متن درس
تبیین انسان کامل در عرفان نظری
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 483)
مقدمه
انسان کامل در عرفان نظری جایگاهی بیهمتا دارد. این مفهوم، که در متون عرفانی و فلسفی اسلامی از ابنعربی تا ملاصدرا مورد توجه بوده، در درسگفتار شماره 483 آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره با تکیه بر سه مرتبه کمال (علم، اراده، تمکین) تبیین شده است.
بخش نخست: تبیین مفهوم انسان کامل
مرتبههای سهگانه کمال
انسان کامل، در عرفان نظری، به کسی اطلاق میشود که در سه مرتبه علم، اراده، و تمکین به کمال رسیده باشد. این مراتب، که چونان پلههای نردبانی به سوی حق تعالیاند، انسان را از محدودیتهای وجودی به سوی مقام خلافت الهی رهنمون میسازند.
درنگ: انسان کامل، مظهر سه مرتبه کمال است: علم (اشراف بر حقایق خلقی، حقی، و مظهری)، اراده (تحقق مقصود با قوت نفس)، و تمکین (دستگیری و افاضه به دیگران متناسب با استعدادشان). |
۱. مرتبه علم
علم انسان کامل، شامل معرفت به حقایق اشیا در حضرات علمیه الهی است. این علم، که در قرآن کریم با تعلیم اسما به آدم (ع) اشاره شده (﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا﴾، البقرة: ۳۱؛ : «و به آدم همه نامها را آموخت»)، در سه سطح خلقی (اشراف بر مخلوقات)، حقی (معرفت به اسما و صفات الهی)، و مظهری (شناخت اعیان ثابته) تجلی مییابد. انسان کامل، بهسان عالمی که به «ما کان و ما یکون» آگاه است، در لوح محفوظ حقایق را شهود میکند. این مرتبه، با سفر الی الحق در اسفار اربعه ملاصدرا همخوانی دارد.
۲. مرتبه اراده
اراده انسان کامل، توانایی تحقق مقصود با قوت نفس است. او، چونان باغبانی که بذر ارادهاش در خاک وجود به بار مینشیند، آنچه را اراده کند، فعلیت میبخشد. این مرتبه، که با استیعاب معرفت تفصیلی به اسمای الهی همراه است، انسان را به مقام فی الحق میرساند، جایی که ارادهاش با اراده الهی همسو میشود (﴿كُنْ فَيَكُونُ﴾، یس: ۸۲؛ : «باش، پس میشود»).
۳. مرتبه تمکین
تمکین، عالیترین مرتبه کمال است که انسان کامل را به مقام دستگیری و افاضه به دیگران میرساند. این مقام، که چونان چشمهای جوشان، فیض الهی را به خلق میرساند، با ملکه راسخه (ثبات در سلوک) مشخص میشود. قرآن کریم این مقام را با خلافت الهی توصیف میکند (﴿إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً﴾، البقرة: ۳۰؛ : «من در زمین خلیفهای قرار میدهم»).
جمعبندی بخش نخست
انسان کامل، با تحقق مراتب علم، اراده، و تمکین، به مقام خلافت الهی نائل میشود. این مراتب، که در عرفان نظری با اسفار اربعه همسو هستند، انسان را از محدودیتهای نفسانی به سوی کمال الهی هدایت میکنند.
بخش دوم: ویژگیها و مصادیق انسان کامل
انتفاع از انسانیت
انسان کامل، از حقیقت انسانیت خود بهرهمند میشود و بوی انسانیت را، چونان عطری دلانگیز، استشمام میکند. این انتفاع، که با قوت رحمانی همراه است، در داستان کندن در خیبر توسط حضرت علی (ع) تجلی یافته است. حدیث «خُلق الإنسان على صبغة الله» بر فطرت الهی انسان تأکید دارد.
درنگ: انسان کامل، با انتفاع از انسانیت خود، بوی حقیقت انسانی را استشمام میکند و با قوت رحمانی، مظهر اسمای الهی میشود. |
ندرت مصادیق انسان کامل
مصادیق انسان کامل، چونان ستارگانی در آسمان معرفت، نادرند. بزرگانی چون ابنسینا و ملاصدرا، که در عصر خود یگانه بودند، نمونههایی از این ندرتاند. قرآن کریم این محدودیت را چنین بیان میکند: ﴿وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا﴾، الإسراء: ۸۵ (: «و از علم جز اندکی به شما داده نشده است»).
تأسی به اولیای کاملین
غیر از انسان کامل، دیگران به میزان قرب به او به کمال میرسند. تأسی به اولیای الهی، چونان پیروی از ستارهای قطبی، راه رستگاری است. قرآن کریم میفرماید: ﴿وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ﴾، لقمان: ۱۵ (: «و راه کسی را که به سوی من بازگشت کرده، پیروی کن»).
جمعبندی بخش دوم
انسان کامل، با انتفاع از حقیقت انسانیت و ندرت مصادیقش، چونان مشعلی فروزان، راه سلوک را روشن میکند. تأسی به اولیای الهی، راهی است که سالکان را به سوی کمال رهنمون میسازد.
بخش سوم: نقد مدعیان و تفسیر صراط مستقیم
نقد مدعیان دروغین
مدعیان بیعمل مرشدی یا مجتهدی، که فاقد علم، اراده، و صفا هستند، چونان پوستهای توخالی، فاقد اثر شرعی یا عرفانیاند. قرآن کریم در توصیف منافقان میفرماید: ﴿وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ﴾، المنافقون: ۴ (: «و چون آنها را ببینی، جسمشان تو را به شگفت میآورد»).
درنگ: مدعیان دروغین، با ظاهری فریبنده اما فاقد علم و صفا، از تحقق کمال حقیقی عاجزند و راه گمراهی پیش میگیرند. |
تفسیر صراط الذین انعمت علیهم
صراط مستقیم، راه محبوبین الهی (انعمت علیهم) است، نه محبین که در حال سلوکاند. محبوبین، بدون دعا و جعل، به انعام الهی رسیدهاند. این تفسیر، با نقد قونوی که از «جعل» استفاده کرده، تمایز بین محبین و محبوبین را برجسته میسازد. حدیث قدسی «من احببته» بر مقام محبوبین تأکید دارد.
جمعبندی بخش سوم
نقد مدعیان دروغین و تفسیر صراط مستقیم، بر ضرورت پیروی از محبوبین الهی و دوری از ادعاهای بیاساس تأکید میکند. این دو اصل، راه سلوک قاعدهمند را روشن میسازند.
بخش چهارم: تفاوت حال و مقام و مثال موسی
تفاوت حال و مقام
تمکین در دو سطح حال (موقت و متغیر) و مقام (ثابت و راسخ) متجلی میشود. انسان کامل، به مقام تمکین میرسد، جایی که سلوکش از نوسانات نفسانی فراتر میرود. این تمایز، در عرفان ابنعربی (مقامات و احوال) برجسته است.
مثال موسی و شعیب
موسی (ع) نزد شعیب به تمکین و نزد خضر به محدودیت رسید. این داستان، که در قرآن کریم آمده (﴿فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا﴾، الكهف: ۶۵؛ : «پس بندهای از بندگان ما را یافتند»)، دشواری کسب کمال و تفاوت مراتب را نشان میدهد.
درنگ: تمکین در مقام، نشانه ثبات در سلوک است، و داستان موسی نشاندهنده دشواری کسب کمال حتی برای انبیاست. |
جمعبندی بخش چهارم
تفاوت حال و مقام و مثال موسی، بر پیچیدگی سلوک و ضرورت ثبات در راه کمال تأکید میکنند. این مفاهیم، سالکان را به صبر و استقامت در سلوک دعوت میکنند.
نتیجهگیری کلی
انسان کامل، بهمثابه مظهر تام اسما و صفات الهی، در سه مرتبه علم، اراده، و تمکین تجلی مییابد. او، با انتفاع از حقیقت انسانیت و ندرت مصادیقش، راه سلوک را برای دیگران روشن میکند. نقد مدعیان دروغین، تفسیر صراط مستقیم، و تمایز حال و مقام، بر ضرورت تأسی به اولیای الهی و سلوک قاعدهمند تأکید دارند.
با نظارت صادق خادمی |