در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 484

متن درس

 

‌بازنویسی درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 484)

دیباچه

این نوشتار، بازنویسی و تبیینی فاخر و آکادمیک از درس‌گفتار شماره 484 مجموعه «مصباح الانس» (مورخ ۲۰/۰۹/۱۳۸۲) است که به قلم آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره نگاشته شده و به بررسی مراتب کمال انسان کامل در سه ساحت علم، اراده و تمکین می‌پردازد. با استناد به آرای شیخ صدرالدین قونوی، این متن به تحلیل تجلیات جمعی (اسمایی و ذاتی)، نقد عرفان غیرقاعده‌مند، و کاستی‌های حوزه‌های علمیه در تحقق اراده و عمل پرداخته و بر معرفت عمیق ائمه اطهار علیهم‌السلام تأکید دارد.

بخش نخست: مراتب کمال انسان کامل

مفهوم کمال و مراتب آن

کمال انسان کامل، در سلوک عرفانی، در سه مرتبه متعین است: علم، اراده و تمکین. این مراتب، چونان نردبانی است که سالک را از ظلمات ناسوت به نورانیت ملأ اعلی رهنمون می‌سازد. هر مرتبه، ظرفی است برای تجلی اسما و صفات الهی، که سالک در مسیر معرفت، آن را درمی‌نوردد.

نکته کلیدی: مراتب کمال انسان کامل شامل علم (معرفت خلقی و حقیقی)، اراده (پل تحقق علم به عمل) و تمکین (قدرت هدایت دیگران) است که هر یک، مرحله‌ای از سلوک عرفانی را تشکیل می‌دهد.

مرتبة علم: معرفت خلقی و حقیقی

علم، به دو گونه خلقی و حقیقی تقسیم می‌شود. علم خلقی، اشراف بر مخلوقات الهی است که سالک از طریق ادراک نفسانی و اسمایی بدان دست می‌یابد. اما علم حقیقی، معرفت شهودی به اسما و صفات الهی است که در ظرف رويت و معاینه متجلی می‌گردد. این دو گونه علم، چونان دو بال‌اند که سالک را به سوی مراتب کمال پرواز می‌دهند.

علم خلقی، نفسانی و اسمایی است و به ادراک موجودات و مخلوقات می‌پردازد، در حالی که علم حقیقی، شهودی و ذاتی است و به معرفت اسما و صفات الهی منتهی می‌شود. این تمایز، مراتب مختلف کمال اسمایی را نشان می‌دهد که شامل اسماء ذاتی و صفات فعلی است. هر یک از این مراتب، زمینه‌ای متفاوت برای مقامات اولیای الهی فراهم می‌آورد.

به عنوان مثال، تفاوت اسامی انبیا در روایات، نه تنها به تعداد اسما، بلکه به موقعیت‌های معرفتی و علمی آنان اشاره دارد. هر نبی، به واسطه برد رؤیت خود، مرتبه‌ای متمایز در ساحت علم کسب می‌کند.

نکته کلیدی: علم خلقی به ادراک مخلوقات و علم حقیقی به معرفت شهودی اسما و صفات الهی مربوط است. این دو، مراتب کمال اسمایی را متمایز می‌سازند.

تجلیات جمعی: اسمایی و ذاتی

مرتبه نخست کمال، با تجلی جمعی مرتبط است که شامل تجلیات اسمایی و ذاتی می‌شود. تجلی اسمایی، خود به سه قسم ظاهر، باطن و جمع بین آن‌ها تقسیم می‌گردد. این اقسام، چونان آینه‌هایی‌اند که نور الهی را در ظواهر و بواطن هستی بازمی‌تابانند. اما تجلی ذاتی، به قربات الهی منجر می‌شود که در سه مرتبه قرب فائض، قرب نوافل و فرائض، و جمع بین آن‌ها متجلی است.

قرب فائض، قرب نوافل و فرائض، مراتب نزدیکی به ذات الهی‌اند که سالک را به سوی وحدت رهنمون می‌سازند، اما نه به مقام فنا، بلکه در ظرف علم باقی می‌مانند. این تمایز، از خطای رایج در عرفان غیرقاعده‌مند جلوگیری می‌کند که فنا را به تجلی ذاتی نسبت می‌دهد.

نکته کلیدی: تجلیات جمعی شامل تجلیات اسمایی (ظاهر، باطن، جمع) و ذاتی (قرب فائض، نوافل، فرائض) است که قربات را در ظرف علم ایجاد می‌کند، نه فنا.

نقد فنا در تجلی ذاتی

فنا، تنها در مقام احدیت رخ می‌دهد و نه در تجلی ذاتی علمی. تجلی ذاتی، هنوز در ظرف علم است و سالک را به قرب الهی می‌رساند، اما به احدیت، که ظرف وحدت مطلق است، منتهی نمی‌شود. این تمایز، چونان چراغی است که مسیر عرفان قاعده‌مند را روشن می‌سازد و از انحرافات خیال‌محور جلوگیری می‌کند.

نکته کلیدی: فنا در احدیت رخ می‌دهد، نه در تجلی ذاتی علمی، که هنوز در ظرف علم باقی است.

بخش دوم: اراده و تمکین در سلوک عرفانی

مرتبة اراده: پل تحقق علم

اراده، ظرف تحقق علم است و به درجات مختلفی چون قوی، متوسط، محدود و مطلق تقسیم می‌شود. این مرتبه، چونان پلی است که علم را به عمل متصل می‌سازد. سالک با استحکام اراده، توانایی تبدیل معرفت نظری به عمل صالح را می‌یابد. اراده قوی، سالک را به مقام تمکین رهنمون می‌سازد، در حالی که اراده محدود، او را در تنگنای ناسوت گرفتار می‌کند.

نکته کلیدی: اراده، پل تبدیل علم به عمل است و درجات مختلفی دارد که قوت آن، سالک را به تمکین می‌رساند.

نقد حوزه‌های علمیه: غفلت از اراده و عمل

حوزه‌های علمیه، با تأکید بیش از حد بر علم، از پرورش اراده و عمل غافل مانده‌اند. این کاستی، چونان سایه‌ای است که نور معرفت را در ظرف عمل کم‌فروغ می‌سازد. حوزه‌های علمیه، که باید کانون تحقق علم و عمل باشند، گاه در دام علم‌محوری صرف گرفتار آمده و از تقویت اراده و عمل بازمانده‌اند. این نقد، ضرورت بازنگری در نظام آموزشی حوزه‌ها را گوشزد می‌کند.

نکته کلیدی: حوزه‌های علمیه بر علم تأکید دارند، اما غفلت از اراده و عمل، مانع تحقق عملی معرفت می‌شود.

بلایای انبیا: تقویت اراده

بلایای انبیا، چونان کوره‌ای است که اراده آنان را صیقل می‌دهد. هر نبی، بلایی منحصربه‌فرد تجربه کرده است: موسی علیه‌السلام با فرعون، عیسی علیه‌السلام با صلیب، و یوسف علیه‌السلام با چاه و زندان. این بلایا، نه تنها برای امتحان، بلکه برای استحکام اراده و اقتدار مؤمنانه طراحی شده‌اند. تفاوت بلایای انبیا، چونان رنگ‌های گوناگون در بوم نقاشی الهی، هر یک جلوه‌ای خاص از اراده را متجلی می‌سازد.

به عنوان مثال، در قرآن کریم آمده است:

وَمَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيتُ

این آیه، به صراحت به شدت بلایای پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله اشاره دارد که متفاوت و بی‌سابقه بوده است. این تفاوت، نشان‌دهنده تنوع در مسیر تقویت اراده است.

نکته کلیدی: بلایای انبیا، با تنوع و تفاوت، برای تقویت اراده و اقتدار مؤمنانه طراحی شده‌اند.

مرتبة تمکین: قدرت هدایت

تمکین، مرتبه‌ای است که سالک پس از کسب علم و استحکام اراده، به قدرت دستگیری و هدایت دیگران می‌رسد. این مقام، چونان قله‌ای است که سالک از آن، دست خلق را گرفته و به سوی حق رهنمون می‌سازد. در شرع، تمکین به اجتهاد و در فلسفه به سفر چهارم اسفار (الی الخلق) تعبیر می‌شود. این تطبیق، نشان‌دهنده وحدت حقیقت کمال در علوم مختلف است، هرچند در جزئیات تفاوت‌هایی وجود دارد.

نکته کلیدی: تمکین، قدرت هدایت دیگران است که در شرع به اجتهاد و در فلسفه به سفر چهارم اسفار تعبیر می‌شود.

بخش سوم: نقد عرفان و تجلیات احدی

نقد عرفان غیرقاعده‌مند

عرفان، چونان علمی است که نیازمند اصول و قواعد است. فقدان قاعده‌مندی، چونان مه غلیظی است که مسیر سالک را در تاریکی فرو می‌برد. عرفان غیرقاعده‌مند، به خیالات و روش‌های ناصواب چون شهر فرنگ و آینه‌بینی متوسل می‌شود که نه تنها به معرفت حقیقی نمی‌انجامد، بلکه به ضعف اعصاب و خطاهای ادراکی منجر می‌گردد.

نکته کلیدی: عرفان باید قاعده‌مند باشد تا از خطاها و خیالات ناصواب مصون ماند.

تجلی احدی و وحدت مطلق

تجلی احدی، خالی از تفرقه و کثرت است. در این مقام، کثرت یا مخفی می‌شود یا زائل می‌گردد. احدیت، چونان اقیانوسی است که امواج کثرت در آن محو می‌شوند و وحدت مطلق را متجلی می‌سازند. قلب، ظرف تجلیات اسمایی است که تحول‌پذیر و متغیر است، اما روح، ظرف تجلیات ذاتی است که وحدت را در خود حفظ می‌کند.

نکته کلیدی: تجلی احدی، خالی از تفرقه است و در آن، کثرت مخفی یا زائل می‌شود. قلب، ظرف اسما و روح، ظرف ذات است.

نقد طبیعیات عرفا

عرفا در علوم طبیعی، گاه دچار خطا شده‌اند. برای مثال، تصور نور بی‌رنگ یا آب بسیط، از ضعف در دانش طبیعیات ناشی می‌شود. نور، ذاتاً رنگ است و رنگ‌ها خود جلوه‌هایی از نورند. این خطا، چونان غباری است که بر آینه معرفت عرفا نشسته و ضرورت آگاهی از علوم طبیعی را گوشزد می‌کند.

نکته کلیدی: ضعف عرفا در طبیعیات، به خطاهایی چون تصور نور بی‌رنگ منجر شده است.

بخش چهارم: ختم و ولایت

ختم و ولایت در ساحت معصومان

هر یک از معصومان علیهم‌السلام، مظهر ختمیتی خاص است: امیرالمؤمنین علیه‌السلام، ختم ولایت؛ امام زمان علیه‌السلام، ختم حیدری؛ و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، ختم باطنی. این ختم‌ها، چونان ستارگان در آسمان ولایت، هر یک نوری خاص می‌تابانند. ختم باطنی حضرت زهرا، فراتر از نبوت و امامت است و در قامت هیچ اسمی جز ذات الهی نمی‌گنجد.

نکته کلیدی: هر معصوم، مظهر ختمیتی خاص است: امیرالمؤمنین ختم ولایت، امام زمان ختم حیدری، و حضرت زهرا ختم باطنی.

نقد شناخت ائمه

شناخت ائمه علیهم‌السلام، فراتر از اسامی و قتلگاه‌هاست. معرفت حقیقی، معرفتی ذاتی و عمیق است که به جوهر وجودی آنان نفوذ می‌کند. تصور عامه از ائمه، گاه به ظواهر محدود می‌شود، حال آنکه معرفت حقیقی، چونان کلیدی است که درهای غیب را می‌گشاید. به فرموده پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله: «من لم یعرف امام زمانه مات میتة الجاهلیة»، شناخت امام، معرفتی است که حیات معنوی انسان را تضمین می‌کند.

نکته کلیدی: شناخت ائمه، فراتر از اسامی و قتلگاه‌ها، معرفتی ذاتی و عمیق است.

صفا و سلامت عرفا

عرفایی چون شیخ صدرالدین قونوی و مولانا، با صفا و آزادی زیسته‌اند. این سلامت معنوی، چونان عطری است که از وجودشان در عوالم ناسوت و ملکوت پراکنده شده است. زندگی آنان، نمونه‌ای از زیست عارفانه با صفا و سلامت است که در برابر گرگ‌آباد نفسانیات، چون نگینی می‌درخشد.

نکته کلیدی: عرفا با صفا و سلامت معنوی زیسته‌اند که نمونه‌ای از زیست عارفانه است.

جمع‌بندی

درس‌گفتار شماره 484 مصباح الانس، با تکیه بر آرای شیخ صدرالدین قونوی، مراتب کمال انسان کامل را در سه ساحت علم، اراده و تمکین تبیین می‌کند. علم، به خلقی و حقیقی تقسیم می‌شود و تجلیات جمعی (اسمایی و ذاتی) را در بر می‌گیرد. اراده، پل تحقق علم به عمل است و تمکین، قدرت هدایت دیگران را متجلی می‌سازد. نقد عرفان غیرقاعده‌مند، کاستی‌های حوزه‌های علمیه، و تأکید بر معرفت عمیق ائمه، از محورهای برجسته این متن است. احدیت، ظرف وحدت مطلق است و معرفت ائمه، فراتر از ظواهر، به ذات آنان نفوذ می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، وحدت در چه چیزی است و کثرت در چه چیزی قرار دارد؟

2. بر اساس متن، چه چیزی نمی‌تواند در چیزی که از آن متمایز است اثر بگذارد؟

3. طبق متن، احدیت به چه کسی منحصر است؟

4. کدام مفهوم در متن به عنوان مثال ترکیب حقیقی ذکر شده است؟

5. طبق متن، چرا ماهیت و تباین وجودات باطل شمرده شده‌اند؟

6. طبق متن، وحدت در ذات حق است و کثرت در تعینات و ظهورات الهی قرار دارد.

7. بر اساس متن، مرحوم صدرا معتقد است که وحدت در تعینات و کثرت در ذات وجود قرار دارد.

8. طبق متن، واحد از حیث وحدت می‌تواند در کثیر اثر بگذارد.

9. متن بیان می‌کند که ترکیب جامعه و لشکر به دلیل وحدت اعتباری، حقیقی نیست.

10. طبق متن، خدا به عنوان یک شخصیت حقوقی توصیف شده که جزئیت دارد.

11. تفاوت اصلی بین وحدت و کثرت در متن درسگفتار چیست؟

12. چرا واحد از حیث وحدت نمی‌تواند در کثیر اثر بگذارد؟

13. منظور از ترکیب حقیقی در متن چیست؟

14. چرا تباین وجودات در متن باطل شمرده شده است؟

15. طبق متن، چرا خدا به عنوان شخصیتی بدون جزئیت توصیف شده است؟

پاسخنامه

1. وحدت در ذات، کثرت در تعینات و ظهورات

2. واحد از حیث وحدت

3. حق تعالی

4. گل

5. چون وجودات به هم متصل‌اند و تباین ندارند

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. وحدت در ذات حق است و کثرت در تعینات و ظهورات الهی قرار دارد.

12. زیرا اثرگذاری نیازمند مناسبتی است که در تعینات و مراتب ظهور می‌یابد، نه در وحدت ذاتی.

13. ترکیب حقیقی مانند گل است که از آب و خاک تشکیل شده و به حالت جدیدی تبدیل می‌شود.

14. چون وجودات به هم متصل‌اند و تباین ندارند، بلکه وحدت در ذات و کثرت در تعینات است.

15. زیرا خدا حقیقت و شخصیتی دارد که محدود به جزئیت و محدودیت‌های مادی نیست.

فوتر بهینه‌شده