در ظرف خواص و بهصورت پنهانی جاری است، اما تداوم دارد. این فیض، چون جویباری است که در زیر خاک جریان دارد و تنها تشنگان حقیقت آن را مییابند. آیتالله نکونام تأکید میکنند که این فیض، از طریق اولیاء و با کتمان ظاهر میشود.
نقد مدعیان کاذب
یکی از چالشهای عصر غیبت، ظهور مدعیان کاذب است که آیتالله نکونام آنها را به سه دسته تقسیم میکنند: فقهای غیرعادل، صوفیان مدعی (مانند بوق علیشاه)، و قلدران سیاسی (مانند جورج بوش). این مدعیان، چون گرگهایی در لباس میش، با ادعاهای باطل، خلق را گمراه میکنند. نقد فقهای غیرمجتهد یا غیرعادل، با استناد به شرایط اجتهاد در فقه شیعی، بر ضرورت عدالت و ملکه قدسیه تأکید دارد.
نقد مداحان و انحطاط معنوی
مداحان، با تجاریسازی مداحی و جذب عوام با عربده، به انحطاط معنوی جامعه دامن میزنند. آیتالله نکونام، این پدیده را نشانه کاهش خیرات و افزایش مدعیان میدانند. این انحطاط، چون خزانی است که برگهای معنویت را فرو میریزد و مدعیان را چون علفهای هرز برمیانگیزد.
درنگ: مدعیان کاذب، شامل فقهای غیرعادل، صوفیان مدعی، و قلدران سیاسی، با ادعاهای باطل، موانعی برای ظهور امام زمان (عج) ایجاد میکنند. |
جمعبندی بخش سوم
در عصر غیبت، انسان کامل با انباء عن الله، فیض الهی را جاری میسازد، و امام زمان (عج) با امدادات عام و خاص، نظام خلقت را حفظ میکند. اما مدعیان کاذب، از فقها و صوفیان تا مداحان و قلدران، با ادعاهای باطل، موانعی برای ظهور ایجاد میکنند. این چالشها، ضرورت شناخت حقیقی اولیاء و پرهیز از گمراهی را برجسته میسازد.
بخش چهارم: تحقق به اسماء و صفات الهی
مفهوم تحقق به اسماء
تحقق به اسماء الهی، به مثابه انس و مراوده سالک با هر نام الهی است که او را مهمان و میزبان اسماء میسازد. این تحقق، چون رقصی عاشقانه با نور حق است که سالک را در خلوت و جمع با اسماء همراه میکند. آیتالله نکونام، این مقام را ملکهای میدانند که سالک با همه اسماء قرب مییابد.
فعل و انفعال در تحقق
تحقق به اسماء، با فعل (افاضه به غیر) و انفعال (استمداد از اسماء) همراه است. فعل، چون فوارهای است که فیض الهی را به خلق میرساند، و انفعال، چون کاسهای است که از چشمه اسماء پر میشود. آیتالله نکونام، این دوگانه را به تأثیر به وجوب اسماء و تأثر به امکان سالک نسبت میدهند، اما امکان را نادرست خوانده و به وحدت وجود اشاره میکنند.
درنگ: تحقق به اسماء، با فعل (افاضه به غیر) و انفعال (استمداد از اسماء) همراه است، و سالک، با همه اسماء انس و مراوده مییابد. |
محبوبین و محبین
اولیاء، به دو دسته محبوبین و محبین تقسیم میشوند. محبوبین، با انس دائم با همه اسماء، چون خورشیدی در آسمان ولایت میدرخشند، در حالی که محبین، محدود به برخی اسماء، چون ستارگانی در شب معرفت نور میافشانند. آیتالله نکونام، این تمایز را نشانه مراتب مختلف اولیاء در قرب الهی میدانند.
اهل الله و فراتر از دنیا و آخرت
اهل الله، اولیایی هستند که فراتر از دنیا و آخرت، با صفات حق متلبساند. آنها، چون پرندگانی آزاد، نه به نعیم بهشت دل میبندند و نه از جهیم دوزخ میهراسند. نعمتشان، رحمت حق است و خیرشان، صفات الهی. آیتالله نکونام، این مقام را اوج بینیازی اولیاء از غیر حق میدانند.
جمعبندی بخش چهارم
تحقق به اسماء الهی، سالک را به انس و مراوده با حق رهنمون میسازد. فعل و انفعال، محبوبین و محبین، و اهل الله، مراتب این مقام را تشکیل میدهند که انسان کامل را به وحدت با حق میرساند. این سیر، نشانهای از اقتدار باطنی اولیاء در دریافت و انتقال فیض الهی است.
بخش پنجم: چالشهای شناخت امام و مظلومیت اولیاء
دشواری شناخت امام زمان (عج)
شناخت امام زمان (عج)، به دلیل پیچیدگی معرفت حقیقی و موانع ظاهری، دشوار است. آیتالله نکونام، با استناد به حدیث «من مات ولم یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیة»، این دشواری را تبیین میکنند. این شناخت، چون یافتن گوهری در اعماق دریا است که تنها با غواصی معرفت ممکن میشود.
شبهه در شناخت امیرالمؤمنین (ع)
شناخت ظاهری امیرالمؤمنین (ع)، به دلیل تردید صحابه پس از رحلت پیامبر (ص)، ناکافی است. آیتالله نکونام، این تردید را نشانه تفاوت معرفت حقیقی و ظاهری میدانند. شناخت علی (ع)، نه در حلوا خیر کردن نام او، بلکه در درک مقام ولایت اوست که چون قلهای دستنیافتنی، تنها با معرفت باطنی میسر است.
درنگ: شناخت امام زمان (عج) و امیرالمؤمنین (ع) به دلیل پیچیدگی معرفت حقیقی دشوار است، و معرفت ظاهری، ناکافی و گمراهکننده است. |
مظلومیت اولیاء و امتناع از مصرف
اولیاء، چون امیرالمؤمنین (ع)، با امتناع از مصرف اموال عمومی، مظلومتریناند. این زهد، چون درختی است که میوهاش را به خلق میبخشد، اما خود از آن بهره نمیگیرد. آیتالله نکونام، این مظلومیت را نشانه امانتداری و فداکاری اولیاء در حفظ امانت الهی میدانند.
نقد معرکهگیری مدعیان
مدعیان کاذب، با معرکهگیری در حوزهها و خانقاهها، خلق را گمراه میکنند. این معرکهها، چون نمایشی فریبنده، فاقد اصالت و خیرات است. آیتالله نکونام، این انحرافات را نشانه فقدان صداقت و معنویت در مدعیان میدانند.
جمعبندی بخش پنجم
شناخت حقیقی امام زمان (عج) و اولیاء، به دلیل موانع ظاهری و پیچیدگی معرفتی، دشوار است. مظلومیت اولیاء، در زهد و امتناع از غیر حق، و معرکهگیری مدعیان، نشانه انحطاط معنوی جامعه است. این چالشها، ضرورت معرفت باطنی و پرهیز از گمراهی را برجسته میسازد.
نتیجهگیری کلی
این نوشتار، با تبیین درسگفتار شماره 482 مصباح الانس، مراتب انسان کامل را از معرفت خلقی تا مقام تمکین تبیین کرد. انسان کامل، با شناخت خلق و نفس، تلبس به اسماء الهی، و اقتدار در صدور آثار خیر، به خلافت و استخلاف میرسد. در عصر غیبت، اولیاء با انباء عن الله، فیض الهی را جاری میسازند، اما مدعیان کاذب، موانعی برای ظهور ایجاد میکنند. نقد فقهای غیرعادل، صوفیان مدعی، و مداحان، بر ضرورت صداقت و معرفت حقیقی تأکید دارد. مطالعه این متن، همراه با آثار عرفانی و فقهی، به درک عمیقتر مقام انسان کامل و چالشهای عصر غیبت کمک میکند.
با نظارت صادق خادمی |